مارجین چیست و معاملات مارجین ارزهای دیجیتال چه کاربردی دارند؟
معاملات مارجین روش معامله دارایی ها با استفاده از وجوه دریافتی از شخص ثالث است. در مقایسه با حسابهای معاملاتی معمولی ، حسابهای مارجین به معامله گران اجازه می دهد تا به مقادیر بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و با استفاده از سرمایه های قرض گرفته شده وارد موقعیت های معاملاتی شوند. اساساً، معاملات مارجین نتایج یک موقعیت را تقویت می کند تا معامله گران بتوانند در معاملات موفق سود بیشتری کسب کنند. این نوع از معاملات در بازارهای سهام، کالاها و رمز ارزها مورد استفاده قرار می گیرد.
مارجین چیست؟
مارجین وجه تضمین اولیه برای باز کردن یک معامله است که با استفاده از این ابزار مالی می توانید بیشتر از حجم معاملاتی خود سرمایه گذاری کنید.
در واقع می توانیم مارجین را نوعی وام از طرف کارگزاری به معامله گر تلقی کنیم. برای درک بهتر مفهوم مارجین این مثال را بررسی کنید.
فرض کنید 100 میلیون تومان سرمایه اولیه دارید اما دارایی مورد نظرتان که قصد دارید آن را خریداری کنید 500 میلیون تومان است. کارگزاری این امکان را به شما میدهد که با استفاده از اهرم تا 5 برابر سرمایه خود معامله کنید اما پس از دریافت سود باید وام و بدهی خود را تسویه کنید.
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین (Margin Trading) روشی است که برای خرید و فروش یک دارایی در بازار های مالی نظیر ارزهای دیجیتال یا فارکس مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از سود آور ترین و در عین حال پر ریسک ترین گزینه های معاملاتی در بازار سرمایه معاملات مارجین است.
این نوع معاملات برای تریدرهای حرفه ای مناسب است زیرا ریسک ها و خطرات فراوانی ا به دنبال دارد. توصیه میکنیم برای ورود به این حوزه اطلاعات خود را در مورد ابزارهای معاملاتی، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال تکمیل کنید.
نحوه عملکرد معاملات مارجین
هنگامی که یک معامله مارجین آغاز می شود، معامله گر ملزم به پرداخت درصدی از کل ارزش سفارش است. این درصد اولیه به عنوان مارجین یا حاشیه شناخته می شود و با مفهوم لوریج یا اهرم ارتباط تنگاتنگی دارد.
به عبارت دیگر، حسابهای معاملاتی margin برای ایجاد معاملات با اهرم استفاده می شود و اهرم نسبت وجوه وام گرفته شده به مبلغ مارجین (سرمایه اولیه تریدر) را توصیف می کند.
به عنوان مثال ، برای باز کردن یک معامله 100،000 دلاری با اهرم 10: 1 ، یک معامله گر باید 10،000 دلار سرمایه داشته باشد.
در حالت عادی اگر شما یک سهم و یا یک دارایی را خریداری کنید، مالک آن محسوب می شوید زیرا هزینه آن را کامل پرداخت کرده اید و به کسی بدهکار نیستید. اما در معاملات مارجین چون شما به نوعی وام گرفته اید و مبلغی را از کارگزاری قرض کرده اید، پس در قبال خرید ان دارایی بدهکار هستید و مالکیت آن برای شما نیست. در معاملات margin هم مانند هر نوع وامی که دریافت می کنید باید در انتهای معامله مبلغ وام را تسویه کنید.
از معاملات مارجین می توان برای باز کردن موقعیت های شورت (فروش) و لانگ (خرید) استفاده کرد. یک موقعیت لانگ منعکس کننده فرضیه و پیش بینی معامله گر مبنی بر این است که قیمت دارایی افزایش می یابد ، در حالی که یک موقعیت شورت عکس آن را نشان می دهد.
تا زمانی که پوزیشن یک معامله مارجین باز است، دارایی های معامله گر به عنوان وثیقه وجوه وام گرفته شده عمل می کند. درک این مسئله برای معامله گران بسیار مهم است، زیرا اکثر صرافی ها ها این حق را برای خود محفوظ می دارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف موقعیت معامله گر و رسیدن قیمت به بالاتر یا پایین تر از یک آستانه مشخص،دارایی های معامله گر را برای خود بر می دارند. به این فرایند مارجین کال (Margin Call) گفته می شود.
مارجین کال (Margin Call) یعنی چه؟
در صورتی که هر یک از معاملات لانگ یا شورت، برخلاف روند پیش بینی شده معامله گر حرکت کند، صرافی و یا کارگزاری که مارجین را در اختیار تریدر قرار داده است این حق را دارد که با افزایش ضرر و رسیدن به قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را برای پس گرفتن وام ببندد و مارجین کاربر را صفر کند.
به عنوان مثال اگر یک کاربر پیش بینی کند که قیمت بیت کوین صعودی است اما قیمت ان برخلاف روند حرکت کند و به حدی افت کند که باقیمانده مارجین کمتر از وام اولیه شود، صرافی بلافاصله در همان قیمت اقدام به فروش بیت کوین میکند. در این حالت اصطلاحا گفته می شود که معامله گر کال مارجین یا مارجین کال شده است.
مارجین کال زمانی اتفاق می افتد که یک معامله گر ملزم به واریز وجوه بیشتر به حساب مارجین خود می باشد تا بتواند به حداقل الزامات معامله مارجین برسد. اگر معامله گر این کار را انجام ندهد ، دارایی های او به طور خودکار لیکویید می شود تا زیان موقعیت معاملاتی را جبران کند. به طور تامین مالی مارجین معمول ، این اتفاق می افتد زمانی که ارزش دارایی های معامله گر در یک حساب margin، از میزان تعیین شده توسط صرافی کمتر شود.
کارمزد معاملات مارجین
وام و یا margin مورد نیاز سرمایه گذاران و تریدرها در معاملات از طرف تامین کننده های سرمایه مانند بانک ها و یا موسسه های اعتباری بزرگ تامین میشود. در بازار رمز ارزها صرافی های دیجیتال معمولا این وجوه را تریدرها قرض می دهند.
به این منظور که کارگزار در ازای وامی که می دهد با تامین کننده های سرمایه قرارداد موازی امضا میکند تا به صورت قانونی مقدار پول مورد نیاز در حساب معامله گران موجود شود. تامین کننده های مالی برای این کار کارمزدی دریافت میکنند که پرداخت آن برعهده شخصی است که از مارجین استفاده میکند. به همین دلیل پس از پایان معامله بهره و کارمزد آن را هم باید بپردازند.
تاریخ انقضا معاملات مارجین
این نوع معاملات تاریخ سررسید ندارند و شما تا زمان دلخواه و تا هر زمانی که نیاز دارید میتوانید با پرداخت بهره معامله خود را با نگه دارید. این یعنی هر زمان مارجین کال دریافت کردید می توانید با واریز به حساب کاربری خود معامله را باز نگه دارید.
نکته قابل توجه آن است که نباید از میزان ضرر خود غافل شوید. اگر میزان ضرر به اندازه میزان سرمایه اولیه نزدیک شد باید معامله را همچنان باز نگه دارید و برای کاهش ریسک می توانید موجودی خود را افزایش دهید. با این حال اکثر تریدرهای حرفه ای در این معاملات از ابزار های مدیریت ریسک و سود مانند stop-loss و take-profit برای خروج به موقع از پوزیشن ها استفاده می کنند.
انواع معاملات مارجین
در روش مارجین تریدینگ مانند قرارداد های آتی سرمایه گذاران می توانند به صورت دو طرفه از بازار سود کسب کنند. در صرافی ها و پلتفرم هایی که این خدمات را ارائه میدهند دو روش مارجین تریدینگ وجود دارد.
خرید استقراضی (Long position)
در این حالت فرض بر این است که قیمت دارایی افزایش میابد. یعنی معامله گر از مورد نظر را در قیمت پایین خریداری میکند و در قیمت بالاتر می فروشد. این امر موجب کسب سود معامله گر میشود.
فروش استقراضی (Short position)
در چنین شرایطی تریدر پیش بینی میکند که بازار روند نزولی دارد. به این منظور که در قیمت بالاتر ارز را خریداری میکند و در قیمت پایین تر می فروشد.
کدام صرافی ها معاملات مارجین را ارائه میدهند؟
در حال حاضر تعداد کمی از صرافی های معتبر وجود دارند که قابلیت مارجین تریدینگ را ارائه میدهند. از جمله معتبرترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
هر کدام از این پلتفرم های معاملاتی قوانین خاص خود را برای خدماتی که ارائه می دهند دارند. همچنین با توجه به مشکلات تحریم های بین المللی امکان ثبت نام کاربران ایرانی با هویت حقیقی وجود ندارد و باید از طریق روش های مختلفی ای پی و اطلاعات خود را تغییر دهند.
مزایا و معایب معاملات مارجین
همانطور که خواندید معاملات margin از ریسک بیشتری نسبت به معاملات عادی و اسپات برخوردار هستند. از طرفی شما با تسلط بر عوامل تاثیر گذار و تحلیل قیمت با استفاده از اهرم ها میتوانید به سود زیادی دست پیدا کنید. در این بخش از مقاله قصد داریم به بررسی برخی از مزایا و معایب این نوع معاملات بپردازیم.
مزایا و ویژگی های این معاملات عبارتند از:
- امکان سود بیشتر
- نداشتن مالیات
- انجام معاملات دو طرفه
- نداشتن تاریخ انقضا برای تسویه
معایب مارجین تریدینگ شامل موارد زیر می باشد:
- عدم مالکیت فیزیکی دارایی
- ریسک بیشتر
- پرداخت بهره برای دریافت مارجین
جمع بندی
معاملات مارجین ذاتاً ریسکی تر از معاملات معمولی هستند. ریسک این نوع از معاملات در بازار بی ثبات رمز ارزها حتی بیشتر هم می باشد. به دلیل سطح بالای نوسانات، بدون شک این نوع از معاملات برای مبتدیان مناسب نیست و تنها معامله گران حرفه ای با بکارگیری استراتژی های مدیریت ریسک از آنها استفاده می کنند.
با این حال توجه داشته باشید که توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها، شناسایی روندها و تعیین نقاط ورود و خروج ریسک های کلی معاملات مارجین را از بین نمی برد، اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسک ها و ترید موثرتر کمک کند. بنابراین ، قبل از استفاده از این معاملات در بازار ارزهای دیجیتال، ابتدا به کاربران توصیه می شود که درک عمیقی از تجزیه و تحلیل بازار داشته باشند و به اندازه کافی در این بازار تجربه کسب کنند.
💬 تجربه ها و ابهامات خود درباره این نوع از معاملات را در بخش دیدگاه ها با ما به اشتراک بگذارید.
FSA پیشنهاد کاهش نرخ اهرم معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه داد!
آژانس خدمات مالی ژاپن اقدامات پیشنهادی را در آئین نامه کابینه اعلام کرد – دستور رسمی ای که به همراه قانون جدید صادر می شود. در صورت تصویب، این پیشنهاد برای اولین بار برای دولت ژاپن در تنظیم نرخ معاملات مارجین ارزهای دیجیتال خواهد بود. به گزارش Nikkei، پیش از این هیچ قانونی در زمینه ارزهای دیجیتال از طرف دولت تعیین نشده بود.
آژانس خدمات مالی ژاپن قصد دارد که این دستور العملها را که با قانون اصلاح اسناد مالی و مبادله مرتبط می باشد را از آغاز فصل بهار اجرایی کند.
معاملات مارجین، روشی برای خرید و فروش و معامله دارایی است که از سرمایه ای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم می شود، بهره می گیرد. در مقایسه با انواع روش های معمولی معامله، حساب های مارجین به معامله گران با استفاده از اهرم ها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را می دهند.
طبق گزارش Nikkei، آژانس خدمات مالی ژاپن قصد دارد از سرمایه گذاران در برابر “سفته بازی و ضرر ناشی از نوسانات” محافظت کند.
ارزهای دیجیتال
برخی می گویند که معرفی مقررات واضح در زمینه معاملات مارجین امری ضروری است، زیرا ۸۰ درصد از معاملات ارزهای دیجیتال از مشتقات حاصل می شود. داده های انجمن صرافی ارز مجازی ژاپن (JVCEA) – سازمان رسمی خود قانون گذاری شده برای صنعت ارزهای دیجیتال در ژاپن – نشان می دهد که حجم معاملات اهرمی، مارجین و قراردادهای آتی برای ارزهای دیجیتال به مراتب بیشتر از معاملات نقدی در ژاپن در بازه زمانی آوریل سال ۲۰۱۷ تا مارس سال ۲۰۱۸ بود.
انجمن صرافی ارزهای دیجیتال ژاپن (JVCEA) در سال گذشته حد مجاز نرخ اهرم را برای معاملات مارجین ۴ برابر اعلام کرد و برخی از صرافی های ارزهای دیجیتال در این کشور مانند Coincheck را مجبور کرد تا نرخ خود را کاهش دهند. با این حال، برخی از کارشناسان اقتصادی اظهار داشته اند که این نرخ باید بیشتر از این ها کاهش یابد و به ۲ برابر برسد تا با سایر حوزه های قضایی مانند اتحادیه اروپا مطابقت داشته باشد.
معاملات مارجین رمز ارزها
در این مقاله با چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن روند جدید دنیای معاملات و چگونگی استفاده از اهرم معاملاتی به نفع خود آشنا خواهید شد. مقاله ای کامل که نشان دهنده محبوبیت تجارت مارجین در فارکس و نقطه تعامل آن با دنیای رمزنگاری است.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، نوعی تجارت است که به معامله گران امکان می دهد بیشتر با یک دارایی خاص دست و پنجه نرم کرده تا بتوانند میزان سرمایه قابل معامله را چند برابر کنند. اصطلاحات مارجین و اهرم گاهی به جای یکدیگر استفاده می شوند اما مشخصاً ، مارجین به وامی گفته میشود که صرافی رمز ارز یا موسسه مالی شما، برای انجام معاملات بزرگتر که با وثیقه وجوه موجود در حساب شما ارائه می شود به شما پیشنهاد میدهند و باید به همراه بهره آن بازپرداخت گردد. مارجین توسط معامله گران برای ایجاد اهرم استفاده می شود که همان افزایش قدرت خرید است که به یک معامله گر امکان می دهد موقعیت های بزرگتر از آنچه ممکن است فقط با استفاده از وجوه موجود در حساب خود باشد را ایجاد کند. اهرم به صورت نسبت بیان می شود ، مثلا 5:1 . به عنوان مثال ، یک معامله گر مارجین که با اهرم 500 برابر معامله می کند، درواقع سود بالقوه خود را 500 برابر خواهد کرد. البته لازم به یادآوری است که استفاده از اهرم برای تقویت جایگاه، ریسک بیشتری ایجاد می کند، اگرچه در بیشتر موارد، افزایش ریسک متناسب با مقدار اهرم نیست. معاملات مارجین در حال حاضر در بازارهایی که ناپایداری کمتری دارند، مانند فارکس، محبوب بوده و اکنون در بازار ارزهای پایه نیز بسیار مورد استقبال قرار گرفته است.
معاملات مارجین رمز ارزها چیست؟
وقتی نوبت به معاملات مارجین با ارزهای رمزپایه می رسد، همان مفهوم قبل اعمال می شود. یعنی شما در حال معامله ارزهای رمزپایه با وام های قرض گرفته شده از صرافی ارز پایه یا موسسه مالی هستید تا بتوانید به اهرم افزایش دسترسی پیدا کنید. در معاملات مارجین ارز پایه ، یک معامله گر نیاز به ارائه سپرده اولیه برای ایجاد جایگاه دارد. این مقدار به عنوان "سپرده اولیه" شناخته می شود. همچنین معامله گر باید مقدار مشخصی از سرمایه را در حساب خود نگه دارد تا جایگاهش را حفظ کند، که به عنوان "وجه تضمین" شناخته می شود. هر کدام از صرافی های ارز پایه و موسسات مالی مقادیر مختلف اهرمی را ارائه می دهند ، مثلا اهرم 200 برابر. این به معامله گران اجازه می دهد تا در جایگاهی با 200 برابر ارزش سپرده اولیه خود را قرار گیرد. دیگران ممکن است اهرم نیرو را به 20 برابر یا تا 100 برابر محدود کنند. اگر تصمیم دارید با یک صرافی ارز پایه یا هرموسسه مالی دیگر، معامله مارجین انجام دهید، سرمایه سپرده شده برای گشایش معامله، به عنوان وثیقه توسط صرافی نگهداری می شود. مبلغی که می توانید به عنوان اهرم در معاملات مارجین استفاده کنید، در شرایط معین توسط پلتفرمی که در آن معامله می کنید و سپرده اولیه شما تعیین می شود.
تفاوت معاملات مارجین رمز ارزها با معامله نقطه ای در چیست؟
روش معمول تجارت رمز ارزها، خرید و فروش این ارزهای رمزپایه از طریق صرافی با سرمایه شخصی است. بنابراین ، شما می توانید سکه یا توکن ها را به قیمت روز خریداری کنید و آنها را نگه دارید تا زمانی که قیمت افزایش یابد، چه در کوتاه مدت و چه در طولانی مدت، سپس می توانید آنها را برای به دست آوردن سود بفروشید. تفاوت اصلی در معاملات مارجین این است که شما در واقع در حال قرض گرفتن پول از صرافی برای افزایش قدرت خرید خود هستید و این امکان را برای ذشما فراهم میکند تا به سود بیشتری دسترسی پیدا کنید.
مزایا و خطرات معاملات مارجین در ارزهای رمزنگاری شده
همانطور که دیدیم، مزیت اصلی معاملات مارجین، احتمال سود بیشتر است. اگر شما یک معامله گر متبحر هستید و دانش عمیقی در مورد بازار ارزهای رمزنگاری شده و مدیریت ریسک دارید، معاملات مارجین می تواند وسیله ای موثر برای کمک به شما در به دست آوردن مبالغ بیشتر در معامله باشد. همچنین معاملات مارجین رمزارزها به بازرگانان این امکان را می دهد تا در شرایط نزولی بازار (به اصطلاح، بازارهای خرسی)در موقعیت های کوتاه سود کسب کنند. همانند معاملات مارجین در سایر دارایی ها، تجارت مارجین رمزارزها نیز می تواند زیان شما را هم افزایش دهد. این بزرگترین ریسکی است که باید قبل از اینکه به معامله مارجین بپردازید، از آن آگاه باشید. زیرا ممکن است کل مبلغ خود را از دست بدهید. صرافی ها و موسسات مالی همیشه معامله گران را ملزمبه حفظ حداقل سطح سهام خود در حساب ها می کنند، مثلا 30٪ از سرمایه در زمان افتتاح حساب. اگر موجودی شما به دنبال حرکت بازار در جهت مخالف آنچه پیش بینی کردید، به زیر این حداقل میزان مارجین برسد، برای جلوگیری از تسویه حساب، باید بودجه بیشتری به حساب خود اضافه کنید، به این حالت مارجین کال گفته میشود. اگر قادر به تأمین اعتبار لازم برای باز نگه داشتن حساب نباشید، به طور خودکار مسدود خواهید شد. همچنین لازم به ذکر است که پول قرض گرفته شده برای تأمین معاملات مارجین رایگان نیست و شما باید بهره مبلغ وام گرفته شده و همچنین بازپرداخت مبلغ وام را پرداخت کنید. همچنین باید از هزینه های معاملاتی پلتفرم آگاه باشید.
چگونه می توان معاملات مارجین انجام داد
در هنگام باز کردن معاملات مارجین، دو گزینه در دسترس یک معامله گر قرار دارد: طولانی مدت. این جالت اساساً در شرایطی استفاده میشود که شما با خریدن رمز ارزها بر این باور هستید که قیمت ها در حال افزایش هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ها مطابق با پیش بینی معامله گر افزایش یابد، برای کسب سود بیشتر از اهرم استفاده میکنید. کوتاه مدت. این حالت در واقع ورود به یک موقعیت کوتاه مدت است، یعنی فروش رمز ارزها با فرض پایین آمدن قیمت آن. هدف این است که پس از کاهش قیمت ارز پایه و سود حاصل از این اختلاف، دوباره همان ارز را خریداری کنید.
راهکارهایی برای معاملات مارجین
اگر شما تاجر کم تجربه هستید، به آرامی شروع کنید. برای به حداقل رساندن ریسک ها، ایده خوبی است که معامله گران مارجین تازه کار، با استفاده از سطح پایین اهرم شروع به فعالیت کنند و از بکارگیری همه مبالغ در یک معامله خودداری کنند.
ریسک ها را مدیریت کنید. با استفاده از استراتژی های حد ضرر و برداشت سود، میتوانید محدودیت هایی در حساب خود اعمال کنید تا مانع از بسته شدن آن یا بروز مشکلات دیگر گردد.
درباره بورس یا موسسه مالی تحقیق کنید. برخی از صرافی ها فقط به افرادی که با معیارهای آنها مطابقت دارند، مثلا دارای تأییدیه شناسه یا کسانی که با شرایط سرمایه گذاری آنها مطابقت دارند، معاملات مارجین را ارائه می دهند. مهم است که قبل از انتخاب صرافی در مورد معیارهای صلاحیت نیز تحقیق کنید.
حاشیه سود profit margin چیست؟
امروزه گرایش به سمت بازار سرمایه بورسی به شدت افزایش پیدا کرده است اما تنها کسانی در این میان از سایر رقبا پیشی میگیرند که با دانش تخصصی و مهارت کافی به انجام معاملات بپردازند. بسیاری از تحلیل گران بورسی بر پایه تحلیلهای بنیادی برای رسیدن به سیگنالهای عملیاتی تلاش میکنند که در این میان از چندین گزاره مختلف در تحلیل بنیادی کمک گرفته میشود تا در نهایت نتیجه مطلوب در دریافت سیگنال معاملاتی حاصل گردد. در ادامه این قسمت قصد داریم به سراغ مطالبی در رابطه با یکی از گزارههای تحلیل بنیادی به نام حاشیه سود برویم. اگر قصد فراگیری این گزاره را برای موفقیت در بورس دارید، تا انتها با ما همراه شوید.
حاشیه سود چیست؟
همانطور که گفتیم یکی از روشهای مهم به کار گرفته شده در تحلیل بنیادی، حاشیه سود است اما منظور این گزاره چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوئیم که در دادههای موجود در صورت مالی شرکتهای بورسی، میزان فروش و سود شرکت مشخص میشود تا تحلیل گران بتوانند بر پایه دادههای مطمئن، اطلاعات مهم از شرکتهای بورسی را استخراج کنند. حال حاشیه سود اینگونه تعریف میشود که نسبت میزان سود شرکت به میزان فروش آن را با حاشیه سود تعریف میکنیم. در واقع مسئله را اینگونه میتوانیم شرح دهیم که اگر دادهای تحت عنوان میزان سود سهام مورد نظر را بر داده مربوط به میزان فروش سهام تقسیم کنیم، حاصل حاشیه سود را نتیجه میدهد که اگر آن را در ۱۰۰ هم ضرب کنیم، درصد سود به دست میآید.
فرض کنید که در اطلاعات شرکتی گفته شده است که حاشیه سود آن ۱۵ درصد است، این به چه معناست؟ در واقع منظور از این گزاره این است که شرکت مد نظر به ازای هر ۱۰۰ تومان فروش به میزان ۱۵ تومان را بهعنوان سود نصیب خود کرده است. توجه داشته باشید که گاهی مشاهده میشود که حاشیه سود شرکت نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است که این امر میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از جمله کاهش سوددهی شرکت، کاهش قیمت محصول نسبت به گذشته، افزایش هزینههای جانبی شرکت، عدم مدیریت کافی در کنترل هزینهها و…
انواع حاشیه سود
حاشیه سود دارای سه نوع به نامهای حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالصی و همچنین حاشیه سود عملیاتی است که هر کدام از آنها به بررسی و محاسبه یک المان مهم از شرکت مورد نظر میپردازد.
حاشیه سود خالص
با تقسیم سود خالص بر درآمد کل یک شرکت، حاشیه سود خالص برای آن شرکت به دست میآید که البته این پارامتر در یک بازه زمانی مشخص در نظر گرفته میشود.
حاشیه سود ناخالص
نحوه محاسبه حاشیه سود ناخالصی همانند نوع خالص آن است اما با این تفاوت که در صورت نسبت حاشیه سود ناخالص، میزان سود ناخالص جایگذاری میشود. بنابراین میتوانیم بگوئیم که حاشیه سود ناخالص عبارت است از میزان سود ناخالص تقسیم بر درآمد کل شرکت.
حاشیه سود عملیاتی
در محاسبه حاشیه سود عملیاتی، میزان سود عملیاتی بر میزان کل درآمد شرکت تقسیم میشود که در ادامه به مفهوم دقیق سود عملیاتی نیز خواهیم پرداخت.
حاشیه سود ناخالص چیست؟
همانطور که گفتیم منظور از حاشیه سود، میزان سود یک شرکت نسبت به میزان فروش آن است حال اگر در این میان از هزینههای اضافی پرداخت شده در شرکت صرف نظر کنیم و در محاسبات به میان نیاوریم، حاشیه سود را حاشیه سود ناخالص میگوییم. به طور طبیعی در انجام هر کسب و کاری یک سری هزینههای مربوط به مراحل تولید، دستمزد و مالیاتی وجود دارد که اگر از این هزینهها بگذریم، میتوانیم حاشیه سود را حاشیه سود ناخالص بخوانیم که به هر مقدار میزان آن بالاتر باشد، نشان دهنده عملکرد مناسب شرکت در کنترل هزینههای آن خواهد بود.
مسئله را با ذکر یک مثال واضحتر میکنیم. فرض کنید که شرکت برای تولید یک محصولی به میزان ۱۰۰۰ تومان هزینه کرده است اما آن را در بازار به قیمت ۲۰۰۰ تومان به فروش میرساند؛ در این حالت میتوانیم بگوئیم که حاشیه سود شرکت ۱۰۰۰ تومان یعنی ۱۰۰ درصد بوده است. از طرف دیگر فرض کنید که دادههای اطلاعاتی یک شرکت مشخص میکند که حاشیه سود آن، ۵۰ درصد است؛ این گفته بدان معنا است که از هر ۱۰۰۰ تومنی که محصول به فروش میرود، به میزان ۵۰۰ تومان آن سود حاصل از فروش خواهد بود. البته توجه داشته باشید که این حاشیه تامین مالی مارجین سود، به صورت ناخالص و با احتساب هزینههای مختلف عنوان شده است.
محاسبه حاشیه سود
اگر بخواهیم سود ناخالص را از دادههای یک شرکت سهام دار بورسی محاسبه کنیم، باید به تفاوت در قیمت تمام شده با میزان فروش دسترسی پیدا کنیم؛ به عبارت دقیق تر، اگر بهای تمام شده محصول را از قیمت فروش محصول کم کنیم، به سود ناخالص آن محصول میرسیم. حال که سود ناخالص را محاسبه کرده ایم، به راحتی میتوانیم حاشیه سود ناخالص را نیز محاسبه کنیم. برای این کار، میزان فروش را بر سود ناخالص محصول که در مرحله قبل محاسبه کردیم تقسیم میکنیم.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که حاشیه سود برای همه محصولات یک شرکت قابل محاسبه است و معمولا عددهای متفاوتی نیز برای محصولات مختلف یک شرکت به دست میآید. بنابراین اگر قرار باشد که این متغیر را برای کل محصولات به دست آورید، میتوانید ار قیمت تمامی محصولات میانگین گرفته و سپس در فرمول حاشیه سود قرار دهید.
نکته: به هر میزان که حاشیه سود یک شرکت بالاتر باشد، به همان میزان میتوان به آینده آن امیدوار بود که چندین المان مختلف بر میزان نوسان این پارامتر تاثیر گذار خواهند بود. کاهش هزینههای تمام شده برای تولید محصول و در طرف مقابل افزایش قیمت محصول از جمله پارامترهای افزایش دهنده حاشیه سود یک شرکت تلقی میشود. فراموش نکنید که برای کاهش قیمت محصول باید تدابیری اندیشیده شود که کیفیت محصول را هدف قرار ندهد؛ به این معنا که کاهش هزینههای تولید نباید بر روی کیفیت محصول تاثیر گذار باشد.
حاشیه سود عملیاتی چیست؟
از دیگر مفهومهای حاشیه سود میتوان به حاشیه سود عملیاتی اشاره کرد؛ جاییکه به محاسبه سود یک شرکت پس از پرداخت هزینههای مختلف و اما پیش از پرداخت مالیات پرداخته میشود. در واقع اگر بخواهیم حاشیه سود عملیاتی را محاسبه کنیم، باید درآمد عملیاتی یک شرکت را بر فروش خالص آن تقسیم کنیم تا در نهایت نتیجه حاصل همان حاشیه سود عملیاتی تلقی شود. توجه داشته باشید که منظور از درآمد مالیاتی همان درآمد پیش از پرداخت بهره است و همچنین اینکه اگر هزینه کالایهای مورد معامله را از میزان سود خالص از فروش یک شرکت کسر کنیم، سود عملیاتی به دست میآید.
هر شرکت بر حسب نحوه کارکرد و فعالیتی که در بازار دارد، دارای یک سری هزینههای جانبی خواهد بود که به آن هزینههای عملیاتی گفته میشود؛ به طور مثال هزینههای اداری، بازاریابی، توزیع و… جزو این هزینههای عملیاتی به حساب میآید. اگر این هزینههای عملیاتی از سود ناخالص کم شود، سود عملیاتی محاسبه میشود. حال اگر سود عملیاتی محاسبه شده در این مرحله، به میزان فروش شرکت تقسیم شود، حاشیه سود عملیاتی محاسبه میشود که میتواند نشان دهنده توانایی شرکت در کنترل هزینهها باشد.
مزایا و محدودیتهای حاشیه سود
محاسبه حاشیه سود میتواند یک معیار خوب از میزان سودآوری یک شرکت باشد. در واقع با در نظر گرفتن میزان تمامی هزینههای پرداخت شده از سوی شرکت برای تولید محصول و همچنین میزان درآمد حاصل از فروش محصولات، یک دید کلی از میزان توانایی شرکت در کنترل هزینهها به دست میآید. حاشیه سود بالا نشان از قیمتگذاری مناسب محصولات، کنترل هزینههای پرداختی برای تولید محصول و همچنین مدیریت کارآمد شرکت مورد نظر است و در طرف مقابل کاهش میزان حاشیه سود یک شرکت، هشداری برای تغییر روند قیمتگذاری و هزینههای شرکت خواهد بود.
حال به سراغ محدودیتهای حاشیه سود برویم؛ جاییکه گفته میشود گاهی فروشهای یکباره شرکت، شرایط را تا حدودی فریبنده جلوه میدهد. به این معنا که گاهی دیده میشود که شرکتی تحت تاثیر عواملی تامین مالی مارجین با فروش یکباره توانسته است که حاشیه سود را در سطح بالایی برای خود نگه دارد؛ در صورتیکه چنین رقمی برای حاشیه سود، ناپایدار خواهد بود. محدودیت دیگر حاشیه سود زمانی اهمیت پیدا میکند که شرکتها مدلهای تجاری متفاوتی دارند. در واقع منظور این است که با محاسبه حاشیه سود نمیتوان مقایسه دقیقی از شرکتها در صنایع مختلف را به دست آورد بلکه شرایط سوددهی صنایع مختلف متفاوت خواهد بود.
جمعبندی
حاشیه سود یکی از گزارههای استفاده شده در تحلیل بنیادی است که میتواند یک معیار خوب از میزان سودآوری یک شرکت باشد. انواع حاشیه سود تامین مالی مارجین عبارتند از حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص و همچنین حاشیه سود عملیاتی که هر کدام از انواع این حاشیهها دارای فرمول محاسبه ویژه است. حاشیه سود بالاتر برای یک شرکت نشان از کنترل و مدیریت خوب هزینههای پرداخت شده برای شرکت، قیمتگذاری مناسب محصولات و همچنین به کار گرفتن استراتژی فروش خوب در بازار برای شرکت مورد نظر است.
مایکرواستراتژی برای دریافت مارجین کال اگر بیت کوین به 21000 دلار برسد اقدام میکند
یکی از بزرگترین دارندگان بیت کوین در جهان از ضرر و زیان و قیمت مارجین احتمالی آن گزارش می دهد.
بر اساس رونوشت آخرین فراخوان درآمدی MicroStrategy، این شرکت از ضرر گسترده در موقعیت بیت کوین خود خبر داد و اضافه کرد که پس از سقوط اولین ارز دیجیتال به 21000 دلار، با اولین مارجین کال روبرو خواهد شد ، اما این چیزی نیست که شما فکر می کنید.
Phong Le، مدیر مالی جدید شرکت، قبل از دریافت مارجین فراخوان در موقعیتهای بیتکوین خود، سؤالی از شیریش جاجودیا درباره مارجین شرکت پرسید. به گفته Le، MicroStrategy نیازی به سرمایه گذاری بیشتر در موقعیت های خود ندارد.
برای دریافت اولین مارجین کال در موقعیت خود، بیت کوین باید از میانگین ورودی خود که 42000 دلار است، به نصف کاهش یابد. اساساً، حرکت بیت کوین به 21000 دلار باعث ایجاد یک مارجین فراخوانی میشود که شرکت را ملزم میکند تا موقعیت فعلی خود را نیز تأمین مالی کند.
چرا MicroStrategy مارجین کال دریافت نمی کند؟
علیرغم داشتن شانس دریافت تماس 21000 دلاری، مدیر مالی MicroStrategy به دلیل نقدینگی هنگفتی که در اختیار شرکت است، نگران آن نیست. قبل از بیت کوین که به 21000 دلار کاهش پیدا می کند، MicroStrategy به احتمال زیاد برای موقعیت آنها بودجه تامین می کند و میانگین موقعیت آنها را کاهش می دهد و محدودیت مارجین را به میزان قابل توجهی پایین می آورد.
برخی از مفسران حدس می زنند که ممکن است شرکت تنها زمانی با لیکویید مواجه شود که بیت کوین به ارزش های بحرانی مانند 3000 دلار برسد، اما حتی با وجود آشفتگی گسترده در بازار ارزهای دیجیتال که می تواند باعث سقوط بیت کوین به سطوح 2018 شود، MicroStrategy به احتمال زیاد نقدینگی کافی برای مشارکت خواهد داشت.
طبق بیانیههای درآمد GAAP، به دلیل وضعیت فعلی بازار ارزهای دیجیتال، مایکرواستراتژی 1.1 دلار از سرمایهگذاری بیتکوین خود را از دست میدهد.
دیدگاه شما