تحلیل گر تکنیکال
تعریف تحلیل گر تکنیکال چیست؟
تحلیل گر تکنیکال یا اصطلاحا “چارتیست” شخصی است که از نمودارها و گرافهای مربوط به قیمت ها و سطوح قیمتی گذشته اوراق بهادار استفاده میکند تا روند آینده آن را توصیف و پیشبینی کند. یک تحلیل گر تکنیکال الزاماً به دنبال الگوهای مشهوری مثل الگوی سر و شانه یا سطوح حمایت و مقاومت در اوراق بهادار است تا آنها را به شکل سودمندی معامله کند. چارتیست ها معاملات خود در همه بازارهای مال و هر کجایی که ابزارهای مالی معامله میشوند، اعم از بازار سهام، ارز، کالا و اوراق قرضه انجام میدهند. یک چارتیست همچنین با عنوان تحلیلگر تکنیکال نیز شناخته میشود.
توضیحات مدیر مالی در مورد تحلیل گر تکنیکال
چارتیست ها عموماً باور دارند که نوسانات قیمت ها در اوراق بهادار تصادفی نیست، اما میتوان از طریق مطالعه روند گذشته آنها و سایر ابزارهای تحلیل های تکنیکال آنها را پیشبینی کرد. یک چارتیست ممکن است در هنگام ارزیابی اینکه آیا سهام یا اوراق بهادار را بخرد یا بفروشد، اصول تحلیل بنیادی و تکنیکال را با هم ترکیب کند و شاید هم این کار را نکند. آنهایی که این دو را ترکیب میکنند، میفهمند درحالیکه تحلیل بنیادی به تصمیم برای خریدوفروش نوع سهام و اوراق بهادار کمک میکند، کاربرد درست تحلیل تکنیکال هم در تصمیمگیری برای زمان خرید یا فروش سهام یا اوراق بهادار سودمند است.
معادل انگلیسی چارتیست عبارت است از:
Chartist
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
معرفی 10 ابزار تحلیل تکنیکال بازار بورس
در این مقاله https://toptenha.com/top-10-technical-analysis-tools-in-stock-market/ به معرفی کامل 10 ابزار تحلیل بازار بورس می پردازیم تا با انتخاب درست خود معاملات راحت تر و سریعتری انجام بدهید.
در پایین به 5 تا از این ابزارها اشاره کردیم :
برای ورود به بورس و بازارهای معاملاتی باید با مفاهیم این بازار آشنا شویم. دو مفهوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین، از مفاهیمی هستند که هر دو باعث شناخت بیشتر وضعیت بازار میشوند. در این مقاله به معرفی تحلیل تکنیکال و 10 ابزار تحلیل تکنیکال پرطرفدار خواهیم پرداخت.
در بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت میکنند، مانند بورس اوراق بهادار، بازار ارزهای خارجی، بازار طلا و فلزات گرانبها برای بررسی روند تغییر قیمتها از روشی تحت عنوان تحلیل تکنیکال (فنی) استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال، روشی برای مطالعه تغییر قیمتها و حجم سهام در گذشته به منظور پیشبینی تغییرات و روند قیمتها در آینده است. این اطلاعات مالی روی نمودارهایی ثبت میشوند. تحلیلگر تکنیکال، روند قیمتها را که متأثر از شرایط سیاسی، اقتصادی و روانشناسی بازار است، از روی این نمودارها و با استفاده از روابط ریاضی تعیین میکند. بدین ترتیب، تحلیلگر محدوده نوسانات بازار را برای تشخیص فرصت مناسب برای خرید یا فروش مشخص میکند. در روش تحلیل تکنیکال که حدود 300 سال از عمر آن میگذرد، قیمتها پایه و اساس تحلیلها را تشکیل میدهند. طبق نظریه چارلز داو که یکی از بهترین و قدیمیترین نظریهها در تحلیل تکنیکال است، قیمتها روندهای صعودی و نزولی خاصی را دنبال میکنند و حرکت آتی قیمتها قابل پیشبینی خواهد بود. داو معتقد بود که نوسانهای قیمت بازار به 3 دسته تقسیم میشوند:
1. نوسانهای روزانه که تصادفی و بدون مفهوم بوده و اهمیت چندانی ندارند.
2. نوسانهای ثانویه که در آن، قیمتها برای مدت چند ماه بالا میروند.
3. نوسانهای بلند مدت (اولیه) که بازارهای صعودی و نزولی هم نامیده میشوند. در بازارهای صعودی، قیمتها برای مدتی طولانی در مجموع روند صعودی داشته و در بازارهای نزولی، به طور کلی به مدت چند ماه یا چند سال روند نزولی دارند.
باید توجه داشته باشید که در تحلیل تکنیکال، قیمت تعیین نمیشود، بلکه روند و حرکتهای آینده قیمت پیشبینی میشود. در این روش، تمرکز روی قیمت کنونی بازار، پیشینه تاریخی آن و تعیین الگوی حرکت بازار است.
در تحلیل تکنیکال به ویژه برای افراد تازهکار باید نکاتی را رعایت کرد و مهارتهایی را آموخت. برای مثال باید بتوانید نمودارهای کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت را بررسی کنید. روندهای صعودی و نزولی بازار را تشخیص دهید و با آنها پیش بروید. نقطه حمایت و محدوده مقاومت را پیدا کنید تا برای خریدوفروش از آنها استفاده نمایید. درصد اصلاح قیمتها را تعیین کنید. خطوط روند صعوی یا نزولی را ترسیم کنید. میانگین متحرک را محاسبه کرده و آن را دنبال نمایید. کار با اسیلاتورها (Oscillators) را به منظور تشخیص نقاط اشباع خرید یا فروش بیاموزید. اخطارها را شناسایی کرده، از اندیکاتورها استفاده کنید و روندها را تشخیص دهید. علاوه بر قیمتها، حجم معاملات را بررسی کنید.
همانطور که ملاحظه میکنید، تحلیل تکنیکال نیاز به مهارتهایی دارد که با تمرین و مطالعه به دست میآیند. همچنین، ابزارها و نرمافزارهای مختلفی برای این کار در دسترس هستند که کارگزاریها و تحلیلگران از آنها استفاده میکنند. در این مقاله به معرفی 10 ابزار تحلیل تکنیکال برتر میپردازیم. به خاطر داشته باشید که انتخاب هرکدام از این نرمافزارها به عوامل مختلفی از جمله استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد و ممکن است برخی معاملهگران حرفهای در تحلیلهای خود از چندین نرمافزار استفاده کنند.
1) ابزار تحلیل تکنیکال تحت وب سهام یاب
نرمافزار سهام یاب (Sahamyab) توسط شرکت توسعه پایدار جهان هوشمند توسعه داده و پشتیبانی میشود. همچنین از جمله سهامداران این شرکت میتوان به کارگزاری تدبیرگران فردا اشاره کرد. در واقع، سهام یاب یک شبکه اجتماعی بزرگ مجازی برای اطلاعرسانی در مورد بازار بورس و سرمایه ایران و وضعیت آن است و کاربران آن پس از ایجاد یک حساب کاربری میتوانند با مشاهده آخرین معاملات شرکتها، گزارش آخرین وضعیت بازار بورس را به صورت لحظهای دریافت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. این نرمافزار، آخرین تغییرات قیمت شرکتها را از طریق پیامک و ایمیل در اختیار کاربران خود قرار میدهد و اخرین اخبار مربوط به شرکتهای مختلف را به کاربران ارائه میدهد و با استفاده از الگوریتمهای مختلف، امکان تحلیل بهتر و پیشبینی دقیقتری را فراهم میکند.
معرفی 10 کارگزاری بورس ایران
2) ابزار تحلیل تکنیکال تحت وب رهاورد 365
شرکت پردازش اطلاعات مالی مبنا از سال ۱۳۷۶ فعالیت خود را آغاز کرده است. وبسایت رهاورد ۳۶۵ یکی از محصولات این شرکت است که بزرگترین بانک اطلاعات مالی و معاملاتی را به همراه مجموعه کاملی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی ارائه میکند. از امکانات این وبسایت میتوان به شبکه اجتماعی سهام، امکان فیلترینگ شرکتها بر اساس متغیرهای متنوع تکنیکی و بنیادی، دریافت هشدار لحظهای برای نمادهای دلخواه، گزارشها و بولتنهای متنوع و مجموعه کاملی از ویدئوهای آموزشی رایگان، امکان تعدیل قیمت سهام با روشهای مختلف، نقشه بازار، ارائه اطلاعات مالی و معاملاتی داراییهای مختلف از جمله سهام، اوراق بدهی، صندوقهای سرمایهگذاری، سکه نقدی و آتی و شاخصها اشاره کرد.
برای حفظ سرمایه خود در ایران راه های دیگری هم جز بورس هست که به شما در این مقاله معرفی میکنیم.
3) نرمافزار تحلیل تکنیکال مفید تریدر
ابزار تحلیل تکنیکال مفید تریدر (MofidTrader) نسخه بومیشده نرمافزار «متاتریدر5» است که توسط کارگزاری مفید و تحت لیسانس و پشتیبانی شرکت MetaQuates وارد بازار سرمایه ایران شده است. این سامانه یکی از با سابقهترین و بهترین سامانههای معاملاتی سراسر جهان است و بسیاری از کارگزاران مطرح بازارهای جهانی برای در اختیار گرفتن سهم بیشتری از این بازار جهانی، در کنار پلتفرمهای اختصاصی خود، پلتفرم متاتریدر را هم ارائه میدهند. نرمافزار مفید تریدر در نسخههای ویندوز، اندروید و آی او اس در دسترس است و با استفاده از آن میتوانید در بازار سرمایه ایران خریدوفروش کرده و بازار را رصد کنید.
4) نرمافزار تحلیل تکنیکال متاتریدر
نرمافزار متا تردیر (MetaTrader) یکی از پلتفرمهای محبوب معاملاتی پیشرفته است که در حال حاضر، نسخههای 4 و 5 آن برای معاملات جفت ارزهای اصلی، فرعی، فلزات گرانبها و CFD به کار میرود. بسیاری از کارگزاریها، نسخه شخصیسازیشده این نرمافزار را تهیه کرده و به مشتریان خود ارائه میدهند. بنابراین، نسخههای مختلف این نرمافزار تفاوتهای جزئی و گاهاً اساسی با هم دارند.
5) ابزار تحلیل تکنیکال داینامیک تریدر
نرمافزار داینامیک تریدر که توسط تیم نرمافزاری رابرت ماینر ساخته شده است، یکی از قویترین نرمافزارهای تحلیل تکنیکال است که هم در بازار داخل و هم در بازارهای بینالمللی کاربرد دارد. افرادی که میخواهند در تحلیل تکنیکال، حرفهای عمل کنند، باید کار با این نرمافزار را بیاموزند. برای شروع کار با داینامیک تریدر ابتدا باید دیتای (دادههای) بهروز شده را تهیه و وارد این نرمافزار کرد. نسخه کرکشده این نرمافزار در دسترس قرار دارد و به صورت رایگان قابل دانلود است.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا تحلیلگر تکنیکال بورس توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده تحلیلگر تکنیکال بورس از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
در بازار آشفته این روزهای ایران, سرمایه گذاری در بورس یکی از راه های مناسب برای کسب سود است. برای ورود به این بازار پر فراز و نشیب می توان از دو روش استفاده کرد, که عبارتند از سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم. در روش اول، شخص سرمایه گذار می بایست اقدام به خرید و فروش سهام کند. این در حالیست که در روش دوم یا همان سرمایه گذاری غیرمستقیم (که بیشتر مناسب افرادی است که وقت و دانش کافی برای انجام معاملات و تحلیل تکنیکال بازار را ندارند) صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی انجام می شود.
همان طور که گفته شد ورود به بازار بورس مستلزم داشتن اطلاعات کافی در حوزههای مرتبط با بورس و سرمایهگذاری است. این اطلاعات در کنار دانش بورسی می تواند موفقیت در بورس را ممکن کند. اطلاعات کافی باید به همراه استفاده از تحلیلهای مورد نیاز برای بررسی وضعیت بازار سهام و همچنین پیگیری اخبار مرتبط باشد تا سرمایهگذاری به صورت هوشمندانه انجام شود و ریسکهای موجود را کاهش دهد. تحلیل بنیادی و تکنیکال مهمترین روشهای مورد استفاده فعالان بازار بورس برای شناخت و انتخاب بهتر گزینههای سرمایهگذاری در بورس هستند. در این مطلب قصد داریم به بررسی تحلیل تکنیکال بپردازیم.
برای رسیدن به این هدف ابتدا باید بتوان به دو سؤال مهم پاسخ داد!
۱.تحلیل تکنیکال چیست؟
۲.چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال بورس
به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیکها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف میپردازد. در ادامه به تعریف کاملی از آن میپردازیم.
تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و تعیین فرصتهای معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیتهای معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد میتوانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما این ابزار بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده میشود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاریها را ارزیابی و فرصتهای معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان میکند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم میتواند نشانههای ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.
طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیکها را باهم ترکیب میکنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.
فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟
همان طور که چارلز داو هم عنوان کرده است، اولین و مهمترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان میدهد. در حقیقت تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه میکند و تلاش میکند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیشبینی کند. داو همچنین معتقد است که در بازارهای کارا عواملی که بر قیمت سهام تاثیرگذارند مشخص است و در هر نقطه از زمان قیمت همه اطلاعات مورد نیاز معاملهگران را در اختیار آنها قرار میدهد. با این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی درست باشد اما امکان نوسان قیمت سهم در کوتاهمدت یا بلندمدت توسط اخبار یا اطلاعیهها وجود دارد. در حالتی که کارایی بازار تا حد کمی وجود داشته باشد تحلیل تکنیکال به خوبی قابل استفاده است.
یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها طی زمان تکرار میشوند. این فرضیه نشان میدهد که روندها در کوتاهمدت و بلندمدت به وجود میآیند و معاملهگران را قادر میسازند تا با استفاده از تحلیل این روندها کسب سود کنند.
امروزه تحلیل تکنیکال بر ۳ اصل استوار است:
۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:
بسیاری از منتقدان تحلیل تکنیکال این موضوع را که تنها در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای پیشبینی رفتار سهم کافی است و عوامل بنیادی مورد توجه قرار نمیگیرند را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم مشخص است و توجه به آن سبب حذف سایر عوامل قبل از تصمیمگیری برای سرمایهگذاری است. تنها چیزی که مهم است تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان میدهد.
۲.قیمت در روند نمودار حرکت میکند:
تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که قیمتها در روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را تکرار میکنند.
۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:
طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار میشود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل میکند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام میپردازد. برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای روندهای ۱۰۰ ساله است که مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ زیرا تحلیلگران بر این باورند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار میکنند.
نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار میگیرد؟
تحلیلگر تکنیکال تلاش میکند تا برای هر نوع اوراق بهادار تحرکات قیمتی را پیشبینی کند. او میتواند در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز برای تحلیل خود به کار برد. در هر صنعتی از بازار، هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که در تحلیل تکنیکال به کار میرود. برخی از ابزارها و اندیکاتورها بر تعیین وضعیت فعلی بازار تمرکز میکنند و برخی دیگر بر وضعیت آینده بازار. برای مثال حدود حمایت و مقاومت بر تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن استفاده میشود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، یکی از محدودیت های آن نیز می تواند باشد. طبق این فرضیه قیمتهای بازار، همه اطلاعات گذشته و حال را منعکس میکند و بنابراین هیچ راهی برای کسب منفعت از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارایی کامل نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار میتواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها تصادفی حرکت میکنند.
دومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که این روش در برخی از اوقات کاربرد دارد. برای مثال اگر معاملهگران حد ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، با رسیدن سهم به قیمت نزدیک حد ضرر بسیاری از سهامداران شروع به فروش میکنند و این موضوع سبب میشود که قیمت سهم پایین بیاید و پیشبینیها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیشبینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال و بنیادی پرکاربردترین روشهای معاملاتی هستند. هر دوی این روشها برای جستجو، بررسی، پیشبینی و انتخاب اوراق بهادار و سهام هستند و مانند هر روش سرمایهگذاری دیگری حامیان و منتقدان خود را دارند.
نوع بنیادی آن روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی میکند و دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.
تحلیل تکنیکال از این حیث با آنالیز بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودیهای این روش میتوان برشمرد. در این مورد تلاش نمیشود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده میشود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.
سخن آخر:
با توجه به مطالب عنوان شده در این مطلب میتوان نتیجهگیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردیترین روشهای مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیکهای مختلف موجود در این روش همه افراد میتوانند برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند و به پیشبینی روند قیمتها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟
پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معاملهگران شکل میگیرد. برخلاف تحلیلگر بنیادی که تلاش میکند ارزش ذاتی سهام شرکتها را بر مبنای دادههای بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیلگر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذرهبین بگذارد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شدهاند که تحلیلگر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنالهای معاملاتی در بازههای زمانی کوتاه استفاده میشود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکالی که تحلیلگران امروزی میشناسند و به کار میبرند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامهنگار و کارآفرین هم بود و تحلیلگر تکنیکال بورس نشریه معروف «والاستریت ژورنال» را هم او پایهگذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیلگران دیگری از قبیل ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایههای اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنالیابی به بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.
فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسانهای قیمت در گذشته، میتواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیلگران حرفهای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روشهای تحلیلی دیگر به کار میگیرند. اما از آنجا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت سادهتر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معاملهگران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش میکنند با استفاده از سیگنالهای تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاهمدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.
پیشفرضهای اساسی تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیشفرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان میپذیرند:
۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفههای تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفههای موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معاملهگران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را میتوان بهنوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که میگوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار تاثیر میگذارد و قیمتها با توجه به این دادهها تعدیل میشوند. آنچه باقی میماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین میکند.
۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر میکند
تحلیلگران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام میگیرد. به زبان سادهتر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شدهاند.
تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند
۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند
تحلیلگران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار میشود. طبیعت تکرارشونده نواسانهای قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معاملهگران و فعالان بازار نسبت میدهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل میگیرد. تحلیلگران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش میکنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحبنظران تحلیل تکنیکال سبکهای تحلیلی مختلفی را توسعه دادهاند و به کار گرفتهاند، اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روشها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آنها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمتها است.
انواع تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن میگذرد و در این مدت معاملهگران و تحلیلگران بزرگ روشهای تحلیل را شاخوبرگ دادهاند و در قالب کتابها و مقالههایی که نوشتهاند، ابزارها و روشهای متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کردهاند. در اینجا بعضی از معروفترین و پرکاربردترین روشهای تحلیل تکنیکال را بهاجمال مرور میکنیم.
تحلیل تکنیکال کلاسیک
بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میلهای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانالکشی، میانگینهای متحرک و غیره همگی از پایهایترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مکدی، آراسآی، استوک آراسای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته میشود.
ابزارها و روشهایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته میشوند بهنوعی پیشنیاز درک و یادگیری سایر روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و میشود بر اساس آن استراتژیهای مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما بهمرور زمان در کنار این روشهای اولیه، روشها و ابزارهای پیچیدهتری هم توسعه داده شدهاند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.
پرایس اکشن
روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معاملهگرانی که از این روش تحلیلی استفاده میکنند در سالهای اخیر کوشیدهاند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیلگران پرایس اکشن تلاش میکنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که میتوانند از روشها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده میکنند.
روش ایچیموکو
روش ایچیموکو یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است که روزنامهنگار و تحلیلگری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر میگیرد. ایچیموکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم میشناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشمتان به ابرهای ایچیموکو آشناست!
نظریه امواج الیوت
رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریهای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمتها است. الیوت در بررسیهایش متوجه شد که قیمتها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنجموجی حرکت میکنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سهموجی تعدیل میشوند.
در دهههای اخیر، تحلیلگران و معاملهگران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفتهاند و کتابهای متعددی در این زمینه نوشتهاند و کوشیدهاند با ارائه مثالهای متعدد، روش تحلیلی الیوت را بیش از پیش توسعه بدهند.
روش تحلیلی نئوویو
روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روشهایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایهگذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیلگر بتواند با اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعفهای روش تحلیل الیوت مواجه نشود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال میگویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمیشود. بنابراین مطالعه روند قیمتها در گذشته فایده مشخصی ندارد و میشود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار میکند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیشبینی خودمحققکننده است؛ یعنی اینکه پیشبینیهای این روش تحلیلی باعث میشوند این پیشبینیها در نهایت محقق شوند.
مثلا وقتی تعداد زیادی از معاملهگران با استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به این نتیجه میرسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهامشان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه میشود و در نتیجه قیمت سهامش افت میکند و به این ترتیب پیشبینی تحلیلگران محقق میشود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول میکند، ممکن است بقیه معاملهگران هم از ترس ریزش بیشتر قیمتها، اقدام به فروش سهامشان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.
با این حال، تحلیلگران بنیادی میگویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسانها و هیجانات کوتاهمدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.
معایب و مزایای تحلیل تکنیکال
هر ابزاری اگر درست و بهجا استفاده شود میتواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن بهخوبی آشنا باشیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال بهنسبت سادهاند و تقریبا هر کسی که به عالم معاملهگری علاقهمند باشد میتواند با صرف مدتزمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.
توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی بهسرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند بهخوبی استراتژیهای معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معاملهگری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمیآید.
تعیین محدودههای مناسب برای خریدوفروش: استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، میتوانند محدودههای مناسب قیمتی برای خرید یا فروش یک سهم را بهدقت مشخص کنند.
سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.
هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد
معایب تحلیل تکنیکال
عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب میکند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدتها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت بسیار زیاد باشد.
بیتوجهی به مفهوم سرمایهگذاری: معاملهگرانی که صرفا به روشهای تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایهگذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایهگذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکتهایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتیشان بالا میرود و در نتیجه قیمت سهامشان هم در بازار افزایش مییابد. این سرمایهگذاران توجهی به نوسانهای کوتاهمدت بازار سهام ندارند و سعی میکنند در بازههای زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایهگذاران از آنجا که میدانند روی چه کسبوکاری سرمایهگذاری کردهاند، استرس و نگرانی از آینده سهامشان ندارند. اما تحلیلگران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاهمدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچکترین نوسان بازار میتواند باعث ایجاد فشار روانی برای معاملهگر شود.
مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهمترین نکاتی که در استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکریاند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی این روشها برای تحلیل و بررسی و پیشبینی روند آینده بازارها استفاده میشود و مانند هر استراتژی سرمایهگذاری یا معاملاتی، هر دوی این روشهای تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش میکند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف گرفته تا وضعیت مالی و شیوههای مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینهها، داراییها و بدهیهای یک شرکت از اجزای جداییناپذیر تحلیل بنیادی است.
در طرف دیگر طیف تحلیلگران تکنیکال نشستهاند که میگویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودیهای تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آنها میگویند همه دادههای بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این دادهها را بررسی کنیم. تحلیلگران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش میکنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.
نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله میشود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. میشود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازهکارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی میروند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن میشود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای بهندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود میکنند و تلاششان این است که این روش تحلیلی را در کنار روشهای دیگر به کار بگیرند.
دیدگاه شما