می توانید برای دریافت بهترین تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بر روی دوره پرایس اکشن کلیک کنید!
آموزش رسم نمودار در اکسل
در برخی موارد تفسیر و توضیح اطلاعات برای ما بسیار سخت خواهد بود. در این موارد رسم یک نمودار گرافیکی میتوانید به شما در ارائه بهتر مطالب کمک کند. البته توجه داشته باشید که از نمودار دستی نیز میتوانید برای این اعمال استفاده کنید ولی وقتی کار خود را به یک برنامه کامپیوتری واگذار میکنید، تقریبا درصد خطای آن صفر است. در این آموزش به شما یادخواهیم داد که چگونه در اکسل نمودار رسم کنید.
اگر به دنبال یادگیری کامل این مبحث میباشید قطعا در کتب و کلاسهای اکسل به طور مفصل به این موضوعات پرداخته میشود، اما در اینجا هدف تیم بایت گیت به شما آموزش سریع و کاربردی میباشد. پس در این آموزش از پرداختن به مسائل پیرامونی خودداری میکنیم و مسئله اصلی را به شما توضیح خواهیم داد.
نمودارها به شما اجازه میدهند تا اطلاعات و دادههای خود را به صورت گرافیکی به نمایش بگذارید. این کار باعث میشود که مقایسه و بررسی و حتی تحلیل این آمار بهتر انجام بپذیرد.
انواع نمودار در اکسل
برنامه اکسل از نمودارهای زیادی پشتیبانی میکند که شما متناسب با محتویات خود میتوانید از آنها استفاده کنید. قطعا برای اینکه بتوانید درک درستی از نمودارهای اکسل داشته باشید ابتدا باید با کاربرد هر یک، آشنا شوید. این امر باعث میشود تا بهترین و کاربردی ترین نمودار را برای دادههای خود انتخاب کنید. قبلا در مقالهی با "انواع نمودار در اکسل " به طور کامل به این موضوع پرداخته ایم، اما در ادمه توضیح کوتاهی در این باره خواهیم داد.
نمودار ستونی
نمودار ستونی معمولا از نوارهای عمودی برای نشان دادن دادهها استفاده میکنند. این نمودار را میتوانید برای چندین نوع داده به کار ببرید که اغلب برای مقایسه استفاده میشود.
نمودار خطی
این نمودار هنگامی استفاده میشود که شما میخواهید یک روند ایده آل را بررسی کنید. هر داده تبدیل به یک نقطه میشود و از اتصال این نقاط یک خط رسم میشود که میتواند نشان دهد آیا پیشرفت داشتیم یا افت کردهایم.
نمودار دایرهای
این نمودار معمولا برای مقایسه بسیار خوب عمل میکند زیرا هر داده بخشی از دایره را تشکیل میدهد و به خوبی میتوان نمایش داد که چه میزان از کل را سهیم است.
نمودار نواری
این نمودار دقیقا مانند نمودار ستونی عمل میکند با این تفاوت که ستونها به صورت افقی به نمایش گذاشته خواهند شد.
نمودار ناحیهای
این نمودار نیز تقریبا مانند نمودار خطی عمل میکند، با این تفاوت که مناطق زیر خطوط نیز پر میشود.
نمودار سطحی
این نمودار امکان را فراهم میکند که دادهها را به صورت سه بعدی انجام دهید. معمولا وقتی حجم زیادی داده و اطلاعات در دست داریم این نمودار مفید است.
حالا علاوه بر یادگری انواع نمودار شما نیاز دارید که نحوه مطالعه یک نمودار را نیز بدانید. نمودارها المنت و بخشهای مختلفی دارند که به شما کمک میکند تا دادهها را بهتر تفسیر کنید.
همانطور که در تصویر بالا میبینید هر نمودار از ۵ قسمت تشکیل شده که در ادامه به بررسی هر بخش میپردازیم:
- عنوان نمودار (Chart Title): عنوان باید به وضوح نمودار را خلاصهوار توصیف کند.
- محور عمودی (Vertical Axis): محور عمودی که تحت عنوان محور Y نیز شناخته میشود شامل نوارهای عمودی نمودار میشود. در اینجا محور عمودی، مقدار و میزان ستون را اندازه گیری میکند بنابراین به آن محور مقدار نیز گفته میشود. در این تصویر برای مثال میزان فروش خالص هر فروشنده را نشان میدهد.
- سری دادهها (Data Series): این قسمت نشاندهنده سقفی است که کمک میکند سریع تر بتوانیم مقدار ستونها را تشخیص دهیم.
- علائم و اختصارات (Legend): در این بخش مشخص میشود که هر نقطه، رنگ و نمودار چه چیزی را نشان میدهد
- محور افقی ( Horizontal Axis): محور افقی که تحت عنوان محور X نیز شناخته میشود. در این جا محور افقی دستهبندیهای موجود در نمودار را مشخص میکند.
رسم نمودار در اکسل
پس از درک کامل انواع نمودار و تفسیر آن نوبت به رسم آن میرسد. برای این کار ابتدا تمامی سلولهای که میخواهید تبدیل به نمودار شوند را به حالت انتخاب در بیاورید. دقت کنید که این سلولها شامل ستون و ردیفها باید بشود. این سلولها در حقیقت منابع اصلی نمودار شما میباشند. برای مثال در تصویر زیر ما سلولهای A1:F6 را انتخاب کردیم.
در سربرگ Insert رو نمودار مورد نظر کلیک کنید. برای مثال ما نمودار ستونی را انتخاب میکنیم.
در مرحله بعد نوع آن نمودار را نیز انتخاب میکنید. مثلا میتوانید نمودار ستونی ۳D نیز انتخاب کنید.
حالا نمودار انتخابی شما در صفحه کار (Worksheet) درج خواهد شد.
نکته: اگر شما درباره انتخاب نوع نمودار مطمئن نیستید، میتوانید این انتخاب را به خود اکسل بسپارید. برای این کار پس از انتخاب سلولهای منبع در تب Insert از گزینه Recommended Chart استفاده کنید.
طرح و سبک نمودار
پس از رسم نمودار خود موارد مختلفی وجود دارد که با استفاده از آن میتوانید طراحی نمودار خود را تغییر دهید. تمامی تنظیمات مربوط به سبک یک نمودار از طریق سربرگ Design قابل دسترسی است.
اکسل این امکان را به شما میدهد که به جدول خود ویژگیهای مختلفی نظیر ( عنوان،علائم و اختصارات، برچسب) اضافه کنید تا بهتر خوانده شود. برای افزودن این ویژگیها به سربرگ Design بروید و بر روی گزینه Add Chart Element کلیک کنید. سپس ویژگی مورد نظر خود را از فهرستی که باز میشود انتخاب کنید.
برای ویرایش این ویژگیهای جدید کافی است دوبار بر روی محل مورد نظر کلیک کنید و سپس نام مورد نظر خود را وارد کنید.
اگر شما وقت کافی ندارید تا تمامی ویژگیهای خاص را به طور جداگانه وارد اکسل کنید، هیچ مشکلی وجود ندارد. میتوانید از چیدمانهای از پیش تعریف شده و آماده اکسل استفاده کنید. فقط کافی است بر روی گزینه Quick Layout کلیک کنید و از فهرستی که باز میشود طرح خود را انتخاب کنید.
اکسل همچنین شامل چندین طرح و سبک مختلف میباشد که به شما کمک میکند به سرعت سبک و استایل نمودار خود را تغییر دهید. برای این کار در قسمت Chart Group گزینه desired Style را انتخاب کنید و در نهایت طرح مورد نظر را اعمال کنید.
سایر تنظیمات نمودار در اکسل
راه و روشهای زیادی برای شخصی سازی کامل نمودار توسط اکسل ارائه شدهاست. برای مثال اکسل به شما این امکان را میدهد که تمامی تنظیمات را مجددا بچینید. نوع جدول را تغییر دهید یا حتی جدول را به نقطه دیگری در اکسل حرکت دهید.
تغییر دادههای ستون و ردیفها در اکسل
گاهی وقتا ممکن است ما یک داده را اشتباهی وارد نمودار کنیم. برای مثال در تصویر زیر ما اطلاعات مربوط به فروش کتاب در سال را با نوع کتاب جا به جا وارد کردهایم.
برای حل این مشکل ابتدا نموداری که میخواهید در آن تغییر ایجاد کنید را انتخاب کنید. سپس به سربرگ Design بروید. گزینه Switch Row/Column را انتخاب کنید.
حالا جای ردیف و ستون تغییر خواهند کرد. در مثال زیر مشاهده خواهید کرد که جای نوع کتاب و سال فروش آن تغییر کردند.
تغییر نوع نمودار در اکسل
اگر شما تشخیص دادید که نمودار فعلی نمیتوانید به خوبی دادههای شما را به نمایش بگذارد، هیچ جای نگرانی نیست، زیرا میتوانید به راحتی این نمودار را تغییر دهید. در مثال زیر ما نمودار را از طرح ستونی به حالت خطی تغییر میدهیم.
برای اینکار ابتدا به سربرگ design بروید. سپس بر روی گزینه Change Chart Type کلیک کنید.
سپس پنجره Change Chat Type باز میشود. سپس نوع نمودار جدید را انتخاب کنید و در نهایت بر روی OK کلیک کنید.
حرکت دادن نمودار در اکسل
زمانی که شما یک نمودار در اکسل رسم میکنید این نمودار در همان صفحه که منابع قرار دارند کشیده میشوند. حال شما میتوانید این نمودار را به یک کاربرگ جدید منتقل کنید تا به کارهای خود سازمان دهید.
برای این کار ابتدا نمودار مورد نظر خود را انتخاب کنید. سپس به سربرگ Design بروید و گزینهای Move Chart را انتخاب کنید.
حالا صفحه Move Chart باز خواهد شد. مکان مورد نظری را که میخواهید نمودار به آنجا منتقل شود را انتخاب کنید. در این مثال ما میخواهیم به کاربرگ جدیدی منتقل شود در نتیجه تیک گزینه New Sheet را انتخاب کنید و در نهایت بر روی OK کلیک کنید.
امیدوارم این آموزش برای شما مفید بوده باشد، اگر سوالی داشتید میتوانید از بخش نظرات برای ما ارسال کنید تا تیم بایت گیت پاسخگوی شما باشد.
پوریا گودرز هستم علاقه مند به مباحث و مشکلات مربوط به تکنولوژی و فناوری. همچنین اندک آشنایی در زمینه گرافیک دارم. امیدوارم بتونم مشکلات شما رو در این مباحث حل کنم . انتقادات خود را از بخش نظرات با من در میان بگذارید 🙂
نمودار های قیمت در تحلیل تکنیکال،نمودار خطی ،میله ای و شمعی
سه نوع اصلی نمودار وجود دارد که افراد سرمایه گذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که درپی آنند و یا بسته به سطوح مهارت فردی شان مورد استفاده قرار می دهند. این نمودار هاشامل نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار شمعی (کندل استیک) میباشد. در بخشهای زیر، ما میخواهیم روی سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) با هر سه این نمودار ها آشنا شویم . البته قبل از آشنایی با انواع نمودار لازم است با نمودار های OHLC نیز آشنا شویم.
نمودارهای OHLC
نمودارهای (OHLC) نمودار هایی هستند که چهار قیمت در آنها نمایش داده می شود ، قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE) و قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW) ا را که نمودارهای خطی فاقد آن هستند در اختیار ما قرار می دهند.
قیمت باز (OPEN)
اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می گیرد
قیمت بسته (CLOSE)
آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت بالا (HIGH)
بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت پایین (LOW)
کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
مثال از این ۴ قیمت و یک بازه معاملاتی
سهام شرکت ایران خودرو در تاریخی به صورت زیر معامله شده است این اعداد مربوط به یک بازه معاملاتی یک روزه است و در پایان روز این اعداد به دست می آید به تصویر زیر دقت کنید
در این تصویر قیمت باز (OPEN) ایران خودرو ۳۰۹۸ ریال است ،قیمت بسته (CLOSE) سهم را قیمت معامله که چون پایان روز است در نتیجه قیمت آخرین معامله ما نیز است مقدار ۳۰۷۸ ریال در نظر می گیریم .قیمت بالا (HIGH) سهم در بازه روز ۳۱۱۹ است و قیمت پایین (LOW) سهم مقدار ۳۰۶۰ ریال است . در ادامه می بینیم که با چه شکل هایی می توانیم در نمودار قیمت این اعداد را نشان دهیم.
نمودار خطی
ساده ترین نوع این چهار نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازدو این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمیکنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند . هر چند در نرم افزار های مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرم افزار استفاده کنیم.
نمودار میله ای
نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه میشود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته میشود که هر نقطه داده را نمایش میدهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان میدهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده میشود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده میشود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص میشود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان میدهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) میباشد.
میله صعودی و نزولی
در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید
همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است.وقتی میلۀ قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میلۀ قیمت نزولی است.
نمونه نمودار میله ای
تصویر زیر بخشی از سهام ایران خودرو است که به صورت نمودار میله ای هر روز آن نمایش داده شده است .
نمودار شمعی
از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله ای (با وجو اینکه هر دو نمودار OHLC هستند )، از نظر بصری جالب تر و تفسیر آن آسان تر است. هرکدام از شمع ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می دهند که رمزگشایی آن ها در نمودار آسان است. در نمودار شمعی تحلیل گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموس تری نسبت به نمودار میله ای دارد.
نمودار شمعی نموداری مشابه نمودار میله ای است، اما شکل نمایش آن فرق دارد. مشابه با نمودار میله ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمدی دارد که بازه معامله در دوره را نشان میدهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان میدهد. ، نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می دهد. نرم افزار ها و تحلیلگران رنگ های برای نمایش یک شمع صعودی و یا نزولی از رنگ های متفاوتی استفاده میکنند؛ که البته با یک نگاه ساده شما می توانید این موضوع را تشخیص دهید که کدام شمع صعودی و کدام نزولی است. . وقتی قیمت سهام رشد می کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می گیرد، شمع ما معمولا سفید یا روشن خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می شود.
رسم نمودار توابع ریاضی در اکسل
طبیعتا وقتی که بخواهیم این معادله را در اکسل بنویسیم ، آنرا باید به زبان سلولی اکسل بنویسیم :
و اگر فرمول را مانند شکل زیر در خانه ها پر (fill) کنیم ، به ازاء هر مقدار X یک y بدست می آید:
و اگر با این اعداد نمودارمان را رسم کنیم مانند شکل زیر خواهد شد:
در این مثال می خواهیم یک روش کلی برای رسم هر نموداری در اکسل را پیاده سازی کنیم:
· معادله نمودار در یک سلول وارد شود
· بازه نمودار ، حداقل مقدار و حداکثر مقدار در دو سلول وارد شوند.
· تعداد نقاط نمودار (که بیانگر دقت رسم است) در یک سلول وارد شود.
· رسم نمودار اولیه
· به دلیل اینکه نمودار را بدون داشتن مقادیری رسم کنیم، یک نمودار ساده به عنوان پایه رسم می کنیم و سپس تنظیمات را روی این نمودار انجام می دهیم.
· با اعداد فرضی زیر یک نمودار از نوع XY(Scatter) رسم می کنیم .
· سپس از طریق Insert --> define --> Name دو نام به نامها و تعاریف زیر ایجاد می کنیم.
· (دقت کنید که در هنگام تعریف نام باید کلید Add را در اکسل 2003 حتما بزنید.)
حال باید این دو نام را به ChartSeries انتساب دهیم.
روی خط نمودار کلیک کنید تا در Formula Bar فرمول آنرا مشابه شکل زیر مشاهده کنید:
و مطابق فرمول زیر آنرا ویرایش کنید:
تذکر : ممکن است ویندوز شما به جای علامت Comma ( , ) از علامت Semicolon ( ; ) استفاده کند.
خانه B8 را برای عنوان (title) نمودار در نظر گرفته ایم ، بنابراین فرمول زیر را در آن تایپ می کنیم :
ایجاد مقادیر X
گام بعدی ایجاد مقادیر X برای نمودارمان است ،این X قرار است با که به صورت افزایش باشد و در عین حال در یک بازه خاص باشد.
در اینجا ما از نامها و فرمولهای برداری استفاده خواهیم کرد.
متغیر به نام X را که قبلا تعریف کرده بودیم ،به صورت زیر تعریف به صورت زیر تغییر می دهیم :
حال به خاطر اینکه درک کنیم که متغیر X ما چگونه عمل می کند ، می توانید یک محدوده را انتخاب کنید، و سپس فرمول =x را در آن تایپ کنید ، سپس کلید Ctrl+shift+enter را بزنید :
حال لازم است که تعداد اعدادی که X دارد را بر طبق یک سلول محاسبه کنیم ، مثلا اگر در B5 عدد 20 نوشته شده بود ، آنگاه xها بین 1 تا 20 باشند و اگر B5=100 بود xها بین 1 تا 100.
برای اینکار از تابع Offset استفاه می کنیم ، می دانیم که offset یک محدوده از خانه ها را جدا می کند و به عنوان خروجی تابع به ما می دهد ، اگر فرمول زیر را در تعریف X که در بالا کرده ایم جایگزین کنیم، همان نتیجه حاصل خواهد شد:
حال می خواهیم که تعداد اعداد x را از خانه B5 بخوانیم ، فرمول زیر باعث می شود که از 1 تا عددی که در B5 وارد می شود ، عدد تولید شود:
مرحله بعدی این است که ما در یک بازه ، اعدادی را تولید کنیم برای این منظور Insert-->define-->Name نامهای زیر را با تعاریفشان به دقت وارد می کنیم :
آموزش نمودارهای قیمت در بازارهای مالی
بازارهای مالی یکی از پرسودترین بازارهای دنیا هستند، در این بازارها برای دریافت اطلاعات نیاز به نمودارهای قیمتی دارید تا بتوانید حرکت قیمت را با استفاده از انواع تحلیل تکنیکال بررسی کنید، شناخت کامل نمودارهای قیمت می تواند فعالیت خریداران و فروشندگان را برای شما تعریف کند، در این مقاله قصد داریم انواع نمودارهای قیمت را برای شما شرح بدهیم، چرا که این نمودارها می تواند در تحلیل های تکنیکال شما بسیار کاربردی باشد.
چارت قیمت را بهتر بشناسیم
محور افقی مربوط به زمان است (سال، ماه، روز و حتی ساعت، با توجه به اینکه میخواهید در چه محدوده زمانی اقدام به بررسی و تحلیل کنید، میتوانید محور افقی یعنی زمان را تغییر دهید) محور عمودی ارزش سهام، رمز ارز و سایر دارایی بوده یا قیمت را مشخص میکند در نتیجه، نمودار سهام، رمز ارزها و. روند تغییرات ارزش را نسبت به زمان نشان می دهد. اصلی ترین طبقه بندی نمودارها، نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار کندل های ژاپنی، نمودار هیکن آشی و نمودار هالو چارت (تو خالی) می باشند.
نمودار خطی در نمودارهای قیمت
نمودار خطی، ابتدایی ترین و ساده ترین نوع از انواع نمودارهای قیمت می باشد. در نمودار قیمت - زمان، با وصل نقاطی که قیمت پایانی سهم یا ارز را نشان می دهند، به دست می آید. بسته به اینکه در کدام تایم فریم زمانی هستید، هر نقطه قیمت پایانی همان تایم فریم را نشان می دهد؛ برای مثال در تایم یک روزه هر نقطه قیمت پایانی یک روز را مشخص می کند. این نمودار برای افرادی که قصد ارائه گزارش عمومی از بازار و حرکات قیمتی گذشته را دارند، بسیار ساده و واضح است.
کاربرد استفاده از نمودار خطی بالا بوده چرا که اندیکاتورهایی همچون ایچیموکو خطوط خود (کانورژن - بیس لاین و ابرهای کومو 1 و 2 را که هرکدام از آن ها حمایت یا مقاومت است را به صورت لاین چارت به نمایش می گذارد، همچنین زمانی که روند قیمت یک ارز یا سهام در حالت رنج به سر می برد بهترین نمودار برای شما، نمودار خطی است چرا که با استفاده از این نمودار می توانید نویزهای اضافی قیمت را حذف کرده و یک منطقه مهم را در نظر بگیرید.
اگر روش تحلیل تکنیکال شما به روش کلاسیک است، نمودار خطی می تواند کار شما را در جهت یافتن الگوها آسان تر کند، برای مثال فرض کنید می خواهید الگو پرچم خرسی را تشخیص دهید، اجزای این نوع از الگو یک میله پرچم بوده که به صورت ریزش پایین آمده و یک حالت نوسانی به سمت بالا دارد که این برخوردها باید حداقل 2 برخورد به سقف و کف کانال داشته باشد، این الگو نوید ریزش مجدد به اندازه میله پرچم را می دهد.
نمودار میله ای در نمودارهای قیمت
نمودارهای خطی برای مشاهده روند بازار مفید هستند اما در عین حال اطلاعات مربوط به چگونگی نوسانات هر دوره زمانی را نشان نمی دهند. به منظور ثبت و ضبط این نوع از اطلاعات، تحلیلگران تصمیم گرفتند برای هر قسمت زمانی، یک میله (Bar) عمودی اختصاص دهند که چهار مولفه اصلی را نشان دهد: قیمت باز شدن (open)، بیشترین قیمت (high)، کمترین قیمت (low) و قیمت بسته شدن (close) هر قسمت از تایم فریم مربوطه را می توانید در این نوع از نمودارها مشاهده کنید، به همین دلیل گاهی اوقات این نمودارها را نمودارهای OHLC مینامند.
بخش های نمودار میله ای
همان طور که گفته شد، هر میله چهار قیمت را نشان میدهد. قیمت باز شدن (open) بصورت یک علامت افقی در سمت چپ هر میله نمایش داده میشود. قیمت بسته شدن (close) بصورت یک علامت افقی در سمت راست هر میله نشان داده میشود. بیشترین قیمت (high) بالاترین نقطه میله و کمترین قیمت (low) پایین ترین نقطه میله است. قیمت بسته شدن هر میله از بیشترین اهمیت برخوردار است و سپس به ترتیب قیمت باز شدن، بیشترین و کمترین قیمت در درجات بعدی اهمیت قرار دارند. همچنین می توانید با استفاده از خط روند، سوئینگ های چرخش قیمت را به یکدیگر وصل کنید و یک خط روند مهم و باارزش را داشته باشید، برخورد به این خط روند را می توانید وارد معامله شوید.
همان طور که می دانید زمانی که یک خط روند شکسته می شود، معامله گران بازارهای مالی انتظار یک پولبک به سطح شکسته شده را خواهند داشت به همین دلیل تریدرهایی که از قبل از شکست خط روند معامله خود را در مسیر افزایش قیمت باز کرده تغییر نوع نمودار بودند، سیو سود می کنند؛ همچنین اکثریت معامله گرها نیز منتظر پایین آمدن قیمت می مانند، لذا این امر باعث کاهش حداقلی قیمت تا همان ترند لاین خواهد شد، دقت کنیدکه پولبک همیشه اتفاق نمی افتد اما بیشتر اوقات معامله گران انتظار چنین حرکتی از قیمت را دارند.
نمودار کندل استیک
شمع ها (کندل استیک) روش نسبتا جدیدی برای رسم نمودارها هستند. این سبک از رسم نمودارها از طریق مطالعات و تحقیقات استیو نیسون (Steve Nison) روی نمودارها و روش های معاملاتی ژاپنی، به دنیای غرب معرفی شد. کندل ها نیز چهار نقطه قیمتی OHLC را نشان می دهند، اما بدنه کندل، بین دو نقطه open و close شکل می گیرد. آنچه خارج از بدنه کندل قرار می گیرد، بصورت یک خط ظاهر می شود که به آن فیتیله (wick) یا سایه (Shadow) می گویند.
می توانید برای دریافت بهترین تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بر روی دوره پرایس اکشن کلیک کنید!
بطور مرسوم، کندل صعودی بصورت تو خالی یا سفید یا سبز و کندل نزولی به رنگ مشکی یا قرمز نشان داده می شود اما می توانید هر رنگ دلخواهی را به کندل ها نسبت دهید. نمودارهای کندل استیکی ظاهر گرافیکی بیشتری دارند و معامله گران به محض مشاهده آنها می توانند تشخیص دهند که روند بازار نزولی یا صعودی است. در نمودارهای کندل استیکی، قیمت های باز و بسته شدن از طریق رنگ کندل مشخص می شوند. در یک کندل استیک صعودی، قیمت در سطحی پایین تر باز میشود (open) و در سطحی بالاتر بسته می شود (close)، (به بیان ساده تر یعنی زمانی که open کندل بالاتر از close کندل باشد آن کندل صعودی است) در حالیکه در یک کندل استیک نزولی، close کندل بالاتر از open است.
کندل هیکن آشی چیست؟
یکی از انواع نمودارهای قیمت، هیکن آشی بوده که در زبان ژاپنی، کلمه Heikin به معنی "متوسط" یا "تعادل" و کلمه Ashi به معنی "میله" است. از این رو، Heikin-Ashi به معنای "کندل میانگین" است که در سال ۱۷۰۰ توسط Homma Munehisa طراحی شده است. الگوی هیکن آشی از داده های متوسط قیمت (کندل های میانگین قیمت) استفاده میکند. به منظور خوانا بودن نمودارهای کندل استیک و تجزیه و تحلیل روندها، استفاده از کندل هیکن آشی آسانتر از کندلهای معمولی است.
کاربرد کندل هیکن آشی
در اکثر مواقع، سود زمانی به دست می آید که روند بازار درست تشخیص داده شود، بنابراین پیش بینی صحیح روندها ضروری است. هنگام معامله در بازار بورس و ارزهای دیجیتال الگوهای هیکن آشی همراه با سایر الگوهای کندل می توانند برای تغییر نوع نمودار تغییر نوع نمودار تعیین روند بازار و پیش بینی قیمت های آتی مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران می توانند از نمودارهای هیکن آشی (heikin ashi) استفاده کنند تا بدانند در صورت ادامهدار بودن روند، تا چه زمانی باید در معاملات باقی بمانند اما وقتی روند متوقف شود یا معکوس شود، از آن خارج می شوند. به طور معمول کندل هیکن آشی برای نوسان گیری مورد استفاده قرار می گیرد و در روزهای مثبت با کندل سبز یا سفید و در روزهای منفی با کندل قرمز یا مشکی دیده می شود.
نمودار هیکن آشی
نمودار هیکن آشی پیشرفته مانند نمودار سایر کندل ها ساخته می شود و تنها تفاوت آن با سایر کندل ها، در فرمول محاسبه می باشد. کندل های هیکن آشی با استفاده از قیمت های باز، بسته، بالا و پایین در یک تایم فریم ساخته می شوند. این کندل ها نسبت به داده های کندل قبلی مقایسه می شوند، سیستم نمایش این کندل ها به این صورت است که کندل بعدی در صورتی سبز نمایش داده می شود که پایین تر از کندل قبلی بسته نشود و کندل بعدی در صورتی قرمز است که بالاتر از کندل قبلی بسته نشود.
در بازارهای مالی زمانی که می خواهید از نمودارها جهت پیشبرد تحلیل خود استفاده کنید، به شناخت انواع نمودارهای قیمت نیازمند خواهید شد، نمودار خطی را می توانید جهت تشخیص الگوهای کلاسیک مورد استفاده قرار دهید چرا که این نوع از نمودار با حذف نویزها قیمت را ساده تر به شما نشان خواهد داد، دقت کنید که این نوع از نمودار برای دید کلی شما مناسب است و نوسانگیری با استفاده از این نوع نمودار پیشنهاد نمی شود، چرا که شما به عنوان تریدر یا معامله گر برای نوسانگیری نیاز به اطلاعات بیشتری از حرکات قیمت دارید و می توانید برای این منظور از کندل های هیکن آشی و کندل استیک استفاده کنید.
نمودار قیمت لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با نمودار معمولی دارد؟
اگر تازهکار باشید، احتمالاً فقط از نمودارهای حسابی برای بررسی قیمت استفاده کردهاید؛ اما نوع دیگری از نمودارهای قیمتی هم هستند که نمودار لگاریتمی نام دارند و بسته به شرایط، میتوانند دیدی بهتر از روند و نوسانات قیمت به شما ارائه کنند. بسیاری از کاربران و حتی تحلیلگران تصور میکنند استفاده از نمودار لگاریتمی یا نمودار حسابی (خطی) چندان مهم نیست؛ اما این پارامتر بهظاهر معمولی، میتواند بهطور چشمگیری در درک ما از بازار تأثیر بگذارد.
تفسیر نمودار قیمت بسته به نوع مقیاسی که در زمان بررسی دادهها استفاده میشود، میتواند متفاوت باشد. اغلب نرمافزارهای ترسیم نمودار یا برنامههایی که کارگزاریها مینویسند، انواع مختلفی از این نمودارها را در اختیار کاربر قرار میدهد. در حالت کلی دو نوع متداول از مقیاسهایی که برای تجزیهوتحلیل نوسانات قیمتی از آنها استفاده میشود عبارتاند از: مقیاس لگاریتمی (Logarithmic Scale) و مقیاس حسابی (Linear Scale).
پیش از آنکه به تعریف این دو پارامتر برسیم، باید به این موضوع اشاره کنیم که در مطالبی که به بررسی مفاهیم مقیاس لگاریتمی یا حسابی اشاره داشتهاند اغلب از عنوان نمودار لگاریتمی استفاده شده که اشتباهی رایج در ترجمه و نوشتار ما است. ازآنجاکه این عبارت هم از نظر ریاضی و هم از نظر ترجمهای صحیح نیست، بنابراین بهتر است از عبارت مقیاس لگاریتمی بهجای نمودار لگاریتمی استفاده کنیم.
- مقیاس خطی قیمت که به آن مقیاس حسابی نیز گفته میشود فاصله مساوی میان قیمتها را نشان میدهد. از مقیاس حسابی معمولاً بهصورت پیشفرض در بسیاری از نرمافزارها استفاده میشود.
- مقیاس لگاریتمی قیمت، که در نمودارها به آن log نیز گفته میشود، به تغییرِ درصدِ قیمتِ دارایی پایه وابسته است و اغلب تحلیلگران حرفهای از آن استفاده میکنند.
با استفاده از مطالب وبسایتهای واریرتریدینگ و اینوستوپدیا، تفاوت و ویژگیهای مقیاس لگاریتمی و حسابی را بررسی خواهیم کرد.
نمودار حسابی یا خطی چیست؟
در حالت کلی و پیشفرض بسیاری از نمودارهای قیمتی که ما شاهد آن هستیم با مقیاس خطی یا حسابی ترسیم شده است. استفاده از مقیاس حسابی در نمودار را میتوان یکی از متداولترین روشهای در تحلیل تکنیکال دانست.
در این مقیاس حرکت قیمت با درصد تغییرات نمایش داده نمیشود بلکه، سطوح قیمتی بر اساس یک مقدار ثابت، رسم میشود. هر تغییر در مقادیر، بهصورتی ثابت در نمودار نمایش داده میشود و به همین دلیل، ترسیم نمودار با مقیاس حسابی آن هم بهشکل دستی، آسانتر است.
مقیاس حسابی در سمت محور Y و یا همان محور عمودی رسم میشود و بین قیمتها، فواصل یکسانی وجود دارد. به بیان ساده، در مقیاس حسابی محور عمودی که بیانگر قیمتهاست به بازههای مساوی تقسیم میشود؛ این یعنی فاصله هر بازه با بازه دیگر یکسان است.
همان طور که در تصویر زیر میبینید، در مقیاس حسابی تغییر قیمت بیت کوین از ۲۰,۰۰۰ دلار به ۳۰,۰۰۰ دلار به همان شکلی نشان داده میشود که تغییر قیمت از ۵۰,۰۰۰ دلار به ۶۰,۰۰۰ دلار است. در مورد اول، ارزش یک دارایی ۵۰ درصد بیشتر شده است، در حالی که در مورد دوم، تنها ۲۰ درصد افزایش قیمت داریم. این تفاوت مهم می تواند مشکلاتی را برای تحلیل داراییهایی که قیمت آنها چند برابر میشود، ایجاد کند.
بنابراین میتوان گفت نمودار حسابی، تغییرات را در زمان کاهش قیمت، کمتر از آنچه واقعاً هست نشان داده و زمانی که قیمت بالا میرود، تغییرات را بیش از اندازه بالا و غیرمعمول به کاربر نمایش میدهد.
نمودار (مقیاس) لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با نمودار حسابی دارد؟
در نمودار لگاریتمی بهجای آنکه خودِ قیمتها در فواصل مساوی از یکدیگر قرار گیرند (مانند آنچه در نمودار حسابی داریم)، تغییرات یکسانِ درصدِ قیمتها، در فواصل مساوی از یکدیگر قرار میگیرند.
اندازه فواصل در مقیاسهای لگاریتمی و حسابی
اغلب تحلیلگران و معاملهگران حرفهای تکنیکال، از نمودارهای لگاریتمی استفاده میکنند. تغییرات درصدی که معمولاً هم تکرار میشوند، بهشکل فواصل مساوی میان اعداد، نشان داده میشوند. برای مثال در مقیاس لگاریتمی فاصله بین اعداد ۱۰ و ۲۰ دلار با فاصله بین ۲۰ و ۴۰ دلار برابر است، زیرا در هر دو، افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت اتفاق افتاده است.
در مقیاس لگاریتمی تغییر قیمت از ۲۰,۰۰۰ دلار به ۳۰,۰۰۰ دلار دلار با تغییر از ۵۰,۰۰۰ دلار تا ۶۰,۰۰۰ دلار با مقیاس حسابی کاملاً متفاوت است. با وجود اینکه هر دوی این افزایش قیمتها از نظر دلاری، تغییرات یکسانی دارند اما افزایش ۱۰,۰۰۰ دلاری اول، بازدهی ۵۰ درصدی را نشان میدهد و افزایش دوم، حاکی از بازدهی ۲۵ درصدی قیمت دارایی است.
ازآنجاکه جهش ۵۰ درصدی تفاوت قابلتوجهی با یک جهش ۲۵ درصدی دارد، چارتیستها (Chartists) یا تحلیلگران تکنیکال برای آنکه بتوانند این تفاوت را نشان دهند، از نمودار لگاریتمی استفاده میکنند؛ چراکه در این مقیاس، درصد جهش بیشتر بهخوبی قابل مشاهده خواهد بود. در واقع آنها با این کار، از فواصل بزرگتر و نمادگذاری علمی، برای نمایش مرتبه بزرگی اعداد (Orders of Magnitude) استفاده میکنند.
باید به این موضوع توجه داشت که اگر قیمتها نزدیک به هم باشند، استفاده از مقیاس لگاریتمی ممکن است کمی شلوغ و ناخوانا بهنظر برسد.
تفاوت بین مقیاسهای حسابی و لگاریتمی هنگام بررسی نمودارها اهمیت پیدا میکند، البته انواع دیگری از تجزیهوتحلیلهای تکنیکال هم وجود دارد که میتوانید از آنها برای شناسایی روندهای قیمتی استفاده کنید.
زمانی که نوسانات شدید است و معاملهگر بخواهد با دید بلندمدت بازار را زیر نظر داشته باشد، مقیاس لگاریتمی برای این کار مناسبتر است. از سوی دیگر تریدرهایی که به شکل روزانه و کوتاهمدت معامله میکنند و بهدنبال تحلیل قیمتها در فواصل زمانی کوتاه هستند، مقیاس حسابی برای آنها گزینه بهتری خواهد بود.
در نمودارهای کوتاهمدت تا میانمدت با نوسانات کم، نوع مقیاسی که استفاده میشود چندانی مهم نیست و اگر مقیاس نمودار را از حسابی به لگاریتمی تغییر دهیم، تفاوت قابل ملاحظهای را مشاهده نمیکنیم.
البته میتوان به این نکته نیز اشاره کرد که با توجه به نمایش قیمت در مقیاسهای حسابی و لگاریتمی، مقیاسهای حسابی مقادیر مطلق را در اختیار معاملهگر قرار میدهد، در حالی که مقیاس لگاریتمی مقادیر نسبی از تغییرات را بیان میکند.
چگونه نمودار را روی لگاریتمی تنظیم کنیم؟
در بیشتر نمودارهای قیمت، بهسادگی و با یک کلیک میتوان مقیاس نمودار را به لگاریتمی تغییر داد. بهعنوان نمونه، در تریدینگ ویو، فقط کافی است روی گزینه «log» در قسمت پایین سمت راست نمودار بزنید تا حالت لگاریتمی فعال شود.
چه زمانی از نمودار لگاریتمی استفاده کنیم؟
با اینکه هر کدام از مقیاسهای لگاریتمی و حسابی کاربردها و ویژگیهای مخصوص به خود را دارند، مقیاس لگاریتمی افزایش یا کاهش شدید قیمت را در مقایسه با مقیاس حسابی، بهتر نشان میدهند. این مقیاسها در نمودار میتوانند به تصویرسازی در خصوص حرکت قیمت و رسیدن به اهداف موردنظر برای خرید یا فروش، کمک فراوانی کنند.
با توجه به تفاوتهایی که در خصوص مقیاسهای حسابی و لگاریتمی بیان کردیم، این سوال مطرح میشود که در نهایت از مقیاس حسابی استفاده کنیم یا لگاریتمی؟
در پاسخ باید گفت که مقیاس حسابی بر خلاف مقیاس لگاریتمی، نمیتواند میزان سودآوری را در قیمتهای مختلف مشخص کند، بنابراین در چهارچوب مقیاس لگاریتمی، میتوان شاهد روند واقعی قیمتها بود و بههمین دلیل بیشتر تحلیلگران حرفهای از این نوع مقیاس استفاده میکنند. پس برای تطبیق و مقایسه یک نمودار قیمتی با واقعیت بازار بهتر است از مقیاس لگاریتمی استفاده کنیم.
تفاوت میان مقیاس لگاریتمی و حسابی برای قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۸
ازآنجاکه مقیاس لگاریتمی بر حسب تغییرات درصد قیمت، کاربر را قادر میسازد تا پیشبینی بهتری از بازار داشته باشد، بنابراین در زمانهایی که بخواهیم با نگاهی بلندمدت معاملات خود را تنظیم کنیم، باید به سراغ مقیاس لگاریتمی برویم.
استفاده از مقیاس لگاریتمی در بازارهایی که دارای روند هستند و اغلب با تغییرات بزرگی همراهاند، به تحلیلگر دید بهتری ارائه میدهد. در عوض اگر از مقیاس لگاریتمی در نمودارهایی با روند تقریباً ثابت و کمدامنه استفاده کنیم، شاهد تفاوت چشمگیری با نمودارهایی با مقیاس حسابی نخواهیم بود.
در انتها باید به این موضوع توجه داشت که تریدرهای موفقی هم هستند که فقط با استفاده از مقیاس حسابی توانستهاند به تحلیلهای درستی دست پیدا کنند پس، بد نیست در حین تحلیل قیمت یک دارایی، نگاهی هم به مقیاس حسابی داشته باشید؛ چراکه این احتمال وجود دارد نکات تکنیکالی را مشاهده کنیم که در حالت لگاریتمی به آنها توجهی نداشتهایم.
در نهایت بررسی رویکردها و روشهای مختلف و تطابق آن با سبک معاملاتی خود و انتخاب بهترین پارامتر، ایده منطقیتر است.
جمعبندی
برای مشاهده قیمت در نمودارهای قیمت، دو گزینه پیش روی ماست. یا میتوانیم از مقیاس حسابی (خطی) استفاده کنیم یا هم میتوانیم از مقیاس لگاریتمی استفاده کنیم. در مقیاس حسابی، فاصله میان سطوح مختلف قیمت یکسان است. این در حالی است که اگر نمودار روی حالت لگاریتمی باشد، فواصل بر مبنای درصد تغییر میکنند.
نباید فراموش کرد که استفاده از این نمودارها بسته به شرایط ممکن است تغییر کند و شما میتوانید بسته به نیاز خود، یکی از انواع آنها را انتخاب کنید؛ مثلاً همان طور که پیشتر گفتیم، نمودارهای خطی برای بازه تثبیت قیمت و نمودارهای لگاریتمی برای بازههایی که قیمت دارایی نوسانات بیشتری دارد، کاربرد دارند.
دیدگاه شما