راهنمای معامله در بازارهای پرنوسان
نوسانات در بازارهای مالی اجتناب ناپذیر است و معامله گران سؤالات بسیاری درباره آن می پرسند. با اینکه ممکن است در ابتدا انجام معاملات را دشوار سازد اما حرکت شدید قیمتها می تواند فرصت های خوبی را نیز فراهم کند. اگر قادر به کنترل احساساتی مانند طمع و ترس باشیم، لازم است که بتوانیم بر واکنش شدید قیمت نیز سرمایه گذاری کنیم.
روش های مختلفی برای تعیین زمان وقوع نوسانات بازار و استراتژی های بیشمار وجود دارد که می توانیم با استفاده از آنها سرمایه خود را حفظ کنیم یا از کاهش و افزایش نوسانات سود ببریم.
بهترین معامله گران که به مدت طولانی در بازار هستند، همیشه قوانین و استراتژی هایی دارند که با شروع غیرقابل پیش بینی واکنش قیمت، از آنها استفاده می نمایند.
معاملات بخصوص در زمان نوسانات ریسک دارد
به قسمت مورد علاقه خود بروید
نوسانات چیست؟
معامله گران باتجربه می دانند که ممکن است در هر نقطه و بخشی از بازارهای به هم پیوسته که ما معامله می کنیم، نوسان باشد. روند بازارهای هموار یا متراکم نیز می توانند در اثر شوک های شدید و نوسانات ناخواسته قطع شوند.
معنی "نوسان" چیست؟
نوسانات ، تمایل آماری یک بازار برای افزایش یا افت شدید در یک بازه زمانی خاص است و با انحراف استاندارد اندازه گیری می شود - یعنی اینکه مقدار یک قیمت چقدر از آنچه انتظار می رود، منحرف می شود که عموماً به معنی نوسان است.
دوره های نوسانات بازار به چه صورت است؟
وقتی نوسانات افزایش می یابد، باید شاهد تراکم گسترده ای از قیمت، حجم بالا و افزایش معاملات در یک جهت باشیم – برای مثال، هنگام صعود بازار سفارشات خرید کاهش می یابد و هنگام نزول بازار سفارشات فروش کمتر می شود. در همین زمان، معامله گران تمایل کمتری به حفظ پوزیشن های خود دارند زیرا آنها می دانند که ممکن است قیمت ها به طرز چشمگیری تغییر کند - تبدیل برندگان به بازندگان.
تحلیل عمیق تر نوسانات بازار نشان می دهد که احتمال نزول بازار وقتی نوسانات زیاد باشد، بیشتر است و در بازارهای رو به رشد نوسانات اندک رایج تر است.
چرخه بازار و روانشناسی
عوامل بسیاری وجود دارد که باعث نوسانات بازارها می شود مانند اعلامیه های حیرت انگیز بانک مرکزی، اخبار شرکت و نتایج غیرمنتظره درآمدها. با این حال آنچه همه اینها را به هم پیوند می دهد این است که واکنش ها توسط نیروهای روانی ایجاد می شود که هر معامله گر در طی یک روز معاملاتی خود تحت تاثیر آن قرار می گیرد.
در نقاط اوج بازار، معامله گران از بازده خود احساس رضایت می کنند و باور می کنند که محیط مطلوب بازار برای مدت نامعینی ادامه خواهد داشت. گویی معامله گری بهترین شغل جهان است زیرا مدیریت ریسک و انتخاب برندگان آسان به نظر می رسد. به عبارت دیگر، خشنودی از خود در آن تعبیه شده است و هیچ پرچم قرمزی برای هشدار وجود ندارد.
مراحل احساسی روند نزولی مانند تلنگری به بازار است. حالت انکار می تواند به سرعت به اضطراب تبدیل شود. قبل از آنكه حس وحشتناک ناامیدی به تسلیم تبدیل شود، با از بین رفتن اطمینان، برنامه ها و استراتژی ها تغییر می كنند یا حتی فراموش می شوند زیرا ترس غالب می شود.
در این دوره اخیر، معامله گران به نقطه شکست خود می رسند. درد فقط با فشار دادن دکمه فروش تسکین می یابد و اغلب ناتوانی در تفکر منطقی وجود دارد. در این نقطه باید طبق گفته کلاسیک "وقتی دیگران حریص شده اند، بترس و وقتی دیگران می ترسند، حریص باش" رفتار نمود که یک جمله معروف ازسرمایه گذار افسانه ای "وارن بافت" است. دست های قوی در این مرحله مشغول انباشتن می شوند، در حالی که دستان ضعیف هنوز در حال نقد کردن قرار دارند.
ترس و طمع دو ماده اصلی هستند که نوسانات را تغذیه می کنند. آنها مبانی اصلی واکنش قیمتها هنگام افزایش نوسانات هستند و در هر بازه زمانی ممکن است رخ دهند. اسکالپرها و معامله گران روزانه و معامله گران نوسان گیر همه این دو حالت را تجربه می کنند.
فراز و نشیب احساسی در معاملات و سرمایه گذاری را هر معامله گر باید تحمل کند تا به ثبات برسد.
چگونه می توان نوسانات را اندازه گرفت؟
همانطور که می دانیم نوسانات، تغییرات کلی قیمت را در مدت زمان مشخصی اندازه گیری می کند. روش های متعددی وجود دارد که معامله گران می توانند این حرکات را اندازه گیری کنند. یکی از مشهورترین آنها شاخص نوسانات یا VIX است.
معنی "نوسان" چیست؟
شاخص VIX انتظارات بازار از نوسانات شاخص S&P 500 را در 30 روز آینده اندازه گیری می کند. با محاسبه قیمت ها در آپشن، افزایش VIX بیشتر شدن نوسانات بازار سهام را نشان می دهد، در حالی که کاهش آن نشان دهنده دوره کمتر شدن نوسانات است. به زبان ساده - وقتی VIX بالا می رود، شاخص S&P 500 سقوط می کند و این بدان معنی است که باید زمان خوبی برای خرید سهام باشد.
گفته می شود که رقم زیر 12 کم است، در حالی که سطح بالاتر از رقم 20، زیاد تلقی می شود. رکورد آن قله تاریخی 89.5 است که در سال 2008 رخ داد. مقایسه سطح واقعی VIX با مواردی که انتظار می رود می تواند در تشخیص اینکه آیا VIX "بالا" یا "پایین" است مفید باشد. همچنین می تواند نشانه های واضح تری از آنچه بازار در مورد نوسانات احتمالی آینده پیش بینی می کند، ارائه دهد.
شاخص های مشابه دیگری در بازار اوراق بهادار و ارز وجود دارد که در اندازه گیری نوسانات نیز بسیار مفید است.
شاخص ترس و طمع
VIX در یکی از فشارسنجهای دیگر که به طور گسترده دنبال می شود، گنجانده شده است که به عنوان شاخص ترس و طمع شناخته می شود. در اینجا CNN با در نظر گرفتن میانگین وزنی برابر از هفت عامل مختلف، احساسات سرمایه گذار را بررسی می کند.
این شاخص در مقیاس صفر تا 100 - ترس شدید و طمع شدید - اندازه گیری می شود و رقم 50 احساس خنثی تلقی می شود. این شاخص هنگامی که ترس در اوج خود قرار دارد، به زنگ خطر تبدیل می شود.
تاریخ نشان می دهد که این شاخص می تواند راهنمای موثقی برای یافتن نقاط عطف در بازار سهام باشد. به عنوان مثال در جریان سقوط برادران لمان طی GFC در سپتامبر 2008، این شاخص به قعر 12 نزول یافت. سه سال بعد به سطح 90 رسید زیرا بازارهای جهانی سهام پس از دور نهایی برنامه خرید دارایی فدرال - QE4 - به شدت صعود کردند.
نوسانات ضمنی
اگر بخواهیم بیشتر در مورد نوسانات خاص قیمت در مورد یک بازار خاص کاوش کنیم، ارزش آن را دارد که به نوسانات ضمنی و تحقق یافته توجه کنیم. نوسانات ضمنی نشان دهنده قیمت فعلی بازار بر اساس انتظار آن برای حرکت در طی یک دوره زمانی خاص است. این رقم آینده نگر به یک معامله گر اجازه می دهد تا میزان نوسانات آینده بازار را پیش بینی کند. به عنوان مثال حرکت ضمنی و تراکم یک جفت ارز با میزان قابل توجهی از اطمینان. این برای محاسبه مسافت حد ضرر و اندازه پوزیشن بسیار مفید است.
نوسانات تحقق یافته
حرکت واقعی قیمت ها که در طی یک دوره تاریخی مشخص اتفاق می افتد. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین دامنه واقعی (ATR) و نوارهای بولینگر می توانند در مشخص کردن آن به ما کمک کنند. ATR نشان می دهد که یک دارایی به طور متوسط طی یک بازه زمانی مشخص چقدر حرکت می کند.سیگنالهای نزول ATR، دامنه قیمت ها را نشان می دهد که یعنی نوسانات رو به کاهش است. افزایش ATR به رشد نوسانات اشاره دارد.
نوارهای بولینگر کاهش و افزایش نوسانات را نمایش می دهد و مانند سطوح ساپورت و مقاومت پویا عمل می کنند و می توانند سیگنال هایی را برای شرایط اشباع از خرید یا فروش نشان دهند. وقتی نوسانات زیاد می شود، نوارها پهن می شوند و هنگام کاهش نوسانات، باریک می شوند.
5 نکته عملی برای معامله در بازارهای پرنوسان
معامله گری یک شغل پرریسک است - در اصل شما می توانید ریسک خود را در هر پوزیشنی که دارید، به طور مداوم در طول روز کنترل کنید و یا خطر احتمالی پوزیشن های جدید را محاسبه کنید. بهتر است نگاهی به پنج اصل بیندازیم که یک معامله گر هنگام افزایش نوسانات باید از آنها استفاده کند:
1 مدیریت ریسک - ریسک هر معامله را درک کنید. اگر با دانستن همه نقاط ورودی و خروجی ممکن، بازده مورد انتظار هر معامله را بدانید، مجبور می شوید معاملات خود را بطور منظم تجسم و مقایسه کنید. معامله گر باید دائماً به یقین نسبت به ریسک احترام بگذارد. معنای عمومی آن این است که در مواقع افزایش نوسانات، لوریج و سایز پوزیشن خود را کاهش دهید.
2 انواع سفارش - همیشه از حد ضرر (stop loss) استفاده نمائید زیرا قبل از ورود به یک معامله، میزان دقیق ریسک آن را می دانید. به خاطر داشته باشید "این پولی نیست که شما را تبدیل به یک معامله گر برنده می کند. این پولی است که شما از دست نمی دهید." اگر از میانگین های متحرک برای تعیین سطوح استفاده می کنید، در نظر بگیرید که هنگام زیاد بودن نوسانات از میانگین های طولانی مدت استفاده کنید تا احتمال تریگر شدن سفارش شما با یک جهش ناگهانی کاهش یابد.
همچنین می توانید از سفارشات محدود (limit) استفاده کنید که با خرید کمی بالاتر از قیمت بازار، ریسک شما را کاهش می دهد. در واقع شما منتظر می شوید تا بازار کمی رشد کند، این بدان معناست که شما در جهت روند خرید می کنید نه خلاف جهت.
سفارشات حد سود (Take profit limit) نیز به همان اندازه مهم هستند - معامله گران موفق احتمال صعود و حد قیمتی را که از روند صعودی خارج خواهند شد را در معاملات خود می دانند. این امر احتمال معامله احساسی را از بین می برد که مهمتر از محدود کردن صعود شماست - در صورت دریافت سیگنال های جدید، همیشه می توانید دوباره وارد چرخه بازار به چه معناست؟ معامله شوید.
3 تعهد و پایبندی به اجرای به برنامه خود - شما باید یک استراتژی خوب و تعریف شده داشته باشید که در همه شرایط بازار آزمایش کرده اید. این بدان معناست که شما به صورت ناگهانی وارد بازارهای پرنوسان نخواهید شد و قوانین از پیش تعریف شده خود را بی درنگ نادیده نخواهید گرفت. همچنین یک معامله گر آگاه باید در مورد رویدادهای فاندامنتال پرریسک مانند جلسات بانک مرکزی و انتشار درآمدها که از لحاظ تاریخی حوادثی با نوسان بالا هستند، دستورالعمل هایی داشته باشد.
4 کنترل احساسات - بازارهای پرنوسان می توانند معامله گران را تحت تأثیر قرار دهند تا به سرعت برنامه ها و صبر خود را رها کنند. هرگز اجازه ندهید که آرزوها - که به عنوان تمایل به تأیید شناخته می شود - تفکر شما را از بین ببرید. شما باید این نظم را داشته باشید که شواهد را بپذیرید و واکنش ناگهانی نشان ندهید. به طور مشابه، معامله گران معمولاً هنگام تصمیم گیری های فوری، به بازده های اخیر نگاه می کنند – تمایل به تازه ها - که باعث می شود به طور بالقوه عملکرد خود را تعقیب کنند.
5 آموزش- مهم نیست که معامله گر ممکن است تا چه اندازه با تجربه باشد، همیشه جای پیشرفت وجود دارد. این بدان معناست که وقتی کار دشوار می شود و یا انجام معاملات آسان به نظر می رسد، تمرینات خود را به طور کامل انجام دهید. فرآیند بازنگری های شما نیز همیشگی است و چشم پوشی ممکن نیست.
ارزش بازار
تعریف ارزش بازار چیست؟
ارزش بازار قیمتی است که یک دارایی در بازار خواهد داشت و در آن قیمت خریدوفروش میشود. ارزش بازار معمولاً برای اشاره به اندازه یک شرکت سهامی استفاده میشود و با ضرب تعداد سهام در قیمت فعلی هر سهم در بازار به دست میآید. ارزش بازار آسانترین راه برای شناسایی ابزارهای قابل معامله در بازار همچون سهام و قراردادهای آتی است، چون قیمت بازار آنها در همهجا منتشر شده و به راحتی قابل دسترسی هستند. بزرگترین مشکل در تعیین ارزش بـازار تخمین ارزش داراییهایی نظیر برند یا یک کسبوکار است و ممکن است ضرورت استفاده از متخصصین ارزیابی برند و کسبوکارها را ایجاب نماید.
توضیحات مدیر مالی در مورد ارزش بازار
ارزش بازار یک شرکت شاخص خوبی از درک سرمایه گذاران از چشمانداز آتی آن به دست میدهد. گستره ارزش در بازار بسیار وسیع بوده و از کمتر از ۱ میلیون دلار برای کوچکترین شرکتها تا صدها میلیارد دلار برای بزرگترین و موفقترین شرکتهای جهان را شامل میشود.
ارزش بـازار با شاخصهایی همچون قیمت به فروش، قیمت به درآمد، ارزش شرکتی به سود قبل از بهره و مالیات و چیزهایی از این دست تعیین میشود. هرچه نتیجه ارزیابیها بزرگتر باشد، ارزش بازار نیز بیشتر است.
ارزش بازار میتواند در طول بازههای زمانی نوسان کند و تحت تأثیر چرخه تجاری قرار بگیرد. به عبارتی ارزش بازار در طول دوران افت بازار که رکورد را به همراه دارد، کاهش مییابد و در دوره اوج بازار با شکوفایی اقتصادی افزایش پیدا میکنند.
ارزش بازار به عوامل دیگری نیز وابسته است، عواملی چون صنعت و بخشی که شرکت در مشغول به فعالیت است، سودآوری شرکت، میزان بدهی ها و محیط و گسترده بازار. برای مثال، شرکت فرضی شناسا و شرکت فرضی آرالین ممکن است هر دو دارای فروش سالیانه ۱۰ میلیارد تومان باشند، ولی اگر شناسا یک شرکت تکنولوژی در حال رشد سریع بوده و شرکت آرالین یک خردهفروش گردنکلفت باشد، ارزش بـازار شناسا عموماً به شکل قابلملاحظهای از ارزش شرکت آرالین بیشتر خواهد بود.
در مثال بالا، شرکت شناسا ممکن است با نسبت فروش برابر ۵ معامله شود که ارزش بـازار ۵۰ میلیارد تومان در پی خواهد داشت، درحالیکه شرکت آرالین ممکن است نسبت فروش برابر ۲ داشته باشد که ارزش بازار ۲۰۰ میلیارد تومانی برایش به ارمغان میآورد.
ارزش بـازار برای یک شرکت میتواند به شکل قابلملاحظهای از ارزش اسمی یا حقوق صاحبان سهام فاصله داشته باشد. یک سهام چرخه بازار به چه معناست؟ عموماً زمانی کم ارزش گذاری شده در نظر گرفته میشود که ارزش بازار آن کمتر از ارزش اسمی آن باشد و این یعنی سهام با یک تخفیف زیادی نسبت به ارزش اسمی آن به ازای هر سهم معامله میشود. نباید اینطور برداشت شود که یک سهم وقتی بیشازحد ارزش گذاری شده که با قیمتی بالاتر از ارزش اسمی معامله شود، چون این تحلیل به صنعت و مقدار هزینه به نسبت شرکتها مشابه بستگی دارد.
معادل انگلیسی ارزش بازار عبارت است از:
Market Value
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سؤالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دلار ۸ برابر شده و شاخص بورس ۱۸ برابر/ فعلا چرخه بازار سرمایه به نفع تورم کار میکند
در سالهای اخیر، اوضاع اقتصادی کشور به ویژه رشد قیمت کالاهای اساسی و کاهش قدرت خرید شهروندان به گونهای بوده که با توجه به شاخصهای اقتصادی شاید بتوان گفت، زندگی شهروندان ایرانی در بدترین وضعیت خود قرار دارد و آمارهای اقتصادی از کاهش قدرت خرید و افت کیفیت زندگی اقتصادی در جامعه ایران حکایت دارد.
به گزارش دولت بهار، صبح صادق در گفتوگویی با «سیدشمسالدین حسینی» وزیر اسبق اقتصاد و عضو کمیسیون برنامه و بودجه کشور وضعیت اقتصادی کشور را بررسی کرده است.
با توجه به حجم نقدینگی موجود در کشور و نرخ تورم در سالهای اخیر به نظرتان تورمهای موجود در اقتصاد با افزایش حجم نقدینگی تناسب و همخوانی دارد یا بخش قابل توجهی از تورم هنوز تخلیه نشده و در واقع ذخیره شده است؟ برخی معتقدند شوک اصلی تورم هنوز باقی مانده و با سیاستهایی ذخیره شده است. نگاه شما به رابطه بین نقدینگی و تورم در اقتصاد امروز ایران چیست؟
ابتدا باید ببینیم قرار است چارچوب بحثمان را چه چیزی انتخاب کنیم! اگر فرض کنیم چارچوب بحث ما همان نظریه مقداری پول و رابطه چند متغیر در یک رابطه ساده باشد؛ طبق آن نظریه رشد سطح عمومی قیمتها یا همان تورم برابر با رشد نقدینگی به علاوه رشد سرعت گردش پول منهای رشد تولید است. حالا اگر برای پاسخ به پرسش شما سال 1398 را در نظر بگیریم، بر اساس آمارهای رسمیـ که به نظر من کمی خوشبینانه استـ رشد نقدینگی در این سال حدود 30 درصد بوده و رشد تولید یا همان رشد اقتصادی حدود منفی 8 درصد بوده است. بر اساس این، 30 درصد رشد نقدینگی منهای رشد تولید که یک عدد منفی است، باید چیزی حدود تورم 40 درصدی را رقم بزند. وقتی آمار نرخ تورم در سال 1398 را بررسی میکنیم، میبینیم نرخ اعلام شده برای تورم تقریباً عددی در همین حد بوده است؛ از این رو من معتقدم آنچه در سال گذشته با عنوان نرخ تورم رخ داده، با نظریه مقداری پول همخوانی دارد. البته آنچه ما باید به آن استناد کنیم که در این سالها کمتر به آن توجه شده، موضوع کاهش سرعت گردش نقدینگی طی سالهای گذشته است؛ به گونهای که در حال حاضر این عدد به چیزی کمتر از یک رسیده است؛ یعنی یک واحد نقدینگی در طول یک سال کمتر از یک بار گردش داشته است. این اتفاق به این معناست که ما در حال تجربه کردن یک رکود هستیم.
آیا شما برای رشد نقدینگی به تورم، نسبت یک به یک قائلید؟
من معتقدم باید متغیرهای دیگری را در این زمینه در نظر گرفت. در همین چارچوب نظریه مقداری باید به مواردی، چون رشد اقتصادی و سرعت گردش نقدینگی هم توجه کرد. من مطالعهای را سراغ ندارم که بگوید این عدد بزرگتر از یک است؛ اما باید به این نکته اشاره کرد که در اقتصاد ایران هر گاه رشد نقدینگی بالا با افزایش نرخ ارز همراه شده است، تورم های بالاتری را نسبت به متوسط بلندمدت ما رقم زده است. اصولاً بالاترین عددهای تورم در اقتصاد ایران مربوط به سالهایی بوده که شاهد رشد بالای نقدینگی و مهمتر از آن رشدهای بالای نرخ ارز بودهایم. متأسفانه، ما در سال جاری نیز در چنین وضعیتی قرار داریم و در حال تجربه کردن آن هستیم. از این منظر میتوان گفت اگر اقدامات اصلاحی صورت نگیرد، ما در سال جاری با افزایش سطح عمومی قیمتها مواجه خواهیم بود. در حقیقت، موضوع نگرانکننده، افزایش همزمان رشد نقدینگی و نرخ ارز است که سبب کاهش شدید ارزش پول ملی میشود.
در واقع به نظرتان در حال حاضر تناسبی میان نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم وجود دارد؟ شما این استدلال را که ما ذخیره نرخ تورم داریم، قبول ندارید؟
تقریباً یک تناسب وجود دارد؛ اما میتوان گفت، اولاً این پدیده لزوماً در یک سال اتفاق نمیافتد. جنبه بد و مخرب آنچه ما طی سالهای گذشته تجربه کردیم، این است که ما رشد نقدینگی داشتیم؛ اما سرعت گردش رشد نقدینگی کاهش یافته است؛ یعنی اگر تورم متناسب با رشد نقدینگی اتفاق نیفتاده، حتی در برخی مواقع مانند سالهای 1397 و 1398 کمتر از رشد نقدینگی بوده است. یکی از دلایل آن، این بوده که سرعت گردش نقدینگی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی اگرچه میزان پول تحت عنوان نقدینگی افزایش یافته، اما سرعت گردش پول پایین آمده بوده و این اتفاق خوبی نیست؛ چرا که به تعمیق رکود منجر میشود.
هم اکنون بخش قابل توجهی از نقدینگی در حال هدایت به سمت بازار سرمایه است. شما این موضوع را مثبت میدانید یا این ماجرا می تواند پیامدهایی برای اقتصاد ایران داشته باشد؟
به هر دلیلی امروزه بخش قابل توجهی از این نقدینگی وارد بازار سرمایه شده است. بررسیها نشان میدهد، ما اگر روزانه چیزی حدود 2000 میلیارد تومان نقدینگی جدید تولید میکنیم، بخش عمده این نقدینگی راهی بازار سرمایه شده و این موضوع سبب شده است قیمت سهام به شدت افزایش پیدا کند. اگر نرخ ارز در سال 1396 را حدود 3400 تومان در نظر بگیریم، شاخص بازار سرمایه در آن سال چیزی حدود 100 هزار واحد بوده؛ اما در حال حاضر نرخ ارز حدود 23 هزار تومان (هشت برابر) شده؛ اما شاخص بورس حدود 18 برابر شده است. توجه داشته باشید که در این فاصله، یعنی بین سال 1396 تا به امروز، رشد اقتصادی منفی و رشد سرمایهگذاری هم منفی بوده است. ضمن اینکه وضعیت سودآوری شرکتها هم چندان تعریفی ندارد. پس ما در اینجا یک نقیصه داریم. البته الآن به صورت کوتاهمدت بازار سرمایه به نوعی با جذب نقدینگی برخی از آن فشار تورمی در سایر کالاها را برداشته و چون قیمت دارایی مستقیماً در محاسبه شاخص عمومی کالا و خدمات منظور نمیشود، میتوان گفت فعلاً این چرخه به نفع تورم کار میکند.
با توجه به نکاتی که به آن اشاره داشتید، به نظر شما وضعیت اقتصادی ما با رشد شاخص بورس یا بهبود وضعیت تولیدی یا اقتصادی کشور همخوانی ندارد؟
طبیعتاً همین طور است. مردم امروز وضعیت سخت و کمنظیری را تحمل میکنند. در سال 1397 رشد اقتصادی کشور بر اساس آمارهای رسمی منفی 5 درصد و رشد سطح عمومی قیمتها 31 درصد بوده است؛ اما در سال 1398 رشد اقتصادی چیزی حدود منفی 8 درصد و تورم حدود 40 درصد بوده است و ضریب جینی هم وضعیت بدتری را تجربه کرده است؛ یعنی فقط در همین دو سال شاهد بودهایم که رشد اقتصادی پیاپی منفی 5 و منفی 8 درصد بوده و تورم نیز 30 و 40 درصد بوده است. این موضوع به آن معناست که رشد اقتصادی کاهش داشته و تورم با افزایش مواجه بوده است. از سویی، با رشد جمعیت هم مواجه بودهایم، پس درآمد سرانه ما به قیمت واقعی کاهش پیدا کرده و توزیع درآمد هم بدتر شده است، یعنی فشار بر طبقات ضعیف و متوسط افزایش یافته است. ضمن اینکه این فشار هم مشهود بوده و هم از طرف همه بیان میشود. برای نمونه، وقتی مردم با نمایندگان مجلس مواجه میشوند، مدام از این وضعیت و سختیهای در حال افزایش گلایه میکنند؛ از طرفی نماینده مجلس هم میبیند هیچ برنامه روشنی از سوی دولت برای تغییر وضعیت وجود ندارد.
دولت آقای روحانی همواره به واگذاری شرکتهای دولتی به برخی از سازمانها و نهادها تحت عنوان رد دیون به شدت انتقاد داشت؛ اما گویا قرار است خود دولت نیز از طریق این واگذاریها، منابع مورد نیاز برای اجرای طرح نظام پرداخت هماهنگ را که قرار است از مهرماه اجرایی شود، تأمین کند. نظرتان در این باره چیست؟
متأسفانه برنامههای اقتصادی دولت نهم و دهم، به ویژه در دولت یازدهم با چارچوب و انگیزههای سیاسی نقد شد. چون این برنامهها با انگیزههای سیاسی نقد شد، رفتهرفته رنگ باخت و دوام نیاورد. در ایت میان، اگر موضوع مسکن مهر، سهام عدالت، هدفمندی یارانهها و… را بررسی کنید، کاملاً متوجه این موضوع میشوید. در بحث هدفمند کردن یارانهها ابتدا گفتند پرداخت نقدی یارانهها اشتباه بود. بعد گفتند ما میخواهیم پرداختهای کالایی را جایگزین پرداختهای نقدی کنیم. در سال 1392 دو هزار میلیارد تومان از بیتالمال را تحت عنوان کالا و با نام «سبد کالا» به مردم عرضه کردند که در واقع میتوان گفت یکی از بدترین طرحهایی بود که به لحاظ اقتصادی تاکنون اجرا شده است. در نهایت هم دیدیم هیچ کس حاضر به دفاع از آن نشد. حتی دولت وقتی میخواست طرحی با عنوان کمکهای معیشتی را اجرایی کند، این کار را به صورت یارانه نقدی انجام داد. در حالی که اگر پرداخت نقدی بد بود و پرداخت کالایی خوب! کمک معیشتی را به صورت نقدی پرداخت نمیکرد. این ماجرا درباره سهام عدالت هم وجود دارد. شما ببینید ابتدا به سهام عدالت حمله و آن را تخریب کردند و همه تمرکز و انتقادشان روی این موضوع بود که در سهام عدالت مدیریت در اختیار بخش غیر دولتی نیست، اما سؤال این است آیا وقتی خودشان صندوقهای ایتیاف را طراحی و واگذار کردند، مشکل مدیریت را حل کردند؟ یا تنها اتفاقی که افتاد این بود که آمدند سهام عدالت را رقیق و پرتفوی آن را تضعیف کردند. به قول معروف، حق مالکیت مردم بر سهام عدالت را اسقاط کردند و در نهایت هم تمام هنر دولت این بود که بگوید سهام عدالت را آزاد میکنیم. چطور چیزی را آزادسازی میکنید که در گذشته مدعی بودید هیچ ارزشی ندارد؟ یکی دیگر از این مباحث که شما هم به آن اشاره کردید، بحث تهاتر سهام بود که ابتدا کلی ایراد گرفتند و حالا خودشان در حال انجام این کار هستند. با این حال من به عنوان یک نماینده مجلس که از قضا سابقه اجرایی هم دارد، خوشحال میشوم که دولت در مسیر صحیح و در ریل صحیحش قرا گیرد و اگر اینگونه باشد، خود من از دولت پشتیبانی میکنم ولو اینکه سال آخر یا حتی ماه یا روز آخر حضور دولت باشد. واقعیت امر این است که حال اقتصاد و زندگی مردم ایران نه تنها خوب نیست؛ بلکه بسیار بد است. پس ما نباید به بهانه تحلیلهای سیاسی مانع از التیام اوضاع و احوال اقتصادی مردم شویم مگر اینکه متوجه شویم دولت به روشهای غلطی در حال انجام این کار است که مطمئناً هر کجا خود من متوجه شوم روش غلط است، در مقابل آن واکنش نشان خواهم داد.
چرخه عمر محصول PLC چیست؟ رابطه آن با ماتریس بوستون (BCG)
چرخه عمر محصول Product Life Cycle : PLC
چرخه عمر محصول یکی از کلیدی ترین مفاهیمی است که یک مدیر باید در مورد محصولات یا خدمات خود بداند.
یک شرکت که به توسعه بازار و توسعه محصول میاندیشد ، باید تغییرات سلیقه ، تکنولوژی و رقبا را در نظر داشته باشد. برای اغلب محصولات میتوان چرخه عمر محصول را بر اساس فروش و سود پیش بینی شده ، ترسیم نمود.
معمولا مدیران بازاریابی از چرخه عمر محصول برای حرکت به سوی پیشرفت و بهبود شرایط تولید محصولات استفاده میکنند و استراتژیهایی بکار میگیرند تا بتوانند بر این مسیر تأثیرگذاری مشخصی داشته باشند.
چرخه عمر محصول Product Life Cycle : PLC از مرحله ایجاد محصول آغاز و سپس به مرحله توسعه بازار رفته و در پایان به افول یا نابودی خواهد رسید.
نمودار چرخه عمر محصول
مراحل چرخه عمر محصول
چرخه عمر محصول PLC دارای 5 مرحله یا بخش است .
مرحله ایجاد محصول ( توسعه محصول / ساخت اولیه محصول )
مرحله معرفی به بازار
مرحله رشد
مرحله بلوغ
مرحله افول
در جدول زیر ویژگی هر مرحله از چرخه دیده میشود.
ویژگی
مرحله ایجاد محصول
مرحله معرفی محصول به بازار
- هزینهها بسیار بالاست
- میزان فروش با سرعت بسیار کندی ، افزایش میابد
- رقابت بسیار ضعیف یا اصلا وجود ندارد
- تقاضا باید ایجاد شود
- مشتریان باید به استفاده از محصول ، ترغیب شوند تا بتوان درآمد ناچیزی را ایجاد نمود
مرحله رشد
- هزینهها به علت مقیاس اقتصادی، کاهش میابد
- حجم فروش به میزان زیادی ، افزایش میابد
- سودآوری در حال ایجاد شدن است افزایش میباید
- رقابت در حال افزایش است و رقبای جدید نیز وارد بازار میشود
- رقابت بر کاهش قیمت برای افزایش حداکثری مشتری راغب افزایشیافته
مرحله بلوغ
- هزینهها به دلیل افزایش حجم تولید ، کاهش پیداکرده و تجربه سازمانی شکل میگیرد
- حداکثر فروش انجام میشود و بازار به حالت اشباع میرسد
- رقبای جدیدی وارد بازار میشود
- قیمتها به علت افزایش تعداد محصولات رقیب کاهش میابد
- تمایز برند و تنوع در ویژگیهای محصولات بر حفظ یا افزایش سهم بازار تاکید دارد
- سود کاهش میابد
مرحله افول
- هزینهها به علت مقیاس اقتصادی در حال افزایش است
- حجم فروش کم میشود
- قیمت و سوددهی در حال کاهش
- سود یک چالش بزرگ برای کارایی واحد تولید و توزیع خواهد بود و مسئله فقط افزایش فروش نیست
استفاده از چرخه عمر محصول
چرخه عمر محصول میتواند یک ابزار کارآمد برای برنامهریزی در خصوص عمر محصول باشد که البته محدودیتهایی نیز با خود همراه دارد.
همه محصولات دارای مسیر و جهت حرکت جریان رشد قابل پیشبینی و ملایم نیستند.برخی محصولات وابسته به چرخه و مسیر تجاری ویژه بوده و یا عوامل فصلی بر رشد آن تاثیر بالایی خواهد داشت.
برای مثال : در تمام کشورها ( به جز ایران ) درخواست برای تحصیلات عالیتر، به روند رشد اقتصادی بسیار وابسته است .
وقتی شرایط اقتصادی نامناسب میشود ، تعداد بیشتری از مردم ، شغل خود را رها کرده تا برای به دست آوردن فرصت شغلی بهتر، برای سطح بالاتری از تحصیلات ثبتنام مینماید. ( ازآنجاییکه ما اقتصاد نداریم ، نیاز به توضیح آن در مورد ایران دیده نمیشود ) .
این به این معنا نیست که در شرایط خوب اقتصادی، تحصیلات کاهش پیدا مینماید ، بلکه به این معنا است که در شرایط خوب اقتصادی ، بازار تحصیلات در قسمت پایین چرخه عمر خود است.
نتایج یک تحقیق نشان داده است که چرخه عمر محصول برای شرکت صنعتی معنای بیشتری دارد و لزوما در خصوص برندهای شخصی یا پروژهها چرخه بازار به چه معناست؟ که به تجربه افراد مرتبط هستند ، کمتر قابل استفاده است.
البته ، تغییر در سایر عناصر آمیخته بازاریابی Marketing Mix میتواند تاثیر بالایی بر عملکرد محصول در طی چرخه عمر محصول داشته باشد .
تغییر در وضعیت رقابت در طی هر یک از مراحل چرخه عمر محصول میتواند تاثیری بزرگتری روی برنامه بازاریابی تا روی خود چرخه عمر محصول. یک برنامه استراتژی آمیخته ترفیع Promotional Mix اثربخش یا کاهش قیمت فروش ، میتواند باعث افزایش وضعیت فروش شود.
معمولا افزایش بهره وری فروش ناشی از تاکتیکهای غیر تولیدی نسبتا کوتاهمدت هستند و تغییرات اساسی در ارائه محصولات مزایای طولانیتری را فراهم میآورند.
اگر شکل S نمودار چرخه عمر محصول را به عنوان نمودار قابلقبول برای فروش در نظر بگیریم ، آن را فقط برای تولید برخی محصولات میتوان مناسب دانست، اما بااینوجود نمودار چرخه عمر محصول میتواند همچنان مفید باشد.
این نمودار شیوه برخورد سیستماتیک با مشکلات بازاریابی در حوزه محصول را بیان مینماید. مدیر بازاریابی نیاز دارد که از شرایط مربوط به محصول در هر یک از مراحل مختلف آگاهی کافی داشته باشد.
خصوصیات مراحل چرخه عمر محصول و پیامدهای بازاریابی آنها
جدول زیر خلاصهای از ویژگیهای مراحل چرخه عمر محصول و پاسخهای حوزه بازاریابی برای هر یک از مراحل ارائه مینماید.
مراحل چرخه عمر محصول
رابطه ماتریس بوستون (BCG) و نمودار چرخه عمر محصول
ماتریس BCG و نمودار چرخه عمر محصول هر دو دارای بخشهایی هستند که در مورد تصمیمات اجرایی کنونی و آتی سازمان را تعریف مینماید.
مرحله ساخت نمونه اولیه ( تبدیل ایده به یک محصول ) معادل با بخش ” علامت سوال ” است.
در بخش علامت سوال ، همهچیز برای سرمایهگذار به شکل علامت سوال است و کارها با امید به دستیابی به موفقیت آتی انجام میشود ، در این مرحله چرخه بازار به چه معناست؟ فروش انجام نشده و فعلا در حال هزینه هستیم.
مرحله معرفی محصول ، معادل با بخش ” علامت سوال” است.
این بخش نیز بخشی از علامت سوال است و محصول در حال معرفی به بازار از طریق تبلیغات است ، فروش اولیه صورت پذیرفته و سود اولیه ایجادشده.
به قول معروف بالای نقطه سربهسر آمدهایم. فقط ما در حال سرمایهگذاری هستیم تا بعداد نتایج خوبی از آن حاصل شد.
مرحله رشد بازار ، معادل ” ستاره ” است.
در بخش ستاره ، سرعت رشد فروش بالا رفته . فروش محصول با استقبال و تقاضای بالایی سریعی روبرو شده و مانند یک هواپیما در حال اوجگیری هستیم.
سایز سازمان ، میزان فروش ،تعداد فروش ، …. همهچیز در حال رشد است.
مرحله بلوغ ، معادل ” گاو شیرده” است.
در این مرحله سازمان به حداکثر فروش خود رسیده و سرمایهگذاری بیشتر به معنای فروش و سود بیشتر نیست.
در این مرحله هدف فقط کسب درآمد و حفظ شرایط موجود بهترین استراتژی سازمان است.
مرحله افول ، معادل با ” سگ ” است.
در این مرحله اوضاع فروش محصول بسیار خراب شده است .
به علت عدم استقبال از محصول ، فروش در حال سقوط آزاد است و هرروز سهم بازار محصول کمتر و کمتر میشود.
در این مرحله باید از تولید این محصول خودداری نمود و به سمت محصولی جدید برویم.
مشاوره مدیریت : مطالب سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم میباشد و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
نمودار عمق بازار (Market Depth) چیست و چه کاربردی دارد؟
نمودار عمق بازار چیست و چه کاربردی دارد؟ عمق بازار بهطور گسترده بهعنوان توانایی بازار برای حفظ سفارشات نسبتا بزرگ بازار بدون تأثیر بر قیمت داراییهای دیجیتال تعریف میشود. عمق بازار، سطح و وسعت کلی سفارشات باز را چرخه بازار به چه معناست؟ در نظر میگیرد و از تعداد سفارشات خرید و فروش در سطوح مختلف قیمت محاسبه میشود.
بهطور معمول، عمق بازار ارتباط تنگاتنگی با نقدینگی دارد. اگر عمق بازار برای یک جفت ارز معین “عمیق” باشد، به این معنی است که حجم کافی از سفارشات باز در طرف پیشنهاد یا درخواست وجود دارد که در نهایت تبادل دارایی را با قیمتهایی که ارزش ذاتی آن را منعکس خواهند کرد، آسانتر میکند. هرچه عمق بازار ضعیفتر باشد، برای سفارشهای بزرگتر بازار آسانتر میتواند قیمت را تغییر دهند.
داشتن آگاهی از عمق بازار قبل از معامله بسیار مهم است زیرا تکیه بر حجم معاملات به تنهایی برای درک نقدینگی بازار به ویژه در بازارهای ارزهای دیجیتال، کافی نیست. نمودار عمق بازار به معاملهگران این امکان را میدهد تا اطلاعاتی در رابطه با تقاضا و عرضه بازار ارزهای دیجیتال به دست آورند.
چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟
نمودارهای عمق بازار یکی از مواردی هستند که میتوانند به شما در مورد نحوه تقاضا و عرضه سهامها یا ارزهای دیجیتال اطلاع دهند. نمودار عمق بازار بورس مانند نمودار عمق ارزهای دیجیتال، اطلاعاتی در رابطه با میزان سفارش، عرضه و تقاضا در اختیار کاربران قرار میدهد. عمق بازار به توانایی بازار برای حفظ یک سفارش بزرگتر بدون تأثیر بر قیمت بازار اوراق بهادار اشاره دارد. معمولا هنگام محاسبه عمق بازار، معامله یک سهام یا ارز دیجیتال خاص در نظر گرفته میشود.
در معاملات، وسعت کل و سطح سفارشات باز انجام شده در نظر گرفته میشود. عمق بازار همچنین به تعداد سهام یک شرکت مشخص اشاره دارد که ممکن است بدون ایجاد سطح قابلتوجهی از افزایش قیمت آن سهام خاص خریداری شود. معمولا هنگام خرید سهام شرکتی با تعداد زیادی خریدار و فروشنده در هر زمان، هیچگونه حرکت قیمت قابلتوجهی مشاهده نمیشود. در چنین شرایطی، گفته میشود که بازار آن سهم خاص به دلیل تعداد زیادی سفارش معلق که هنوز اجرا نشده است، عمیق است.
عمق بازار رابطه نزدیکی با حجم تجارت یک سهام خاص و نقدینگی دارد. بااینحال، توجه به این نکته مهم است که حجم معاملات بالا به این معنی است که یک سهام یا یک سکه در کریپتو، عمق بازار خوبی را نشان میدهد. نوسان در بازار میتواند به دلیل عدم تعادل سفارشات به اندازه کافی ایجاد شود، و حتی برای سهامی که حجم معاملات روزانه آنها معمولا زیاد است، نسبتا رایج باشد. ازاینرو استفاده از نمودارهای عمق بازار میتواند هنگام خرید و فروش سهام یا داراییهای یک شرکت منجر به کاهش ضررهای احتمالی شود.
نمودار عمق بازار چه اطلاعاتی را نشان میدهد؟
عمق یا Depth به توانایی یک بازار برای یک دارایی خاص برای حفظ سفارشات بزرگ آن دارایی بدون تغییر قیمت قابلتوجه آن اشاره دارد. هر چه سفارشات محدود بازتر در دو طرف سفارش برای یک دارایی وجود داشته باشد، آن نمودار دارای عمق بیشتری است. نمودار عمق بازار در کارگزاری آگاه، نمایشی گرافیکی از سفارشات خرید و فروش برای یک دارایی خاص در قیمتهای مختلف است. همچنین نمودار عمق هر دو طرف عرضه و تقاضا را برای کاربران نشان میدهد تا بدانند که چه مقدار از دارایی را میتوانند در یک نقطه قیمت خاص بفروشند. نمودار عمق در وسط تقسیم میشود که قیمت دارایی در آخرین معامله است.
آنچه توسط نمودار عمق بازار مفید نشان داده میشود، ارزش کل سفارشات فروش برای مطابقت با ارزش دلار است که در محور چپ نمودار نمایان است. مقادیر محور x، درحالیکه بر اساس واحد پول واحد هستند، همیشه مقادیر مساوی را نشان نمیدهند. تفاوت در مقادیر در محور x به سرمایهگذار یا معاملهگر بینشی از نقدینگی و نوسان دارایی میدهد.
اگر تقاضا و عرضه برای یک دارایی تقریبا برابر باشد، محور x باید از نظر ارزش کاملا همسو باشد. اگر دارایی نقدینگی بالایی داشته باشد، به این معنی که تعداد بیشتری از فعالان بازار به دنبال فروش دارایی باشند تا خرید، نمودار به سمت راست منحرف میشود و دیوار فروش بزرگی ایجاد میکند. اما اگر یک دارایی، نقدینگی کمتری داشته باشد که در آن، تقاضا برای آن دارایی بیشتر از آن چیزی است که شرکتکنندگان مایل به عرضه هستند، نمودار به سمت چپ منحرف میشود و دیوار خرید را ایجاد میکند.
دیوارهای خرید و فروش
دیوارهای خرید و فروش، نشاندهنده حجم قابل توجهی از سفارشات در یک قیمت معین هستند و میتواند نشاندهنده روند بازار باشند. دیوارهای خرید و فروش شاخصی از سفارشات وزنی و نوسانات آتی هستند. دیوارهای خرید و فروش فهرست شده در نمودار عمق بازار میتواند به معاملهگر، بینشی در مورد چگونگی پیشبینی تغییرات قیمت توسط معاملهگران دیگر در بازار بدهد.
دیوارهای خرید
هر چه سفارشهای خرید تحقق نیافته در یک قیمت معین بیشتر باشد، دیوار خرید بالاتر است. دیوار خرید بلند میتواند نشاندهنده این باشد که معاملهگران معتقدند قیمت یک دارایی از قیمت مشخصی پایین نمیآید. برای مثال در نمودار عمق بازار بیتکوین، دیوار خرید بزرگ از کاهش سریع قیمت بیتکوین جلوگیری میکند زیرا باعث ایجاد مقدار زیادی سفارش خرید در یک قیمت می شود.
سایر نمودارهای عمق بازار از جمله نمودار عمق بازار دوج کوین نیز از نوسانات شدید قیمت جلوگیری میکند. در طول یک چرخه بازار نزولی، به دلیل افزایش نقدینگی بازار، سفارشهای دیوار خرید ممکن است با سرعت بیشتری نسبت به چرخههای صعودی بازار پر شوند. ایجاد و رشد دیوار خرید میتواند تحت تأثیر روانشناسی بازار باشد. اگر معاملهگران دیوار خرید بزرگ یا رو به رشدی را ببینند، ممکن است باور کنند که قیمت دارایی افزایش مییابد و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد تا داراییهای خود را بفروشند و سود فوری به دست آورند و یا خرید کنند و سودهای بلندمدت بیشتری کسب کنند.
دیوارهای فروش
هرچه سفارشهای فروش تحقق نیافته در قیمت معین بیشتر باشد، دیوار فروش بالاتر میرود. دیوار فروش بالا میتواند نشاندهنده این باشد که بسیاری از معاملهگران باور ندارند که دارایی از قیمت مشخصی فراتر رود، درحالیکه دیوار فروش پایین ممکن است نشاندهنده افزایش قیمت دارایی باشد. برای مثال در تفسیر نمودار عمق بازار، یک دیوار فروش بالاتر از افزایش سریع قیمت یک ارز دیجیتال مانند بیتکوین جلوگیری میکند؛ زیرا مقدار زیادی سفارش فروش با یک قیمت ایجاد میکند.
اگر معاملهگران دیوار فروش بزرگ یا رو به رشدی را ببینند، ممکن است باور کنند که قیمت دارایی کاهش مییابد و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد تا داراییهای خود را بفروشند و از ضررهای بیشتر جلوگیری کنند.
بازار عمیق چیست؟
عمق بازار به چه معناست؟ دادههای مربوط به عمق بازار، معاملهگران را قادر میسازد تا جهت حرکت قیمت یک دارایی خاص را تعیین کنند. داراییهایی که عمیق بالایی دارند، به معاملهگران اجازه میدهد تا بدون ایجاد تغییرات قیمت قابل توجه، سفارشات خود را نهایی کنند. درحالیکه، داراییهایی با عمق بازار کمتر میتوانند بسته به حجم سفارشهای ثبتشده نوسان داشته باشند. این دادهها همچنین به معاملهگران این امکان را میدهد که از نوسانات کوتاه مدت قیمت به نفع خود استفاده کنند و از آن سود ببرند.
اما نمودار عمق بازار چگونه بیان میشود؟ معمولا در صرافیها لیست الکترونیکی سفارشات خرید و فروش که بر اساس سطوح قیمت سازماندهی میشود، نگهداری میشود. بهطورکلی، پلتفرمهای معاملاتی نمایش عمق بازار را به عموم ارائه میدهند. در موارد دیگر، دادهها را میتوان در ازای پرداخت هزینه خریداری کرد. بنابراین، هر یک از طرفین یک معامله میتوانند به فهرستی از سفارشهای خرید و فروش در انتظار اجرا دسترسی داشته باشند که توسط پلتفرم معاملاتی در زمان واقعی به روزرسانی میشود.
سفارشاتی که هنگام ارزیابی عمق بازار در نظر گرفته میشوند، در دفترچه سفارشات نگهداری میشوند. در واقع عمق بازار به مقداری اشاره دارد که قرار است برای یک سفارش محدود خاص با قیمت از پیش تعیینشده یا قیمت مطلوب برای یک اندازه معین معامله شود. قیمت از پیش تعیینشده مشمول هیچ محدودیتی از نظر قیمت نیست و تغییر قیمت در آینده در عمق بازار لحاظ نمیشود، حتی اگر احتمالا سفارشات بیشتری را جذب کند.
نمودار عمق بازار را چگونه تحلیل کنیم؟
اما تحلیل نمودار عمق بازار چگونه است؟ نمودار عمق برای بازار فروش دارای دو خط است، یکی برای BID (سفارشهای خرید) و دیگری برای ASK (سفارشهای فروش). نمودار زنده GDAX دارای یک خط سبز برای BID (سفارشات خرید) و یک خط قرمز برای ASK (سفارشات فروش) است. همچنین یک خط دیگر روی نمودار با رسم نقطهها ساخته میشود.
هر نقطه در یک خط نمودار عمقی، نشاندهنده میزان قابل معامله در آن نقطه است. زمانی که عرضه و تقاضای متغیر وجود داشته باشد، ارزش هر دارایی خاص در نوسان خواهد بود. این نوسانات در قیمت متوسط کل بازار منعکس میشود که میانگین هر دو طرف نمودار را نشان میدهد. هر خط در نمودار عمق با رسم نقطههایی ایجاد میشود که مقدار یک دارایی را در یک قیمت خاص نشان میدهد.
چرا درک نمودار عمق بازار مهم است؟
بیشتر افراد ترجیح میدهند بیتکوین را بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت نگه دارند یا با آن به تجارت بپردازند. نمودار عمق بازار ابزاری برای درک عرضه و تقاضای بیت کوین در یک لحظه معین برای طیف وسیعی از قیمتها و یک نمایش بصری از یک دفترچه سفارش است که سفارشات خرید یا فروش برجسته یک دارایی در سطوح قیمتی متفاوت است. برای کسانی که به دنبال تجارت هستند، دانستن نحوه خواندن و تحلیل نمودار عمق بیتکوین بخش مهمی از درک بازار است.
اجزای نمودار عمق برای تحلیل و تفسیر آن مهم است. درحالیکه نمودارهای عمق میتوانند در صرافیها متفاوت باشند، نمودار عمق استاندارد بیتکوین دارای چند جزء کلیدی است:
خط پیشنهاد ارزش تجمعی پیشنهادها یا سفارشات خرید را در یک نقطه قیمت بیتکوین معین نشان میدهد و با یک خط سبز که از چپ به راست شیب منفی دارد، نمایش داده میشود.
خط درخواست:
ارزش تجمعی درخواستها یا سفارشهای فروش را در هر نقطه قیمت نشان میدهد و با یک خط قرمز که از راست به چپ شیب منفی دارد، نمایش داده میشود.
محور افقی:
نقاط قیمتی که در آن سفارشات خرید و فروش انجام میشود.
محور عمودی:
مجموع ارزش دلاری همه سفارشهای فروش بیتکوین است.
اکثر صرافیهای ارزهای دیجیتال نمودارهای عمقی را ارائه میکنند که در آن، کاربران میتوانند روی هر نقطه از خط پیشنهاد یا درخواست حرکت کنند و ببینند چه تعداد سفارش خرید یا فروش با آن قیمت انجام میشود.
نمودارهای کندل استیک
بسیاری از صرافیهای ارزهای دیجیتال اغلب نمودار دومی را که بهعنوان نمودار کندل استیک شناخته میشود، همراه با نمودار عمق بازار ارائه میدهند. نمودار کندل استیک، حرکت قیمت یک دارایی را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. نمودار کندل استیک که به عنوان نمودار قیمت نیز شناخته میشود، از ارقام کندل استیک برای نشان دادن تغییرات قیمت داراییها استفاده میکنند.
نمودارهای کندل استیک را میتوان تقریبا در هر دوره زمانی ثابتی مشاهده کرد. بسیاری از معاملهگران روزانه تغییرات دقیقه به دقیقه قیمت را پیگیری میکنند. نمودار کندل استیک، اطلاعات مربوط به نقدینگی یا حجم کل را مانند نمودار عمقی شامل نمیشود، اما اطلاعات مفیدی در رابطه با پیشبینی حرکتهای صعودی یا نزولی قیمت ارائه میدهد. جزء اصلی نمودار کندل استیک بدنه کندل است که حرکت قیمت را در بازه زمانی ثابت نشان میدهد.
نتیجهگیری
همانطورکه گفتیم، نمودارهای عمق بازار یکی از مواردی هستند که میتوانند به شما در مورد نحوه تقاضا و عرضه سهامها یا ارزهای دیجیتال اطلاع دهند. نمودارهای عمق بازار، اطلاعاتی در رابطه با میزان سفارش، عرضه و تقاضا در اختیار کاربران قرار میدهد. عمق بازار به طور گسترده بهعنوان توانایی بازار برای حفظ سفارشات نسبتا بزرگ بازار بدون تأثیر بر قیمت داراییهای دیجیتال تعریف میشود.
خطوط پیشنهاد و درخواست ارزش تجمعی همه سفارشهای خرید یا فروش سفارشهای با یک قیمت معین را نشان میدهند، بنابراین نمودارهای عمقی بینش خوبی در مورد عرضه و تقاضای بیتکوین درحالحاضر و همچنین نحوه پیشبینی دیگران برای نوسان قیمتها ارائه میکنند. هنگام خواندن نمودار عمق، مهم است که تأثیر نقدینگی پنهان را نیز در نظر بگیرید. اصطلاح نقدینگی پنهان به پیشنهادهای خرید یا فروش معلقی اشاره دارد که در نمودار عمق لحاظ نشده است و میتواند بر دقت نمودار عمق بازار تأثیر بگذارد.
دیدگاه شما