فیلم آموزشی ترسیم خط روند و کانال با محسن اسلامی
تحلیل تکنیکال، در یک تعریف، به معنای استفاده از ابزارهای آماری مختلف برای مطالعه و آنالیز رفتار بازار و معامله به کمک پیش بینی رفتار احتمالی قیمت است. از این رو، در تحلیل تکنیکال، با ابزاری سر و کار داریم که بخشی از آنها ترسیمی هستند (مانند خطوط حمایت/مقاومت، خط روند، کانال ها، انواع ابزار فیبوناچی، چنگال اندروز و… که با تشخیص تحلیل گر در مکان مناسب رسم می شوند.) و بخشی از آنها تفسیری هستند (مانند اندیکاتورها که بصورت خودکار توسط پلتفرم ها محاسبه شده و نمایش داده می شوند و تحلیل گر، اطلاعات را از آنها استخراج کرده و تفسیر می کند.)
در این دوره تلاش شده است که با نگاهی به دو ابزار مهم خط روند و کانال، استفاده از این دو جزء مهم تحلیل تکنیکال آموزش داده شود.
خط روند (Trend Line) چیست؟
خط روند از ابزاری است که گفته می شود توسط ریچارد وایکوف که از بزرگان علم تکنیکال بوده است، ابداع شد. برای شناخت خط روند، ابتدا باید با تعریف روند آشنا شویم.
روند (Trend): مشخص است که بازار هیچ گاه در یک خط مستقیم حرکت نمی کند؛ بنابراین، سقف ها و کف های مختلف در بازار تشکیل می شوند. در واقع، به حرکت قیمت در یک جهت مشخص، روند می گویند. از این رو، روند، بسته به جهت حرکت خود، انواع مختلفی دارد:
انواع روند :
روند صعودی (Up Trend): هنگامی که بازار، دائما سقف های بالاتر از سقف قبل و کف های بالاتر از کف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند صعودی است.
روند نزولی (Down Trend): هنگامی که بازار، دائما کف های پایین تر از کف قبل و سقف های پایین تر از سقف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند نزولی است.
روند خنثی (Sideway): هنگامی که هیچ نشانه ی مشخصی از روند صعودی یا نزولی در بازار مشاهده نشود و قیمت در یک محدوده ی قیمتی دائما سقف ها و کف های پراکنده بسازد، روند حرکت، یک روند خنثی است.
حال با توجه به تعریف روند، می توان گفت که خط روند، یک خط راهنما است که تحلیلگر، در روند صعودی در زیر کف ها و در روند نزولی بر روی سقف ها ترسیم می کند تا علاوه بر مشخص شدن شیب روند، هنگامی که خط روند شکسته می شود، اخطار تغییر روند جاری را دریافت کند.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند صعودی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند را لمس کرده با افزایش تقضا و قیمت مواجه شده. و خط روند صعودی حکم منطقه حمایتی را برای قیمت داشته است.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند نزولی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند نزولی خود را لمس کرده با افزایش عرضه و کاهش قیمت مواجه شده. و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مانع افزایش قیمت شده.
کانال (Channel) چیست؟
کانال ها، ابزاری هستند که با استفاده از دو خط موازی، حرکات قیمت را نظم داده و در خود جای می دهند. کانال هم مانند سایر اجزای علم تکنیکال، دارای انواع مختلف و متنوعی از جمله کانال های رگرسیون (Liner Regression Channel)، کانال های روند (Trend Channel)، کانال های انحراف (Deviation Channel)، کانال های معمولی و بدون در نظر گرفتن روند (Common Channel)، کانال های فیبوناچی (Fibo Channel) و… است.
کانال ها هم مانند روند، دارای حالت های صعودی، نزولی و افقی (خنثی) هستند و معمولا این گونه است که یکی از خطوطی که کانال را تشکیل می دهد، همان خط روند است. اما چون این موضوع، الزامی نیست، تحلیل گر اجازه دارد در هر قسمتی که مشخصات یک کانال موجود باشد، به رسم آن بپردازد.
این نکته نیز گفتنی است که طبیعتا هنگامی که یکی از خطوط کانال، همان خط روند باشد، اعتبار آن به مراتب بیشتر و موثرتر است. همچنین، زمانی که کانال قیمتی، پهن باشد و فاصله ی کف تا سقف آن، فاصله ی زیادی باشد، در اکثر موارد، قیمت نمی تواند با یک حرکت شتابان و بدون استراحت این فاصله را طی کند؛ بنابراین، معمولا هنگامی که به حد وسط این فاصله رسید یا هنگامی که از حد وسط این فاصله رد شد، وارد استراحت خواهد شد که به این خط که حد وسط کانال است و از کف و سقف به یک فاصله است، خط میانی یا میدلاین کانال (Middle Line) گفته می شود.
کانال ها برای قیمت ها حکم قفس را دارند و مادامی که قیمت در این قفس در حال نوسان است می توانید کف و سقف های قیمت را به راحتی پیش بینی کنید. مثلا در کف یک کانال صعودی (مانند تصویر زیر) سهامی را بخرید و وقتی قیمت به سقف کانال رسید آنرا بفروشد
در تصویر بالا 👆 یک خط روند و کانال صعودی را مشاهده می کنید
اهمیت کانال ها به این دلیل است که به کمک کانال، تحلیلگر حمایت ها و مقاومت های مهم و لازم را در اختیار دارد پس بهتر از قبل می تواند به معامله بپردازد. از طرف دیگر، هنگامی که قیمت از یک کانال معتبر خارج می شود، جهت حرکت خود را به خوبی برای تحلیلگر نمایان خواهد کرد.
روند چیست؟
روند چیست؟
روند عبارت است از جهت کلی حرکت یک بازار یا دارایی. در تحلیل تکنیکال روندها با استفاده از خطوط روند و یا پرایس اکشن شناسایی می شوند که در روندهای صعودی سقفها و کفهای بالاتر و در روندهای نزولی سقفها و کفهای نزولی را نشان میدهند.
بیشتر معاملهگران در جهت روند معامله میکنند و دیگر معاملهگران به دنبال شناسایی نقاط برگشتی و معامله در خلاف جهت روند میباشند. روندهای صعودی یا نزولی در تمام بازارها از جمله سهام، اوراق قرضه و آتی ایجاد میشوند. اطلاعات نیز روند دارند. مثلا روند انتشار اخبار اقتصادی ماهانه میتوانند صعودی و یا نزولی باشند.
روندها چگونه کار میکنند
با استفاده از ابزارهای مختلفی از جمله خطوط روند، پرایس اکشن و یا اندیکاتورها میتوان روندها را شناسایی کرد. به عنوان نمونه، خطوط روند جهت کلی روند را نشان میدهند در حالی که «شاخص قدرت نسبی» (RSI) برای تعیین میزان قدرت یک روند استفاده میشود.
وقتی که قیمتها به صورت مداوم افزایش یابند، روند صعودی است. هیچ روند صعودی به مدت طولانی به صورت مستقیم صعود نکرده و همیشه نوسانی خواهد بود. اما جهت کلی حرکت باید صعودی باشد تا بتوان آن را یک روند صعودی در نظر گرفت. کفها و سقفهای ایجاد شده در یک روند صعودی همیشه باید بالاتر از کفها و سقفهای قبلی باشند. با از رفتن این ساختار، قدرت روند صعودی از بین رفته و تشکیل روند نزولی محتمل است. روندهای نزولی شامل کفها و سقفهایی است که به صورت مرتب در سطوح پایینتر ایجاد میشوند.
تا زمانی که روند صعودی است، فرض معاملهگران بر این است که روند ادامهدار خواهد بود تا وقتی که شواهد تغییر روند مشاهده شود. این شواهد شامل ایجاد سقفها و کفهایی که در سطوح پایینتر ایجاد میشوند، یا قیمت به زیر خط روند نفوذ میکند و یا اینکه اندیکاتورهای تکنیکال نزولی میشوند. تا زمانی که روند صعودی است، تمرکز معاملهگران بر خرید است تا از این صعود کسب سود کنند.
وقتی که روند نزولی میشود تمرکز معاملهگران بر فروش میشود. بیشتر روندهای نزولی در نقطهای صعودی میشوند. پس با ادامه روند یک بازار نزولی معاملهگران بیشتری تصمیم میگیرند که قیمت بسیار پایین است و شروع به خرید میکنند. نتیجه این کار تشکیل دوباره روند صعودی است.
سرمایهگذارانی که از تمرکز آنها تحلیل فاندامنتال میباشد نیز ممکن است که از روندها استفاده کنند. در تحلیل فاندامنتال تمرکز بر بازده، درآمد و دیگر معیارهای اقتصادی است. به عنوان نمونه در این نوع تحلیل ممکن است که از روند درآمد هر سهم و یا رشد درآمد استفاده شود. اگر که درآمد شرکت در چهار فصل گذشته رشد داشته باشد، این رشد نشاندهنده یک روند مثبت است. حال اگر که درآمد شرکت در چهار فصل گذشته نزولی باشد، این نزول نشاندهنده یک روند منفی است.
اگر روندی وجود نداشته باشد ( یعنی بازه زمانی که در آن روند صعودی یا نزولی مشخصی مشاهده نشود) بازار اصطلاحا در یک دامنه نوسانی قرار دارد.
استفاده از خطوط روند
روش شایع شناسایی روندها استفاده از خطوط روند میباشد که در آن مجموعهای از سقفها و کفها به یکدیگر متصل میشوند. در روندهای صعودی کفهایی که به صورت مرتب در سطوح بالاتر تشکیل میشوند به هم متصل شده و یک سطح حمایت را ایجاد میکنند. در روندهای نزولی سقفهایی که به صورت مرتب در سطوح پایینتر تشکیل میشوند به هم متصل شده و یک سطح مقاومت را ایجاد میکنند. این خطوط روند علاوه بر تشکیل سطوح حمایت و مقاومت، جهت تعریف روند نزولی کلی روند را نیز نشان میدهند.
خطوط روند که به خوبی جهت کلی بازار را نشان میدهند اغلب باید به صورت مرتب تغییر یافته و دوباره رسم شوند. به عنوان نمونه در یک روند صعودی قیمت ممکن است به زیر خط روند شکسته شود در حالی که این حرکت لزوما به معنی تغییر جهت روند نیست. زیرا که قیمت ممکن است که به زیر خط روند حرکت کرده ولی باز به حرکت صعودی خود ادامه دهد. در چنین مواقعی باید یک خط روند جدید رسم شود تا شرایط پرایس اکشن جدید بازار را در بر بگیرد.
بنابراین برای تعیین روند نباید صرفا از خطوط روند استفاده کرد. اغلب معاملهگران حرفهای برای تعیین پایان یک روند از پرایس اکشن و دیگر اندیکاتورهای تکنیکال نیز استفاده میکنند. در مثال بالا ریزش قیمت به زیر خط روند لزوما به معنی فروش نیست. اما اگر این ریزش به زیر کف حرکت قبلی نفوذ کرده باشد و یا اینکه اندیکاتورهای تکنیکالی دیگر نیز نزولی شده باشند، شاید به معنی فروش باشد.
نمونهای از یک روند و خط روند
نمودار زیر یک روند صعودی را نشان میدهد. در این نمودار اندیکاتور RSI نشان میدهد که روند بسیار پرقدرت است. با وجود اینکه قیمت به صورت نوسانی حرکت میکند ولی جهت کلی روند صعودی است.
قدرت این روند صعودی به تدریج کاهش یافته و معاملات فروش وارد بازار شدهاند. اندیکاتور RSI به زیر ۷۰ رفته و به دنبال آن یک کندل نزولی بزرگ قیمت را به سمت خط روند میبرد. در روز بعد و با تشکیل یک گپ (Gap) به زیر خط روند، این حرکت نزولی تایید میشود. از این نشانهها میتوان برای خروج از معاملات خرید استفاده کرد زیرا که نشاندهندهی تغییر احتمالی روند میباشند. در این مرحله میتوان معاملات فروش را نیز آغاز کرد.
همین که قیمت نزول بیشتری میکند، خریداران بیشتری مایل به خرید در قیمتهای پایینتر میشوند.
خط روند (Trendline) در بورس
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار است.
تمام ابزارهای تکنیکال از قبیل الگوها، میانگینهای متحرک، حمایت و مقاومتها، تنها با هدف کمک به اندازهگیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمدهاند.
اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد میشنویم.
پس لازم است وقتی را برای تعرف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
نکات کلیدی و مهم
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
روند سه جهت دارد:
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند:
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
نکته : بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.تعریف روند نزولی
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه موضوعات و اصطلاحات بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.
آموزش ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال و بررسی اعتبار آن
خط روند یکی از ساده ترین و در عین حال مفیدترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که تحلیل گران از آن استفاده می کنند. در این مقاله ابتدا به آموزش ترسیم خط روند در بورس (قابل استفاده در هر نوع بازار سرمایه گذاری) می پردازیم سپس در ادامه به بررسی اعتبار خطوط روند و همچنین نحوه تبدیل خطوط روند به یکدیگر می پردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف خط روند صعودی و نزولی
مطابق شکل 1 الف، خط روند صعودی خط صافی است که انتهای موج های نزولی را در یک موج صعودی کلی، به یکدیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد. خط روند نزولی نیز خط صافی است که انتهای موج های صعودی در یک موج نزولی کلی را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد که در شکل 1 ب به آن پرداخته شده است.
شکل 1 الف- مثالی از خط روند صعودی که نقاطی که قیمت در آنها تصحیح می شود را به یکدیگر متصل می کند. برای ترسیم خط روند ، ابتدا به دو نقطه (مثل نقاط 1 و 3) نیاز است ولی برای افزایش اعتبار خط روند، برخورد نقطه سوم (مثل نقطه 5) با خط روند نیاز است.
شکل 1 ب- خط روند نزولی بالای موج های صعودی کشیده می شوند. برای رسم اولیه این خط به دو نقطه نیاز است (مثل نقاط 1 و 3) ولی برای افزایش اعتبار خط روند، نقطه سوم (مثل نقطه 5) باید آن را تایید کند.
نکته مهم در رابطه با ترسیم خط روند
در موج های صعودی کلی، برای رسم خطوط روند باید حفرات (Pit) را به هم وصل کرد. حفرات محل برگشت قیمت می باشند که از آن نقاط قیمت پایین تر نیامده است. اما در موج های نزولی کلی، باید برای ترسیم خط روند ، قله ها (Peak) را به هم وصل کرد. قله ها نقاطی از برگشت قیمت می باشند که قیمت نتوانسته است از آنها بالاتر رود. به طور کلی به قله ها و حفره ها، پیووت (Pivot) گفته می شود. در ریاضیات معادل پیووت همان اکسترمم است. همان طور که در شکل 1 الف نشان داده شده است در یک موج صعودی کلی، باید از اتصال حفرات به یکدیگر، خط روند ترسیم شود اما مطابق شکل 1 ب، در یک موج نزولی کلی باید از اتصال قله ها به یکدیگر خط روند ترسیم شود.
نحوه ترسیم خط روند
برای ترسیم خط روند در بورس به صورت صحیح، مانند رسم سایر موارد در نمودارها نیاز به رسم چندین خط به صورت تجربی است تا بتوان درست ترین آنها را انتخاب کرد. گاهی ممکن است خط روندی که درست به نظر می رسد نیاز به تصحیح داشته باشد. به طور کلی چند دستورالعمل مفید برای پیدا کردن این خطوط وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.
برای ترسیم خط روند در بورس و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری، ابتدا می بایست روند را تشخیص داد. به این معنی که برای رسم خط روند صعودی، باید حداقل دو حفره نزولی که حفره دوم از حفره اول بالاتر است را پیدا کرد. البته واضح است که برای رسم هر خط صاف و مستقیمی باید دو نقطه را انتخاب کنیم. برای مثال در شکل 1 الف، زمانی که قیمت از نقطه 3 شروع به رشد کرد، چارتیست ها مطمئن می شوند که نقطه 3 انتهای حفره نزولی بوده است و فقط خط روند صعودی مقدماتی را با استفاده از نقاط 1 و 3 می توان رسم کرد. بعضی از چارتیست ها نفوذ قیمت تا بالاتر از نقطه 2 را برای تایید روند صعودی و کشیدن خط روند لازم می دانند. برخی دیگر به رشد قیمت تا وسط موج 2-3 یا رشد قیمت تا نزدیکی نقطه 2 را لازم می دانند.
اگرچه معیارها برای ترسیم خط روند در بورس و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری به این صورت، متفاوت است ولی یادآوری این نکته ضروری است که چارتیست ها از لحاظ منطقی نیاز دارند که درباره صحت شکل گرفتن نقطه پایینی حفره یا موج اطمینان حاصل کنند و اینجاست که از اتصال پایین ترین نقاط موج های نزولی (حفرات) در روند صعودی کلی، خط روند صعودی پدید می آید.
خط روند مقدماتی در مقابل خط روند معتبر
پیش از این هر چه ذکر شد درباره خط روند مقدماتی بود. برای تایید اعتبار یک خط روند صعودی لازم است که این خط برای سومین بار به نقطه ای برسد که در آنجا قیمت ها مجددا به سمت بالا حرکت می کنند. در شکل 1 الف، آزمون صحت خط روند، در نقطه 5 اعتبار آن را تایید می کند. شکل 1 ب، یک روند نزولی را نشان می دهد ولی قوانین قبلی درباره آن صادق است. به طور خلاصه یعنی اینکه دو نقطه برای رسم ابتدایی خط روند و نقطه سوم برای ایجاد یک خط روند معتبر لازم است.
چگونه از خط روند استفاده کنیم ؟
هنگامی که نقطه سوم اعتبار خط روند را تایید کرد و روند، مسیر اصلی خود را در پیش گرفت، خطوط روند در زمینه های مختلفی مفید خواهند بود. یکی از مفاهیم اولیه روند این است که روند دوست دارد جهت خود را حفظ کند. در نتیجه هنگامی که روند شیب مطمئنی به خود می گیرد که این شیب به وسیله خط روند قابل تشخیص است. به طور معمول خط روند در همان شیب باقی می ماند.
خط روند در بورس نه تنها حد نهایی مراحل تصحیح روند را مشخص می کند بلکه شاید به عنوان یک کاربرد مهمتر بتوان زمان تغییر جهت روند را نیز از روی آن پیش بینی کرد. برای مثال در روند صعودی، حفره نزولی اغلب به خط روند نزدیک می شود و یا حتی اندکی از آن عبور می کند. علت آن تمایل معامله گران به خرید در موج های نزولی در یک روند صعودی است که باعث می شود این خط روند همانند یک مرز حمایت عمل کند که می توان به عنوان محدوده خرید از آن استفاده کرد. در روند نزولی این خط به عنوان محدوده مقاومت (فروش) عمل می کند. (شکل 2 الف و 2 ب را ببینید)
شکل 2 الف- تا زمانی که خط روند پابرجاست حفره های نزولی در نزدیک خط روند، ناحیه مناسب خرید محسوب می شوند. در نقاط 5 و 7 می توان اقدام به خرید مجدد نمود. شکسته شدن خط روند در نقطه 9 علامتی است جهت خروج از روند موجود، که یک روند نزولی را پس از روند صعودی هشدار می دهد.
شکل 2 ب، نقاط 5 و 7 می توانند به عنوان نقطه فروش مورد استفاده قرار بگیرند شکسته شدن خط روند در نقطه 9 اخطاری است جهت تغییر روند.
تا زمانی که خط روند شکسته نشده باشد از آن می توان به عنوان محدوده خرید یا فروش استفاده کرد. در شکل 2 الف، شکسته شدن خط روند، اخطار در مورد تغییر روند است و بدین معنی است که شاید بهتر باشد از معاملاتی که بر اساس پیش بینی جهت این روند انجام شده، خارج شد. در اغلب مواقع شکسته شدن خط روند یکی از بهترین و سریع ترین اخطارهای تغییر روند است.
چگونه می توان اعتبار خط روند را تعیین کنیم ؟
لازم است که درباره ویژگی های خط روند صحبت کنیم. اول از همه چه چیزی به یک خط روند اعتبار می دهد ؟ جواب این سوال دو قسمت دارد : طولانی تر بودن زمانی که خط روند صحت خود را حفظ کرده است و تعداد دفعاتی که در برخورد با قیمت ایستادگی کرده است.
به عنوان مثال در ترسیم خط روند ، خط روندی که 8 مرتبه قیمت را لمس کرده و همچنان پایدار مانده بسیار مهم تر و معتبر تر از خط روندی است که تنها سه مرتبه در برابر قیمت ایستادگی کرده است. همچنین خط روندی که به مدت 9 ماه تاثیر خود را حفظ کرده نسبت به خط روند 9 هفته ای و یا 9 روزه اهمیت بسیار بیشتری دارد. اعتبار بیشتر خط روند اعتماد و اعتبار بیشتری را به وجود می آورد و نفوذ در آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
خط روند باید شامل تمام نوسانات قیمت باشد
خطوط روند در نمودار میله ای باید کاملا در بالا یا پایین میله های روزانه (محدوده نوسان قیمت در طول روز) رسم گردد و قیمت های بالایی یا پایینی را نیز در برگیرد. بعضی از چارتیست ها ترجیح می دهند خط روند را از متصل کردن قیمت پایانی رسم کنند هر چند که این روش استاندارد نیست، ولی مطمئنا قیمت پایانی مهم ترین قیمت در طول یک روز است. تکنیک به کارگیری کل فعالیت های قیمت ها برای رسم خط روند کاربرد رایج تری دارد.
شکل 3- رسم صحیح خط روند که باید کلیه قیمت های روز را در بر گیرد (خط روند قیمت های پایینی در نمودار میله ای را در بر گرفته است)
چگونه نفوذهای کوچک به خط روند را بررسی کنیم ؟
به هنگام ترسیم خط روند در بورس ، گاهی اوقات قیمت در طول روز به داخل خط روند نفوذ می کند اما در انتهای روز، قیمت پایانی در مسیر خط روند شکل می گیرد و تحلیل گران را در شک و تردید باقی می گذارد که آیا روند شکسته شده است یا خیر ؟ (شکل 4 را ببینید)
شکل 4- گاهی تعریف روند نزولی اوقات نفوذ یک روزه قیمت در خط روند چارتیست را در این شک باقی می گذارد که آیا خط روند هنوز معتبر است یا باید خط جدیدی رسم کرد. یک پیشنهاد این است که خط اولیه را حفظ کرد و خط جدید را نیز رسم کرد تا بتوان تشخیص داد که کدام یک معتبرتر است.
شکل 4 یکی از این موقعیت ها را نشان می دهد. قیمت در طول روز خط روند را می شکند ولی در انتهای روز به بالای خط روند برمی گردد و قیمت پایانی بالای خط روند رقم می خورد. آیا لازم است تا دوباره خط روند را رسم کنیم ؟ متاسفانه قانون صریح و سریعی برای چنین موقعیت هایی وجود ندارد. گاهی اوقات بهتر است که نفوذ کوچک قیمت را نادیده بگیریم مخصوصا زمانی که حرکت قیمت، اعتبار خط روند اصلی را تایید می کند.
چگونه یک خط روند در بورس شکسته می شود ؟
به عنوان یک قانون عمومی، شکل گرفتن قیمت پایانی زیر خط روند در موج صعودی و بالای خط روند در روند نزولی بسیار مهم تر از نفوذهایی است که ناشی از نوسانات قیمت در طول روز می باشد. زمانی که قیمت پایانی به قدر کافی در خط روند نفوذ نکرده است اکثر تحلیل گران تکنیکال از دو فیلتر قیمت و زمان برای مشخص کردن اعتبار خط روند و حذف کردن اخطارهای مشکوک استفاده می کنند.
به عنوان مثال فیلتر قیمت، نفوذ 3 درصد در قیمت پایانی می باشد و بیشتر برای شکسته شدن خطوط روند بلند مدت به کار می رود. به این معنی که برای قطعیت شکسته شدن خط روند، نفوذ قیمت پایانی به اندازه 3 درصد در داخل خط روند لازم است. به عنوان مثال وقتی قیمت یک سهام خط روند صعودی خود را در قیمت 1500 تومان شکسته باشد قیمت پایانی باید 3 درصد پایین تر از این قیمت قرار بگیرد تا شکست خط روند تایید گردد یعنی باید قیمت سهام به 1455 تومان برسد. واضح است که معیار 3 درصد برای دوره های کوتاه مدت مناسب نمی باشد و شاید معیار 1 درصد در این موارد بهتر باشد.
قانون درصد نشانگر یکی از انواع فیلترهای قیمت است. چارتیست های بازار سرمایه، نفوذ کامل همه قیمت ها را لازم می دانند (اعم از بالایی، پایینی و پایانی). اگر فیلترها کوچک باشند تردید نسبت به درستی اخطارها همچنان باقی می ماند و اگر خیلی بزرگ باشند حرکات ابتدایی قیمت را از دست خواهیم داد. یک معامله گر شخصا باید بهترین فیلتر را بر اساس نوع هر روند تشخیص دهد. فیلتر پیشنهادی دیگری نیز به نام فیلتر زمان وجود دارد که به میزان نفوذ کافی قیمت در خط روند در اثر افزایش یا کاهش قیمت نیاز دارد.
یک فیلتر رایج زمان، قانون دو روزه می باشد به این معنی که برای اطمینان از شکست خط روند، قیمت های پایانی باید به مدت دو روز متوالی در سوی دیگر خط روند تشکیل شوند. بنابراین برای شکسته شدن خط روند صعودی، قیمت های پایانی باید حداقل به مدت دو روز متوالی زیر خط روند بسته شوند. شکسته شدن این خط تنها در یک روز قابل قبول نیست. فیلتر زمان و فیلتر نفوذ 1 تا 3 درصد در مورد شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت مهم نیز کاربرد دارند. فیلتر دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از تشکیل قیمت پایانی آخرین روز هفته در بالای خط روند.
چگونه خطوط روند به یکدیگر تبدیل می شوند ؟
سطوح حمایت و مقاومت هنگامی که شکسته می شوند به یکدیگر تبدیل می شوند. همین قانون به هنگام ترسیم خط روند نیز صادق است. (شکل های 5 الف و 5 ب را ببینید)
شکل 5 الف- مثالی از تبدیل خط حمایت صعودی به خط مقاومت. معمولا خط حمایت پس از شکسته شدن، به یک مانع مقاوم در برابر موج های صعودی تبدیل می شود.
شکل 5 ب- اغلب مواقع خط روند نزولی بعد از شکسته شدن تبدیل به خط حمایت می شود.
به بیان دیگر خط روند صعودی (خط حمایت) هنگامی که به طور قطع شکسته شود تبدیل به خط مقاومت خواهد شد و بدین ترتیب خط روند نزولی نیز هر گاه به طور قطعی شکسته شود تبدیل به خط حمایت خواهد شد.
منبع : کتاب “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” تالیف جان مورفی، مترجمان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی
هفته بد برای طلا در بازارهای جهانی!
اقتصادنیوز: تحلیلگران روزهای خوبی برای طلا در هفته آتی پیشبینی نمیکنند. آنان بر این باورند که قیمت اونس طلا در این هفته حوالی 1700 دلار نوسان خواهد کرد.
به گزارش اقتصادنیوز در تازهترین نظرسنجی هفتگی طلای کیتکو نیوز، تحلیلگران روزهای خوبی برای طلا در هفته آتی پیشبینی نکردند، آنان بر این باورند که قیمت اونس طلا در این هفته حوالی 1700 دلار نوسان خواهد کرد.
برخی بر این باورند که در روزهای نخست هفته به سبب نوسانات شاخص دلار طلا تا حدودی روند صعودی خواهد داشت با این حال آنان نیز برای آخرهفته روند بازار را نزولی ارزیابی میکنند.
هرچند که دارین نیوسام، رئیس Darin Newsom Analysis، بر خلاف برخی از تحلیلگران این هفته را برای طلا قابل قبول ارزیابی میکند، اما او نیز بر این باور است که چشمانداز طلا در میانمدت و بلندمدت مناسب به نظر نمیرسد.
این هفته، در مجموع 17 متخصص بازار در نظرسنجی وال استریت کیتکو نیوز شرکت کردند. هفت تحلیلگر معادل با 41 درصدروند بازار طلا را مثبت، شش تحلیلگر، معادل با 35 درصد،این روند را نزولی وسایرین نیز بازار را کمنوسان پیشبینی کردند.
در بخش خرده فروشی، 898 نفر در نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. در مجموع 337 نفر معادل با 38 درصد روند طلا را افزایشی، 46 درصد کاهشی و سایر شرکتکنندگان این بازار را با ثبات و نوسان اندک ارزیابی کردند.
دیدگاه شما