سایر روش‌های تحلیل سهام


هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد

نقش فیلتر نویسی در تحلیل سهام

بسیاری از افرادی که در وارد بازار سرمایه می شوند با اصطلاحی به نام فیلتر نویسی مواجه می شوند و بسیاری از افراد هستند که همچنان پس از به دست آوردن تجارب بسیار در زمینه تحلیل تکنیکال و بنیادی موفق با نوشتن فیلتر نویسی نشده اند.

سوالاتی که برای اغلب این افراد پیش می آید این است که فیلتر نویسی به چه معناست؟ آیا برای آن که یک سرمایه گذار موفق و خبره در بازار سرمایه باشیم لازم است که فیلترنویسی را آموزش ببینیم؟ آیا اهمیتی که سایر روش های تحلیل در بازار بورس دارند می توان از فیلتر نویسی چشم پوشی کرد؟ و سوالاتی از این قبیل.

فیلتر نویسی یکی از جالب ترین و مجهزترین امکاناتی است که در سال های اخیر و پس از سایر روش های دیگر تحلیل تکنیکال در اختیار سهامداران قرار گرفت.

توسط این روش معامله گران قادر هستند که نمادها را بر اساس مشخصات و ویژگی های مشابهی که دارند دسته بندی کنند و این دسته بندی به آن ها کمک می کند که هنگام تصمیم گیری در مورد یک نماد راحت تر اقدام به معامله کنند.

نحوه استفاده از فیلتر نویسی در بازار سرمایه

فیلتر نویسی به معنای کامل و ساده آن به معنای ایجاد فیلتر جهت دسته بندی نمادها است. در واقع هنگامی که معامله گران قصد دارند تمام نماد های بازار سرمایه را با مشخصات مشابهی مشاهده کنند ( به طور مثال می خواهند تمام نمادهایی را مشاهده کنند که حجم معامله در آن ها از یک عدد مشخص بالا تر یا پایین تر است) از فیلتر نویسی استفاده می کنند.

حال برای استفاده از فیلترنویسی از سایت سازمان بورس کمک می گیریم. در ابتدا پس از وارد شدن به صفحه سایت tsetmc.com وارد سربرگ دیده بان بازار می شویم.

پس از آن که وارد سربرگ دیده بان بازار در سایت شدیم، لازم است که تنظیماتی روی این بخش جهت شروع کار فیلتر نویسی انجام دهیم.

پس از آن که وارد بخش تنظیمات شدیم لازم است که چند گزینه را جهت فیلتر نویسی فعال کنیم، این گزینه ها شامل موارد زیر هستند:

در بخش اطلاعات تکمیلی این سه گزینه لازم است که فعال باشند: اطلاعات حقیقی و حقوقی، آمارهای کلیدی و تاریخچه قیمت ها

این سه گزینه را فعال می کنیم و دقت داشته باشید که همه نماد ها جهت قرار گرفتن در فیلتر مربوطه فعال باشند.

صفحه دیده بان بازار در سایت tsetmc

صفحه دیده بان بازار در سایت TSETMC

در بخش نوع اوراق نیز گزینه های سهام، فرابورس_ بازار پایه و حق تقدم را فعال می کنیم.

لازم به ذکر است که پس از فعال کردن همه گزینه ها ” ذخیره تنظیم ها” باید زده شود که گزینه های فعال شده ذخیره شوند.

پس از این گام می توان فرایند فیلتر نویسی را آغاز کرد. برای شروع این کار از گزینه ای دقیقا با همین اسم در صفحه دیده بان بازار کار را شروع می کنیم.

گزینه فیلتر در سایت tsetmc

گزینه فیلتر در سایت TSETMC

همان گونه که در تصویر بالا نیز ارائه شده است، گزینه فیلتر مشابه با یک مربع مشبکی است که برای شروع کار تنها لازم است که روی آن کلیک کنیم.

پس از کلیک کردن روی گزینه فیلتر در صورتی که تا پیش از آن از این بخش در سایت استفاده نکرده باشید و هیچ گونه فیلتری از قبل ننوشته باشد تصویری مشابه با تصویر زیر برای شما نمایش داده می شود.

ایجاد صفحه فیلتر در دیده بان بازار

ایجاد صفحه فیلتر در دیده بان بازار

برای شروع کار فیلترنویسی لازم است که روی گزینه فیلتر جدید کلیک کنید، با این کار امکان شروع فیلتر نویسی برای شما فراهم می شود.

شروع کار با فیلتر در دیده بان بازار

شروع کار با فیلتر در دیده بان بازار

هم اکنون شما در سربرگ دیده بان بازار در سایت سازمان بورس تمام شرایط لازم برای فیلتر نویسی را فراهم کرده اید.

در فیلتر نویسی چه اطلاعاتی کسب می شوند؟

برای آن که با اهمیت فیلتر نویسی و نقش موثر آن آشنا شویم بهتر است که با یک مثال ساده شروع کنیم.

به طور مثال فرض کنید که در میان همه نمادهای فعالی که در بازار بورس به ثبت رسیده اند، شما قصد دارید نمادهایی را پیدا کنید که بیش از حجم مبنا معامله شده اند ( معامله شدن نمادها بیش از حد مبنا یک امتیاز مثبت و قابل توجه برای سرمایه گذاران است).

اگر هنوز تکنولوژی فیلتر نویسی وارد بازار نشده بود شما ناچار بودید که به صورت تک به تک در سایت سازمان بورس نمادها را بررسی کنید و اسم نمادهایی که بیش از حجم مبنا معامله شده اند را یادداشت کنید.

با ظهور فیلتر نویسی تمامی این معضلات از میان برداشته شده است و شما به راحتی می توانید نمادها را بر اساس مشخصه ها و ویژگی های خاصی که مد نظر شما است جدا کنید.

نمادهایی که بیش از یک عدد مشخص معامله شده اند، نماد هایی که بیشتر یا کمتر از حجم مبنا خرید و فروش شده اند، نمادهایی که در صف خرید یا صف فروش هستند و …. همگی از جمله مثال هایی هستند که به راحتی و توسط فیلترنویسی قابل دسترس است.

به عبارت دیگر تمام اعداد و مشخصه هایی که سایت سازمان بورس در سربرگ در یک نگاه به یک نماد اختصاص داده است را می توان به روش فیلتر نویسی آن ها را از سایر نمادها جدا کرد.

قالب هایی که در فیلترنویسی قابل استفاده هستند

برای نوشتن فیلتر و استفاده از آن دو روش به طور کلی وجود دارد:

روش اول که یک روش عمومی است و اغلب تحلیل گران از آن استفاده می کنند قالب ساده است.

روش دوم که یک روش کد نویسی است و معمولا تحلیل گران خبره در حالت های پیشرفته تر از آن استفاده می کنند و تا حدودی آشنایی با فرایند کد نویسی به شما کمک می کند که ساده تر از روش قالب کد نویسی استفاده کنید.

قالب های فیلتر نویسی

قالب هایی که در فیلتر نویسی از آن استفاده می شود

اما در روشی که از قالب ساده جهت کد نویسی استفاده می شود در واقع توسط عملگرهای ریاضی و به راحتی می توان فیلتر مورد نظر را نوشت.

عملگرهای مورد استفاده در فیلترنویسی

عملگرهای مورد استفاده در فیلترنویسی

به طور مثال عملگرهایی که در قالب ساده جهت کد نویسی استفاده می شوند، عمل های ساده ریاضی ضرب، جمع، تفریق، بزرگتر، کوچکتر و موضوعاتی از این قبیل هستند.

انواع روشهای تحلیل در بورس

انواع روشهای تحلیل در بورس

حتماً در‌مورد کسب درآمد از بورس شنیدید. اما با انواع روشهای تحلیل در بورس آشنایی ندارید.

  • به‌نظر شما انواع تحلیل در بورس چه کاربردی دارند؟
  • چگونه در بورس تحلیل کنیم تا بهترین روش پیش بینی قیمت سهام را داشته باشیم؟
  • چگونه یک سهم را در بورس تحلیل کنیم تا بیشترین بازده را داشته باشیم؟
  • انواع تحلیل ها در بورس برای سرمایه‌گذاری مطمئن و بیشترین بازده چیست؟
  • اصلا بورس کار کنیم یا فارکس ؟

همچنین اگر دغدغۀ یادگیری مفاهیم بورس را نیز دارید، می‌توانید در برنامه خودآموز بورس اطلاعات لازم و مفید را بیابید.

در این مطلب به‌طور جامع و کاربردی انواع روشهای تحلیل در بورس را معرفی و بررسی می‌کنیم. پس حتماً با ما همراه باشید تا بتوانید همانند یک حرفه‌ای تحلیل کنید.

بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟

1- تحلیل تکنیکال

2- تحلیل بنیادی

انواع روشهای تحلیل در بورس

3- روانشناسی بازار

بخش دوم: انواع روشهای تحلیل در بورس برای انتخاب بهترین سهام

بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟

تحلیل و پیش‌بینی روند از اصول اولیۀ سرمایه‌گذاری در بازار بورس و بازار‌های مالی دیگر است.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش مهم از انواع روشهای تحلیل در بورس به حساب می‌آیند که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم. همچنین معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، از «روانشناسی بازار» نیز به‌عنوان یکی از انواع تحلیل در بازار بورس برای بررسی و تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند.

انواع روشهای تحلیل در بورس

در ادامۀ این مطلب به شرح کامل هر یک از این تحلیل‌ها همراه با جزئیات آن‌ها می‌پردازیم. با ما همراه باشید تا هرآنچه را لازم است بدانید، ساده و آسان بیاموزید.

1- تحلیل تکنیکال

انواع روشهای تحلیل در بورس

تحلیل تکنیکال یک استراتژی تحلیلی است که در آن تاریخچۀ قیمت‌ها و حجم معاملات در بازار را مرور می‌کنند تا بتوانند قیمت‌های آتی بازار را پیش‌بینی کنند.

تحلیل تکنیکال براى تمامى بازارهایى که بر اساس عرضه و تقاضا کار مى‌کنند مانند بورس کالا، طلا، ارز، ارزهاى دیجیتال، فارکس و … نیز کاربرد دارد.

تحلیل تکنیکال را می‌توان یکی از کاربردی‌ترین و محبوب‌ترین روش‌های تحلیل در بازارهای مالی به حساب آورد که طرفداران بسیاری دارد و افراد زیادی به‌دنبال یادگیری آن هستند.

یادگیری و استفاده از این تحلیل، راحت‌تر از سایر روش‌هاست.

حال به معرفی کوتاه اما کاملی از انواع روش های تحلیل تکنیکال می‌پردازیم که بسیار کاربردی هستند.

انواع روش های تحلیل تکنیکال

1-1 کندل شناسی

انواع روشهای تحلیل در بورس

کندل یا شمع براساس تایم فریم معاملاتی ما شکل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد و روند صعودی یا نزولی و باز و بسته شدن یک سهم را به ما نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. مثلاً اگر تایم فریم ما یک‌روزه باشد، هر کندل ما یک روز طول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد تا تشکیل شود.

کندل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دو رنگ سیاه و سفید دارند.

سفید: اگر کندل سفید باشد، قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد که یعنی قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است.

سیاه: اگر سیاه باشد، برعکس آن یعنی قیمت پایانی در بالا و قیمت آغازی در پایین خواهد بود که یعنی قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.

سایۀ پایینی و سایۀ بالایی: قسمت سایۀ پایینی و سایۀ بالایی میزان معاملات در آن روز یا آن بازۀ زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده را به ما نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند.

برای یادگیری آسان و کاربردی کندل‌شناسی یکی از مهم‌ترین انواع روش های تحلیل تکنیکال، حتماً ویدئوی زیر را پلی و مشاهده کنید.

آموزش آسان و کاربردی کندل‌شناسی در بورس

کندل‌ها رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهند.

آموزش کندل شناسی در بورس که یکی از انواع روش های تحلیل تکنیکال است، به تریدر کمک می‌کند تا نگاه دقیق‌تر و کامل‌تری به چارت قیمت داشته باشد.

آشنایی با کندل‌ها و الگوهای کندلی به‌همراه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود و خروج را به تریدر نشان می‌دهند.

1-2 سطوح حمایت و مقاومت

انواع روشهای تحلیل در بورس

زمانی‌که قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهام‌‌‌‌‌‌‌‌‌داران بالا رفته و تقاضا زیاد شود، قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز افزایش می‌یابند. به این سطح در نمودار قیمت سطح حمایتی گفته‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. رسیدن قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به سطح حمایتی افزایش آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را در پی دارد.

در مقاومت، همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌چیز برعکس سطح حمایت است و قیمت سهام تا جایی بالا رفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که سهام‌‌‌‌‌‌‌‌‌داران تمایل به فروش سهام خود دارند، یعنی عرضه افزایش یافته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ است. در چنین شرایطی، سطحی در نمودار قیمت پدید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید که به آن سطح مقاومتی گفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. قیمت‌ها پس از رسیدن به این سطح به دلیل افزایش عرضه‌ها کاهش پیدا می‌کنند.

حتماً ویدئوی زیر را پلی کنید تا آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب را که در آن بیان شده است، مشاهده کنید.

آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب

اگر سطوح مقاومت و حمایت شکسته شوند، تغییر نقش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما افت قیمت دیده نشود و روند حرکتی همچنان صعودی باشد، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، به سطح حمایت تبدیل می‌شود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش تقاضا صورت نگیرد، حمایت فعلی شکسته شده و به مقاومت تبدیل خواهد بود.

نمونه‌ای از شکست سطوح حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در تصویر زیر نشان داده شده است.

نحوه تحلیل , خرید و فروش سهام

تحلیل بازار سهام اصولاً با تکیه بر برخی شاخص‌های اقتصادی و سیاسی صورت می‌پذیرد. برای تحلیل اصولی و درست بازار سهام باید به ترتیب طبق موارد زیر عمل نماییم:

۱- تحلیل اخبار اقتصادی جهانی و تأثیر آن بر بازار داخلی

در وهله‌ اول باید اخبار سیاسی و اقتصادی مهمی که در حال انتشار می‌باشند را بررسی کنیم و تأثیر هر یک از این موارد را در بازار بورس تجزیه و تحلیل نماییم. برای مثال افت ارزش قیمت نفت جهانی می‌تواند روی بازار بورس تأثیر منفی بگذارد. در طرف مقابل رشد قیمت نمفت جهانی تأثیر مثبت بر روی بورس خواهد داشت. اخباری مانند اخبار جنگ، وضعیت بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

۲- تجزیه و تحلیل اقتصاد داخلی

در مرحله‌ بعد بایستی وضعیت اقتصاد داخلی را رصد نماییم. اینکه در چه عرصه‌های اقتصاد روند رو به رشد داشته و در چه عرصه‌های ضعیف عمل نموده در این قسمت مشخص خواهد شد.

۳- تحلیل وضعیت صنایع مختلف

اگر به دنبال خرید سهم خاصی هستید، در این مرحله باید وضعیت آن صنعت را در کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.

۴- تحلیل بنیادی نماد مورد نظر

در این مرحله ارزش ذاتی شرکت مورد نظر را بررسی خواهید کرد و این ارزش را با قیمت فعلی آن مقایسه خواهید نمود. این تحلیل می تواند آینده‌ نماد را برای ما تا حدودی مشخص کند.

۵- تحلیل تکنیکال نماد

حال در قدم آخر بایستی نمودار حرکتی قیمت برحسب زمان نماد شرکت مورد نظر را نیز تجزیه و تحلیل نمایید.

روش های تحلیل بازار بورس و سهام

به صورت کلی سه روش تحلیل اصلی و مهم در بازارهای مالی جهان مرسوم است. هر کدام از این روش‌های تحلیل نکات مربوط به خود را داشته و تکنیک‌های خاص خود را دارا هستند. از این گذشته هر روشی طرفداران و منتقدانی نیز دارد. این روش‌های تحلیلی عبارت‌اند از:

۱- تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

این روش تحلیل همان‌طور که از اسمش پیداست، به صورت بنیادی یک نماد را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. برای مثال فرض کنید ارزش ذاتی سهام یک نماد ۱۰۰۰ تومان باشد. اگر این نماد در حال حاضر به قیمت ۸۰۰ تومان در حال معامله باشد، بنیادی‌کارها به این نتیجه می‌رسند که در آینده، این نماد مستعد رشد خواهد بود. اخبار و اطلاعات در این روش تحلیل نقش اساسی ایفا می نمایند.

۲- تحلیل تکنیکال

این روش تحلیلی در بازار بورس به پیشینه‌ رفتار قیمت نماد مورد نظر نگاه می‌کند. به واقع تحلیل تکنیکال رفتار قیمتی سهم را در تمام طول عمر خود بررسی کرده و با یک تقریب حدودی تعیین می‌کند که نماد قابلیت رشد دارد یا نه. به افراد تکنیکالیست، چارتیست نیز می گویند. زیرا آن‌ها فارغ از هرگونه اخبار منتشر شده و یا وضعیت کلی بازار تنها به نمودار و چارت یک نماد نگاه می‌کنند.

۳- تحلیل تکنوفاندامنتال

تحلیل تکنوفاندامنتال روش تحلیلی بینابینی برای خرید یک سهم است. در این روش علاوه بر تأثیر اخبار و وضعیت بنیادی یک نماد، وضعیت آن در چارت نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. مجموعه‌ از تمام عوامل برای اعلام مستعدِ رشد بودن یک نماد در این روش تحلیلی باید موجود باشد.

انواع روش‌های خرید و فروش در بورس

خرید آنلاین سهام در بورس چگونه است؟برای خرید و فروش سهام در بورس راه‌های مختلفی در دسترس است که عبارتند از:

مراجعه حضوری به کارگزاری و ارائه سفارش خرید یا فروش

سفارش تلفنی به کارگزاری

ثبت سفارش اینترنتی در پنل مربوطه (اردر آفلاین)

خرید یا فروش آنلاین سهام (معاملات بر خط)

مراجعه حضوری به کارگزاری

در این روش، سرمایه‌گذار به‌صورت حضوری به شرکت کارگزاری مراجعه نموده و فرم درخواست خرید یا فروش اوراق‌بهادار را تکمیل می‌نماید. فرم معامله در بازار بورس به‌صورت حضوری، شامل اطلاعاتی مثل مشخصات کامل فرد، نشانی و تلفن تماس، کد سهام‌داری و همچنین مشخصات کامل سهام یا سایر اوراق‌بهاداری است که فرد قصد خرید یا فروش آن‌ها را دارد. پس از تکمیل فرم درخواست خرید و فروش سهام، سرمایه‌گذار می‌تواند مبلغ موردنیاز و کارمزد معامله را ازطریق واریز به حساب بانکی یا استفاده از دستگاه کارت‌خوان در شعب کارگزاری، پرداخت نماید.

سفارش تلفنی

در روش معامله از طریق سفارش تلفنی، سرمایه‌گذار می‌تواند بدون نیاز به مراجعه‌ حضوری به کارگزاری، صرفاً از طریق استفاده از سامانه تلفنی کارگزاری، سفارش خود را به کارگزار ارائه دهد. برای فعال کردن امکان معامله در بورس از طریق سفارش تلفنی، سرمایه‌گذار فقط یکبار به کارگزاری مراجعه نموده و قرارداد مربوطه را امضا می‌نماید. کارگزاری نام کاربری و رمز عبور اختصاصی را به‌صورت محرمانه به مشتری ارائه می‌دهد که پس از دریافت نام کاربری و رمز عبور، سرمایه‌گذار می‌تواند به‌صورت تلفنی با کارگزاری تماس گرفته و سفارشات خود را وارد سامانه نماید. البته امروزه با پیشرفت و توسعه اینترنت و تکنولوژی، سفارش تلفنی و حضوری تقریباً منسوخ شده‌اند.

سفارش اینترنتی

در روش ارسال سفارش اینترنتی، سرمایه‌گذار پس از دریافت رمز عبور از طرف شرکت کارگزاری به سایت اینترنتی شرکت کارگزاری مراجعه می‌نماید و با تکمیل فرم‌های درخواست خرید یا فروش سهام به صورت‌ اینترنتی، سفارش خود را در سامانه‌ کارگزاری ثبت می‌نماید. کارگزار پس از رویت و تایید درخواست مشتری، در اولین زمان ممکن درخواست مذکور را تحقق می‌بخشد. اما مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که در این مدت ممکن است نظر مشتری درخصوص قیمت خرید یا فروش یا وضعیت بازار تغییر پیدا کند. خرید و فروش اینترنتی اغلب برای کسانی مناسب است که در زمان باز بودن بازار، نمی‌توانند به سیستم معاملاتی دسترسی داشته باشند یا حداقل مدرک تحصیلی دیپلم را نمی توانند به کارگزاری تحویل دهند. بااین‌حال به دلیل را‌ه‌اندازی سامانه‌ی معاملات برخط که امکان خرید و فروش با انواع دستگاه‌ها مانند موبایل، تبلت و لپ‌تاپ را فراهم کرده، امروزه دیگر از روش اینترنتی نیز استفاده چندانی نمی‌شود.

معاملات برخط (آنلاین)

اما پرطرفدارترین روش، معامله سهام از طریق سامانه معاملات برخط یا آنلاین است. در این روش سرمایه‌گذار می‌تواند با در اختیار داشتن یک سیستم متصل به اینترنت در هر نقطه مستقیماً اقدام به خرید و فروش کند. برای دسترسی به سامانه معاملات برخط فرد با مراجعه تنها یکبار به کارگزاری و پر کردن فرم‌ها و قراردادهای مربوطه، کد کاربری و کلمه عبور دریافت کرده و با ورود به سامانه آنلاین کارگزاری امکان انجام معاملات در ساعت بازار بورس (۰۹:۰۰ الی ۱۲:۳۰ روزهای شنبه تا چهارشنبه) برای سرمایه‌گذار میسر می شود. در این روش سرمایه‌گذار مستقیماً سفارش خود را وارد سامانه می‌نماید و به راحتی می‌تواند در صورت لزوم در قیمت و تعداد سهام مورد معامله خود تغییرات ایجاد کند. در معاملات آنلاین، مشتریان از وضعیت لحظه‌ای بازار باخبر می‌شوند و به‌صورت آنلاین آمار مربوط به نمادها، شاخص‌ها و همچنین چند سفارش اول برای خرید و فروش سهام را مشاهده می‌کنند. در این سامانه سرمایه‌گذاران امکان مشاهده وضعیت درخواست‌های خرید و فروش خود را دارند و سهام خریداری شده نیز بلافاصله در پرتفوی یا سبد سهام آن‌ها قابل مشاهده است. همچنین مشتریان برای نقل و انتقال وجوه لازم برای سرمایه‌گذاری، می‌توانند اقدام به پرداخت الکترونیک کرده و گردش حساب خود در کارگزاری را در بخش‌های مالی سامانه آنلاین خود مشاهده کنند. معاملات آنلاین، در حال حاضر بهترین و پرطرفدارترین نحوه معامله در بازار بورس است و به دلیل سرعت و دقتی که دارد مورد استقبال افراد زیادی قرار گرفته است.

تحلیل بنیادی سهام چیست؟

تحلیل بنیادی

در سال‌های اخیر علاقه‌ی سرمایه‌گذاران به بازار سهام رشد چشم‌گیری داشته است؛ برای نمونه فقط در سال ۲۰۱۴، شرکت ملی سپرده‌گذاری اوراق بهادار هند (NSDL) و خدمات سپرده‌گذاری مرکزی محدود (CDSL)، یعنی دو شرکت سپرده‌گذاری ملی، حساب ۱۳۰۰,۰۰۰ سرمایه‌گذار جدید را اضافه کرده‌اند. اگرچه پتانسیل بالای بازدهی بازارهای سهام موجب جذب سرمایه‌گذاران بسیاری شده است ولی تعداد کمی از این سرمایه‌گذاران آمادگی رویارویی با زیان‌های عظیم ناشی از سرمایه‌گذاری در سهام نامناسب را دارند. بنابراین بسیار مهم است که پیش از سرمایه‌گذاری، شرکت‌هایی را که قصد داریم در آنها سرمایه‌گذاری کنیم به‌خوبی بشناسیم. در این مقاله یکی از روش‌های متداول تحلیل سهام یعنی روش تحلیل بنیادی سهام را معرفی می‌کنیم.

تحلیل بنیادی سهام

تحلیل بنیادی یعنی سرمایه‌گذار سوددهی آینده‌ی یک شرکت را بر اساس محیط کسب‌و‌کار و عملکرد مالی آن تجزیه‌و‌تحلیل می‌کند. در تحلیل بنیادی، هم جنبه‌های کیفی و هم جنبه‌های کمّی شرکت مورد توجه قرار می‌گیرد و بر اساس این جنبه‌ها، شما (یعنی سرمایه‌گذار) در مورد سرمایه‌گذاری در سهام آن شرکت تصمیم‌گیری می‌کنید. مسئله‌ی اصلی در اینجا ارزیابی بهره‌وری کلی عملیات‌ها، رشد آتی و پتانسیل سودآوری آن شرکت است.

تحلیل بنیادی با شاخه‌ی دیگر تحلیل سایر روش‌های تحلیل سهام سهام که تحلیل فنی (technical analysis) نامیده می‌شود، تفاوت دارد. در تحلیل فنی به عملکرد مالی شرکت چندان توجه نمی‌شود و تصمیم‌های مربوط به سرمایه‌گذاری بر اساس الگوهای سوابق قیمت سهام شرکت گرفته می‌شود.

انواع تحلیل بنیادی کدام است

دو نوع تحلیل بنیادی وجود دارد: تحلیل بنیادی کمّی و تحلیل بنیادی کیفی. در تحلیل بنیادی کمّی تلاش می‌کنید تا جنبه‌های کلیدی و قابل سنجش عملکرد شرکت را ارزیابی کنید، در حالی‌که در تحلیل بنیادی کیفی شما به دنبال رسیدن به درک درستی از جنبه‌های مهمی هستید که با اعداد قابل توضیح نیستند. از این رو به‌طور غیررسمی به تحلیل کیفی، بررسی بهداشتی (hygiene check) نیز گفته می‌شود. در زیر نگاهی به این دو مفهوم می‌اندازیم:

انواع تحلیل بنیادی

تحلیل کمّی چیست

تحلیل کمّی جنبه‌ای از تحلیل بنیادی است که به شما امکان می‌دهد تا عملکرد مالی شرکت را از طریق مقادیر عددی درک کنید و سپس این مقادیر عددی را با داده‌های عملکرد سایر شرکت‌های مشابه و همچنین سابقه‌ی عملکرد همان شرکت مقایسه کنید. از این طریق می‌توانید متوجه شوید که عملکرد آن شرکت در مقایسه با شرکت‌های همتای خود و نسبت به عملکرد خود در سال‌های گذشته چگونه است.

تحلیل کمّی به‌طورکلی با استفاده از نسبت‌های مالی یا برآوردهای درآمد انجام می‌شود. داده‌های موردنیاز برای این ارزیابی، از صورت درآمد و ترازنامه (یعنی دو صورت مالی اصلی شرکت) به‌دست می‌آید. صورت مالی مهم سوم یعنی صورت جریان وجوه نقد نیز در نظر گرفته می‌شود.

ترازنامه صورتی از دارایی‌های شرکت یعنی هر آنچه شرکت مالک آن است و نیز بدهی‌های آن در مقطع خاصی از زمان است. صورت درآمد در مورد درآمدها، هزینه‌های متحمل‌شده و سود یا زیان ایجادشده در طول دوره‌ای مشخص، اطلاعاتی به‌دست می‌دهد که به سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا با استفاده از منابع گوناگون، شناختی از درآمد شرکت به‌دست بیاورد و متوجه شود که شرکت برای تولید درآمد خود، باید چه هزینه‌هایی را متقبل شود و آیا به اندازه‌ای درآمد دارد که بتواند تعهدات مالی خود را انجام بدهد. صورت جریان وجوه نقد به‌طور ویژه بر جابجایی وجوه نقد به داخل و خارج از آن کسب‌و‌کار تمرکز دارد. البته شرکت‌ها در بیشتر موارد پول را بلافاصله قبل یا بعد از فروش، دریافت یا پرداخت نمی‌کنند. بنابراین ممکن است جریان پول با درآمدها و هزینه‌های واقعی شرکت متفاوت باشد.

تحلیل کمّی دارای دو جنبه‌ی کلیدی است:

تحلیل بنیادی - دو جنبه تحلیل کمی

تحلیل کمّی شامل چه مواردی است

تحلیل نسبت (Ratio analysis)

این رویکرد مستلزم محاسبه‌ی نسبت‌های اساسی مشخصی برای اظهار نظر در مورد عملکرد شرکت در طول یک دوره و قیمت سهام‌ آن در مقایسه با سایر شرکت‌هاست. برای هر شرکت ۵ مجموعه از نسبت‌ها محاسبه می‌شود که شاملِ نسبت‌های فعالیت یا بهره‌وری (activity or efficiency ratios)، نسبت نقدینگی (liquidity ratio)، نسبت توانایی پرداخت بدهی (solvency ratio)، نسبت سودآوری (profitability ratio) و تقسیم عددی بر مضرب بازار (market multiples) است.

درآمدهای پیش‌بینی شده

ارزش یک سهم برای شما (یعنی خریدار)، مانند هر چیز قابل خریداری دیگری برابر است با سود و منافعی که انتظار دارید در آینده از آن به‌دست بیاورید. منفعتی که از سرمایه‌گذاری در سهام به‌دست می‌آورید، شامل افزایش ارزش مالی آن سهام و سود سهام دوره‌ای است که شرکت برای آن سهام می‌پردازد. سود سهام بخشی از درآمد سالیانه‌ی شرکت است که شرکت آن را به‌صورت نقدی بین سهام‌داران توزیع می‌کند. بنابراین میزان سود سهامی که در آینده دریافت خواهید کرد، مستقیما با درآمد آتی شرکت مرتبط خواهد بود. از این رو لازم است سود سهامی را که می‌توانید در آینده انتظار داشته باشید، پیش‌بینی و برآورد کنید.
به‌ علاوه ارزش سهام شرکت زمانی افزایش پیدا می‌کند که بتوانید انتظار داشته باشید که درآمدهای آن شرکت در آینده افزایش پیدا کند. بنابراین اگر به‌نحوی بتوانید درآمدهای آتی شرکت را پیش‌بینی کنید، می‌توانید قیمتی را که مایلید برای خرید سهام آن شرکت بپردازید، محاسبه کنید. این فرآیند پیش‌بینی درآمد (earnings projection) نامیده می‌شود. به منظور برآورد درآمدهای آتی باید فروش آتی، درآمد به‌دست آمده از سایر منابع و هزینه‌های شرکت را نیز برآورد کنید. فروش تنها زمانی افزایش می‌یابد که شرکت برای تولید محصولات بیشتر در آینده دارایی‌های بیشتری داشته باشد؛ برای این منظور شرکت به بودجه‌ی بیشتری نیاز خواهد داشت که می‌تواند آن را از طریق وام و صدور سهام بیشتر تأمین کند. بنابراین شما باید تمام صورت‌های مالی شرکت را پیش‌بینی و برآورد کنید. برای انجام این کار باید از سابقه‌ی عملکرد شرکت و برآوردهای خاصی استفاده کنید. تمامی این مسائل مواردی هستند که در حوزه‌ی ارزش‌گذاری سهام (equity valuation) قرار می‌گیرند.

تحلیل کیفی چیست

تحلیل کمّی یک مزیت واضح دارد و آن ساده کردن کل تحلیل به چند عدد است، ولی محدودیت‌هایی هم دارد مثلا اینکه نمی‌توان با استفاده از آن جنبه‌های کیفی مهم کسب‌و‌کار را تحلیل کرد. برای مثال به هیچ‌وجه نمی‌توان کیفیت مدیریت شرکت را که برای سرمایه‌گذاران اهمیت زیادی دارد، با اعداد و ارقام اندازه‌گیری کرد و ارزیابی آن نیازمند استفاده از تحلیل کیفی است.
تحلیل کیفی فرمول‌محور نیست. کیفیت چیزی ذهنی و فردی است که باید به‌صورت انفرادی و توسط هریک از سرمایه‌گذاران مورد قضاوت قرار بگیرد. بعضی از پاسخ‌هایی که سرمایه‌گذاران در زمان انجام تحلیل کیفی به دنبال آن هستند به ساختار صنعتی، کیفیت مدیریت، درآمدها و هزینه‌ها، حاکمیت شرکتی (corporate governance)، دارایی‌ها و بدهی‌های آن شرکت مرتبط است. بعضی از این موارد در زیر فهرست شده و به‌طور مختصر شرح داده شده است.

تحلیل بنیادی - تحلیل کیفی

ماهیت کسب‌و‌کار:

  • میزان سودآوری و نرخ رشد مورد انتظار صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند چقدر است؟
  • برای شرکت‌های جدید، وارد شدن به آن صنعت و گرفتن سهم بازار از شرکت‌های موجود چقدر آسان است؟
  • چه گروهی بر بازار مسلط است؟ شرکت‌های فعال در این صنعت، مشتریان یا تأمین‌کنندگان؟
  • گروه مسلط بر بازار چقدر قدرت چانه‌زنی دارد؟

حاکمیت شرکتی:

حاکمیت شرکتی به مجموعه‌ی شیوه‌های تعیین‌شده توسط سایر روش‌های تحلیل سهام شرکت اشاره دارد که تضمین می‌کند منافع سهام‌داران در معاملات آن شرکت در درجه‌ی نخست اهمیت قرار می‌گیرد. دو مورد از مهم‌ترین الزامات قانونی که در این رابطه شرکت‌ها باید به آن پایبند باشند، تشکیل هیئت مدیره‌ای برای پیشبرد منافع سهام‌داران و انجام حسابرسی‌های دوره‌ای است که نشان بدهد در حساب‌های شرکت هیچ اشکالی وجود ندارد.
بعضی از پرسش‌های سرمایه‌گذاران در ارتباط با حاکمیت شرکتی عبارت است از:

  • هیئت مدیره سایر روش‌های تحلیل سهام از چند نفر تشکیل شده است؟
  • در هیئت مدیره چند مدیر مستقل وجود دارد؟
  • آیا این مدیران مستقل واقعا مستقل‌اند یا به‌نحوی با مدیریت مرتبط هستند (مثلا نسبت خانوادگی دارند، از کارکنان سابق‌اند و …) و منافع مدیریت را به منافع سهام‌داران ترجیح می‌دهند؟
  • حسابرسی حساب‌های شرکت چند وقت یک‌بار انجام می‌شود و حسابرسان تا چه حد مستقل‌اند؟

کیفیت درآمدها:

  • منبع اصلی درآمدهای شرکت عملیات‌های اصلی شرکت است یا منابع دیگری که ممکن است در دوره‌های آتی ادامه پیدا نکند؟
  • چه نسبتی از درآمد شرکت و مطالبات آتی نقد است؟
  • چه نسبتی از درآمد شرکت غیرنقدی است (برای نمونه سود حاصل از افزایش ارزش دارایی‌ها)؟
  • هزینه‌های اصلی کدامند؟ آیا انتظار می‌رود که تکرار شوند؟
  • چه نسبتی از هزینه‌ها غیرنقدی است (برای نمونه هزینه‌های استهلاک)؟

ماهیت دارایی‌ها و بدهی‌ها:

  • شرکت بر روی چه دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری کرده است و این دارایی‌ها چقدر قدیمی‌اند؟
  • شرکت چقدر بر روی جایگزینی و نگهداری دارایی‌های قدیمی سرمایه‌گذاری کرده است؟
  • شرکت بر روی چه دارایی‌های جدیدی سرمایه‌گذاری می‌کند؟ آیا این سرمایه‌گذاری موجب افزایش درآمدهای آتی خواهد شد؟ آیا سرمایه‌گذاری بر این دارایی‌ها به معنی ورود به صنعتی دیگر یا تولید محصولی متفاوت است؟
  • بودجه‌ی این دارایی‌ها چگونه تأمین می‌شود؟ از طریق وام، منابع مالی شرکت یا صدور سهام جدید؟ آیا این دارایی‌ها درآمد کافی برای بازپرداخت وام‌ها ایجاد خواهند کرد؟
  • بدهی شرکت چقدر است؟
  • این شرکت از وام‌های خود برای چه هدفی استفاده می‌کند؟

چه رابطه‌ای میان تحلیل کمّی و تحلیل کیفی وجود دارد

تحلیل کمّی و تحلیل کیفی همدیگر را تکمیل می‌کنند و هریک جنبه‌هایی دارد که دیگری فاقد آن است. بنابراین معمولا سرمایه‌گذاران از هر دو تحلیل با هم استفاده می‌کنند. تحلیل کمّی بیشتر تحلیلی در مورد «چیستی» است و به دنبال توضیح این مسئله است که امروز صورت‌های مالی شرکت به چه صورت‌اند و در آینده به چه صورت خواهند بود. ولی تحلیل کیفی، تحلیلی در مورد «چگونگی» است. تحلیل کیفی به دنبال یافتن دلایلی در درون شرکت است که به شرکت کمک می‌کند تا در آینده به موفقیت دست بیابد. تحلیل کیفی دلیل به‌دست آمدن ارقام محاسبه‌شده با استفاده از تحلیل کمّی را روشن می‌کند.

رویکردی که این دو نوع تحلیل را به‌هم پیوند می‌دهد، چارچوب اقتصاد- صنعت- شرکت (EIC) یا بالا به پایین نام دارد. این رویکرد با دیدگاهی گسترده از کل اقتصاد شروع می‌شود و به شناسایی بخش‌های خاصی از صنعت (مانند فناوری اطلاعات، بانکداری و داروسازی) می‌پردازد که با توجه به پیشرفت‌های اخیر می‌توانند عملکرد خوبی داشته باشند. این رویکرد سپس به شرکت‌های خاصی در درون این بخش‌ها محدود می‌شود که ارزش سرمایه‌گذاری کردن را دارند. اگرچه نخستین مرحله‌ی این تجزیه‌و‌تحلیل بیشتر کیفی است، در دو مرحله‌ی آخر جنبه‌ای کمّی نیز در تحلیل وارد می‌شود.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟

تحلیل تکنیکال چیست

پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معامله‌گران شکل می‌گیرد. برخلاف تحلیل‌گر بنیادی که تلاش می‌کند ارزش ذاتی سهام شرکت‌ها را بر مبنای داده‌های بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیل‌گر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذره‌بین بگذارد.

ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شده‌اند که تحلیل‌گر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنال‌های معاملاتی در بازه‌های زمانی کوتاه استفاده می‌شود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکالی که تحلیل‌گران امروزی می‌شناسند و به کار می‌برند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامه‌نگار و کارآفرین هم بود و نشریه معروف «وال‌استریت ژورنال» را هم او پایه‌گذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیل‌گران دیگری از قبیل ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایه‌های اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنال‌یابی به بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.

فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسان‌های قیمت در گذشته، می‌تواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیل‌گران حرفه‌ای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روش‌های تحلیلی دیگر به کار می‌گیرند. اما از آن‌جا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت ساده‌تر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معامله‌گران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش می‌کنند با استفاده از سیگنال‌های تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاه‌مدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.

پیش‌فرض‌های اساسی تحلیل تکنیکال

تحلیل‌گران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیش‌فرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان می‌پذیرند:

۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است

تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفه‌های تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفه‌های موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معامله‌گران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را می‌توان به‌نوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که می‌گوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار تاثیر می‌گذارد و قیمت‌ها با توجه به این داده‌ها تعدیل می‌شوند. آنچه باقی می‌ماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین می‌کند.

۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر می‌کند

تحلیل‌گران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام می‌گیرد. به زبان ساده‌تر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شده‌اند.

تحلیل‌گران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز می‌کنند. در حال حاضر نرم‌افزارها و سایت‌های متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را به‌راحتی در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان می‌گذارند. همین موضوع باعث می‌شود تحلیل‌گران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند

۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند

تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار می‌شود. طبیعت تکرار‌شونده نواسان‌های قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معامله‌گران و فعالان بازار نسبت می‌دهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل می‌گیرد. تحلیل‌گران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش می‌کنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحب‌نظران تحلیل تکنیکال سبک‌های تحلیلی مختلفی را توسعه داده‌اند و به کار گرفته‌اند، اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روش‌ها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آن‌ها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمت‌ها است.

انواع تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن می‌گذرد و در این مدت معامله‌گران و تحلیل‌گران بزرگ روش‌های تحلیل را شاخ‌وبرگ داده‌اند و در قالب کتاب‌ها و مقاله‌هایی که نوشته‌اند، ابزارها و روش‌های متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کرده‌اند. در اینجا بعضی از معروف‌ترین و پرکاربردترین روش‌های تحلیل تکنیکال را به‌اجمال مرور می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال کلاسیک

بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میله‌ای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانال‌کشی، میانگین‌های متحرک و غیره همگی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مک‌دی، آر‌اس‌آی، استوک آر‌اس‌ای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته می‌شود.

ابزارها و روش‌هایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته می‌شوند به‌نوعی پیش‌نیاز درک و یادگیری سایر روش‌های تحلیل تکنیکال به شمار می‌آیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و می‌شود بر اساس آن استراتژی‌های مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما به‌مرور زمان در کنار این روش‌های اولیه، روش‌ها و ابزارهای پیچیده‌تری هم توسعه داده شده‌اند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.

پرایس اکشن

روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معامله‌گرانی که از این روش تحلیلی استفاده می‌کنند در سال‌های اخیر کوشیده‌اند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیل‌گران پرایس اکشن تلاش می‌کنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که می‌توانند از روش‌ها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده می‌کنند.

روش ایچی‌موکو

روش ایچی‌موکو یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال است که روزنامه‌نگار و تحلیل‌گری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر می‌گیرد. ایچی‌موکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم می‌شناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشم‌تان به ابرهای ایچی‌موکو آشناست!

نظریه امواج الیوت

رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریه‌ای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمت‌ها است. الیوت در بررسی‌هایش متوجه شد که قیمت‌ها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنج‌موجی حرکت می‌کنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سه‌موجی تعدیل می‌شوند.

در دهه‌های اخیر، تحلیل‌گران و معامله‌گران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفته‌اند و کتاب‌های متعددی در این زمینه نوشته‌اند و کوشیده‌اند با ارائه مثال‌های متعدد، روش تحلیلی الیوت را بیش از پیش توسعه بدهند.

روش تحلیلی نئوویو

روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روش‌هایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایه‌گذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیل‌گر بتواند با اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعف‌های روش تحلیل الیوت مواجه نشود.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال می‌گویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمی‌شود. بنابراین مطالعه روند قیمت‌ها در گذشته فایده مشخصی ندارد و می‌شود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار می‌کند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیش‌بینی خودمحقق‌کننده است؛ یعنی اینکه پیش‌بینی‌های این روش تحلیلی باعث می‌شوند این پیش‌بینی‌ها در نهایت محقق شوند.

مثلا وقتی تعداد زیادی از معامله‌گران با استفاده از روش‌های تحلیل تکنیکال به این نتیجه می‌رسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهام‌شان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه می‌شود و در نتیجه قیمت سهامش افت می‌کند و به این ترتیب پیش‌بینی تحلیل‌گران محقق می‌شود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول می‌کند، ممکن است بقیه معامله‌گران هم از ترس ریزش بیشتر قیمت‌ها، اقدام به فروش سهام‌شان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.

با این حال، تحلیل‌گران بنیادی می‌گویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسان‌ها و هیجانات کوتاه‌مدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.

افزایش سرمایه شرکت ها در بورس

معایب و مزایای تحلیل تکنیکال

هر ابزاری اگر درست و به‌جا استفاده شود می‌تواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن به‌خوبی آشنا باشیم.

مزایای تحلیل تکنیکال

یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال به‌نسبت ساده‌اند و تقریبا هر کسی که به عالم معامله‌گری علاقه‌مند باشد می‌تواند با صرف مدت‌زمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.

توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی به‌سرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند به‌خوبی استراتژی‌های معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معامله‌گری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمی‌آید.

تعیین محدوده‌های مناسب برای خریدوفروش: استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی می‌شوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، می‌توانند محدوده‌های مناسب قیمتی برای خرید یا فروش یک سهم را به‌دقت مشخص کنند.

سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیل‌گران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز می‌کنند. در حال حاضر نرم‌افزارها و سایت‌های متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را به‌راحتی در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان می‌گذارند. همین موضوع باعث می‌شود تحلیل‌گران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.

هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در سایر روش‌های تحلیل سهام نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد

معایب تحلیل تکنیکال

عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب می‌کند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدت‌ها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت بسیار زیاد باشد.

بی‌توجهی به مفهوم سرمایه‌گذاری: معامله‌گرانی که صرفا به روش‌های تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایه‌گذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایه‌گذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکت‌هایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتی‌شان بالا می‌رود و در نتیجه قیمت سهام‌شان هم در بازار افزایش می‌یابد. این سرمایه‌گذاران توجهی به نوسان‌های کوتاه‌مدت بازار سهام ندارند و سعی می‌کنند در بازه‌های زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایه‌گذاران از آنجا که می‌دانند روی چه کسب‌وکاری سرمایه‌گذاری کرده‌اند، استرس و نگرانی از آینده سهام‌شان ندارند. اما تحلیل‌گران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاه‌مدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچک‌ترین نوسان بازار می‌تواند باعث ایجاد فشار روانی برای معامله‌گر شود.

مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهم‌ترین نکاتی که در استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته می‌شود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری‌اند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی این روش‌ها برای تحلیل و بررسی و پیش‌بینی روند آینده بازارها استفاده می‌شود و مانند هر استراتژی سرمایه‌گذاری یا معاملاتی، هر دوی این روش‌های تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش می‌کند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف سایر روش‌های تحلیل سهام سایر روش‌های تحلیل سهام گرفته تا وضعیت مالی و شیوه‌های مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌های یک شرکت از اجزای جدایی‌ناپذیر تحلیل بنیادی است.

در طرف دیگر طیف تحلیل‌گران تکنیکال نشسته‌اند که می‌گویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودی‌های تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آن‌ها می‌گویند همه داده‌های بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این داده‌ها را بررسی کنیم. تحلیل‌گران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش می‌کنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.

نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله می‌شود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. می‌شود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازه‌کارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی می‌روند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن می‌شود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به‌ندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود می‌کنند و تلاش‌شان این است که این روش تحلیلی را در کنار روش‌های دیگر به کار بگیرند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.