پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
سواد اقتصادی[1] عبارت است از توانایی فهم گزینهها و توانایی تصمیمگیری با توجه به منابع محدود. این تصمیمات در آنچه فرد تولید یا مصرف، پسانداز یا سرمایهگذاری میکند، اثر میگذارد. در معنایی وسیعتر، سواد اقتصادی شهروندان یک کشور در ظرفیت تولیدی و استانداردهای زندگی آن کشور تأثیر میگذارد. مسائل مالی شخصی، خطمشیهای ملی، و مسائل مربوط به جهانیشدن، همگی تابع اصول اقتصادی یکسانی است. شناخت و کاربست این اصول زمینهساز استفادۀ مؤثرتر از منابع شخصی، ملی، و جهانی است.
سواد اقتصادی داشتن به چه معناست؟
افرادِ دارای سواد اقتصادی میفهمند که نمیتوانند هرچه را میخواهند داشته باشند و اینکه ناچارند بهدلیل محدودیت منابع، دست به انتخاب زنند. این تصمیمها نیازمند تحلیل و مقایسهٔ هزینهها و فواید گزینههای مختلف است. هر تصمیم هزینۀ فرصتی بهبار میآورد؛ یعنی از چیز ارزشمندی باید دست کشید. همۀ تصمیمها از میان دو گزینۀ متفاوت گرفته نمیشود؛ بعضی از تصمیمها میانزمانیاند؛ یعنی تصمیمگیری میان دو دورۀ زمانی مختلف مانند تصمیمگیری دربارۀ اینکه پول چه زمان در حساب بانکی گذاشته شود و چه زمان برای خرید اوراق قرضه مورد استفاده قرار گیرد.
چرا سواد اقتصادی اهمیت دارد؟
هرچند افراد معدودی تصمیم میگیرند اقتصاددان شوند، بیشتر مردم باید هر روز تصمیمات اقتصادی مختلفی بگیرند. پیشرفت شتابناک فنّاوری و ارتباطات اطلاعات بیشتری را در اختیار مردم عادی قرار داده است تا با استفاده از آنها تصمیمگیری کنند و نیز کالاها و خدمات بیشتری در اختیارشان گذاشته است تا از میان آنها دست به انتخاب زنند. همزمان، جهانیشدن اتخاذ تصمیمگیری درست اقتصادی را برای رقابتی مؤثر در بازار حیاتی ساخته است. افزونبراین، وجود شهروندانی مطلع و آگاه شرط لازم کارکردمندی اقتصاد بازاری دموکراتیک است. نظر به خطمشیگذاری اجتماعی، علم اقتصاد میتواند ما را در ارزیابی هزینههای مشکلاتی مانند جرم، بارداری نوجوانان، آلودگی و ترورگری یاری دهد و نیز ارزیابی هزینهها و فواید خطمشیهایی معطوف به حل این مشکلات یاری رساند.
خطرهای بیسوادی اقتصادی چیست؟
افراد اگر فهمی از اقتصاد نداشته باشند، بیشتر طعمۀ کلاهبردای و سوءاستفادههای اعتباری میشوند و در خصوص تصمیمهای مهمی چون خرید خانه، پسانداز پول برای ادامهٔ تحصیلات، تأمین مالی برای خرید خودرو، و برنامهریزی برای دوران بازنشستگی بیشتر دست به قضاوتهای ضعیف خواهند زد. کژفهمی سرشت بازارها ممکن است سبب شود در واکنش به افزایش قیمتها، قیمتها کنترل شود و از قضا غرض نقض شود و کمبود بهبار آید و فشار قیمتها تشدید شود. نفهمیدن سرشت رقابت و نیاز به ایجاد شالودهای نیرومند از سرمایههای انسانی و مادی، ممکن است به اندیشیدن تدابیری برای حفاظت از مشاغل معدود در ازای ازکفدادن منافع مالی گسترده بینجامد.
چه زمانی فرد نیاز به کسب سواد اقتصادی دارد؟
بیگمان، هرچه بتوان این مهارتهای برآمده از سواد اقتصادی را زودتر آموخت، بهتر است. بهترین زمان برای ایجاد عادات خوب پیش از ریشهدواندن عادات بد است. در جهانی که میتوان کارتهای اعتباری را به سادگی بهدست آورد و بدهی کارت اعتباری فراگیر شده است، هیچگاه برای آموختن زود نیست. افزونبراین، شیوۀ اقتصادی اندیشیدن ابزاری چندمنظوره است که نهتنها در جهان واقعی کاربستهای عملی بسیار متنوعی دارد، بلکه نظر به اینکه مهارت انتقادی اندیشیدن را بالا میبرد، حتی برای خردسالان فوایدی دارد. افزونبراین، فرد هرچه زودتر با اصولی نظیر ارزش زمانی پول آشنا شود، زودتر میتواند از مزایای پسانداز و افزایش دارایی برای آینده برخوردار شود.
علم، فنّاوری، و سواد اقتصادی چه ارتباطی با هم دارند؟
علم، فنّاوری، و علم اقتصاد مکمل هماند. درحالیکه علم و نوآوری تعیین میکند چه چیزهایی از لحاظ فنی امکانپذیر است، علم اقتصاد تعیین میکند چه چیزهایی از لحاظ اقتصادی شدنی و مؤثرند ‐ یا بهترین شکل استفاده از منابعی که به مصرف فنّاوریهای رقیب میرسد، کدام است. استفادهٔ مؤثر از تعریف سواد مالی چیست؟ فنّاوری بهرهوری بهدنبال دارد و بهرهوری به افزایش رشد و بهبود استانداردهای زندگی کمک میکند.
سواد اقتصادی به چه طریق دیگری استاندارد زندگی را بهبود میبخشد؟
اقتصادی کارا نیازمند نیروی کاری تحصیلکرده است که قادر به اتخاذ تصمیماتی منطقی باشد. همچنین، اقتصاد برای چیرگی بر شوکهای ناگزیر، هم در حوزهٔ کالاها و هم در حوزهٔ ابزارهای مالی که تولید کالاها را تسهیل میکنند، نیازمند بازارهایی است که نرم و انعطافپذیر عمل کنند. هدایت منابع مالی بهسوی پشتیبانی از زایاترین نوآوریها مشروط است به مجموعهای از تصمیمهای عاقلانه در خصوص پساندازها و سرمایهگذاریها. در سطحی فردی، فردی آگاه بهتر میتواند برنامهریزی و بودجهبندی کند و بر تردیدهای مالی خود فائق آید. احتمال آنکه چنین فردی بتواند پسانداز و سرمایهگذاری کند بیشتر و احتمال آنکه قربانی کلاهبرداری و سوءاستفادهٔ مالی شود کمتر است.
مسائل پیچیدهٔ کنونی نیازمند استفاده از ابزارهایی پیچیده است. سواد اقتصادی مجموعهای از ابزارها را در اختیار دارد که کاربرانشان را در بهدستگرفتن زمام زندگیشان توانمند میسازد.
و نیز ببینید: ورشکستگی شخصی؛ منزلت اجتماعی-اقتصادی؛ ثروت مصرفکنندگان امریکایی.
National Council on Economic Education (1997)
Voluntary National Content Standards in Economics, New York: National Council on Economic Education
National Council on Economic Education (2006). What Economics Is About: Understanding the Basics of Our Economic System, New York: National Council on Economic Education
Saunders, Phillip and June Gilliard, eds. (1995). A Framework for Teaching Basic Economic Concepts: With Scope and Sequence Guidelines, K-12. New York: National Council on Economic Education
Watts, Michael (2006). What Works: A Review of Research on Outcomes and Effective Program Delivery in Precollege Economic Education, New York: National Council on Economic Education
سواد مالی
ثروتمندان، افکار و رفتار منحصر به فرد خودشان را دارند. در این قسمت میتوانید مقالاتی برای افزایش هوش مالی، راههای رسیدن به ثروت و ثروتمندشدن مطالعه کنید.
چگونه ریسکپذیر باشیم؟ خصوصیات افراد ریسکپذیر و ریسکگزیر!
- مرسده ولی زاده
- 2 ماه قبل
به طور کلی؛ در دنیای کسبوکار، به فردی ریسکپذیر گفته میشود که مایل به پذیرش ریسکهای حساب شده باشد تا بتواند به یک هدف خاص دست پیدا کند. درواقع همواره…
ریسک نکول چیست و چه اقداماتی برای مدیریت آن باید انجام داد؟
- فاطمه زنداسرار
- 2 ماه قبل
واژه نکول در فرهنگ معین به معنی خودداری از پرداخت وجه حواله، برات و نمونههای مشابه آن تعریف شده است. ریسک نکول را میتوان در دستهبندی ریسکهای سرمایهگذاری قرار داد.…
منظور از سواد مالی چیست و شامل چه بخشهایی میشود؟
سواد مالی (Financial Literacy) به معنای توانایی درک و استفاده مؤثر از مهارتهای مالی مختلف از جمله مدیریت مالی شخصی، بودجهبندی و سرمایهگذاری پول است. هرچه زودتر شروع به کسب…
چگونه دولت میتواند تورم را کنترل کرده و کاهش دهد؟
- مرسده ولی زاده
- 3 ماه قبل
مدتها است که کنترل تورم و مطالعه در مورد آن، توجه اقتصاددانان جهان را به خود جلب کرده است. اگر بخواهیم یک تعریف کلی از تورم ارائه دهیم، باید بگوییم…
مدیریت ضرر چیست و چه کارایی برای شرکتها دارد؟
عبارت مدیریت ضرر در واقع به معنای مجموعهای از مهارتهای مالی است که برای بررسی، تشخیص، تصحیح و کنترل موقعیتهایی است که به منافع یک شرکت زیان میرساند. از جمله…
مدیریت مالی چیست و چگونه میتواند مسیر را هموار کند؟
- فاطمه زنداسرار
- 3 ماه قبل
مدیریت مالی چیست؟ شاید بارها به این سوال برخورده یا درباره جزئیات آن فکر کرده باشید. اما چه اصول و قواعدی دارد و آیا واقعا میتواند ما را به اهداف…
ما در بورسینس به شما کمک میکنیم:
• منابع درآمد دیگری برای خودتان بسازید
• کسبوکارتان را رشد دهید
• ارزش پولتان را در برابر تـورم حفظ کنید
• از سرمایهتان برای کسب سود استفاده کنید
• سرمایهگذاری موفقتری داشته باشید
خبرنامه ایمیلی
از واژهنامه
پیج اینستاگرام
bourseiness
سرمایهگذاری روی بیتکوین در ایران (برای تازه کاران)
- 3 سال قبل
آموزش گام به گام تریدینگ (کسب درآمد دلاری)
آموزش اصول سرمایهگذاری برای مبتدیان
- 4 سال قبل
تکنولوژی بلاکچین (Blockchain) چیست؟
- 4 سال قبل
بورسینس
سلب مسئولیت: در بازارهای مالی و سرمایهگذاری (اوراق بهادار، بازار آتی، طلا و ارز دیجیتال یا کریپتوکارنسی و. ) ارزش داراییها ممکن است به سرعت تغییر کند و ریسک از دست رفتن سرمایه وجود دارد. محتوای موجود در سایت بورسینس صرفا جهت اطلاعرسانی است و نظرات شخصی نویسنده را منعکس میکند. بورسینس هیچ منفعت یا مسئولیتی در قبال سود و زیان کاربران ندارد و مسئولیت استفاده از تمامی مطالب و محتوای سایت بر عهده کاربران است.
هوش مالی چیست و چه تاثیری در کیفیت زندگی دارد؟
هوش مالی چیست و چه تاثیری در کیفیت زندگی دارد؟
مفهوم هوش مالی اولین بار توسط رابرت کیوساکی در کتاب پدر پولدار، پدر بی پول به صورت قابل فهم معرفی شد.
البته قبل از آن روان شناسان در تقسیم بندی انواع هوش تعریف سواد مالی چیست؟ تعریف سواد مالی چیست؟ در انسان آن را تعریف کرده بودند اما این نام بیشتر برای قابل فهم بودن این استعداد استفاده شده است.
اهمیت هوش مالی
پول و سرمایه در دنیای امروز، شرط اصلی برخورداری از زندگی با استاندارد های اولیه و رفاه است.
اهمیت هوش مالی از همین مسئله ناشی می شود.
چرا که فرد برای ساختن زندگی ایده آل خود ملزم به استفاده از اصولی است که سرمایه بیشتری برای او فراهم کنند.
همه ما می دانیم بسیاری از اشخاص شغل دارند و سخت تلاش میکنند و درآمد قابل قبولی کسب میکنند.
اما چه می شود که در نهایت اوضاع خوبی ندارند؟
حتی افرادی با وضع مالی مناسب، اقدام به سرمایه گذاری روی طلا، مسکن و بورس می کنند اما در آخر نه تنها سود نمیکنند، بلکه متحمل ضرر نیز می شوند. به راستی چرا این تلاش ها نتیجه عکس میدهند؟
متخصصان و کارشناسان مالی، دلیل این قبیل ناکامی ها را بی اطلاعی از اصول سرمایه گذاری و زمان مناسب سرمایه گذاری در مورد مناسب می دانند.
در یک کلام میتوان گفت دلیل اصلی موفقیت های مالی شم اقتصادی اشخاص است.
افراد با شم اقتصادی می دانند چه مسئله ای ارزش آن را دارد که به عنوان شغل انتخاب شود؛
هم چنین چه موقع از سال چه خدمتی به مردم کمک میکند و مردم به آن “نیاز” دارند.
شناخت نیازها در هر موقعیتی دليل اصلی چند شغله بودن آن هاست.
زيرا آموخته اند که از چه طريقي میتوان سرمایه کسب کرد.
افراد با هوش مالی یا به اصطلاح شم اقتصادی، ابتدا استعداد خود را شناخته اند.
سپس با بهره گیری از منابع و اطلاعات از استعداد خود بهره می برند.
این اطلاعات می تواند نمودار ها مراجع و دیتای یک شرکت و یا سازمان باشد که با آن بتوان آینده شرکت را پیش بینی کرد.
اهميت هوش مالي
هوش مالی منجر به چه فعالیت هایی می شود؟
طبق نظر آقای کیوساکی توانایی حل مشکلات مالی، تبدیل تهدید به فرصت و به طور کلی رفتار سنجیده مالی هوش مالی تعریف میشود.
بر اساس این تعریف می توان تقسیم بندی زیر را برای هوش مالی انجام داد:
- بهبود اطلاعات مالی—-> با کمک منابع معتبر و کتاب ها و رسانه ها انجام میشود.
- حفظ پول —–> حفظ سرمایه و پول به خصوص در برابر مالیات های مختلف از کارایی های هوش مالیست.
- بودجه بندی پول —-> تامین نیازهای زندگی و سرمایه گذاری همزمان می تواند فاصله قابل توجهی میان سطح زندگی افراد ایجاد کند.
البته هر فردی هم دارای این توانایی نیست. - درآمدزایی —–> پیدا کردن منبع درآمد قابل توجه یا ایجاد چندین منبع درآمد بخشی از هوش مالی است.
- تقویت پول—-> هر چه سرمایه گذاری ها پرسود تر باشد مقدار پول و سرمایه اولیه بیشتر خواهد شد.
هوش مالی از آن دسته توانایی هایی است که ذاتی هستند.
اگر فردی به دنبال نزدیک کردن اعمال خود به فردی که هوش مالی قوی دارد باشد، باید سواد مالی خود را تقویت کند.
در واقع هوش مالی و سواد مالی مانند دو قلو هایی هستند که اغلب افراد آن ها را از هم تشخیص نمیدهند.
تفاوت هوش مالی و سواد مالی چیست؟
سواد مالی بیشتر به معنای مدیریت پول و درآمد ، کنار گذاشتن پس انداز، استفاده از خدمات بیمه می باشد.
سواد و درک اقتصادی اساس سواد مالی است.
سواد مالی از امور خانواده تا امور شرکت های بزرگ تجاری به کار می رود.
عدم شناخت صحیح از این پدیده، منجر به وضعیت نامناسب اقتصادی یا ورشکستگی های بزرگ خواهد شد.
طبق مراجع اقتصادی، سواد مالی شامل فعالیت های زیر است:
- انجام کار و کسب درآمد
- پرداخت هزینه کالاها و خدمات
- پسانداز پول از منبع درآمد
- اعتبار و بدهی
- سرمایهگذاری در زمینه های سودبخش
- مدیریت ریسک حوادث و بهره گیری از بیمه
- تصمیمگیری های مالی
حال سوال اینجاست با وجود اینکه می دانیم همه افراد تحصیل اقتصادی ندارند و بسیاری از افراد ممکن است حتی سواد آکادمیک خاصی هم نداشته باشند، چطور وضعیت مالی خوبی دارند؟
پاسخ همان مرز باریک بین سواد مالی و هوش مالی است.
در واقع افرادی هستند که به طور ذاتی توانایی سرمایه گذاری وافزایش سرمایه را دارند و بدون هیچ تحصیل سوادی در این
زمینه به موفقیت های برزگ مالی رسیده اند.
چطور هوش مالی خود را بهبود ببخشیم؟
کسب اطلاعات جدید و به روز کردن اطلاعات قبلی
کتاب های بسیاری در زمینه های کاری و بهبود شرایط شغلی وجود دارند.
بهره گیری از تجربیات دیگران همواره باعث حرکت رو به جلو در هر زمینه ای خواهد بود.
سایت ها و خبرنامه ها علاوه بر اطلاع رسانی فرصت های جدید سرمایه گذاری باعث به روز شدن اطلاعات قبلی می شوند.
همه این موارد روی هم رفته باعث آگاهی و هوشیاری بیشتر در زمینه مالی می شوند.
تعیین اهداف مالی
برای همه ما پیش آمده است که بدون هدف به بازار رفته باشیم و با انبوهی از خریدهایی که صرفا جذاب به نظر رسیده اند به خانه تعریف سواد مالی چیست؟ بازگشتیم.
بدون اینکه حتی به آنها نیاز داشته باشیم.
این مثال بارز ترین نمونه بی برنامگی مالی است.
اگر چشم اندازی از آینده برای خود ترسیم کنیم مسلما دست به اینگونه اقدامات نخواهیم زد.
بنابراین می توان گفت تعیین اهداف مالی کوتاه و بلند مدت باعث افزایش هوش مالی خواهد بود.
ایجاد کردن عادات پول ساز
اگر داستان ضرب المثل فوت کوزه گری را شنیده باشید حتما متوجه شده اید که جزئیات کار، تفاوت ها را ایجاد ميکند.
گاهي نگهداشتن سرمايه و حفظ آن از وسوسه ها، منجر به سود قابل توجهي در آينده خواهد شد.
وارن بافت در اين زمينه مثالي دارد:
روزي همسرم را ديدم که لباسي پانزده هزار دلاري خريده بود.
در حالي که اگر روي همان مبلغ سرمايه گذاري ميکرديم به هشتصد ميليون دلار مي رسيديم.
ایجاد تعادل بین هزینه ها و مخارج
درک اينکه در شرايط خاص چطور هزينه هاي خود را مديريت کنيم، کمک قابل توجهي به ميزان دارايي ميکند.
اگر در هنگام کاهش درآمد هزینه ها را کاهش دهیم باعث حفظ بهتر سرمایه در بحران ها خواهد شد و چه بسا شرایط تبدیل تهدید به فرصت ها را فراهم میکند.
تولید بودجه مازاد بر درآمد
با تولید درآمدهای مازاد بر هزینه های دوره ای، فرد در ناحیه امن اقتصادی قرار می گیرد و عملا با افزایش سرمایه مواجه میشود.
افراد با هوش مالی بالا، در این مواقع شروع به سرمایه گذاری با مازاد بودجه خود میکنند. مثلا با بهره گیری از وام ها، شروع به افزایش سرمایه می کنند و با باقی بودجه گذران زندگی میکنند یا می توانند روی ملک یا بورس سرمایه گذاری کنند.
چطور به کمک هوش مالي با مازاد سرمايه ثروت کسب کنيم؟
اما دیده شده افراد با هوش مالی پایین، با مازاد بودجه اقدام به پر کردن چاله های قبلی میکنند و دوباره به پله اول برميگردند.
کسب و کار هاي پر زرق برق و پول ساز، توهم يا واقعيت؟
بايد بدانيد راه موفقيت يک شبه طي نميشود.
بنابراين هر گونه وعده هاي پر زرق و برق که به شما قول خريد بنز خودتان زير يک ماه را ميدهند جز يک فريب نيستند.
لازمه موفقيت در هر کاري اشراف و شناخت کامل از آنچه در انتظار شماست را ميطلبد.
در سرمايه گذاري علاوه بر آگاهي در اين زمينه ريسک هايي که شما انجام ميدهيد، شما را از رقبايتان متمايز ميکند. بنابراين هيچ راه ميانبري وجود ندارد.
تاثير محيط بر ذهنيت افراد و هوش مالي
هر خانواده قوانين و اصول تعریف سواد مالی چیست؟ خاصي دارد که از اولويت هاي پدر و مادر شکل ميگيرند.
اثري که محيط خانواده بر تصميم گيري ها و مسيرهايي که در زندگي ميگيريم انکار ناپذير است.
رابرت کيوساکي در کتاب معروف خود “پدر پولدار، پدر بي پول” به خوبي اين تفاوت هاي ساختاري ذهن افراد را نشان میدهد.
او به صراحت می گوید اگر دو کودک در محیط مدرسه و با شرایط مالی یکسان بزرگ شوند، باز هم عقیده و تصمیم گیری خانوده بر شخصیت کودک ها اثر خاص خود را دارد.
پس اگر در این مورد بین خود و خانواده خود تمایزی ایجاد کنید که کمک کننده باشد، طعم جدیدی از زندگی مالی خود را تجربه خواهید کرد.
با این تفاسیر، اهمیت بسیار بالای هوش مالی به خوبی مشخص شد.
توصیه میکنیم اگر با جدیت به دنبال تغییر ساختار رفتار های مالی خود هستید، حتما کتاب رابرت کیوساکی با عنوان “پدر پولدار، پدر بی پول” را تعریف سواد مالی چیست؟ مطالعه کنید تا شاهد فصل جدیدی از زندگی مالی خود باشید.
تعریف سواد مالی چیست؟
جان بالبی و دلبستگیهای اضطرابی و اجتنابی
انواع نظامهای کلان اقتصادی
سلامت و سواد بهداشتی
آیا شما از نظر بهداشتی باسواد هستید؟ ازسلامت خود چه میدانید؟ تعریف سلامت و سواد بهداشتی چیست و شامل چه اجزائی است؟ برای فرزندانتان چه آرزو وبرنامهای دارید؟ آیا سلامت ارزش سرمایه گذاری دارد؟
سواد بهداشتی چیست؟ منظورسواد خواندن ونوشتن یا شهرنشینی یا نظافت شخصی نیست، بلکه داشتن اطلاعات جامع بهداشتی و بکارگرفتن آنها در زندگی روزمره به منظورارتقاء «همه جانبۀ» کیفیت زندگی است.
سواد بهداشتی و جنبههای گوناگون آن حتی در دانشکدههای پزشکی بطورکامل تدریس نمیشود! هر چند بکارگیری آن اساسیترین مقوله برای داشتن یک زندگی سالم، پویا و برخورداراست. تحقیقات نشان داده که بیش از 60% مردم درکشورهای توسعه یافته سواد بهداشتی ناکافی دارند و برنامه مناسبی برای حفظ سلامت خود ندارند. برای درک مقولۀ سواد بهداشتی صبوری کنید وتا آخر مقاله همراه ما باشید.
دریک خانواده، سلامتِ پدریا مادر، عادات و سرگرمیهای آنها، نوع کار، درآمد خانواده و دانش آنها ازمقوله بهداشت چه تاثیری برسلامت کل خانواده دارد؟
جغرافیا و محیط زیست چه تاثیری برسلامت شما دارد؟
شما چه تاثیری بر محیط زیست دارید؟
سلامت یک پدیدۀ ثابت و بدون تغییر نیست، بلکه یک پدیدۀ زیستی پویا و دائماً درحال تغییر هست که تلاش مستمرمیطلبد که درحال تعادل حفظ شود.
در اساسنامۀ سازمان جهانی بهداشت که درسال 1948 برای اولین بار تعریف شد، سلامت، تنها نبودِ بيماری يا معلوليت نیست بلکه یک مفهوم کلی وشامل سلامت جسمی، روانی، اجتماعي وزیست محیطی است. البته تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت به تدریج تغییر یافته واز طرف محققین تبصرههایی به آن اضافه شده است.
مفهوم سلامت روانی نيز از نظر سازمان بهداشت جهانی چيزی فراتر از نبودِ اختلالهای روانی است و شامل:
آرامش ذهنی، حسِ کارآمدی فردی، احساس استقلال و خودکفایی، احساس کفايت و شايستگی جسمی وروانی، توانایی برقراری ارتباط با دیگران، خودشکوفايی استعدادها وتوانمندیهای بالقوه، واکنش فکری و هيجانیِ مناسب به محرکهای درونی وبیرونی است.
برپايه اظهارنظر کميسيون تخصصی سلامت «سازمان بهداشت جهانی» سال 2001، عوامل تعيين کننده روانی، اجتماعی واقتصادیِ سلامت، نزديک 85 درصد عوامل تأثيرگذار بر سلامت کلی فرد را تشکیل میدهند وغیرازعوامل زيستی و ژنتيکی هستند. یعنی شامل عوامل بیرونی ومحیطی هستند که توسط والدین، محیط اجتماعی، جغرافیا، فرهنگ وخود فرد بر جسم وروان او تحمیل میشوند و برونده آن، جنبههای گوناگون سلامت یا بیماریهای ارگانیک (جسمی) وروانی است. درصورت نبود شاخصهای مناسب سلامت، نهایتاً افرادِ بیمار، جامعۀ بیمار را میسازند.
هوبر «Machteld Huber» وهمکاران درمقاله ای در مجله بریتیش مدیکال ژورنال در سال 2011، تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت را به پرسش میگیرند وآنرا برای تبیین مشکلاتی که از نظربیماریهای مزمن وارتباط آنها با محیط زیست وجود دارد، کافی نمیدانند. بنابراین مفهوم سلامت با تعریف سواد مالی چیست؟ نظردانشمندان حوزۀ سلامت بسط پیداکرده ومفاهیم جدیدی به آن اضافه شده است.
عوامل عمدۀ تاثیر گذار برحوزۀ سلامت فردی و اجتماعی کدامند؟
1- سوء تغذیه (پرخوری، کم خوری وبد خوری )
2- محدودیت فعالیت فیزیکی
3- عدم رعایت بهداشت فردی
4- بهداشت اجتماعی نامناسب
6- سوء مصرف مواد (کافئین، دارو، موادمخدر والکل)
7-آلودگی آب وهوا وخاک
8- بهداشت محیط نامناسب
9- قانون گریزی وعدم رعایت قانون توسط شهروندان
10- فاصله گرفتن از سنت های خوب
11- فرهنگ جهانی سازی با شیوه نامناسب
12- ژنتیک وساختار زیست ملکولی فرد
14- فقر فرهنگی واجتماعی
ازعوامل فوق ژنتیک و ساختارزیستی مولکولی فرد، حدود 15% زمینۀ بار بیماریها را تشکیل میدهد وبقیه 13 مورد عواملی هستند که فرد، خانواده، روابط اقتصادی واجتماعی، گروههای سنی ومدیریتهای خُرد وکلان جامعه در آن نقش دارند ومیتوان با دخالت و برنامه ریزی علمی مدیران، مشارکت گروهی واجتماعی درآنها، زمینه تامین و برخورداری حداکثری آحاد جامعه از سلامت و تندرستی را فراهم آورد و سبب شادابی و رشد و توسعه جامعه گردید. در حال حاضر دوربینهای تلویزیون بسیاری از این مشکلات وعوارض فقر فرهنگی واجتماعی را پیش چشم ما به تصویر میکشند. نمونه آن همهگیری ایبولا در آفریقا، همهگیری زیکا (عامل تولد نوزادان ناقص الخلقه)، تداوم فلج اطفال و مقاومت در برابر واکسیناسیون درکشورهای همسایه ما که زاده فقر فرهنگی، اجتماعی واقتصادی است. به وضوح دیده میشود که چگونه این عوامل جامعه بشری را درمعرض تهدید قرارمیدهند و ساختار و فرهنگ سلامت دریک جغرافیای دوردست به سرعت میتواند سلامت و زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد.
مطالعات علمی روشن ساخته است که بیشترین بار بیماریهای مزمن در کل جهان مثل افزایش فشارخون، دیابت، چاقی، چربی خون بالا (سندروم متابولیک)، سکته قلبی و مغزی و.. با کم تحرکی، آلودگی هوا، روش تغذیه وسبک و فرهنگ زندگی مرتبط است .
برای اینکه درک بهتری از سلامت واجزاء آن داشته باشیم. ابعاد گوناگونی را که جان اَبُت محقق بهداشت سلامت طراحی کرده است، به نظرخوانندگان محترم میرسانیم تا برداشت بهتری از مقوله سلامت بهدست آید.
جان آبت وهمکاران هفت گروه ازعوامل دخیل درحوزه سلامت را به صورت پرسش مطرح میکنند ومیپرسند آیا شما این هفت بُعد دخیل در سلامت خود را متوازن ساختهاید؟ نامبردگان این هفت بعد وفاکتورهای دخیل در آنرا به صورت پرسشنامه مطرح میکنند تا ذهن خواننده فعال شده ودرک بهتری ازنقاط قوت وضعف خود در درک مفهوم سلامت وعوامل دخیل درآن پیدا کند وبتواند برای ارتقاء سطح سلامت خود، خانواده وجامعه برنامه ریزی ومشارکت نماید.
پرسشنامه عوامل هفتگانه دخیل درسلامت. دربرابر هرسوال گزینهای را که نزدیکترین به شرایط شما است انتخاب کنید ودر پایایان با یک جمع بندی، درک بهتری ازنقاط قوت وضعف خود در رابطه با سلامت پیدا میکنید.
الف-سلامت اجتماعی روندی خلاق است که برای روابط سالم وپایدارتدوین میشود:
من همیشه برای حل چالشهای اجتماعیام ازگفتگوی رودرو وصادقانه استفاده میکنم.
-من بده بستان مساوی را درارتباطات ومشارکتم با افراد رعایت میکنم.
من صادقانه و مسوولانه با ارباب رجوع تعامل میکنم.
من منابع اقتصادیم را درجهت حل مشکلات اجتماعی بکارمیگیرم.
من ازارتباط اجتماعیِ بین بخشیِ پایدار حمایت میکنم.
ب-لازمه سلامت جسمی، داشتن بدن انعطاف پذیربا فعالیت فیزیکی مناسب است:
من حداقل روزی 30 دقیقه ورزش هوازی منظم انجام میدهم.
من غذا را متناسب با سن وفعالیت جسمانیام مصرف میکنم وچربی کمتر از 20% ترکیب غذایم راتشکیل میدهد.
من روزانه 15 دقیقه ازتکنیکهای آرام سازی برای کنترل استرس استفاده میکنم.
من ازهرگونه مواد اعتیادآور (کافئین، نیکوتین، الکل، اپیوم و…) و مصرف داروی روان گردان اجتناب میکنم.
من ازآسیبهای جسمانی، بیماریهای واگیروغیرواگیر پیشگیری مینمایم.
ج-سلامت احساس: پروسه خلاق و مداوم که سبب داشتن درک واقع بینانه ومثبت درمورد خود ولذت بردن از زندگی میشود.
من تشخیص میدهم که خالق احساساتم ومسئول آنها هستم.
من میتوانم همه احساساتم ازجمله درد، خشم،غم، ترس ولذت را به تعریف سواد مالی چیست؟ صورت مدیریت شده و سالم بروزدهم.
من به عنوان یک انسان ارزش وجودی خودم را میپذیرم و تحسین میکنم.
من صرفاً از روی احساس، مسئولیت دیگران وموقعیت ها را نمیپذیرم.
من واقع بینانه محدودیتها وتواناییهایم را ارزیابی میکنم وباآنها کنارمیآیم.
د-سلامت شغلی: کارباید با درآمد مناسب، توام بارضایتمندی، رشد و رفاه خود وجامعه باشد.
من شغلی را انتخاب میکنم که ازآن لذت ببرم وبا ارزشها وسبک زندگیم سازگارباشد.
من مستمراً برای توسعه مهارتهایم مبتنی بر بازار کارتلاش میکنم.
من بین کار، تفریح و مسایل خانوادگی توازن برقرارمیکنم.
من درآمد مالی کافی دارم که پاسخ گوی نیازروزمره، پسانداز و ثبات اقتصادی آینده خود و خانوادهام هست.
شغل من به افراد و جامعه سود میرساند.
ه-سلامت عقل وهوش: فکرم را برای درک بهترو بیشتر از خود وجهان بکارمیگیرم.
من یادگیری را درطول زندگی مستمراً مد نظرقرارمی دهم ونظراتم را به پرسش میگیرم وبراساس دانش جدید تغییرمی دهم.
من به ایدههای متفاوت گوش فرامی دهم وقضاوتهایم را درمورد مسایل اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، نژادی، جنسیتی وفرهنگی مورد بازبینی مجدد قرار میدهم.
من ریسک پذیرم واشتباهاتم را میپذیرم وازافراد خبره وصاحب نظربرای اصلاح آنها استفاده میکنم.
من هنرهای خلاق، تئاتر، سینما، موسیقی و..را موردتحسین قرارمیدهم وبا آنها ارتباط برقرار میکنم.
من جویای فرصتهایی هستم که فکر ومهارتهای مرا به چالش بکشد.
من جویای فرصتهایی هستم که فکر ومهارتهای مرا به چالش بکشد.
و-سلامت رابطه انسان و زیست بوم
من به دنبال محدودکردن برداشتهایی که به پایداری طبیعت لطمه میزند، هستم.
من کمترمیخورم وازمصرف محصولاتی که مراحل تولید وانتقال آنها هزینه بروبی کیفیت هستند اجتناب میکنم.(مثال: پفک و چیپس، فست فود و محصولات فراوری شده و میوههای غیر فصلی)
من همآهنگ با طبیعت و جهان زندگی میکنم.
من اثرتخریبی انسان برمحیط را درک میکنم وسعی میکنم درمورد خودم وجامعه آنرا به حداقل برسانم.
من مسئولیت فردی واجتماعی برای خلق جامعه پایدار را میپذیرم.
ز-سلامت روح: در جستجوی هدف خلقت انسان و معنی ومفهوم زندگی است. روح باوری امکان میدهد بین باورها ورفتارها پیوستگی باشد.
من نسبت به مرگ وزندگی با دیده تحسین مینگرم وپیوستگی روح جهانی را با انسان درک میکنم.
من درک میکنم که راههای اخلاقی، معنوی، دینی وقانونی متنوعی برای آموزش اخلاقیات، قوانین پایه، خرد وهوشیاری بشروجود دارد.
من آموزههای معنویم را در زندگی روزمره خود، خانواده و جامعهام بکارمیگیرم.
من به حقوق فردی، تنوع عقاید، نظرات وارتباطات احترام میگذارم.
من پیوستگی بین باورها، ارزشها و رفتارم برقرارمیکنم.
گرچه این پرسشنامه ادعای یک کار آماری دقیق را ندارد ولیکن پرکردن آن یک برداشت عینی به شما میدهد که چقدر به سلامت خود، خانواده، جامعه ومحیط زیستتان توجه دارید ونقاط قوت وضعف شما کجاست. دانشمندان حیطه سلامت معتقدند که باید علم و روش سالم زیستن (سواد بهداشتی) به آحاد مردم آموزش داده شود ودر برنامههای همه مقاطع آموزشی به صورت کاربردی گنجانده شود و وسایل ارتباط جمعی قویاً به آن بپردازند.
تغییر این عوامل و اصلاح آنها جز از طریق توسعه دانش، تغییرنگرش فردی وجمعی و نهایتاً بهبودعملکرد فردی و جمعی و انجام کار گروهی به منظور اصلاح رفتارهای غلط در جهت ارتقا سلامت جامعه امکان پذیر نمیباشد.
جامعه ما که اکنون با بحران همه جانبه درگیراست بیش ازهمه وقت نیاز به همدلی، مشارکت، کارفرهنگی و اجتماعی دارد و این باید ازدرون خانواده، کلنیهای زیستی (مجتمعها) محل کار و..شروع شود.
نویسنده: دکتر علی فانی-متخصص داخلی و دانشیار بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی
آموزش سواد مالی براي بازار پول و سرمايه
اقتصاد گردان - امروزه با توجه به گستردگی دانش بشری و توسعه جهان فناوریها، تعریف «انسان باسواد» نسبت به گذشته تفاوتهای اساسی پیدا کرده است. در قرن حاضر صرف خواندن و نوشتن و حتی دانستن زبان دوم نمیتواند برای باسواد بودن کافی باشد. بنا به تعریف سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) شخص باسواد فردی است که دارای شش نوع سواد آموزش و پرورشی، سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد رسانه، سواد رایانهای و سواد مالی باشد.
سواد مالی (Financial Literacy) به عنوان موردی مهم در ستون نیازمندیهای عصر جدید، ترکیبی از آگاهی، دانش، مهارت، گرایش و رفتارهای مالی لازم برای تصمیمگیری صحیح مالی و سرانجام دستیابی به وضعیت مساعد مالی فردی تعریف شده است. بنا بر آمار موجود در ردهبندی کشورهای جهان از حیث سواد مالی افراد جامعه -با غلبه درصدی مردان نسبت به زنان- کشورهایی همچون کانادا، استرالیا، آمریکا و کشورهای اروپای غربی در ردههای بالا و کشورهای کمتر توسعهیافتهای همچون ایران در ردههای پایین قرار دارند.
از جمله عوارض پایین بودن سطح سواد مالی یک جامعه میتوان به «عدم استقبال مناسب از بازارهای مالی و ابزارهای جدید تامین مالی»، «عدم رشد کارآفرینی، سرمایهگذاریهای خطرپذیر و نوآوریهای مالی متناسب با تعریف سواد مالی چیست؟ رشد جمعیت»، «افزایش هزینههای اقتصادی قابل اجتناب در حوزه تولید و مصرف»، «افزایش احتمال مورد سوء استفاده مالی قرار گرفتن افراد» و . اشاره داشت که البته اثرگذاری سایر علل نهادی و زیرساختی نیز در موارد فوق قابل چشمپوشی نیست.
مسلما نقطه شروع بهکار جهت ارتقای سطح سواد مالی جامعه، نظام آموزشی و تربیتی کشور است. در دورهای که کشورهای پیشرفته از یک «استراتژی ملی آموزش سواد مالی» برخوردار بوده و برنامهریزی پُرهزینهای برای اجرایی شدن آن در مراکز آموزشی و تربیتی (از پیشدبستان تا دانشگاه) و رسانههای جمعی خود دارند، متاسفانه شاهد آن هستیم که در نظام آموزشی کشور ما چندان توجه ساختارمند و هدفداری به این حوزه مهم نمیشود.
فراگیری و درک مفاهیمی همچون درآمد، هزینه، سود، بهرهوری، کارآفرینی، هزینهفرصت، محافظت از پول و نحوه بودجهبندی آن، ریسکپذیری، پسانداز، اعتبار و بدهی، سرمایهگذاری، بانکداری، بیمه، مالیات، سهامداری، قواعد خرید و فروش و سایر موارد مشابه توسط طبقه نوجوانان و جوانان نقش بزرگی در بسترسازی نظام تصمیمگیری صحیح اقتصادی در ذهن و باور افراد جامعه و رفع برخی از علل فکری- فرهنگی ایجاد و بقای فقر اقتصادی دارد. با این وصف بهنظر نمیرسد که آموزش سواد مالی در ساختن جامعهای پویا و فعال اهمیتی کمتر از آموزش ریاضیات و فیزیک و شیمی داشته باشد!
سخن در خصوص اهمیت سواد مالی در عصر حاضر و ضرورت برنامهریزی جهت پرداخت به آن در نظام آموزشی کشور فراوان است. اما آنچه در این نوشتار مدنظر نویسنده است یک پله بالاتر از این موضوع بوده که کمتر بدان اشاره تعریف سواد مالی چیست؟ شده و آن عبارتست از سواد مالی اسلامی!
روشن است که نظام تعلیم و تربیت کشور درون دایرهای از اصول و موازین اسلامی تعریف شده است و چنانچه توصیهای به سوادآموزی هرگونه دانشی (از جمله سواد مالی) در این نظام میشود بایستی شیوه و محتوای آموزشی بر اساس این اصول و موازین طراحی و برنامهریزی شود.
با نگاهی به وضعیت حال حاضر درمییابیم که خروجیهای نظام آموزشی کشور گرچه شاید در برخی از سرفصلهای سواد مالی تاحدودی اطلاعات داشته باشند؛ اما وقتی به سرفصلهای مباحث مالی و اقتصاد اسلامی میرسیم این سطح از آگاهی به درجات ضعیفتری افول میکند.
هر فرد از جامعه روزانه با موارد متعددی از تصمیمها و انتخابهای اقتصادی در زمینه خرید، فروش، پسانداز، مصرف، سرمایهگذاری، تامین مالی و. مواجه است. شریعت اسلامی با درک این مهم، آموزههایی را در نحوه «کسب و مصرفِ درآمد و روزی حلال»، «انجام صحیح کسبوکار، تجارت و معاملهگری»، «شناخت حقوق اقتصادی و الزامات رعایت آن در قبال دیگران» و مواردی از این دست را عرضه کرده است که میتواند مورد توجه برنامهریزان آموزشی قرار گیرد.
نتیجه بحث آنکه اولا با توجه به تحولات عصر جدید و وضعیت ایران در آمارهای جهانی، نظام آموزشی کشور نیازمند آنست که در اسرع وقت به تدوین و پیادهسازی یک استراتژی ملی آموزش سواد مالی به دانشآموزان و دانشجویان اقدام نماید. ثانیا با توجه به ارزشهای حاکم بر جامعه و نظام اسلامی و ظرفیتهای مالی اسلامی نیاز است این استراتژی ملی آموزشی، مبتنی بر مولفههای سواد مالی اسلامی طراحی و پایهریزی شود.
دیدگاه شما