هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد
تحلیل تکنیکال، پیش نیاز انواع سرمایهگذاری از بورس تا ارز دیجیتال
سلب مسئولیت: شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز TGJU صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال از مهمترین راهها برای کسب سود است، اما برای فعالیت در بازار مربوط به هر یک، شما باید از اطلاعات لازم برخوردار باشید. یکی از ابزارهایی که به شما کمک میکند، تحلیل تکنیکال است. این علم در حقیقت به کار با نمودار و ابزارهای مخصوصی مربوط میشود که میتوان با استفاده از آنها رفتارهای آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمتها و دادهها پیشبینی کرد.
شکل ابتدایی تحلیل تکنیکال برای اولین بار در قرن 17 در آمستردام هلند و پس از آن در قرن 18 در ژاپن مورد استفاده قرار گرفت. اما شکل مدرن این تحلیل، از فعالیتهای چارلز داو که خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز بود، آغاز شد. چارلز داو درباره تحلیل تکنیکال فرضیات بسیاری دارد؛ بر اساس یکی از آنها، «قیمت، همه اطلاعات را نشان میدهد».
منظور از فرضیه داو این است که تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه دارد و در تلاش است که با استفاده از الگوها و روندهای قیمتی در زمان گذشته و حال، به روند قیمت در آینده برسد. دقت داشته باشید که این فرضیه تا حدودی درست و قابل پذیرش است، ولی گاهی اوقات قیمت سهم در کوتاهمدت یا بلندمدت دچار نوسان میشود. بنابراین میتوان گفت که با استفاده از نمودارهای تحلیل تکنیکال ، میتوان تا حد زیادی پیشبینی بازار بورس و ارز دیجیتال را انجام داد.
سه اصل تحلیل تکنیکال
اگر شما تصمیم دارید که از تحلیل تکنیکال استفاده کنید، باید بدانید که این علم بر 3 اصل استوار است و با توجه به آنها میتوان تحلیل درستی را انجام داد.
قیمت نشاندهنده همهچیز است
با توجه به قیمت در نمودارهای تحلیل تکنیکال، میتوان به همهچیز از جمله اصول بنیادی پی برد. با توجه به این موضوع، شما میتوانید سایر عوامل را حذف کنید و قبل از تصمیمگیری برای سرمایهگذاری، تنها به این موضوع متکی باشید. دقت داشته باشید که تحرکات قیمتی که در نمودارهای تحلیل تکنیکال است، میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان میدهند.
قیمت در روند نمودار متحرک است
افرادی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، معتقد هستند که قیمتها در روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت حرکت و همان روندهای گذشته را تکرار میکنند.
گذشته تکرار میشود
طبیعتی که برای قیمتها در نظر گرفته میشود، تکرار است. تکرار چرخههای قیمتی، از جمله موضوعاتی محسوب میشود که بر اساس روانشناسی بازار و همچنین احساساتی مثل ترس و هیجان شاهد آن هستیم. حال یک تحلیلگر تکنیکال میتواند با استفاده از نمودارها این احساسات بازار را تحلیل کند. نکته جالبی که وجود دارد، این است که امروزه شاهد استفاده از برخی ابزارهای تحلیل تکنیکال هستیم که روندی 100 ساله دارند، زیرا بسیاری از تحلیلگران معتقدند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار میکند.
اهمیت و کاربرد تحلیل تکنیکال در انواع سرمایهگذاری
تحلیل تکنیکال را میتوان یکی از کاربردیترین روشها برای تحلیل بازارهای مختلف اقتصادی در نظر گرفت. اصلیترین زمینهای که تحلیل تکنیکال در آن استفاده میشود، مربوط به بازار بورس است، اما باید بدانید که بازارهای دیگری نیز وجود دارند که برای پیشبینی شرایط سرمایهگذاری، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
حال شما با توجه به اهمیت موضوع تحلیل تکنیکال، میتوانید دورههای آموزشی مربوط به این علم را در دانشکده بورس پشت سر بگذارید تا در پایان دوره، بتوانید به بهترین شکل از این علم استفاده کنید. دانشکده بورس یک مجموعه آموزش سرمایهگذاری و بورس است که دورههای خود را در بالاترین کیفیت ارائه میدهد. توجه داشته باشید که تمام دورههای آموزشی بهروز هستند و شما میتوانید با شرکت در این دورهها از آخرین اطلاعات مربوط به تحلیل تکنیکال مطلع شوید.
تحلیل تکنیکال در بورس
بورس یکی از جذابترین حوزههای کسبوکار است و افراد بسیاری در حال سرمایهگذاری در آن هستند. این افراد برای موفق شدن باید دانش و اطلاعات لازم را داشته باشند. برای مثال، حجم معاملات در تحلیل تکنیکال بورس یکی از موضوعاتی است که باید درباره آن اطلاعات داشت.
دقت داشته باشید که حجم معاملات و قیمت در بازار، با یکدیگر رابطه مستقیم دارند؛ بهطوری که اگر روند قیمت رو به بالا باشد، حجم معاملات نیز در روزهای مثبت، سنگین و در روزهای منفی، سبکتر خواهد شد. در حقیقت این موضوع نشان میدهد که با روند صعودی در بازار، تعداد افراد خریدار در مقایسه با فروشندگان افزایش مییابد. از طرفی با روند نزولی، تعداد خریداران نسبت به فروشندگان کاهش پیدا میکند.
مهمترین کاربرد تحلیل تکنیکال در بورس، پیشبینی قیمت در آینده است. در بازار بورس، قیمتها بهصورت ناگهانی تغییر میکنند، اما توجه داشته باشید که نشانههای این موضوع از قبل ظاهر میشوند که شما باید با تحلیل تکنیکال به این موضوعات پی ببرید. همچنین استفاده از نمودارهای تحلیل تکنیکال باعث میشود که شما بتوانید زمان درستی را برای خرید سهام انتخاب کنید و به سود مورد نظر دست یابید.
تحلیل تکنیکال در ارزهای دیجیتال
بازار مربوط به ارزهای دیجیتال یکی از پیچیدهترین بازارها به شمار میآید که در چند سال اخیر، بسیار مورد توجه قرار گرفته است و افراد به دنبال کسب سود از آن هستند. در نتیجه، باید از نمودارهای تحلیل تکنیکال استفاده کرد تا به اطلاعات لازم دست یافت. بازار مربوط به ارز دیجیتال یک بازار نوپا به شمار میآید و بهشدت تحت تاثیر عمل خریدار و فروشنده قرار میگیرد.
شما میتوانید با استفاده از نمودارهای تحلیل تکنیکال، از بالا و پایین شدن قیمتهای ارز دیجیتال مطلع شوید و در زمانهای درست اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال کنید. برای موفقیت لازم است که شما ارز دیجیتال را با تحلیل درست در زمانی که قیمت آن پایین آمده، خریداری کنید و در زمانی که قیمت آن بالا میرود، بفروشید تا بتوانید سود خوبی بهدست آورید.
تحلیل تکنیکال بازار ارز و طلا
یکی دیگر از کاربردهای در نظر گرفتهشده برای تحلیل تکنیکال، استفاده از آن برای بازار ارز و طلا است. سرمایهگذاری در زمینه ارز، مانند دلار و طلا بسیار پیچیده بهنظر میرسد، اما با استفاده از نمودارها میتوان این بازار را پیش بینی کرد. برای مثال شما میتوانید با استفاده از نتایجی که از تحلیل تکنیکال بهدست میآید، متوجه شوید که بازار مربوط به کدام نوع طلا مناسب است و چگونه میتوان از طریق آنها به سود مورد نظر دست یافت.
تحلیل تکنیکال در بازارهای دیگری چون بورس های بین المللی نیز کاربرد دارد و افراد میتوانند از طریق نمودارها به اطلاعات مورد نظر خود دست یابند. بنابراین توصیه میشود در دوره آموزشی تحلیل تکنیکال دانشکده بورس شرکت کنید تا از بهروزترین شیوهها برای تحلیل دادهها مطلع شوید.
تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکی (تکنیکال) یا تحلیل فنی (Technical Analysis) بورس روشی برای پیشبینی قیمتها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. در این تحلیل از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد. این روش تحلیل در بازار ارزهای خارجی، بازارهای بورس اوراق بهادار و بازار طلا و دیگرفلزات گرانبها کاربرد گستردهای دارد. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارهای تحلیل تکنیکال بورس و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آتی سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
تحلیل تکنیکال بورس با استفاده از «مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده سهم» صورت میپذیرد. تغییرات قیمت سهم با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودار توسط تحلیل گر تکنیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. مورد استفاده سرمایهگذاران با دیدگاه کوتاه مدت از این روش بهره میجویند.
برای این که وارد بازار بورس شوید و به خرید و فروش سهام بپردازید باید با چند مفهوم آشنا باشید، که یکی از این مفاهیم تحلیل تکنیکال است که باعث می شود که شما از وضعیت بازار شناخت پیدا کنید و با نگاه از زاویه و دیدگاهی متفاوت وضعیت بازار را مورد بررسی قرار دهید و در نهایت بتوانید در مسیر دشوار معاملات با شناخت و تسلط بیشتری بر بازار پیش بروید.
اما هنوز هم برای برخی سوال است که تحلیل فنی یا تکنیکی چیست و برای چه هدفی مورد استفاده قرار می گیرد؟ قبل از این که پاسخ این سوالات را بدهیم باید بدانید که این روش تقریبا 300 سال عمر دارد و شاید بتوان اولین استفاده از آن را به صورت اقتصادی توسط چارلز داو دانست و چارلز داو همان فردی است که شاخص صنعتی وال استریت ژورنال و داو جونز را در ایالات متحده به ثبت رسانده است.
نظریه ی داو
همان طور که گفتیم اولین بار که به صورت اقتصادی و البته مشهور، تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار گرفت توسط چارلز داو بوده است، پس در این جا خالی از لطف نخواهد بود که اگرنظریه ی داو را در این خصوص مورد بررسی قرار دهیم.
راهنما : اصلی ترین و کاربردی ترین اصطلاحات بورس را اینجا بخوانید.
اگر بخواهیم خیلی ساده بیان کنیم باید بگوییم که قیمت همه ی چیزی است که از ارزش برخوردار است و به دلیل این که تمام عوامل عرضه و تقاضا تاثیر خود را روی قیمت گذاشته اند باید قیمت را مورد بررسی قرار دهیم.
بازار از روند مشخصی تبعیت می کند و طبق نظریه ی داو روندهای صعودی و نزولی در بازار وجود دارد، به این صورت که روندهای صعودی به صورت پیوسته ای رشد می کنند و بالا می روند و قله ها را می سازند و روندهای نزولی نیز به سمت پایین حرکت می کنند و دره ها را می سازند، در این مورد داو معتقد بود که قانون عمل و عکس العمل یا همان قانون سوم نیوتن علاوه بر این که در جهان طبیعت نیز حاکم است در بازارهای مالی نیز حاکم است به این معنی که پشت هر صعودی، نزولی وجود دارد.
تعاریف مختلف از تحلیل تکنیکال
علاوه بر نظریه ی داو در مورد تحلیل تکنیکال تعاریف دیگری نیز وجود دارد که آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم:
نمودار
همان طور که گفتیم همه چیز قیمت است یعنی کارشناسان حرکات قیمت در گذشته را مورد بررسی قرار می دهند و با استفاده از تحلیلی که از حرکات قیمت در گذشته به دست آورده اند قیمت ها را در آینده را نیز پیش بینی می کنند. در تعریف دیگری که ارائه شده است کارشناسان این تحلیل را تحلیلی می دانند که رفتارهای بازار یعنی حجم معاملات، شکل گیری الگوها، نمودار قیمت و سایر شاخص های تکنیکال را مورد بررسی قرار می دهد.
تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس الگوهای تغییرات قیمت و حجم و بدون این که عوامل بنیادین بازار را در نظر بگیرند قیمت اوراق و کالاها و سایر عواملی که دارای قیمت هستند را مورد بررسی قرار می دهد.
یکی دیگر از تعاریفی که برای آن بیان شده است تاکیده شده که این روش هنری است که می تواند در همان ابتدای تغییر قیمت ها، زمان تغییر روند قیمت ها را تشخیص دهد و بر موج جدید قیمت ها سوار شود. این مدل در این جا از این لحاظ حائز اهمیت است که با شناسایی روند جدید تغییر قیمت ها، قبل از این که تمام بازار متوجه ی این تغییر شوند تصمیم های جدیدی برای سرمایه گذاری می گیرد.
راهنما : 8 مورد از مشکلات رایج در تحلیل تکنیکال
انواع تحلیل تکنیکال از نظر علمی
این علم به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:
تحلیل تکنیکال ذهنی
تحلیل تکنیکال عینی
1. ذهنی
این مدل بر اساس مشاهدات است و ممکن است هر فرد برداشت های متفاوتی از آن داشته باشند یعنی به این صورت که ممکن است فردی الگویی را در نموداری مشاهده کند و فرد دیگری این الگو را مشاهده نکند و همین مسئله باعث می شود که برداشت ها متفاوت باشد و شما می توانید در الگوهای کلاسیک چنین چیزی را مشاهده کنید.
2. عینی
بر خلاف تحلیل تکنیکال ذهنی، تحلیل عینی که بر اساس مشاهدات است، براساس محاسبات است و به این صورت است که وقتی کارشناسان می گویند قیمت بالای پارامتری قرار گرفته است می توان این الگو را دقیق دانست و همه نیز در این مسئله اتحاد نظر دارند.
سودمندی تحلیل تکنیکال
بسیاری از افراد که در سودمندی شک دارند و نمی دانند که این مدل در عمل مفید خواهد بود یا خیر و همین مسئله باعث ایجاد نگرش های اشتباهی شده است که این نگرش های اشتباه را در ادامه مورد بررسی قرار می دهیم:
نمی توان از قیمت های گذشته برای پیش بینی آینده استفاده کرد.
یکی از اشتباه ترین تصوراتی که در این روش وجود دارد این است که افراد تصور می کنند که نمی توان از قیمت های گذشته برای پیش بینی قیمت های آینده استفاده کرد، در حالی که این تصور اشتباه است و حداقل طبیعت انسان دلیل خوبی است که می تواند نشان دهد رفتارهای گذشته ما می تواند روی رفتارهای آینده ی مان تاثیر بگذارد.
مراجع آکادمیک به تحلیل تکنیکال اعتقاد ندارند
در گذشته مراجع آکادمیک نظر مساعدی نداشته اند؛ اما پس از مدتی مشاهده شد مواردی همچون تغییر فصل می تواند در روند بازار تاثیر بگذارد و بدین ترتیب پس از مدتی مراجع آکادمیک نیز به سودمندی این تحلیل پی بردند.
نمودارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال
نمودار تحلیل تکنیکال بورس یکی از ابزار مهم مدیران مالی شرکت هاست که بتوانند هر ساعت یا هر روز تغییرات بازار مالی را بررسی کنند. این نمودار ها پر کاربردند و لازم است استفاده شوند. برای کسی که در بورس فعال است نباید بی گدار به آب بزند و نیازمند تحلیل تکنیکال بورس است. بعضی نمودار ها ساده و بعضی لگاریتمی هستند. بعضی نمودار ها زمان را از 1 ثانیه تا 1 ماهه نشان می دهند. بستگی به نوع نیاز و فعالیت شرکت مرتبط دارد.
شرکت سرمایه گذاری بورس اکسیر یکی از فعالان حوزه بورس است که میتواند تحلیل تکنیکال بورس درباره بازار بورس، اوراق بهادار و انرژی به مخاطب خود بدهد.
انواع نمودار تحلیل تکنیکال
3 نوع نمودار در تحلیل تکنیکال بورس وجود دارد که بررسی میکنیم:
اشتباهات تحلیل تکنیکال بورس
1- نمودار خطی:
نموداری معمولی در تحلیل تکنیکال بورس است که از وصل کردن خطوط نقاط قیمت های معامله تشکیل می شود. این نمودار بسیار ساده است چون فقط قیمت بسته شدن معامله Close price در یک روز را نشان می دهد. قیمت بسته شدن مهم ترین قیمت در تغییرات سهام است اما نمودار خطی، دامنه نوسان معامله را نشان نمی دهد.
2- نمودار میله ای:
نموداری است که رایج بوده و بسیار استفاده می شود. به دلیل آن که اطلاعات بیشتری به تحلیل گر می دهد. قیمت بالا و پایین، همچنین قیمت بسته شدن و باز شدن معامله را نشان می دهد. یک خط عمودی وجود دارد که قیمت بسته شدن در سمت راست آن و قیمت باز شدن در سمت چپ آن قرار دارد. اگر قیمت باز پایین تر از قیمت باشد یعنی آن سهام در معاملات رشد صعودی داشته است و بالعکس.
3- نمودار شمعدان: Candlestick Chart
نموداری است که غالبا توسط تحلیل گران استفاده می شود. اطلاعاتی که این نمودار به تحلیل گر می دهد بیشتر از نمودار میله ای و خطی است. نموداری است که اتفاقات روز را به طور خلاصه و واضح نشان میدهد. هر کندل یا شمع در نمودار تحلیل تکنیکال بورس از اجزای مختلفی تشکیل شده است.
این نمودار ظاهری واضح تر و ملموس تر نسبت به نمودار میله ای دارد. به طوری که از ظاهر آن میتوان تحلیل بسیاری انجام داد. در این نمودار نوع رابطه بین قیمت های آغاز و پایان و پایین ترین قیمت و بالاترین قیمت، قابل مقایسه است. با رشد قیمت سهام، مستطیل به رنگ روشن و سفید خواهد بود. و با افت قیمت سهام، رنگ مستطیل تیره و مشکی خواهد بود و این یعنی جهت معامله با رنگ قابل تشخیص است.
مفهوم کندل یا شمع چیست؟
چند قسمت در کندل مهم است که تحلیل از این نقاط به دست می آید:
نمودارهای شمعی تکنیکال
1- بالا و پایین مستطیل: نقطه شروع و پایان، نقطه باز شدن سهم در بازار و نقطه بسته شدن آن در بازار را نشان می دهد.
2- بالا و پایین خط: دو خط عمودی در بالا و پایین مستطیل است که حداقل و حداکثر را نشان می دهد.
3- رنگ سفید و مشکی در کندل: مفهوم این دو رنگ در نمودار تحلیل تکنیکال بورس کاملا برعکس یکدیگر است. و مکان نقطه شروع و پایین تغییر می کند. در شمعی که به رنگ مشکی باشد، نقطه بازگشایی سهم در بالا و نقطه بسته شدن با قیمت پایین تر و در انتهای روز در پایین مستطیل قرار دارد. در شمع سفید، کاملا برعکس این موضوع است.
نمودار تحلیل تکنیکال بورس یکی از ابزار مهم مدیران مالی شرکت هاست که بتوانند هر ساعت یا هر روز تغییرات بازار مالی را بررسی کنند. این نمودار ها پر کاربردند و لازم است استفاده شوند. برای کسی که در بورس فعال است نباید بی گدار به آب بزند و نیازمند تحلیل تکنیکال بورس است. بعضی نمودار ها ساده و بعضی لگاریتمی هستند. بعضی نمودار ها زمان را از 1 ثانیه تا 1 ماهه نشان می دهند.
ما در گروه سرمایه گذاری اکسیر دقیق ترین نوع محاسبات شفاف و تحلیل بنیادی را در اختیار مشتریان قرار میدهیم برای مشاوره با شماره های موجود در سایت و داخلی 6 تماس بگیرید .
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟
پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معاملهگران شکل میگیرد. برخلاف تحلیلگر بنیادی که تلاش میکند ارزش ذاتی سهام شرکتها را بر مبنای دادههای بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیلگر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذرهبین بگذارد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شدهاند که تحلیلگر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنالهای معاملاتی در بازههای زمانی کوتاه استفاده میشود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکالی که تحلیلگران امروزی میشناسند و به کار میبرند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامهنگار و کارآفرین هم بود و نشریه معروف «والاستریت ژورنال» را هم او پایهگذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیلگران دیگری از قبیل ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایههای اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنالیابی به بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.
فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسانهای قیمت در گذشته، میتواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیلگران حرفهای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روشهای تحلیلی دیگر به کار میگیرند. اما از آنجا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت سادهتر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معاملهگران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش میکنند با استفاده از سیگنالهای تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاهمدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.
پیشفرضهای اساسی تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیشفرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان میپذیرند:
۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفههای تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفههای موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معاملهگران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را میتوان بهنوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که میگوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار تاثیر میگذارد و قیمتها با توجه به این دادهها تعدیل میشوند. آنچه باقی میماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین میکند.
۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر میکند
تحلیلگران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام میگیرد. به زبان سادهتر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شدهاند.
تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند
۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند
تحلیلگران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار میشود. طبیعت تکرارشونده نواسانهای قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معاملهگران و فعالان بازار نسبت میدهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل میگیرد. تحلیلگران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش میکنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحبنظران تحلیل تکنیکال سبکهای تحلیلی مختلفی را توسعه دادهاند و به کار گرفتهاند، اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روشها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آنها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمتها است.
انواع تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن میگذرد و در این مدت معاملهگران و تحلیلگران بزرگ روشهای تحلیل را شاخوبرگ دادهاند و در قالب کتابها و مقالههایی که نوشتهاند، ابزارها و روشهای متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کردهاند. در اینجا بعضی از معروفترین و پرکاربردترین روشهای تحلیل تکنیکال را بهاجمال مرور میکنیم.
تحلیل تکنیکال کلاسیک
بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میلهای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانالکشی، میانگینهای متحرک و غیره همگی از پایهایترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مکدی، آراسآی، استوک آراسای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته میشود.
ابزارها و روشهایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته میشوند بهنوعی پیشنیاز درک و یادگیری سایر روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و میشود بر اساس آن استراتژیهای مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما بهمرور زمان در کنار این روشهای اولیه، روشها و ابزارهای پیچیدهتری هم توسعه داده شدهاند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.
پرایس اکشن
روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معاملهگرانی که از این روش تحلیلی استفاده میکنند در سالهای اخیر کوشیدهاند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیلگران پرایس اکشن تلاش میکنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که میتوانند از روشها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده میکنند.
روش ایچیموکو
روش ایچیموکو یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است که روزنامهنگار و تحلیلگری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر میگیرد. ایچیموکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم میشناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشمتان به ابرهای ایچیموکو آشناست!
نظریه امواج الیوت
رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریهای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمتها است. الیوت در بررسیهایش متوجه شد که قیمتها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنجموجی حرکت میکنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سهموجی تعدیل میشوند.
در دهههای اخیر، تحلیلگران و معاملهگران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفتهاند و کتابهای متعددی در این زمینه نوشتهاند و کوشیدهاند با ارائه مثالهای متعدد، روش تحلیلی الیوت را بیش از پیش توسعه بدهند.
روش تحلیلی نئوویو
روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روشهایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایهگذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیلگر بتواند با اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعفهای روش تحلیل الیوت مواجه نشود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال میگویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمیشود. بنابراین مطالعه روند قیمتها در گذشته فایده مشخصی ندارد و میشود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار میکند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیشبینی خودمحققکننده است؛ یعنی اینکه پیشبینیهای این روش تحلیلی باعث میشوند این پیشبینیها در نهایت محقق شوند.
مثلا وقتی تعداد زیادی از معاملهگران با استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به این نتیجه میرسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهامشان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه میشود و در نتیجه قیمت سهامش افت میکند و به این ترتیب پیشبینی تحلیلگران محقق میشود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول میکند، ممکن است بقیه معاملهگران هم از ترس ریزش بیشتر قیمتها، اقدام به فروش سهامشان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.
با این حال، تحلیلگران بنیادی میگویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسانها و هیجانات کوتاهمدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.
معایب و مزایای تحلیل تکنیکال
هر ابزاری اگر درست و بهجا استفاده شود میتواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن بهخوبی آشنا باشیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال بهنسبت سادهاند و تقریبا هر کسی که به عالم معاملهگری علاقهمند باشد میتواند با صرف مدتزمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.
توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی بهسرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند بهخوبی استراتژیهای معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معاملهگری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمیآید.
تعیین محدودههای مناسب برای خریدوفروش: استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، میتوانند محدودههای مناسب قیمتی برای خرید یا فروش یک سهم را بهدقت مشخص کنند.
سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.
هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد
معایب تحلیل تکنیکال
عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب میکند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدتها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت بسیار زیاد باشد.
بیتوجهی به مفهوم سرمایهگذاری: معاملهگرانی که صرفا به روشهای تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایهگذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایهگذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکتهایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتیشان بالا میرود و در نتیجه قیمت سهامشان هم در بازار افزایش مییابد. این سرمایهگذاران توجهی به نوسانهای کوتاهمدت بازار سهام ندارند و سعی میکنند در بازههای زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایهگذاران از آنجا که میدانند روی چه کسبوکاری سرمایهگذاری کردهاند، استرس و نگرانی از آینده سهامشان ندارند. اما تحلیلگران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاهمدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچکترین نوسان بازار میتواند باعث ایجاد فشار روانی برای معاملهگر شود.
مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهمترین نکاتی که در استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکریاند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی انواع تحلیل در بورس این روشها برای تحلیل و بررسی و پیشبینی روند آینده بازارها استفاده میشود و مانند هر استراتژی سرمایهگذاری یا معاملاتی، هر دوی این روشهای تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش میکند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف گرفته تا وضعیت مالی و شیوههای مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینهها، داراییها و بدهیهای یک شرکت از اجزای جداییناپذیر تحلیل بنیادی است.
در طرف دیگر طیف تحلیلگران تکنیکال نشستهاند که میگویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودیهای تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آنها میگویند همه دادههای بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این دادهها را بررسی کنیم. تحلیلگران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش میکنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.
نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله میشود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. میشود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازهکارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی میروند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن میشود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای بهندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود میکنند و تلاششان این است که این روش تحلیلی را در کنار روشهای دیگر به کار بگیرند.
بورس چیست و آشنایی با انواع تحلیل سهام در بورس
بورس چیست؟ تاریخچه پیدایش واژه بورس به قرن پانزدهم میلادی بازمی گردد. در آن زمان، بازرگانان و کسبه شهری در شمال غربی بلژیک، در میدانی به نام «تِربورس» (TerBeurze) در مقابل خانه بزرگ زاده ای به نام «واندِر بورس» جمع می شدند و خرید و فروش می کردند. از آن تاریخ به بعد مکان هایی که مردم در آنجا خرید و فروش می کردند، به بورس معروف شدند.
به مرور تالارهای مسقف بورس شکل گرفت و بازرگانان که تا پیش از آن، در هوای آزاد خرید و فروش می کردند، برای این امر به این تالارها می رفتند. در بسیاری از منابع علمی و تاریخی، زمان آغاز به کار تالارهای مسقف بورس را به عنوان تاریخ رسمی تاسیس بورس در دنیا معرفی می کنند، اگرچه پیشینه آن به قرن پانزدهم میلادی بر می گردد.
بازرگانان همواره به دنبال آن بودند تا انواع تحلیل در بورس ضرر و زیان های احتمالی ناشی از تجارت خود را کاهش دهند. شراکت راهی بود که می توانست ریسک کسب و کار آنها را کاهش دهد؛ چون با شریک شدن چندین فرد در یک کسب و کار، سود و زیان های احتمالی آن کسب و کار میان شرکا تقسیم می شد این تجربه به تدریج به تشکیل شرکت های سهامی منجر شد. در این شرکت ها، هر یک از شرکا به نسبت سهمی که در شرکت داشت، در منافع یا ضررهای احتمالی شرکت سهیم می شد.
شرکت ها با فروش سهام خود در بورس، در واقع سرمایه گذاران و شرکای بیشتری برای مشارکت در کسب و کار خود پیدا می کردند. اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن هفدهم میلادی در شهر «آمستردام» هلند تشکیل شد و کمپانی هند شرقی، اولین شرکتی بود که سهام خود را در آن عرضه کرد.
تاریخچه پیدایش بورس در ایران
معاملات اولیه درباره تاسیس بورس در ایران، به سال ۱۳۱۵ هجری شمسی برمی گردد. در این سال، فردی بلژیکی به نام «ران لوترفِلد» پس از انجام مطالعات گسترده درباره تاسیس بورس در ایران، اساسنامه داخلی بورس را تهیه و به مسئولان ایرانی ارائه کرد اما با توجه به شرایط آن زمان و وقوع جنگ جهانی دوم، عملا موضوع بررسی و تاسیس بورس در ایران بیش از ۲۵ سال به تاخیر افتاد.
بالاخره در سال ۱۳۴۱، کمیسیونی در وزارت بازرگانی و با حضور نمایندگان وزارت دارایی، وزارت بازرگانی و بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران تشکیل و موافقتنامه اولیه تاسیس بورس سهام در این کمیسیون، تنظیم شد.
در اواخر همان سال یعنی سال ۴۱، هیأتی از بورس بروکسل به سرپرستی دبیرکل این بورس برای مشارکت در راه اندازی بورس ایران، به کشورمان دعوت شدند و بالاخره پس از چهار سال، در سال ۱۳۴۵ قانون تشکیل بورس اوراق بهادار در مجلس تصویب و برای اجرا از سوی وزارت اقتصاد به بانک مرکزی ابلاغ شد.
در پانزدهم بهمن ماه سال ۱۳۴۶، بورس اوراق بهادار تهران با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی که بزرگترین مجتمع واحدهای تولیدی و اقتصادی در آن تاریخ به شمار می رفت، به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.
بورس ایران در تاریخ ۴۵ ساله فعالیت خود، همواره فراز و فرودهای بسیار زیادی را تجربه کرده است اما شاید بتوان گفت یکی از مهمترین تحولات تاریخ بورس ایران، تاسیس قانون جدیدی تحت عنوان قانون بازار اوراق بهادار در اول آذر سال ۱۳۸۴ بوده است که ضمن رفع برخی نارسایی ها و نواقص موجود در قانون اولیه، زمینه توسعه گسترده بورس در ایران را فراهم کرد.
بر اساس این قانون، بخش نظارتی بورس از بخش های عملیاتی آن تفکیک شد، به این معنا که سازمانی به عنوان سازمان بورس و اوراق بهادار، به عنوان نهاد نظارتی بورس تشکیل شد. سازمان بورس که خود تحت نظارت شورایی به اسم شورای عالی بورس فعالیت می کند، وظایف بسیاری دارد که یکی از مهمترین وظایف آن، تاسیس و نظارت بر عملکرد بورس های مختلف است.
بورس های فعال در ایران
- بورس اوراق بهادار تهران که در آن، سهام شرکت ها و سایر اوراق بهادار مانند اوراق مشارکت خرید و فروش می شود.
- فرابورس ایران که در آنجا هم سهام شرکت هایی که بنا به دلایلی موفق به پذیرش در بورس اوراق بهادار تهران نمی شوند، مورد داد و ستد قرار می گیرد.
- بورس کالای ایران که در آن انواع کالاها مانند محصولات پتروشیمی، فلزات، محصولات کشاورزی و … خرید و فروش می شود.
- بورس انرژی که در آن حامل های انرژی با محوریت برق، به عنوان یکی از مهمترین حامل های انرژی، خرید و فروش شود.
انواع تحلیل سهام در بورس
نکات کاملا مهم و کلیدی برای افرادی که می خواهند تازه وارد بازار بورس شوند:
1- به کسانی که قدرت تحلیل سهام در بازار بورس را ندارند و یا امکان استفاده از مشاور کاملا مسلط به موضوع تحلیل برایشان مقدور نمی باشد توصیه می شود اکیداً وارد بازار بورس نشوند زیرا ممکن است متحمل زیان های جبرانی ناپذیری گردند.
2- سرمایه گذاری در بورس مانند سپرده گذاری پول در بانک نمی باشد که هر چه زمان بیشتری پول شما در بانک باشد سود بیشتری به شما تعلق می گیرد. شما ممکن است ده سال سهام یک شرکت را در اختیار داشته باشید ولی نه تنها سودی به دست نیاورید بلکه ارزش سهام شما نیز کاهش یابد.
3- سود در بازار سهام به دو شکل به دست می آید. اول سهم شما از محل سود قابل تقسیم پایان دوره مالی آن شرکت و دوم سود و زیان حاصل از نوسانات قیمت خرید و فروش سهام. بنابراین شما به عنوان یک سرمایه گذار عملا باید بارها و بارها اقدام به خرید و فروش سهام کنید تا سود آرمانی خود را به دست بیاورید نه اینکه فقط سهامی را خریداری کنید و دیگر معامله ای انجام ندهید.
4- اگر سهامی را به مبلغ 10.000.000ریال خریداری کنید و روز بعد به همان مبلغ 10.000.000ریال به فروش برسانید عملاً شما زیان کرده اید. چون هم بابت خرید سهام باید 49.000 ریال کارمزد پرداخت کنید و هم بابت فروش سهام باید 103.000 کارمزد و مالیات پرداخت کنید. پس خرید و فروش سهام به قیمت یکسان 10.000.000 ریال عملاً 152.000 ریال به شما ضرر رسانده است.
5- اگر پس اندازی دارید که با کم شدن آن صدمه چندانی نمی بینید وارد بورس شوید نه اینکه تمام زندگی خود را حراج کرده و به امید واهی پولدار شدن وارد بازاری شوید که قدرت تجزیه و تحلیل آن را ندارید.
انواع تحلیل
دو نوع تحلیل سهام جهت بررسی وضعیت سهام شرکت های بازار بورس وجود دارد که سرمایه گذار پس از تحلیل سهام و کسب اطلاعات لازم نتایج یکی از این دو روش و گاهی نیر با در نظر گرفتن نتایج هر دو روش تحلیل سهام تصمیم به خرید و فروش سهام یا عدم واکنش می گیرد.
1- تحلیل فاندامنتال (بنیادی): (Fundamental Analaysis)
به بررسی رفتار قیمت و پیش بینی آن به وسیله در نظر گرفتن عوامل تغییر، تحلیل بنیادی گفته می شود. این عوامل می تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و …. باشد.برای مثال فرض گنید می خواهیم یک جفت ارز EUR/USD را بررسی کنیم. برای این کار باید به کلیه عواملی که می تواند بر روی EUR و USD اثر گذار باشد را مد نظر قرار دهیم که می توان به عواملی همچون نرخ بهره، تراز تجاری، میزان بیکاری، اوضاع سیاسی، چشم انداز اقتصادی آینده آن ها و … اشاره کرد.
به طور خلاصه می توان گفت برای معاملات کوتاه مدت و نوسانگیری در بازارهای مالی این تحلیل کارایی بسیار کمی دارد. زیرا با توجه به عواملی بی شمار اثر گذار بر روی قیمتها جمع بندی آنها برای اینگونه معاملات غیر ممکن است. بهترین کاری که ابن نوع تحلیلها انجام می دهند ارائه دلیل تغییرات قیمتها پس از حرکت آنهاست. ولی باید دقت کرد که در لحظاتی از بازار که اخبار مهم فاندامنتال عنوان می شود (مانند اعلام نرخ بهره) ممکن است بازارها دچار تغییرات شدیدی باشند هر چند معمولاً جهت این تغییرات را هیچ فاندامنتال کاری به درستی پیش بینی نمی کرده است.
2- تحلیل تکنیکال (فنی):(technical analaysis)
تحلیل تکنیکی به معنی بررسی نوسانات قیمت سهام (انواع تحلیل در بورس ارز) در گذشته است که به کمک نمودار و به منظور پیش بینی حرکت آتی بازار انجام می گیرد. در این نوع تحلیل سعی می شود از روند قیمت یک سهم (ارز) در گذشته،آینده آن پیش بینی شود. تحلیل تکنیکی را می توان برای هر نوع کالا یا شاخص یا سهام و غیره بکار برد. اساس این نوع تحلیل ها ریاضیات می باشد که در چارت و اندیکاتور (شاخص) خلاصه می شود. یک تحلیل گر تکنیکی معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از روند حرکت قیمت، می توان آینده آنرا پیش بینی نمود.
تفاوت تحلیل فاندامنتال (بنیادی) با تحلیل تکنیکال (فنی)
- تحلیل تکنیکی سرعت عمل بالائی داشته و به ما این امکان را می دهد که در مدت کوتاه تری نسبت به تحلیل پایه ای (فاندامنتال)، تعداد خیلی بیشتری سهام (ارز ) را مورد مطالعه و بررسی قرار بدهیم.
- تحلیل تکنیکی نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی ( بر عکس تحلیل پایه ای ) ندارد.
مقایسه تحلیل تکنیکال و بنیادی: بررسی مزایا و معایب
معایب تحلیل تکنیکال | مزایای تحلیل تکنیکال |
۱- سیگنال ضدونقیض استفاده از تعداد زیاد اندیکاتور و سایر عوامل می تواند باعث مشاهده سیگنال های متفاوت و سردرگمی در سرمایه گذار شود. | ۱- اطلاع از حجم عرضه و تقاضا عرضه و تقاضاست که بازار را بالا و پایین می برد. به این ترتیب از این حجم می توان درباره تمایل سرمایه گذاران و معامله گران اطلاعات خوبی کسب کرد. شما می توانید تشخیص دهید بازار بطور کلی چگونه است. حجم بالای تقاضا اغلب باعث افزایش قیمت می شود و عرضه با حجم بالا، قیمت ها را کاهش می دهد. |
۲-ریسک نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادی تحلیل تکنیکال، فاکتورهای زیرین بنیادی یک شرکت را در بر نمی گیرد. این مورد در بلندمدت می تواند باعث ریسک بیشتر شود. | ۲-تشخیص زمان خروج و ورود با تحلیل تکنیکال می توانید زمان مناسب ورود و خروج به بازار را بدست آورید. |
۳- ارائه اطلاعات بدون تاخیر قیمت ها همه چیز را در خود دارند و همه اطلاعاتی که درباره سهم وجود دارد را منعکس می کنند. قیمت ها کاهش یا افزایش می یابند اما در نهایت، قیمت فعلی سهم یک نقطه تعادل برای کلیه اطلاعاتی است که در دست معامله گران و سرمایه گذاران قرار گرفته است. | |
۴-تصمیم گیری براساس الگوها شما می توانید از الگوهای قیمتی به عنوان راهنما برای زمان مناسب خرید و فروش استفاده کنید |
معایب تحلیل بنیادی | مزایای تحلیل بنیادی |
۱- درست است که با تحلیل بنیادی می توان به خطای بازار پی برد و سهامی که پایین تر از ارزش ذاتی معامله می شود را تشخیص داد اما هیچ شاخصی وجود ندارد که با آن بتوانیم زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را متوجه شویم. | ۱- روش ها و راهکارهایی که برای تحلیل بنیادی به کار می رود براساس داده های مالی است و این مورد جایی برای تعصب شخصی باقی نمی گذارد. (البته استثنا وجود دارد) |
۲- زمان بر بودن و نیاز به مطالعه و تحقیق بسیار برای انجام تحلیل انجام تحلیل برای صنعت، مدل سازی مالی و ارزش گذاری سهام کار ساده ای نیست. اینکار می تواند بسیار پیچیده شود و میزان زیادی کار برای انجام درست آن لازم باشد. | ۲-تحلیل بنیادی، وضعیت اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی مانند مصرف کنندگان و گرایش آنها و تکنولوژی را نیز در نظر می گیرد. داده های بسیاری در یک تحلیل بنیادی می تواند تحلیل شود. |
۳- فرضیات و اطلاعات غلط فرضیات یک نقش حیاتی در پیش بینی مسائل اقتصادی ایفا می کنند. بنابراین مهم است که بدترین و بهترین سناریو در نظر گرفته شود. رکود اقتصادی غیرمنتظره، تغییرات سیاسی یا قانون گذاری می تواند مشکلاتی را در این تحلیل ایجاد کند. | ۳- محاسبه سیستماتیک ارزش دارایی، می تواند ارزش را بصورتی دقیق مشخص کند و در نتیجه تصمیمات دقیق تری برای خرید یا فروش به ما بدهد (با فرض محاسبه درست) |
۴- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورت های مالی در تحلیل بنیادی کمک می کند تا اندازه گیری همه چیز بهتر انجام شود. |
پیشنهاد ویژه
شما هم می توانید جزء تیم تولید محتوای انبار آنلاین باشید و کسب درآمد کنید.
آموزش انواع تحلیل Technical در بورس و فارکس
میتوان گفت پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، تریدر تنها از داده های نمودار قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج خود به معامله استفاده می کند. برای کار با استراتژی price Action نیازی به اندیکاتورها نداریم، در نتیجه تاخیر ارسال سیگنالها روی تصمیم گیری ما اثر نمی گذارد.
انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن Price Action به معنی عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. معامله گری به سبک پرایس اکشن به این صورت است که تریدر یا معامله گر تنها از داده های قیمت در تحلیل بازار و تعیین معاملات خود استفاده می کند. در این روش معامله گر کاری به ابزارهای جانبی مثل نمودارهای اندیکاتور و اسیلاتور ندارد. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال، به عنوان پایه و اساس محسوب می شود. اگرچه آموزش پرایس اکشن فارکس و بورس، کمی زمان بر بوده و نیاز به تمرین بیشتری دارد، اما در نهایت بسیار ساده تر و عملی تر از روش های دیگر است.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical براساس سایت Investopedia
1-price Action به حرکت صعودی (رو به بالا) و حرکت نزولی (رو به پایین) قیمت اشاره دارد که در طی زمان بصورت طبیعی بر روی چارت بروکر شما تشکیل شده است. در مرحله اول نیاز است که مفهوم روند صعودی و نزولی را درک کنید.
2- برای قابل فهم تر شدن روند در price action، باید از نمودارهایی با نماهای ظاهری مختلف استفاده کرد. نمودار خطی ، نمودار شمعی و نمودار میله ای.
3- اجزای سازنده تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از price Action گرفته می شوند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک که از آن برای پیش بینی معاملات آینده استفاده می شود، از طریق پرایس اکشن محاسبه می شوند.
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
نحوه معامله با انواع تحلیل Technical
برای آموزش price Action، ابتدا باید با چند مفهوم مقدماتی آشنا شویم :
1-خطوط حمایت و مقاومت: که به زبان ساده همان حداکثر و حداقل قیمت در یک تایم فریم مشخص مثلا هفتگی یا روزانه در نمودار قیمت است.
2-خطوط روند: از اتصال کف ها و سقف های قیمت به یکدیگر روند بازار مشخص میشود که تغییرات قیمت و وجود شکست ها شناسایی می شود.
پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت حمایت و مقاومت و خطوط روند ؛ مطالب آموزشی « آموزش سطوح حمایت و مقاومت » و «تشخیص روند بازار» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
3- الگوهای کندل استیک: آرایش کندل ها در کنار هم می تواند تریدر را در پیش بینی تغییرات قیمت کمک کند. مثلا کندلهای با شادو بلند ، فشار شدید خریداران یا فروشندگان را نشان می دهد و اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
شروع به کار با استراتژی انواع تحلیل Technical
برای شروع ابتدا باید یک نمودار قیمت، بدون هرگونه ابزار، یا اندیکاتور اضافه را درنظر بگیریم. معمولا نمودارهای شمعی ژاپنی به خاطر حجم زیادی از اطلاعات قابل نمایش، کاربرد بیشتری دارند. کندل های نزولی و صعودی باید در نمودار مشخص باشند. سپس محدوده های حمایت و مقاومت را رسم می کنیم. سپس خط روند اصلی بازار را میکشیم .میبایست با تحلیل اطلاعاتی از جمله : محدوده قیمت ها، سقف ها و کف های قیمت ، الگوهای شمعی، شکست یا تایید خط روند، حرکت بعدی بازار را مشخص کرده و نقطه ورود خود را به معامله مشخص کنیم.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical
1- به جای در نظر گرفتن یک خط افقی سویینگ (حمایت و مقاومت)، باید یک رنج یا محدوده سویینگ در نظر بگیرید. با این روش بسیاری از نویزهای موجود در بازار را حذف کرده و به تحلیل واقعی تری دست می یابید. مطابق با عکس زیر:
2- تجزیه و تحلیل کف ها و قله ها بسیار مهم هستند. نحوه و روند تغییرات و همینطور محل بالاترین قله ها و… مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
3- به قیمتی که در آن وارد معامله می شوید، بسیار دقت کنید. هر معامله گری روشی برای ورود دارد. مثلا با ترسیم محدوده سویینگ و تعیین نقاط عرضه و تقاضا پیش بینی مطمئن تری برای ورود به معامله داشته باشید.
4- نمودار قیمت و وضعیت کندل ها یک سری اطلاعات نسبی به شما می دهد. از آن به عنوان یک الگوی قالبی استفاده نکنید. سعی کنید مفهومی عمل کنید و همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبلی خود مقایسه کنید.
5- اندازه شاخک ها، شدوهای صعودی و نزولی، نسبت بین شاخک و بدنه و موقعیت بدنه کندل ؛ چهار عامل کلیدی در تحلیل صحیح نمودار قیمت هستند.
6- ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل تاثیری روی تحلیل ندارد، اگرچه در ظاهر تایم فریم های مختلف تفاوت هایی را با هم نشان می دهند.
7- بازارهایی را انتخاب کنید که الگوهای پرایس اکشن صحیحی در آنها مشاهده شود و نوسانات غیرمنطقی نداشته باشند.
مزایا و معایب انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن یک سیستم بسیار منطقی است، تریدرها برای تعیین نقاط ورود و خروج در این سیستم از قوانین کاملا واضح و مشخصی استفاده می کنند. بهترین بخش این استراتژی عدم نیاز به استفاده از اندیکاتورها است. این یعنی ترید راحت تر و با محدودیت کمتر. علاوه بر اینکه اندیکاتورها ممکن است گاهی با توجه به نوع سهم و حرکت آن اطلاعات غلط به ما بدهند و اینکه سیگنال های اندیکاتورها عموما با تاخیر ارسال می شوند.
البته معامله گری به سبک پرایس اکشن معایبی هم دارد. اول اینکه آموزش مفاهیم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد. باید استراتژی ها را به صورت عملی پیاده کنید و نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنید. در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن شما مسئول کامل تصمیم گیری های خود هستید. حتی تحلیل دو تریدر از یک نمودار قیمت می تواند متفاوت باشد. در عین حال الگوها گاهی اوقات درست از آب در نمی آیند، در واقع برای تایید گرفتن از الگو باید به آن فرصت بدهید. اتوماتیک کردن استراتژی Price Action دشوار است و اگر بخواهید از ربات های معامله گر استفاده کنید، پیدا کردن یک استراتژی Price Action سازگار با آن دشوار خواهد بود.
در مجموع می توانیم بگوییم اگرچه پرایس اکشن یک استراتژی کامل است، اما آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد و در نهایت سبک بهتری از معامله را پیش روی شما قرار می دهد.
دیدگاه شما