صندوق های سرمایه گذاری
سرمایه گذاری یکی از فرصت های مطلوب سرمایه گذاری در گزینه های مختلف سرمایه گذاری مثل بازار سرمایه است ، خصوصا برای افرادی که قصد سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس را دارند و خودشان وقت و یا اطلاعات کافی را برای انجام این کار ندارند.با این کار فرد سرمایه گذار امکان دستیابی به بازدهی هایی بالاتر از سود بانکی را بدست خواهد آورد.
درسال 1395 با مدیریت شرکت مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان، بازارگردانی شرکت گروه مالی گسترش سرمایه کیان و سهامداری ممتاز شرکت کارگزاری توسعه معاملات کیان، شرکت مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان و شرکت گروه مالی کیان از سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز فعالیت دریافت نموده است. صندوق مذکور از انواع صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله میباشد که در بورس اوراق بهادار تهران لیست شده است. بازده فعلی صندوق 20 درصد سالانه و روزشمار میباشد. از نکات قابل تامل در این صندوق توجه به مدیریت ریسک در سرمایهگذاریها است. حداقل سرمایهگذاری در صندوق یک واحد و حدکثر آن سقف واحدهای باقی مانده صندوق است. سرمایهگذاران در روزهای معاملاتی بازار سرمایه میتوانند اقدام به خرید و فروش واحدهای صندوق داشته باشند. لازم به ذکر است وجه فروش واحدهای سرمایهگذاری، یک روز کاری پس از دریافت درخواست فروش به حساب سرمایهگذار واریز میشود. برای خرید و فروش واحدهای صندوق میتوانید از اپلیکیشن کیان دیجیتال استفاده کنید.
درسال 1395 با مدیریت شرکت مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان و سهامداری ممتاز شرکت مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان، شرکت گروه مالی گسترش سرمایه کیان و فرهنگ قراگوزلو از سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز فعالیت دریافت نموده است. این صندوق به عنوان پربازدهترین صندوق سرمایهگذاری سهام از لحاظ عملکرد سالانه مطرح میباشد. سرمایهگذاران لازم است سه ماه از تاریخ صدور واحدهای سرمایهگذاری اقدام به ابطال نداشته باشند درغیر اینصورت براساس شرایط تعیین شده در امیدنامه صندوق، مشمول جریمه خواهند شد. پس از دوره سه ماهه تعیین شده هر سرمایهگذار میتواند براساس شرایط روز صندوق اقدام به صدور و ابطال واحدهای سرمایهگذاری خود داشته باشد. وجه ابطال واحدهای سرمایهگذاری 3 تا 6 روز کاری پس از درخواست ابطال به حساب سرمایهگذار واریز میشود. حداقل سرمایهگذاری در صندوق یک واحد و حداکثر 10 درصد سقف واحدهای صندوق میباشد. برای خرید و فروش واحدهای صندوق میتوانید از اپلیکیشن کیان دیجیتال استفاده کنید.
در سال 1396 با مدیریت شرکت مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان و بازارگردانی شرکت گروه مالی گسترش سرمایه کیان و سهامداری ممتاز شرکت کارگزاری توسعه معاملات کیان، شرکت مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان و شرکت گروه مالی کیان از سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز فعالیت دریافت نموده است. صندوق مذکور از انواع صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله میباشد که در بورس کالای ایران لیست شده است. حداقل سرمایهگذاری در صندوق یک واحد و حداکثر آن سقف واحدهای باقیمانده در صندوق میباشد. سرمایهگذاران در روزهای معاملاتی بازار سرمایه میتوانند اقدام به خرید و فروش واحدهای صندوق داشته باشند. لازم به ذکر است وجه فروش واحدهای سرمایهگذاری، یک روز کاری پس از دریافت درخواست فروش به حساب سرمایهگذار واریز میشود. برای خرید و فروش واحدهای صندوق میتوانید از اپلیکیشن کیان دیجیتال استفاده کنید.
درسال 1398 با تاییدیه سازمان بورس و اوراق بهادار مدیر صندوق تغییر یافته است و مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان به عنوان مدیر منتخب شده است، همچنین سهامداری ممتاز شرکت مشاور سرمايهگذاري پرتو آفتاب كيان، کارگزاری توسعه سرمایه دنیا و حسنعلی بشارتاحسانی میباشد. این صندوق به عنوان پربازدهترین صندوق سرمایهگذاری سهام از لحاظ عملکرد سالانه مطرح میباشد. سرمایهگذاران لازم است سه ماه از تاریخ صدور واحدهای سرمایهگذاری اقدام به ابطال نداشته باشند درغیر اینصورت براساس شرایط تعیین شده در امیدنامه صندوق، مشمول جریمه خواهند شد. پس از دوره سه ماهه تعیین شده هر سرمایهگذار میتواند براساس شرایط روز صندوق اقدام به صدور و ابطال واحدهای سرمایهگذاری خود داشته باشد. وجه ابطال واحدهای سرمایهگذاری 3 تا 6 روز کاری پس از درخواست ابطال به حساب سرمایهگذار واریز میشود. حداقل سرمایهگذاری در صندوق یک واحد و حداکثر 10 درصد سقف واحدهای صندوق میباشد. برای خرید و فروش واحدهای صندوق میتوانید از اپلیکیشن کیان دیجیتال استفاده کنید.
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری از مزایای زیر برخوردار است:
مدیریت حرفه ای دارایی ها
نخستین مزیت صندوق سرمایه گذاری ، مدیریت حرفه ای پول شماست.سرمایه گذاران به این دلیل در صندوق سرمایه گذاری می کنند که معمولا زمان و یا تخصص کافی را برای سرمایه گذاری به صورت انفرادی ندارند.صندوق سرمایه گذاری ابزاری برای سرمایه گذاران خرد است تا بتوانند از توانایی ها و مهارت های افراد حرفه ای برای سرمایه گذاری و نظارت بر دارایی هایشان استفاده کنند.چرا که این صندوق ها دارای تحلیلگران و مدیران سرمایه گذاری هستند که پیوسته تلاش می کنند تا با یافتن گزینه های مناسب و خرید و فروش به موقع آنها، عملکرد ممتازی برای سرمایه گذاران خود فراهم نمایند.
کاهش ریسک سرمایه گذاری ها
براساس قوانین سازمان بورس، صندوق های سرمایه گذاری ملزم به تشکیل سبدی متنوع از دارائی های نقدی و اوراق بهادار هستند.بخشی از این دارایی ها شامل دارایی های با درآمد ثابت همچون سپرده های بانکی و اوراق مشارکت می شود که ریسک سرمایه گذاری را به شکل قابل توجهی کاهش می دهد. تشکیل سبدی از دارایی ها که اصطلاحا متنوع سازی دارایی ها نام دارد باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری می شود ، سرمایهگذار صندوق با پرداخت مبلغی قادر است چنین سبدی را خریداری کند و مخاطرات سرمایهگذاری مستقیم در بورس را کاهش دهد.
نظارت و شفافیت اطلاعاتی
صندوق های سرمایه گذاری در بازه های زمانی مشخصی توسط سه نهاد سازمان بورس و اوراق بهادار،متولی و حسابرس مورد بازرسی قرار می گیرند و تمامی فعالیت های آنان به صورت شفاف اطلاع رسانی می شوند.متولی صندوق نیز به صورت مستمر بر عملکرد صندوق نظارت دارد.
نقد شوندگی بالا
سرمایه گذاری در صندوق این امکان را به شما می دهد خیلی زود پول خود را نقد کرده .شما برای فروش واحدهای سرمایه گذاری خود با هیچ مشکلی مواجه نمی شوید.این کار توسط ضامن نقد شوندگی صندوق انجام می شود و شما هرزمان که تصمیم به نقد کردن دارایی خود بگیرید ضامن نقد شوندگی صندوق این وظیفه را به عهده می گیرد.
صرفه جویی نسبت به مقیاس
با توجه به اینکه صندوق های سرمایه گذاری از گردآوری سرمایه های خرد تشکیل می شوند،بنابراین امکان استفاده از مزایای یک مجموعه سرمایه گذاری بزرگ برای دارندگان آن فراهم می شود.شما شاید با ۱ میلیون تومان توانایی سرمایه گذاری در گزینه های متنوعی را نداشته باشید.اما با توجه به حجم بالای سرمایه در صندوق سرمایه گذاری،این امکان برای شما فراهم می شود.ضمنا به دلیل حجم بالای سرمایه صندوق ها هزینه هایی از قبیل تحلیل ،بررسی ، ارزش گذاری ،خرید و فروش و سایر هزینه ها در بین سرمایه گذاران سرشکن می شود و برای سرمایه گذار صرفه جویی زیادی خواهد داشت.
تعیین نوع سرمایه گذاری
آخرین مقالات
انواع مدلهای سرمایهگذاری جمعی
در این مقاله که ادامه مقاله مقدمهای بر سرمایهگذاری جمعی یا Crowd Fundingاست انواع مدلهای سرمایهگذاری جمعی را معرفی میکنیم.
در گزارش سال 2014 مرکز سرمایهگذاری جمعی، سرمایهگذاری جمعی به دو نوع اصلی تقسیم شدهاست:
سرمایهگذاری مبتنی بر پاداش: در این مدل، کارآفرینان یک محصول یا خدمتی را پیشفروش میکنند تا بدون داشتن بدهی یا سهیم کردن افراد دیگر در کسبوکارشان، بتوانند کسبوکار خود را راهاندازی کنند.
سرمایهگذاری مبتنی بر سهم: در این مدل کسی که از طرح حمایت میکند، سهام دریافت میکند.
سرمایهگذاری مبتنی بر پاداش
مدل سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر پاداش، برای اهداف متنوعی مانند تبلیغ فیلم، توسعه نرمافزارهای رایگان، توسعه اختراع، تحقیقات علمی و پروژههای تعیین نوع سرمایه گذاری عمرانی به کار میرود. در یک تحقیق بین دانشگاه یورک کانادا و دانشگاه لیل، دو نوع مدل سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر پاداش معرفی شده است:
مدل KIA: در این مدل، تیم کارآفرینی اهداف خود از جمعکردن سرمایه را تعیین میکند و همه پول جمعآوری شده را حفظ میکند، مستقل از اینکه تیم به اهدافش برسد.
مدل AON: در این مدل، تیم کارآفرینی اهداف خود از جمعکردن سرمایه را تعیین میکند و تا زمانی که به اهدافش نرسد، هیچ بخش از مبالغی که دریافت کرده را نمیتواند برای خود نگه دارد.
تحقیقات نشان داده که مدلهای AON شانس بیشتری برای موفقیت و رسیدن به اهداف دارند، و همچنین سرمایه بیشتری جذب میکنند. در مدلهای مبتنی بر پاداش، تأمین مالی به مکان وابسته نیست و میتواند سرمایهگذار و طراح بسیار از هم فاصله داشتهباشند. معمولاً وقتی پروژه به انتهای مراحل خود میرسد، تمایل مردم به تأمین مالی نیز افزایش مییابد. تحقیقات نشان داده که بخش مهمی از سهم مبالغ جمعآوری شده متعلق به دوستان و خانواده صاحبان ایده است. در مدل سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر پاداش، سرمایهگذاران نسبت به عایدی پروژه خوشبین هستند و باید انتظارات خود را زمانی که پروژه مطابق انتظارات عمل تعیین نوع سرمایه گذاری نکرد، تغییر دهند.
سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر سهم
این مدل سرمایهگذاری جمعی مشابه فرآیند سرمایهگذاری افراد در یک کسبوکار و فروش سهام است. نوع دیگری از سرمایهگذاری جمعی به نام مبتنی بر بدهی هم داریم که در آن وامگیرندگان در یک سیستم اطلاعات شرکت خود و طرح خود را قرار میدهند و این سیستم اعتبار فرد و میزان ریسک او را مشخص کرده و بر این اساس نرخ بهره پولهای دریافتی وی را مشخص میکند. سرمایهگذاران اوراق مشارکت این شرکت را خریداری میکنند که وام صاحبان ایده از این محل تأمین میشود. سرمایهگذاران از نرخ بهره اوراق مشارکت سود دریافت میکنند و سیستم نیز درصدی از مبلغ وام و حق خدمتدهی را برمیدارد. مدل خیریه هم وجود دارد که در آن افراد در اقدامات خیرخواهانه به صاحبان ایده کمک میکنند. خیلی از طرحهای این مدل در زمینه بهبود وضع زندگی مردم جامعه و یا محیط فعالیت میکنند
مزایا و معایب سرمایهگذاری جمعی
از مهمترین مزایا و منافع سرمایهگذاری جمعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
صرفهجویی در هزینهها و زمان: به جای سرمایهگذاری مکرر توسط بانکها و سرمایهگذاران خصوصی، با یک جنبش سرمایهگذاری جمعی، میتوان به سرعت تأمین مالی کرد.
امکان دسترسی به سرمایه: سرمایهگذاری جمعی بسیار سریعتر از روشهای سنتی سرمایه جمع میکند. معمولاً حداکثر 90 روز این فرآیند به طول میانجامد و اقدامات مرتبط با شناخت سرمایهگذاران بالقوه، جذب سرمایهگذاران و مذاکره با آنان را حذف میکند. همچنین نیازی به این نیست که صاحب ایده، سهم از مالکیت شرکت به سرمایهگذاران واگذار نماید. در عوض، محرک های مبتنی بر پاداش، سرمایهگذاران را به سمت سرمایهگذاری حرکت میدهد. هیچ تعیین نوع سرمایه گذاری هزینهای برای جذب سرمایه نیز به هیچ نهاد مالی پرداخت نمی شود، به عبارت دیگر واسطه مالی(مثل بانک) حذف میشود.
ساختن پایگاه دادهای از مشتریان: پیدا کردن مشتری در یک کسبوکار جدید امری دشوار به نظر میرسد. با این حال، از طریق سرمایهگذاری جمعی، به صورتی کارا عده زیادی از مردم به عنوان حامی طرح از صاحب طرح پشتیبانی میکنند و همین افراد علاوه بر اینکه مشتریان آینده ما خواهند بود، می توانند منبع مناسبی برای تبلیغ محصول ما باشند که به اضافه شدن مشتریان کمک کنند. همچنین با استفاده از سرمایهگذاری جمعی، تا قبل از ارائه نهایی محصول، امکان برقراری ارتباط با مشتریان و کنترل آن فراهم میشود.
به سازماندهی استراتژی بازاریابی کمک میکند: وقتی از روش سرمایهگذاری جمعی استفاده میشود، صاحب ایده به صورتی مؤثر ایده خود را به دیگران منتقل میکند. وقتی منابع مالی تأمین شود، ذهن صاحب طرح از نحوه سازماندهی استراتژی بازاریابی شفافتر شده است.
امکان کنترل و مدیریت نحوه پاداشدهی: بسته به سلیقه صاحب ایده، میتوان سهم، بهره یا هر نوع پاداشی به حمایتکنندگان طرح ارائه نمود.
از مهمترین معایب سرمایهگذاری جمعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم کاربری در تجارت های بین کسبوکارها: از آنجا که معمولاً مردم باید از طرح ها حمایت کنند، پس ایدهها و طرحها باید چیزهایی باشند که برای مردم درک شدنی بوده و مردم در آنها منافعی ببینند. کسبوکارهایی که مشتری آنها سایر کسبوکارهاست، نیاز کسبوکارها را تأمین میکنند و نه نیاز مردم. به همین خاطر، مردم از کسبوکارها و ایدههایی که به نهادها و شرکتها میپردازند و برای آنها خلق ارزش میکنند، حمایت نمیکنند.
عدم کاربری در پروژههای پیچیده: اگر ایدهای پیچیده باشد، توسط مردم درک نشده و از این رو حمایت نمیشود. پروژههای فنی و پیچیده معمولاً نمیتوانند از این طریق تأمین مالی کنند. پروژههایی که نیازمند چرخههای توسعه محصول یا زمان طولانی تحقیق و توسعه هستند نیز معمولاً در جذب سرمایه موفق نیستند.
محدودیت در جذب سرمایه: معمولاً تا سقف 100 هزاردلار سرمایه در مدت 3-4 ماه جمعآوری میشود و برای پروژههای بزرگتر باید از روشهای سنتی تأمین مالی نیز کمک گرفت.
استفاده از روش AON: معمولاً اکثر پلتفرمهای سرمایهگذاری جمعی از روش AON برای تأمین مالی استفاده میکنند که برای صاحب ایده دارای ریسک است زیرا وی درصورتی که نتواند طرح خود را 100 درصد به اهداف تعیین شده برساند، منابع مالی به وی فرستاده نمیشود.
عدمانعطاف پروژه: زمانی که تأمین مالی صورت بگیرد، مردم از طرح و ایده فعلی حمایت کردهاند. از این رو، امکان ایجاد تغییرات زیاد در ایده وجود ندارد. وجود تأخیر در زمانبندی ارائه فازهای مختلف، میتواند به تصویر و برند صاحب ایده ضربه بزند.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
1- ریسک اعتباری : توانایی قرض گیرنده در سررسید به بازپرداخت اصل و بهره وام دریافتی را تعیین می نماید . نظر به اینکه وام های کوتاه مدت دارای نرخ های بهره پایین تری از وام های بلند مدت می باشد ، لذا ریسک آن ها کمتر از وام های بلند مدت می باشد .
ب - عدم اطمینان نسبت به تولید محصول از نظر تامین مواد اولیه ، تامین ارز و سایر امکانات مربوط به تولید
بنابراین اولاً کالای بادوام نوسان تقاضای شدید دارد ، مانند اتومبیل که در حال رکود اقتصادی تقاضا برای آن شدیداً پایین می آید ، ثانیاً ممکن است تقاضا برای محصول مشکلی نداشته باشد بلکه عوامل مربوط به تولید باعث کاهش تولید و افزایش ریسک تجاری می شود مانند محل تامین مواد اولیه. چنانچه مواد اولیه را از خارج وارد کند ، این کار مستلزم تخصیص ارز بوده و تخصیص ارز نیز متاثر از سهمیه بندی ارزی و مسائل سیاسی کشور می باشد . گاهی محصولات تولیدی جزء محصولات راهبردی می باشد ؛ بدین معنی که دولت حتی در شرایط بحران نیز به آنان توجه کافی نموده و آن ها را در اولویت قرار می دهد ، مانند صنایع دارویی . بنابراین ، این گونه محصولات از ریسک کمتری برخوردارند . ضمناً هزینه های ثابت یک عامل اساسی در ریسک تجاری است ؛ زیرا موجب افزایش درجه اهرم عملیلتی می شود .
درجه اهرم عملیاتی ، درصد تغییر سود عملیاتی را نسبت به درصد تغییر تعداد واحدهای تولید شده و فروش رفته نشان می دهد .برای اندازه گیری ریسک تجاری می توان از انحراف معیار فروش ، تولید و سود عملیاتی ساله های قبل استفاده نمود .
3- ریسک نقدینگی : ریسک نقدینگی درجه سهولت تبدیل یک نوع طلب به وجوه نقد را بیان می دارد . هر چقدر یک مطلب سریع تر و نزدیک تر به قیمت واقعی به وجه نقد تبدیل شود ، ریسک نقدینگی آن کمتر می باشد .
4- ریسک مالی : ریسک مالی شامل ریسکی می باشد که شرکت با به کارگیری وام و بدهی ایجاد می کند . افزایش وام موجب افزایش درجه اهرم مالی شده و در نتیجه نوسان پذیری سود خالص بالاتر می رود . بنابراین ریسک مالی تابعی است از نسبت بدهی و حجم هزینه های ثابت مالی .
5- ریسک ورشکستگی : ریسک ورشکستگی تابعی است از ریسک تجاری و ریسک مالی ؛ یعنی ترکیبی از این دو نوع می تواند شرکت را به ورشکستگی بکشاند . به عبارت دیگر از بررسی میزان نوسان پذیری سود عملیاتی و هزینه های ثابت مالی می توان نتیجه گرفت که با بالا بودن این دو فاکتور ، ریسک ورشکستگی شرکت بالا خواهد رفت و طلبکاران با یک تاخیر زمانی موفق به دریافت طلب خود خواهند شد .
6- ریسک تورم : ریسک تورم به عدم اطمینان نسبت به سطوح نرخ بهره در سال های آینده و یا به اختلاف نرخ تورم واقعی از نرخ تورم مورد انتظار اطلاق می شود .
سرمایه گذاران قبل از سرمایه گذاری پیش بینی و انتظاراتی در مورد نرخ بهره در آینده و نرخ تورم مورد انتظار را در تصمیمات سرمایه گذاری خود دخالت می دهند . بدین ترتیب که سرمایه گذاران نرخ تورم را به نرخ بازده مورد توقع خود اضافه می کنند . در نتیجه در موقع ارزیابی ، با یک نرخ تنزیل بیشتری ، ارزش فعلی عایدات آتی را محاسبه می کنند و در صورت مثبت بودن خالص ارزش فعلی سرمایه گذاری را انجام می دهند .
در رابطه با وام دهندگان نیز نرخ تورم مورد انتظار را به نرخ بهره مورد انتظار خود اضافه کرده و وام ها را بانرخ بیشتری اعطا می کنند ، لذا سرمایه گذاران مزبور متحمل ریسک تورم بیشتری می شوند .
7-ریسک نوسان نرخ بهره : ریسک نوسان نرخ بهره به نگرانی مربوط به سطح نرخ بهره آینده اطلاق می شود . ارزش سهام تابع دو چیز است :
نرخ بهره در جامعه یکی از عوامل تعیین کننده نرخ تنزیل است و هر چه عمر یا سررسید سرمایه گذاری بیشتر باشد ریسک نوسان نرخ بهره بیشتر است . برای کاهش این نوع ریسک سرمایه گذاران باید به سرمایه گذاری کوتاه مدت با نرخ بازده بالاتر توجه نمایند .
8- ریسک نوسان قیمت سهام : این نوع ریسک به نوسان پذیری قیمت یک سهم در مقایسه با نوسان پذیری قیمت بقیه سهام توجه می کند ، یعنی حساسیت سهم مورد نظر ما به تغییرات شاخص کل قیمت سهام چگونه است . این حساسیت را با شاخصی به نام ″بتا″ اندازه گیری می کنند . بتا یک شاخص ریسک سیستماتیک است . اگر مساوی با یک باشد بدین معنی است که نوسان پذیری بازده سهم مشابه نوسان پذیری بازده کل سهام موجود در بازار است . اگر بتا بزرگ تر از یک باشد بدین معنی است که ریسک سیستماتیک شرکت نسبتاً بالاست و نوسان پذیری بازده سهام شرکت از نوسان پذیری بازده بقیه سهام در بازار بیشتر است . و اگر بتا کوچکتر از یک باشد ، نوسان پذیری بازده سهام شرکت مورد نظر کمتر از نوسان پذیری بقیه سهام در بازار است . ریسک سیستماتیک بیشتر مورد توجه سرمایه گذارانی است که یک مجموعه متنوعی از اوراق بهادار را خریداری می کنند ( یا اصطلاحاً پورتفوی نگهداری می کنند).
9- ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی : ریسک سیاسی و اقتصادی یک کشور به تمایل و یا امکان انجام بموقع تعهدات ، ریسک مربوط به اعمال حاکمیت دولت سرمایه پذیر ، شامل مصادره ها ، ملی شدن و سلب مالکیت اموال سرمایه گذار و همچنین تضمینات و قوانین دولتی و حکومتی ، با توجه به درجه یا رتبه بندی اعتباری یک کشور و میزان شفافیت اطلاعات نقش بسزایی در کاهش این نوع ریسک دارد . هر چه رتبه اعتباری کشوری بالاتر و شفافیت اطلاعات بیشتر باشد و قوانین و مقررات سرمایه گذاری خارجی ساده تر و روان تر باشد ، ریسک کمتر خواهد بود و از طرفی اطمینان در سرمایه گذاری در کشورهای رتبه بندی شده نسبت به کشورهای رتبه بندی نشده وجود دارد . در تمام انواع سرمایه گذاری خارجی این گونه ریسک را دولت سرمایه پذیر تقبل و تضمین می نماید و معمولاً سرمایه گذار متناسب با اعتبار دولت متقابل تضمین وی را به نرخ معینی بیمه می نماید .
10- ریسک نوسانات نرخ ارز : ریسک نوسانات نرخ ارز و یا تبدیل ارز به پول کشور به حجم ذخایر ارزی ، توان مالی دولت ، تراز پرداخت ها ، میزان تولیدات صنعتی ، حجم واردات و صادرات ، محدویت های ارزی ، قوانین و مقررات صادرات و واردات ، تسهیلات صادراتی و نهایتاً به موقعیت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی کشور بستگی دارد .
یکی تعیین نوع سرمایه گذاری از راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری ، تنوعبخشی به داراییها میباشد. در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوعبخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد.
تنوعبخشی باید با استفاده از تحلیل ریسک و با دانش کافی انجام پذیرد، افرادی که دارای دانش و زمان کافی نمیباشند بهتر است به شرکتهای مدیریت دارایی مراجعه کرده تا بتوانند با استفاده از سرویسهای مالی آنها، ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت کنند.
شرکتهای مدیریت دارایی در ابتدا با تحلیل ریسک و میزان خطرپذیری سرمایهگذار، کار خود را آغاز میکنند، سپس کارشناسان و تحلیلگران با بررسی علایق و سوابق سرمایهگذاری فرد و با استفاده از مدلهای علمیو تجربی اقدام به تشکیل سبد سرمایهگذاریبرای فرد مینمایند.
روش محاسبه بازده سهام چگونه است ؟ فرمول قطعی حاسبه بازده سهام
محاسبه بازده سهام یکی از کارهایی است که هر سرمایه گذاری باید آن را بداند و انجام دهد. گرچه نرم افزارها و سیستم های کارگزاری ها این کار را برای سهام های خریداری شده و سرمایه گذاری شده انجام می دهند اما دانستن نحوه محاسبه بازده سهام می تواند از نظر ذهنی و تجربی به سرمایه گذار کم کند.
به طور کلی زمانی که می خواهیم تجربه ای را به صورت کمی بیان کنیم باید از مفهوم ” نسبت ” استفاده کنیم. نسبت دو یک اتفاق جدید نسبت به یک اتفاق مبدا یا قدیمی می تواند تفاوت این تجربه را به ما نشان دهد. از این نسبت در علم ریاضی و مهندسی به نام راندمان یا بازده یاد می شود. این مفهوم برای راحتی در مقایسه استفاده می شود.
به طور مثال وقتی شما می خواهید دو وسیله الکترونیکی را فارغ از هر فاکتور دیگر با یک دیگر مقایسه کنید می توانید نسبت کار انجام شده به انرژی دریافتی آن ها را با یکدیگر مقایسه کنید. در واقع بازده نسبت آن چیزی است که دریافت می کنیم به آن چیزی است که پرداخت می کنیم. در زبان اقتصادی بازده نسبت سود به هزینه است.بر اساس همین تعریف به نظر می رسد می توان محاسبه بازده سهام را نیز ساده تر تعریف کرد. توجه داشته باشید که به محاسبه بازده محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس نیز گفته می شود.
تعریف و محاسبه بازده سهام
ما در بالا به طور کلی با تعریف بازده آشنا شدیم و مفهوم کلی آن را درک کردیم. در مورد محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس نیز گفتیم که این بازده بر اساس نسبت سود به هزینه تعریف می شود. برای یافتن نحوه محاسبه بازده سهام باید سعی کنیم سود و هزینه را تعریف کنیم.
در تعیین نوع سرمایه گذاری کلام ساده تر شما برای این که بتوانید در بخش های مختلف دست به محاسبه بازده بزنید باید سعی کنید تعریف مشخصی از سود و هزینه در آن بخش ارائه بدهید. بسته به نوع بازار و نوع سرمایه و … این سود و هزینه می تواند تعاریف مختلفی داشته باشد.
به نظر شما برای محاسبه بازده سهام چه تعاریفی می توان برای هزینه و سود به کار برد؟ هزینه به نظر چیزی جز قیمت سهام به اضافه کارمزد های مربوط به آن است. در واقع هزینه ای که برای خرید سهام کرده اید را می توان در بخش هزینه قرار دارد.
اما برای سود گزینه های مختلفی جلوی ما قرار دارد. سود می تواند شامل موارد زیر باشد:
۱- تفاوت قیمت کنونی با قیمت خرید ( در جهت مثبت – به طور مثال اگر قیمت خرید ۱۰۰ تومان باشد قیمت کنونی ۱۵۰ تومان سود حاصل ۵۰ تومان است )
۲- سود سالانه ای که شرکت ها و سهم ها در مجمع خود تقسیم می کنند.
۳- مزایای حق تقدم
۴- مزایای سهم جایزه
این ها تمام سود هایی است که ممکن است در خرید و فروش یک سهم اتفاق بیفتد. حال با توجه به تعیین نوع سرمایه گذاری این تعاریف به نظر می رسد اکنون می توانیم سراغ محاسبه بازده سهام برویم.
چگونگی محاسبه بازده سهام
به نظر می رسد محاسبه بازده سهام کار چندان سختی نباشد. کافی است شما تمام بخش های سود را با یک دیگر جمع کنید و آن را تقسیم بر هزینه خرید کنید. عدد به دست آمده را در صد ضرب کنید تا بازده سهام به شکل تعیین نوع سرمایه گذاری درصدی خودش را نشان دهد.
توجه داشته باشید که تعداد برگه سهم در این معامله حذف شده است. اگر می خواهید تعداد برگه سهم را در محاسبه دخیل بکنید باید آن را در تمامی موارد ذکر شده یعنی هزینه خرید و تمامی سود ها ضرب کنید. بنابراین بر اساس اصل ریاضی تعداد برگه سهم تاثیری در محاسبه ندارد و به بر اساس فاکتورگیری به سادگی از محاسبه خارج می شود.
همانطور که می بینید محاسبه بازده سهام کار چندان مشکلی ندارد و هر کسی می تواند آن را به راحتی انجام دهد. البته به این نوع محاسبه، محاسبه بازده کل نیز گفته می شوند. سرمایه گذاران بسته به نوع سرمایه گذاری و استراتژی که دارند می توانند بازده های مختلفی را محاسبه کنند.
به طور مثال یک سرمایه گذار که دید بلند مدت تری دارد دوست دارد بداند بازده سود سالانه نسبت به سرمایه گذاری که انجام می دهد چقدر است. او تنها کافی است سود سالانه را تقسیم بر هزینه خرید سهام کند و آن را در صد ضرب کند.
آن چیزی که مشخص است این است که در تمامی انواع محاسبه بازده سهام، هزینه یک مفهوم و معنا را دارد و ثابت است و آن چیزی جز هزینه خرید سهام نیست.
کارایی محاسبه بازده سهام
اما سوال اصلی این است که محاسبه بازده سهام چه کارایی دارد و چه لزومی برای استفاده از آن وجود دارد؟ مهم ترین کارکردی که بازده سهام برای سرمایه گذاران و معامله گران دارد این است که نشان می دهد یک معامله گر تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و چه اندازه توانسته بازدهی لازم را به دست بیاورد.
در کلام ساده تر محاسبه بازده نشان می دهد که سرمایه گذار و معامله گر بر اساس استراتژی که انتخاب کرده آیا موفق بوده یا خیر. اگر بازدهی منفی باشد یا کم تر از حد انتظار باشد کاملا مشخص است که مشکلی وجود دارد و سرمایه گذار یا معامله گر باید نسبت به حل آن اقدام کنند. گاهی اوقات این محاسبات مشخص می کند که سرمایه گذار باید استراتژی خود را عوض کند و سراغ انواع دیگر استراتژی ها برود.
همانطور که گفتیم محاسبه بازده سهام انعطاف خوبی دارد و این امکان را به سرمایه گذار و معامله گر می دهد که بر اساس استراتژی خاص خودشان بازدهی مناسبی را تعریف کنند.
توجه داشته باشید که بازدهی یک نوع شاخص و فاکتور متریک است که می تواند به شما نشان بدهد که انتخاب یک سهم و استراتژی تا چه اندازه موفقیت آمیز بوده است و به شما این امکان را می دهد که آن را با سایر انتخاب ها و استراتژی ها مقایسه کنید.
از این رو پیشنهاد می دهیم که حتما سعی کنید محاسبه بازده سهام را به صورت منظم و دوره ای بر اساس استراتژی خودتان انجام دهید و آن را در جایی مانند اکسل ذخیره کنید. اگر بتوانید از این بازدهی نموداری هم به دست بیاورید عملا می توانید روند پیشرفت یا پسرفت خودتان را به خوبی مشاهده کنید. این می تواند شما را از رویا و خیال پردازی تا حد زیادی نجات دهد. پس کارکرد اصلی بازده سهام این است که باعث می شود شما با واقعیت ها روبرو شوید.
روش های ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری - روش ایستا و روش پویا
روشهای ایستا روش های ساده ای میباشند کـه در آنهـا از معیارهـای غیـر تنزیلـی اسـتفاده مـی شـود. مهمترین خصوصیت این شاخص ها و معیارها این اسـت کـه در محاسـبه آنهـا بـه عامـل زمـان تـوجهی نمی شود.روش پویا روشی است که در آن از ضوابط و شاخص های تنزیلی استفاده میشود و در آن عامل زمان و طول عمر طرح در نظر گرفته می شود.
در زمینه روشها و ضوابط مورد استفاده در ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری بـا توجـه بـه تقـسیم بنـدیهـای گوناگونی که وجوددارد روشهای متنوعی در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. براساس یکـی از این تقسیم بندی ها، روشهای ارزیابی طرحها به دو گروه عمـده یعنـی روشـهای اسـتفاده کننـده از مفهـوم ارزش زمانی پول و عیارهای بدون توجه به مفهوم نـرخ تنزیـل طبقـه بنـدی مـی شـوند. در مبحـث ارزیـابی طرحها، روشها و معیارهای گروه اول به روشـهای ایستا و در مقابـل، روشـهای گـروه دوم بـه روشـهای پویا معروفند.
در زمینه چگونگی استفاده از روشهای ایستا و پویا در ارزیـابی طرحهـای سـرمایه گـذاری لازم بـه توضیح است که با وجود اینکه در سالهای قبل از دهه 1960 در کشورهای مختلف عمدتاً از روشـهای ایـستا در ارزیابی طرحها استفاده شده بـود ولـی بـه تـدریج بـه روشـهای جدیـد توجـه بیـشتری معطـوف گردیـد، بطوری که درسالهای اخیر تمرکز اصلی کشورها و از جمله کشورهای در حال توسعه کـه ارزیـابی طرحهـا در برخی از این کشورها موضوع نسبتاً جدیدی نیز می باشد، بر روی روشـهای اسـتفاده کننـده از مفهـوم ارزش : 1 زمانی پول قرار گرفته است. در ذیل به معرفی اجمالی روشهای اصلی و رایج پرداخته می شود.
روشهای ایستا در ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری:
روشهای ایستا روش های ساده ای میباشند کـه در آنهـا از معیارهـای غیـر تنزیلـی اسـتفاده مـی شـود. مهمترین خصوصیت این شاخص ها و معیارها این اسـت کـه در محاسـبه آنهـا بـه عامـل زمـان تـوجهی نمی شود. مهمترین معیارهای غیر تنزیلی بکاربرده شده در این گروه از روشها عبارتند از :
نرخ بازده ساده سرمایه گذاری : نرخ بازده سرمایه گذاری عبارتست از نسبت سود خالص طـرح (در یـک سال عادی سرمایه گذاری) به سرمایه گذاری اولیه که مقدار آن از رابطه زیر بدست می آید:
که در آن R نـرخ بـازده سـاده سـرمایه گـذاری، P سـود خـالص طـرح در یکـسال عـادی و I میـزان سرمایه گذاری انجام شده می باشد. این نرخ با نرخ سود رایج و موجود در بـازار مقایـسه میـشود. اگـر نـرخ رایج در بازار کم تر از R باشد، طرح مطلوب تلقی میگردد. از بین طرحهای مختلـف، طرحـی مـورد قبـول واقع می شود که دارای نرخ بازده ساده بیشتری باشد.
ضعف اساسی روش نرخ بازده ساده سرمایه گذاری آن است که تحقق زمانی جریان نقدی طـرح و یـا به سخن دیگر، ارزش زمانی پول در آن نادیده گرفته می شود و در نتیجـه، بـا کـاربرد ایـن روش نمـی تـوان امتیاز حاصل از دریافت نقدی فوری تر بر دریافت نقدی دورتر را ارزیابی و منعکس کرد. بنـابراین، روش مـورد بحث، نمی تواند به عنوان یک ضابطه معتبر برای تعیین سودآوری مالی و مقایسه طرحها از این دیدگاه، مورد استفاده قرار گیرد.
در روش دوره برگشت سرمایه: مدت زمانی که سود خالص حاصل از اجـرای ١ روش دوره برگشت سرمایه طرح، کل هزینه سرمایه گذاری را جبران می کند، مورد محاسبه واقع می شود. بنابراین، دوره برگشت برابر بـا تعداد سالهایی است که طی آن، کل سود به دست آمده با مقدار سرمایه گذاری برابر میشود، در ایـن زمینـه، رابطۀ زیر ملاحظه میگردد:
که در آن I ، کل هزینه سرمایه گذاری، P ، دوره برگشت سرمایه، F ، سود خـالص سـالانه طـرح و t ، سـال مورد نظر می باشد. براساس این روش، در صورتی طرح برای اجرا پذیرفته می شود که P برابر یـا کـوچکتر از ، مدت دوره برگشت قابل قبول از نظر تصمیم گیرنده یا سرمایه گـذار اسـت . معمـولاً ایـن Pm باشد که Pm دوره با توجه به تجربه های گذشته و دیگر امکانات سرمایه گذاری تعیین میشـود و بنـابراین، تحـت شـرایط مختلف تغییر می یابد. در این روش برای رتبه بنـدی و گـزینش از میـان سـرمایه گـذاریهای متفـاوت، دوره برگشت کوتاهتر ملاک عمل قرار می گیرد.
باید توجه داشت که نمی توان سودآوری مالی را براساس روش دوره برگشت سرمایه گذاری تعیین کرد، زیـرا این ضابطه به سودآوری ارتباط نـدارد و صـرفاً بیـانگر مـدت برگـشت سـرمایه گـذاری اسـت و در حقیقـت، ضابطهای برای در نظر گرفتن مشکل نقدینگی است. در این روش سود حاصل از عملیـات، تـا آنجـایی مـورد توجه قرار می گیرد که مبلغ سرمایه گذاری اولیه جبران شود و پـس از آن هـیچ تـوجهی بـه سـود احتمـالی سالهای بعد معطوف نمی شود. افزون بر آن، در این ضابطه چگونگی توزیع سود در طول زمان، و یا بـه سـخن دیگر، ارزش زمانی پول مورد توجه قرار نمی گیرد.
مطالب زیر برای مطالعه پیشنهاد می شوند :
روش های پویا در ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری :
روش پویا روشی است که در آن از ضوابط و شاخص های تنزیلی استفاده میشود و در آن عامل زمان و طول عمر طرح در نظر گرفته می شود. از جمله معیارهای متداول تنزیلی کـه بـرای ارزیـابی طرحهـای (IRR ،(2) NPV ،(نرخ بازده داخلـی ١ کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد، میتوان از ارزش حال خالص 4) BCR (و نسبت فایده خالص به سرمایه 3 نسبت فایده به هزینه (NBIR (نام بـرد کـه بـه اختـصار بـه معرفی این روشها در ذیل پرداخته می شود :
روش ارزش خالص فعلی( NPV) : بنا به تعریـف، ارزش خـالص فعلی عبـارت اسـت از تفاضـل ارزش کنونی دریافتها و پرداختهای نقدی طرح در آینده. به این منظور بایـد کلیـه جریانهـای نقـدی سـالانه طـرح براساس یک نرخ تنزیل از قبل تعیین شده، به سال صفر (سال آغاز اجرای طرح) تنزیـل شـود. ایـن شـاخص براساس رابطه زیر محاسبه می شود:
NPV=NCF0+(NCF1.A1)+(NCF2.A2)+…….(NCFn.An)
که در آن NCF ، جریان نقدی طرح در سالهای صـفر، 1 ، 2 . و n بـوده و at ، ضـرایب تنزیـل در سـالهای 1 ،2 . ،و n ، براساس نرخ تنزیل تعیین شده میباشد. این ضرایب تنزیل در جداول ارزش کنـونی محاسـبه و ارائه شده است. محاسبه رابطه بالا را می توان به شیوه ای کلی تر به شرح زیر نشان داد :
هزینه های طرح در سالt می باشند. منافع و دریافت های نقدی زیادتر و تعداد سـالهای بیـشتر، موجـب افزایش ارزش خالص فعلی گردیده و از سوی دیگر، نرخ تنزیل بـالاتر و هزینـه هـا و پرداخـت هـای نقـدی بیشتر موجب کاهش ارزش خالص کنونی می شود. برای نشان دادن رجحان زمانی و هزینه امکانـات از دسـت رفته سرمایه، نرخ تنزیل باید براساس برآورد حتی الامکان نزدیکی به نرخ سود موجود در بازار سرمایه تعیـین گردد.
براساس این ضابطه، یک طرح سرمایه گذاری وقتی قابل پذیرش است که ارزش خالص کنونی آن برابـر یا بزرگتر از صفر باشد. هنگام مقایسه طرحها، طرحهای سرمایه گذاری بر حسب ارزش خـالص کنـونی بـالاتر رتبه بندی شده و طرحهایی به مرحله اجرا در می آیند که بیشترین ارزش خالص کنونی را دارا می باشند.
روش نرخ بازده داخلـی (IRR : (بـا اسـتفاده از جریـان فایـده خـالص یـا جریـان نقـدی تفاضـلی بـرای اندازه گیری ارزش یک طرح، این روش بدنبال پیدا کردن نرخ تنزیل خاصی است که ارزش حال جریان فایـده خالص تفاضلی یا جریان نقدی تفاضلی را معادل صـفر کنـد . نـرخ بـازده داخلـی نرخـی اسـت کـه بـازدهی سرمایهگذاری طی مدت عمر طرح براساس آن تعیین می شود. این نرخ برابر با حداکثر نرخ سودی اسـت کـه یک طرح میتواند برای تامین مقادیر منابع مصرفی خود پرداخته و در ضمن، هزینههای سرمایهای و عملیاتی نیز برگشت داده شده و درست سر بسر شوند. عناوین دیگری در مورد نـرخ بـازده داخلـی تحـت عنـوان نـرخ بازده سرمایه گذاری یا نرخ بازدهی سرمایه وجود دارد. زمـانی کـه نـرخ بـازده داخلـی در تحلیـل مـالی بکـار ٨ میرود، نرخ بازدهی مالی و زمانی که از آن در تحلیل اقتصادی استفاده می شود نرخ بازدهی اقتصادی نامیـده میشود.
در این روش، برعکس روش ارزش خالص کنونی که در آن نرخ تنزیل معین بود، نرخ بازده داخلـی از قبل معین نمیباشد. بنا به تعریف، نرخ بازده داخلی نرخ تنزیلی اسـت کـه براسـاس آن ارزش خـالص کنـونی طرح برابر با صفر می شود یعنی :
محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری با این فرض آغاز می شود که ارزش خالص کنونی برابر صفر گردد؛ بنابراین، با آزمونهای مکرر و استفاده از نرخهای متفاوت تنزیل، محاسبه آنقدر ادامه می یابد تا براساس یک نرخ تنزیل معین، ارزش خالص کنونی طرح برابـر بـا صـفر شـود . بـرای تـصمیم گیـری لازم اسـت حـداقل نـرخ بـازده سرمایه گذاری مورد قبول (Imin (از قبل تعیین شده و سپس نرخ بازده محاسبه شده (IRR (با آن مقایـسه گردد.
در این صورت اگر« IRR « مساوی یا بزرگتر از« Imin « گردد، طرح پیشنهادی پذیرفته میشود. نـرخ حداقل قابل قبول (imin ،(می تواند معادل نرخ سود واقعی وام بلندمـدت موجـود در بـازار سـرمایه و یـا نـرخ سودی که بابت وجوه وام گرفته شده پرداخت می شود، تعریف گردد.
رتبهبندی و گزینش از میـان طرحهـای مختلف سرمایه گذاری بر حسب نرخ بازده داخلی زیادتر (مشروط بر آن که از نرخ حداقل بیشتر باشد) انجـام میشود.
روش نرخ بازده داخلـی یـک معیـار رایـج در ارزشـگذاری طرحهـا میباشـد و معیـاری اسـت کـه در موسسات اقتصادی بین المللی نظیر بانک جهانی و نیز برخی مؤسسات اعتباری بین المللی دیگـر در تحلیـل مالی و اقتصادی طرحها بکار می رود.
روش نسبت فایده به هزینه (BCR )روش دیگر رایج تعیین نوع سرمایه گذاری تنزیلی جهت ارزیابی طرحها، نسبت فایـده بـه هزینه است.
این نسبت با تقسیم نمودن ارزش حال جریان فایدهها برارزش حال جریان هزینه هـا بدسـت می آید:
در مواردی این معیار بصورت نسبت هزینه بر فایده نیز محاسبه می شود. مقدار این نسبت به زمان خـالص کردن جریان فایده و هزینه بستگی دارد.
اگر نسبت فایده به هزینه کوچکتر از یـک باشـد، در آن صـورت ارزش حال هزینه ها به ازاء نرخ تنزیل مورد استفاده (که مـنعکس کننـده هزینـه از دسـت رفتـه سـرمایه میباشد) بیشتر ازارزش حال فایدهها خواهد بود. در این شـرایط مخـارج اولیـه بـه اضـافه سـرمایه اولیـه برگشت داده نمی شود.
قدر مطلق نسبت فایده به هزینه، بستگی به نرخ تنزیل انتخاب شده دارد. هـر قـدر این نرخ تنزیل بزرگتر باشد، نسبت فایده – هزینه کوچکتر خواهد بود و اگـر ایـن نـرخ تنزیـل بـه انـدازه خاصی بزرگ باشد، نسبت فایده – هزینه به کوچک تر از یک تقلیل داده خواهد شد.
طـرز انتخـاب طـرح با استفاده از ضابطه نسبت فایده – هزینه در ارزیابی طرحها بر این اساس است کـه اگـر نـسبت محاسـبه شده برای طرحهای مستقل برابر یک و یا بزرگتر ازآن گردد، آنگاه طرح سرمایه گـذاری مـورد نظـر قابـل قبول خواهد بود.
نسبت فایده خالص به سرمایه NBIR : هنگامی که بودجه سرمایهگذاری برای اجـرای سـریع کلیـه طرحهای پیشنهادی کافی نباشد، تحلیل گران در پی تعیین رتبه طرحها میباشند تا طرحهایی که اولویت بیشتری دارند زودتر اجرا گردند.
در این شـرایط یـک معیـار مناسـب بـرای رتبـه بنـدی طرحهـا نـسبت فایدۀخالص به سرمایه خواهد بود. این نسبت برابر است با حاصل تقسیم ارزش حال فایدههـای خـالص بـر ارزش حال سرمایه می باشد:
معمولاً نسبت فایده خالص به سرمایه، کمتر در تحلیل طرحهـا بکـار مـی رود بـه ایـن دلیـل کـه معمـولاً رتبه بندی طرح ها بوسیله نرخ بازدهی سرمایه و یا نسبت فایده به هزینه صورت می گیرد. طـرز انتخـاب طرح با استفاده از معیار نسبت فایده خالص به سرمایه به این ترتیب است کـه کلیـه طرحهـائی کـه دارای نسبت فایدۀخالص به سرمایه برابر با یک یا بزرگتر از یک (در صورتیکه نرخ تنزیل برابـر هزینـه فرصـت از دست رفته سرمایه باشد) باشند، مورد قبول خواهنـد بود و از طرحـی کـه دارای بزرگتـرین نـسبت فایـده خالص به سرمایه است، سرمایه گذاری را شروع و تا زمانی که سرمایه موجود اجازه میدهد طرحهای دیگـر را به ترتیب بزرگی نسبت مزبور پذیرفته و اجرا کرد.
به طور کلی علیرغم مزایائی که روشهای تنزیلی نسبت به روشهای غیر تنزیلی دارا می با شند، برخـی ایـرادات و ضعف ها نیز در مورد این روشها مطرح شده است که می توان به مواردی نظیر ضعف برخی از آنهـا در هنگـام رتبه بندی طرحها و یا در زمان ارزیابی طرحها به هنگام وجود محدودیت بودجه ای اشاره کرد.
مطالب پیشنهادی دیگر:
توجیه اقتصادی طرح (بررسی شاخصهای اقتصادی طرح توجیهی)
منبع :
شادمانی, علیرضا و ایرج صالح، ۱۳۸۶، بررسی روشهای مورد استفاده در ارزیابی مالی و اقتصادی طرحهای سرمایه گذاری در بخش کشاورزی ایران، ششمین کنفرانس اقتصاد کشاورزی ایران، مشهد، انجمن اقتصاد کشاورزی ایران، دانشگاه فردوسی مشهد، https://www.civilica.com/Paper-IAEC06-IAEC06_043.html
تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
.کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.
دیدگاه شما