نسبت بازده قیمتی سهم


بررسی میزان تأثیرپذیری نرخ بازده سهام از سود نقدی و تغییرات قیمت سهام(شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار)

سود نقدی و به ویژه تغییرات قیمت سهام از عوامل اصلی کسب بازده در بورس اوراق بهادار تهران هستند. طرفداران تحلیل‌ مبتنی بر شیوة تکنیکی معتقدند که بازدهی نوعی متغیر آماری است که مانند سایر متغیرها از الگوی خاصی پیروی می‌کند و همچون سری­های زمانی دارای رفتار ویژه‌ای است. از این رو می‌توان با تحلیل رفتار و اطلاعات گذشته مبانی لازم برای پیش‌بینی‌های آینده فراهم شود. از آن­جا که رویکرد تحلیل بر این مبنا در ایران شیوة نوینی است، در این مقاله تأثیرپذیری نرخ بازده سهام از دو عامل تغییرات قیمت سهام و سود نقدی طی سال­های 1377 تا 1381 - مشهور به دورة تحرک- مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا، معنا‌دار بودن روابط در هر یک از سال­ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره خطی بررسی شد. از آن­جا که گمان می‌رفت تغییرات سال بر روابط تأثیر داشته باشد - عرض از مبدأ و شیب- و نوع روابط برای کل دوره تعیین شود، با استفاده از رگرسیون چندگانه با متغیر موهوم (سال) اقدام به برآورد مدلی شد که در برگیرندة اثر سال- تغییرات قیمت و سال- سود نقدی نیز ‌باشد که مناسب بودن انتخاب متغیرهای مستقل را تعیین می‌کند و با استفاده از روش گام به گام متغیرهای تأثیرگذار بر بازده به دست آمد. سپس با استفاده از روش Panel data به برآورد مدل نهایی برای کل دوره مورد بررسی اقدام شد. نتایج تحقیق نشان داد که ضریب تعیین در تمامی معادلات – سال­ها- برازش مدل­های رگرسیون تخمینی را نشان می‌دهد و نرخ بازده رابطة معناداری قوی با تغییرات قیمت سهام دارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Determination of the Effect of Changes in Stock Prices and Cash Dividends On the Rate of Returns from Investment in Stock Market

نویسندگان [English]

  • Ahmad Ahmadpoor 1
  • Mahmood Yahya Zade Far 1
  • Hosein Mirbelook 2

1 Faculty member of Mazandaran University

2 Master of Accounting

چکیده [English]

Cash dividends and particularly changes in stock prices are the two main factors of providing returns for investors in stock market. Advocators of analyzing stock market based on technical methods, believe that returns are statistical variables which follow a particular pattern and like other time-series relations have a special behavior. Thus, analysis of historical information can provide various bases for future predictions. Stock analysis based on this attitude is new in Iran. In this paper we investigate the degree to what the rates of stock return from investing in Tehran stock market are affected by the two main factors that construct it- return from changes in stock price and cash dividend. Initially the meaningfulness of the relationships between the dependent variable and independent variables were tested by linear multi-regression analysis in 1377- 1381 period. Since it was suspicious that year alteration has had impacts on relations (intercept and slope نسبت بازده قیمتی سهم coefficients), a dummy variable regression model was applied in which the impacts of year-price changes and year-cash dividend factors were involved. This method determined the appropriateness of independent variables. By using the stepwise forward method, the most effective variables were determined and included. And finally as the observations on cross-sectional units were made over a number of periods, the data was pooled and examined on both time-series and the cross-section dimensions through the Panel Data method and the final model (pooled equation) was estimated. The results show that in all models the R square amounts provide the acceptable appropriateness of all estimated regression models. Almost in all years the rates of return have had a significant meaningful relation with stock price changes but for the prediction of the rate of stock return, the cash dividend factor can’t be a good estimator. The standardized beta coefficients explain that the impact of changes in stock price was much more than the impact of cash dividends almost in all years.

بازده چیست؟

سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایه‌گذاری، بازده نامیده می‌شود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر دارایی‌ها در مدت مشابه و شاخص‌های پولی، ارزیابی می‌گردد. بازدهی سرمایه‌گذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل می‌شود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب می‌تواند تابعی از افق سرمایه‌گذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینه‌های معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.

به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شده‌ای برای آن‌ها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.

برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایه‌گذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشته‌اند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه می‌پردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آن‌ها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایه‌گذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه می‌باشد.

بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونه‌ای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دست‌یابی به بازدهی معقول حاضر می‌شوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمی‌شود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایه‌گذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب می‌شوند. در یک کلام می‌توان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایه‌گذاری است.

یازده ریسک

انواع بازده در بازار سهام

در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم می‌شود.

بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکت‌ها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر می‌گیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روش‌های تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه می‌شود.

بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه می‌باشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدم‌های سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایه‌گذاری طی دوره مذکور است.

بسیاری از کارشناسان سرمایه‌گذاری توصیه می‌کنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانه‌ای داشته باشید. زیرا موجب می‌شود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.

بازده مورد انتظار

نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی

همان‌گونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب می‌کنیم:

سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم می‌گیرد؛ با افق سرمایه‌گذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایه‌گذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی می‌شود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العاده‌ای داشته و بر اساس سیاست‌های مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، نسبت بازده قیمتی سهم بسیار محتمل است.

حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه می‌باشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص می‌شود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.

۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰

۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰

۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰

تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار

طبق تحلیل‌ فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد می‌باشد، که نشان دهنده شرایط ایده‌آل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.

۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)

۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰

اما پس از گذشت یک‌ سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان می‌رسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیان‌گر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان نسبت بازده قیمتی سهم است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص می‌شود؛ این سرمایه‌گذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.

۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)

۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰

با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه می‌رسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.

همان‌طور که خودتان می‌دانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی می‌باشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکت‌ها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمی‌شود و مسلماً طولانی‌تر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، می‌تواند ناشی از پیش بینی‌های بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسک‌های سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایه‌گذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معامله‌گری است، زیرا توانسته‌اید موقعیت‌های معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونه‌ای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.

تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده نسبت بازده قیمتی سهم در بازار سهام و جزئیات مربوط به آن‌ها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبت‌های کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.

نسبت قیمت به فروش هر سهم شرکت P/S را چگونه تحلیل کنیم؟

نسبت‌های زیادی برای مشخص کردن میزان ارزش شرکت و یا سهام شرکت وجود دارد که می‌توان با در نظر گرفتن آنها اقدام به سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت کرد. سرمایه‌گذاران برای اینکه بدانند آیا سرمایه‌گذاری در شرکت به صرف خواهد بود اقدام به بررسی برخی از مؤلفه‌های مالی شرکت می‌کنند که نسبت های مربوط به ارزش ذاتی شرکت از جمله این مؤلفه‌ها می‌باشند. یکی از این نسبت‌هایی که مرتبط با ارزش ذاتی شرکت محسو.ب می‌شود نسبت قیمت هر سهم به فروش هر سهم (P/S) خواهد بود.

این نسبت به سرمایه‌گذاران می‌گوید که آیا در حال حاضر قیمت سهم از میزان فروش هر سهم بیشتر است یا کمتر. در صورتی که قیمت هر سهم شرکت از میزان فروش هر سهم شرکت بیشتر باشد بدین معناست که شرکت بیش از از ارزش خود افزایش قیمت داشته و می‌تواند سیگنالی مبنی بر کاهش قیمت سهم در آینده باشد. در این حال شرکت در واقع Overvalue شده است. اما برعکس اگر قیمت هر سهم از میزان فروش هر سهم آن کمتر باشد می‌توان گفت ظرفیت شرکت برای افزایش قیمت وجود دارد تا در ارزش شرکت تعادل ایجاد شود. به واقع سرمایه‌گذار با بررسی این مؤلفه نقطه تعادل را در نظر می‌گیرد که شرکت به سمت آن در آینده حرکت خواهد کرد. در اینجا در واقع می‌گوییم شرکت Undervalue شده است.

نحوه محاسبه نسبت P/S به شرح زیر است:

نسبت قیمت به فروش = قیمت هر سهم / فروش هر سهم

در این نسبت قیمت هر سهم در واقع همان قیمتی است که می‌توانیم بر روی تابلوی قیمت هر سهم مشاهده کنیم. در نسبت بازده قیمتی سهم تابلوی بورس ایران با توجه به اینکه دو نوع قیمت «آخرین معامله» و «قیمت پایانی» وجود دارد ملاک در اینجا قیمت پایانی سهم خواهد بود.

برای محاسبه میزان فروش هر سهم نیز کل فروش شرکت که در واقع همان درآمد عملیاتی شرکت خواهد بود بر تعداد کل سهام شرکت تقسیم خواهد شد که در اینجا میزان فروش هر سهم شرکت نیز مشخص خواهد شد.

نکته‌ای که در اینجا باید گفت این است که محاسبه این نسبت به تنهایی برای تصمیم‌گیری در مورد به صرفه بودن یا نبودن سرمایه‌گذاری در شرکت کافی نیست و حتما می‌بایست برخی دیگر از مؤلفه‌های تحلیل فاندامنتال و تکنیکال شرکت مورد بررسی قرار بگیرند تا نسبت به سرمایه‌گذاری اطمینان نسبی حاصل شود.

بازده سود سهام نقدی

بازده سود سهام نقدی

تعریف بازده سود سهام نقدی چیست؟

بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان می‌دهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت می‌نماید. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و می‌تواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:

بازده سود سهام

توضیحات مدیرمالی در مورد بازده سود سهام نقدی

بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازه‌گیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست می‌آورید. به‌بیان‌دیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی می‌گیرید، اندازه‌گیری می‌نماید.

برای توضیح بهتر مطلب، به مثالی در ادامه می‌آید توجه بفرمایید. فرض کنید سهام شرکت فرضی شناسا با قیمت ۲۰۰ تومان معامله می‌شود و سود نقدی سالانه ۱۰ تومانی به ازای هر سهم به سهامدارانش پرداخت می‌کند. همچنین در نظر بگیرید که سهام شرکت فرضی دیگری به نام سامانه با قیمت ۴۰۰ تومان معامله شده و آن هم سود سهام نقدی ۱۰ تومانی دارد. این بدین معنی است که بازده سود سهام شرکت شناسا ۵% است (۰٫۰۵=۲۰۰/۱۰)، درحالی‌که بازده سود سهام سامانه فقط ۲٫۵% است (۰٫۰۲۵=۴۰۰/۱۰). با یکسان در نظر گرفتن سایر عوامل، سرمایه گذاری که به دنبال استفاده از پرتفوی خود برای تأمین درآمد است احتمالاً سهام شناسا را نسبت به سامانه ترجیح خواهد داد، چون بازده سود سهام نقدی دو برابری دارد.

سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند می‌توانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی نسبتاً بالا و با ثباتی ارائه می‌کنند، به دست آورند. ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت می‌کند، پولی است که شرکت نمی‌تواند دوباره سرمایه گذاری ‌کند و به‌این‌ترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین می‌رود. درحالی‌که گرفتن سود نقدی برای بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است ولی سهامداران می‌توانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت نمایند. به‌بیان‌دیگر، وقتی شرکت‌ها سود سهام نقدی بالایی پرداخت می‌کنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.

حالا به مثال دیگری توجه کنید. فرض کنید دو شرکت فرضی شناسا و سامانه هر دو ارزش ۱ میلیارد تومانی دارند. نیمی از این ارزش به صورت ۵ میلیون سهم ۱۰۰ تومانی نگه داری می‌شود. همچنین فرض کنید که در پایان سال اول این دو شرکت ۱۰% از ارزششان، یا ۱۰۰ میلیون تومان درآمد کسب می‌کنند. شرکت شناسا تصمیم می‌گیرد تا نیمی از این درآمد را (۵۰ میلیون تومان) به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت کند که یعنی با نرخ ۱۰%، به ازای هر سهم ۱۰ تومان بپردازد. شناسا همچنین تصمیم می‌گیرد تا نیم دیگر آن را دوباره سرمایه گذاری کرده و مقداری سود سرمایه ای تولید کند، ارزش شرکت را به ۱٫۰۵ میلیارد تومان و سرمایه گذاران درآمدی را نیز راضی نگه دارد.

در عوض شرکت سامانه، تصمیم می‌گیرد تا سود سهامی توزیع نکند و همه درآمدهایش را مجدداً سرمایه گذاری کند. به همین دلیل ارزش سامانه را به ۱٫۱ میلیارد تومان افزایش می‌دهد و احتمالاً سرمایه گذاران رشدی را راضی خواهد کرد.

اگر این شرکت‌ها به استفاده از این سیاست با نرخ یکسانی ادامه دهند و در پایان سال دوم رفتار سال قبل را تکرار کنند، سرمایه گذارانی که سهام شناسا را در اختیار دارند شاهد پرداخت‌های سود سهام بیشتری خواهند بود و می‌توانند ۱۰٫۵۰ تومان به ازای هر سهم (۱۰٫۵۰=۵/۵۲٫۵، ۵۲٫۵=۲/۱۰۵، ۱۰۵= ۱۰% * ۱٫۰۵) با یک بازده سود سهام ۱۰٫۵ درصدی داشته باشند. در پایان سال دوم، شرکت شناسا ۱٫۱۵۵ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت و سرمایه گذاران درآمدی اش خوشحال خواهند بود، ولی درست در همان زمان، شرکت سامانه ۱٫۲۱ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت. اگر این سیاست‌ها ادامه‌دار باشند، در پایان سال سوم، شرکت شناسا ۱٫۲۱۳ میلیارد تومان و شرکت سامانه ۱٫۳۳۱ میلیارد تومان ارزش خواهند داشت.

هر دوی این شرکت‌ها ازنظر ارزش به شکل نمایی در حال رشد هستند، ولی سامانه با دو برابر سرعت شناسا در حال رشد بوده و در پایان سال هشتم به دو برابر ارزش واقعی خود خواهد رسید، درحالی‌که شرکت شناسا برای رسیدن به دو برابر ارزش خود به ۱۴ سال نیاز دارد. با پایان سال دهم، سامانه ارزش ۱٫۷۰۶ میلیارد تومانی خواهد داشت و ارزش سامانه ۲٫۵۹۴ میلیارد تومان خواهد بود، ۵۲% بیشتر از شناسا. گرچه این مثال بسیار ساده شده است و بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد، ولی معایب شرکتی را که سود سهام نقدی بالا پرداخت می‌کند نسبت بازده قیمتی سهم به خوبی نشان می‌دهد.

پرداخت سود سهام نقدی بالا به سهامداران می‌تواند نشانه حوادث گوناگونی در شرکت باشد، مثلاً اینکه آن شرکت ممکن است در حال حاضر کمتر از حد ارزش گذاری شده باشد یا اینکه در حال اقدام برای جذب سرمایه گذاران است. در سویی دیگر، اگر شرکت سود سهام نقدی کمی پرداخت می‌کند یا اصلاً پرداخت سود ندارد، ممکن است نشان‌دهنده آن باشد که شرکت بیش‌ازحد ارزش گذاری شده و یا اینکه در حال تلاش برای رشد سرمایه خود است.

گاهی ممکن است شرکت‌ها فقط برای مدت‌زمان کوتاهی سود سهام بالا به سهامداران خود پرداخت نماید، نه مدت‌زمان طولانی. شرکت‌ها اغلب در طول شرایط سخت اقتصادی یا وقتی‌که شرکت در حال تجربه دوران سختی است، پرداخت های نقدی سود سهام خود را کاهش داده یا قطع می‌کنند، پس نمی‌توان انتظار پرداخت سود نقدی سهام ثابت و به صورت دائم داشت.

افراد می‌توانند با استفاده از اطلاعات مربوط به پرداخت سود سهام یک شرکت، یا با استفاده از پرداخت سود سهام اخیر یا استفاده از پرداخت فصلی اخیر و نسبت بازده قیمتی سهم ضرب آن در عدد ۴، سودهای آتی شرکت را حدس بزند. به این کار اغلب «بازده سود سهام نقدی روبه‌جلو» می‌گویند، گرچه فرد باید از آن با احتیاط استفاده نماید چون تخمین‌های مربوط به پرداخت های نقدی سود سهام ذاتاً نامطمئن است. همچنین ممکن است پرداخت های نقدی سود سهام را با قیمت سهام در طول ۱۲ ماه گذشته مقایسه نماید تا به درک بهتری از تاریخچه عملکرد برسد، عملی که به آن «بازده سود سهام نقدی رو به عقب» می‌گویند.

در ایران شرکت‌ها مجاز نیستند نسبت بازده قیمتی سهم همه سود سالیانه خود را نگهدارند. بلکه باید حداقل ۱۰ درصد سود خود را به صورت نقدی بین سهامداران تقسیم کنند.

معادل‌ انگلیسی بازده سود سهام نقدی عبارت است از:

Dividend Yield

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های مالی

هدف از انجام این تحقیق پیش بینی بازده سهام عادی با استفاده از نسبت های مالی می باشد. در این پژوهش رابطه بین بازده سهام عادی پیش بینی شده و نسبت های مالی طی سالهای 1384 تا 1388 بررسی شده است که این بازده سهام عادی پیش بینی شده میانگین هندسی 5 سال گذشته بازده سهام عادی به عنوان معیاری جهت تصمیم گیری سرمایه گذاران بوده و اینک سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از صورت های مالی به این نکته مهم پی ببرند که نسبتهای مالی به عنوان یکی از روش های تجزیه و تحلیل صورت های مالی دارای بار اطلاعاتی است. با کمک روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل ضرایب رگرسیون چند متغیره، فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج حاصل از این تجزیه وتحلیل حاکی از این است که : در سال 1384 آزمون فرضیات نشان داد که فقط بین نسبت سود هر سهم (eps) و نسبت قیمت هر سهم به فروش (p/s) با بازده سهام پیش بینی شهده (e(r)) رابطه معناداری وجود دارد. در سال 1385 مشخص شد که بین سه متغیر مستقل یعنی نسبت های سود هر سهم (eps)، نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم (p/b) و نسبت بازده خالص داراییها (roa) با متغیر وابسته یعنی بازده سهام پیش بینی شده (e(r)) رابطه معناداری وجود دارد. در سال 1386 آزمون فرضیات نشان داد که بین سه نسبت سود هر سهم (eps) نسبت قیمت هر سهم به فروش (p/s) و نسبت قیمت به سود هر سهم (p/e) با بازده سهام پیش بینی شده (e(r)) رابطه معناداری وجود دارد و بین متغیرهای مستقل دیگر و متغیر وابسته رابطه معناداری یافت نشد. در سال 1387 مشخص شد که بین سه متغیر مستقل یعنی نسبت های سود هر سهم (eps) نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم (p/b) و نسبت قیمت به سود هر سهم (p/e) با متغیر وابسته یعنی بازده سهام پیش بینی شده (e(r)) رابطه معناداری وجود دارد. در سال 1388 مشخص شد که بین سه متغیر مستقل یعنی نسبت های سود هر سهم (eps) نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم (p/b) و نسبت بازده خالص داراییها (roa) با متغیر وابسته یعنی بازده سهام پیش بینی شده (e(r)) رابطه معناداری وجود دارد. یک دلیل احتمالی علت ضعیف بودن بازده سهام پیش بینی شده این است که بازده سهام پیش بینی شده در بازار چین و ایران نامتجانس (ناهمگون) می باشد و علت احتمالی دیگر عدم کارایی بازار چین و بازار ایران یا کارایی کم آنها می باشد این دلایل نشان می دهد که بازده سهام پیش بینی ضعیف با بار اطلاعاتی کم داده ها مرتبط است.

برای دانلود 15 صفحه اول ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبتهای مالی

اطلاعات حسابداری جهت مفید بودن در تصمیم گیری باید مربوط و قابل اتکا باشد. از طرف دیگر مفید بودن اطلاعات صورتهای مالی به قدرت تبیین و پیش بینی ارزش شرکت وابسته است و ارزش شرکت نیز مستقیما تحی تاثیر بازده فعلی و بازده آتی آن است. بنابراین پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبتهای مالی موضوع تحقیق قرار گرفت و براساس بررسی های انجام شده در ادبیات موضوع، چهار نسبت D/P،S/P، B/P،E/P انتخاب گردیدند. ج.

پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های مالی؛ کنکاشی در پژوهش های اخیر

آنچه برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی اهمیت دارد رویه ها و اصول بکار رفته در حسابداری نمی باشد بلکه خروجی از سیستم مالی می باشد چراکه آن ها را در نیل به اهدافشان یاری می کند. هدف اصلی سرمایه گذاران حداکثر کردن ثروت است. ثروت به دو عامل ریسک و بازده بستگی دارد. به همین دلیل پیش بینی این دو عامل برای سهامداران حیاتی است. از این رو از هر ابزاری که به آن ها در این امر یاری برساند استقبال می کنن.

پیش بینی بازده سهام با استفاده از روش انقباضی LASSO

انتخاب متغیر، یکی از مراحل مهم در مدل­سازی آماری است. برای این منظور، معمولاً از روش­هایی نظیر حذف پسرو استفاده می­شود. از آنجایی که در این روش­ها دو مرحله ی برآورد مدل و انتخاب متغیر به طور جداگانه صورت می­گیرد، نتیجه­ی حاصل بی­ثبات خواهد بود. به همین دلیل نسبت بازده قیمتی سهم اخیراً گروه دیگری از روش­های انتخاب متغیر به نام روش­های انقباضی مطرح شده­اند که در این بین، LASSO از محبوبیت ویژه­ای برخوردار است. در این تح.

پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های بازار درشرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران

هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر نسبت های بازار بر پیش بینی بازده سهام عادی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت تعریف نسبت های بازار از چهار متغیر قیمت بازار به سود هر سهم، قیمت بازار به ارزش دفتری هر سهم، قیمت بازار به قیمت فروش هر سهم و سود هرسهم استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده در این مطالعه، روش شبه تجربی با طرح پس رویدادی است، تعداد 159 شرکت پذیرفته شده.

پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های حسابداری با رویکرد شبکه های عصبی

هدف این تحقیق پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های حسابداری با رویکرد شبکه های عصبی است. در این تحقیق توانایی پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های حسابداری با دو رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی و رگرسیون حداقل مربعات مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای مستقل در این تحقیق نسبت های حسابداری و متغیر وابسته بازده سهام می باشد بدین منظور نسبت های حسابداری برای دو صنعت سیمان و دارو به مدت 8 س.

پیش بینی بازده سهام با استفاده از استراتژی تحلیل بنیادی

هدف این پژوهش، بررسی اهمیت متغیرهای اساسی صورت های مالی در پیش بینی بازده سهام به وسیله ی استراتژی تحلیل بنیادی است. یازده علامت بنیادی بر اساس توانایی شان در پیش بینی بازده شامل موجودی کالا، حساب های دریافتنی، سرمایه گذاری ها، حاشیه سود ناخالص، بازده دارایی ها،تغییرات بازده دارایی ها، جریان وجوه نقد، اقلام تعهدی، تغییرات اهرم مالی، تغییرات نقدینگی و تغییرات گردش دارایی ها در محاسبه نمره بنیادی.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.