تحلیل روند فعلی بازار


3- روانشناسی بازار

اسیلاتور یا نوسان نما – تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور

نوسان نما در بازارهای غیر دولتی که در آن نوسان قیمت ها در یک باند افقی یا محدوده ی معاملاتی است شرایطی را برای بازار ایجاد می کند که اکثر سیستم های دنبال کننده ی روند نمی توانند ایجاد کنند. همچنین شما می توانید با شرکت در دوره تحلیل تکنیکال، مدرسه معین با استفاده دقیق با اسیلاتور و یا نوسان نما آشنا شوید.

نوسان نما ابزاری را در اختیار معامله گر فنی قرار می دهد که می تواند از این طریق از محیط های دوره ای و محیط های بازار بدون روند سود کسب کند.

ارزش نوسان نما محدود به دوره های بدون روند در تجارت نیست. نوسان نما در رابطه با نمودارهای قیمت در طی مراحلی، با آگاه کردن معامله گر نسبت به اخطارها و نقاط هیجان انگیز کوتاه مدت، بازار، که معمولا به عنوان شرایط فرابورس یا سبقت فروشی شناخته می شود، تبدیل به یک واحد بسیار باارزش می شود.

همچنین نوسان نما می تواند پیش از اینکه این وضعیت در عملکرد قیمت مشهود باشد هشدار دهد که روند در حال پایان یافتن است.

اسیلاتورها (نوسان نما) می توانند با نمایش واگرایی خاص، روند صعودی را نشان دهند.

تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور

اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معامله‌گران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آن‌ها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربه‌فرد اسیلاتورها را ذکر می‌کنیم:

نواحی اشباع خرید و فروش

در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته می‌شوند.

اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشان‌دهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل می‌باشد.

نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت

اندیکاتورها معمولاً در پس‌زمینه نمودار قیمت قرار می‌گیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده می‌شوند.

در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای می‌گیرند.

واگرایی

یکی از معتبرترین سیگنال‌های معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معامله‌گران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده می‌کنند.

به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته می‌شود، که قیمت و اندیکاتور سیگنال‌های متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونه‌ای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص می‌باشد.

اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!

این موضوع به مؤلفه‌های بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایه‌گذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد.

هم‌چنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید به‌کار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیم‌گیری بر مبنای آن‌ها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل می‌توانند، برای یک معامله‌گر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند.

در نتیجه نمی‌توان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.

اسیلاتور

اندیکاتور های نوسان نما

اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند.

اندیکاتور های نوسان نما در چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم می شوند.

این اندیکاتورها از ۲ ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش(Sold Over) تشکیل می شوند و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود.

اندیکاتورهای معروف برای نمایش Oscillators:

اندیکاتور مکدی(MACD) ، اندیکاتور (CCI)، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)، اندیکاتور استوکاستیک(Stochastics)

استفاده از نوسان نما

نوسان نما فقط یک شاخص ثانویه است، به این معنا که باید تابع تجزیه و تحلیل روند اساسی باشد.

از آنجا که انواع مختلفی از اسیلاتورهای مورد استفاده ی تکنسین ها را طراحی می کنیم، اهمیت تجارت در جهت روند حاک بر بازار دائمی بررسی میشود. خواننده همچنین باید توجه داشته باشد که مواقعی وجود دارد که نوسان نماها مفیدتر از سایرین هستند.

به عنوان مثال، تقریبا در ابتدای شروع حرکت های مهم، تجزیه و تحلیل نوسان نما چندان مفید نیست و حتی می تواند گمراه کننده باشد.

با این وجود تا پایان حرکت بازار،نوسان نماها با ارزش هستند. سر انجام، هیچ بخشی در مورد افراط و تفریط بازار بدون در نظر گرفتن عقاید مخالف کامل نخواهد بود.

تفسیر نوسان نما (اسیلاتور)

روش های مختلف زیادی برای ساخت نوسان نماهای حرکت وجود دارد، تفسیر آنها تفاوت بسیار کمی با یکدیگر دارند.

اکثر نوسان نماها بسیار شبیه هم هستند. آنها در پایین نمودار قیمت نقشه کشیده شده و شبیه باند افقی مسطح هستند.

باند نوسان نما در واقع صاف است، در حالی که قیمت ها ممکن است در بالا، پایین یا خنثی باشد. با این وجود قله ها و فرو رفتگی های موجود در نوسان نما منطبق بر قله ها و فرورفتگی های موجود در نمودار قیمت است.

برخی از نوسان نماها دارای یک نقطه ی میانی هستند که دامنه ی افقی را به دو نیمه، باند بالا و پایین تقسیم میکند. بسته به فرمول مورد استفاده این خط میانی معمولا یک خط صفر است. برخی از نوسان نماها نیز دارای مرزهای بالا و پایین از ۰ تا ۱۰۰ هستند.

قوانین کلی برای تفسیر

به عنوان یک قاعده ی کلی، هنگامی که نوسان نما در مقطع فوقانی یا تحتانی باند به یک مقدار شدید برسد، این نشان می دهد که حرکت فعلی قیمت ممکن است خیلی سریع پیش رفته باشد و می تواند به دلیل اصلاح یا ادغام باشد.

از طرف دیگر، معامله گر برای خرید تحلیل روند فعلی بازار باید زمانی را انتخاب کند که نوسان نما در پایین ترین وضعیت خود است و برعکس این موضوع را برای خرید در نظر داشته باشد.

عبور از خط میانی اغلب برای تولید سیگنال های خرید و فروش استفاده می شود.

سه استفاده ی مهم اسیلاتورها

سه حالت وجود دارد که نوسان نما بیشترین استفاده را دارد. این سه وضعیت برای اکثر نوسان نماها مشترک است.

  1. نوسان نما وقتی مفید است که مقدار آن در نزدیکی انتهاب فوقانی یا پایین، مرزها بین باندها، له نقطه بحرانی برسد. در اینجا گفته می شود که بازار در بالاترین حد خود است و خرید هیجانی در حال وقوع است و هنگام نزدیک شدن به پایین ترین حد، فروش هیجانی در حال وقوع است. این مسئله هشدار می دهد که روند قیمت بیش از حد و آسیب پذیر است.
  2. واگرایی بین نوسان نما و عملکرد قیمت وقتی نوسانگر در یک موقعیت شدید قرار دارد، معمولا یک هشدار مهم است.
  3. عبور از خط صفر (یا نقطه ی میانی) می تواند سیگنال های معاملاتی مهممممی در جهت روند قیمت باشد.

اندازه گیزی جنبش

این مفهوم پایه ای ترین حالت کاربردی از اسیلاتورهاست که در آن سرعت تغییرات قیمت نسبت به سطوح واقعی که قیمت در آن قرار دارد اندازه گیری می شود.

برای ساخت یک خط جنبش ۱۰ روزه باید قیمت های پایانی ۱۰روز قبل را از آخرین قیمت پایانی کسر کنیم سپس این مقدار مثبت یا منفی نسبت به خط صفر ترسیم می شود.

اگر آخرین قیمت نهایی زیر قیمت نهایی ۱۰ روز گذشته باشد (قیمت ها کاهش یافته اند)، در این صورت یک مقدار منفی زیر خط صفر ترسیم می شود.

سرعت ۱۰ روز یک دوره ی زمانی پر کاربرد است، اما باید توجه داشت که محاسبه ی آن برای هر دوره ی زمانی قابل استفاده است. یک دوره ی زمانی کوتاه تر (مانند ۵ روز) با ایجاد نوسانات برجسته تر خط جساس تری تولید می کند.

تعداد روزهای طولانی تر (مانند ۴۰ روز) منجر به یک خط بسیار نرم تر می شود که نوسانات نوسان نما در آن کم دامنه تر دارند.

اندازه گیری میزان صعود یا نزول

با ترسیم اختلافات قیمت برای مدت زمان مشخصی، این نمودار نرخ نزولی یا صعودی را مطالعه می کند. اگر قیمت ها در حال افزایش باشند و خط حرکت بالاتر از خط صفر و در حال افزایش باشد، این بدان معنی است که روند صعودی در حال شتاب گرفتن است.

اگر خط شتاب اسیلاتور شروع به صاف شدن کند، این بدان معنی است که دستاوردهای جدید که توسط آخرین قیمت ها حاصل می شوند، همان دستاوردهای ۱۰روز قبل است.

در حالی که قیمت ها ممکن است هنوز در حال رشد باشند، نرخ رشد (یا سرعت) پایین آمده است. هنگامی که خط حرکت به سمت خط صفر شروع می شود، به سرعت کاهش می یابد. روند صعودی رو به کاهش است.

هنگامی که خط جنبش به زیر صفر برسد قیمت پایانی کنونی از قیمت پایانی ۱۰روز گذشته کمتر است و روند کاهشی را در اینجا مشاهده میکنیم.

با ادامه ی حرکت، روند نزولی دورتر از زیر خط صفر قرار میگیرد، و روند نزولی افزایش می یابد. تا زمانی که خط دوباره سیر صعودی را از سر بگیرد تحلیلگر می داند که روند نزولی رو به اتمام است.

یادآوری این نکته ضروری اشت که شتاب اختلاف بین قیمت ها را در دو بازه ی زمانی اندازه گیری می کند. برای پیش برد خط، باید قیمت سود روز آخر را بیشتر از دستاوردهای ۱۰ روز قبل باشد.

اگر قیمت ها فقط با همان قیمت ۱۰ روز پیش پیشرفت کنند، خط حرکت صاف خواهد بود. اگر آخرین افزایش قیمت از ۱۰ روز قبل کمتر باشد، هر چند قیمت ها همچنان در حال افزایش باشند، خط حرکت شروع به کاهش می کند.

به این ترتیب خط جنبش نرخ رشد یا نزول را در روند کاهشی یا افزایشی اندازه گیری میکند.

خط جنبش جلوتر از تغییرات قیمت حرکت می کند

این ساختار به گونه ای است که خط حرکت همیشه یک قدم جلوتر از جرکت قیمت است. این خط پیش روی یا کاهش قیمت را هدایت می کند، در حالی که روند فعلی قیمت هنوز هم در جریان است روند را ترک می کند.

پس از شروع به پایین آمدن قیمت، این روند در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.

تقاطع با خط صفر به عنوان اخطار خرید یا فروش

نمودار حرکت دارای خط صفر است. بسیاری از تکنسین ها برای تولید سیگنال های خرید و فروش از تقاطع خط صفر استفاده می کنند. عبور از خط صفر رو به بالا می تواند یک سیگنال خرید باشد و عبور از خط صفر رو به پایین، یک سیگنال فروش باشد.

با این وجود، مجددا باید تاکید کرد که تحلیل روند اساسی هنوز مورد تاکید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل نوسانگر نباید به عنوان بهانه ای برای تجارت در روند حاکم بر بازار استفاده شود.

در صورت بالا رفتن روند بازار، موقعیت های خرید فقط باید در تقاطع های بالای خط صفر صورت بگیرند. تقاطع با خط صفر رو به پایین نیز اخصار فروش است.

ساخت یک اسیلاتور با استفاده از دو میانگین متحرک

عبور رو به بالا یا رو به پایین میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت می تواند اخطار خرید یا فروش باشد. تقابل میانگین متحرک می تواند برای ساخت نمودارهای توسان ساز استفاده شود.

این کار را می توان با ترسیم اختلاف بین دو میانگین به عنوان یک هیستوگرام انجام داد. این میله های هیستوگرام به عنوان یک مقدار مثبت یا منفی در اطراف یک خز صفر متمرکز ظاهر می شوند.

این اسیلاتور سه کاربرد دارد:

  1. برای کمک به اختلاف نقاط
  2. برای کمک به شناسایی تغییرات کوتاه مدت از روند بلند مدت، هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت خیلی بالاتر از حد متوسط یا پایین تر از میانگین بلند مدت حرکت می کند
  3. برای اشاره به تقاطع های دو میانگین متحرک، که در هنگام عبور از نوسان نما از خط صفر رخ می دهد.

میانگین کوتاه مدت توسط میانگین بلند مدت تقسیم می شود. در هر دو حالت میانگین کوتاه مدت حول میانگین متحرک بلند مدت نوسان می کند که تاثیر آن بر نقطه ی صفر مد تحلیل روند فعلی بازار نظر است.

اگر میانگین متحرک کوتاه مدت تر بالاتر از میانگین متحرک بلندمدت تر قرار داشته باشد اسیلاتور عدد منفی را نشان می دهد و بالعکس.

هنگامی که دو خط میانگین متحرک خیلی دور از هم قرار دارند، یک نقطه ی بحران در بازار شکل می گیرد که خواستار توقف در روند است.

چه زمانی اسیلاتورها مفیدتر هستند؟ اسیلاتور

مواقعی وجود دارد که نوسان نماها مفیدتر از سایرین هستند. در دوره های بازار ناپایدار، با افزایش قیمت برای چند هفته یا چندماه، نوسان نما حرکت قیمت را از نزدیک دنبال می کند.

قله ها و فرورفتگی های موجود در نمودار قیمت تقریبا به طور دقیق با قله ها و فرو رفتگی های موجود در نوسان نما هم زمان است. از آنجا که هم قیمت و هم تحلیل روند فعلی بازار نوسان نما روند خنثی دارند، بسیار شبیه به هم هستند.

با این حال، در برخی از زمان، شکست قیمت رخ می دهد و روند صعودی یا نزولی جدید آغاز می شود. نوسان گر به طور ذاتی دقیقا همان طور که شکستن در حال وقوع است در وضعیت شدیدی قرار دارد.

هر گاه شکست به سمت صعودی باشد، نوسان نما در حالت خرید هیجانی است. یک فروش هیجانی معمولا با یک شکست نزولی همراه است.

در چنین مواردی، نوسان نما باید نادیده گرفته شود. دلیل این امر این است که در مراحل اولیه ی یک روند جدید، به دنبال یک شکست مهم، اسیلاتورها اغلب خیلی سریع به نقطه ی بحران رسیده و برای مدتی در آنجا می مانند. اسیلاتور

تجزیه و تحلیل روند اساسی باید در چنین مواقعی مورد توجه اصلی قرار گیرد و نوسان نماها باید نقش کمتری داشته باشند.

معامله گران با وجود اخطارهایی مبنی بر شروع روند اصلی بسیاری از حرکات پر پتانسیل بازار را از دست می دهند، چرا که منتظر شرایط فروش هیجانی اسیلاتور هستند تا خرید انجام دهند.

بهتر است در مراحل اولیه ی شروع یک روند، اهمیت کمتری به اسیلاتورها داده شود، ولی زمانی که حرکت قطعی شد به اخطارهای آنها کاملا توجه کنید.

تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال – 6 تفاوت اصلی

ارز یار | آموزش ارز دیجیتال

تنها عاملی که سبب تمایز میان معامله گران و تحلیل گران در روند بازار می شود، عملکرد آنها در زمینه کسب سود است. این فاکتور یک وابستگی مستقیم و بی واسطه به نوع تحلیل شما از بازار دارد که در این میان استفاده از تحلیل های تکنیکال از رایج ترین انواع آن می باشد. دامنه ابزار های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آنقدر گسترده و وسیع است که عملا هر تریدر برای استراتژی خود از سبک و ابزار خاصی بهره می برد. اما باید توجه داشته باشیم که دو عامل نموداری بسیار مهم که شامل قیمت و حجم معاملات می باشد، اصلی ترین محل مناقشه و به کارگیری این ابزارها است. ورود مفهومی به نام پرایس اکشن مطابق نامی که برای آن انتخاب شده است، یک چالش جدید در تحلیل تکنیکال است. در این مقاله به شکل کامل به بررسی مفهوم پرایس اکشن پرداخته و تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال را بیان خواهیم کرد.

تفاوت پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال

تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن در چیست !؟

اگر به دنبال مرزبندی میان مفهوم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال بوده و در جستحو تفاوت این دو مفهوم بوده و این دو را از هم جدا می دانید، در اشتباه به سر می برید. پرایس اکشن در داخل مرزهای تحلیل تکنیکال و یکی از انواع آن محسوب می شود. آنچه برای تفاوت های این دو ذکر می شود و همواره مورد بحث تحلیل گران بوده است، تفاوت های موجود بین این مفهوم و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال بوده است. .بنابراین بدون پیش زمینه ذهنی برای مقایسه و تقابل این دو روش تحلیل به سراغ برخی از عناوین مهم در این حوزه می رویم :

معرفی روش ها

تحلیل تکنیکال رایج در میان افراد فعال در بازارهای سرمایه، همان حالت قدیمی و کلاسیک آن می باشد که استفاده از انواع ابزارها را برای پیش بینی روند بازار از طریق داده های پیشین به کار بسته است. در واقع ما در روش کلاسیک به دنبال شبیه سازی و یافتن مصداق در گذشته برای شرایط فعلی هستیم تا با تطبیق این دو، گام بعدی را پیش بینی کرده و اقدامات لازم را انجام دهیم. احتمالا اگر شما به پیچیدگی این روش ها و عدم کارایی آنها در استراتژی های خود ایمان دارید، باید به روشی به نام پرایس اکشن علاقه مند باشید. یک حالت ساده تر از نمودارهای تحلیل تکنیکال که از هیچ اندیکاتور و ابزار مشخصی برای تحلیل استفاده نمی کند. پرایس اکشن از جدیدترین و به روز ترین انواع روش های تحلیل تکنیکال بوده و کاملا دقیقا و کارآمد است.

پرایس اکشن چیست؟

همان تحلیل روند فعلی بازار گونه که در مقدمه ذکر شد، تفکیک میان تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بسیار دشوار است و نمی توان مرزهای دقیقی معین کرد. پرایس اکشن نه بعنوان یک روش معاملاتی انحصاری و مجزا معنا ندارد و باید در قالب تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. تفاوت اینجاست که بر خلاف روش های کلاسیک، نگاه تریدر نباید به داده های قبلی باشد. در واقع پیشینه قیمت و حجم برای معامله گر به هیچ عنوان مهم نیست و او فقط حال فعلی بازار را مشاهده کرده و برمبنای آن تصمیم گیری می کند. همین یک جمله به معنای کنار گذاشتن اغلب ابزارهای تحلیل تکنیکال است که بر روی نمودارها و اندیکاتورهای مختلف عمل می کنند. این نگاه ساده و بدون پیچیدگی به نمودار، یک رویکرد جدید به شما می دهد و همین موضوع سبب می شود از شرایط فعلی بازار غافل نباشید. در واقع یافتن علت وقوع برخی از تغییرات نمودار و رخدادهای قیمتی را باید کشف کنیم و تنها پیش بینی روند چاره کار نیست.

پرایس اکشن چیست؟

همین دید چالشی و کشف کننده سبب می شود تا بازار را بنیادی تر و دقیق تر دنبال کنید. به طور مثال آن چیزی که در اندیکاتورها اتفاق می افتد کمی نسبت به وضعیت حال حاضر بازار عقب تر است، بنابراین تریدرهای فعال در زمینه پرایس اکشن به دنبال استفاده از قیمت های روی نمودار هستند. قیمت های روی نمودار و آن داده های فعلی، از طریق کندل ها قابل بازیابی و استفاده هستند. به همین دلیل است که از کندل ها به عنوان بهترین ابزار تحلیل روند فعلی بازار تحلیل پرایس اکشن نام برده می شود. با توضیح این رویکرد، عملا اندیکاتورهایی مانند MACD، میانگین متحرک و امثالهم از میان برداشته می شوند و علت آن وجود تاخیر در ارائه قیمت است.

ابزارهای تکنیکال در پرایس اکشن

حمایت و مقاومت

مفهومی بسیار قدیمی در بازارهای مالی که حتی پیش از ورود کامپیوتر به این حوزه مورد بحث بوده است و تا به امروز نیز استفاده می شود. آنچه در تعیین این مفاهیم اهمیت دارد، نسبت عرضه و تقاضا است. در پرایس اکشن این مورد به صورت محدوده زمانی کوتاه و با توجه کمتر به گذشته صورت می گیرد.

روند تغییرات قیمت بر روی نمودار، تشکیل یک الگو را می دهد که احتمالا بعدها تکرار خواهد شد. در پرایس اکشن، اهمیت روی قیمتی است که در کندل فعلی می بینیم.

اندیکاتور

دسته ای از الگوریتم های رایج در تحلیل که به پیش بینی روند حرکت قیمت می پردازند و بهترین ابزار برای سیگنال دهی محسوب می شوند. استفاده از این مفاهیم در پرایس اکشن به کلی منتفی است.

تحلیل تکنیکال یا پرایس اکشن؟
کندل ها

بهترین ابزار برای کشف داده های قیمتی در محدوده زمانی کوتاه یک روزه. قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت به راحتی قابل مشاهده است. پرایس اکشن در این زمینه فعالیت بالایی دارد.

مقایسه عملکرد تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن

باید چندین فاکتور را در مورد استفاده از پرایس اکشن مدنظر قرار دهیم و بدانیم که آنها به عنوان مزایای بهره گیری از این روش شناخته می شوند :

سادگی

اصل بر سادگی و دوری از پیچیدگی است. اگر غیر از این بود که پرایس اکشن به عنوان یک زیرمجموعه از تحلیل تکنیکال شکل نمی گرفت. اگر در روش های کلاسیک فعالیت کرده باشید و از آنها برای تحلیل بهره گرفته باشید، قطعا از پیچیدگی های آنها گلایه دارید. پیچیدگی هایی که به جای ساده تر کردن روند تصمیم گیری، گاه این روند را با چالش های بیشتری همراه می کنند. بنابراین ساده نگاه کنید.

بدون هزینه

شما برای به دست آوردن داده ها و اطلاعات مانند نمودارها و اندیکاتورها، هیچ نیازی به هزینه کردن و پرداخت پول ندارید.

کلی نگری

اگر ادعا کنیم که درصدی ازتحلیل های فاندامنتال نیز در فرآیند پرایس اکشن دخیل هستند، حرف بیراهی نزده ایم. باید در این روش به صورت کلی نگاه کنیم و جامع ببینم. نباید یک اتفاق را در یک محدوده بسنجیم و باید اثرات آن را نیز بسنجیم و دلایل را مشاهده کنیم.

در مورد تفاوت های این دو نیز می توان موارد متعددی را اشاره کرد :

همین که از پیچیدگی ها دور هستید یعنی در روند نتیجه گیری سرعت بالاتری دارید. سرعت به معنای داشتن زمان بیشتر است و زمان از دلایل موفقیت در بازارهای سرمایه است. این موضوع اخیرا در نقض استفاده از اندیکاتورها بسیار مورد توجه بوده است. این درحالی است که دست و پا گیرترین ابزارها به همراه محاسبات سنگین و پیچیده ریاضی، در قالب کلاسیک تحلیل تکنیکال نتظار شما را می کشد.

تحلیل ارز دیجیتال

یکپارچگی نتیجه

دست یابی به مجموعه ای از داده های مرتبط که منجر به یک خروجی می شود. این مجموعه داده ها را می توانید از یک تحلیل پرایس اکشن انتظار داشته باشید اما در حالت کلاسیک آن، داده های عمیق تر اما بدون پیوستگی و ارتباط بدست می آید که چالش بعدی را برای تحلیلگر به دنبال دارد.

شناسایی موانع

برای تفهیم این عنوان می توان از حدود زیان و سود استفاده کرد. در پرایس اکشن یک رویکرد پویا به این قضیه داریم و نسبت به شرایط بازار دچار تغییر می شود. این موضوع در حالی رخ می دهد که در تحلیل تکنیال شما باید بررسی نمودارها و اندیکارتورها با دنیال تعیین اولیه و البته دقیق این دو فاکتور در همان ابتدای معامله هستید. توصیه اغلب تحلیلگران در این حالت مقید بودن به حدود ضرر و سود می باشد.

تحلیل پرایس اکشن در کنار نگاه ساده ای که به فرآیند معامله دارد، نیاز تحلیل روند فعلی بازار به تجربه و قابلیت ذهنی بالایی دارد. این قابلیت ها تنها با تعدد معاملات و کسب تجربیات بدست می آید. همچنین اینکه دو تحلیل گر با تحلیل پرایس اکشن ، به دو نتیجه متفاوت از یک موضوع مشابه برسند، کاملا طبیعی است. در واقع آنچه از خروجی های ذهنی یک معامله گر و از طریق داده های لحظه ای و بدون محاسبات تحلیل روند فعلی بازار پیچیده بدست آمده است، نباید به صورت قطعی مبنای عمل باشد و اگر شد، نباید انتظار سودهای کلان و دایمی را از آن داشت. حال که متوجه تفاوت پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال شده و می دانیم که این دو از هم جدا نیستند، داشتن قابلیت تحلیل تکنیکال سنتی در کنار دید پرایس اکشن یک عملکرد جامع و قابل قبول است. این استراتژی را در معاملات کوتاه مدت استفاده کنید. نتایج مثبتی در انتظار شما خواهد بود. شما همچنین می توانید که جهت آشنایی با کندل ها، کندل مارابوزو و کندل چکش را مطالعه نمایید.

اندیکاتور RSI چیست؟ کاربرد rsi در تحلیل تکنیکال

یکی از قدرتمندترین و انعطاف پذیرترین ابزارهایی که در دست تحلیل گران تکنیکال بازار است، اندیکاتور Rsi می باشد که سرمایه گذاران سیگنال های خرید و فروش قوی را از آن دریافت می کنند و به همین دلیل rsi از محبوبیت بالایی در بین اهالی بازار برخوردار شده است. اما این اندیکاتور واقعا چگونه به ما کمک می کند تا خرید و فروش های مطمئن تری داشته باشیم؟
در واقع وظیفه ی اصلی اندیکاتور آر اس ای این است که به ما درباره ی بیش از حد فروخته شدن یا بیش از حد خریده شدن یک دارایی اطلاع دهد و نقاط ورود و خروج مناسب را به کمک مباحثی همچون واگرایی Rsi و قوانین روند در Rsi که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، برای ما نمایان کند.

تعریف اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI نشان دهنده ی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و به همین دلیل شاخص قدرت نسبی نامیده می شود که مخفف Relative Strength Index می باشد. RSI اندیکاتوری بازگشتی است که برای تایید و تعیین نقاط و سطوح بازگشتی بازار به کار برده می شود و از گروه اسیلاتور های مومنتوم است؛ جی ولز ویلدر در سال ۱۹۷۸ در کتاب معروفش “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” این اسیلاتور محبوب و کاربردی را به عنوان سیستمی جدید در بررسی و نحوه خرید و فروش سهام معرفی کرد.
این اندیکاتور در نرم افزار های تحلیل تکنیکال در زیر نمودار قیمت ـ زمان رسم می شود. در گذشته نحوه محاسبه اندیکاتور rsi بسیار سخت بود و از طریق فرمول و روابط پیچیده ای انجام می گرفت، اما امروزه این ابزار با چند کلیک تحلیل گران به راحتی در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال به نمایش در می آید.

بازه زمانی و حساسیت اندیکاتور rsi

RSI یک اسیلاتور قیمتی است و در محاسبات خود از میانگین قیمت ها در بازه های زمانی بهره می برد و همواره بین دو سطح ۰ و ۱۰۰ در حال نوسان است. هرچه بازه زمانی کوچکتری در نظر گرفته شود این اندیکاتور حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت نشان خواهد داد و به همین ترتیب نوسانات بیشتری خواهد داشت و سیگنال های خرید و فروش بیشتری را به سرمایه گذاران خواهد داد.
اما متداول ترین تنظیمات این ابزار، تعیین دوره ی ۱۴ روزه و همچنین مشخص کردن دو سطح ۳۰ و ۷۰ به عنوان سطوح ویژه از سوی فعالان بازار سرمایه می باشد.

بازه زمانی و حساسیت اندیکاتور rsi

در این درجه بندی ۳۰ نشان از فروش های افراطی و سطح حمایتی است که به احتمال زیاد سهم برگشت قیمت را در پیش خواهد گرفت و درجه ۷۰ نشان از خرید های افراطی و سطح مقاومتی است که احتمالا کاهش قیمت سهم را خواهیم داشت. درجه ۵۰ هم به عنوان سطح میانی در نظر گرفته می شود.

برای درک بهتر به مثال زیر که متعلق به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، توجه کنید. همانطور که مشاهده می کنید در ابتدا شاهد عبور اندیکاتود rsi از سطح ۷۰ و ورود این اندیکاتور به منطقه اشباع خرید هستیم، در همین زمان در نمودار سهم شاهد چرخش سهم و نزولی شدن روند هستیم که با فلش قرمز رنگ نشان داده شده است؛ در ادامه این روند نزولی شاهد عبور اندیکاتور به زیر سطح ۳۰ و ورود به منطقه اشباع فروش هستیم که افراطی شدن فروش ها را نشان می هد. در این نقطه هم شاهد اتمام نزول و برگشت سهم هستیم که با فلش سبز رنگ نشان داده شده است.

نطقه اشباع فروش

خط روند در rsi

یکی از کاربرد های جالب اسیلاتور RSI این است که می توان از قوانین خط روند در آن استفاده کرد و در زمان شکست روند به بررسی آن پرداخت و موقعیت های مناسب خرید و فروش را شناسایی کرد.
قوانین سطوح حمایت و مقاومت در rsi همانند نمودار قیمت سهم است؛ یعنی به همان شکل که خطوط روند را در مورد قیمت استفاده می کنیم بطور مشابه می توانیم همان خطوط را در اندیکاتور آر اس ای استفاده کنیم و با اتصال نقاط کمینه به یکدیگر می توانیم تحلیل روند فعلی بازار به حمایت دینامیک و با اتصال نقاط بیشینه به مقاومت دینامیک برسیم.

نکته : هر چقدر حمایت و مقامت اندیکاتور rsi با قدرت بیشتری شکسته شوند از اعتبار بالاتری برخوردار خواهند بود و می توان با اعتماد بیشتری معامله کرد.

خط روند درrsi

در شکل بالا که مربوط به پالایش نفت اصفهان می باشد با شکسته شدن خط روند اندیکاتورrsi ، خود سهم نیز خط روند قیمت را می شکاند و سهم وارد فاز اصلاحی می شود.

واگرایی در RSI

وجود واگرایی در اندیکاتور rsi یکی از محبوب ترین سیگنال های معاملاتی برای فعالان بازار سرمایه است. در حالت عادی زمانی که نمودار سقف یا کف جدیدی را تشکیل می دهد اندیکاتور هم همین کار را می کند؛ اما در واگرایی که نوعی ناهمگونی بین قیمت و اندیکاتور است زمانی که نمودار سقف ها و کف های جدیدی را تشکیل می دهد اندیکاتور قادر به این کار نیست و برعکس عمل می کند.
بنابراین یک واگرایی زمانی بوجود می آید که بر اساس قیمت پتانسیل ادامه روند وجود داشته باشد اما بر اساس اندیکاتور تغییری در نسبت قدرت خرید خریداران و فروشندگان ایجاد شده که بیانگر ضعف موج قیمتی اخیر خواهد بود.
واگرایی بین rsi و خطوط قیمت در زمانی که اعداد بالاتر از سطح ۷۰ و یا پایین تر از سطح ۳۰ باشند اخطاری بسیار جدی برای سرمایه گذاران می باشد که حتما باید به آن توجه کنند چرا که این واگرایی اهمیت بالایی دارد و می تواند نشان از برگشت نمودار قیمت باشد.

انواع واگرایی ها

بر اساس حالت های مختلفی که بین قیمت و اندیکاتور RSI اتفاق می افتاد؛ واگرایی به دو دسته واگرایی معمولی و واگرایی مخفی که هرکدام دارای انواع مثبت و منفی هستند تقسیم می شود که در این مطلب به اختصار به هر کدام از آنها خواهیم پرداخت و لی شما می توانید برای مطالعه بیشتر در مورد واگرایی به مطلب “ واگرایی چیست؟ “ مراجعه کنید.

خواندن این مطلب می تواند برای تحلیل روند فعلی بازار شما مفید باشد: واگرایی چیست؟ انواع واگرایی و کاربردشان

واگرایی معمولی در rsi

واگرایی معمولی اخطاری برای بازگشت است و ضعف را در روند فعلی نشان می دهد. تحلیل گران بعد از مشاهده این واگرایی منتظر چرخش روند صعودی به نزولی و برعکس خواهند بود.
واگرایی معمولی مثبت ( RD+ ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی پایین تر از کف قبلی یا هم تراز با آن تشکیل می دهد اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خودش را می سازد. این اتفاق به معنی تضعیف شدن روند نزولی است و احتمال برگشت روند در آینده نزدیک وجود دارد.
واگرایی معمولی منفی ( RD- ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی بالا تر از سقف قبلی یا هم تراز با آن تشکیل می دهد اما اندیکاتور سقفی پایین تر از سقف قبلی خودش را می سازد. این اتفاق به معنی تضعیف شدن روند صعودی است و احتمال برگشت روند در آینده نزدیک وجود دارد.

واگرایی در RSI

در تصویر بالا نمونه از واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی را مشاهده می کنید که منجر به تغییر روند سهم ها شده اند.

واگرایی مخفی در RSI

واگرایی مخفی نشان دهنده ی تقویت روند فعلی بازار است و برای فعالان بازار به عنوان سیگنالی برای ادامه روند بازار می باشد.

واگرایی مخفی مثبت ( HD+ ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی بالا تر از کف قبلی خود بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی خودش بسازد. این حالت نشان دهنده ی ادامه دار شدن روند صعودی سهم خواهد بود.

واگرایی مخفی منفی ( HD- ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی خود بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بسازد. این حالت نشان دهنده ی ادامه دار شدن روند نزولی سهم خواهد بود.

واگرایی مخفی در rsi

در تصویر بالا نمونه از واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی را مشاهده می کنید که منجر به ادامه روند سهم ها شده اند.

برای مطالعه بیشتر:

مخترع اسیلاتور RSI جی ولز ویلدر است که در سال ۱۹۷۸ در کتاب معروفش “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” این اسیلاتور محبوب و کاربردی را به عنوان سیستمی جدید در بررسی و نحوه خرید و فروش سهام معرفی کرد.

انواع روشهای تحلیل در بورس

انواع روشهای تحلیل در بورس

حتماً در‌مورد کسب درآمد از بورس شنیدید. اما با انواع روشهای تحلیل در بورس آشنایی ندارید.

  • به‌نظر شما انواع تحلیل در بورس چه کاربردی دارند؟
  • چگونه در بورس تحلیل کنیم تا بهترین روش پیش بینی قیمت سهام را داشته باشیم؟
  • چگونه یک سهم را در بورس تحلیل کنیم تا بیشترین بازده را داشته باشیم؟
  • انواع تحلیل ها در بورس برای سرمایه‌گذاری مطمئن و بیشترین بازده چیست؟
  • اصلا بورس کار کنیم یا فارکس ؟

همچنین اگر دغدغۀ یادگیری مفاهیم بورس را نیز دارید، می‌توانید در برنامه خودآموز بورس اطلاعات لازم و مفید را بیابید.

در این مطلب به‌طور جامع و کاربردی انواع روشهای تحلیل در بورس را معرفی و بررسی می‌کنیم. پس حتماً با ما همراه باشید تا بتوانید همانند یک حرفه‌ای تحلیل کنید.

بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟

1- تحلیل تکنیکال

2- تحلیل بنیادی

انواع روشهای تحلیل در بورس

3- روانشناسی بازار

بخش دوم: انواع روشهای تحلیل در بورس برای انتخاب بهترین سهام

بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟

تحلیل و پیش‌بینی روند از اصول اولیۀ سرمایه‌گذاری در بازار بورس و بازار‌های مالی دیگر است.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش مهم از انواع روشهای تحلیل در بورس به حساب می‌آیند که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم. همچنین معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، از «روانشناسی بازار» نیز به‌عنوان یکی از انواع تحلیل در بازار بورس برای بررسی و تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند.

انواع روشهای تحلیل در بورس

در ادامۀ این مطلب به شرح کامل هر یک از این تحلیل‌ها همراه با جزئیات آن‌ها می‌پردازیم. با ما همراه باشید تا هرآنچه را لازم است بدانید، ساده و آسان بیاموزید.

1- تحلیل تکنیکال

انواع روشهای تحلیل در بورس

تحلیل تکنیکال یک استراتژی تحلیلی است که در آن تاریخچۀ قیمت‌ها و حجم معاملات در بازار را مرور می‌کنند تا بتوانند قیمت‌های آتی بازار را پیش‌بینی کنند.

تحلیل تکنیکال براى تمامى بازارهایى که بر اساس عرضه و تقاضا کار مى‌کنند مانند بورس کالا، طلا، ارز، ارزهاى دیجیتال، فارکس و … نیز کاربرد دارد.

تحلیل تکنیکال را می‌توان یکی از کاربردی‌ترین و محبوب‌ترین روش‌های تحلیل در بازارهای مالی به حساب آورد که طرفداران بسیاری دارد و افراد زیادی به‌دنبال یادگیری آن هستند.

یادگیری و استفاده از این تحلیل، راحت‌تر از سایر روش‌هاست.

حال به معرفی کوتاه اما کاملی از انواع روش های تحلیل تکنیکال می‌پردازیم که بسیار کاربردی هستند.

انواع روش های تحلیل تکنیکال

1-1 کندل شناسی

انواع روشهای تحلیل در بورس

کندل یا شمع براساس تایم فریم معاملاتی ما شکل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد و روند صعودی یا نزولی و باز و بسته شدن یک سهم را به ما نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. مثلاً اگر تایم فریم ما یک‌روزه باشد، هر کندل ما یک روز طول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد تا تشکیل شود.

کندل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دو رنگ سیاه و سفید دارند.

سفید: اگر کندل سفید باشد، قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد که یعنی قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است.

سیاه: اگر سیاه باشد، برعکس آن یعنی قیمت پایانی در بالا و قیمت آغازی در پایین خواهد بود که یعنی قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.

سایۀ پایینی و سایۀ بالایی: قسمت سایۀ پایینی و سایۀ بالایی میزان معاملات در آن روز یا آن بازۀ زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده را به ما نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند.

برای یادگیری آسان و کاربردی کندل‌شناسی یکی از مهم‌ترین انواع روش های تحلیل تکنیکال، حتماً ویدئوی زیر را پلی و مشاهده کنید.

آموزش آسان و کاربردی کندل‌شناسی در بورس

کندل‌ها رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهند.

آموزش کندل شناسی در بورس که یکی از انواع روش های تحلیل تکنیکال است، به تریدر کمک می‌کند تا نگاه دقیق‌تر و کامل‌تری به چارت قیمت داشته باشد.

آشنایی با کندل‌ها و الگوهای کندلی به‌همراه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود و خروج را به تریدر نشان می‌دهند.

1-2 سطوح حمایت و مقاومت

انواع روشهای تحلیل در بورس

زمانی‌که قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهام‌‌‌‌‌‌‌‌‌داران بالا رفته و تقاضا زیاد شود، قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز افزایش می‌یابند. به این سطح در نمودار قیمت سطح حمایتی گفته‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. رسیدن قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به سطح حمایتی افزایش آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را در پی دارد.

در مقاومت، همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌چیز برعکس سطح حمایت است و قیمت سهام تا جایی بالا رفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که سهام‌‌‌‌‌‌‌‌‌داران تمایل به فروش سهام خود دارند، یعنی عرضه افزایش یافته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ است. در چنین شرایطی، سطحی در نمودار قیمت پدید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید که به آن سطح مقاومتی گفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. قیمت‌ها پس از رسیدن به این سطح به دلیل افزایش عرضه‌ها کاهش پیدا می‌کنند.

حتماً ویدئوی زیر را پلی کنید تا آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب را که در آن بیان شده است، مشاهده کنید.

آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب

اگر سطوح مقاومت و حمایت شکسته شوند، تغییر نقش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما افت قیمت دیده نشود و روند حرکتی همچنان صعودی باشد، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، به سطح حمایت تبدیل می‌شود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش تقاضا صورت نگیرد، حمایت فعلی شکسته شده و به مقاومت تبدیل خواهد بود.

نمونه‌ای از شکست سطوح حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در تصویر زیر نشان داده شده است.

دستکاری در بازار اتفاق افتاده است؟ /کدام صنایع با افزایش تقاضا مواجه می‌شوند؟

دستکاری در بازار اتفاق افتاده است؟ /کدام صنایع با افزایش تقاضا مواجه می‌شوند؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تجارت نیوز؛ امروز بورس با رشد شاخص کل آغاز به کار کرد. شاخص کل امروز با ۲۱هزار واحد مثبت و ۱٫۵ درصد رشد در محدوده یک میلیون و ۴۹۰ هزار واحد قرار گرفت. شاخص هم‌وزن هم در آغاز بورس امروز با رشد همراه شد و در کانال ۴۵۰ هزار واحد قرار گرفت.

به نظر می‌رسد امروز روند بازار متعادل‌تر از روزهای قبل باشد و بیشتر نمادها با رشد تقاضا همراه شوند اما تحلیل کارشناسان از روند فعلی بازار به چه صورت است؟

مهشید داداش‌زاده کارشناس بازار سرمایه درباره روند فعلی بازار معتقد است، تا اخر هفته جاری صف‌های فروش متعادل می‌شوند. وی همچنین درباره روند دیروز بازار می‌گوید: روز گذشته حجم‌های بسیار خوبی در محدوده منفی‌ بازار معامله شد، حتی تعدادی از سهم‌ها تا محدوده سبز بازگشتند اما اینکه صف خرید نشدند اتفاقا نکته مثبتی است زیرا امروز دوباره با فشار بیشتری رو به رو می‌شدند.

وی همچنین افزود: در حال حاضر محدوده حمایتی ۲۷ هزار تومان برای دلار پیش‌بینی می‌شود. همچنین روند فعلی بازار نشان می‌دهد تحلیل روند فعلی بازار تحلیل روند فعلی بازار بسیاری از سرمایه‌گذاران در نمادهای جذاب بازار اقدام به خرید می‌کنند.

داداش‌زاده در بخش دیگری گفت: در آینده بازار سهام رشد بسیار خوبی را خواهد داشت و در مدت فعلی که بازار با اصلاح رو به رو شد، صنایع دلار محور بازار هم با اصلاح مواجه شدند و به نظر می‌رسد مجددا با تقاضا همراه شوند.

کاهش اعتماد با دستکاری در روند بازار

مریم محبی، کارشناس بازار سهام هم درباره روند بازار سرمایه معتقد است در حال حاضر سیگنال‌های مثبت و منفی دقیقا در زمان حمایت‌های مهم اتفاق می‌افتد و سیاست‌گذاران باید بدانند که رشد بازار سهام در گرو ثبات در تصمیم‌گیری‌ها و افزایش اعتماد به بازار است و رفتارهای تعمدی و دستکاری در روند بازار هیجان و بی‌اعتمادی را سهامداران و کلیت بازار تزریق می‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.