تجارت مبتنی بر احساسات


وقتی کنترل خود را در این زمینه های زندگی سست می کنیم، توانایی خود را برای حفظ قضاوت، منطق و استدلال روشن از دست می دهیم.

چند نکته مبتنی بر روانشناسی برای فروش شما

روانشناسی برای فروش از مباحث بسیار مهمی است که در این مقاله به آن پرداخته ایم.

آیا تاکنون فکر کرده اید که چرا بسیاری از شرکت های فست فود مانند مک دونالد و برگر کینگ از رنگ قرمز در آرم های خود استفاده می کنند؟ بسیاری از افراد معتقدند که دلیل این امر از نظر روانشناختی ، رنگ قرمز باعث احساس گرسنگی در افراد می شود. برخی دیگر معتقدند که این فقط یک رنگ روشن است که توجه را به خود جلب می کند.
دلیل واقعی هرچه که باشد ، این شرکتها از روش های روانشناسی استفاده می کنند تا مردم را به سمت خود جذب کنند. اما تجارت شما چه کاری می تواند انجام دهد تا در ذهن خریداران شما قرار بگیرد و فروش را هدایت کند؟
اگر می خواهید در خریداران تصوری ایجاد کنید، به این 5 نکته مبتنی بر روانشناسی نگاهی بیندازید تا فروش خود را تقویت کنید.

برانگیختن احساسات برعقل جز روانشناسی برای فروش.

آیا تاکنون چیزی خریدید که فقط باعث لبخند زدن یا هیجان زده شدن شما شده است؟ فکر می کنم به راحتی می توان گفت همه ما در یک نقطه هستیم. به گفته آنتونیو داماسیو ، استاد علوم اعصاب در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ، احساسات یک ماده ضروری برای تقریباً تمام تصمیمات خرید است. این که آیا نوار شیرینی که خریده اید مورد علاقه شما است یا ماشین رویایی شما: ما همیشه قبل از خرید یک کالا جوانب مثبت و منفی را وزن نمی کنیم. فقط احساساتمان را رهبری می کنیم

موارد زیر را از Slack به عنوان نمونه بگیرید. توجه کنید که چگونه با احساسات مخاطبانش بازی می کند. این به کاربران نشان می دهد که هنگام استفاده از این محصول چقدر احساس خوشبختی و بی دقتی می کنند.
پس، به جای اینکه به مخاطبان خود بگویید با نمایش ویژگی ها و مشخصات آن ، محصول شما بسیار جذاب است ، به آنها بگویید که هنگام استفاده از آن چه احساسی را به شما می دهد. اگر بتوانید احساسات را در مصرف کنندگان برانگیخت ، احتمالاً با مارک شما ارتباط برقرار می کنند و خرید می کنند.
قدرت اثبات اجتماعی بیشتر با این واقعیت نشان داده می شود که طبق تحقیقات سیگل ، تقریباً 95 درصد خریداران قبل از خرید ، بررسی های آنلاین را می خوانند. با نشان دادن اثبات اجتماعی در وب سایت یا بازاریابی خود ، در قالب بررسی مشتری ، توصیفات ، رتبه بندی ها و غیره ، مصرف کنندگان با خرید از طرف شما ، فرصتی برای پیوستن به جمع خود خواهند یافت.

“ترس از دست دادن” را ایجاد کنید.

ترس از دست دادن ، که در غیر این صورت با عنوان FOMO شناخته می شود ، در فرهنگ امروز به عبارتی رایج تبدیل شده است. این اصطلاح معمولاً به افرادی اطلاق تجارت مبتنی بر احساسات می شود که از ترس عدم مفقود شدن در یک پست یا اخبار خبری ، نمی توانند جلوی تلفن های هوشمند خود را بگیرند. اما در واقع تجارت شما می تواند از FOMO نیز برای ترغیب کاربران به خرید استفاده کند.

هدف با تبلیغ یک روزه فروش و حتی استفاده از عبارت “از دست ندهید” در نسخه زیر این کار را به خوبی در تبلیغ زیر انجام داده است.
با ایجاد کمبود ، اطلاع رسانی به کاربران شما فقط تعداد محدودی موارد باقی مانده است ، به عنوان مثال یا ایجاد یک فوریت با فروش یک روزه ، می توانید کاربران را متقاعد کنید که تنها زمان خرید اکنون است. بنابراین ، سعی کنید فقط یک بازه فروش فلش را در اختیار داشته باشید یا یک کوپن ارائه دهید همچنین می توانید با استفاده از افزونه ای مانند Countdown Timer – Widget Countdown ، نشانه های بصری مانند تایمر شمارش معکوس را ادغام کنید تا حس اضطراری را حتی بیشتر کنید.

از متقابل استفاده کنید.

روانشناسی متقابل مانند این عمل می کند: وقتی کسی چیزی را به ما می دهد ، احساس می کنیم که مجبور می شویم در هنگام عقب نشینی چیزی به آنها بدهیم. آیا تاکنون نمونه ای رایگان در فروشگاه های مواد غذایی به شما پیشنهاد داده شده است و احساس می کنید پس از پذیرش نمونه رایگان ، می توانید محصول را خریداری کنید؟ این یک واقعیت واقعی از عمل متقابل است و می توانید از آن برای افزایش فروش خود استفاده کنید ، حتی اگر تجارت شما فقط به صورت آنلاین باشد

از جلوه Goldilocks استفاده کنید.

همه ما داستان گلدیلوکس را می دانیم: وقتی او سه کاسه فرنی را کشف کرد ، او را انتخاب می کند که “نه خیلی گرم ، نه خیلی سرد ، بلکه درست است.” نه ارزان ترین یا گرانترین گزینه بلکه موردی است که در وسط قرار دارد. این کار وقتی انجام می شود که تمام محصولات شما نیز به همین قیمت ارزش دارند ، زیرا مصرف کنندگان تمایل دارند به هر حال به گزینه میانی کشیده شوند.
به این مثال از Club Shave تجارت مبتنی بر احساسات Dollar نگاه کنید: سه تیغ را نشان می دهد ، و انتخاب در وسط “مورد علاقه اعضا” در محدوده قیمت متوسط است.

نمایش محصولات خود از این راه یک استراتژی عالی برای هدایت مصرف کنندگان در مسیری است که می خواهید آنها را به پیش ببرید. به جای اینکه خریداران به دنبال ارزانترین گزینه باشند ، شما با برجسته کردن محصول برتر خود – یا هر کالایی که می خواهید فروش را به آن هدایت کنید – در مرکز فروش را افزایش می دهید.
اگر محصولات شما در حال فروش نیستند ، از برخی از این نکات روانشناسی استفاده کنید تا در ذهن خریداران قرار بگیرید. دانستن آنچه باعث می شود افراد به شما کمک کنند ، به تجارت شما کمک می کنند تا با مخاطبان خود در سطح واقعی ارتباط برقرار کرده و فروش خود را مانند گذشته تقویت کنید. فقط به یاد داشته باشید که همیشه معتبر و صادق باشید؛ در غیر این صورت ، مصرف کنندگان هوشمند درست از طریق شما خواهند دید.

احساس مشتری مهمتر از رضایت مشتری!!

احساس مشتری مهمتر از رضایت مشتری!!

رضایت مشتری را می توان یکی از حیاتی ترین جنبه های کسب و کارهای امروزی دانست، تمام مدیران ارشد سازمان های بزرگ و حتی کوچک به اهمیت رضایت مشتری واقف هستند اما درک این نکته ظریف که رضایت مشتری واقعا از کجا سرچشمه می گیرد می تواند تفاوتی بزرگ برای شما و کسب و کارتان ایجاد کند و آن هم توجه به احساسات مشتری است.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با بعضی برندها یا شرکت‎ها آن چنان احساس نزدیکی کنید که آنها را چیزی بیشتر از ارائه دهنده‎ی خدمات یا محصول تصور نمائید! گاهی حتی آن قدر این برندها را دوست داریم که دچار تعصب شده و تصور می‎کنیم با اعضای خانواده یا دوستانمان رو به رو هستیم! این، قدرتی است که برخی نام‎های تجاری به پشتوانه‎ی ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب پیدا می‎کنند. یعنی، فارغ از کیفیت محصولات و خدمات و ایجاد سطح بالایی از رضایت مشتری، برخی برندها این توانایی را دارند که تارهای عاطفی و احساسی ما را به ارتعاش درآورده و در خاطرمان به خوبی ثبت شوند.

امروزه، تعداد بسیار زیادی از سازمان‎ها برای رسیدن به رشد اقتصادی ارگانیک و سودآور، به صورت عمده در زمینه‎ی بهبود تجربه‎ی مشتری (CX) سرمایه گذاری می‎کنند، بهبود تجربه مشتری در نهایت منجر به افزایش سطح رضایت مشتری می شود. این سرمایه گذاری، تمام جنبه‎های تعامل مشتری با تجارت مبتنی بر احساسات برند، محصولات و تبلیغات آنلاین و آفلاین شرکت‎ها را به خود اختصاص می‎دهد. با این حال، در اغلب موارد اهداف استراتژیکی در دست نیست که بتواند کل مسیر تجربه مشتری را پوشش داده و برای او ایجاد ارزش نماید. بدون وجود چنین اهدافی شرکت‎ها در مقابل این سرمایه گذاری هنگفت، سود قابل توجهی دریافت نخواهند کرد.

بسیاری از سازمان‎ها تجربه‎ی مشتری را دائماً رصد کرده و فعالیت مشتریان را در فروشگاه‎های فیزیکی، مراکز تماس، سایت‎های تجارت الکترونیک و شبکه‎های اجتماعی ردیابی نموده و با استفاده از نظرسنجی‎های گوناگون، کوهی از اطلاعات را انباشته می‎کنند. البته، معلوم است که هدف از این کار تبدیل رضایت مشتری به محرکی برای رشد کسب و کار است. اما، در اکثر مواقع، با این که سطح رضایت مشتری به طور کلی بالا است، برندها به ندرت دارای وجه تمایزهای رقابتی هستند.

تحقیقات انجام شده بر روی صدها برند فعال در زمینه‎های مختلف، تجارت مبتنی بر احساسات نشان می‎دهد، موثرترین روش برای به حداکثر رساندن ارزش مشتری این است که پا را از محدوده‎ی رضایت مشتری فراتر گذاشته و با او ارتباطی احساسی و عاطفی برقرار نمائید. یعنی، با هدف قرار دادن انگیزه‎های حسی و برآورده کردن نیازهای عاطفی عمیق و به زبان نیامده می‎توانید مشتری تجارت مبتنی بر احساسات خود را عمیقاً تحت تاثیر قرار دهید. منظور از انگیزه‎های حسی همان احساس تمایل به تعلق، کسب موفقیت در زندگی یا نیاز به امنیت است.

کدام انگیزه‎ها بیشتر تاثیر گذارند؟

تجربه نشان می‎دهد، یک از عوامل موثر بر رضایت مشتریان برقراری ارتباط عاطفی با برند است که تا دو برابر بیش از بالا بودن سطح رضایت مشتری، ایجاد ارزش می‎کند. یعنی، این مشتریان تا دو برابر بیش از سایرین، محصولات و خدمات ارائه شده توسط شما را خریداری نموده، بیشتر به شما مراجعه کرده، نسبت به قیمت‎ها حساسیت کمتری خواهند داشت. از طرف دیگر، این قبیل مشتریان به برقراری ارتباط با برند شما توجه بیشتری داشته، توصیه‎های شما را جدی‎تر گرفته و افراد بیشتری را به شما ارجاع خواهند داد. این‎ها همگی مواردی هستند که شما با ایجاد یک تجربه‎ی کاربری مثبت، مشتریان را به انجام آن‎ها ترغیب می‎کنید. واضح است که پیروی از این استراتژی موجب افزایش درآمد خواهد شد.

شما هم می توانید با سنجش شاخص خالص مروجان (NPS) احتمال معرفی شدن کسب و کارتان توسط مشتریان را پایش کنید، نمره وفاداری تان را اندازه گیری کنید و از مروجان برندتان به عنوان ابزار بازاریابی ارگانیک استفاده کنید.

برای این کار کافی است از طریق لینک زیر در آپ کوک ثبت نام کنید و بلافاصله نظرسنجی خود را برگزار کنید.

مهم‎ترین چیزی که برقراری ارتباط عاطفی با برند را تضمین می‎کند، همان تجربه‎ی مشتری (CX) است. مطالعات نشان می‎دهند، مشتریانی که با برند شما تجربه‎ی خرید یکنواخت و بدون وقفه (omnichannel) داشته‎اند، از نظر احساسی وابستگی بیش‎تری به شما داشته و سودآورتر خواهند بود. متاسفانه، در اغلب موارد مشتریان نمی‎توانند راجع به محرک‎های عاطفی مورد نظر خود اطلاعات دقیقی در اختیارمان بگذارند. در واقع، اطلاعات به دست آمده از آن‎ها در اکثر موارد گمراه کننده بوده و باعث می‎شود که شرکت‎ها برای بهبود تجربه‎ی مشتری در زمینه‎های اشتباهی سرمایه گذاری کنند.اما می توان با استفاده از تکنیک‎های و ابزارهای پیشرفته‎ در حوزه سنجش رضایت مشتری، مانند پلتفرم تخصصی سنجش رضایت مشتری آپ کوک گام های درستی در جهت افزایش سطح رضایت مشتری و بهینه سازی سرمایه گذاری بر تجربه‎ی مشتری (CX) برداشت. در این روش شما با استفاده از شاخص های استاندارد، رضایت مشتری را مورد پایش قرار می دهید، اطلاعات دقیق، درست و یکپارچه جمع آوری می کنید و با تحلیل این اطلاعات و استفاده از نتایج آن استراتژی های صحیح اتخاذ می کنید و در نتیجه، عملکردی موثر در جهت افزایش راندمان و سودآوری کسب و کارتان خواهید داشت.

مطالعات انجام شده بر روی برخی شرکت‎های سرمایه گذاری حاکی از آن هستند که تمایل افراد برای متفاوت بودن با دیگران و ایجاد نظم و ساختار جدیدی در زندگی از جمله محرک‎های اصلی برقراری ارتباط عاطفی با این قبیل سازمان‎ها به شمار می‎روند.

همان طور که قبلاً هم گفته شد، اغلب مشتریان از عوامل تاثیر گذار بر تجربه‎ی خود اطلاع دقیقی نداشته و اکثراً به موارد کم اهمیت‎تر اشاره می‎کنند. البته، معلوم است که توجه به خواسته‎های مشتریان هم ضروری است. با این حال، مطالعات انجام شده حاکی از آن است که سرمایه گذاری بر روی محرک‎های عاطفی و هم‎سو بودن با تجربه‎ی مشتری بسیار ارزشمندتر بوده و علاوه بر تضمین بازگشت سرمایه (ROI)، ریسک از دست رفتن آن را هم به حداقل می‎رساند. به این ترتیب، به کارگیری استراتژی‎های موثر در بهبود تجربه‎ی مشتری و افزایش سطح ارتباطات عاطفی موجب اشتیاق مشتریان برای سرمایه گذاری بیش‎تر و تثبیت دارایی‎ها شده و این روش در مقایسه با افزایش رضایت مشتری بدون بالا بردن ارتباطات عاطفی به مراتب موفق‎تر عمل می‎کند.

بررسی‎های انجام شده درباره‎ی برخی خرده فروشی‎ها نشان می‎دهد که تمایل به تعلق، هیجان و احساس آزادی و استقلال ناشی از خرید از جمله انگیزه‎های عاطفی مشتریان چنین مراکزی هستند. بنابراین، با ایجاد برنامه‎های خاص و استفاده از نمادهای شخصی سازی شده در تبلیغات و یا کالاهای جدید می‎توان ارتباط عاطفی با مشتریان را به وجود آورد.

ایجاد تجربه‎ای بر اساس ارتباطات عاطفی و سرمایه گذاری بر روی لحظات کلیدی که موجب برقراری چنین ارتباطی می‎شوند راهی مطمئن و قدرتمند برای بالا بردن ارزش مشتری، به حداکثر رساندن احتمال بازگشت سرمایه (ROI) و به حداقل رساندن خطر از دست رفتن سرمایه خواهد بود. مشتریانی که با شما ارتباط عاطفی برقرار می ‎کنند، نه تنها ارزش بیشتری ایجاد خواهند کرد، بلکه، با گذشت زمان احساس تعلق خاطر بیش‎تری به شما داشته و خود را عضوی از مجموعه‎ی شما می‎پندارند.

بهبود تجربه‎ی مشتری (CX) ضروری، دشوار و پر هزینه است. انجام این کار، نیازمند اولویت بندی و سرمایه گذاری‎های متنوعی است. تمام این کارها به امید افزایش ارزش انجام می‎گیرند. حال، می‎توان تصور کرد که برقراری ارتباط عاطفی با مشتری چه تاثیری بر دستیابی به اهداف کلیدی خواهد داشت. تمرکز بر تجربه‎ی مشتری (CX) درست مانند قطب نما، راه را به شما نشان داده و موجب خواهد شد که سازمان‎ها سرمایه گذاری دقیق و موثری داشته و پاداش مالی قابل توجهی کسب کنند.

بازاریابی با وفاداری مشتری

رضایت مشتری را به مزیت رقابتی خود تبدیل کنید.
در شرایط کنونی اقتصادی ایران چگونه مشتریان خود را حفظ کنیم؟

مدیریت احساسات در تجارت

Gerenciando Emoções em Negociação

تقریباً برای همه، درگیر شدن در بازی یا داشتن علاقه مالی سرمایه گذاری شده روی چیزی احساسات را برمی انگیزد. اگر معامله گر یا سرمایه گذار قادر به کنترل نباشد احساسات شما، شانس کمی برای موفقیت در دراز مدت وجود دارد.

توانایی اجتناب از تله‌های تصمیم‌گیری احساسی یکی از مفیدترین مهارت‌هایی است که یک معامله‌گر/سرمایه‌گذار می‌تواند آن را بیاموزد.

مدیریت احساسات: قوانین

مانند یک ربات تجارت کنید. سعی کنید تا حد امکان سیستماتیک و مبتنی بر قانون باشید. مزیت الگوریتم های معاملاتی و هر استراتژی سیستماتیک اجرا شده توسط کامپیوتر این است که عنصر انسانی در فرآیند غایب است.

هنگامی که یک شمع قرمز بزرگ رخ می دهد، اگر با قوانین سیستم برای موقعیت های معاملاتی مطابقت نداشته باشد، هیچ اتفاقی نمی افتد.

برای بسیاری از ما، وقتی یک شمع قرمز بزرگ را می بینیم، یک واکنش احساسی ایجاد می کند. O قرمز نماد هشدار است، توقف و خطر. در حالی که می توان گفت رنگ سبز اثر روانی معکوس دارد، چیزی که احساسات طمع، پیشرفت و رشد را بیدار می کند.

در تجارت، اگر قوانین شما همه چیز را معنی ندهند، اهداف شما هیچ معنایی ندارند. قانون‌سازی به نقطه‌ای برمی‌گردد که در مقاله قبلی در مورد داشتن یک ساختار بدیهی که رویکرد شما بر اساس آن ساخته شده است به آن اشاره کردیم.

رایج ترین قوانین برای معامله شامل تنظیمات، ورودی ها، خروجی ها و محدودیت های ریسک شما می شود. این به معنای داشتن ایده‌های از پیش تعریف‌شده در مورد مناطقی است که در صورت حرکت مطلوب از یک معامله خارج می‌شویم، مناطقی که در صورت حرکت نامطلوب باید به زور از آن خارج شویم، و اینکه چقدر حاضریم به هر طریقی ریسک کنیم. مذاکره تحت شرایط داده شده

نکته دیگری که کمتر توسط معامله گران خرده فروشی انجام می شود، اما به طور مداوم در سطوح معاملاتی توسط مدیران ریسک اعمال می شود، محدودیت ها است.

اگر معامله‌گری با بازار هماهنگ نباشد یا دنباله‌ای از آن را طی کند کارآیی پایین، معاملات شما را کاهش می دهد یا یک استراحت کامل می کند تا زمانی که دوباره در نسخه نمایشی عملکرد خوبی داشته باشد.

به همین دلیل است که یک حساب آزمایشی آنقدر قدرتمند است در نهایت، یک معامله گر باید معیارهای کاملاً تعریف شده ای داشته باشد که برای ورود به یک معامله باید رعایت شود. اگر همه الزامات به طور کامل برآورده نشود، نباید مذاکره ای صورت گیرد.

خودتان را درباره شما آموزش دهید

می توان گفت که ترس و طمع در هر تصمیمی که در زندگی می گیریم نقش داشته باشیم. یکی از بهترین کارهایی که یک فرد می تواند انجام دهد این است که تا آنجا که ممکن است در مورد نوع ناتوانی های رفتاری ما بیاموزد. احساسات.

به طور خاص، رایج‌ترین سوگیری‌های شناختی بسیاری از ما زمانی که سرمایه در خطر است قربانی آن می‌شویم.

برخی قضاوت های عجولانه ممکن است در گذشته به عنوان مکانیسم های بقا عمل کرده باشند، اما با تجارت و سرمایه گذاری، می توانند به مرگ ما منجر شوند.

سه مقاله در ادبیات روانشناسی رفتاری وجود دارد که هر معامله گر باید آنها را مطالعه کند. "فکر سریع و آهستهنوشته دانیل کانمن،روانشناسی تجارت" توسط برت ان. استین بارگر و "معاملات در منطقهنوشته مارک داگلاس.

مدیریت احساسات: زندگی متعادلی داشته باشید

Gerenciando Emoções: Viva Uma Vida Bem Equilibrada

در زندگی، نحوه انجام هر کاری تعیین می کند که چگونه همه چیز را انجام دهیم. اگر انتظار دارید در بازار عملکرد عاطفی خوبی داشته باشید، باید مطمئن شوید که بقیه زندگی شما نیز سازماندهی شده است.

داشتن یک زندگی متعادل خارج از بازار تاثیر مثبت خالصی بر توانایی شما در تجارت خواهد داشت. اگر از توصیه‌های ارائه شده در بالا در مورد ایجاد و پیروی از قوانین پیروی نمی‌کنید و در نتیجه معاملات بد شما نیز بر زندگی شما در خارج از بازار تأثیر منفی می‌گذارد، وقت آن است که از نو شروع کنید.

تعادل به معنای زندگی سالم خارج از تجارت و سرمایه گذاری است. این به معنای مراقبت از آمادگی جسمانی و روانی است.

این تغییرات مثبت در هر بخش دیگری از زندگی شما طنین انداز می شود، از جمله در عملکرد تجاری شما. خوب بخورید، ورزش کنید و مهمتر از همه خوب بخوابید. این موارد فوق العاده مهم هستند

وقتی کنترل خود را در این زمینه های زندگی سست می کنیم، توانایی خود را برای حفظ قضاوت، منطق و استدلال روشن از دست می دهیم.

تجارت و سرمایه گذاری برخی از سخت ترین فعالیت ها برای مشارکت و موفقیت هستند. اگر قصد دارید به یک معامله گر موفق تبدیل شوید، باید به عنوان بهترین و منضبط ترین نسخه خود به این کار نزدیک شوید.

مغز خود را با تغذیه مناسب تامین کنید، خواب کافی داشته باشید، گزینه های دیگری خارج از تجارت داشته باشید و از آمادگی بدنی خود غافل نشوید.

  • به اشتراک بگذارید:

پست های مرتبط

Definição do Balanço de Pagamentos (BOP)

تعریف تراز پرداخت ها (BOP)

تراز پرداخت ها (BOP) چیست؟ تراز پرداخت ها (BOP)، همچنین شناخته شده…

O que é Uma Crise Cambial?

بحران ارزی چیست؟

از ابتدای دهه 1990 تاکنون چندین مورد بحران ارزی رخ داده است. مربوط به…

Estratégia de Negociação e Filosofia de Investimento de George Soros

استراتژی تجارت و فلسفه سرمایه گذاری جورج سوروس

چه یک سرمایه گذار مبتدی یا یک حرفه ای با تجربه باشید، همیشه چیزی برای یادگیری وجود دارد…

Definição de Moeda Fiduciária

تعریف ارز امانی

ارز فیات چیست؟ ارز فیات یک ارز دولتی است که…

Dicas Para Uma Rotina de Negociação Eficaz

نکاتی برای یک روال معاملاتی موثر

یکی از مهمترین چیزهایی که یک معامله گر می تواند به آن دست یابد، ثبات است. اگر چه…

Melhores Contas de Demonstração Forex

بهترین حساب های آزمایشی فارکس

تجارت فارکس یک راه عالی برای به دست آوردن بازده بالقوه بالا از سرمایه است…

دیدگاهتان را بنویسید: انصراف از پاسخ

شما باید ورود به منظور اظهار نظر یا امتیاز دادن به یک بررسی.

14 گام از احساسات سرمایه گذار و روانشناسی تجارت

خبر " 14 گام از احساسات سرمایه گذار و روانشناسی تجارت از منبع دیجی تریدر " با موضوع - در تاریخ ۱۳۹۷/۰۶/۰۸ منتشر شد.

14 گام از احساسات سرمایه گذار و روانشناسی تجارت

بازارهای کارآمد مبتنی بر این فرضیه هستند که افراد منطقی با تجارت مبتنی بر احساسات هدف به حداکثر رساندن سود و به حداقل رساندن زیان وارد معاملات می شوند. در حالی که این نظریه صحیح است، اکثر سرمایه گذاران، روبات های صرفا منطقی نیستند که بازارهای موثر بر آن متکی باشند. در عوض، احساسات، اغلب تصمیم گیری ما را تحت تاثیر قرار می دهند و مانع از عمل و رفتار به شیوه ای عقلانی می شوند.

با دانستن این که ما هرگز نمی توانیم هیجان های ذهنی و ذاتی خود را تسخیر کنیم، باید به دنبال درک درستی از طیف وسیعی از احساساتی که ممکن است به عنوان سرمایه گذاران تجربه کنیم، باشیم. و دریابیم چگونه این احساسات می تواند بر تعاملات ما با بازار تأثیر بگذارد.

در این مقاله به توضیح احساسات سرمایه گذار و روانشناسی تجارت خواهیم پرداخت با ما همراه باشید، بازارهای کارآمد مبتنی بر این فرضیه هستند که افراد منطقی با هدف به حداکثر رساندن سود و به حداقل رساندن زیان وارد معاملات می شوند. در حالی که این نظریه صحیح است، اکثر سرمایه گذاران، روبات های صرفا منطقی نیستند که بازارهای موثر بر آن متکی باشند. در عوض، احساسات، اغلب تصمیم گیری ما را تحت تاثیر قرار می دهند و مانع از عمل و رفتار به شیوه ای عقلانی می شوند.با دانستن این که ما هرگز نمی توانیم هیجان های ذهنی و ذاتی خود را تسخیر کنیم، باید به دنبال درک درستی از طیف وسیعی از احساساتی که ممکن است به عنوان سرمایه گذاران تجربه کنیم، باشیم. و دریابیم چگونه این احساسات می تواند بر تعاملات ما با بازار تأثیر بگذارد.۱۴ گام از روانشناسی تجارتیک چرخه روانشناختی مشترک بین بازارها وجود دارد که روشن می کند که چگونه احساسات در تصمیم ما وارد شده و چطور بر تصمیم گیری ما تاثیر می گذارد. با درک مراحل این چرخه، می توانیم این چرخه هیجانات را بهتر تحت کنترل داشته باشیم.چهارده مرحله عبارتند از:خوش بینی: چشم انداز مثبت در مورد آینده ما را تشویق می کند و منجر به خرید سهام می شود.هیجان : با دیدن به سرانجام رسیدن بعضی از ایده های اولیه، ما شروع به در نظر گرفتن کارهایی که می توانیم با موفقیت در بازار به انجام برسانیم، می کنیم.شوق و ذوق بسیار: تریدها به سودآوری رسیده اند و در این لحظه ما نمیتوانیم موفقیت خودمان را باور کنیم و درباره هوشمندی خود صحبت می کنیم.رضایت: این نقطه حداکثر ریسک مالی است. پس از دیدن سودهای آسان و برق آسا بعد از هر تصمیمی، ما شروع به نادیده گرفتن خطر می کنیم و انتظار داریم هر تجارتی سود آور باشد.اضطراب: برای اولین بار بازار در جهت مخالف ما حرکت می کند. به هیچ وجه به زیان های غیرمترقبه نگاه نمی کنیم، به خودمان می گویم که ما سرمایه گذاران بلند مدت هستند و در نهایت تمام ایده های ما به ثمر خواهند نشست.انکار: بازار آنگونه که ما انتظار داریم، رشد نکرده، هنوز نمی دانیم که چگونه باید پاسخ دهیم. شروع به انکار می کنیم که انتخاب های ضعیفی انجام داده ایم و یا آن چیزها در کوتاه مدت بهبود نمی یابند.ترس: واقعیت های بازار پیچیده می شوند. ما به این باور می رسیم که سهام ما هرگز در جهت منافع ما حرکت نمی کند.ناامیدی: بدون دانستن اینکه چگونه عمل کنیم، به هر ایده ای که به ما امکان می دهد به عقب برگردیم، فکر می کنیم.وحشت: از تمام ایده ها خسته شده ایم، ما برای هر آنچه که بعد از این انجام می دهیم، ضرر خواهیم کرد.تسلیم شدن: به این نتیجه می رسیم که سود ما هرگز و دوباره افزایش نخواهد یافت، تمام سهام خود را به فروش می رسانیم تا از هرگونه افتضاح در آینده جلوگیری کنیم.نفرت: پس از خروج از بازار، ما نمی خواهیم دوباره سهام را خریداری کنیم. اغلب بزرگترین فرصت مالی را نشان می دهد.افسردگی: نمی دانیم چطور توانستیم تا این حد احمق باشیم. تلاش می کنیم که اقداماتمان را درک کنیم.امید: در نهایت ما به این نتیجه می رسیم که بازارها دریک چرخه حرکت می کنند، و شروع به گشتن به دنبال فرصت های بعدی می کنیم.تسکین: پس از خرید یک سهام که سودآور است، دوباره باور می کنیم که آینده ای درخشان در سرمایه گذاری وجود دارد.عدم اطمینان باعث ایجاد معامله گران ذهنی / احساسیافراد به وضوح این چرخه را در فرایند تصمیم گیری خود دنبال می کنند. از آنجاییکه شاخص های کلیدی مانند S & P 500 از تصمیم میلیون ها نفر تشکیل شده است، می توانیم انتظار داشته باشیم که شاخص های بازار نیز از این الگو پیروی کنند. اگر ما از مراحل این چرخه آگاه باشیم، در هنگام روبرو شدن با آن، درک بیشتری از احساسات خواهیم داشت و این که این احساسات چگونه بر تصمیمات سرمایه گذاری ما تاثیرخواهد داشت. این دانش ما را به مدیریت صحیح سرمایه گذاری خود و همچنین پیش بینی گام بعدی بازار کمک خواهد کرد.کنترل هیجانات یعنی کنترل بازارکنترل هیجانات برای یک معامله گر حرفه ای یک تلاش بی پایان است. ما باید همزمان که آموزش می بینیم که چگونه احساسات را کنترل کنیم، یاد بگیرم چگونه ذهنیت و تفکر جمعی را تشخیص دهیم. داشتن یک سیستم معاملاتی ناقص و کامل نیازمند تلاش است.در چه مرحله ای هستید؟بررسی کنید تا متوجه شوید که در کجای چرخه در تجارت فعلی هستید. نگران نباشید که در چه مرحله ای از چرخه هستید، مهم این است که آن را تشخیص دهید تا تجارت مبتنی بر احساسات بتوانید درک کنید که چگونه احساسات شما، قضاوت و انتخاب شما را تحت تاثیر قرار می دهند.روانشناسی تجارتنویسنده: سون هانون، مدیرحرفه ای یک صندوق سرمایه گذاری۱۴ گام از احساسات سرمایه گذار و روانشناسی تجارت was last modified: تیر ۷ام, ۱۳۹۶ by محمد توکلی

برندسازی احساسی از طریق داستان گویی

برندسازی احساسی

برندسازی تقریباً از انتخاب یک لوگو یا آرم جذاب تر است. برندسازی احساسی یا عاطفی به دنبال ایجاد یک تصور عمیق بر مخاطبان شماست، تصوری که در هنگام زندگی روزمره در ذهنشان ایجاد می شود که در هنگام نیاز به کالا یا خدمات، برند شما را به خاطر بیاورند و این تجارت مبتنی بر احساسات نوع تجربه نمی تواند به وجود آید مگر اینکه از نظر عاطفی با مخاطب خود ارتباط برقرار کرده باشید.

پنهان نیست که بسیاری از انسان ها عمدتا بر اساس احساسات عمل می کنند، بنابراین اگر می خواهید روی انتخاب آن ها تاثیر بگذارید، باید رویکرد مبتنی بر احساسات را در پیش بگیرید. تحقیقات نشان می دهد که حتی اگر بسیاری از افراد به شما می گویند بر اساس منطق ناب تصمیم گیری می کنند، اما اکثر مردم چنین کاری نمی کنند. در حقیقت مردم به احتمال زیاد تصمیم می گیرند که چه احساسی دارند و سپس برای حمایت از آن استدلالی مطرح می کنند.

یکی از بهترین راه ها برای برندسازی احساسی این کار داستان گویی ­ست. داشتن یک داستان قانع کننده و مثبت در پشت برند شما همان چیزی است که باعث می شود افراد این ارتباط عاطفی را برقرار کنند. اگر افراد کاری را که شما انجام می دهید دوست دارند، نسبت به خرید محصولات شما راغب می شوند. داستان گویی عاطفی بهترین راه برای جلب احساسات مردم است.

داستان گویی

داستان گویی

انسان ها، علاقه مند به سخن گفتن و گوش دادن به داستان ها هستند. ابتدا به صورت شفاهی، سپس به صورت نوشتاری، بعد از طریق رادیو و تلویزیون و هم اکنون آنلاین. داستان ها به ما می گویند که ما چه کسی هستیم. آن ها به ما این امکان را می دهند تا تجربیات خودمان را در یک قالب جذاب منتقل کنیم. به این ترتیب، مردم داستان ها را خیلی بهتر حقایق ذکر شده، به یاد می آورند. یک داستان خوب از مرزها فراتر می رود، موانع را می شکند و درها را باز می کند.

چگونه می توان یک داستان احساسی تهیه کرد؟

عکاسی

عکاسی

انسان ها ترجیح می دهند که به داستان ها گوش فرا دهند، دیدن و شنیدن با هم باعث موثرتر شدن آگاهی می شود. از این گذشته، یک عکس احساساتی آنی را به وجود می آورد که ممکن است که بیننده حتی متوجه شکل گیری آن احساسات نشود؛ در حالی که این تأثیرات بر برداشت های آن ها تأثیر می گذارد.

عکس ها همگام با طرح رنگی که به دقت انتخاب کرده اید، اثر گذار خواهند بود. با افزودن عکس به مطالب، می توانید آن ها را برجسته کنید. علاوه بر این، باید توجه داشت که اینترنت نیز مکانی کاملاً دیداری­ ست بسیاری از وب سایت های جدید دارای عکس های جذاب و بزرگ پس زمینه به جای منوهای سخت نوشتاری و طبقه بندی نشده هستند. برندسازی احساسی از تصاویر جذاب استفاده کنید.

داستان های رنگی

رنگ ها با احساسات ارتباط دارند. به عنوان مثال سیاه و سفید قدرت را برقرار می کند، در حالی که قرمز می تواند احساس هیجان و انرژی را به وجود آورد. از طرف دیگر، براساس برخی مطالعات، واقعاً می تواند شما را به رنگ آبی و یا مولد تبدیل کند. نکته این است که رنگ هایی که برای سایت خود انتخاب می کنید تأثیر مستقیمی بر تصور شما بر روی مشتریان فعلی و بالقوه شما خواهد گذاشت. برای تعیین نوع تجربه عاطفی مورد نظرشان وقت بگذارید تا بتوانید داستان رنگی بی نظیر خود را بگویید.

سبک و طول جملات

سبک و طول جملات

سبک و طول جملات باید متناسب و تنظیم شود. اگر در تنظیم لحن داستان مشکل دارید، از خود بپرسید: «آیا ما یک شرکت رسمی هستیم و یا سنتی؟ کدام صفت را بیشتر می خواهیم برای ما کاربرد داشته باشد.» پاسخ به این سؤالات به شما کمک می کند تا همه چیزهایی را که می نویسید، حساب شده باشد و نوع که انتخاب می کنید و راهی را که طی می کنید مخاطبان را جذب کند.

جهت برندسازی احساسی در هر جای دیگر که تبلیغاتی دارید، اطمینان حاصل کنید و آن را حفظ کنید. حتی اگر چند نفر در تیم نویسندگی خود دارید. هدف در این جا این است که مشتریان بعد از خواندن مطالب بگویند: «اوه! این تیم عالی به این شرکت تعلق دارد؟»

فیلم

خوب، بنابراین من می دانم که گفتیم که هم نوشتن و هم عکاسی ابزارهای بسیار خوبی برای برندسازی احساسی هستند، اما فیلم می تواند حتی قدرتمندتر باشد؛ زیرا هر دو را در یک پلتفرم ترکیب می کند بخصوص اگر با موسیقی ترکیب شود. با داشتن موسیقی متن خوب و چند تصویر دلچسب ویدیویی می توان احساسات مخاطب را تحت ناثیر قرار داد. درون وب سایت ها معمولا در قسمت «درباره ما» از داستان گویی برای برند سازی استفاده می شود.

برای برندسازی احساسی توجه داشته باشید که احساسات این قدرت را دارد که با مخاطبان و مشتریان شما رابطه پایدار برقرار کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.