ارتباط بورس با تورم


آنچه در ماه های گذشته در کلیت اقتصاد کشور مشهود بوده است رد پای سیاست‌گذار در بازارهای مختلف در جهت کنترل تورم می باشد، هر چند در برخی از بازارهای رقیب بورس این امر توفیق چندانی نداشته ولی در بازار سرمایه و کنترل آن کاملاً موفق عمل کرده است

کاهش وحشت از تب تورم؛فرصت مناسب برای هدایت نقدینگی به بازار سرمایه

حسین نیا کارشناس بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه در ادامه روند فرسایشی و منفی خود در حال تجربه کردن شرایط متفاوت با نگاهی به ابهامات سیاسی و وضعیت اقتصاد جهانی است.

سمیه شوریابی؛ بازار: حسن حسین نیا مدیر توسعه بازار کارگزاری آفتاب درخشان خاورمیانه و کارشناس بازار سرمایه در ارتباط با روند بازار بورس ابراز داشت: بازار سرمایه در ادامه روند دو ساله فرسایشی و منفی خود که با کاهش ارزش معاملات همراه بوده است در حال تجربه کردن شرایط متفاوت با نگاهی به ابهامات سیاسی و وضعیت اقتصاد جهانی است.

آنچه در ماه های گذشته در کلیت اقتصاد کشور مشهود بوده است رد پای سیاست‌گذار در بازارهای مختلف در جهت کنترل تورم می باشد، هر چند در برخی از بازارهای رقیب بورس این امر توفیق چندانی نداشته ولی در بازار سرمایه و کنترل آن کاملاً موفق عمل کرده است

حسین نیا می گوید: در ماه های گذشته گزارش های عملکردی صنعت پالایشگاهی جالب بوده است و حتی افت قیمت جهانی نفت نیز با کرک اسپرد فعلی، روند سودآوری این صنعت را مطلوب نشان می‌دهد، اخبار و اتفاقات حوزه نظام بانکی و گروه خودرویی نیز نشان از تلطیف فضای قانون گذاری به نفع این صنایع بزرگ است.

مردد شدن مدیران شرکت ها در تعریف طرح های توسعه ای در پی خروج پول

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه از دو صنعت معدنی و فلزی به عنوان اصلی ترین گروه های متضرر از فعل و انفعالات اقتصاد جهانی و محدودیت های انرژی در داخل کشور نام برد و تأکید کرد: جو عمومی بازار سرمایه و رشد کلی سود عملیاتی شرکت های حاضر در بازار سرمایه کاملاً مشهود می باشد، در چنین وضعیتی خروج مداوم نقدینگی از بازار سرمایه و فضای ناامیدی در بین فعالین بازار سرمایه همان علامت هشداری بود که ماه ها از طرف کارشناسان بازار سرمایه عنوان شده بود، شاید این امر در بلند مدت و به فراخور گذشت زمان و فشرده شدن فنر قیمتی شرکت ها به تدریج حل شود ولی خروج سرمایه ها از بازار عملاً، مدیران شرکت ها را در تعریف طرح های توسعه ای و افزایش سرمایه مردد می سازد.

کاهش وحشت از تب تورم؛فرصت مناسب برای هدایت نقدینگی به بازار سرمایه

حسین نیا با اشاره به ردپای سیاست گذار در بازارهای مختلف اظهار داشت: آنچه در ماه های گذشته در کلیت اقتصاد کشور مشهود بوده است رد پای سیاست‌گذار در بازارهای مختلف در جهت کنترل تورم می باشد، هر چند در برخی از بازارهای رقیب بورس این امر توفیق چندانی نداشته ولی در بازار سرمایه و کنترل آن کاملاً موفق عمل کرده است.

هوشمند عمل کردن نرخ سود بین بانکی

مدیر توسعه بازار کارگزاری آفتاب درخشان خاورمیانه در ادامه تصریح کرد: نقش کلیدی بانک مرکزی در تعریف استراتژی کنترل تورم زمانی عیان می شود که علی‌رغم تعهدات گذشته و بیانات مسئولین، نرخ سود بین بانکی و ریپو در عملیات بازار باز توانسته است از سقف های تعریف شده تئوریک عدول کند و حتی قانون‌گذاری و تعریف سقف سود سپرده های بانکی نیز در دالان توی در توی بانکی همیشه راه گریز را پیدا کرده است.

عدم توازن در نظام بانکی و فرار سرمایه

این مدرس بازار سرمایه با بیان اینکه نتیجه وزن دهی بیشتر به نظام بانکی برای تنظیم مؤلفه های اقتصادی هر چند در شرایط فعلی ضرورت داشته است، افزود: ولی در همین شرایط عدم توازن توانسته است تصویری غیر واقعی از بخش های مختلف و رسمی اقتصاد را به معرض تماشا بگذارد و سرمایه های گریزان از ریسک به سمت بازارهای غیر مولد و حتی آسیب زا پیش رفته است.

حسین نیا در انتها خاطر نشان کرد: به نظر می رسد شرایط فعلی جز به اراده تصمیم گیران کلان اقتصاد و اراده عملی برای هدایت نقدینگی به سمت تولید قابل تغییر نخواهد بود و این مطلوب با کاهش پنیک از التهاب تورم میسر خواهد شد.

بازخوانی چالش ارتباط بورس و تورم

قیمت سهام در مقطع یک‌ساله نیمه سال ۱۳۹۸ تا نیمه ۱۳۹۹ رشدی چشمگیر داشت. میانگین قیمت سهام از مهر۹۸ تا مرداد۹۹ بالغ بر ۴۵۰درصد افزایش پیدا کرد. بخشی از این رشد، به‌ویژه در مراحل ابتدایی آن، طبیعی و بنیادی بود.

(تصویر شماره 1) (تصویر شماره 2)
قیمت سهام در مقطع یک‌ساله نیمه سال ۱۳۹۸ تا نیمه ۱۳۹۹ رشدی چشمگیر داشت. میانگین قیمت سهام از مهر۹۸ تا مرداد۹۹ بالغ بر ۴۵۰درصد افزایش پیدا کرد. بخشی از این رشد، به‌ویژه در مراحل ابتدایی آن، طبیعی و بنیادی بود.

کم برآوردی تاریخی قیمت سهام و مهجوربودن آن به عنوان یک دارایی در پرتفوی خانوارهای ایرانی، موجب شد در شرایطی که تورم انتظاری در اقتصاد کشور افزایش و نرخ بهره واقعی پس از شیوع کرونا به ارقام منفی جدی تنزل کرده بود، بازار سهام به سوی تعادل جدیدی گام بردارد که لاجرم به منزله ایجاد بازدهی بالاتر برای سهامداران بود. بروز شواهد تحقق چنین رخدادی، تعداد واردشوندگان به بازار را به شدت افزایش داد. تبلیغ و دعوت رسمی مقامات برای ورود مردم در بازار سهام با ارائه نوعی بیمه ضمنی از سوی آنها مزید بر علت شد و روند تعدیل قیمت سهام به تعادل جدید را تند، نوسانی و دچار اضافه جهش کرد. عدم عرضه کافی و به موقع طرف عرضه سهام متناسب با رشد تقاضا موجب شد ورود نقدینگی عظیم به بازاری با دارایی های نسبتا محدود، افزایش شدید قیمت سهام را به دنبال داشته باشد.
درگیرشدن بخش عظیمی از مردم با بازار سهام، به عکس ظاهر خوشایند اولیه، واجد مخاطراتی جدی بود. طبیعتا قریب به اتفاق این واردشوندگان افرادی غیرریسک پذیر، ناآگاه به بازار سهام و تحولات آن و مبتلا به انتظارات برون یاب بودند که با وزن دادن زیاد به گذشته نزدیک و بدون شناخت از تحولات بنیادین موثر بر کلیت بازار و هر نماد ارتباط بورس با تورم خاص، تحت تاثیر جو حاکم و به تصور وجود خوانی پرنعمت که نباید از آن جا ماند، به این بازی وارد شدند. با این حال، ماهیت بازار سهام که نوسانات بعضا شدید در ذات آن نهفته است، در کنار تکانه های سنگین اقتصادی-سیاسی متعدد که تبدیل به یک جزو همیشگی در اقتصاد ایران شده، از بیخ و بن با سهامداری فراگیر مردم عادی و ریسک گریز ابدا سازگار نبود؛ به ویژه با علم به اینکه شرکت های اصلی بورسی کشور، تولیدکنندگان کالاهای پایه (کامودیتی) با سهم صادرات بالا هستند که عوامل متعددی از قبیل ارز، تحریم، کلیت مناسبات خارجی در کنار قیمت های جهانی آنها درمعرض نوسانات جدی است و به واقع درگیرشدن در چنین فضایی صرفا متناسب با سرمایه گذاران پرطاقت، تحلیلگر و خطرپذیر است. کمااینکه می دانیم آن روند ناپایدار، از انتهای تابستان۹۹ معکوس شد و درنهایت، خاطره ای تلخ برای اغلب خانوارها، حاکمیت و مجموعه اقتصاد ایران رقم زد.
ماه ها قبل از رسیدن قیمت سهام به اوج قله خود در میانه تابستان۹۹، بسیاری از اقتصاددانان در جلسات کارشناسی و محافل غیرعمومی نسبت به مخاطره آمیزبودن رشد تند و تیز بازار سهام هشدار می دادند. یکی از آن هشدارها نامه پرحرف و حدیث ۲۵نفر از محققان اقتصادی و مالی در تیر۱۳۹۹ بود که جدا از برخی انتقادات وارده به آن، نظر اقتصاددانان با توجه به هیجانات آن روزهای بازار چندان مورد توجه سهامداران قرار نگرفت.
در تاریخ اقتصادی، موارد متعددی از افول بخش حقیقی اقتصاد بر اثر سقوط بازارهای مالی مشاهده شده است؛ سقوط هایی که معمولا پس از تکمیل یک دوره هیجان و سرمستی (به تعبیر مینسکی) در بازار مالی رخ می دهد. مشهورترین این موارد عبارتند از: سقوط بازار سهام در ایالات متحده در سال۱۹۲۹ که ماشه بحران بزرگ را چکاند، سقوط بازار سهام بر اثر نکول وام های مسکن در سال۲۰۰۸ در ایالات متحده، حباب بازارهای دارایی (مسکن و سهام) در ژاپن در اواخر دهه۱۹۸۰ که زمینه ساز افت پایدار عملکرد اقتصاد این کشور شد و. نکته مهم، محدودنماندن افول بازار مالی به مرزهای آن و انتقال سقوط و هراس از بخش مالی به بخش حقیقی است؛ چنان که الگوی سقوط بازار مالی و سپس درگیرشدن بخش حقیقی، به شیوه ای مالوف از بروز چرخه های تجاری اقتصادکلان تبدیل شده است.
اثرپذیری اقتصاد کلان از ریسک های انباشته در بازار مالی به عنوان یک واقعیت تاریخی، محور اصلی هشدارهای آن نامه بود. اما در میان این محتوای روشن، منتقدان علاقه زیادی به پررنگ ساختن یک موضوع فرعی در آن نامه کردند که عبارت بود از: تاثیرگذاری رشد شدید قیمت سهام بر تورم. تمرکز بر این نکته ابزاری شد تا مضمون اصلی نامه به حاشیه برود و تخطئه نویسندگان وجاهت بیشتری یابد. این در حالی است که رجوع به متن نامه نشان می دهد مطلب اصلی مورداشاره در آن، مخاطرات کلی اقتصادکلانی روند بازار سهام و درگیرشدن عامه مردم با چنین بازاری است؛ آن هم درگیرشدنی که در قیمت هایی بالا و دور از واقعیات بنیادین رقم خورده است. با این حال در برخی محافل بورسی موضوع چنان صورت بندی شد که گویی این نامه تنها حاوی یک خط نوشته بوده که آن هم اثر تورمی رشد قیمت سهام است.
نقد و تخطئه ارتباط قیمت سهام با تورم از آن پس به یکی از سوژه های مورد بحث در اقتصادکشور به ویژه در بین نزدیکان به بازار سهام تبدیل شد. انگیزه های موجود در پس این نقدها بیش از آنکه محققانه و پرسش گرانه باشد، حاکی از نوعی دل آزردگی از افت شدید قیمت سهام و زیان دهی سهامداران حقیقی بود که خود، تحقق هشدارهایی بود که نویسندگان نامه داده بودند. برخی افراد هم ترجیح دادند آن نامه را در جایگاه باعث و بانی توقف و بازگشت روند ناپایدار رشد قیمت سهام معرفی کنند.
صورت بندی موجه این نقدها، پرسش از این بود که اساسا چه منطقی برای ارتباط قیمت سهام با تورم وجود دارد؟ کدام توضیح یا نظریه در پس چنین ادعایی هست؟ ازقضا رابطه بازار سهام با تورم معمولا رابطه ای منفی تصور می شود؛ به این معنی که بازار سهام می تواند نقش ضربه گیری تورم را ایفا کند. چطور نویسندگان نامه، ادعایی معکوس را مطرح کرده اند؟ گذشته از این، پس از افول و سقوط بازار سهام نیز این پرسش به کرات پرسیده شد که اگر قیمت سهام محرک تورم است، پس چطور با افت و بلکه ریزش بعدی در قیمت سهام، اثرات ضدتورمی پدیدار نمی شود؟
فضای منفی حاکم بر این مباحث که البته متاثر از زیان دیدگی پرغم وغصه سهامداران حقیقی بود، اجازه بحث فنی برای پاسخ به آن حملات را نمی داد. اکنون اما پس از گذشت ماه ها از آن خاطره ناخوشایند و درحالی که بازار سهام در وضعیت تعادل ارتباط بورس با تورم نسبی با سطحی نسبتا معقول از ارزندگی قرار دارد، لازم است چند نکته توضیحی درباره نقدهای مزبور بیان شود. بیان این نکات بیشتر از باب توسعه تحلیل اقتصادی انجام می گیرد. پیداست که دوره پاسخگویی با اهداف رسانه ای و جدل با منتقدان گذشته است. نکات زیر، مهم ترین موارد را دربرمی گیرد:
۱- نخست آنکه ادعای نامه، مربوط به بافت و بستر نیمه نخست سال۹۹ با ویژگی رشد شدید و پیوسته قیمت سهام بود.
ادعای مورداشاره در نامه در باب ارتباط رشد قیمت سهام و تورم مربوط به شرایط عادی نبوده است. کمااینکه آن تک جمله جنجالی نامه هم جز این نبود که: «پیامد ادامه روند فعلی بازار بورس افزایش بیشتر تورم و نرخ ارز خواهد بود.» این در حالی است که برخی از روی غفلت ارتباط بورس با تورم یا تغافل، قضاوت فوق را که مربوط به آن شرایط خاص بوده، به عنوان یک ارزیابی کلی و تعادلی معرفی کردند. این در حالی است که اغلب اهل فن می دانند و می پذیرند که بازار سهام در شرایط عادی و در وضعیت طبیعی خود، قادر به ایفای نقش ضربه گیری تورم است. بازار سهام در مقطع منتهی به نیمه۱۳۹۹ از این حالت خارج شده بود و قضاوت نامه هم صرفا به چنان موقعیتی تعلق داشت.
۲- در دنباله بند فوق باید متذکر شد که ارتباط علّی منفی بین قیمت سهام و نرخ تورم (ضربه گیری بازار سهام) هم بیش از آنکه به رشد یا افت شاخص قیمت سهام مربوط باشد، به اصل وجود یک بازار سهام دردسترس، فراگیر و نقدپذیر مربوط است. وجود چنین بازاری قادر است ظرفیت اقتصاد در هضم حملات سفته بازانه را از طریق ارائه دامنه بزرگ تری از دارایی ها در برابر هجوم نقدینگی افزایش دهد. گرچه می دانیم گسیل نقدینگی به خرید سهام، موجب کاهش نقدینگی نشده و نقدینگی سوق یافته به خرید سهام ارتباط بورس با تورم ارتباط بورس با تورم صرفا در حال دست به دست شدن بین افراد است؛ اما همین گردش پول در بازار سهام قادر است با مشغول کردن بخشی از نقدینگی، میزان گردش پول در بازار کالا و خدمات یا گردش پول روی دارایی های با ارتباط قوی تر با تورم (بیش از همه بازار ارز) را کاهش دهد.
۳- مهم ترین ریسک صعود تند بازار سهام در نیمه ۱۳۹۹، تحریک نرخ ارز بود. نرخ ارز در کوتاه مدت، مهم ترین عامل تعیین کننده سطح قیمت ها و انتظارات تورمی در ایران است. رشد شدید قیمت سهام این ریسک را به وجود می آورد که اولا تعدیل پرتفوی سرمایه گذاران با هدف جریان تبادل سودآور (Arbitrage) بین دارایی ها، شوک مثبت قیمت سهام را به بازار ارز هم منتقل کند. این انتظار که قیمت دارایی های رقیب از هم اثرپذیری داشته باشند، انتظار دور از واقعیت نیست.
۴- پتانسیل تورمی دیگر رشد شدید قیمت سهام مربوط به احتمال سقوط آن بود. گفتیم که رشد نامتعارف قیمت یک دارایی، محرک ایجاد بازدهی بیشتر در سایر دارایی ارتباط بورس با تورم هاست. رسیدن قیمت سایر دارایی ها مثل ارز به قیمت سهام، مستقیما واجد اثر تورمی است. اما احتمال دیگر این بود که قیمت سهام از مسیری که رفته بود بازگردد (اتفاقی که واقع شد). ریسک تورمی چنین کاهشی، مربوط است به تقلای دولت برای حمایت از بازار با توسل به ابزارهایی که به خلق بیشتر اعتبار یا کسری بودجه دامن می زند. این ریسک از آنجا پررنگ بود که عامه مردم درگیر بازار سهام شده بودند و مقامات دولتی هم به صورت صریح یا ضمنی ارتباط بورس با تورم مردم را به این بازار فراخوانده بودند؛ پس همه چیز مهیای آن است که سقوط بازار پولی شود. از این رو در متن نامه هشدار داده شد که ریسک استفاده از ابزارهای پولی و بانکی برای ممانعت از سقوط بورس جدی است. تردیدی نیست که دامن زدن به کسری بودجه و رشد نقدینگی نامرتبط با تولید، اقدامی در جهت تحریک تورم است.
۵- درنهایت باید به این اشکال پاسخ گفت که چرا پس از سقوط بورس، اثرات ضدتورمی ظاهر نشد:
اولا اصل چنین پرسشی فاقد رعایت الزامات منطق صوری است. استعمال دخانیات می تواند باعث سرطان ریه شود؛ اما دلیلی ندارد همه مبتلایان به سرطان ریه اهل دخانیات باشند. اینکه یک نفر از مبتلایان به سرطان ریه اهل دود نیست، دلیل نمی شود که بگوییم پس دخانیات بر سرطان ریه بی اثر است. علتش هم بسیار ساده است: علل و عوامل مختلفی در بروز یک واقعه موثرند. وقایع محصول یک عامل انحصاری نیستند. تورم هم معلول عوامل مختلفی از قبیل رشد نقدینگی نامولد، کسری بودجه بیش از حد و افزایش قیمت ارز است. وقتی این عوامل تداوم دارند، تورم هم ادامه دارد. اصلاح یا سقوط بورس هیچ یک از اینها را علاج نکرده است
ثانیا بسیاری از روابط علّی، نامتقارن اند. اثر افزایشی عامل «الف» روی «ب» دقیقا قرینه اثر کاهشی آن نیست. زیاده خواهی یکی از ورثه می تواند به دیگران هم سرایت کرده و محرک زیاده خواهی بقیه شود؛ اما کم خواهی و گذشت یک نفر از حق خود به دیگران سرایت نمی کند. این موضوع درباره لنگرهای اسمی هم شناخته شده است. از جمله در ایران حتی بین عامه مردم هم معروف است که گفته می شود وقتی نرخ ارز افزایش می یابد، قیمت کالاها هم متناسب با آن افزایش می یابد؛ اما این موضوع در جهت کاهشی آن مصداق ندارد؛ یعنی با اصلاح و کاهش قیمت ارز، سطح قیمت تنزل نمی کند (تورم منفی). بنابراین اینکه رشد شدید قیمت سهام با تحریک قیمت دارایی دیگری به نام ارز می تواند محرک تورم باشد، منطقا نتیجه نمی دهد که با رفع چنین محرکی، پس نرخ ارز دیگر نباید افزایش یابد.
سخن پایانی
بازار سهام در شرایط عادی و روند تعادلی، بازاری مفید هم از جهت ضربه گیری تورم و هم حمایت از تولید است. رشد شدید قیمت سهام منتهی به تابستان ۹۹، ایفای این اثر مثبت را با اختلال جدی مواجه کرد. بازار سهام همچنان از آن آسیب رنج می برد. ابراز نگرانی جمعی از محققان از آن روند، با قلب محل اختلاف به مقوله «بورس و تورم» انحرافی بود که بانیان آن نتوانستند نقدی منصفانه و وارد نسبت به آن ارائه دهند.بازار سهام آینه اقتصاد ایران است. شوک ها، عدم اطمینان ها و بیم و امیدهای تعیین کننده برای اقتصاد ایران، مستقیما در بازار سهام هم انعکاس می یابد. به امید وضعیتی که مسیر معقول و جذابی از سودآوری سهامداری از محل گسترش تولید و سرمایه گذاری در اقتصاد کشور محقق شود.
*کارشناس اقتصادی
منبع: دنیای اقتصاد

رابطه بین نرخ تورم و سود در سطح صنایع اصلی بورس اوراق بهادار

یکی از منابع مهم تامین مالی شرکتها انتشار و فروش سهام است که بورس اوراق بهادار بازار مناسبی برای این امر محسوب می شود. از طرفی تورم به عنوان یکی از شاخصهای بی ثبات در سطح اقتصاد کلان مطرح است که می تواند یکی از عوامل موثر در تصمیم گیریهای اقتصادی و مالی تلقی گردد. از سوی دیگر, تورمی بودن اقتصاد کشور طی دهه های اخیر و آثار آن بر بازار سرمایه از درجه مربوط بودن اطلاعات حسابداری که براساس ارزشهای تاریخی استخراج می شوند، کاسته است و اتکای بیش از حد مدیران و سرمایه گذاران به اطلاعات حسابداری در شرایط تورمی گمراه کننده می باشد.تحقیق حاضر سعی بر آن دارد تا ارتباط بین تورم و سودآوری صنایع در بورس اوراق بهادار تهران را به منظور هرچه شفاف تر شدن اطلاعات جهت تصمیم گیری موثرتر مورد بررسی قرار دهد. در راستای این امر 4 صنعت واجد شرایط تحقیق برای دوره زمانی 10 ساله از ابتدای فروردین ماه 1377 لغایت پایان شهریور ماه 1387 انتخاب گردید. در این تحقیق نرخ تورم به عنوان متغیر مستقل و سود به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزارهای eviews و excel و آزمون t-student استفاده شده است و جهت آزمون فرضیه ها از تکنیک آماری رگرسیون دو متغیره حاصل از مدل آماری آنالیز واریانس(anova) استفاده شده است.نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده گویای آن است که بطور کلی بین تورم و سودآوری صنایع رابطه معنادار ضعیفی وجود دارد و این درحالی است که جهت این رابطه در صنایع مختلف ثابت نیست.

برای دانلود 15 صفحه اول ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بررسی رابطه بین پایداری سود و یکنواختی نرخ مالیات پرداختی در بورس اوراق بهادار تهران

یکنواختی نرخ مالیات، بر حفظ یکنواختی پیامدهای اجتناب مالیاتی در طول زمان متمرکز بوده و با حداقل‌سازی مالیات متفاوت است. این پژوهش بررسی می‌کند که آیا در ایران یکنواختی نرخ مالیات شرکت، اطلاعاتی در خصوص پایداری سود قبل از مالیات و اجزای آن فراهم می‌کند. در این مطالعه برای اندازه‌گیری یکنواختی نرخ مالیات از دو معیار ضریب تغییر نرخ موثر مالیات نقدی و ضریب تغییر مالیات نقدی پرداخت شده سالانه.

بررسی رابطه نرخ تورم، نرخ ارز و نرخ سود بانکی با شفافیت سود (شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)

شفافیت کم و کیفیت پایین اطلاعات مالی شرایطی را فراهم می­سازد که تصمیم گیری را برای سرمایه­گذاران مشکل کرده و آنها را با شرایط ابهام مواجه می سازد. افشای کامل، بموقع و با کیفیت اطلاعات مالی، به افزایش شفافیت این اطلاعات منجر شده، عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می­دهد. هدف این تحقیق بررسی رابطه نرخ تورم، نرخ ارز و نرخ سود سپرده­های سرمایه­گذاری یک­ساله با شفافیت سود شرکت ها اسـت. در اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺮای تع.

تاثیر نرخ تورم بر کیفیت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

هدف این پژوهش بررسی تاثیر نرخ تورم بر کیفیت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد. برای ارزیابی کیفیت سوداز چهار مدل پایداری سود، ارزش پیش‌بینی کنندگی سود، صادقانه گزارش نمودن سود و به‌موقع گزارش نمودن سود استفاده شده است. دوره زمانی مورد مطالعه سال‌های 1379 تا 1388 و نمونه انتخابی شامل 130 شرکت است. چهار فرضیه برای بررسی تاثیر نرخ تورم بر معیارهای ارزیابی کیفیت سود طراحی .

بررسی رابطه بین پایداری سود و یکنواختی نرخ مالیات پرداختی در بورس اوراق بهادار تهران

یکنواختی نرخ مالیات، بر حفظ یکنواختی پیامدهای اجتناب مالیاتی در طول زمان متمرکز بوده و با حداقل سازی مالیات متفاوت است. این پژوهش بررسی می کند که آیا در ایران یکنواختی نرخ مالیات شرکت، اطلاعاتی در خصوص پایداری سود قبل از مالیات و اجزای آن فراهم می کند. در این مطالعه برای اندازه گیری یکنواختی نرخ مالیات از دو معیار ضریب تغییر نرخ موثر مالیات نقدی و ضریب تغییر مالیات نقدی پرداخت شده سالانه .

بررسی رابطه بین تقسیم سود و کیفیت سود شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران

تحقیق حاضر به صورت جامع، رابطه بین وضعیت تقسیم سود شرکت‌ها و معیارهای کیفیت سود را بررسی می‏کند. برای اندازه‌گیری کیفیت سود از پنج معیار اقلام تعهدی اختیاری، شفافیت سود، مربوط بودن سود، محافظه‌کارانه بودن سود و پایداری سود و همچنین امتیاز کلی کیفیت سود استفاده‌شده است. به منظور آزمون فرضیه‏های تحقیق، داده‏های مربوط به 247 شرکت در طی دوره زمانی 1381 الی 1390، مشتمل بر 2350 مشاهده شرکت-سال، گردآو.

بررسی رابطه بین استراتژی افزایش سود و ضریب واکنش سود، شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران

این پژوهش به بررسی رابطه‌ی بین استراتژی افزایش سود و ضریب واکنش سود در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. جهت انجام پژوهش 95 شرکت از شرکت-های فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1380 الی 1387 به‌عنوان نمونه آماری انتخاب شد و از نرم‌افزار SPSS جهت برازش مدل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین استراتژی افزایش سود و ضریب واکنش سود رابطه معناد.

بررسی ارتباط شاخص‎های تورم (CPI و PPI ) ارتباط بورس با تورم و بازده‎ی سهام در بورس اوراق بهادار تهران

رابطه‎ی بین بازده سهام و تورم مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته، اما تاکنون در مورد آن یک نتیجه قطعی حاصل نشده است به همین دلیل از آن به عنوان معما یاد می‌شود. این رابطه به علت وجود نرخ‌های تورم از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و ساختار اقتصادی مختلف نتایج متفاوتی ایجاد می‌کند. در این پژوهش روابط دو شاخص CPI (شاخص قیمت مصرف کننده) و PPI (شاخص قیمت تولید کننده) و بازده سهام در بازه‌ی زمانی تیر1371تا خرداد 1387 بررسی شده است. نتایج رگرسیون فرضیه‎ی اول نشان داد که دو متغیر CPI و PPI برای توضیح بازده سهام مناسب به نظر نمی‎رسند. تحلیل فرضیه‎ی دوم به کمک الگوهای گارچ، گارچ نمایی و اثر اهرمی انجام شده است. نتایج برآورد مدل گارچ حاکی از آن است که این مدل برای توضیح نوسانات بازده سهام مناسب است. با استفاده از نتایج فرضیه‎ی اثر اهرمی که در آن از الگوی گارچ نمایی استفاده می‎شود، ناتقارنی نوسانات و وجود اثر اهرمی در بازار سهام تهران تأیید شد و درنهایت آزمون فرضیه‎ی دوم نشان داد که این دو متغیر اثری روی میانگین و نوسانات بازده سهام ندارند، اما به علت نامتقارن بودن نوسانات در بازار سهام تهران، باید از مدل گارچ نمایی برای آزمون این فرضیه استفاده کرد.
طبقه‎بندی JEL : E31،P24، G0

ارتباط بورس با تورم

021-88536880 (512)
با ما تماس بگیرید

  • دوره‌های آموزشی
  • سنجش آنلاین سواد مالی
  • آموزش سواد مالی
  • راهنمای ثبت نام
  • برگزاری آزمون
  • دریافت گواهینامه
  • سؤالات متداول
  • تماس با ما
  • شبکه‌های اجتماعی
  • درخواست همکاری
کنترل تورم با هدایت نقدینگی به بورس در جهت افزایش تولید و اقتصاد ملی

امیری عضو هیات مدیر ۀ بورس تهران گفت: ضرورت دارد نقدینگی و منابع تورم‌زا در سطح کشور به گونه‌ای به سمت بورس هدایت شود که موجب افزایش شاخص‌های تولید و اقتصاد ملی شود.

به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و به نقل از روابط عمومی بورس تهران، مهدی امیری عضو هیات مدیرۀ بورس تهران در گفتگو با با بیان مطلب فوق به رشد بورس و کنترل تورم اشاره کرد و اظهار داشت: رابطۀ رشد بورس با تورم نیازمند بررسی در مدل‌های اقتصادی و اقتصاد سنجی می‌باشد تا بتوان به صورت علمی در این خصوص اظهار نظر کرد. در پی خروج آمریکا از برجام و به دنبال آن افزایش نرخ ارز از یک سو و افزایش حجم نقدینگی و رشد پایۀ پولی در کشور از سوی دیگر انتظارات تورمی را نزد همگان افزایش داد . وی ادامه داد: در آن مقطع حساس زمانی بازار سرمایه توانست با جذب بخش قابل توجهی از حجم نقدینگی موجود در سطح کشور از رشد تساعدی کالاها جلوگیری کند، لکن عارضه‌ای که در این خصوص شکل گرفت رشد تقاضای خرید سهام شرکت‌ها بدون در نظر گرفتن شرایط بنیادی و سودآوری بود. امیری خاطرنشان کرد: این امر موجب شد برخی از شرکت‌ها بیش از ارزش ذاتی در بورس معامله شده و پول حاصل از این رشد در صورت خروج از بازار سرمایه موجب افزایش تورم شد .

عضو هیات مدیرۀ بورس تهران هدایت نقدینگی در بورس با هدف کمک به رونق تولید را موجب کنترل تورم دانست و تصریح کرد: ضرورت دارد نقدینگی و منابع تورم‌زا در سطح کشور به گونه‌ای به سمت بورس هدایت شود که موجب افزایش شاخص‌های تولید و اقتصاد ملی شد و به جای رشد و رونق ظاهری تحت تأثیر افزایش تولید و سودآوری، شاهد رونق و رشد بازار ارتباط بورس با تورم سهام باشیم، در این صورت انتظارات کنترلی تورم محقق خواهد شد .

savad mali

سنجش آنلاین سواد مالی

موسسۀ حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیم‌گیری‌های عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمون‌های تعیین سطح، امکان سنجش دانسته‌های مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.