مشتریها شرکت شما را بیشتر دوست خواهند داشت، زمانی که ابتدا کارمندانتان شرکت شما را دوست بدارند.
برند کارفرمایی
تا به حال به این فکر کردهاید که چرا بعضی سازمانها بهعنوان بهترین جا برای کار کردن بر سر زبانها میافتند؟ این سازمانها چه اقداماتی انجام دادهاند که در میان کارجویان و استعدادهای بازار کار به چشم میآیند؟ این دوره شما را با مفهومی با نام «برند کارفرمایی» آشنا خواهد کرد که در واقع کلید پاسخ به این سؤالات است.
۱ برند کارفرمایی چیست؟ (راهنمای ساخت یک برند کارفرمایی قوی)
برند کارفرمایی چیست؟ برند شرکت یا برند کارفرمایی؟ چه کسی مسئول برند کارفرمایی است؟ مزایای داشتن برند کارفرمایی قدرتمند چگونه استراتژی برند کارفرمایی خود را .
۲ ارزش های پیشنهادی کارفرما (EVP) چیست و چگونه خلق میشوند؟
ارزش های پیشنهادی کارفرما (Employer Value Proposition) یا بهطور خلاصه EVP، تعادلی بین پاداشها و سودهایی است که توسط کارکنان، در عوض فعالیت و عملکردشان .
۳ استراتژی های برند کارفرمایی چیست؟ (همراه با راهکارهایی مؤثر برای ساخت آن)
استخدام مجازی چیست؟ استراتژی های برند کارفرما چیست؟ چه سازمانهایی به استراتژی های برند کارفرما نیاز دارند؟ ۱۷ گام کاربردی برای ساخت استراتژی های برند .
۴ ۵ اصل ضروری برای ارتقای برند کارفرمایی
آیا تابهحال برای جذب افراد با استعداد به مشکل برخوردهاید؟ مشکل شما احتمالا نادیدهگرفتن ارتقای برند کارفرمایی است. یکی از برندهای موردعلاقه خود را در .
۵ تاکتیک های برند کارفرمایی که منجر به موفقیتهای بلندمدت میشود
برندینگ کارفرما همان شهرتی است که سازمانها در میان نیروهای خود و سایر متخصصین جامعه در آن حوزه دارند. برای یک موفقیت ادامهدار، مجموعهها نیاز .
۶ چگونه بهعنوان یک کارفرما شهرت سازمان خود را افزایش دهیم؟
شرکتهای بسیاری درحال تلاش هستند تا درباره محصولات، خدمات و هزینههای خود شفافسازی کنند و به آنها اعتبار ببخشند. برای مثال، رستوران زنجیرهای مکدونالد (McDonald) .
۷ ۱۰ گام برای تقویت برند کارفرمایی
زندگی در دوران مدرن با مشکلات و تنشهای خاص خود همراه است. در این میان سازمانها تلاش میکنند برندی برای خود بسازند که برای مشتریان .
۸ چرا نیاز به بازنگری در مفهوم برند کارفرمایی داریم؟
امروزه یک برند کارفرمایی قدرتمند بهعنوان عاملی حیاتی جهت جذب، استخدام و حفظ بهترین افراد شناخته میشود. در زمانی که استعدادهای برتر پیوسته در حال .
همیار منابع انسانی
اگر خاطرتان باشید، در نوشته «برند کارفرما: چقدر برای کارجویان جذاب هستید»، درباره برند کارفرما و مفهوم آن صحبت کردیدم. اهمیت برند کارفرما روز به روز بیشتر می شود. براساس گزارش لینکدین در سال ۲۰۱۲ که با نظرسنجی از ۳۰۰۰ متخصص کارمندیابی انجام شد، ۸۳% از آنها معتقد بودند برند کارفرمایی تاثیر بسزایی در جذب کارکنان با استعداد دارد.
در این نوشته میخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که برای ایجاد و توسعه برند کارفرما، چه باید کرد؟
در این نوشته میخواهیم درباره هفت گام صحبت کنیم که به شما در ایجاد و توسعه برند استخدامی یا برند کارفرما، کمک میکند.
اگر تابحال ماهیگیری کرده باشید، میدانید که برای آنکه ماهی خود را به دام بیاندازید، باید بهترین طعمه را برای او آماده کنید. اگر طعمه فردی که کنار شما نشسته است و مشغول ماهیگیری است از طعمه شما بهتر باشد، ممکن است ماهی به سمت آن کشیده شود. چنین مسئلهای در مورد شکار استعدادها و جذب متقاضیان استخدامی مطرح است و از آن به عنوان مسئله برندیابی یاد میشود. سؤال اصلی در این مسئله آن است که چگونه میتوانیم شرکت خود و برند آن را از سایر شرکتها و برندها متمایز کنیم و استعدادها و متقاضیان استخدامی را به سمت خود جذب کنیم؟ برای پاسخ، به هفت گام ذیل توجه کنید:
گام ۱- مشخص کنید که ارزش برند شرکت شما چیست. ابزارهای زیادی وجود دارد که به کمک آنها میتوانید ارزش برند خود را اندازهگیری کنید. سریعترین و بهترین روش برای این کار، آن است که دادهها را از کارکنان کنونی خود گردآوری کنید و از آنها بپرسید. روش دیگر رجوع به کارکنانی است که در گذشته در شرکت شما مشغول بودهاند و با شکل دادن گروههایی کانونی، از این کارکنان اطلاعاتی درباره برند شرکت گردآوری کنید. نیمی از کارفرمایان (فرم ارزیابی میزان جذابیت برند کارفرمایی خود را از اینجا دانلود کنید)
گام ۲- در این مورد تصمیم بگیرید که آیا از وضعیت و ارزش کنونی برند خود رضایت دارید یا نه. برای این کار، مدیریت باید به دادههای گردآوری شده خوب توجه کند و در آنها به دنبال کسب اطلاعات مفید باشد. اگر فهمیدید که از برند کنونی خود راضی نیستید، بنابراین برای ارتقای آن کاری نکنید. برای مثال در دادهها دنبال آن باشید که بدانید آیا شرکت شما به سختکوشی معروف است یا به ریسکپذیری بالا؟ اگر این ویژگیهایی که برای برند خود یافتهاید را دوست دارید، به آنها متعهد شوید و در صدد ارتقایش باشید. تمرکز بر چند ویژگیِ خاص برند، دایره شمول کسانی که کار کردن در شرکت شما را دوست خواهند داشت، کم میکند. اما این مورد اشکال محسوب نمیشود. در عوض این مورد احماد اتخاذ تصمیم نادرست درباره استخدام را کم خواهد کرد. بنابراین باید از دادههای گردآوری شده، پی ببرید که از کدام ویژگی برند خود رضایت دارید و از کدام بخش آن ناراضی نیستید.
گام ۳- برای بخشها و ویژگیهایی از برند خود که آن را میپسندید و از آن رضایت دارید، برنامهای تهیه کنید تا با آن برنامه آن بخشها و ویژگیها را حفظ کنید. دقت کنید که برند، خودش برای حفظ خود نمیتواند کاری کند! این آموزش توسعه برند وظیفه شماست که از آن نگهداری کنید. پس اگر چیزی از برند را دوست دارید، سعی کنید آن را نهادینهسازی کنید. پس از این کار، نظر و اقدام خود را به همه ابلاغ کنید تا افراد بدانند که انتظارات شما چیست. یادتان باشد، از کارکنان و افرادی که این ویژگیها را ارتقا میدهند، حمایت کنید و آنها را تشویق کنید. همچنین ذهنیت افرادی که درباره برند، نظرهای دیگری دارند را اصلاح کنید.
گام ۴- لیستی از عناصر منفی و نامطلوب برند کنونی شرکت را به ترتیب اولویت آنها، لیست کنید. همه ما محدودیت زمانی داریم و در بهترین حالت شاید نتوانیم بر روی بیش از سه مورد متمرکز شویم. برای مثال اگر ده ویژگی نامطلوب را شناسایی کردهاید، با جلساتی که با مدیریت برگزار میکنید، سه مورد از مهمترین آنها را شناسایی کنید. این سه مورد باید آنهایی باشند که اگر بر آنها تمرکز کنید، برای شما بازگشت سرمایه داشته باشد و نتیجه تلاشتان را بتوانید ببینید.
گام ۵- برای سه موردی که شناسایی کردهاید، برنامه اقدامی برای ایجاد تغییر، تهیه کنید. ویژگیهای مثبت بدون آنکه در ویژگیهای نامطلوب تغییراتی ایجاد نکنید، تداوم نخواهند داشت. ممکن است برای ایجاد تغییرات، از استراتژیهای مختلفی استفاده کنید. برای مثال تشکیل گروههای کانونی با کارکنان، استراتژی مناسبی است. مهم آن است که روشهای مختلفی که میتواند تغییراتی مفید در ویژگیها و عناصر نامطلوب برند ایجاد کند را شناسایی کنید. البته باید بدانید فضای مجازی و تبلیغات دهان به دهان نقشی اساسی در تغییر ذهنیت برند کارفرمایی شما دارد:
گام ۶- برنامه اقدامی که تهیه کردهاید را اجرا کنید. تمرکز شما در پیادهسازی برنامه اقدام، باید حالت عمومی داشته باشد و بهشدت پیگیرانه باشد. سعی کنید اجزای برنامه اقدام را به معیارهای ارزیابی عملکرد رهبران شرکت، متصل کنید تا تعهد آنها برای ایجاد تغییرات مطلوب در برند را داشته باشید.
گام ۷- درنهایت باید آنچه را که درباره برند و نشان شرکتی انجام دادهاید، منتقل، ارزیابی و اعتباریابی کنید. باید با برقراری ارتباطات اثربخش، در صدد بهبود برند باشید و افراد پاسخگو و مسئول را برای تداوم این تغییرات شناسایی کنید. همچنین باید با روابط عمومی اثربخش، مطمئن شوید که افرادی که در بازار کار هستند، پیام شما را دریافت کردهاند. اگر این کار را خوب انجام دهید، باید بدانید که این افراد سفیران شرکت شما خواهند بود که پیام شما را به اعضای خانواده و دوستان خود خواهند رساند.آموزش توسعه برند
برند کارفرمایی یا برند استخدامی خوب، عاملی حیاتی در جذب و حفظ استعدادهایی که اکنون رقابت شدیدی در بازار کار برای شکار آنها وجود دارد، است. بنابراین با بهکارگیری هفت گام بالا، این ویژگی شرکت خود را تقویت کنید. برای شروع برند کارفرمایی خود را ارزیابی کنید.
آموزش توسعه برند
توصیههای زیادی برای توسعهی یک برند اختصاصی مطرح شده است. در این مطلب به سراغ ۱۰ مورد از روشهای نامتعارف رفتهایم.
ما در اینجا نمیخواهیم توصیههای تکراری به شما ارائه دهیم؛ توصیههایی مثل «برو جلو و کارتو شروع کن» یا «خودت باش». این حرفها بارها و بارها تکرار شدهاند. اکنون زمان این است که توصیههایی واقعی و عملی برای ساختن برند خودتان دریافت کنید.
بنابراین در اینجا میخواهیم به شما توصیه کنیم به چیزهای عملیتری فکر کنید؛ اگر میخواهید خود را بشناسانید، باید هنجارها را بشکنید. ما در اینجا ۱۰ توصیهی خلاف عرف به شما ارائه میدهیم تا بتوانید برند شخصی خود را به موفقیت برسانید. شاید لازم نباشد که همهی این توصیهها را به کار ببندید. فقط یکی یا دو آموزش توسعه برند تا از آنها را انتخاب و مطابق روش خود اجرا کنید.
۱. با افراد تأثیرگذار ارتباط برقرار کنید
سعی کنید اشخاصی را پیدا کنید که در حوزهی فعالیت شما تأثیرگذار هستند؛ حتی اگر یک کارآفرین میانرده باشد که در حال کار روی برند خود است. با آنها ارتباط برقرار کنید و رابطهای شخصی بسازید؛ نه یک رابطهی صرفا کاری. یک رابطه کاملا شخصی و صمیمی پایهریزی کنید که در آینده تبدیل به یک رابطهی غیرقابل چشمپوشی شود.
داشتن ارتباطات اینچنینی حتی با چند شخص محدود اما تأثیرگذار در حیطهی فعالیتتان، بهتر از رابطه داشتن با دهها نفر است که تا حدی با برند شما آشنا هستند.
۲. بیشتر بر یکی از کانالهای بازاریابی تمرکز کنید
کارشناسان میگویند بازاریابی محتوا را در چند کانال مختلف دنبال کنید؛ این توصیه اشتباه نیست، اما به نظر میرسد چیزی کم داشته باشد. به روشهایی که مخاطبان با محتوا ارتباط برقرار میکنند، نگاه کنید و سعی کنید در یکی از این کانالهای ارتباطی، به چنان مهارت بالایی برسید که بتوانید محتوای تأثیرگذار تولید کنید. همانگونه که گری وینرچاک با استفاده از ویدئو توانست برند خانوادگی خود را معروف کند. مدیرعامل شرکت آمازون، جف بزوس در این ارتباط میگوید:
برند برای یک شرکت مانند اعتبار و آبرو برای یک شخص است. شما تنها با درست انجام دادن کارهای سخت میتوانید اعتبار کسب کنید.
۳. روی اعتمادبهنفس خود کار کنید
این توصیه شاید مانند توصیههای معمول و تکراری به نظر برسد؛ اما برای تکرار آن دلیلی داریم و آن این است که این توصیه بسیار مهم است. هر چه قدر اعتمادبهنفس شما بیشتر باشد، به همان اندازه دست به کارهای جدیدی میزنید که در نهایت به توسعه و ارتقای برند شما میانجامد. هر روز روی بیشتر شدن اعتمادبهنفس خود کار کنید و از منطقهی راحت خود بیرون بیایید و ریسک بپذیرید.
۴٫ کمی بیفکری کنید
همه به شما میگویند که بهترین و حرفهایترین حالت خودتان باشید. این توصیهی بدی نیست؛ اما قطعا خستهکننده است. مردم به دنبال روابط انسانی و واقعی هستند. مخاطبان شما بیشتر به دنبال پیوندهای واقعی هستند، نه پیوندهای کاملا حرفهای؛ همه درون خودشان کمی «بیفکر و سربههوا» هستند.
زمانی که نیاز است، حرفهای عمل کنید؛ اما در موقعیتهای مناسب میتوانید شوخطبعی هم بکنید. بسیاری از مردم برای ساختن برند خود سعی دارند خصیصههای شخصیتی خود را پنهان کنند و تنها یک تصویر جدی، مصمم و کاملا حرفهای از خود نشان دهند. خلاف جریان عمل کنید؛ کمی شوخی کنید؛ کمی خوش بگذرانید و به این شکل جلبتوجه کنید.
۵. محتوای خود را هدفمند کنید
اشخاصی که میخواهید در شبکههای اجتماعی شما را دنبال کنند، شناسایی کنید. با استفاده از پستهای به اشتراک گذاشتهشدهی آنها به شخصیتشان پی ببرید؛ سپس محتوایی تولید کنید که با آنها ارتباط برقرار کند. مثلا با به اشتراک گذاشتن پستی به آنها بگویید:
من دیدم که شما به این موضوع علاقه دارید یا این مشکل را دارید، شاید مطلب من برای شما جالب باشد یا به کار شما بیاید.
به این ترتیب میتوانید مشتریهایی خود را خوشحال و آنها را به طرفداران پروپاقرص خود تبدیل کنید.
۶. یک گروه یا انجمن تشکیل دهید
بهجای اینکه به گروهی ملحق شوید، چرا سعی نمیکنید گروهی برای خودتان تأسیس کنید؛ مثلا یک گروه آنلاین که در مورد حیطهی کاری شما فعالیت کند. نیاز نیست کار پیچیدهای انجام دهید؛ بسیاری از گروههای فیسبوک و یا لینکدین توسط اشخاصی ایجاد شدهاند که تنها یک «ایده» داشتند. شما هم یکی از این اشخاص باشید.
۷. حول افراد دیگر محتوا تولید کنید
حول افراد دیگر مطلب تهیه کنید، بهخصوص افراد تأثیرگذار. به این ترتیب میتوانید یک فضای مثبت همکاری بین برند رو به رشد خودتان و برند آنها ایجاد کنید.
۸. از دیگران به خاطر کارها و اظهارات بیمعنی آنها پاسخ بخواهید
نباید در مقابل رفتار و یا سخنهای بیمعنی افراد منفعل باشید؛ میتوانید کمی به جوش بیایید و مشاجره ایجاد کنید. بعضی وقتها لازم است موج ایجاد کنید. در حیطهی فعالیت خود فردی را پیدا کنید که عقیده و یا چشمانداز متفاوتی نسبت به شما دارد. از حالت انفعال بیرون بیایید و خود را با او درگیر کنید. او را در مطالب خود تگ کنید یا در پستهای او کامنت بگذارید و خلاصه بهنوعی کمی همهمه تولید کنید. البته جانب ادب را رعایت کنید، اما تا حدی به او فشار آورید و شور و نشاط ایجاد کنید.
۹. از اهرم قصهگویی استفاده کنید
جلب توجه از طریق داستانگویی، ایدهی جدید نیست؛ اما بهطور شگفتانگیزی، خیلی از افراد این اهرم را به کار نمیبندند. بسیاری از بازاریابان حتی اطلاع ندارند چگونه میتوان محتوای مؤثر تولید کرد. آنها با اینکه برای برقراری ارتباط با مشتریان از روش قصهگویی استفاده میکنند، اما انگار یک جای کار آنها میلنگد.
شما این فرصت را دارید که با گفتن داستانهای شخصی خود یا دیگران، با مخاطبان خود ارتباط صمیمیتری برقرار کنید؛ این را در نظر داشته باشید که خیلی از کارآفرینها این کار را انجام نمیدهند، پس میتوانید نسبت به آنها یک قدم جلو باشید. پاتریک آرمیتاژ، یک مدیر بازاریاب میگوید:
داستان خوب باید یک المان انسانی داشته باشد. بدون برقراری ارتباط شخصی، یک داستان تنها به فهرستی از اطلاعات کم اثر تبدیل میشود.
۱۰. یک محیط AMA ایجاد کنید
میتوانید در وبسایتهایی مانند Reddit و Quora به سؤالات پاسخ دهید. با استفاده از AMA (مخفف عبارت Ask Me Anything) قادر خواهید بود خود را به دیگران معرفی کنید و تخصصهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. اطمینان حاصل کنید پاسخهایتان دقیق و درست باشد. سعی کنید معتبر به نظر برسید و با دادن وجههی تبلیغی به AMA، سطح خود را پایین نیاورید.
توسعه برند صنایع کوچک در استان بوشهر
پایگاه خبری دنیای برند، استاندار بوشهر گفت: آموزشهای مهارتی آموزش توسعه برند و فنی و حرفهای در رشتههای مختلف باید بصورت برند از این استان به سطح ملی معرفی شود.
احمد محمدی زاده پنجشنبه شب در بازدید از نمایشگاه فرصتهای شغلی مهارت محور آموزش فنی و حرفهای بوشهر افزود: باید در همه حوزهها و بر اساس نیاز منطقه آموزشهای فنی و حرفه ای در استان بوشهر توسعه یابد.
وی با بیان اینکه باید به توسعه نگاه همه جانبه ای داشت اضافه کرد: باید حلقه مفقوده بین مهارت و بازار کار را یافت و با تعامل و تشکیل شورای نخبگان مهارت آموز راههای موفقیت در بازار و تبدیل صنایع کوچک به صنایع بزرگ و تولید برندهای معتبر را پیدا کرد.
محمدی زاده تاکید کرد: ارائه آموزشهای فنی و حرفهای علاوه بر مهارتآموزی و آمادهسازی افراد برای ورود به بازار کار، موجب توسعه اقتصادی، رونق کسب و کار و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار میشود.
استاندار بوشهر با تاکید بر ضرورت حمایت از حرفه های منحصربه فرد که با استعداد و تلاش تولید میشوند، اظهار کرد: مهارتهایی مانند صنایع دستی (فرش، صدف، قالی بافی، گره چینی) که در دنیا بی نظیر است باید به صورت ویژه تقویت شود زیرا این مشاغل و تولیدات هنری آن می تواند به عنوان سفیر فرهنگی استان بوشهر مطرح شود.
محمدی زاده با بیان اینکه مهارت آموزی تجربی، غیر علمی و اصولی در محیط های کسب و کار آسیب زا است، افزود: نقش سازمان فنیوحرفهای با ارائه و برگزاری دوره های آموزشی فشرده و دقیق در بالابردن توانمندی افراد و کیفیت مشاغل در جامعه بسیار موثر است.
آیا برای توسعه برند کارفرمایی سازمان خود فکری کردهاید؟
مشتریها شرکت شما را بیشتر دوست خواهند داشت، زمانی که ابتدا کارمندانتان شرکت شما را دوست بدارند.
وقتی یک جویای کار از کارمندی در شرکتی میپرسد «کار در این شرکت چگونه است؟” نمیخواهد بداند که چه کالا یا خدمتی را تولید میکنند چون به احتمال زیاد این موضوع را از قبل میداند، بلکه میخواهد در مورد مدیریت روزانه کارمندان، ارزشهای شرکت، فرهنگ سازمانی و این قبیل موارد اطلاعات کسب کند.
برند کارفرمایی، نشاندهنده نحوه مدیریت کسب و کار از دید متقاضیان کار و کارمندان است. در واقع آنچه باعث میشود سایر افراد علاقمند به همکاری با یک شرکت باشند، برند کارفرمایی قوی آن شرکت است. سازمانهایی که بتوانند یک برند کارفرمای قدرتمند خلق کنند، به عنوان کارفرمایی شایسته دیده خواهند شد. برند کارفرمایی به ذهنیت افراد درباره شرکت شما شکل داده و هویتتان را در ذهن آنها میسازد. به زبان ساده اعتبار شما است. کارفرمایان باید درک کنند که برای کارجویان علاوه بر حقوق محیط کاری، رفتار مدیریت با کارمندان، رفتار کارمندان باهم و بطور کلی فرهنگ سازمانی نیز مهم است.
خاستگاه مفهوم برند سازی کارفرما کجاست؟
برند کارفرما، یک موضوع چند رشتهای است. خاستگاه این مفهوم دو حوزه بازاریابی و مدیریت منابع انسانی است. از دیدگاه بازاریابی، سازمان ها با بازارها و بازاریابیهای سهگانه روبهرو هستند.
- بازاریابی بیرونی – بر رابطه بین سازمان و مشتریان تمرکز دارد.
- بازاریابی درونی یا داخلی – بر رابطه بین سازمان و کارکنان تمرکز دارد.
- بازار میان کنشی – بر رابطه بین کارکنان و مشتریان تمرکز دارد.
عملکرد کلی سازمان، به چگونگی شکلگیری این سه نوع رابطه بستگی دارد. بسیاری از مدیران معتقدند که بازاریابی آموزش توسعه برند بیرونی بدون شناسایی دیدگاههای مشتریان داخلی به نتیجه مطلوب نمیرسد.
مفهوم بازار داخلی میگوید که کارکنان سازمان نخستین مشتریان آن هستند و مشاغل هم محصولات داخلی هستند. محصولات داخلی (یا همان مشاغل) باید کارکنان را جذب کند، توسعه دهد و برانگیزاند تا بتواند نیازها و خواستههای مشتریان داخلی را در راستای اهداف کلی سازمان تأمین کند.
- در اینجا تعریف بازاریابی داخلی را از نگاه کاتلر ببینیم:
فعالیت به کارگیری، آموزش و برانگیختن کارکنان توانمند به منظور ارایه خدمت مناسب به مشتریان. کارکنان، در مرکز فرایند برندسازی سازمان قرار دارند و رفتار آنان میتواند به تقویت ارزشهای اعلام شده منجر شود یا در صورت ناسازگاری با ارزشها، پیامهای تبلیغ شده را به مخاطره اندازد. بنابراین بسیار اهمیت دارد که رفتار و ارزشهای کارکنان با رفتار و ارزشهای اعلام شده سازمان همسو باشد (برتون و همکاران، 2005).
برند کارفرمایی سازمان چگونه شکل میگیرد؟
این امر چیزی نیست که شما بتوانید مستقیما روی آن تاثیر بگذارید. برخی فعالیتهای شما چه عمدی و چه سهوی روی برند کارفرمایی تاثیر میگذارد. برای مثال وقتی شما در شرکت خود محیطی زیبا طراحی کردهاید و کارمندانتان با یک تصویر محل کار خود را در شبکههای اجتماعی معرفی کنند، این عمل بر تقویت برند کارفرمایی تاثیر مثبت میگذارد.
یا فرض کنید فردی برای انجام کاری به شرکت شما آمده و متوجه برخورد زننده شما با یکی از کارمندانتان میشود. احتمال اینکه این فرد این اتفاق را بعد از خروج از شرکت برای افرادی تعریف کند بسیار زیاد است. این مساله به طور غیر عمد باعث تخریب برند کارفرمایی شما میشود. برای ملموستر شدن موضوع میتوان گفت که این مفهوم، بسیار شبیه به مفهوم بازاریابی دهان به دهان است.
چرا برند کارفرمایی طی سالهای اخیر در ادبیات بازاریابی به صورت گسترده مورد استفاده قرار میگیرد؟
اغلب افراد قبل از ارسال رزومه برای یک شرکت، در مورد کارفرما یا مدیر آن پرسوجو میکنند. یا رویای استخدام در سازمانهایی را دارند که مدیران آنها مشهور به شایستگی و توانمندی باشند. شرکتهایی که تجربه کاری فوقالعادهای برای کارمندان خود به وجود میآورند، همیشه بیشترین متقاضی برای استخدام را داشته و در مقابل، شرکتهایی که اعتبار و برند خوبی در میان کارکنان خود ندارند؛ برای کارجویان جذاب نیستند.
برند کارفرمایی چیست و چه تفاوتی با برند تجاری دارد؟
برند هر شرکتی درباره شهرت کلی کسبوکار تصویرسازی میکند و بیش از هر کس برای مشتریان بالقوه و بالفعل کاربرد دارد. اما برند کارفرمایی به شهرت یک شرکت در نحوه برخورد با منابع انسانیاش مربوط میشود.
البته در ساختن تصویر برند یک شرکت این 2 مفهوم را نمیتوان با مرزبندیهای مشخص از هم جدا کرد. چرا که وقتی برند تجاری یک شرکت مشهور باشد، برند کارفرمایی آن نیز در میان کارجویان محبوب میشود. همینطور اگر برند مجموعه خدشهدار شود با وجود رسانههای فعال امروزی چنین موضوعی بر برند کارفرماییاش نیز اثر سوء میگذارد.
همانطور که یک شرکت تجاری، سالها در راستای ایجاد یک برند قوی برای کالاها و خدماتش تلاش میکند، برند کارفرمایی نیز به معنای تدوین استراتژی و بهکارگیری آن در راستای ایجاد آگاهی از سبک رهبری، ارزشها و فرهنگ سازمانی شرکت است. ایجاد یک شأن کارفرمایی مطلوب، جایگاه مناسبی در بازار کار برای شرکت شما ایجاد میکند. هر چقدر این برند، تصویر بهتری از شرکتتان ترسیم کند، شانستان در جذب استعدادهای برتر نیز افزایش مییابد. که این امر با احساس رضایت کارکنان فعلی نیز همراه خواهد بود.
شرکتها چگونه میتوانند افراد مستعد و توانمند را کشف کرده و پرورش دهند؟
در سال ۲۰۱۵ نظرسنجیهای مختلفی انجام شد که نشان میداد حدود ۳۶ درصد از کارفرمایان استعدادهای مورد نیاز شرکت خود را نتوانستهاند جذب کنند. این رقم نسبت به سال ۲۰۰۷ به بعد افزایش چشمگیری داشته است. امروزه فرآیند جذب از حالت مرسوم خود فاصله گرفته و حالت نوآورانهتری پیدا کرده است. فرآیند استخدام دیگر به آگهی تبلیغاتی و رزومه افراد بسنده نمیکند و افراد مستعد نیز نگاهشان به برند کارفرمایی گره خورده است نه فقط میزان حقوق.
بنابراین برای پاسخ به این سوال میتوان گفت که تنها اگر اصل تقویت برندسازی کارفرمایی محور تمرکز رهبران و مدیران باشد، میتوانند ازین چالش به سلامت عبور کنند.
برند کارفرما چگونه تبدیل به یک رویکرد استراتژیک در مقوله جذب و نگهداری استعدادها شد؟
به عنوان کارفرما، در گذشته کارفرمایان کمتر به فکر برندسازی کارفرمایی بودند، اما در سالهای اخیر متوجه شدند که هر اندازه وجهه خوبی در بازار کار داشته باشند، به نفع خود و کسبوکارشان است. این موضوع، بحث جدیدی برای اکثر صاحبان کسبوکار بوده و آشنایی کمی با آن دارند.
امروزه تقریبا همه سازمانها با چالش منابع انسانی روبرو هستند. از سالهای میانی آموزش توسعه برند دهه 1980 سازمانها در واکنش به رقابت جهانی، سیاستهای سنتی که شامل مسائل امنیت شغلی، سابقه خدمت، دادن پاداش و جایزه و… بود را به قصد کاهش هزینهها کنار گذاشتند. کارکنان نیز در اعتراض به تغییرات به وجود آمده شروع به تغییر رویه دادند.
از وقتی شرکتهای بزرگ برخی از واحدهای تولیدی را تعطیل کردند، یا به کشورهایی که هزینه کمتری داشتند منتقل کردند، کارکنان موقت را با کارکنان دائمی جایگزین کردند و…، میزان وفاداری کارکنان به سازمانها نیز به شدت کاهش یافت چرا که وقتی کارکنان متوجه شدند کارفرمایان هیچ تعهدی به آنها ندارند، احساس تعهد آنها هم نسبت به سازمان کاهش پیدا کرد(رابینز،1385).
هم چنین ترک شغل در مورد شرکت هایی که مدیران جوان آن ها را اداره می کنند، 60% بیشتر از شرکت های باسابقه تر است. از کاهش وفاداری در سازمان ها با تعبیر « امواج کوبنده سونامی ناشی از خروج کارمندان » یاد می شود (تانسلی،2006). از آنجا که در چنین اوضاعی افراد مستعد، انتخاب های شغلی بیشتری پیش رو دارند، مساله ی جذب این افراد به سازمان خود برای کارفرمایان به یک مساله حیاتی تبدیل شده است.
چالش های موجود در جذب استعدادها، به خصوص آنهایی که در زمینههای مهندسی نرم افزار، نمایندگان فروش، فعالان عرصهی بهداشت و درمان و مدیران عالی که از مهارت و دانش فراوانی برخوردارند، باعث افزایش آموزش توسعه برند اهمیت موضوع برند کارفرمایی شده است.
مسئول ترسیم برند کارفرمایی کدام بخش از سازمان است؟
برند کارفرمایی توسط بخش خاصی پدید نمیآید، بلکه فرهنگ سازمانی و نگاه کلی جاری در یک شرکت است که به شکلگیری این مفهوم کمک میکند. بنابراین بنیانگذاران، مالکان، سهامداران، آموزش توسعه برند مدیران ردهبالا، میانی و اجرایی، کلیه عوامل فعال در بخشهای منابع انسانی و بازاریابی بههمراه استراتژیستهای شرکت، هر یک نقشی در چگونگی شهرت آن مجموعه در میان کارکنان فعلی و احتمالی را بازی می کنند.
برند کارفرمایی چگونه بر توسعه کسبوکار تاثیر می گذارد؟
درحالیکه تلاش برای جذب استعدادها برای برخی شرکتها کماکان یک چالش بزرگ محسوب میشود، شرکتهایی وجود دارند که با درخواستهای بسیار زیادی از سوی استعدادهای برتر روبرو هستند.
اعتبار برند کارفرمایی، به شرکتها برای جذب نیروی انسانی توانمند کمک می کند. بررسیها نشان میدهد که امروزه ۸۶٪ از کارمندان میلی به کار کردن در شرکتهایی که اعتبار خوبی در میان کارمندان سابق خود و باقی افراد ندارند، نشان نمیدهند.
اگر شرکتهای توانمند که تجربههای کاری ارزشمندی را خلق میکنند، در میان کارجویان نام آشنا نباشند، طبیعی است که متخصصین تمایلی برای مشغول شدن در آنها نداشته باشند. میان برند کارفرمایی کسبوکارتان و تمایل به همکاری از سوی متخصصین جهت کار در شرکت، رابطهای مستقیم وجود دارد.
مثالهایی از کارکرد برند کارفرمایی برای سازمان
سازمانها با برندهای معتبر مثل دیجیکالا یا اسنپ آموزش توسعه برند را در نظر بگیرید. اکثر فارغالتحصیلان رشتههای فناوری اطلاعات رویای ورود به این شرکتها را دارند. این موضوع پیدا کردن افراد مستعد را برای این سازمانها نیز آسانتر میکند چرا که خود این استعدادها نیز خواهان کار کردن برای این سازمان ها هستند. اما فارغ التحصیلان بسیاری رشتهها امکان شناخت سازمانهای قوی مربوط به حوزه تحصیلی یا مهارتی خود را ندارند. اینجاست که خلق برند کارفرمایی اهمیت مییابد. برند کارفرمایی، تصویری است که با آوردن نام مجموعه شما در ذهن کارجویان، فعالان بازار کار و حتی سایر کارفرمایان تداعی میشود. برند محبوب، نشاندهنده این است که آن سازمان محیطی مناسب برای کار کردن در بین کارجوها دارد.
یا گوگل، یک شرکت جهانی با شهرت و اعتبار وصفناپذیر است که نیازی به معرفی ندارد. این شرکت، با سیل تقاضای استعدادهای کاری مواجه است و از این میان، فقط 1% از بهترین آنها را گلچین میکند. همه کارکنان گوگل، افرادی باهوش، مبتکر و مشارکتی هستند و مهمتر اینکه، به شرکتی که در آن مشغول به کار هستند، افتخار میکنند. این شرکت میتواند الگوی بینظیری برای بهبود پرستیژ کارفرمایی باشد.
سخن آخر
برندسازی کارفرمایی عبارت است از ساختن یک شرکت فوق العاده و نشان دادن این موضوع به بازار کار. چگونگی ساخت این محیط بسته به نوع کسبوکار و ویژگیهای مختلف کارکنان، متفاوت خواهد بود. اول باید یک شرکت خوب بسازید و بعد به بقیه بگویید که شرکت خوبی هستید. هر فردی که با شرکتتان ارتباط دارد، میتواند به سهم خودش، تأثیر قابلتوجهی روی کیفیت برند کارفرمایی شما داشته باشد. بنابراین کارکنان پارهوقت و دورکار و همچنین فریلنسرها را نیز از یاد نبرید. به خاطر داشته باشید که اگر شما برند خود را تعریف نکنید، دیگران این کار را برای شما و بر خلاف میلتان انجام خواهند داد. با توسعه روزافزون شبکههای اجتماعی چه بخواهید و چه نخواهید برند کارفرمایی شما در معرض دید همگان قرار دارد.
دیدگاه شما