آموزش تحلیل تکنیکال در سرمایه گذاری بازارهای مالی - مقدماتی
آموزش تحلیل تکنیکال در سرمایه گذاری بازارهای مالی - مقدماتی
روش تحلیل تکنیکال که به مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمت ها است، کارایی خود را به اثبات رسانده است. فراگیری تحلیل تکنیکال نیازمند روشی مدون و منطقی برای اطمینان از درک صحیح مسائل مطرح در این آموزش است. هدف از این فرادرس، آموزش اصول تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از موثرترین روش های تحلیلی در بازارها به صورت ساده و کارآمد است. فراگیری اصول مطرح شده در این آموزش می تواند راه گشای درک بهتر شرایط موجود و در نتیجه پیش بینی دقیق تر آینده بازار و کسب سود معقول و کم خطرتر از بازار خواهد شد.
آموزش تحلیل تکنیکال در سرمایه گذاری بازارهای مالی - مقدماتی
مهدی صالحی فرهادپور
کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار (MBA) – استراتژی
ایشان از سال ۲۰۰۹ میلادی به عنوان معاملهگر و مدیر سرمایهگذاری در بازارهای جهانی ارز، طلا و نفت به فعالیت میپردازند و به حوزه ترجمه متون، کتابهای مالی و سرمایهگذاری به زبان فارسی نیز وارد شدهاند و از جمله آثار ایشان میتوان به کتاب غلبه بر بازار که توسط انتشارات سازمان بورس به چاپ رسیده است و نیز مقالات علمی چاپ شده در ژورنالهای علمی، اشاره نمود.
توضیحات تکمیلی
رقابت در کسب سود در بازارهای جذاب مالی و سرمایه گذاری نیازمند مسلح شدن به ابزارهایی برای حفاظت و رشد سرمایه فرد است. بدون استفاده از ابزارهای علمی و عملی تحلیل و بررسی در بازارهای مالی، ریسک از دست دادن سرمایه به خصوص با توجه به نوسانات بزرگ بازارها، بسیار زیاد است و ورود به این مقوله را بدون تسلط به ابزارهای مناسب تحلیلی بیشتر شبیه انجام بازی قمار می کند و در واقع سرمایه گذاری محسوب نمی شود.
در این بین روش تحلیل تکنیکال که به مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمت ها است، کارایی خود را به اثبات رسانده است. فراگیری تحلیل تکنیکال نیازمند روشی مدون و منطقی برای اطمینان از درک صحیح مسائل مطرح در این آموزش است.
هدف از این فرادرس، آموزش اصول تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از موثرترین روش های تحلیلی در بازارها به صورت ساده و کارآمد است. فراگیری اصول مطرح شده در این آموزش می تواند راه گشای درک بهتر شرایط موجود و در نتیجه پیش بینی دقیق تر آینده بازار و کسب سود معقول و کم خطرتر از بازار خواهد شد.
آشنایی با انواع تحلیل در بازارهای مالی | تکنیکال و فاندامنتال و سنتیمنتال
تا اینجا چیزهای زیادی یاد گرفتید. اما شاید خسته شده باشید.
همه میدانیم که این نکات بسیار مهم هستند ، اما شاید با خود می گویید …
حوصله ام سر رفت!
بگویید
من
چگونه
می توانم
پول
دربیاورم.
خوب، خبر خوش اینکه با دوستان خود خداحافظی کنید
زیرا سفر شما به عنوان یک تریدر فارکس می خواهد آغاز شود
یادتان باشد که این آخرین فرصت شما برای بازگشت است…
می توانید یک قرص پاک کننده حافظه بخورید، همه چیز را فراموش کنید و ما شما را به همان جایی که قبلاً بودید برمی گردانیم.
میتوانید قرص قرمز را بخورید و به زندگی معمولی خود برگردید. از 7 صبح تا 2 عصر به اداره بروید و یا از 9 صبح تا 10 شب در مغازه خود کار کنید.
و می توانید قرص سبز را که کاملاً با عصاره دلار پر شده است ، بخورید و یاد بگیرید که چگونه می توانید در فعال ترین بازار جهان، صرفاً با کمی استفاده از هوش، برای خود کسب درآمد کنید.
فقط به یاد داشته باشید ، یادگیری را هرگز متوقف نکنید.
حتی پس از فارغ التحصیلی از مدرسه فارکس سایت ما ، باید دائماً تا آنجا که می توانید بدنبال یادگیری و علم باشید ، تا بتوانید به یک استاد واقعی بازار فارکس تبدیل شوید!
تعهد می دهید؟
حالا قرص سبز رنگ را بالا اندازید ، یک لیوان شیر شکلات خوشمزه هم بعد از آن بزنید و جعبه ناهار خود را بردارید … کلاس درس آغاز شده است!
سه تحلیل روش تحلیل اساسی بازار
برای شروع، بگذارید به سه روش تحلیل کردن و ایده پیدا کردن برای دادوستد در بازار نگاه کنیم. سه روش پایهای تحلیل بازار وجود دارد:
- تحلیل تکنیکال
- تحلیل بنیادی
- تحلیل احساسی (یا ذهنی)
همواره بر سر این موضوع که کدام تحلیل بهتر است، بحث بوده است، اما اگر بخواهیم حقیقت را به شما بگویم، لازم است هر سه تای آنها را بشناسید.
مانند صندلیای که روی سه پایه ایستاده است،
اگر یکی تحلیل در بازارهای مالی تحلیل در بازارهای مالی از پایهها ضعیف باشد، صندلی خواهد شکست و شما با صورت به زمین خواهید خورد.
صبر کنید. از آنجا که قرار است 3 پایه نمایانگر چگونگی تحلیل و آنالیز بازار توسط یک معامله گر باشد ، یک مغز اینجا کم است.
باز هم صبر کنید! 3 پایه به مغز بیشتری نیاز دارد!
از نظر تکنیکال باید سه مغز وجود داشته باشد … تا نشانگر سه نوع مختلف از تحلیل باشد …
وقتی به بازار فکر می کنید باید سه “مغز” داشته باشید.
اگر تحلیل شما در مورد هر یک از این سه نوع تحلیل ضعیف باشد و یا آن را نادیده بگیرید ، احتمال زیادی وجود دارد که سه پایه شما بشکند و معامله شما به ضرر ختم شود!
تحلیل چیست و تحلیلگر کیست ؟ | انواع تحلیل در بازارهای مالی
همانطور که میدانید، ورود به هر زمینه و حرفهای نیاز به دانش دارد که تحلیل در بازارهای مالی بازار بورس نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی متاسفانه به علت دسترسی آسان به بازار بورس و سهام، کاربران این امر مهم را نادیده میگیرند. عموما کاربران تازه وارد در بازار بورس، بر اساس فاکتور شانس عمل میکنند.
شما جهت داشتن یک سرمایه گذاری و معامله موفق باید با علم تحلیل در بورس آشنا باشید. چرا که، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که تمامی فرآیند سرمایه تحلیل در بازارهای مالی گذاری، خرید و فروش سهام خود را با آگاهی کامل انجام دهید و بازده بالایی در بازار بورس داشته باشید. در واقع، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که با حداقل سرمایه، حداکثر سود را ببرید.
منظور از تحلیل و تحلیلگر چیست؟
برای درک بهتر موضوع باید ابتدا با مفهوم تحلیل آشنا شوید:
تحلیل به بررسی یک موضوع واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع را تحلیل میگویند.
تحلیلگر فردی است متخصص، که با بررسی کامل و عمیق، سعی در پیدا کردن چگونگی روند بازار و پیشبینی آن دارد. این در حالی است که، معاملهگر رفتاری کاملا متفاوت را نشان میدهد. نکته اساسی در اینجاست که، تحلیلگر و معاملهگر دو نقش کلیدی اما کاملا متفاوت را در بازار بورس دارند. در واقع، تحلیلگر و معاملهگر مکمل یکدیگر هستند و به هیچ وجه جایگزین یکدیگر نمیشوند.
معاملهگر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق میکند و تنها به فکر سود و زیان در بازار میباشد. معاملهگران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله میکنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار میدهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا میباشند. تحلیلگران معتقدند پیشبینیهایشان احتمالی است و بهتر است هر معاملهگری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع تحلیل در بورس
حتما تا کنون برای شما هم این سوال پیش آمده که بین صدها سهم موجود در بازار سهام، بهتر است کجا سرمایهگذاری کنید؟ معاملهگران بازار بورس، همواره با این مسئله روبهرو هستند.
شناخت انواع تحلیل در بورس روشی است که معاملهگران را در تصمیمگیری درست یاری میدهد. به طور کلی، تحلیل در بازار بورس ایران به دو بخش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال (فنی) تقسیم میشود که، هر کدام پیروان به خصوص خود را دارند. به کارگیری درست و اصولی این دو روش ریسک سرمایهگذاری را تا حد ممکن کاهش داده و اطمینان خاطر برای معاملهگران بازار بورس به ارمغان میآورد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در این روش، با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و دادههای مالی و تمامی عواملی که بر ارزش یک سهام تاثیر دارند، ارزش ذاتی و حقیقی سهام مورد نظر تخمین زده میشود. در واقع، تحلیل بنیادی روشی برای به دست آوردن ارزش واقعی سهام و اوراق بهاداری است که در بازار بورس به درستی ارزشگذاری نشده است. همانطور که میدانید، ارزش ذاتی و ارزش بازاری دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ارزش بازاری ارزشی است که، سهام را با آن خرید و فروش میکنند اما ارزش ذاتی، ارزشی است که با توجه به قابلیتهای سهام ارزشگذاری میشود. به طور مثال؛ چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن کمتر باشد آن سهام در موقعیت فروش است و چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن بیشتر باشد آن سهام ارزش خرید و سرمایهگذاری دارد. به طور کلی، در شیوه تحلیل بنیادی دو نوع رویکرد وجود دارد:
- رویکرد بالا به پایین؛ در این رویکرد تحلیلگر، تحلیل خود را از سطح بالایی همچون شاخصهای اقتصاد جهانی آغاز میکند. در واقع، نقطه آغازین در این نوع از رویکرد، اقتصاد جهانی و نقطه پایانی آن، تحلیل سهام شرکت مورد نظر میباشد. رویکرد بالا به پایین برای افراد حرفهای مناسبتر است.
- رویکرد پایین به بالا؛ در این نوع رویکرد تحلیلگر، سهام شرکت مورد نظر خود را مبدا تحلیل خود قرار میدهد. در واقع، نقطه آغازین این رویکرد، تحلیل شرکت و نقطه پایانی آن اقتصاد جهانی میباشد. رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی مناسبتر است.
ممکن است در نظر شما این روش بسیار زمانبر باشد، اما این روش به شما کمک میکند تا به واقع بینانهترین شکل ممکن اقدام به سرمایهگذاریهای بلند مدت کنید. تحلیل بنیادی همچنین، این امکان را به شما میدهد که با شناسایی حرکت بعدی سهام مورد نظرتان در بازار بورس، تا حد ممکن جلوی ضرر و زیان را گرفته و امکان سودآوری را افزایش دهد.
* برای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال در بورس
تحلیل تکنیکال یکی از رایجترین روشهای تحلیل در بورس است. در روش تحلیل تکنیکال یا فنی، با توجه به بررسی و تجزیه و تحلیل تاریخچه نمودار قیمتها، ارزش احتمالی یک دارایی در آینده را پیشبینی میکنند. این روش در تمامی بازارهایی که با اصل عرضه و تقاضا فعالیت دارند (طلا، دلار، مسکن، ارز دیجیتال و …) کاربرد دارد. فرضیه ساختاری این روش این است که، فعالیتهای معاملاتی گذشته به صورت مستقیم بر روند آینده بازار تاثیر دارند. به بیان سادهتر، تاریخ تکرار شونده است. در این روش، تمام تمرکز بر روی قیمتها است. تحلیلگران در این نوع تحلیل معتقدند که روند قیمتها در بازار تصادفی نیست. به همین منظور، با مطالعه جدولهای نمودار، تاریخچه سهام مورد نظر و روند شناسایی الگوها، سعی در پیشبینی قیمت سهام در آینده دارند. لازم به ذکر است که، تحلیل تکنیکال بر پایه قانون احتمالات پیش میرود و نمیتوان گفت پیشبینیهای این روش به طور صد در صد به واقعیت بدل میشوند. در واقع، ما با توجه به قانون احتمالات خود را آماده میکنیم تا بهترین تصمیم در مقابل حرکت سهام در بازار بورس را بگیریم. در تصویر زیر، نمونهای از یک تحلیل تکنیکال را مشاهده نمایید.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل استوار شده است:
- قیمت همه چیز است و همه چیز در قیمتها تعریف میشود. تحلیلگران روش تکنیکال، اساس کار خود را قیمت قرار میدهند و معتقدند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمتها موجود است.
- تحلیلگران معتقدند که قیمتها طبق یک روند مشخص حرکت میکنند و حرکت آنها تصادفی نیست. پس با مطالعه گذشته یک سهام، سعی در پی بردن به چگونگی روند الگوی رفتاری آن سهم در بازار را دارند. بیشتر استراتژیهای معاملاتی در روش تکنیکال با تکیه بر این اساس است.
- تاریخ تکرار میشود. این تکرار ناشی از عوامل روانشناختی همچون ترس و هیجانات است. این عوامل روانشناختی پیشبینی قیمتها را برای تحلیلگر آسانتر میکند. تحلیلگر برای درک بهتر روند بازار، از الگوهای نمودار قیمت برای تجزیه و تحلیل روند بازار استفاده میکند.
تاریخچه علم تکنیکال
بد نیست بدانید که این روش دارای قدمت زیادی است و پیشینه آن به صدها سال پیش بر میگردد. علم تحلیل تکنیکال اولین بار توسط تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 پدید آمد. گفته میشود این فرد بنیانگذار تحلیل تکنیکال بر اساس نمودار شمعی است. بعدها این روش در قرن 19 در آمریکا به شهرت زیادی دست یافت. چارلز هنری داو کسی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر علم تحلیل تکنیکال نوین میشناسند. متاسفانه هیچ کتابی از چارلز هنری داو در زمینه علم تکنیکال منتشر نشده است. اما، او بود که علم تحلیل تکنیکال تحلیل در بازارهای مالی را به بازارهای سرمایه معرفی کرد.
* برای آموزش تحلیل تکنیکال کلیک کنید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
سوال همیشگی کاربران این است که؛ تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی؟
این سوال تاریخی هرگز پاسخ دقیقی نداشته است. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، این دو روش ساختار، مزایا و معایب کاملا متفاوتی دارند. اما این روشها هر دو یک هدف را دنبال میکنند که آن هدف تجزیه و تحلیل در بورس است. اما برای تصمیمگیری در این باره ابتدا باید با تمامی خصوصیات این دو روش آشنا شوید. از این رو، با مطالعه پیرامون مزایا و معایب هر دو روش و مقایسه آنها میتوانید بهترین روش تحلیلی متناسب با شرایط سرمایهگذاری خود را داشته باشید.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
در روش تحلیل بنیادی تمام تمرکز بر ارزش ذاتی شرکت است و تحلیلگر با مطالعه جامع پیرامون شرکت (صورتهای مالی، وضعیت فعلی شرکت و عملکرد رقبا و . ) سعی در پیدا کردن تفاوت قیمت فعلی سهام با ارزش واقعی و ذاتی آن را دارد. در صورت پیدا کردن تفاوت قیمت، اقدام به ارزیابی جهت سرمایه گذاری میکند و در صورت سرمایه گذاری منتظر میماند تا شرکت به ارزش ذاتی خود برسد. با این حساب میتوان گفت، روش تحلیل بنیادی جهت سرمایه گذاری هایی با بازده زمانی بلند مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل بنیادی
-
تحلیل در بازارهای مالی
- نبودن هیچگونه تعصب و جهتگیری شخصی
- تحلیل وضعیت اقتصادی یک سهم در بلند مدت
- محاسبه دقیق ارزش یک دارایی
- کمک به افزایش درک جامعه در مورد تجارت با آموزش تحلیل بنیادی
- این شیوه تحلیل برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک به درستی ایفای نقش میکند.
معایب تحلیل بنیادی
- زمانبر بودن این روش با توجه به مطالعه و بررسی زیاد
- مشخص نبودن زمان دقیق رسید سهام به ارزش ذاتی خود
- در این روش، عامل غیر منتظره همچون تغییرات سیاسی یا تغییر قانونگذاریها میتواند بسیار مشکلساز باشد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
در روش تحلیل تکنیکال اوضاع کمی متفاوت است. این روش به علت استفاده از مباحث ریاضی و هندسه، دارای پیچیدگیهای بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی است. در صورتی که، عموما افراد تصور میکنند که این روش آسانتر از روش بنیادی است. در این روش، حرکت قیمتها در بازار و رفتار بازار مورد بررسی قرار میگیرد و مانند روش بنیادی خبری از چشماندازهای بلند مدت نیست. پس میتوان نتیجه گرفت که، این روش برای معاملهگریهایی با بازده زمانی کوتاه مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل تکنیکال
- تشخیص زمان مناسب ورود و خروج به بازار
- اطلاع از حجم عرضه و تقاضا که منجر به شناخت تمایل بازار میشود.
- ارائه اطلاعات بدون تاخیر
- یادگیری آسان؛ به دلیل وجود منابع آموزشی فراوان و همچنین، وجود ابزار و شیوههای گسترده، فراگیری و یادگیری این شیوه آسان است.
- نبودن هیچگونه محدودیت زمانی در تحلیل و معاملهگری
معایب تحلیل تکنیکال
- وجود سیگنالهای ضد و نقیض میتواند موجب سردرگمی شود.
- با توجه به نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادین در این روش، احتمال ریسک در بلند مدت افزایش مییابد.
- امکان تحلیل بدون تعصبات شخصی تحلیلگر
تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی
یکی از مهارتهایی که این روزها زیاد راجع به آن صحبت میشود، مهارت تابلو خوانی است. تابلو خوانی روشی برای تحلیل در بازار بورس نیست؛ ولی میتواند در این زمینه به شما کمک کند. در واقع، به مشاهده اطلاعات سهام شرکتهای بورسی و تجزیه و تحلیل آنها تابلو خوانی گفته میشود. استفاده از مهارت ت ابلو خوانی نیاز به دقت و تجربه دارد. تابلو هر سهم در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است؛ فقط کافی است نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید. تابلوخوانی به سهامداران کمک میکند تا اطلاعاتی مانند میزان خرید و فروش سهام، میزان عرضه و تقاضا، نوسانات سهم، حجم معاملات، خرید و فروش اشخاص حقیقی و حقوقی را به دست بیاورند و در مواقع اضطراری تصمیماتی بگیرند که تا حد امکان از ضرر و زیانشان جلوگیری کند.
نتیجهگیری
موفقیت در بازار بورس هرگز بر اساس شانس نبوده است، پس داشتن دانش علم بورس امر مهمی برای افزایش میزان موفقیت شما در این زمینه است. شناخت روشهای تحلیل در بورس و همچنین، روانشناسی بازار بورس و استفاده از آنها، اصلیترین عواملی است که از شما یک معاملهگر موفق میسازد. اینکه شما از کدام روش برای تحلیل در بازار بورس استفاده میکنید کاملا به نیاز و نوع معاملهگری و سرمایهگذاری شما بستگی دارد. اما توصیه ما به شما این است که، مهارت خود را در هر دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال افزایش داده و تا حد امکان از هر دو روش استفاده کنید؛ چرا که استفاده از هر دو روش قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری به شما میدهد.
به روشی که با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده های مالی یک شرکت به ارزش ذاتی سهام آن شرکت پی میبرد تحلیل بنیادی می گویند.
به روشی که می شود در آن با مطالعه گذشته سهام و بررسی نمودارها، آینده آن سهام را پیش بینی کرد، تحلیل تکنیکال می گویند.
تحلیل چیست ؟ روش های مختلف تحلیل در بازارهای مالی
در مقالات قبل دیدیم که روشهای مختلفی برای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال وجود دارد که هر کدام از آنها ملزومات خاص خود را دارند. از میان روشهای بررسی شده، سرمایهگذاری و معاملهگری روش های تحلیل عمومی هستند که بسیاری از کاربران از آنها برای کسب درآمد استفاده میکنند. پایه و اساس هر دو این روشها تحلیل شرایط بازار است تا با استفاده از آن بتوان مسیر درست سرمایهگذاری و ترید را تشخیص داد.
روشهای مختلفی برای تحلیل بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که در این مقاله به بررسی آنها میپردازیم. مطالعه این بخش کمک میکند تا شما با روشهای مختلف تحلیل بازار آشنا شوید و روش مناسب برای کار خود را پیدا کنید.
تحلیل چیست؟
به طور کلی قبل از اینکه در مورد روش های تحلیل صحبت کنیم؛ باید بدانیم تحلیل چیست! معمولا اگر یک موضوع را مورد بررسی دقیق قرار دهیم و با توجه به فاکتورهای مختلف، به یک نتیجهگیری برای انجام یک عمل برسیم، تحلیل انجام دادهایم. حال این موضوع خاص میتواند دادههای مختلف باشد. تحلیل در بازارهای مالی مربوط به بررسی یک دارایی یا ارز یا هرچیز قابل خرید و فروش دیگری است. حال روش های تحلیل مختلفی وجود دارند و میتوانیم از راههای متفاوتی به یک نتیجهگیری جهت خرید یا فروش برسیم.
روش های تحلیل در بازار ارز دیجیتال
در بازارهای مالی پیش از ورود به معاملات و سرمایهگذاری، کاربران باید شرایط داراییها را تحلیل و ارزیابی کنند. این کار کمک میکند که افراد بتوانند در مسیر درست سرمایهگذاری قدم بردارند. در بازارهای مالی سنتی مثل بورس سه روش اصلی برای تحلیل وجود دارد که این سه روش به تحلیل در بازارهای مالی صورت زیر هستند.
هر سه این روشها برای تحلیل وضعیت بازار ارزهای دیجیتال به عنوان یک کلاس دارایی جدید نیز قابل استفاده هستند اما به دلیل ماهیت شفاف تکنولوژی بلاک چین و قرار گرفتن اطلاعات در اختیار عموم کاربران، نوع دیگری از تحلیل به نام «تحلیل آنچین» ( On-chain Analysis ) در این بازار وجود دارد که از اطلاعات موجود در بلاک چین برای تحلیل وضعیت استفاده میکند. در ادامه به بررسی جزئی هر یک از این روشها میپردازیم.
روش های تحلیل: تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از روشهای تحلیل است که در آن به ارزش ذاتی یک کلاس دارایی توجه میشود. تمام کاری که یک تحلیلگر بنیادی انجام میدهد به دست آوردن ارزش ذاتی دارایی و انجام معامله بر اساس آن است. روش تحلیل بنیادی در بازارهای مالی مختلف متفاوت است.
به عنوان مثال، در تحلیل بنیادی یک سهم در بازار بورس به درآمد، میزان داراییهای نقدی و غیرنقدی، میزان سود، میزان سود انباشته، قیمت مواد اولیه، قیمت نهایی تولید و متغیرهایی از این دست توجه میشود. علاوه بر این هر شرکت بسته به نوع فعالیت متغیرهای مخصوص به خود را دارند که برای تحلیل به آنها توجه میشود.
روش های تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در رمز ارزها متفاوتتر از سایر بازارهای مالی است.؛ زیرا مباحث مطرح شده برای بازارهای مالی تحلیل در بازارهای مالی سنتی جایگاهی در اکثر پروژههای غیرمتمرکز ندارد و بخش کوچکی از انگیزههای حرکت قیمت محسوب میشود. در تحلیل بنیادی رمز ارزها به مسائلی همچون وایت پیپر پروژه، تیم سازنده و سابقه آن، نحوه توزیع توکن، نوع رمز ارز، کاربردهای تعریف شده برای پروژه، کاربرد توکن پروژه، مارکت کپ، عرضه و تقاضای توکن، جامعه طرفدار آن رمزارز، شرکا و سرمایهگذاران توجه میشود. در مقاله بعدی به طور کامل به نحوه بررسی این متغیرها در تحلیل بنیادی رمز ارزها خواهیم پرداخت.
تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایهگذاری و خریدهای بلند مدت به کار میآید. شما اگر با بررسی یک رمزارز به این نتیجه برسید که آینده درخشانی دارد و ارزش ذاتی و قیمت واقعیش چند برابر قیمت فعلی است، میتوانید بر روی آن سرمایهگذاری کنید اما این به معنی رشد قیمتی لحظهای پروژه نیست و این فرآیند ممکن است چند ماه یا چند سال زمان نیاز داشته باشد.
حتی ممکن است بعد از خرید رمز ارز مورد نظر، مدتی سرمایه شما در ضرر باشد؛ اما اگر تحلیل درستی داشته باشید و شرایط بازار نیز مهیا باشد، در بلند مدت میتوانید به اهداف خود برسید. با این وجود داشتن حد ضرر قابل قبول حتی در این نوع معاملهگری هم مهم است
روش های تحلیل: تحلیل تکنیکال
در بخش قبل با یکی از اصلیترین روش های تحلیل یعنی تحلیل بنیادی آشنا شدیم. در این بخش به بررسی تحلیل تکنیکال – یکی دیگر از روش های تحلیل پرکاربرد در بازارهای مالی – میپردازیم. تحلیل تکنیکال دانش بررسی نمودار قیمت یک دارایی مثل سهام، جفت ارز یا رمز ارز است. تحلیل تکنیکال در بازارهای مختلف تفاوت چندانی ندارد و کاربران با دانشی که از تحلیل یک نمودار فارکسی به دست آوردهاند، میتوانند نمودارهای رمزارزی یا حتی سهام را مورد بررسی قرار دهند. نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به شکلهای مختلف رسم میشوند که هرکدام برای روشهای مختلف تحلیل تکنیکال کاربرد دارند.
در بخش روش های تحلیل تکنیکال مربوط به فصل معاملهگری و ترید، به طور کامل این موارد را بررسی میکنیم.
شایعترین و بهترین نوع نمایش قیمت در نمودار، مربوط به نمودار شمعی ژاپنی است. نمودار شمعی از کندلهایی تشکیل شده است که هر کدام از این کندلها دارای دو قسمت بدنه و سایهها هستند. بخش بدنه از وصل کردن قیمت باز شدن یک دارایی در تایم فریم مورد بررسی به قیمت بسته شدن آن ایجاد میشود و سایههای بالا و پایین به ترتیب نشاندهنده بیشترین و کمترین قیمت دارایی در بازه زمانی هستند.
کسانی که دانش تحلیل تکنیکال دارند، با استفاده از همین کندلها و ابزارهایی که در اختیار دارند، میتوانند حرکات بعدی بازار را حدس بزنند. شکل و فرم چند کندل در کنار هم میتواند اطلاعات زیادی به ما بدهد که بر اساس هر سبک، میتوان با آنها معامله کرد.
تحلیل تکنیکال علم بررسی رفتار گذشته بازار و حدس زدن حرکات بعدی با توجه به رفتار گذشته است؛ زیرا در بازارهای مالی، تفکری وجود دارد که میگوید، گذشته همیشه تکرار میشود. در تحلیل تکنیکال هیچ قطعیتی برای هیچ روش معاملاتی وجود ندارد اما در صورت داشتن تحلیل مناسب، میتوان وزن بیشتری به احتمال یک حرکت داد و بر طبق آن معامله کرد.
تحلیل تکنیکال در تمام تایمفریمها قابل استفاده است یعنی حتی اگر شما یک سرمایهگذار بلند مدت هستید، میتوانید با استفاده از نمودار قیمت نقطه ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را به دست آورید. به هر حال تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاهمدتی و ترید استفاده میشود و کاربران میتوانند با استفاده از آن به تحلیل بازار در تایم فریمهای مختلف بپردازند و با معاملهگری کسب درآمد کنند. تحلیل تکنیکال یکی از محبوبترین روش های تحلیل بازارهای مالی است و اکثر فعالان از آن استفاده میکنند. در تحلیل تکنیکال عوامل روانشناختی و رفتاری افراد نیز تاثیرگذار است. در بخش بعدی به بررسی تحلیل سنتیمنتال از روش های تحلیل میپردازیم.
روش های تحلیل: تحلیل سنتیمنتال
اگر از قبل با معاملهگران و تریدرها در ارتباط بودهاید حتما با این استدلال مواجه شدهاید که گفته میشود اگر تحلیل اکثریت تحلیلگران مبنی بر ریزش قیمت بازار است، احتمال افزایش قیمت بسیار بالا است. این استدلال را میتوان به عنوان سادهترین نوع تحلیل سنتیمنت یا احساسات حاکم بر بازار معرفی کرد. عقیده رایج این است که اکثریت همیشه اشتباه میکنند و در بازارهای مالی 95 درصد افراد بازنده هستند.
هدف این نوع تحلیل این است که احساسات و جو کلی حاکم بر فعالین بازار را حدس بزند و با توجه به این اصل بر خلاف آن عمل کند.
بازارسازها و سرمایهگذاران بزرگ برای پر کردن سبدهای خود نیاز دارند که افراد زیادی را متقاعد کنند که فروشنده شوند. به همین دلیل بازار را به نحوی دستکاری میکنند که اکثریت فعالان بازار به این نتیجه برسند که قیمت دارایی نزولی خواهد بود. ایجاد این حس منجر به فروش گستره کاربران خرد و خرید در قیمتهای پایین برای بازیگران اصلی بازار میشود.صد البته تحلیل سنتیمنت به این سادگیها نیست و برای انجام آن، نیاز به یک سری داده و اطلاعات مهم و اغلب گران قیمت است.
یکی از راههای اصلی بررسی سنتیمنت موجود در بازار رصد فعالیت کاربران در شبکههای اجتماعی و بررسی محبوبیت یا عدم محبوبیت یک کلید واژه از طریق آن است. به عنوان مثال، اگر با بررسی دادههای موجود در شبکههای اجتماعی مطرح، متوجه شویم که جمله «خرید در اصلاح» ( Buy the DIP ) توسط فعالان بازار زیاد استفاده میشود، میتوان حدس زد که هنوز ترس زیادی بر بازار حاکم نیست و هم چنان احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
اما اگر طبق این داده استفاده از این عبارت به نزدیکی صفر برسد، نشان از ناامیدی مطلق و فروشنده شدن اکثر بازار است، اینجا بازارسازان از این حجم زیاد فروش استفاده کرده و خریدهای خود را شروع میکنند و همین مساله به مرور باعث افزایش قیمت دارایی میشود.
برای تحلیل سنتیمنتال اندیکاتورهای مختلفی نیز طراحی شده است. یکی از اندیکاتورهای تحلیل سنتیمنتال معروف مربوط به «شاخص ترس و طمع» ( Fear & Greed Index ) بیت کوین است. این شاخص با استفاده از تغییرات قیمتی بیت کوین و فعالیتهای کاربران در شبکههای اجتماعی طراحی شده است و بین صفر تا صد متغیر است. نزدیکی به صفر نشاندهنده ترس شدید در بازار و نزدیکی به عدد صد نشاندهنده طمع بالای کاربران است. معمولا وقتی این شاخص در محدوده ترس شدید قرار دارد محدوده مناسب برای خرید به وجود میآید.
روش های تحلیل: تحلیل آنچین
در بخش قبل فهمیدیم که تحلیل سنتیمنتال از انواع روش های تحلیل چیست. یکی دیگر از روش های تحلیل آنچین به معنای تحلیل درون زنجیرهای است. یکی از مزیتهای فناوری بلاکچین نسبت به سایر روشهای ذخیرهسازی اطلاعات، شفافیت فوقالعاده آن است. هر اتفاقی که در بلاکچینهای عمومی رخ بدهد، برای عموم کاربران قابل مشاهده است. تجزیه و تحلیل این اطلاعات، پایه و اساس شکلگیری تحلیل آنچین در بازار رمز ارزها است. در این روش تحلیلی، کاربران فعال در بلاک چین و تراکنشهای انجام شده توسط آنها را میتوان بر اساس متغیرهای مختلف دستهبندی کرد و از آنها اطلاعات مفیدی برای تحلیل رفتار افراد مختلف و شرایط بازار به دست آورد.
شفافیت اطلاعات در بازار ارزهای دیجیتال باعث میشود که بسیاری از فعالان بزرگ بازار برای دستکاری اطلاعات دست به اقدامات مختلف بزنند تا از طریق ایجاد دادههای تقلبی، تحلیلگران آنچین را گول بزنند. بنابراین، تحلیلگر آنچین در تحلیل خود همواره باید به این نکته توجه داشته باشد و تجربه و دانش لازم برای تشخیص دادههای واقعی از دادههای تقلبی را کسب کند. امروزه اندیکاتورهای زیادی در تحلیل تکنیکال از انواع روش های تحلیل برای بررسی فعالیت کاربران طراحی شده تحلیل در بازارهای مالی است.
این اندیکاتورها معمولا بر پایه تراکنشهای انجام شده، تغییرات قیمت، میزان کاربران و نحوه فعالیت سرمایهگذاران بلند مدتی و کوتاه مدتی طراحی شدهاند و تفسیر و استفاده از آنها برای کاربران مختلف با یکدیگر متفاوت است.
تحلیل آنچین بسیار نوپا است و هنوز استراتژیهای عمومی تست شده مشخصی که بتوان بر اساس آنها به معاملهگری پرداخت وجود ندارد و سرمایهگذاران از این اطلاعات بیشتر برای تاییدیه گرفتن استفاده میکنند. به احتمال زیاد در سالهای آینده این نوع تحلیل نیز جایگاه خود را در میان انواع روشهای تحلیلگری بازار ارزهای دیجیتال پیدا خواهد کرد. یکی از منابع تحلیل آنچین وبسایت گلسنود است.
جمع بندی روش های تحلیل
در این مقاله به بررسی اجمالی انواع روش های تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال و ویژگیهای آنها پرداختیم. آشنایی با این روش های تحلیل و کسب مهارت در آنها میتواند در سرمایهگذاری و معاملهگری به شما کمک کند. در مقاله بعدی به طور کامل تحلیل بنیادی در بازار رمز ارزها را آموزش میدهیم. این تحلیل علاوه بر سرمایهگذاری، در روشهای دیگر کسب درآمد مثل عرضه اولیه ارز دیجیتال، استیکینگ و استخراج ارز دیجیتال نیز کاربردی است.
حال سوال این است که کدام یک از روش های تحلیل بهتر است؟
به هیچ وجه نمیتوان مقایسهای میان روش های تحلیل انجام داد. هرکدام از آنها برای دستهای افراد مناسب است و باید با توجه به روحیات خودتان یکی از این روش های تحلیل را برای بررسی بازار استفاده کنید؛ اما ذکر این نکته ضروری است که بدون تحلیل و بررسی همه جانبه بازار نمیتوان به سرمایهگذاری یا معامله موفق رسید.
تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟
معامله در بازارهای مالی شما را وادار به تحلیل میکند، شما نمیتوانید اقدام به معامله کنید بدون آن که درک و فهمی از آن داشته باشید، درواقع تحلیل همین درک، فهم و مهم تر از این دو تفسیر شما از داده هاست که منجر به اقدامات شما می شود.
اما وقتی از تحلیل صحبت میکنیم دقیقا منظور ما چیست؟ ما در تحلیل فرآیندهای پیچیده را درک، ارزیابی و مجددا خلق میکنیم، این خلق در پیش بینی مسیر آینده معنی پیدا میکند.
درواقع هر تحلیل سه بخش اصلی دارد:
۱- تجزیه و تحلیل
۲- پیش بینی
۳- اجرا
چرا تحلیل می کنیم؟
هدف از تحلیل چیزی فراتر از صرفا فهم و افزایش دانستههای ما درباره ی یک موضوع است، ما تحلیل میکنیم تا مبتنی بر نتایج آن تصمیم بگیریم، درواقع به دیوار تحلیل تکیه کنیم، هرچقدر درون و اجزای این تحلیل دقیق تر بررسی شده باشند، دیوار محکم تری برای خود ساخته ایم. لذا هدف از تحلیل کاملا کاربردی است و همین اهمیت تحلیل را روشن میکند.
فرض کنید شما را تحلیل در بازارهای مالی به صورت حضوری به کارخانه فولاد مبارکه اصفهان میبریم، این شرکت را به عنوان یک فرصت جهت سرمایه گذاری به شما معرفی میکنیم، فرض کنید فولاد مبارکه اصفهان برای اجراسازی یک فاز جدید تولیدی به مبلغی سرمایه لازم دارد و تصمیم به فروش بخشی از سهام خود دارد، چه میکنید؟
- چشم خود را میبندید و پولی را که تمام سرمایه شماست وارد این شرکت میکنید؟
- گزارشات قبلی شرکت را میخوانید بدون این که بدانید فاز جدید تولیدی دقیقا چه فعالیتی دارد؟
- از کسی میخواهید توضیحاتی به شما بدهد؟
اهمیت این که اشاره شد فرض کنید تمام سرمایه زندگیتان را میخواهید وارد این شرکت کنید به خودی خود روشن است، این دقیقا اهمیت و جایگاهی است که تحلیل دارد و بسیاری از تحلیل گران آن را تا سطوحی که به صورت موردی از شما پرسیدیم پایین میآوردند، لذا دقت کنید اگر محتوایی را به عنوان تحلیل روبروی شما گذاشتند، لزوما آن تحلیلی نیست که بشود به آن تکیه کرد و تصمیم گیری کرد، شاید صرفا خواندن گزارشات است، شاید شنیده است و… .
در تحلیل آن چنان باید در دل موضوع بروید که گویی شما خود مدیر آن کارخانه اید، از تمام فرآیندهای آن خبر دارید و مهم تر از همه، میتوانید آینده شرکت را ترسیم کنید.
فراموش نکنید در بازارهای مالی ما دنبال این سوال مهم هستیم: درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گذشته ها گذشته است، هرچقدر هم مهم باشد، هیچ پاسخی جایگزین ترسیم چشم انداز آینده نمیشود و تنها پاسخ به این سوال راهگشا خواهد بود.
مثالی که در اینجا زده شد جهت شفاف کردن اهمیت تحلیل بوده و ممکن است شما هیچ وقت در چنین موقعیتی قرار نگیرید، اما وقتی اقدام به خرید سهام شرکت ها میکنید نیز گویی دقیقا در همین موقعیت هستید.
بازارهای مالی محل فعالیت تعداد زیادی از فعالان است و این تفاوت در رویکردهای معاملاتی به خودی خود پویایی این بازار را به همراه دارد، هوشمندانه تر از اینکه ببینید سایرین چه میکنند، این است که بدانید خودتان روی چه شرکتی سرمایه گذاری کرده اید و شناخت خود را آنقدر از آن بالا ببرید که بتوانید محتمل ترین آینده از شرکت را ترسیم کنید.
این مرحله ای است که آن را خلق کردن میدانیم و این سطح از اتکا به شما قدرت تصمیم گیری میدهد و تحلیل یعنی رسیدن به این مرحله، نه ماندن در مرحله خواندن گزارشات و شنیده ها و… .
تحلیلگر کیست؟
نکته ای که در همینجا به آن اشاره خواهیم داشت آن است که در توضیحات ما هم به تحلیلگر و هم به معامله گر اشاره داشتیم، آیا این دو یک مفهوم اند و تفاوتی ندارند؟ به طور قطعی جواب خیر است. پاسخ دقیق تری برای آن که تحلیلگر چیست در این خواهد بود که تفاوت تحلیلگر و معامله گر روشن شود، بسیاری از افراد تحلیلگران خوبی هستند ولی معامله گران ضعیفی اند و بالعکس، بسیاری از افراد معامله گران خوبی اند ولی تحلیلگران حاذقی نیستند، گرچه به عقیده نگارنده حالت دوم کمتر است چراکه کسی که معامله گر خوبی است، توانایی درک و تجزیه و تحلیل امور را نیز دارد. نکته مهم متفاوت بین این دو آن است که در معامله گری دنیایی از مهارتهای روانشناختی، مدیریت سرمایه و… نهفته است که در کتاب ها و منابع نوشته نشده و جز با تجربه معامله گری به دست نمیآید و این تفاوتی است که معامله گران و تحلیل گران دارند، شاید اگر دنبال ایجاد یک تمایز مشخص باشیم، باید بگوییم معامله گران از تحلیل تحلیل گران برای تصمیم گیری استفاده میکنند.
بسیاری از تحلیل گران، صرفا خواندن گزارشات مالی شرکت ها را تحلیل تلقی میکنند، ولی همانطور که در بخش اول اشاره شد تحلیل سه بخش دارد و تا اجرا ادامه دارد.
انواع تحلیل
دو نوع کلی از تحلیلهای رایج مورد استفاده فعالان بازارهای مالی تحلیل بنیادی و تکنیکال است. در تحلیل بنیادی تحلیلگران اقدام به تفسیر شرایط شرکت از ابعاد مالی میکنند که منجر به دست یافتن به مفهوم مهم و پر کاربردی به نام ارزش ذاتی میگردد و در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران اقدام به تفسیر رفتارهای قیمتی سهم در ادوار گذشته میکنند تا بتوانند مبتنی بر الگوهای به جا گذاشته شده آینده را پیش بینی کنند.
در بازارهای مالی شما با حجم زیادی از داده ها روبرو هستید، تحلیل ابزار شماست برای آن که با چشمان بسته اقدام به معامله نکنید، هریک از انواع تحلیل به یکی از ابعاد این داده ها میپردازد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت:
۱- تحلیل بنیادی
مثال خرید بخشی از سهم کارخانه فولاد مبارکه اصفهان را به یاد آورید، فرآیندی که برای سرمایه گذاری در این شرکت پیش میبرید را با خود مرور کنید، ما هم با شما مرور میکنیم:
- بررسی داده های گذشته و تاریخی شرکت
- بررسی فرآیندهای عملیاتی شرکت
- بررسی رقبا و سایر بازیگران صنعت
- بررسی شرایط صنعت مربوطه
- بررسی چشم انداز صنعت، تقاضا، تکنولوژی و…
- بررسی ریسک های فعلی و اتی
- بررسی مشکلاتی که سر راه تولید و فروش شرکت است
- بررسی شرایط صنعت در اقتصاد جهانی
- بررسی فاکتورهای اقتصاد کلان همچون نرخ بهره، تورم، ارز و…
تحلیل بنیادی، مهارت مدل سازی فرآیند منطقی تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در شرکت، با تمرکز با انواع فاکتورهای بالاست که با شما مرور کردیم، فرایند منظم فکر کردن، از کجا به کجا رسیدن و بررسی دقیق دادههای مالی شرکت ها در تحلیل بنیادی میگنجد.
اینکه پولی که مانند خون در رگهای شرکت در جریان است چه مسیری را طی میکند، در بررسی این مسیر شما درگیر بررسی فرآیندهای عملیاتی، بازاریابی، ریسک، فروش، تامین مواد و… شرکت ها نیز خواهید شد.
بدون شک شما سهام شرکت فولاد مبارکه را نمیخرید که هفته آینده بفروشید، لذا داشتن چشم انداز چندین ساله از صنعت و عملیات شرکت از اهمیت برخودار است.
در تحلیل بنیادی، تحلیل گران با مفهوم مهمی به نام ارزش سر و کار دارند، یعنی نتیجه بررسیهای خود را در قالب این مفهوم خلاصه میکنند، ارزش نشان دهنده آینده است.
درواقع مفهومی آتی را به امروز بر میگرداند، آینده را تخمین میزند و سوالی که مطرح می کند این است که آیا با در نظر گرفتن این چشم انداز، امروز این شرکت ارزش خرید دارد یا خیر؟ اگر قیمتی که به شما ارائه میدهند از ارزش مد نظرتان کمتر باشد، درواقع ارزان تر است و دارایی را میخرید و در غیر این صورت خیر.
به صورت دقیق تر و تخصصی تر، باید مفهوم ارزش گذاری را بازترکنیم، که با توجه ب اینکه تمرکز این مقاله بر تحلیل بنیادی است به یکی از مهمترین روشهای ارزش گذاری (به بیان دقیق تر ارزشیابی) بسنده میکنیم. ارزش گذاری تنزیل جریانات نقدی آتی به امروز است.
درواقع جریانات نقدی را برای سه تا ۵ سال به طور معمول پیش بینی میکنند و از آنجائی که این اعداد مربوط به حال حاضر نیست و در سالهای آتی تحقق پیدا میکند، نزخ تنزیلی را برای آن در نظر میگیرند که به نوعی بازدهی مورد انتظار سرمایه گذار از فاصله زمانی امروز تا آینده ای است که جریانات نقدی در آن زمان تحقق پیدا میکند.
در تحلیل بنیادی یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده تحلیل گران، صورتهای مالی شرکت هاست، گرچه گذشته دقیقا در آینده اتفاق نمیافتد، اما راهنمای خوبی برای ترسیم آینده خواهد بود، لذا یک تحلیل گر بنیادی باید توانایی خواندن و سپس تجزیه و تحلیل صورتهای مالی را داشته باشد.
دیدگاه های تحلیل بنیادی
دو دیدگاه از بالا به پایین و از پایین به بالا در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرد. در دیدگاه از بالا به پایین، تحلیل از بررسی وضعیت اقتصاد جهانی و وضعیت صنعت در جهان آغاز شده به وضعیت اقتصاد در ایران و صنعت در ایران و در نهایت تحلیل شرکت میرسد. در دیدگاه از پایین به بالا، از بررسی شرکت شروع میشود و این مسیر برعکس پیموده میشود.
سوالی که مطرح میشود این است که چه شرکتی را تحلیل کنیم، در این حالت اگر صنعت خاصی را مد نظر دارید پیشنهاد میشود از طریق رویکرد پایین به بالا فاکتورهای عملیاتی شرکت ها را مقایسه و شرکت برتر را در زمان کمتر انتخاب و سپس زمان بیشتری به تحلیل دقیق آن شرکت اختصاص دهید و اگر صنعت مد نظر ندارید از طریق رویکرد بالا به پایین به بررسی وضعیت و چشم انداز صنایع پرداخته و پس از انتخاب صنعت پر پتانسیل، اقدام به انتخاب شرکت از طریق حالت اول کنید.
در بررسی صنعت پر پتانسیل نیز مطالعه گزارشات شرکتهای خارجی و گزارشات چشم انداز صنایع خارجی کمک شایانی به شما میکند، ضمن اینکه در اینجا تاکید زیادی بر این موضوع داریم که بخصوص در شرکتهایی که صادرات و یا واردات دارند، موضوع چشم انداز و وضعیت صنایع در جهان از اهمیت زیادی برخودار است.
۲-تحلیل تکنیکال
معامله گری در بازارهای مالی و اعداد را باید همراه همیشگی هم دانست، تحلیل تکنیکال در نگاه اول روند تاریخی قیمتهای معاملاتی سهام است، اما کاربرد آن به سادگی این جمله نیست و چگونگی پردازش و استفاده از این داده ها بسیار پیچیده و نیازمند دانش تخصصی است، به طوری که امروزه انواع مختلفی از تحلیل ها با پایه تکنیکال همچون تحلیل کلاسیک، امواج الیوت و… مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال یک فرض مهم را درون خود دارد و آن، این است که تمام فاکتورهای لازم برای تصمیم گیری در قیمت لحاظ شده است، لذا تحلیلگران تکنیکال تسلط کافی به این دانش را برای تصمیم گیریهای خود کافی میدانند.
فرض دیگر تکنیکال آن است که تاریخ تکرار خواهد شد و آن رفتاری که سهم در گذشته از خود نشان داده با احتمال بالایی در آینده تکرار خواهد شد، به بیان دقیق تر، بسیاری از تحلیل گران تکنیکال برای هر سهم یک شخصیت رفتاری قائل هستند و این مسئله را در تحلیلهای خود بسیار موثر میبینند.
درواقع تحلیل گر تکنیکال معتقد است که نیروهایی که بر عرضه و تقاضای بازار موثر هستند، از جمله عوامل اقتصاد داخلی، جهانی، عملیات شرکت ها و… همه و همه بر قیمت ها تاثیر میگذارند. نمودارهای معلول این عوامل هستند و آنچه که “باید” در قیمت ها دیده شده است.
یکی از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال، مفهوم روندها هستند، مطالعات زیادی روی ابزارهای شناخت روندها نیز انجام شده، در واقع اینکه تحلیل گر تکنیکال بتواند روند اصلی را تشخیص دهد از اهمیت بالایی برخودار است. علت هم آن است که قیمت ها تمایل دارند به صورت کلی (نه جزئی) در جهت روند حرکت کنند.
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در افق سرمایه گذاری
بسیاری معتقدند تحلیل تکنیکال برای بازههای زمانی کوتاه مدت و تحلیل بنیادی برای بازههای زمانی بلندمدت استفاده میشود، اما حقیقت آن است که تحلیل تکنیکال برای بازههای زمانی بلندمدت نیز ابزارهایی را فراهم کرده است، پس دلیل این حرف چیست؟
به صورت دقیق تر باید گفت، ابزار تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری در بازههای زمانی کوتاه مدت امکانی فراهم کرده که تحلیل بنیادی این امکان را در اختیار ما قرار نمیدهد و این تمایز بین این دو روش به لحاظ افق سرمایه گذاری است.
اما در ابتدای صحبت به اعداد اشاره داشتیم، ارتباط تحلیل تکنیکال و اعداد در چیست؟
اساس شکل گیری تحلیل تکنیکال بر روشهای مبتنی بر ریاضی، آمار و هندسه است. همین امر نیز این روش را در صورت استفاده صحیح با دقت بالایی همراه کرده است. همین ویژگی دانش تکنیکال باعث میشود فرد بتواند از تخصص خود در هر بازاری استفاده کند، درواقع ورود به بازار جدید در فاندامنتال نیازمند دانش بیشتر و جدید خواهد بود و این درباره تکنیکال صدق نمیکند.
تکنیکال به نوعی مهارت کار با داده ها در قالب نمودارهای قیمتی است و تفاوتی ندارد آن سهم از چه صنعتی باشد، در چه بازاری باشد و در چه اقتصادی، این مفاهیم اما در بنیادی و فاندامنتال بسیار حائز اهمیت است.
جمع بندی
اینکه شما از کدام یک از این دو نوع تحلیل استفاده کنید کاملا منطبق با سبک معاملاتی خودتان است، برخی تحلیل گران کاملا ارزشی هستند و از تحلیل بنیادی استفاده میکنند، برخی دیگر کاملا رویکرد تکنیکال دارند و برخی دیگر نیز هردوی این تحلیل ها را کنار هم مورد استفاده قرار میدهند.
شاید بتوان گفت مهم تر از آن که شما از هردوی این تحلیل ها استفاده کنید، میزان مهارت شما در آن هاست، ولی قطعا بدون تحلیل، سرمایه گذاری برای شما همانند رانندگی با چشمان بسته و در تاریکی است که احتمال عدم بقا در بازارهای مالی (از بین رفتن سرمایه) را بسیار بالا میبرد.
دیدگاه شما