ریسک چیست و چطور محاسبه میشود؟
ریسک چیست؟ و چه تعریف از آن در ذهن دارید؟ تفسیر ریسک به چه معناست؟ اگر در مرحله آموزش بورس هستید بهتر است این مقاله را مطالعه کنید. بسیاری از مردم درک درستی از این کمله در بازار سرمایه، بازارهای مالی و بطور کل در زندگی ندارند. این حرف را با اطمینان میگویم. منظورم چیست!
اگر به شما بگویم دمای هوای امروز 62 درجه فارنهایت است، چه حسی پیدا میکنید؟ آیا روز گرمی است؟ آیا روز سردی است؟
آیا هوای 17 درجه سانتیگراد، درک خوبی از شرایط آب و هوا به در شما نمی دهد؟
ما سانتیگراد را بهتر میفهمیم تا فارنهایت را. به همین ترتیب مردم بازدهی را بهتر میفهمند تا ریسک را. چرا؟ الان میگویم.
ریسک چیست؟
بسیاری از مردم ریسک را معادل واژه خطر میگیرند. اما این دو واژه با هم تفاوتی بنیادین دارند. برای همین فعالان بازار، Risk را ترجمه نمیکنند و همین کلمه را عینا به زبان فارسی وارد کردهاند.
خطر چیست؟ خطر احتمال رخداد پدیدهای است که یک سوی آن خسران است و سوی دیگرش سلامت. مثلا شیر خطرناک است. یا شما را میخورد یا نه.
اما این کلمه از یک وجه زیان و یک وجه سود تشکیل میشود. سرمایهگذاری ریسک دارد. یا ضرر میکنید یا به سود خوبی میرسید.
این که وارد قفس شیر بشوید، ریسکپذیری نیست. خطرپذیری است. اما اگر شیر در قفس خوابیده و یک تکه الماس کنار دستش افتاده است، این که برای برداشتن الماس وارد قفس شیر بشوید، Risk است.
بازی با دم شیر، یا به مرگ منتهی میشود یا به هیچ. اما برداشتن الماس از کنار دست شیر یا به مرگ منتهی میشود یا به ثروت.
خطر غیرعقلانی است، ریسک مدیریتشده کاملا منطقی و عقلانی.
تعریف رسمی ریسک
تعریف رسمی ریسک (Risk) سرمایهگذاری را اینطور ارائه میدهیم: «احتمال اختلاف بازدهی واقعی یک سرمایهگذاری نسبت به بازدهی مورد انتظار سرمایهگذار.»
این حرف یعنی چی؟ یعنی اگر با انتظار سود 20 درصد وارد یک بازار شوید، اما سود 18 یا 22 درصد بگیرید، به اندازه همین دامنه نوسان، ریسک کردهاید.
مثلا فرض کنید سرمایهگذاری مورد نظر شما در سه سال متوالی بازدهیهای 18، 20 و 22 درصد داشته است. برای محاسبه بازدهی میانگین، کافی است اعداد 0.18، 0.2 و 0.22 را با هم جمع و بر سه تقسیم کنیم تا بازدهی میانگین بهدست بیاید. جواب این محاسبات برابر است با سود 20 درصد.
بده بستان ریسک و ریوارد
فرض کنید 100 میلیون تومان پول اضافه دارید. چند گزینه سرمایهگذاری به شما پیشنهاد میشود:
- بانک با سود 18 درصد. با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
چیزی که در اینجا دیده نمیشود، ریسک است. بیشتر مردم با دیدن این اعداد میگویند که چرا باید پولم را در بورس بگذارم، وقتی میتوانم آن را بدم به یک کاسب و از او ماهانه 3.4 درصد سود بیزحمت بگیرم. (توجه کنید که 1.034 به توان 12، برابر میشود با 1.5، یعنی ماهانه 3.4 درصد سود معادل است با سود 50 درصد سالانه.)
اگر فکر میکنید این بازدهی بدون نوسان بسیار جذاب است، احتمالا باید بار دیگر در مورد Risk فکر کنید.
5 مرحله در محاسبه ریسک
محاسبه ریسک کمی دشوار است. اما اگر دقت کنید، مرحله به مرحله به شما میگویم که باید چهکار کنید.
- قدم اول: بازدهی هر سال را از بازدهی میانگین کم کنید.
برای مثال ما، به اعداد 0.02-، 0 و 0.02+ میرسیم.
- قدم دوم: حاصل مرحله قبلی را به توان 2 برسانید. (توان دوم یک عدد منفی، عددی است مثبت.)
حاصل برای مثال برابر است با 0.0004، 0 و 0.0004.
- قدم سوم: اعداد مرحله قبل را با هم جمع کنید.
جواب مساوی میشود با 0.0008.
- قدم چهارم: جواب مرحله سوم را بر «تعداد سالها منهای یک» تقسیم کنید.
0.0008 تقسیم بر 2 میشود 0.0004.
- قدم پنجم: از جواب مرحله قبل، جزر بگیرید.
جزر مرحله قبل مساوی میشود با 0.02 یا 2 درصد.
تفسیر ریسک
در اینجا تفسیر ریسک بسیار ساده است. داریم میگوییم سرمایهگذاری مورد نظر شما 20 درصد سود احتمالی دارد، اما ممکن است 2 درصد بیشتر یا کمتر بگیرید. این همان صورت مسئله است. یک سال سود 18 و سال دیگر سود 22 درصد محقق شده است.
اما همیشه کار به همین سادگی نیست.
(توجه کنید برای محاسبه بازدهی و Risk به دادههای بیشتری نیاز داریم. مثلا خوب است که در یک مثال واقعی بازدهی ماهانه سرمایهگذاری به مدت ده سال محاسبه شود. ما برای سادگی با 3 عدد کار میکنیم. اما میدانیم که کار ما از نظر آماری نادرست است و صرفا جنبه آموزشی دارد.)
بار دیگر، تفسیر ریسک
سه دارایی را تصور کنید که چنین بازدهیهایی را محقق کردهاند.
صندوق اول: 18، 20 و 22 درصد. (درآمد ثابت با میانگین بازدهی 20 درصد)
صندوق دوم: 40، 10- و 50 درصد. (در سهام با بازدهی میانگین 26 درصد)
صندوق سوم 90-، 2 و 1000 درصد. (جسورانه با میانگین بازدهی 304 درصد)
مراحلی که گفتیم را طی میکنیم تا به درصد ریسک برای هر سه صندوق برسیم:
این اعداد را با بازدهی داراییها مقایسه کنید.
در صندوق اول شما به امید بازدهی 20 درصد به میدان میآیید و با سودی بین 18 تا 22 درصد بار خود را میبندید. این تغییر کوچک در بازدهی نه شما را بهشدت ناراحت میکند و نه عمیقا خوشحال. این یعنی عدد 0.02 برای ریسک.
در صندوق دوم، به دنبال بازدهی 26 درصد هستید، یعنی اگر سود 26% بگیرید، نه چندان خوشحال میشوید و نه اندوهگین. اما به احتمال زیاد بازدهی شما چیزی بین 58 درصد سود و 6 درصد ضرر خواهد بود. ریسک 32درصد چنین حسی دارد.
اما برای صندوق سوم، با 100 میلیون تومان به این صندوق وارد شدهاید. یکباره 90 درصد از دارایی خود را از دست دادهاید. از این بدتر نمیشود. یا شاید با 100 میلیون آمدهاید و حالا به یک میلیارد تومان رسیدهاید. باورکردنی نیست! فکر میکنید این صندوق سال دیگر چقدر سود بدهد؟ هیچکس نمیداند. شاید پولتان تقریبا از بین برود، شاید با پول پراید بتوانید تویوتا بخرید!
و باز هم تعبیر ریسک
یکبار دیگر به داستان ابتدای بازده ریسک صفر چیست؟ این مقاله باز گردیم. 4 انتخاب در مقابل ما قرار دارد.
- بانک با سود 18 درصد.
- صندوق درآمد ثابت با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
وقتی به امید سود 18 درصد پول خود را در بانک میگذارید، قطعا به این سود میرسید. (به شرط آن که پول خود را در بانک امنی گذاشته باشید.) توقع ندارید سر سال 16 یا 20 درصد سود بگیرید.
صندوق درآمد ثابت به شما اندکی سود بیشتر میدهد. به همین میزان ریسکهای بیشتری نیز متوجه شما است. هرچند هنوز ریسک این سرمایه گذاری پایین است.
توقع خود از سود را دو برابر میکنید و به بورس میآیید. حالا دارید Risk میپذیرید. شاید هم ضرر کنید.
پول خود را به یک نفر اجاره میدهید. ریسک این کار از همه داراییهای دیگر بیشتر است. شاید او پول شما رو بخورد، شاید فوت کند و نتوانید به سادگی اصل پول خود را زنده کنید. شاید.
سهمی زیانده که امسال سود شناسایی میکند، میتواند بازدهی بالایی داشته باشد. اما ریسکش هم بیشتر است. شاید شما یکی از ده نماد پرتفوی خود را به این سهم اختصاص بدهید. بازدهی انتظاری شما کم میشود، اما ریسک سرمایهگذاری نیز پایین میآید.
فکر میکنم حالا متوجه شدهاید که ریسک و بازده، دو کفه از یک ترازو هستند. اگر بازدهی بیشتر میخواهید، باید Risk بیشتری را بپذیرید.
توازن ریسک و بازده
اگر بخواهید بازدهی پرتفوی خود را بالا ببرید، الزاما ریسک خود را هم بالا میبرید. اما اینطور نیست که همیشه ریسک بالا، به سود بالا منجر شود. داراییهای پررسیک با بازدهی کم بهسادگی قابل تصور هستند.
از طرف دیگر با کاهش بازدهی میتوانید ریسک را کم کنید، اما اینطور نیست که هر اقدامی برای کاهش آن، به کاهش بازدهی منجر شود. برای مثال با اوراق اختیار فروش میتوانید Risk را کاهش دهید، اما در بازدهی انتظاری خود تعدیلی نداشته باشید.
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
خانه > مقالات آموزشی > سرمایهگذاری و معاملهگری > تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری را میتوان بهسادگی و تنها با انجام “آزمون توانایی خواب راحت در شب” سنجید. درحالیکه بسیاری از افراد هنوز سر خود را بر روی بالش نگذاشته به خواب فرو میروند، افراد بسیار زیادی نیز هستند که بهدشواری خوابشان میبرد. سرمایه گذاران بورسی بیشتر در دسته دوم جای دارند تا در دسته اول و علت آن نیز عمدتاً در عدم تعادل بین ریسک و بازده آنها قابلمشاهده است.
درحالیکه بعضی از مردم حاضرند تا بدون ترس و واهمه به دریای متلاطم بورس شیرجه بزنند، اما افرادی هم از اینکه بدون رعایت نکات ایمنی از نردبان بورس بالا بروند، وحشت دارند. تصمیم درباره اینکه چه مقدار ریسک تحمل کنید و در قبال آنچه مقدار سود به دست آورید و خیالتان از سرمایه گذاریتان راحت باشد، تصمیم بسیار مهمی است.
اما تعریف ریسک چیست؟
فرهنگ لغت سرمایه گذاری واژه ریسک را اینطور تعریف کرده است: احتمال آنکه بازده واقعی یک سرمایه گذاری ازآنچه قبلاً پیشبینی شده است، متفاوت باشد. ازنظر فنی و آماری، این معیار از طریق محاسبه انحراف معیار بازده سرمایه گذاری اندازهگیری میشود؛ اما ریسک به زبان ساده و قابلفهم یعنی شما علیرغم اینکه پیشبینی میکنید سود خوبی از خرید سهم شرکت موردنظر خود به دست خواهید آورد، ولی این امکان نیز وجود دارد که بخشی یا حتی همه سرمایه گذاری اولیه خود در سهام شرکت را از دست بدهید.
نکته بسیار مهمی که در ارتباط با ریسک وجود دارید، میزان سود (بازدهی) است که در قبال آن به دست خواهید آورید. وقتی شما پول خود را در حساب های کوتاهمدت بانکی قرار میدهید، ریسک شما تقریباً صفر است و در قبال آن سود سالیانه کمتر از ۱۰ درصد به دست میآورید. حالا تصور کنید پول خود را در بورس سرمایه گذاری کنید. در این بازار هیچ تضمینی برای حفظ اصل و سود سرمایه شما وجود ندارد. پس ریسک بیشتری نسبت به بانک خواهید داشت، اما ممکن است همان سود چند درصدی حساب های بانکی را ظرف مدت سه روز به دست آورید نه یک سال!
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به چه معناست؟
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به ما میگوید که ریسک کمتر با بازده بالقوه پایینتر همراه است و برعکس ریسک بیشتر با بازده های بالاتر مربوط میشود.
حال تعادل ریسک و بازده معرف توازن بین پذیرش کمترین ریسک و به دست آوردن بیشترین بازده ممکن است. این تعادل بهصورت گرافیکی در نمودار زیر نشان داده شده است. در این نمودار، انحراف معیار بالاتر به معنی ریسک بیشتر و امکان بازده بیشتر است.
نکته مهمی که باید آن را به خاطر بسپارید یک تصور غلط رایج است که عنوان میکند ریسک بیشتر برابر بازده بیشتر است. درحالیکه تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری به شما میگوید افرادی که ریسک بالاتری را میپذیرند، احتمالاً بازده بیشتری نیز کسب میکنند، اما هیچ تضمینی برای آن وجود نخواهد داشت. توجه داشته باشید که درست همانطور که ریسک بالاتر به معنی احتمال بازده بیشتر است، معنی احتمال ضرر بیشتر هم دارد.
اما چطور ریسک و بازده در سرمایه گذاری را باهم مقایسه کنیم؟
برای مقایسه باید محاسبات سادهای را انجام دهیم. برای این کار ما به نرخ بازده بدون ریسک احتیاج داریم که میتوانیم از نرخ بهره بانکی استفاده کنیم، چون شانس شما برای از دست دادن پساندازتان در بانک تقریباً صفر است. اگر نرخ سود فعلی ۷ درصد باشد، این یعنی، تقریباً بدون هیچ ریسکی میتوانیم سالیانه ۷ درصد روی پولمان درآمد داشته باشیم.
سؤالی که در اینجا به وجود میآید این است که چه کسی سود ۷ درصد میخواهد، وقتی صندوق های سرمایه گذاری بورسی طبق آمار مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران بهطور میانگین سود ۲۵ درصد را در سال گزارش کردهاند؟
پاسخ آن است که حتی سرمایه گذاری در صندوق ها هم بدون ریسک نیست. بازده صندوق های بورسی هرسال ۲۵ درصد نیست، بلکه یک سال ممکن است ۱۰ درصد و سال بعد ۲۵ درصد و همینطور در نوسان باشد. پس شاید این نوسانات بازده برای شما موردقبول نباشد و ترجیح دهید نرخ ثابتی را به دست آورید. سرمایه گذاران معمولاً هزینه بازگشت صرف ریسک خود را محاسبه میکنند و بعد تصمیم میگیرند. هزینه بازگشت صرف ریسک در این مورد ۱۸ درصد بوده که رقم نسبتاً چشمگیری است. (۷%-۲۵%)
چه سطحی از ریسک برای شما مناسب است؟
تعیین اینکه چه سطحی از ریسک برایتان مناسب است، سؤال آسانی برای پاسخ دادن نیست. پذیرش و تحمل ریسک از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. تصمیمات شما در مورد اهداف و برنامههای آتی خود، میزان درآمد ماهیانه و سالیانه و موقعیت شخصی و شغلی شما در میزان ریسک پذیری شما تأثیر بسیاری خواهد داشت. در اقتصادهای پیشرو، معمولاً قبل از هر نوع مشاوره مالی به افراد، آزمونهایی از آنها گرفته میشود تا میزان ریسک پذیری و ریسک گریزی آنها مشخص شود.
سپس افراد ریسک پذیر به سمت بازارهایی نظیر بورس، ارز و طلا هدایت میشوند و افراد ریسک گریز به سمت سرمایه گذاری در صندوق ها، سهام شرکتهای بزرگ و همینطور اوراق قرضه معتبر میروند.
در ایران هنوز این آزمونهای مقدماتی چندان جدی گرفته نمیشوند و معمولاً مشاوران برای همه یک نسخه و آنهم سرمایه گذاری در بورس را میپیچند. به همین دلیل شما باید بدانید که بورس جای مناسبی برای سرمایه گذاری کوتاهمدت نیست. چون در کوتاهمدت قیمتها بهصورت غیرعقلانی بالا و پایین میروند و مدام نوسان دارند. اگر میخواهید پول خود را برای یک سال در جای مطمئنی سرمایه گذاری کنید، بهتر است به بانک مراجعه کرده و در سپردههای کوتاهمدت یکساله سرمایه گذاری کنید.
(پایان درس اول دوره آموزشی بازده ریسک صفر چیست؟ آشنایی با مفاهیم مالی)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری
بازده و ریسک دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس هستند. وقتی دارایی خود را در صنعت یا بنگاه اقتصادی هزینه میکنید، باید پیشبینی قابل قبولی نسبت به بازده و ریسک سرمایه گذاری خود داشته باشید. این پیشبینی به شناخت شما از حوزه انتخاب شده بستگی دارد. در یک سرمایه گذاری مطمئن، همواره بازدهی مثبت بر ریسک و احتمال ضرر میچربد اما قدم اول برای تخمین بازده و ریسک در سرمایه گذاری، آشنایی با معنا و مفهوم این دو واژه مهم است.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
منظور از بازده چیست؟
بازده تعریف روشنی دارد. سود یا ضرری است که برای صرف دارایی در شغل یا بازاری نصیب سرمایهگذار میشود. به عنوان مثال شما در مهرماه ۲۰ میلیون تومان وارد بازار بورس میکنید و در آبان ماه پول شما ۲۱ میلیون تومان است.
۱ میلیون اضافه شده؛ بازده سرمایه گذاری شما است. اما اگر پول شما در آبان ماه ۱۹ میلیون تومان باشد؛ بازده شما منفی ۱ میلیون بوده است.
بازده به دو نوع مختلف تقسیم میشود. بازده انتظاری و بازده واقعی. بازده انتظاری، عددی است که سرمایهگذار برای سود خود متصور است و بازده واقعی، عددی است که به دست میآورد.
معمولا بازده و ریسک رابطهای مستقیم دارند. مثلا اگر سرمایه خود را به بانک بسپارید، سود ثابتی به عنوان بازده پول به شما پرداخت خواهد شد. سود ثابتی که ممکن است در درازمدت حتی از تورم سالیانه کشور کمتر باشد اما در این صورت شما مطمئن خواهید بود که اصل پول شما حفظ میشود.
اما با وارد شدن در بازار بورس یا سرمایه گذاری در بازارها و صنایع دیگر، ریسک سرمایهگذاری شما افزایش پیدا میکند و بازده انتظاری نیز بیشتر خواهد شد.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
تعریف ریسک وابستگی زیادی به تعریف بازده دارد. اختلاف میان بازده انتظاری و بازده واقعی همان ریسک در سرمایه گذاری است:
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
بیشتر سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک، این اختلاف کاهش مییابد.
ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیمبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است.
اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود.
برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل، تاثیراتی روی سهام آن شرکت میگذارند که همگی در تقسیمبندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
شناخت انواع ریسک میتواند سرمایه گذار را به پیشبینی آینده خود مسلطتر کند.
ریسک نرخ ارز
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد.
وقتی نرخ ارز رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه کنند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری به فروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند.
ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
ریسک نوسان نرخ بهره
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند.
سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند، برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد.
به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر بازده ریسک صفر چیست؟ نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار
به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید، ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد.
این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید.
ریسک تورمی
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره رابطه مستقیمی دارد. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
ریسک تورمی یعنی وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید، قدرت خریدتان کاهش مییابد؛ لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود.
به عبارت کلیتر تغییرات عمومی قیمتها ریسک قدرت خرید است. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود.
به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج و وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی
نبود اطمینان درباره عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث ایجاد ریسک نقدینگی میشود. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) نیز افزایش مییابد.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
در نتیجه قدرت تقاضا کم میشود و ریسک سرمایهگذاری بالا میرود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی میگویند.
ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید، را ریسک تجاری مینامند.
برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است.
حال اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را در زمان مناسب به فروش برساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است.
عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش و احتمال ورشکستگی شرکت را افزایش میدهد.
کنترل ریسک در بازار سرمایه
در بازار سرمایه میتوان ریسک هر سهم را شناخت و محاسبه کرد. از طرف دیگر، میشود با مدیریت صحیح پورتفوی و انتخاب سهم درست، ریسک را پایین آورد و جلوی بازده منفی را گرفت.
ریسک بازده ریسک صفر چیست؟ هر سهم را میتوان با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد:
Ϭ = [Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅ r نماد میانگین بازده و n تعداد دورههای مورد مطالعه است.
برای نمونه تصور کنید بازده یک سهم در ۶ سال مالی گذشته به شرح زیر است:
حال ریسک این سهم را در سالهای مختلف با هم محاسبه میکنیم:
(ri – r̅)
Σ (ri – r̅)
(ri – r̅)/n
[Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
به ترتیب از راست به چپ بازدهها (ri) را جمع و به تعداد سال (۶) تقسیم میکنیم تا میانگین بازده این سهم در این ۶ سال به دست آید که برابر مقدار ۱۱٫۳۳% است
سپس در ستون بعدی تکتک بازدهها را از بازده میانگین (r̅) کسر کرده و هرکدام را به توان ۲ میرسانیم.
در ستون بعدی مجموع آنها را محاسبه و در ستون بعد به تعداد آن یعنی عدد ۶ تقسیم میکنیم. در ستون آخر از عبارت به دست آمده جذر میگیریم و عدد حاصلشده همان انحراف معیار یا ریسک سهم مورد نظر ما در بازه ۶ سال گذشته است.
رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام
کوواریانس بین دو عدد، به معنای رابطه و همبستگی بین دو عدد است. مثلاً وقتی کوواریانس دو عدد مثبت است آن دو عدد با هم رابطه مستقیم دارد و با افزایش یکی، دیگری هم افزایش و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش مییابد.
کوواریانس منفی به معنای رابطه عکس بین آن دو عدد است و با کاهش یکی، دیگری افزایش مییابد و بالعکس. کوواریانس صفر (۰) بین دو عدد به معنای این است که این دو عدد هیچ رابطه و همبستگی باهم ندارند و در صورت تغییر یکی، دیگری تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
از این قاعده آماری میتوان به منظور مدیریت ریسک سبد سهام خود بهره جست. به این ترتیب که مجموع سبد سهامی تشکیل دهیم که بسته به نوع سیاستگذاری ما، اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند تا در برابر ریسک سیستماتیک، ریسکی تعدیلشده با بازدهی مورد قبول داشته باشیم.
محاسبه ریسک سبد سهام
فرض کنید سبدی داریم متشکل از ۲ سهم A و B که به ترتیب انحراف معیار (ریسک) هرکدام برابر Aϭ و Bϭ و وزن نسبی WA و WB (سهم هرکدام از سهمها در تشکیل سبد سهام مثلا نسبت ۵۰% سهم A و ۵۰% سهم B) و ضریب همبستگی ρ باشند.
ریسک سبد سهام ما از رابطه زیر محاسبه میشود:
Ϭp = (WA ۲ . ϭA ۲ + WB ۲ . ϭB ۲ + ϭ ۲ A ϭB ρ) ۱/۲
توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهمها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، میتوانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه میشود) به ۱- نزدیکتر باشد ریسک سبد کمتر میشود.
در سال ۱۹۵۲ هنری مارکوییتز از مدلی به نام مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای سخن گفت که بعدها توسط افرادی ازجمله ویلیام شارپ تکامل یافت و بهعنوان مدلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره نامگذاری شد که به اختصار آن را به نام مدل CAPM میشناسیم.
این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به مقایسه ریسک دارایی با ریسک سیستماتیک بازار اقدام میکند. به عبارتدیگر میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را محاسبه میکند و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید.
فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.
مدل دیگر، مدل قیمتگذاری آربیتراژ (APT) است. آربیتراژ به تنهایی در اقتصاد به معنای استفاده از تفاوت قیمت یک کالا در دو بازار یا حتی در یک بازار در دو بازهی زمان متفاوت است.
مدل قیمتگذاری آربیتراژ بازدهی را به صورت یک رابطه خطی با چند متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد که بنا به عقیده تعدادی از اقتصاددانان استفاده از این روش بر روش CAPM ارجحیت دارد.
چراکه روش CAPM تنها ضریب B را مورد بررسی قرار میدهد درحالیکه روش (APT) با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی نسبت به ارزیابی بازده و ریسک دارایی اقدام میکند.
سخن آخر
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، معنی پیدا میکند. شناخت این دو متغیر مهم در سرمایه گذاری امری ضروری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در سرمایه گذاری را بررسی کردیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را شرح دادیم.
رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس
در این مقاله به رابطه بین ریسک و بازده میپردازم، یک سرمایهگذار باید بداند رابطه ریسک با بازده در بورس به چه شکل است تا بتواند در مواقع ضروری تصمیمات درستی اتخاذ بازده ریسک صفر چیست؟ کند. یک سرمایهگذار پس از سرمایهگذاری در یک پروژه، یک شرکت میخواهد نتایج حاصل از پروژه را بدست آورد. نتایج یا منافع حاصل از سرمایه گذاری، بازده نامیده میشود. رویکرد حداکثر سازی ثروت براساس مفهوم ارزش آینده جریانهای نقدی مورد انتظار از یک پروژه احتمالی استوار است. بنابراین جریانهای نقدی چیزی جز درآمد حاصل از پروژه نیست که ما از آنها به عنوان بازده یاد میکنیم. از آنجا که بازده ریسک صفر چیست؟ فیکسچر نامشخص است، بنابراین بازدهها با درجاتی از عدم اطمینان همراه است. به عبارت دیگر، برخی از تغییرات در تولید جریانهای نقدی وجود دارد، که ما آنها را ریسک مینامیم. در این مقاله از سری مقالات آموزشی دلفین وست ما به مفاهیم ریسک و بازدهی و رابطه بین آنها میپردازیم.
ریسک و بازدهی در مدیریت مالی
ریسک کردن در کارها برای سرمایهگذاران بسیار مهم است و ریسک کردن درکارها به معنی پیشبینی کردن احتمال به وقوع نپویستن رویدادی است. این تعریف در بازارسرمایه بسیارکاربرد دارد و موضوع مهمی است. مثل ریسک کردن و پولی را در جایی گذاشتن. مانند سرمایه گذاری در بورس و پول خود را درصندوقهایی گذاشتن و درآمدهای ثابتی از آن بدست آوردن دراین حالت ریسک این سرمایه صفر بوده است چون هرماه همان سود و بازده پیش بینی شده را دریافت میکند.ئمنظور از سود درسرمایهگذاری همان بازده ریسک صفر چیست؟ بازده است که درقبال انجام کاری دریافت میکنید. ریسک و بازده دو واژه مخالف هم است که دردنیای مالی و سرمایه گذاری وجود دارد و وجود تفاوتهای بین ریسک و بازدهی را میتوان توانایی در راحت خوابیدن دانست.
نمودار ریسک و بازده
به نمودار رابطه بین نرخ بازده تا سررسید اوراق قرضه با ریسک یکسان و سررسید همان اوراق قرضه، منحنی یا نمودار بازده گفته میشود. منحنی بازده الگویی است برای رسم و ارائه وضعیت اوراق قرضه دولتی است. منحنی بازده نشان میدهد که نرخ بهره در موقعیتهای زمانی خاص برای کلیه اوراق بهادار دارای ریسک برابر است اما سررسیدهای مختلفی برای آن وجود دارد. یکی از رایج ترین منحنیهای بازده که گزارش شده است اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده آمریکا است. این منحنی بازده معیاری است برای سایر انواع اوراق قرضه در بازارسرمایه مثل نرخهای وام مسکن یا نرخ بهرههای بانکی است. منحنی بازده هم برای پیش بینی تغییرات خروجی در بازار و رشد در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
منحنی ریسک، یک نمودار دوبعدی است که محور طولی آن بازده مالی و محورعمودی آن ریسک مالی باشد. این منحنی میتواند رابطه عقلانی بین ریسک و بازده از نگاه سرمایهگذاران داشته باشد. این منحنی یک حالت رو به بالا دارد، یعنی دائما رو به افزایش دارد و حالتی صعودی دارد وقتی که ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر میشود میزان سود یا بازده بیشتری از ریسک را میخواهد به عبارتی تغییرات در سود و بازده خیلی بیشتر تغییرات در ریسک است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این منحنی حالتی صعودی دارد و صعودی بودن این منحنی به این دلیل است که تمامی سرمایهگذاران حالتی ریسک گریز دارند. اما این حالت ریسک گریزی برای تمام سرمایهگذاران یکسان نمیباشد و این منحنی ریسک میتواند شیب کمتر یا بیشتری به خود بگیرد.
رابطه بین ریسک با بازده
هنر سرمایهگذاری با ریسک وبازده تعریف میشود. سرمایهگذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است. برای هرفرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملا مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره راشناخته و آن را ارزیابی میکند.
اساساً ریسک پذیری بیشتر دریک سرمایهگذاری این معنی را میدهد که برای این ریسک بازده بالاتر و بیشتری مورد انتظار است.
در مورد سرمایهگذاریهایی با ریسک بالاتر که نوسان بیشتری نسبت به اوراق قرضه دولتی دارد بازده بالاتری داشته است. سودهایی با ریسکهای صحیح شده را میتوان با مقایسه بازده سرمایهگذاری مقایسه کرد.
ارزش یک سهام به عملکرد آن در شرکت بورس بستگی دارد. اگر عملکرد این سهم درشرکت بورس خوب باشد ارزش این سهم نیز به تبع زیاد میشود و اگرعملکرد آن خوب نباشد ارزش آن کم میشود و سرمایهگذاران به سمت آن جذب نمیشوند. البته مسائل زیادی در ارزش یک سهم تاثیر گذار است. درکل باید بدانیم که هیچ تضمینی برای ارزش یک سهم و همچنین برای افزایش قیمت یک سهم درشرکت بورس وجود ندارد.
تفاوت ریسک و بازده
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است، یعنی هرچه بازده کمتر باشد ریسک هم کمتر است و برعکس. درواقع ریسک به معنای تفاوت بین آن سود یا بازدهی که انتظارداریم و آن سودی که به وجود میآید.
ملاحظات
ریسک به تغییرپذیری بازده احتمالی مرتبط با یک سرمایه گذاری معین اشاره دارد. ریسک، همراه با بازده، مورد توجه عمده تصمیمات بودجه بندی سرمایه است. شرکت باید بازده مورد انتظار از یک سرمایهگذاری معین را با ریسک مرتبط با آن مقایسه کند. برای جبران افزایش سطح خطر، نیاز به بازده بالاتر است. به عبارت دیگر، هرچه ریسک انجام شده بیشتر باشد، بازده آن نیز بیشتر خواهد بود و بالعکس، هرچه ریسک کمتر باشد، بازده آن نیز ملایمتر است.
این معامله ریسک و بازده به عنوان طیف بازده ریسک نیز شناخته میشود. کلاسهای مختلفی از سرمایه گذاری-های احتمالی وجود دارد که هر کدام موقعیتهای خاص خود را در طیف بازده کل ریسک دارند. پیشرفت کلی این است: بدهی کوتاه مدت، بدهی بلند مدت، دارایی، بدهی با بازده بالا و حقوق صاحبان سهام. وجود ریسک باعث میشود که مجبور به انجام تعدادی از هزینهها شوید. به عنوان مثال، هرچه سرمایهگذاری با ریسک بیشتر باشد، معمولاً به زمان و تلاش بیشتری برای کسب اطلاعات در مورد آن و نظارت بر پیشرفت آن نیاز است. علاوه بر این، اهمیت از دست دادن مقدار X ارزش میتواند بیش از اهمیت افزایش مقدار X مقدار باشد، بنابراین یک سرمایهگذاری با ریسک بیشتر حق بیمه بالاتری را به خود جلب میکند حتی اگر بازده پیش بینی همان مقدار کم خطر باشد. بنابراین خطر چیزی است که باید جبران شود، و هر چقدر خطر بیشتر باشد، غرامت بیشتری نیز لازم است.
هنگامی که یک شرکت تصمیم گیری در مورد بودجه بندی سرمایه اتخاذ میکند، آنها آرزو میکنند که به عنوان حداقل هزینه، بهبودی کافی را برای پرداخت هزینههای افزایش یافته سرمایهگذاری ناشی از تورم به دست آورند. بنابراین، تورم ورودی اصلی در هزینه سرمایه شرکت است. با این حال، از آنجا که نرخهای بهره توسط بازار تعیین میشود، اغلب اتفاق میافتد که برای جبران تورم ناکافی هستند. ریسک پذیری نیز در تعیین بازده مورد نیاز یک شرکت برای سرمایهگذاری نقش مهمی دارد. ریسک گریزی مفهومی است مبتنی بر رفتار بنگاهها و سرمایهگذاران در حالی که در معرض عدم اطمینان برای کاهش این عدم اطمینان هستند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار متنفر از ریسک ممکن است تصمیم بگیرد پول خود را به یک حساب بانکی با نرخ بهره کم اما تضمین شده بجای سهامی که ممکن است بازده مورد انتظار زیادی داشته باشد، قرار دهد اما احتمال از دست دادن ارزش را نیز در برداشته باشد.
سه سطح در ریسک گریزی
- ریسک پذیری یا پرهیز از خطر
- ریسک خنثی
- ریسک دوست یا ریسک طلب
بتا معیاری است که شرکتها میتوانند به منظور تعیین حساسیت بازگشت سرمایه نسبت به ریسک کلی بازار استفاده کنند. بتا نوسانات همبسته یک دارایی را در رابطه با نوسانات معیاری که دارایی مذکور با آن مقایسه می-شود، توصیف میکند. این معیار به طور کلی بازار مالی کل است و غالباً با استفاده از شاخصهای نمایندگی مانند S&P 500 تخمین زده میشود. همچنین از بتا به عنوان کشش مالی یا نوسان نسبی همبسته یاد میشود و میتواند به عنوان معیاری از حساسیت بازده دارایی به بازده بازار، ریسک غیر قابل تنوع آن، ریسک سیستماتیک آن یا ریسک بازار. سرمایهگذاریهای بتا بالاتر تمایل بیشتری دارند و بنابراین خطرناکتر هستن، اما پتانسیل بازده بالاتر را فراهم میکنند. سرمایهگذاریهای بتا پایین خطر کمتری دارند، اما به طور کلی بازده کمتری دارند.
فرمول ریسک و بازده
رابطه بین ریسک و بازده به این شکل است که ریسک ازطریق کم کردن مقداربازده مورد انتظار و بازده واقعی بدست میآید.
بازده سبد سهام
سبد سهامی مانند سهام شرکتهای بزرگ مثل شرکتهای صنایع غذایی وشرکتهای خودرویی هریک ازاین سهمها به صورت جداگانه باعث نوسان قیمتها میشود و منجربه افزایش ریسک مالی شرکتها میشود و کمترشدن قیمت سهم درآن شرکت میشود و از طرفی دیگر انعقاد بعضی قراردادها باعث افزایش قیمت سهم درشرکت میشود هر دو تغییراز نوع تغییر ریسک غیر سیستماتیک است.
کلام آخر
برای سرمایه گذاران هیچ تضمینی وجود نداد که در بازارسرمایه گذاری قراردادی را انعقاد کنند و اگرهم قراردادی را منعقد کردن باید بسیار ریسک پذیر باشند در بازار سرمایه گذاری هر احتمالی وجود دارد. امیدواریم که این مقاله از سری مقالات این وب سایت برای شما عزیزان مفید واقع شده باشد. همچنین شما میتوانید در صورت نیاز به مشاوره و نیاز به آموزشهای بیشتر در این خصوص از مشاورین دلفین وست و کلاسهای آموزشی آن کمک بگیرید.
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند بازده ریسک صفر چیست؟ که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
دیدگاه شما