فاز روند نزولی


نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

فاز روند نزولی

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.

  • فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
  • فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در فارکس توسط کمیل آزادیان
  • فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
  • کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
  • فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
  • فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
  • فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
  • فیلم آموزشی استفاده از خطوط پیووت توسط علی نورانی
  • فیلم آموزشی بازار آتی کالای ایران توسط نیما کرامت و علیرضا شوشتری
  • فیلم آموزشی پرایس اکشن سبک اسمارت مانی با حسین همتی

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

واژه لاتین توضیحات
روند Trend روند زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می‌پیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم.
خط روند Trend line خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است)
روند نزولی Down trend به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
روند صعودی Up trend به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند.
کانال Channel محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
چارت Chart نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد.
ضرر Loss
حد ضرر Stop Loss به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
خرید Long به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد)
فروش Short به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد)
خرید Buy به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
فروش Sell به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
اشباع خرید Overbought به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
ماشه (تریگر) Trigger به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله)
حمایت Support به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
سووینگ Swing در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low)
های و لو Lowو High به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد.
سوپلای و دیماند Supply & Demand سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد.
پیوت لاین Pivot line خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا
نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد.
معامله Trade معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز)
معامله گر Trader تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند.
پولبک Pullback پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بیریش Bearish که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است
بازار گاوی Bull Market اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
بولیش Bullish از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر می‌آید و یعنی بازار صعودی است.
شکست به بیرون Break Out اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند.

معامله گری و مدیریت سرمایه

معرفی ما

فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.

حق نشر

لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث فاز روند نزولی ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )

خط روند صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال

خط روند در تحلیل تکنیکال

مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی می باشد.تمام ابزار های تکنیکی از قبیل الگو هابازگشتی٬الگو های ادامه دهنده٬ میانگین های متحرک٬حمایت و مقاومت ها٬ تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده اند.

به طور ساده روند جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد. نمودار قیمت یک سهم هیچ وقت در یک خط راست و یا در یک جهت خاص حرکت نمی کند.تغییرات قیمت سهم به صورت یک سری حرکات زیگزاگ مشخص می شود.این زیگزاگ ها همانند یکسری موج های پی در پی می باشند که شامل موج های صعودی و نزولی می باشند.

بهتر است بخوانید : مفهوم حد ضرر یا stop loss در سرمایه‌گذاری

برآیند حرکات این موج های صعودی و نزولی روند حرکتی قیمت سهم را نشان می دهد که شامل روند های صعودی و نزولی و خنثی می باشد.

روند صعودی یکسری از موج ها و حفره های بالا رونده تعریف می شود و روند نزولی بر خلاف آن از موج ها و حفره های پایین رونده تشکیل شده و روند حنثی شامل موج ها و حفره هایی است که جهت مستقیم دارند.

روند ها از لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت بلند مدت و میان مدت تقسیم می شوند. هرچه روند بلند مدتی تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است.

خط روند

خط روند یک مفهوم تکنیکال برای تشخیص جهت حرکت بازار و کمک به تحلیل آن است که برای رسم این خط به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم.خط روند را با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم میکنند.خطوط روند به سه دسته صعودی ٬ نزولی و خنثی تقسیم می شود. در تصویر زیر یک نمونه از حالت صعودی را مشاهده می نمایید.

خط روند صعودی

همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت می رسیم که به این خط ٬ خط روند صعودی میگویند. این خط نمایانگر حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است. یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.

اعتبار این خط به عواملی مانند شیب خط ٬ حجم معاملات در زمان برخورد به خط روند ٬ بازه زمانی (بلند مدت بودن بررسی خط روند در تحلیل ها) و تعداد برخورد ها بستگی دارد.

خط روند نزولی

برای رسم این خط به جای وصل کردن کمینه قیمتی باید بیشینه قیمتی را به هم وصل کنید. بعد از وصل کردن این نقاط با استفاده از یک خط به یکدیگر به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر خط روند نزولی می باشد.

در این خط نیز همانند خط روند صعودی عواملی مانند تعداد برخورد٬ شیب خط٬ بررسی خط روند در بلند مدت و حجم معاملات در اعتبار آن اثر گذار است.

در تصویر زیر یک نمونه از خط روند نزولی را مشاهده می کنید.

اعتبار خط روند چگونه سنجیده می شود؟

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:

۱- شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

۲- تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

۳- شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود از پتانسیل بالایی برای شکست خط روند برخوردار است.

بهتر است بخوانید : چرا بورس در هفته گذشته ریخت؟ مصاحبه با تحلیل گر بازارهای مالی

۴- بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به فاز روند نزولی بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.

نکته مهم : این چهار مورد فقط بخشی از عوامل اثر گذار بر اعتبار خط روند می باشند و ممکن است موارد دیگری هم وجود داشته باشد.

شرایط شکست خط روند

شرایط شکست خط روند به عوامل متعددی بستگی دارد به عبارت دیگر هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:

۱- حجم معاملات در زمان شکست:

حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دو باره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع فیک (شکست دروغین) باشد.

اگر شکست با حجم بالایی رخ بدهد نشان دهنده این است که افراد زیادی این خط را به عنوان حمایت یا مقاومت قوی قبول دارند و حالا که شکسته شده این افراد در این ناحیه معاملات زیادی را انجام میدهند.

۲- کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی :

یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان تغییر قیمت در زمان شکست می باشد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (گپ GAP ) همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر است.

۳- همراه بودن شکست با یک الگو:

اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری دارد و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال وقتی نمودار سهم در انتهایی یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانه سقف می باشد اگر نمودار قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند آن شکست اعتبار بالاتری دارد.

۴- اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین:

هرچقدر اعتبار خط روند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد. یعنی اگر یک خط روند که اعتبار بالایی دارد شکسته شود ٬ آن شکست از نو فیک نیست و یک شکست واقعی می باشد و نشان دهنده تغییر روند در حرکت قیمت سهم است.

در تصویر زیر که مربوط به سهم خساپا می باشد می توانید یک شکست معتبر را مشاهده کنید

چگونه برگشت های قیمتی در نمودار را تشخیص دهیم؟ – پله 6 (روانشناسی بازار)

پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایج ترین تحلیل های مورداستفاده توسط معامله گران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است.

به طور کلی شکل گیری قیمت ها بر اساس خرد و تفکر جمعی در بازار است.

پس برای سود کردن بر اساس رفتار معامله گران در بازار دو راه وجود دارد.

راه اول جهت دهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی (ایجاد موج) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن (موج سواری) است.

البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛

چون گاهی‌اوقات باور داریم که جهت‌حرکت سهم روبه‌بالاست،ولی بعداز خرید سهم، قیمت سهم درمسیر کاهشی قرارگرفته و متضرر می‌شویم.

تعریف پیوت پوینت ها

یکی‌از مهم‌ترین وظایف معامله‌گر در شناسایی موقعیت‌معاملاتی درست، تشخیص نقاط شکل‌گیری پیوت پوینت‌ها در سهام است.

پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد.

خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم می تواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم (در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به فاز روند نزولی روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم)

در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معامله گر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر می کند.

اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قوی تر باشد (برگشت های قیمتی محسوس تر باشد) معامله گران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد می کنند.

پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد .

انواع پیوت پوینت ها

پیوت های مینور :

پیوت های مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم.

این پیوت‌ها نوسانات‌قیمتی کوچک هستند که‌ عمدتا مورد پسند نوسان‌گیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوت‌ها استفاده نمی‌کنیم.

پیوت های ماژور :

پیوت‌های ماژور، برگشت‌های قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل‌ می‌کنند.

تشخیص این پیوت از اهمیت‌ بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص‌ جهت حرکت‌ نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم .

در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است.

محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان می دهد.

پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایه گذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد.

حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند .

حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند.

به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است .

روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.

روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 83 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.

سطوح پیوت پوینت ها

برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم

P.P= (High+Low+2*close)/4

HIGH : بیشترین قیمت
LOW : کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی

سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد.

به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد.

به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود.

در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله میشوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود .

سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلند مدت در هم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند .

تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها

با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند .

سطوح مقاومت :

R1= ( 2 * PP ) – L
(R2 = PP + ( H – L
(R3 = L + 2 * ( H فاز روند نزولی – PP

سطوح حمایت :

S1= ( 2 * PP ) – H
(S2 = PP – ( H – L
(S3 = L – 2 * ( H – PP

بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم رییسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.

شناسایی نقاط چرخش بازار

یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معامله‌گران بازارهای مالی قرار می‌گیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، می‌توانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمان‌بندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی می‌توان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته می‌شود. به‌ نظر می‌رسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار می‌باشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.

به کمک پیوت‌ها می‌توان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت‌‌ها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که در ادامه روش‌های مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.

پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور

منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر می‌کند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمت‌ها کاهش می‌یابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهت‌ها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

پیوت اصلی (ماژور): در پیوت‌های ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه می‌شود که قیمت‌ها را به طور جدی تغییر می‌دهد. در پیوت ماژور، قیمت‌ها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز می‌گردند، که دلیل این تغییر مسیر می‌تواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.

پیوت فرعی (مینور): در پیوت‌های مینور تغییر قیمت‌ها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو می‌شود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معامله‌گران تازه‌کار معمولاً درگیر پیوت‌های فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش می‌زنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار می‌باشد.

پیوت چیست؟

نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

روش‌‌های تشخیص نقاط پیوت

وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت می‌کند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل می‌شود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معامله‌گرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی می‌توانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معامله‌گران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، می‌توانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعه‌ای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان می‌دهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان می‌شود. یکی دیگر از روش‌های شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروف‌ترین آنها می‌توان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار می‌رود. در ادامه این بخش به توضیح روش‌های اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته می‌شود.

1- واگرایی اندیکاتور

حالتی که قله یا دره‌های قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند را واگرایی می‌نامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش می‌یابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار می‌باشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم می‌شود که بترتیب عبارتند از:

1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):

این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود، به صورت زیر تعریف می‌گردد.

* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل می‌دهد، اما اندیکاتور موفق نمی‌شود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.

* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.

2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):

در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع می‌پیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود که به ترتیب عبارتند از:

* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع می‌پیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.

* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل می‌دهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایین‌تر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان می‌دهد.

مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را می‌توان در شکل زیر مشاهده نمود.

واگرایی اندیکاتور

انواع واگرایی

2- استفاده از اندیکاتور

همچنان که پیش‌تر بیان گردید، یکی دیگر از روش‌های تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهره‌گیری از اندیکاتورها می‌باشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای این امر، می‌تواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایین‌ترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را می‌توان در شکل زیر ملاحظه نمود.

استفاده از اندیکاتور

3- شکست خط روند (Breakout)

خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته می‌شود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار می‌گیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، می‌تواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معامله‌گر با تشخیص شکست خط روند، می‌تواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.

شکست خط روند

شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی

شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟

بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل می‌باشد:

1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمت‌ها بکار می‌رود.

2- پیوت‌های مینور، مبین نوسان‌های جزئی و اصلاحی بازار می‌باشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار می‌گردد.

3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب می‌گردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.

4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب می‌گردد تا پیش‌بینی دقیق‌تری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معامله‌گر امکان پذیر شود.

اگر چه اهمیت شناسایی فاز روند نزولی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایه‌گذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معامله‌گری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزش‌های مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق می‌باشد. بر این اساس سرمایه‌گذاران می‌بایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معامله‌گری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روش‌های تحلیل سهام می‌باشند.

شایان ذکر است که با ثبت‌نام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی می‌توانید علاوه بر دریافت آموزش‌های یادشده، از به‌روزترین و کامل‌ترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه می‌گردد، بهره‌مند شوید.

جمع‌بندی

بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معامله‌گران کمک می‌کند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانی‌تری روند خاصی را دنبال می‌کند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معامله‌گر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.

تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمت‌ها در آن بوقوع می‌پیوندد، با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسی‌ترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روش‌های نامبرده با یکدیگر، می‌تواند به تعیین سریع‌تر و دقیق‌تر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوت‌های مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر می‌باشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیش‌بینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی می‌باشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهره‌گیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمی‌تواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.

الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه می‌توان با آن وارد معامله شد؟

الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدان‌ها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمت‌ها و محدودیت‌های بالاتر و پایین‌تر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصت‌های معاملاتی مناسبی را ارائه می‌دهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.

الگوی اسپایک چیست؟

همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل می‌دهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظه‌ای احساسات بازار، توصیف می‌شود.

یک الگوی جهش می‌تواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل می‌گیرد و پس از اینکه جهش آن کامل می‌شود، قیمت به ارزش اولیه‌ خود باز می‌گردد.

یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.

درک الگوی اسپایک

نمونه‌های شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان می‌دهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگه‌های کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط می‌شود.

مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده می‌شود. تجزیه و تحلیل فاز روند نزولی تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان می‌دهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه می‌کنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیش‌بینی کنند.

از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی می‌کند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیم‌گیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب می‌کنند.

یک نمونه معامله با الگوی v

یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی می‌کند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.

در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایین‌تر از قیمت معامله رسیده است.

اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمت‌ها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایه‌گذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.

الگوی v چگونه شکل می‌گیرد؟

یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایه‌گذاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نقل قول‌ها را شکل می‌دهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک می‌شود.

پس از یک جهش تند، نقل قول‌ها در بالاترین نقطه متوقف می‌شود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدان‌های بعدی، از همانجایی که نقل قول‌ها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز می‌گردند. پس از آن، روند فعلی معکوس می‌شود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت می‌کند.

الگوی اسپایک

همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل می‌گیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قول‌ها به شدت کاهش می‌یابد. سپس در شمعدان‌های بعدی‌، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز می‌گردد. سپس روند واقعی معکوس می‌شود و نقل قول‌ها شروع به رشد می‌کنند.

الگوی اسپایک

چرا یک اسپایک ظاهر می‌شود؟

به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک می‌شود. حرص باعث می‌شود تا معامله‌گران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار می‌گیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه می‌آید. معامله‌گران شروع به بسته شدن سفارشات‌شان به صورت گسترده می‌کنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه می‌یابد.

وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معامله‌گر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر می‌شود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمت‌های موجود خریداری می‌شود، سپس عمق بازار با برنامه‌های سفارشی پر می‌شود و نقل قول‌ها به سطوح اولیه خود باز می‌گردند.

آیا دلایل دیگری می‌تواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟

  • یک حرکت جهت‌دار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
  • قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمی‌یابد (سطحی وجود ندارد).
  • شکاف‌های زیادی در روند وجود دارد.
  • یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت می‌کند.
  • قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز می‌گردد و روند معکوس می‌شود).
  • جهش ناگهانی می‌تواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال می‌کند.

نمونه‌ای از معامله فروش با فاز روند نزولی فاز روند نزولی الگوی اسپایک

در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق می‌افتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز می‌شود (هرچه خبر غیرمنتظره‌تر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا می‌رود و روی شمعدان بعدی متوقف می‌شود، سپس نقل قول‌ها کاهش می‌یابند. در حالت ایده‌آل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز می‌شود.

توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه می‌شود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز می‌شود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.

الگوی اسپایک

نمونه‌ای از معامله خرید با الگوی اسپایک

پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان می‌دهد و سپس متوقف می‌شود (در نمودار، به نظر می‌رسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز می‌گردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.

SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه می‌شود. برخی منابع توصیه می‌کنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز می‌شود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب می‌شود.

چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟

شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار می‌شود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل می‌گیرد و به دنبال آن شمع‌های بیشتری در خط قیمت اولیه شکل می‌گیرند.

اخبار عمده بازار می‌تواند دید معامله‌گران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج می‌رساند، پیش از آنکه معامله‌گران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.

چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟

اسپایک‌ها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر می‌شود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت می‌شود. معامله‌گران باید قبل از تصمیم‌گیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.

خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معامله‌گران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، می‌توان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازه‌گیری SL در فاصله مساوی قرار می‌گیرد.

برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر می‌شود، معامله‌گران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز می‌کنند.

دیدگاه سرمایه‌گذاران فارکس نسبت به اسپایک

گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین می‌رود و سپس بازگشت می‌کند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد می‌شود. این پدیده فاز روند نزولی را می‌توان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بی‌ثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت می‌کند و سپس جهت آن تغییر می‌کند.

این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل می‌گیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهش‌هایی می‌تواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) می‌گویند.

شما نمی‌توانید چنین تحرکات و جهش‌هایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمی‌تواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر می‌کنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد می‌کند.

اما معامله‌گران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:

  • معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
  • تضمین قوی‌تری برای سودآوری آنها وجود دارد

نتیجه‌گیری

اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معامله‌گران را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر می‌شود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی می‌تواند معامله‌گران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنال‌های کاذب، جلوگیری کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.