یکی از کاربردهای اندیکاتورها این است که میتوانند به ما نشان بدهند در چه محدودههایی قیمت بیش از حد خرید یا فروش شده و احتمال خستگی یا برگشت قیمت از این محدودهها وجود دارد. در بازار سهام در مواقع زیادی برگشتهای بزرگ بازار تحت تاثیر کم آوردن قیمت رخ میدهد
منظور از اندیکاتور های پیشرو و تاخیری چیست؟
پیش از این در مقالات مختلف نمودارهای متفاوتی را معرفی کردیم. علاوه بر این اندیکاتورها و ابزارهای زیادی را پوشش دادیم که بررسی آنها در تجزیه و تحلیل روندهای بالقوه و فرصتهای معاملاتی به شما کمک میکند. در این مقاله نیز میخواهیم استفاده از اندیکاتور های پیشرو و تاخیری را توضیح دهیم.
برای درک بهتر یک اندیکاتور ، لازم است که نقاط قوت و ضعف هر ابزار را به طور کامل درک کنید. در این شرایط میتوانید تعیین کنید که کدام یک کارایی بهتری برای شما دارد. ابتدا باید چند مفهوم را بررسی کنیم.
دو نوع اندیکاتور اصلی داریم:
- اندیکاتور های پیشرو (Leading)
- اندیکاتور های تاخیری (Lagging)
یک اندیکاتور پیشرو (Leading)، سیگنال را قبل از وقوع روند جدید یا معکوس ارائه میدهد. این اندیکاتور ها با پیش بینی اینکه قیمت در آینده چگونه خواهد بود، به شما در کسب سود کمک میکند.
اندیکاتور های پیشرو یا لیدینگ با اندازه گیری میزان «بیش خرید» یا «بیش فروش» کار میکنند. این کار با این فرض انجام میشود که اگر یک جفت ارز «بیش فروش» داشته باشد، بر میگردد.
یک اندیکاتور تاخیری (Lagging)، پس از شروع روند سیگنال را به شما ارائه میدهد. این اندیکاتور اساسا به شما میگوید که روند شروع شده است و باید از آن استفاده کنید.
زمانی که قیمتها در روندهای نسبتا طولانی حرکت میکنند، اندیکاتور تاخیری یا لگینگ به خوبی عمل میکند.
اندیکاتورهای تاخیری به شما درباره تغییرات آینده در قیمت هشدار نمیدهند، آنها به سادگی به شما میگویند که قیمت چه عملکردی دارد (افزایش یا کاهش) تا بتوانید مطابق با آن معامله کنید.
استفاده از انواع اندیکاتور
با توجه به توضیحات داده شده ممکن است تصور کنید که استفاده از اندیکاتور پیشرو بهتر است و میتوان با استفاده از آن ثروتمند شد. حق با شماست!
اگر اندیکاتور پیشرو همیشه عملکرد درستی داشته باشد، هر بار که از آن استفاده میکنید؛ میتوانید روند را تشخیص داده و از این طریق کسب سود کنید. اما این اندیکاتور همیشه عملکرد خوبی ندارد.
هنگامی که از شاخصهای پیشرو استفاده میکنید، فیک اوت (fakeout) زیادی را تجربه خواهید کرد. اندیکاتور های پیشرو به دلیل دادن سیگنالهای جعلی بدنام هستند و میتوانند شما را گمراه کنند.
گزینه دیگر، استفاده از اندیکاتور های تاخیری است که مستعد سیگنالهای جعلی نیستند. اندیکاتورهای تاخیری فقط پس از اینکه تغییر قیمت به وضوح روند را شکل داد سیگنال میدهد. نکته منفی در این اندیکاتورها این است که شما در وارد شدن به یک پوزیشن معاملاتی کمی دیر عمل خواهید کرد.
اغلب بیشترین سودها در کندلهای ابتدایی روند رخ میدهد، بنابراین با استفاده از یک اندیکاتور تاخیری ممکن است بسیاری از سود را از دست بدهید.
اندیکاتورهای تاخیری باعث میشوند شما دیر خرید و فروش کنید. اما در ازای از دست دادن هر فرصت اولیه، با نگه داشتن شما در مسیر درست بازار، ریسک شما را تا حد زیادی کاهش میدهند.
بیایید به طور کلی همه اندیکاتور ها را به دو دسته طبقه بندی کنیم:
- اندیکاتورهای پیشرو یا اوسیلاتور ها
- اندیکاتور های تاخیری یا اندیکاتور های دنبال کننده روند
در حالی که این دو میتوانند از یکدیگر حمایت کنند، احتمال تضاد آنها با یکدیگر بیشتر است. اندیکاتور های تاخیری، برخلاف اندیکاتور های پیشرو، در بازارهای جانبی عملکرد خوبی ندارند.
جمع بندی
رویکرد کلی این است که شما باید از اندیکاتور های تاخیری در بازارهای پرطرفدار و اندیکاتور های پیشرو در بازارهای جانبی استفاده کنید.
لازم به ذکر است که هیچکدام از این دو اندیکاتور به تنهایی عملکرد خوبی ندارند؛ اما برای استفاده بهتر از آنها باید از مشکلات احتمالی اطلاع داشته باشید.
همه چیز درباره استفاده از اندیکاتورهای متقدم و متأخر برای تشخیص روند
قبلا اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی را که میتوانند به شما کمک کنند که روندهای بالقوه را شناسایی کنید بررسی کردیم.
در این درس قصد داریم استفادهٔ از این اندیکاتورها را برایتان ساده کنیم.
میخواهیم به طور کامل نقاط قوت و ضعف هر ابزار را درک کنید تا بتوانید تعیین کنید که کدام موارد برایتان مناسبند و کدام نیستند.
بیایید ابتدا در مورد برخی از مفاهیم بحث کنیم.
انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها
دو نوع اندیکاتور وجود دارد:
اندیکاتور متقدم قبل از وقوع روند جدید یا اتمام یک روند به شما هشدار میدهد.
اما اندیکاتور متأخر ، بعد از آغاز شدن روند به شما اطلاع میدهد.
حتماً اندیکاتور پیشرو چیست؟ با خودتان فکر میکنید: « با اندیکاتورهای پیشرو حتما پولدار خواهم شد!» چون میتوانید درست قبل از آغاز روند جدید وارد معامله شوید و سود کنید.
درست فکر میکنید.
«اگر اندیکاتور متقدم هر بار درست باشد میتوانید روند را به دست میآورید». اما این طور نیست.
اندیکاتورهای پیشرو بسیار پرخطا هستند و به این مشهورند که حاوی نشانههای اضافیای هستند که ممکن است شما را گمراه کنند.
پس اندیکاتورهای پیشرو ممکن است شما را گمراه کنند.
گزینهٔ دیگر استفاده از اندیکاتورهای متأخر است که به این اندازه در برابر نشانههای اضافی آسیب پذیر نیستند.
اندیکاتورهای متأخر تنها پس از آن که تغییر قیمت به روشنی روندی ایجاد کرد نشانه میدهند.
درست است که این اندیکاتورهای دقت مناسبی دارند اما همانطور که احتمالا متوجه شدهاید عیب اندیکاتور پیشرو چیست؟ آنها این است که برای ورود به معامله کمی دیر خواهد بود.
اغلب بهترین زمان و بیشترین سود یک روند در چند کندل اول است پس با استفاده از نشانگر تأخیری ممکن است بیشتر سود را از دست بدهید و بسیار دیر از زمانی که لازم است وارد معامله شوید و هیچکس چنین چیزی را دوست ندارد.
برای هدف این درس بیایید تمام اندیکاتورهای تکنیکال را در دو دسته جای دهیم:
- اندیکاتورها یا اسیلاتورهای پیشرو
- اندیکاتورهای متأخر یا دنبالکنندهی روند
ممکن است این دو دسته از اندیکاتورها به یکدیگر کمک کنند اما به طور جدی این احتمال هم وجود دارد که با یکدیگر در تناقض باشند.
یک باور عمومی وجود دارد که شما باید از اندیکاتورهای متأخر در بازار رونددار و از اندیکاتورهای پیشرو در بازار ساید و رنج استفاده کنید.
حرف ما این نیست که منحصراً باید از یکی از آنها استفاده شود بلکه باید معایب احتمالی هر یک از آنها را درک کنید.
چطور از اسیلاتورها به عنوان هشداری برای انتهای روند استفاده کنیم؟
اسیلاتور، هر آیتم یا دادهای است که بین دو نقطه در حرکت باشد.
به عبارت دیگر همیشه در جایی بین نقطهی A و B قرار میگیرد. به زمانی فکر کنید که کلید روشن در پنکهٔ برقیتان را میزنید.
نشانگرهای فنی شما باید یا «روشن» باشند یا «خاموش». به بیان خاصتر نوسانگر معمولاً یا «خرید» را نشان میدهد یا «فروش».
فقط موارد استثنائی هستند که که یک اسیلاتور یا نوسانگر به روشنی در هیچ یک از دو انتهای دامنهٔ خرید / فروش قرار ندارد.
احتمالا این ها باید برایتان آشنا باشد.
RSI و Stochastic و ویلیام و SAR همگی نوسانگر هستند.
هر یک از این نشانگرها برای این طراحی شده که وارونگی احتمالی را نشان دهد.
یعنی جایی که در آن روند قبلی مسیر خود را طی کرده و قیمت آمادهٔ تغییر جهت است.
نگاهی به چند مثال استفاده از اسیلاتورها
بیایید نگاهی به چند مثال داشته باشیم.
ما سه اسیلاتور را در نمودار روزانهی زیر برای پوند انگلیس / دلار آمریکا را بررسی کردیم.
در مورد نحوهٔ استفاده از نشانگرهای تصادفی، SAR سهمی شکل و RSI صحبت کردیم.
اگر به یاد نمیآورید باید به کلاس های قبل برگردید!
به هر حال چنان که در نمودار میبینید، هرسه نشانگر تا آخر دسامبر سیگنال خرید میدهند.
انجام این معامله حدود ۴۰۰ پیپ سود داشته است.
سپس در هفتهٔ سوم ژانویه، اسیلاتورهای تصادفی، SAR سهمی شکل و RSI همگی نشانهی فروش دادند و بر حسب این سه ماه نزول طولانی بعدی شروع شده است.
اگر فروخته بودید سود زیادی میکردید.
حدود اواسط آوریل هر سه نوسانگر یک سیگنال فروش دیگر دادند که پس از آن قیمت دوباره کاهش شدید پیدا کرد.
مثالی برای اشتباه اسیلاتورها
حالا بیایید نگاهی به اشتباه همین نوسانگرهای هدایت کننده داشته باشیم تا ببینید که نشانهها هم بی عیب و نقص نیستند.
در نمودار زیر میتوانید ببینید که نشانگرها ممکن است نشانههای ضد و نقیض بدهند.
مثل SAR در اواسط فوریه نشانهی فروش داد در حالی که نشانگر تصادفی نشانهی دقیقاً برعکس آن را داد. باید از کدامشان پیروی کنید؟
خب، به نظر میرسد RSI هم نامطمئن است چون در آن زمان نه نشانهٔ خرید داده و نه فروش.
چه اتفاقی برای این اسیلاتورهای خوب افتاده؟
پاسخ این سؤال در روش محاسبهٔ هر یک است .
- اسیلاتور تصادفی بر اساس دامنهٔ بالا به پایین دوره ی زمانی است (در این مورد ساعتی)، اما تغییرات هر ساعت تا ساعت بعد را در نظر نمیگیرد .
- نشانگر قدرت نسبی (RSI) از تغییر یک قیمت بسته شده تا بعدی استفاده میکند .
- SAR محاسبات منحصر به فرد خود را دارد که میتوانند باعث تناقض بیشتر شود .
این ماهیت نوسانگرهاست. آنها فرض میکنند که یک حرکت قیمت خاص همیشه منجر به وارونگی یکسان میشود. البته این بی معنی است .
حتی اگر از این آگاه باشیم که چرا یک نشانگر هدایت کننده ممکن است نادرست باشد، اندیکاتور پیشرو چیست؟ راهی برای اجتناب از آنها نداریم .
اگر نشانههای درهم و برهمی دریافت میکنید، بهتر است هیچ کاری نکنید تا «بهترین حدس» را بزنید. اگر نموداری تمام معیارهای شما را برآورده نمیکند به زور معامله نکنید !
به سراغ مورد بعدی بروید که معیارهایتان را برآورده میکند .
چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟
نشانگرهایی که میتوانند این کار را انجام دهند MACD و میانگینهای در حال حرکت هستند .
این نشانگرها وقتی روندی برقرار شد آن را پیدا میکنند البته به این قیمت که ورود دیرهنگام صورت میگیرد .
مزیت آنها این است که احتمال اشتباه کمتر است .
در نمودار فوق مبنی بر پوند انگلیس / دلار آمریکا، ۱۰EMA (آبی)، ۲۰EMA (قرمز) و MACD را قرار دادهایم.
حدود ۱۵ اکتبر ۱۰ EMA از بالای ۲۰EMA گذشت که در اندیکاتور پیشرو چیست؟ اندیکاتور پیشرو چیست؟ جهت صعودی بود.
به همین شکل MACD رو به بالا عبور کرد و نشانهٔ خرید داد.
اگر در آن زمان معاملهٔ طولانی میکردید از روند رو به بالای پس از آن استفاده میکردید.
بعداً هر دوی میانگین حرکت و MACD چند نشانهی فروش دادند.
بر حسب روندهای رو به پایین قوی که رخ دادند، این معاملههای فروش بسیار سودده بودهاند.
حالا بیایید به نمودار دیگری توجه کنیم تا ببینیم که این نشانههای عبور گاهی ممکن است نشانهی غلط بدهند. به اینها نشانههای نادرست می گوییم.
در ۱۵ مارس، MACD عبوری در جهت ترقی داشت در حالی که میانگینهای حرکت هیچ نشانهای نداشتند.
اگر از نشانهی خرید MACD پیروی میکردید، بعدها متوجه میشوید که این نشانه اشتباه بوده است.
به همین شکل نشانهی خرید MACD در پایان ماه می همراه با عبور میانگین حرکت نبود. اگر در آن زمان وارد معاملهٔ دراز مدت میشدید بعداً ضرر میکردید چون کمی بعد قیمت کاهش پیدا کرد.
خلاصهی مبحث اسیلاتورهای پیشرو و متأخر
خلاصهای از این درس:
دو نوع نشانگر وجود دارد: پیشرو و متأخر
- اسیلاتور هدایتکننده یا پیشرو قبل از وقوع روند جدید یا وارونگی سیگنال میدهد.
- نشانگر متأخر، پس از آغاز روند سیگنال میدهد.
چطور میتوانید بفهمید که در چه زمانی از اسیلاتور پیشرو استفاده کنید، چه زمانی از متأخر و چه زمانی از هر دو؟
این یک سؤال یک میلیون دلاری دیگر است.
به هر حال میدانیم که همیشه این اسیلاتورها به دنبال هم عمل میکنند.
اگر بتوانید نوع بازاری را که در آن معامله میکنید مشخص کنید میتوانید بفهمید که کدام اسیلاتورها نشانههای درست میدهند و کدامها در آن زمان بیارزش هستند.
این کار راحتی نیست. اما مهارتی است که به تدریج با کسب تجربهٔ بیشتر کسب میکنید.
10 ایندیکیتور یا اندیکاتور (Indicator) بسیار مهم و کاربردی
برای موفقیت در بازارهای مالی و تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای باید به تکنیک ها و اصول تحلیل اینگونه بازارها تسلط کافی داشته باشید. امروز در داناپ پس از بررسی مفهوم ایندیکیتور یا اندیکاتور (Indicator)، ده مورد از انواع گوناگون آن را نیز به شما معرفی خواهیم کرد.
اندیکیتور یا اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یک شاخص آماری محسوب می شود که برای اندازه گیری وضعیت فعلی سهام یا پیش بینی روند قیمتی آن در آینده مورد استفاده تحلیل گران بورس قرار می گیرد.
اندیکاتورها را می توان به دو دسته کلی اقتصادی (Economic) و تکنیکال (Technical) تقسیم کرد. اندیکاتور اقتصادی یک معیار آماری است که برای اندازه گیری رشد یا رکود اقتصادی در تحلیل فاندامنتال مورد استفاده قرار می گیرد.
اندیکاتور تکنیکال نیز برای پیش بینی تغییرات روند قیمتی سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده می شود. دسته بندی های دیگری نظیر اندیکاتور پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) نیز وجود دارند، اندیکاتور پیشرو قیمت آتی سهام را پیش بینی می کند در حالی که اندیکاتور تاخیری، روند قیمتی سهام در گذشته را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه 10 مورد از مهم ترین اندیکاتورهای موجود را با یکدیگر مرور خواهیم کرد.
معرفی 10 اندیکاتور بسیار مهم و کاربردی
ایندیکیتورهای تجاری اگر در کنار ابزارهای مدیریت ریسک استفاده شوند تاثیرات بسیار مفیدی بر روی تحلیل و پیش بینی شما از روند قیمتی سهام خواهند داشت. بنابراین می توان از اندیکاتور در بازارهای مالی نظیر بازار فارکس (Forex)، بورس کالا و بورس سهام استفاده کرد. به عبارت دیگر معامله کنندگان می توانند با بررسی اندیکاتورها، روند و سیگنال های بازار را شناسایی کنند. بهترین ایندیکیتورهای موجود عبارتند از :
- میانگین متحرک (MA)
- میانگین متحرک نمایی (EMA)
- اسیلاتور تصادفی (Stochastic Oscillator)
- میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD)
- باند بولینگر (Bollinger Bands)
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- فیبوناچی اصلاحی
- ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
- انحراف معیار
- شاخص میانگین جهت دار
در ادامه هر کدام از اندیکاتورهای ذکر شده را به طور مختصر توضیح خواهیم داد.
1- میانگین متحرک (MA)
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) اندیکاتور پیشرو چیست؟ اندیکاتوری است که با حذف نوسانات قیمتی کوتاه مدت (نویز)، امکان شناسایی جهت (صعودی یا نزولی) روند قیمت سهام را در اختیار تحلیل گران قرار می دهد. این شاخص در واقع میانگین قیمت سهام را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می کند. داده های استفاده شده در این ایندیکیتور بستگی به زمان اجرای آن دارد، برای مثال محاسبه یک اندیکاتور بلند مدت مستلزم جمع آوری اطلاعات در بازه زمانی 200 روزه است.
محاسبه شاخص MA به شما در مطالعه سطوح حمایت و مقاومت (Support & Resistance) قیمت یک سهم و تاریخچه بازار کمک خواهد کرد، به عبارت دیگر از طریق آن می توان تا حدودی الگوی قیمت سهام در آینده را نیز پیش بینی کرد.
2- میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی در واقع یک شاخص MA است که تمرکز خود را بر روی قیمت های اخیر می گذارد و در نتیجه به اطلاعات جدید بهتر پاسخ می دهد. استفاده همزمان این اندیکاتور با شاخص های دیگر به معامله گران کمک می کند تا تحرکات مهم بازار را شناسایی کرده و درستی آنها را مورد ارزیابی قرار دهند. برای ارزیابی نوسانات قیمتی کوتاه مدت از نسخه 12 یا 26 روزه و برای بازه طولانی از نسخه 50 یا 200 روزه این ایندیکیتور استفاده می شود.
3- اسیلاتور تصادفی (Stochastic Oscillator)
اسیلاتور تصادفی یک اندیکاتور است که قیمت تمام شده یک دارایی را با بازه قیمتی آن در دوره های دیگر مقایسه می کند و برای تعیین نرخ شتاب قیمت (Momentum) و قدرت روند مورد استفاده اندیکاتور پیشرو چیست؟ قرار می گیرد. این اندیکاتور در مقیاس عددی بین 0 تا 100 نوسان دارد؛ اعداد زیر 20 در واقع نشان دهنده اشباع فروش (Oversold) و اعداد بالای 80 نیز نشانگر اشباع خرید (Overbought) در بازار هستند. با این حال یک روند قدرتمند همیشه اصلاح یا اوج گیری مجدد قیمت را در پی نخواهد داشت.
4- میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD)
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) ایندیکیتوری است که تغییرات قیمتی یک دارایی را از طریق مقایسه دو میانگین متحرک شناسایی می کند. اندیکاتور MACD به تریدرها کمک می کند تا فرصت های خرید و فروش موجود در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند.
همگرایی (Convergence) به معنای نزدیک شدن دو میانگین متحرک به یکدیگر و واگرایی (Divergence) نشانگر دور شدن آن دو خط متحرک از یکدیگر است. اگر دو میانگین متحرک به سمت یکدیگر کشیده شوند، سیگنال کاهش قیمت صادر می شود و در صورتی که خطوط میانگین متحرک از یکدیگر دور شوند، آنگاه می توان نتیجه گرفت که نرخ سهام افزایش خواهد یافت.
5- باند بولینگر (Bollinger Bands)
ایندیکیتور باند بولینگر دامنه قیمتی یک سهام در معاملات را به تحلیل گران ارائه می دهد، در حقیقت عرض باند برای نشان دادن نوسانات اخیر افزایش یا کاهش می یابد. زمانی که باند بولینگر باریک می شود نشان دهنده این است که نوسانات قیمتی یک دارایی در حال کاهش یافتن است در حالی که عریض شدن باندها بیانگر افزایش نوسانات قیمتی خواهد بود.
استفاده از اندیکاتور باند بولینگر برای شناسایی اینکه یک دارایی اندیکاتور پیشرو چیست؟ در خارج از سطح معمول خود معامله می شود، بسیار کاربردی است. علاوه بر این معمولا برای پیش بینی تحرکات قیمتی بلند مدت مورد استفاده قرار می گیرد. به عبارت دیگر اگر روند قیمت سهام همواره به سمت باند بالایی حرکت کند می توان پیش بینی کرد که بازار در وضعیت اشباع خرید قرار دارد و حرکت مستمر روند قیمت به سمت باند پایینی بیانگر اشباع فروش بازار خواهد بود.
6- شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) اغلب برای شناسایی شتاب قیمت (Momentum)، وضعیت بازار و سیگنال های هشدار دهنده مربوط به تحرکات قیمتی خطرناک مورد استفاده تحلیل گران قرار می گیرد. شاخص RSI همانند اسیلاتور تصادفی بین دو سطح 0 تا 100 در حال نوسان است که سطح بالای 70 نشان دهنده خرید های افراطی (اشباع خرید) و سطح پایین تر از 30 نمایانگر فروش های افراطی (اشباع فروش) خواهد بود.
سیگنال اشباع خرید در یک سهام حاکی از آن است که افزایش قیمت کوتاه مدت احتمالا به یک نقطه بلوغ می رسد و دارایی در مسیر اصلاح قیمت قرار خواهد گرفت و در مقابل، سیگنال اشباع فروش به معنی این است که کاهش قیمت در بازه زمانی کوتاه مدت به یک نقطه اوج خواهد رسید و دارایی مجددا با افزایش قیمت روبرو خواهد شد.
7- فیبوناچی اصلاحی
تحلیل گران با استفاده از اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی می توانند درجه حرکت یک بازار در مقایسه با روند فعلی آن را مشخص کنند. اصلاح نیز زمانی اتفاق می افتد که بازار با افت موقتی مواجه شده باشد که به اصطلاح به آن پولبک (Pullback) گفته می شود.
تریدرهایی که اعتقاد دارند بازار سهام در شرف حرکت است معمولا از اندیکاتور فیبوناچی برای اثبات ادعای خود استفاده می کنند. این شاخص در شناسایی سطوح حمایت و مقاومتی که روند نزولی یا صعودی سهام را نشان می دهد به تحلیل گران کمک زیادی خواهد کرد. در حقیقت تحلیل گران از این طریق متوجه می شوند که در کجا باید محدودیت اعمال کرده یا اینکه در چه زمان پوزیشن معاملاتی را باز و بسته کنند.
8- ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
ایندیکیتور ایچیموکو همانند بسیاری از شاخص های دیگر، سطوح حمایت و مقاومت (Support & Resistance) را شناسایی می کند. واژه ایچیموکو به زبان انگلیسی به One-look Equilibrium Chart ترجمه شده است بدین معنی که تحلیل گران در یک نگاه می توانند اطلاعات زیادی از این نمودار کسب کرده و روند قیمتی سهام را متوجه شوند. به عبارت دیگر این اندیکاتور روند بازار و سطوح حمایت و مقاومت فعلی سهام را شناسایی کرده و روند قیمتی آن دارایی در آینده را نیز پیش بینی خواهد کرد.
9- انحراف معیار (Standard Deviation)
اندیکاتور انحراف معیار به تریدرها کمک می کند تا حجم تحرکات قیمتی یک دارایی را اندازه گیری کنند، همچنین آنها می توانند از طریق شاخص SD، میزان تاثیرگذاری نوسانات در قیمت های آتی آن دارایی را نیز مشخص کنند. این اندیکاتور قادر نیست که روند صعودی یا نزولی قیمت سهام را پیش بینی کند ولی در شناسایی تاثیر نوسانات به معامله گران کمک بزرگی خواهد کرد.
انحراف معیار در واقع تحرک قیمت فعلی یک دارایی را با تاریخچه قیمتی آن مقایسه می کند. برخی از معامله گران بر این باورند که تحرکات قیمتی بزرگ همواره تحولات قیمتی کوچک را دنبال می کنند و تحرکات قیمتی ناچیز نیز عموما به دنبال تحرکات قیمتی قابل توجه و بزرگ اتفاق می افتد.
10- شاخص میانگین جهت دار (ADX)
شاخص میانگین جهت دار (Average Directional Index) قدرت یک روند قیمتی را در مقیاس 0 تا 100 مشخص می کند. اگر این شاخص بالاتر از تراز 25 باشد به معنی این است که روند قیمتی قدرتمند خواهد بود، در حالی که عدد کمتر از 25 نمایانگر روند قیمتی ضعیف است. معامله گران از طریق این اطلاعات می توانند از استمرار روند نزولی یا صعودی قیمت یک دارایی اطمینان حاصل کنند.
شاخص ADX معمولا بر اساس میانگین تحرک قیمت در یک بازه زمانی 14 روزه و وابسته به فرکانس ترجیحی معامله گران محاسبه می شود. به خاطر داشته باشید که شاخص ADX هرگز پیشرفت احتمالی یک روند را نشان نمی دهد بلکه فقط قدرت روند را بیان خواهد کرد. کاهش قیمت یک دارایی موجب افزایش میزان شاخص میانگین جهت دار می شود که نشان دهنده روند نزولی شدید است.
نکات مهمی که قبل از استفاده از اندیکاتور باید بدانید
اولین قانون در استفاده از اندیکاتورهای معاملاتی این است که شما نباید به یک اندیکاتور اکتفا کنید و یا اینکه از تعداد زیادی ایندیکیتور به صورت همزمان استفاده کنید، در عوض شما می توانید در راستای اهداف خود چند گزینه معدود را انتخاب کرده و روی آنها تمرکز کنید. شما همچنین باید در کنار ارزیابی تحرکات قیمتی در طول زمان، اندیکاتورهای تکنیکال را نیز مورد استفاده قرار دهید.
این نکته را به خاطر بسپارید که همواره یک سیگنال مشخص را باید از چند جهت مورد بررسی قرار داد. برای مثال فرض کنید که از یک اندیکاتور سیگنال خرید و از اطلاعات قیمت (Price Action) سیگنال فروش را دریافت کرده اید، در این صورت باید برای تایید نهایی سیگنال از اندیکاتورهای مختلف در بازه های زمانی گوناگون استفاده کنید. نکته پایانی که باید مدنظر قرار دهید این است که در زمان استفاده از اندیکاتور نباید از استراتژی تجاری و اهداف شخصی خود منحرف شوید.
اندیکاتور پیشرو (Leading indicator)، هر متغیر دلخواهِ قابل اندازهگیری یا قابل مشاهده است که تغییرات در روند٬ سری دادهها و یا هر پدیده دلخواه دیگر را قبل از وقوع آن، پیشبینی میکند. اندیکاتورهای پیشروی اقتصادی بیشتر برای پیشبینی تغییرات قبل از حرکت اقتصاد به سمتی مشخص استفاده میشود و همچنین به ناظران و قانونگذاران بازار این کمک را میکند تا تغییرات مشخصی را در اقتصاد پیشبینی کنند.
اندیکاتورهای پیشرو میتوانند برای پیشبینی زمان، اندازه و مدت شرایط اقتصادی و تجاری آینده مفید باشند. یک اندیکاتور پیشرو میتواند متضاد یک اندیکاتور پسرو (تاخیری) باشد.
نکات کلیدی
- اندیکاتورهای پیشرو، بخشی از دادههای اقتصادیاند که نشاندهنده تحرکات آینده یا تغییرات هر پدیده دلخواه هستند.
- اندیکاتورهای پیشروی اقتصادی میتوانند در پیشبینی رویدادهای آتی و روند کسب و کارها٬ بازار و اقتصاد به ما کمک کنند.
- اندیکاتورهای پیشروی مختلفی هستند که در دقت و صحت متفاوتاند ازاینرو عاقلانه است در صورت تمایل برای برنامهریزی آینده از طیفی متنوع از اندیکاتورهای پیشرو استفاده کنید.
- شاخص اعتماد مشتری٬ شاخص خرید مدیران (PMI)، مدعیان بیکاری و میانگین ساعت کاری نمونههایی از اندیکاتورهای پیشرو هستند.
چگونه یک اندیکاتور پیشرو را تحلیل کنیم؟
اندیکاتورهای پیشرو باید قابل اندازهگیری باشند تا بتوانند نکاتی را در مورد مسیر بعدی اقتصاد ارائه دهند. سرمایهگذاران از این اندیکاتورها به منظور هدایت استراتژیهای سرمایهگذاری خود استفاده میکنند تا آینده بازارها را پیشبینی کنند. سیاستگذاران و بانکداران مرکزی هنگام تعیین سیاستهای پولی از این اندیکاتورها استفاده میکنند. صاحبان کسب و کارها از آنها برای تصمیمگیری استراتژیک استفاده میکنند زیرا میتوانند پیشبینی کنند که شرایط اقتصادی آینده چه تأثیری بر بازارها و درآمد آنها دارد.
اندیکاتورهای پیشرو اغلب مبتنی بر دادههای جمعآوری شده توسط منابع معتبر بوده و متمرکز بر جنبههای اقتصادی هستند. به عنوان مثال، اقتصاددانان شاخص خرید مدیران را به دقت زیر نظر میگیرند تا رشد تولید ناخالص داخلی را پیشبینی کنند و بتوانند تغییرات تقاضا برای مواد اولیه کارخانجات را اندازه گیری کنند.
از سوی دیگر، شاخص سفارشات کالاهای بادوام نیز براساس نظرسنجی ماهانه تولیدکنندگان صنعتی تعیین میشود. این شاخص به طور دقیق سلامت بخش کالاهای بادوام را اندازه گیری میکند. همچنین بسیاری از مردم شاخص اعتماد مصرفکننده را از دقیقترین اندیکاتورهای پیشرو میدانند. این شاخص از مصرفکنندگان در مورد برداشتها و نگرشهایشان پیرامون اقتصاد نظرسنجی میکند.
اندیکاتور های پیشرو برای سرمایه گذاران
بسیاری از سرمایهگذاران اگرچه به همان شاخصهای پیشروی موردتوجه اقتصاددانان توجه میکنند، اما تمرکز اصلی آنها بر روی شاخصهایی است که مستقیماً با بازار سهام مرتبط هستند.
یکی از شاخص های مورد علاقه سرمایهگذاران تعداد مدعیان بیکاری است. وزارت کار ایالات متحده هر هفته گزارشی از تعداد مدعیان بیکاری ارائه میدهد که به عنوان شاخصی برای سلامت اقتصاد شناخته میشود. افزایش مدعیان بیکاری حاکی از تضعیف اقتصاد است که احتمالاً تأثیر منفی بر بازار سهام خواهد داشت. اگر مدعیان بیکاری کاهش یابد احتمالا به معنی رشد کارخانهها و همچنین اقتصاد است که این خود نشانه خوبی برای بازار سهام میباشد.
به عنوان مثالی دیگر جمعی از فعالان بازار، منحنی بازده اوراق قرضه و بخصوص اختلاف بین بازده اوراق خزانهداری ۲ ساله و ۱۰ ساله را یک اندیکاتور پیشرو میدانند. این بدان دلیل است که بازده ۲ ساله بیش از بازده ۱۰ ساله با رکود و بیثباتی کوتاه مدت بازار در ارتباط است.
اندیکاتور های پیشرو برای کسب و کارها
همهی کسب و کارها گزارش درآمد خالص و ترازنامه خود را پیگیری میکنند اما این دادهها اندیکاتورهای پسرو هستند. عملکرد گذشته یک کسب و کار لزوما نشان دهنده عملکرد آن در آینده نیست.
در عوض کسب و کارها به عملکرد خود (مانند رضایت مشتری) به عنوان شاخصی برای درآمد آتی، رشد یا سود بنگاه خود نگاه میکنند. برای مثال شکایات مشتری یا بررسی آنلاین گزارشات منفی، اغلب مشکلات مربوط به تولید یا خدمات را نشان میدهد و در برخی صنایع ممکن است سیگنال کاهش درآمد در آینده باشد.
دقت اندیکاتور های پیشرو و نحوه استفاده از آنها
اندیکاتور های پیشرو همیشه دقیق نیستند. بااینحال، مشاهده چندین اندیکاتور پیشرو همراه با انواع دیگر دادهها میتواند به ارائه اطلاعات در مورد سلامت آینده اقتصاد کمک کنند.
شاخصهای پیشرو معمولا باید میان دقت٬ صحت و زمان در پیشبینی آینده نوعی مصالحه برقرار کنند. با اینکه ممکن است یک اندیکاتور پیشروی ایدهآل، تغییرات در روند اقتصادی یا عملکرد کسب و کار را با دقت بالایی تخمین بزند ولی در درازمدت و در عمل، تمام اندیکاتورهای پیشرو عملکردهای متفاوتی را از خود نشان خواهند داد.
به طور مثال٬ با توجه به اقتصاد ایالات متحده٬ دادههای «سفارش کالاهای سرمایه ای جدید» میتواند حاوی یک هشدار بسیار جدی درخصوص رکود در اقتصاد (در دراز مدت) باشد٬ اما اختلاف زمانی برای نشان دادن تاثیر این آمار در قیمت سهام یا تولید ناخالص داخلی میتواند بین ۱۲ تا ۲۴ ماه باشد (که میتواند نشان از دقت پایین این شاخص از دیدگاه زمانی باشد). به علاوه، مقدار تغییرات در «سفارش کالاهای سرمایه ای جدید» ممکن است هیچ رابطه مستقیمی با مقدار تغییرات تولید ناخالص داخلی نداشته باشد. بنابراین این شاخص بهخصوص ممکن است به عنوان یک علامت هشدار در بلند مدت مفید باشد٬ اما ممکن است از دقت بالایی در زمان دقیق یا اندازهی تغییرات روند در آینده برخوردار نباشد.
از طرف دیگر٬ یک اندیکاتور پیشرو ممکن است اطلاعات بسیار درست و دقیقی در رابطه با تغییر روند در بازار یا اقتصاد بدهد اما فقط طی چند ماه یا چند فصل آینده. در عمل، این بدان معنی است که استفاده از طیف وسیعی از اندیکاتور های مختلف پیشرو که از دقت، صحت و آیندهنگری مختلفی برخوردار باشند، میتواند بهترین فرصت را برای بهرهگیری از روندهای آینده فراهم کند.
اندیکاتور چیست؟ با انواع آن آشنایی دارید؟
وارن بافت جمله معروفی دارد که میگوید سهام را به روشی که میخواهید خانه بخرید خریداری کنید؛ آن را بفهمید و دوست داشته باشید که در صورت عدم وجود بازار، هنوز هم از داشتن آن راضی باشید، یکی از مهمترین روشها برای فهمیدن سهام تحلیل آن به اندیکاتور پیشرو چیست؟ روش تکنیکال با کمک ابزارهایی از جمله اندیکاتور است.
اگر تاکنون پیش آمده که به نمودار قیمت یک سهم نگاه کنید و تلاش کنید آن را حتی به سادهترین شکل ارزیابی کنید میتوان گفت شما تحلیل تکنیکال انجام دادهاید. تحلیل تکنیکال همینقدر ساده و همینقدر پیچیده است. به طور کلی اگر داریم از ارزیابی سرمایهگذاری با تکیه بر تجزیه و تحلیل روندهای اندیکاتور پیشرو چیست؟ آماری مثل قیمت و حجم معاملات حرف میزنیم به این معنی است که ما از تحلیل تکنیکال صحبت میکنیم.
طبق تعریف دقیق در امور مالی هر گونه محاسبات ریاضی که روی تاریخچه قیمت، حجم معاملات یا مواردی از این دست صورت بگیرد و هدف آن پیشبینی برای بازار مالی باشد تحلیل تکنیکال است.
برخلاف تحلیل بنیادی که ارزش سهام را بر اساس دادههای اقتصادی ارزیابی میکند، تحلیل تکنیکال روی الگوهای نوسانات قیمت، سیگنالهای معاملاتی و ابزارهایی از این دست تمرکز میکند تا درباره چیزهایی مثل قدرت یا ضعف یک سهم نظر بدهد.
معاملهگران موفق همیشه به دنبال نشانهها هستند. اندیکاتور تلاش میکند این نشانهها را به شکل سادهای به شما نشان بدهد. اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند برای خود استراتژی معاملاتی انتخاب کنند و آنها را از انجام محاسبات پیچیده بینیاز میکنند. اندیکاتور بر پایه این ایده بنا میشود که قیمت با گذشته خودش پیوستگی معناداری دارد. در شالوده اندیکاتور تلاش میشود که بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته قیمت، رفتار احتمالی آینده آن پیشبینی شود.
مثلا عموم سرمایهگذارها استراحت یا درجا زدن قیمت را دوست ندارند و علاقهمند هستند زودتر نشانههای مربوط به آن را ببینند. با شما تصمیم گرفتهاید سهمی را بفروشید اما مطمئن نیستید در چه نقطهای بهتر است این کار را انجام بدهید. در این موارد اندیکاتورها هستند که به کمک شما میآیند.
طبق روایتهایی بیش از ۱۰۰ هزار اندیکاتور وجود دارد که هر کدام توسط افراد مختلفی ابداع و توسعه داده شده است.
اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند برای خود استراتژی معاملاتی انتخاب کنند و آنها را از انجام محاسبات پیچیده بینیاز میکنند. اندیکاتور بر پایه این ایده بنا میشود که قیمت با گذشته خودش پیوستگی معناداری دارد. در شالوده اندیکاتور تلاش میشود که بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته قیمت، رفتار احتمالی آینده آن پیشبینی شود
کاربرد اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
به طور کلی وقتی میخواهیم سهمی را به صورت تکنیکال بررسی کنیم، ۲ کاربرد برای اندیکاتورها وجود دارد. حالت اول وقتی است که ما میخواهیم از رفتار قیمت و کیفیت الگوهای قیمت مطمئن شویم. حالت دوم وقتی است که ما به دنبال سیگنالهای خرید یا فروش هستیم.
اندیکاتورها به چند دسته تقسیمبندی میشوند؟
دستهبندی اندیکاتورها به ویژه زمانی که شما قصد استفاده از دو اندیکاتور کنار هم را دارید اهمیت زیادی دارد. اگر بخواهیم به شکل جامع نگاه بکنیم با توجه به ماهیت اندیکاتور چند دستهبندی برای آن وجود دارد. یکی از معروفترین دستهبندیها اندیکاتورها را بر اساس عملکردشان در 4 دسته قرار میدهد.
- دسته اول اندیکاتور ترند یا روند هستند. این دسته اندیکاتورها همانطور که از نامشان پیداست میتوانند به ما بگویند که بازار اکنون در وضعیت صعودی قرار دارد یا نزولی. اندیکاتورهایی مثل Moving average و MACD دراین دسته قرار میگیرند.
- دسته بعدی اندیکاتور مومنتوم نام دارند. اگر ما با کمک یک اندیکاتور روند میتوانیم صعودی یا نزولی بودن بازار را تشخیص بدهیم، یک اندیکاتور مومنتوم میتواند قدرت این روند را به ما نشان بدهد. اندیکاتورهایی از جمله RSI و مومنتوم در این دسته قرار میگیرند. این اندیکاتورها میتوانند اگر سهمی خیلی فروش رفته یا خیلی خریداری میشود به ما نشان بدهند.
- سومین دسته اندیکاتور حجم هستند. همان طور که میشود حدس زد این اندیکاتورها به ما میگویند که چه مقدار و حجمی از یک سهم معامله شده است. یک اندیکاتور مهم در این دسته اندیکاتور OBV است.
- چهارمین و آخرین دستهبندی اندیکاتور نوسان هستند. این دسته اندیکاتورها به ما نشان میدهند که محدوده نوسانی قیمت چقدر است. برای مثال اگر ما مشاهده کنیم که شمع قیمت یک روز خارج از محدوده نوسان زده شده است آن را به عنوان یک سیگنال در نظر میگیریم.
اندیکاتور پیشرو و پیرو چیست؟
یکی دیگر از دستهبندیهای اندیکاتورها بر اساس زمان ارائه سیگنال است. در این دستهبندی ۲ دسته اندیکاتور پیشرو و پیرو وجود دارد.
- اندیکاتورهای پیشرو همانطور که از نامشان پیداست نوسانات و تغییراتی که ممکن است ایجاد شود را حدس میزنند. این نوع اندیکاتورها میتوانند تغییرات در روند قیمت را قبل از وقوع آن پیشبینی کنند. پس اگر به دنبال این هستیم که برآوردی از تحرکات آینده یک سهم داشته باشیم اندیکاتورهای پیشرو به کار ما میآید. البته میشود انتظار داشت ریسک نیز در چنین شرایطی بالاتر میرود و شما همیشه باید مراقب سیگنالهای کاذبی که از سوی این دسته اندیکاتور ارسال میشود باشید. حرفهایهای بازار برای کاهش ریسک در چنین موقعیتهایی از این دسته اندیکاتورها در کنار ابزارهای دیگر از جمله شمعهای ژاپنی استفاده میکنند. به طور کلی به سیگنالهایی که از طرف اندیکاتورهای پیشرو ارائه میشود سیگنالهای پیشبینیکننده گفته میشود. از معروفترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای پیشرو میتوان به شاخص مقاومت نسبی یا RSI اشاره کرد.
- اندیکاتورهای تاخیری یا پیرو نوع دیگر اندیکاتورها هستند. محاسبات این اندیکاتورها بر اساس اطلاعات گذشته قیمت صورت میگیرد. این نوع از اندیکاتورها روی نمودار قیمت سوار میشوند و اطلاعاتی مانند میانگین قیمت، واگرایی و قدرت روند را با تاخیر تشخیص میدهند. برخلاف اندیکاتورهای پیشرو، یک اندیکاتور پیرو زمانی به شما سیگنال ارایه میدهد که اتفاقی در نمودار قیمت رخ داده باشد.
قالبهای استفاده از اندیکاتورها در کنار هم
در مورد دستهبندی اندیکاتورها توصیه میشود از اندیکاتورهایی که در یک دستهبندی قر ار دارند استفاده نشود. برای مثال اگر با کمک یک اندیکاتور روند متوجه صعودی شدن بازار شدیم، برای بالا بردن دقت قضاوتمان نباید از اندیکاتور دیگری در دسته روند استفاده کنیم. همچنین حرفهایها تاکید میکنند هرگز از تعداد زیادی اندیکاتور در کنار هم استفاده نکنید. برخی الگوها میان معاملهگران محبوب و پرکاربرد است که اینهاست؛
- اندیکاتور روند+اندیکاتور مومنتوم
- اندیکاتور ترند+اندیکاتور حجم
- اندیکاتور مومنتوم+اندیکاتور نوسان
انواع اندیکاتور
اندیکاتورها انواع مختلفی دارند و در دورههای زمانی مختلفی طراحی شدهاند. از میان آنها برخی جایگاه ویژهای میان معاملهگران باز کردهاند. یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها اندیکاتور RSI است. این اندیکاتور در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد و نموداری است که بین 0 و 100 نوسان میکند. به اندیکاتور پیشرو چیست؟ طور کلی وقتی این شاخص روی عدد بالای 70 باشد اشباع خرید و وقتی زیر 30 باشد اشباع فروش را نشان میدهد. حرفهایها در استفاده از RSI ریسک آن را در نظر گرفته و بیشتر به عنوان یک تکنیک برای پیدا کردن نقطه خرید یا فروش در کنار دیگر اندیکاتورها از آن بهره میبرند.
دیگر اندیکاتور پرکاربرد و مهم Moving Average است. 2 کاربرد کلی برای این اندیکاتور وجود دارد که مورد اول پیدا کردن سطوح حمایت و مورد دوم گرفتن سیگنال است. باید در نظر داشت که توصیه میشود این ابزارها به شکل داینامینک مورد استفاده قرار گرفته و تفاوتهای سهمها در آن در نظر گرفته شود. در مورد میانگینهای متحرک هر گاه دو میانگین یکدیگر را قطع کنند یا قیمت و میانگینها با یکدیگر برخورد داشته باشند یک سیگنال برای معاملهگر محسوب میشود. همچنین نقش مهمی برای میانگینهای متحرک 100 و 200 روزه به عنوان سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفته میشود.
یکی از کاربردهای اندیکاتورها این است که میتوانند به ما نشان بدهند در چه محدودههایی قیمت بیش از حد خرید یا فروش شده و احتمال خستگی یا برگشت قیمت از این محدودهها وجود دارد. در بازار سهام در مواقع زیادی برگشتهای بزرگ بازار تحت تاثیر کم آوردن قیمت رخ میدهد
اندیکاتور پرکاربرد دیگر اندیکاتور MACD است. این اندیکاتور از میلههای عمودی موسوم به هیستوگرام و از یک خط چین موسوم به خط سیگنال تشکیل شده است. در تنظیمات این اندیکاتور 3 جز وجود دارد که هر کدام میانگین تعداد روز مشخصی از معاملات را نشان میدهد. کاربرد اصلی MACD در الگوهایی است که در آن شکل میگیرد. سرمایهگذاران تلاش میکنند با یافتن و تشخیص این الگوها بتوانند آنچه که در بطن بازار در حال رخ دادن است را متوجه شوند. این الگوها الگوی سروشانه و سقف و کف دوقلو هستند. برای مثال اگر یک معاملهگر در روند صعودی الگوی سر و شانه را در اندیکاتور MACD مشاهده کند به آن به چشم یک علامت خطر نگاه میکند که خریداران زور کافی را برای ادامه دادن روند صعودی ندارند. کاربرد دیگر این اندیکاتور واگراییها است. هر وقت روند قیمت یک چیز را به ما نشان داده اما ابزار تحلیل تکنیکال چیزی کاملا متضاد را نشان بدهد میگوییم شرایط واگرایی رخ داده است. واگرایی علامتی از ضعف روند و در پیش رو بودن تغییر تلقی میشود. معاملهگران سعی میکنند در دورههای صعودی یا نزولی واگراییهایی متضاد را با کمک MACD پیدا کنند.
مزایای استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
نکته جالب توجه در مورد اندیکاتورها این است که دائم در حال توسعه و به روزرسانی هستند و از طرفی نیز بعضی از آنها به مرور زمان و با تحولات در بازارها دیگر از رونق میافتد. استفاده از ابزار اندیکاتور به معاملهگر کمک میکند که بتواند اول از همه روند حاکم بر بازار را تشخیص بدهند. مزیت دیگر در این است که علاوه بر روند معاملهگر میتواند شدت و ضعف آن را نیز تشخیص بدهد. برای آن دسته از معاملهگران که با دقت بالایی تمام جوانب را میسنجند اندیکاتورها این مزیت را دارند که بتوانند نقطه دقیق خرید یا فروش را پیدا کنند. به طور کلی فهم بازار با کمک اندیکاتورها بسیار ساده تر است.
کاربرد اندیکاتور
یکی از کاربردهای اندیکاتورها این است که میتوانند به ما نشان بدهند در چه محدودههایی قیمت بیش از حد خرید یا فروش شده و احتمال خستگی یا برگشت قیمت از این محدودهها وجود دارد. در بازار سهام در مواقع زیادی برگشتهای بزرگ بازار تحت تاثیر کم آوردن قیمت رخ میدهد. این اتفاق در خود قیمت دیده نمیشود و یکی از مهمترین انتظارات ما از اندیکاتورها این است که به ما کمک کنند علایم خستگی بازار را ببینیم.
یکی دیگر از کاربردهای اندیکاتورها پیدا کردن نقاطی برای ورود یا خروج از سهم است. مواقعی پیش میآید که ما اطلاعات مختلف سهم چه از نظر بنیادین چه از نظر وضعیت قیمت بررسی کردهایم اما هنوز نمیتوانیم نقطه خرید یا فروش را پیدا کنیم. فعالان بازار سرمایه معاملهگر را در این موقعیت به یک شکارچی تشبیه میکنند که کارهای اولیه آمادهسازی تفنگ و زیر نظرگرفتن سوژه را انجام داده و حالا منتظر آخرین کار است که آن کشیدن ماشه است. برخی اندیکاتورها در یافتن زمان صحیح کشیدن ماشه به ما کمک میکنند.
دیدگاه شما