روند کلی بازار های مالی


  1. هر دره نزولی را به نزولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دره پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
    ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌های ایجاد شده با قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فشرده است. هنگامی که قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به سایر قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم.
  2. هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
  3. به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این تصویر همانطور که مشاهده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید ما قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های روند کلی بازار های مالی صعودی را به هم وصل کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار می‌کند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی شود.
  4. خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح روند کلی بازار های مالی روند کلی بازار های مالی دهند.

اصطلاحات متداول در فارکس

توضیح :حد ضرر فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد ضرر هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.

‪T/P:take profit (حد سود)

توضیح :حد سود فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد سود هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.

‪Commission:کمیسیون یک معامله که بسته به نوع قرارداد متفاوت میباشد.

R/O Swap: interest Rate:سود بانکی که مبنای محاسبه آن به نوع معامله ، قرارداد و جهت (خرید یا فروش) آن، بستگی دارد که در هنگام خرید این سود به حساب معامله گر واریز و در هنگام فروش از حسابش کسر می شود.

Trade P/L:سود یا ضرر قطعی

Floating P/L:سود یا ضرر شناور

Closed Trade P/L:سود یا ضرر قطعی معامله بسته شده

Deposit :مبلغ سپرده که بسته به نوع حساب متفاوت میباشد( دلار امریکا یا یورو و…)

Withdrawal:برداشت وجه از حساب

Balance:مانده حساب قبل از باز شدن پوزیشنهای (معاملات) موجود.

Margin Requirement:موجودی مورد نیاز برای انجام یک یا چند معامله که معمولا به درصد و یا مبلغ نمایش داده میشود

:Total Credit Facilityجمع وام اختصاص داده شده به یک حساب

:Equityموجودی خالص یا مانده حساب که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.

Available Margin:موجودی ضریب معاملات که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.

:Free Marginموجودی ضریب معاملات به دلار که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.

:Margin Level=MLدرصد ضریب معاملات نسبت به موجودی که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.

Leverage:حد اکثر ضریب مجاز برای انجام معاملات که معمولا برای ارزها 100 تا 300 برابر موجودی خالص (Equity) و برای فلزات قیمتی مانند طلا و نقره 50 تا 150 برابر موجودی خالص (Equity) است.

Cell Margin warning:اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یک حساب زمانی رخ میدهد که نرخ محصولی که توسط صاحب حساب خریداری یا فروخته شده برعکس حرکت کند و به جائی برسد که موجودی صاحب حساب کافی نباشد، که در این حالت میبایستی افزایش موجودی داد و یا مقدار لازم از پوزیشنهای (معاملات) موجود را بست .

Stop out:در صورتی که صاحب حساب به اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یا Cell Margin warning توجه نکند و نرخ محصول معامله شده همچنان برعکس نوع معامله حرکت کند و موجودی خالص نزدیک به پایان باشد سیستم بصورت اتوماتیک بعضی پوزیشنهای (معاملات) را بسته به نوع و مقدار آن را میبندد و درصورتی که روند عکس ادامه پیدا کند کلیه معاملات به صورت خودکار بسته میشود تا جائی که هیچ معامله ای باقی نماند.

Volume:تعداد مرتبه تغییر نرخ در یک دوره زمانی 1 دقیقه ، 1 ساعت ، 1 روز و یا ….

مراحل تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی – طراحی استراتژی و سیستم معاملاتی

پس از تحلیل بنیادی (Fundamental) بازار و انتخاب صنایع و شرکت‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری، از طریق مراحل زیر به تحلیل تکنیکال (Technical) و طراحی استراتژی و سیستم معاملاتی شخصی خود می‌پردازیم؛ این مراحل در صورت لزوم آپدیت و مباحث جدید و کاربردی‌تر اضافه می‌شوند:

  1. تحلیل کلی بازار
  2. بررسی نمودارهای شاخص‌های مختلف
  3. بررسی نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه
  4. بررسی روند صعودی، نزولی یا روند کلی بازار های مالی خنثی در تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت
  5. بررسی نمودارهای تعدیل نشده و لگاریتمی
  6. آیا شکاف‌های قیمتی وجود دارند؟
  7. رسم خطوط روند
  8. رسم کانال‌ها
  9. رسم حمایت‌ها و مقاومت‌ها
  10. آیا الگوهای بازگشتی قابل مشاهده هستند؟
  11. آیا الگوهای ادامه‌دهنده دیده می‌شوند؟
  12. تحلیل اندیکاتورها
  13. بررسی واگرایی‌ها
  14. بررسی نسبت‌های اصلاحی و بسط فیبوناچی
  15. مشخص کردن هدف‌های قیمتی
  16. پرایس اکشن: بررسی نمودارها و الگوهای شمعی ژاپنی (کندل استیک)
  17. بررسی حجم معاملات
  18. تابلو خوانی و بررسی نسبت‌های خریدار و فروشنده
  19. تعیین حد ضرر
  20. پایبند بودن به استراتژی و سیستم معاملاتی شخصی

بر اساس مراحل بالا، هر شخصی می‌بایست متناسب با سرمایه، شخصیت، سن و میزان ریسک‌پذیری خود، تایم‌فریم مورد نظر، استراتژی و سیستم معاملاتی خود را انتخاب و طراحی نماید.

درباره میثم محمدی

دکترای مدیریت کسب و کار، مدرس و تحلیلگر بازارهای مالی و دارایی‌های دیجیتال، مشاور سرمایه‌گذاری، متخصص اقتصاد دیجیتال و تجارت الکترونیک

مطالب مرتبط

لیست ارزهای دیجیتال پیشنهادی

یکشنبه، ۲ مرداد ۱۴۰۱

لیست سهام پیشنهادی

یکشنبه، ۲ مرداد ۱۴۰۱

مراحل تحلیل بنیادی در بازار سرمایه – بهترین شرکت‌های بنیادی در بورس

یکشنبه، ۲ مرداد ۱۴۰۱

فیلترهای مهم و کاربردی دیده‌بان بازار بورس

شنبه، ۱ مرداد ۱۴۰۱

مدیریت سرمایه‌گذاری

دوشنبه، ۱۸ بهمن ۱۴۰۰

تابلو خوانی، روان‌شناسی و رفتار شناسی بازار بورس

دوشنبه، ۲ فروردین ۱۴۰۰

۸ نظر

کارت عالیه هر چی گشتم جایی واسه لایک پیدا نکردم. خسته نباشی. بازم ممنون از زحماتت ارزشمندت…

ممنونم، لطف دارید
زنده باشید

سلام
استاد محمدی یکی از بهترینهای ایران هستن و گذروندن دوره با ایشون یکی از پربازده ترین کلاسهایی بود که دیدم و وقتی با کسانی که توی بازار ادعای تحلیل میکنن روبرو میشم تازه میفهمم که چقدر استراتژی و تحلیلهای استاد هوشمندانه هست امیدوارم استاد محمدی هر روز موفقتر از قبل باشند… از تمام زحماتتون سپاسگزاریم

سلام؛ خواهش می‌کنم، لطف دارید
ان‌شاءالله همیشه سلامت، شاد و موفق باشید.

با کلی ذوق و شوق برای دیدن بهترین و نامی ترین استاد روند کلی بازار های مالی بنیادی در شیراز به اولین جلسه کلاس رفتم، رفته رفته متوجه شدم که بعضی ها فقط از دور خوبن از خیلی دور…. قدیمی ها خوب میگفتن همیشه اون چیزی که انتظار دارید اتفاق بیوفته، اتفاق نمیوفته!
اما باز هم مصداق این حرف این بار در شکلی زیباتر اتفاق افتاد…. در کلاس تکنیکال با استادی که نام و نشونی از او در شهر دیده نمیشد و کسی نمیدانست قرار است چه اتفاقی بیوفتاد، بهترین لحظاتی که هر دانش آموخته ای خوش اقبالی میتوانست برای او یک بار هم که شده در کل دوران تحصیلی خود تجربه کند رقم خورد.
گویا برای این کار ساخته شده بود و استادی در خونش بود…

سلام
از لطف و محبت شما ممنونم
ان‌شاءالله همیشه سلامت، شاد و موفق باشید

سلام دکتر عزیز
سپاس از شما بابت تدریس عالی و مطالبی که ارائه کردین. به نظرم مهم ترین تفاوت شما با اساتید دیگه اینه که مباحث رو گلچین و کاربردی کردین و همونطور که فرمودین اون چیزی که به دردمون می خوره رو تدریس کردین. با اختلاف یکی از بهترین دوره ها رو با شما داشتم و بهترین استادی بودین که تا حالا باهاش کلاس داشتم.
مجدد از زحمات و تدریس صادقانه تون متشکرم

تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟

تفاوت اساسی‌ ترید و سرمایه‌گذاری

اصطلاح «سرمایه‌گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوت‌های کلیدی زیادی باهم روند کلی بازار های مالی دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند. هدف از سرمایه‌گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه‌گذاری و تریدینگ و همچنین اصلی‌ترین شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن دارایی‌ها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. ممکن است یک سرمایه‌گذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایه‌گذاری افزایش قیمت دارایی‌ها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایه‌گذار به ارمغان می‌آورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری می‌کند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش‌ پرداخت خانه پس‌انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۵ ساله‌ای داشته باشد.

در سرمایه‌گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که می‌گوید:

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته می‌شود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایه‌گذار از «بازدهی پیش‌بینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایه‌گذار، فرصت‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری‌های بهتر با ریسک بیشتر ارائه می‌دهد. دلیل آن هم این است که آن‌ها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

اگر یک سرمایه‌گذار افق زمانی کوتاه‌تری دارد، باید در انتخاب‌های خود محتاط‌ باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازار‌های مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش می‌یابد، توسط اکثر سرمایه‌گذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آن‌ها مکررا زمان‌های عملکرد ضعیف را پشت سر می‌گذارند به این‌ امید که ارزش دارایی‌ها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاه‌مدت جبران شود.

آشنایی با شیوه‌های سرمایه گذاری

به‌طور کلی،‌ دو شیوه کلی برای انجام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:

۱. سرمایه‌گذاری فعال

سرمایه‌گذاران از استراتژی سرمایه‌گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال دارایی‌های موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام به‌‌خصوص را خریداری می‌کند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.

۲. سرمایه‌گذاری غیرفعال

هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایه‌گذاران در این استراتژی دارایی‌های خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمی‌کنند؛ در عوض، آن‌ها پول خود را در صندوق‌های مشخصی مانند صندوق‌های قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه‌گذاری شاخصی که سعی می‌کنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار می‌دهند.

تریدینگ چیست؟

تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه‌گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدر‌ها معمولا دارایی‌های خود را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش دارایی‌ها سود می‌برند در حالی که سرمایه‌گذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود می‌برند. از سوی دیگر معامله‌گران به‌جای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایه‌گذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار می‌رود قیمت دارایی پیش برود تمرکز می‌کنند و سعی می‌کنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.

تریدینگ چیست؟

سرمایه‌گذاران معمولا منتظر می‌مانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدر‌ها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیان‌آور استفاده می‌کنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایه‌گذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه‌ خود را حفظ کند.

شیوه‌های تریدینگ

تریدر‌های از سبک‌های معاملاتی مختلفی استفاده می‌کنند، برخی از این سبک‌ها در ادامه آورده شده است:

۱. اسکالپینگ

اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته می‌شود که تریدر برای کسب سود‌های متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده می‌کند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.

۲. معاملات روزانه

معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیت‌های معاملاتی را در یک روز باز و بسته می‌کنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش می‌دهد.

۳. معامات پوزیشن

هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند می‌گویند.

۳. معاملات سوئینگ

به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیت‌ها ممکن است برای روز‌ها تا هفته‌ها با این روش حفظ شوند.

سوشیال تریدینگ چیست؟

سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان می‌دهد از تاکتیک‌های معاملاتی تریدر‌های باتجربه‌تر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرم‌ها از این ویژگی پشتیبانی می‌کنند؛ در این پلتفرم‌ها تریدر‌های مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط می‌گیرند و در مورد تحلیل‌ها بحث می‌کنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدر‌ها یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های سوشیال تریدینگ است.

سوشیال تریدینگ چیست؟

مزایای سوشیال تریدینگ

  • به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک می‌کند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آن‌ها می‌توانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آن‌ها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
  • کار با یکدیگر و به اشتراک‌گذاری‌ ایده‌ها به تریدر‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
  • در زمان بسیاری از ترید‌های دیگر صرفه‌جویی می‌شود، چرا که آن‌ها همه چیز را به اشتراک می‌گذارند.
  • می‌توان از آن در طیف گسترده‌ای از کلاس‌های دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارز‌ها، کالا‌ها و ارز‌های دیجیتال استفاده کرد.

تفاوت‌های تریدینگ و سرمایه‌ گذاری

جدا از تفاوت‌هایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه‌گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:

بازار‌های مالی

بازار سهام (Stock) محبوب‌ترین نوع دارایی در بین سرمایه‌گذاران است. این نوع بازار‌ها نشان دهنده سرمایه‌گذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینه‌ی مناسبی برای سرمایه‌گذاری بلند مدت محسوب می‌شود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایه‌گذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایه‌گذاری‌ها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان می‌دهد.

سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران سایر دارایی‌ها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه می‌کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند علاوه صندوق‌ها مالک کالا‌هایی مانند طلا نقره و حتی ارز‌های دیجیتال باشد. اما ترید‌ها نسبت به سرمایه‌گذاران در زمینه‌های بیشتری فعالیت می‌کنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارز‌ها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدر‌ها با نوسانات است، معمولا از بازار‌های بی‌ثبات‌تر استفاده می‌کنند.

بازار‌های مالی

تریدر‌های برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده می‌کنند، اما سرمایه‌گذاران معمولاً دارایی‌ها را به طور کامل خریداری می‌کنند. CFD‌ها ابزار‌های مالی هستند که به ترید‌ها اجازه می‌دهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدر‌ها می‌توانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی روند کلی بازار های مالی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما می‌توانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.

تحقیق و تحلیل

یکی دیگر از تفاوت‌های بین تریدر و سرمایه‌گذار، نحوه تحقیق و تحلیل‌های آن‌ها از بازار است. سرمایه‌گذاران معمولا بر روی تحلیل‌های بنیادی تمرکز می‌کنند. در این نوع، یک سرمایه‌گذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار می‌دهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایه‌گذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی می‌کند.

تحقیق و تحلیل

در صورتی که تریدر‌ها بیشتر به تحلیل‌های تکنیکال می‌پردازند. در این نوع تحلیل تریدر‌ها به مشاهده نمودار‌های قیمت و تجزیه و تحلیل روند‌ها، الگو‌ها و نشانه‌ها می‌پردازند تا پیش‌بینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت می‌کند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می‌شود.

سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:

معاملات روند

این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معامله‌گر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکان‌پذیر باشد.

خط مقاومت و حمایت

در این استراتژی تریدر‌ها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود می‌کنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته می‌شود. سطح مقاومت نقطه‌ای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش می‌یابد. پس از یافتن این مکان‌ها، معامله‌گران می‌توانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.

معاملات شکست مقاومت

تریدر با این استراتژی می‌تواند با پیدا کردن دارایی‌هایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کرده‌اند سود کسب کند. شکست‌ها ممکن است سیگنال‌های قدرتمندی باشند، به‌ویژه زمانی که توسط سایر شاخص‌های تحلیل تکنیکال تأیید شوند.

ریسک و مدیریت آن

هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایه‌گذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته می‌شود.
  • ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.

هر سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایه‌گذاری‌ها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از دارایی‌ها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدر‌ها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
  • ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته می‌شود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین می‌تواند منجر به ضرر و زیان شما شود.

معامله گران می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:

  • انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
  • تنظیم توقف روند کلی بازار های مالی ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
  • اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج

تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟

هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان داده‌اند که استراتژی‌های مؤثری برای بهره‌مندی از بازار‌های مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:

  • اهداف مالی شما
  • ریسک‌پذیری شما
  • دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
  • میزان تلاشی که می‌خواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایه‌گذاری‌های خود صرف کنید.
  • مقدار پولی که برای شروع دارید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

سرمایه‌گذار کیست؟

سرمایه‌گذار شخصی است که بر اساس تحلیل‌های بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری می‌کند.

تریدینگ یا معامله‌گری چیست؟

یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها دارایی‌ها را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند.

کسب سود از طریق سرمایه‌گذاری بهتر است یا تریدینگ؟

هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمی‌توان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسک‌پذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

خط روند چیست و چگونه رسم می‌شود؟ + کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

خط روند چیست

خط روند یک ابزار اصلی برای معامله گران بورس است که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند در هر جفت ارز (یک نقطه بالا و یک نقطه پایین) و در هر بازه زمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله قصد داریم که در ۳ مرحله به شما آموزش دهیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کنید. این خطوط ابزاری قدرتمند برای ورود و خروج از معاملات است و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند در ترکیب با هر وسیله دیگری که ممکن است از قبل استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید، استفاده شود.

اهمیت خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند دره نزولی یا دو یا چند قله صعودی (اوج) را به هم متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، خطوطی که در آینده پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و با قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در اطراف آن‌ها واکنش نشان می دهند معامله می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، یا با جهش از روند حرکت می کنند. این خط ابتدایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین، اساسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین و مهم‌ترین اصل تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه، فارکس و استوک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مارکت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد.اگر فقط همین یک عامل را یک نفر به خوبی یاد بگیرد، به هیچ عامل و استراتژی خاص و پیچیده دیگری نیاز پیدا نخواهد کرد و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به راحتی در مارکت موفق شود و سودهای خوبی را بدست آورد.

خط روند چیست؟

خط روند نقشه حرکت قیمت در بازار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد. ما ازاین طریق متوجه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم چه رفتاری را از خودش نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. با علائم و نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که قیمت از خودش به جای می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد چه کنیم برای اینکه زبان قیمت را ترجمه کنیم و صدای قیمت را بشنویم. خط رونداز اصولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین فاکتورهای فهمیدن و درک کردن نقشه حرکت قیمت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد.اما خط روند به چه مفهوم است؟ کجا باید رسم شود؟ چه کاربردی دارد؟ تمامی این سوالات را قصد داریم به صورت فشرده در این مقاله به شما آموزش دهیم.

کاربرد خط روند

خط روند در تحلیل تکنیکال خطی است که در صعود و نزول روند قیمت از آن استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. بنابراین مشخص شد که در بازارهای رنج از خط روند نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانیم استفاده کنیم. چرا؟ به این خاطر که بازارهای رنج هیچ روندی ندارد. اگر روند قیمت نزولی باشد برای رسم باید که قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و یا سقف قیمت را پیدا کنیم. با پیدا کردن این نقاط آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به هم وصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم تا جریان قیمت و نقشه راه آن را پیدا کنیم.

 خط روند در تحلیل تکنیکال

به نمودار بالا توجه کنید خط قرمز نشان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهنده روند نزولی و خط آبی نشان دهنده روند صعودی می‌باشد.
برای رسم چند قله را باید به هم وصل کنیم؟ تعداد قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های لازم برای رسم خط روند از ۲ قله شروع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و هرچه قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بیشتری را پیدا کنید و رسم کنید اعتبار آن خط روند بیشتر خواهد بود.

انواع خط روند

روند صعودی، حرکت قیمت دارایی‌های مالی را در زمانی که جهت کلی به سمت بالا است توصیف می‌کند. در یک روند صعودی، هر قله و دره متوالی، بالاتر از آن‌هایی هستند که پیش‌تر در نمودار قیمتی وجود داشتند. روند صعودی فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم می‌کند تا از افزایش قیمت دارایی‌ها سود ببرند. فروش یک دارایی پس از شکست در ایجاد قله و دره بالاتر، یکی از مؤثرترین راه‌ها برای جلوگیری از زیان‌های بزرگی است که می‌تواند ناشی از تغییر روند باشد.

خط روند صعودی، در امتداد کف‌های قیمتی رسم می‌شود و به تعیین محل شکل‌گیری کف‌های آینده کمک می‌کند. میانگین متحرک نیز توسط برخی از معامله‌گران تکنیکال برای تجزیه و تحلیل روندهای صعودی استفاده می‌شود. زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی در نظر گرفته می‌شود.

روند نزولی، به پرایس اکشن (price action) دارایی‌های مالی و اوراق بهاداری گفته می‌شود، که در طول زمان با ارزی زیر قیمت نوسان می‌کنند. در حالی که قیمت دارایی‌های مالی روند کلی بازار های مالی در طول زمان به صورت متناوب نوسان دارد، دارایی‌هایی که روند نزولی دارند با قله‌ها و دره‌های پایین مشخص می‌شوند.

به این دلیل که روند نزولی اطلاعات بیشتری نسبت به فقط یک شکست تصادفی نشان می‌دهد، معامله‌گران تکنیکال به این روندها توجه می‌کنند. به نظر می رسد اوراق بهاداری که روند نزولی دارند، تا زمانی که برخی از شرایط بازار تغییر نکند، به احتمال زیاد به روند کاهشی خود ادامه می‌دهند، که به این معنی است که یک روند نزولی نشان دهنده یک وضعیت اساساً رو به وخامت است.

روند خنثی، حرکتی افقی در قیمت است. این روند زمانی رخ می‌دهد که نیروی عرضه و تقاضا با هم برابر شود. این اتفاق معمولاً در طول یک دوره تثبیت قبل از این که قیمت به روند قبلی برگردد یا به یک روند جدید برود، رخ می‌دهد. روند خنثی به «روند افقی» روند کلی بازار های مالی هم شهرت دارد.

روند خنثی عموماً نتیجه حرکت قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت است. غیرمعمول نیست که ببینیم یک روند خنثی یا افقی، بر عملکرد قیمت یک دارایی خاص، برای یک دوره طولانی و قبل از شروع یک روند جدید صعودی یا نزولی، حاکم است. این دوره‌های تثبیت اغلب در طول روندهای طولانی مورد نیاز هستند، زیرا تقریباً غیرممکن است که حرکت‌های قیمتی بزرگ در بلندمدت خود را حفظ کنند.

چگونه معامله با خط روند انجام می‌شود؟

دو روش یا استراتژی برای معامله با در نظر گرفتن انواع خط روند وجود دارد:

  • انجام معامله روی خط روند
  • انجام معامله پس از شکست خط روند

البته درست نیست که تنها شاخص تصمیم‌گیری خط روند باشد، برخی شرایط نیز باید برای انجام معامله مهیا باشند، چرا که در بحث خطوط روند با مسئله‌ای به نام شکست یا Breakout مواجه هستیم. Breakout به شکست قیمت سهام بالا یا پایین خط روند گفته می‌شود. این مورد اغلب نشان دهنده آغاز یک روند قدرتمند جدید است و یکی از قابل اعتمادترین شاخص‌ها است.

بسیاری از معامله‌گران در چنین شرایطی نزدیک به حمایت سهام می‌خرند و نزدیک به مقاومت آن را می‌فروشند. اگر نزدیک به حمایت خرید کنید و سهام خراب شود، ضرر می‌کنید. اگر سهامی نزدیک به مقاومت بفروشید و سهام به سمت بالا حرکت کند، باز هم پول خود را از دست خواهید داد.

شکست خط روند چیست؟

شکسته شدن به این معنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد که قیمت تمایل دارد روند خودش را عوض کند. اما همیشه شکسته شدن به منزله تغییر روند قیمت نیست. بنابراین هربار که مشاهده کردید که یک قیمت خط روندی را شکست اینطور تحلیل نکنید که این شکست نشان دهنده تغییر قیمت است. شما باید صبر کنید زیرا قیمت بعد از شکستن تازه شروع به بررسی می‌شود، خیلی از این بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها منجر به این می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرها تصمیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند که به همان روند قبلی برگردند. اما بعد از اینکه قیمت بعد از شکسته شدن را تثبیت کنند و اعلام کنند که این خط روند شکسته شده است. ما از این به بعد است که باید به دنبال این باشیم که پوزیشن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا افکارمان را مخالف روند قبلی سوق دهیم و در این زمان است که ما باید برای انتخاب پوزیشن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مخالف تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری کنیم.

خط روند یک خط حمایتی و مقاومتی است. برای روندهای نزولی یک خط مقاوت قدرتمند است و برای روند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صعودی یک خط حمایتی قدرتمند است.اگرخط روند شکسته شود آیا تاثیر آن از بین خواهد رفت؟ خیر، اگر خط حمایت بوده تبدیل به یک خط مقاومت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و اگر یک خط مقاومت بوده تبدیل به یک خط حمایت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

نحوه رسم و بررسی درست بودن خطوط روند

  1. هر دره نزولی را به نزولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دره پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
    ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌های ایجاد شده با قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فشرده است. هنگامی که قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به سایر قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم.
  2. هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
  3. به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این تصویر همانطور که مشاهده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید ما قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صعودی را به هم وصل کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار می‌کند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی شود.
  4. خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.

خط روند رو به بالا به معنای صعودی است، بنابراین ما می خواهیم به دنبال فرصت های خرید باشیم. فرصت های خرید زمانی اتفاق می افتد که قیمت کاهش یابد و روند نزدیک به قبل برسد که باعث جهش های صعودی شده است. خط کج (نزولی) به معنای روند نزولی است، بنابراین ما می خواهیم به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دنبال فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش بگردیم. فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش زمانی اتفاق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتد که قیمت بالا رود و به خط نزدیک شود که باعث جهش نزولی شده است. معاملات فقط در جهت روند خوب به ما اجازه می دهد تا حد ممکن از جهش های بالقوه روند استفاده کنیم. گرچه آن‌ها همیشه معاملات برنده را به ما نشان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند.

اتصال نقاط در خطوط روند

با دایره کامل، خط روند یک ابزار بسیار ساده برای استفاده است. شما در حال اتصال نقاط روی یک نمودار هستید. امیدوارم که سه نکته بالا به شما کمک کند خطوط ترسیم را به مرحله بعدی برسانید. اطمینان حاصل کنید که خطوطی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشید دو یا چند بالاترین یا دو یا چند پایین را به هم متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، اما قیمت آنها در آن شکسته نشده است. همچنین، به دنبال خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، اطمینان حاصل کنید که از معاملات با روند استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید.

محدودیت خط روند

خط روند جزء اصلی تحلیل تکنیکال است. این ویژگی نشان دهنده روند فعلی سهام است، که معامله‌گران برای تصمیم گیری به موقع خرید و فروش از آن استفاده می‌کنند. با این حال، ارزش پیش‌بینی خط روند ممکن است محدود باشد، زیرا اغلب در توصیف اقدامات گذشته مفیدتر از پیش‌بینی حرکت‌های آینده است. برخی از محدودیت‌های خط روند از این قرارند:

هرچه یک خط روند طولانی‌تر باشد، اعتبار آن بیشتر است. مشکل این جا است که ممکن است زمانی که خط روند به یک شاخص قابل اعتماد نزدیک می‌شود، دیگر برای اقدام و معامله دیر شده باشد.

در زمان بررسی خط روند، با مفهومی به نام نفوذ(Penetration) سروکار داریم. یک خط روند زمانی نفوذ می‌کند که یک سهم در سمت دیگر آن بسته می‌شود. نفوذ ممکن است به معنای تعدیل زاویه خط روند یا معکوس شدن الگوهای خط روند باشد. این نوع تحلیل ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما برای تصمیم گیری دقیق خرید و فروش چندان کارایی ندارد.

شناخت انواع بازارها برای تعیین روند

هرچه تغییر در بازار سریع‌تر رخ دهد، روند نیز سریع‌تر شکل می‌گیرد. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که بازارهای مختلف به سبب ویژگی‌ها و نوع دارایی‌هایی که ارائه می‌دهند، در تشخیص الگوهای خط روند، نیاز به تحلیل‌های متفاوتی دارند. برای مثال:

فارکس: تعیین روند در بازارهای مختلف متفاوت است. برای مثال در بازاری مانند فارکس، تنها تحلیل تکنیکال کافی نیست و به دلیل تأثیر شاخص‌های بنیادی، تحلیل بنیادی نیز برای تعیین روند لازم است.

ارزهای دیجیتالی: در مورد این دارایی‌های خاص که نسبتاً جدید و بسیار در حال رشد هستند، در کنار تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی، ویژگی‌های ذاتی ارز دیجیتال نیز مطرح است.

نکته پایانی!

افرادی که به صورت مبتدی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند رسم صحیح را یاد بگیرند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند در ابتدای راه و تا زمانی که تسلط کامل بر کشیدن پیدا کنند از ابزاری مانند لاین چارت کمک بگیرند. این ابزار به شما کمک می‌کند که نقاط صعودی و نزولی را راحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر مشخص کنید. اما ابزارهایی مانند لاین چارت نویزهای بازار را نشان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و فقط به این منظور مناسب است که بتوانید قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را راحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر تشخیص دهید.

برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟

حجم معاملات در تحلیل تکنیکال

اصطلاح حجم معاملات در واقع یعنی تعداد دارایی‌هایی که در یک بازه زمانی مشخص بین فروشندگان و خریداران رد و بدل می‌شود. اما شاید از خودتان بپرسید دانستن این موضوع چه اهمیتی دارد و به چه دردی می‌خورد؟ در این مقاله می‌خواهیم درباره این صحبت کنیم که چطور می‌توانید از ماجرای حجم معاملات به نفع خودتان استفاده کنید.

چگونه از حجم برای بهبود معاملات خود استفاده کنید؟

حجم معاملات معیاری از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی است. در بازار‌ بورس یا سهامی، حجم عبارت از تعداد سهام معامله شده و در بازار ارزهای دیجیتال تعداد کوین یا توکن معامله شده است. برای قراردادهای آتی (Future) و اختیار معامله (option)، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست شده‌اند. معامله گران برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه می‌کنند و تغییرات حجم را با سایر شاخص‌های تکنیکالی ترکیب می‌کنند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی مناسب را بگیرند.

با بررسی الگوهای حجم در طول زمان های مختلف می‌توان چگونگی شکل گیری رشد و افت قیمت در بازار‌ها را درک کرد. همین امر در مورد معامله گران بازار قرارداد‌های اختیار معامله نیز صادق است، زیرا حجم معاملات نشانگر تمایل فعالین بازار به جهت حرکت قیمتی است. در واقع، در بین اندیکاتور‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.

دستورالعمل‌های اساسی برای استفاده از حجم

هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً دستورالعمل‌هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. معامله‌گران همواره تمایل پیوستن به حرکت‌های قوی بازار را دارند. بنابراین در حرکت‌هایی که بیانگر ضعف قیمتی هستند شرکت نمی‌کنند یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشند.

این دستورالعمل‌ها در همه موقعیت‌ها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی ارائه می‌دهند.

۱. تایید روند

در بازار صعودی باید شاهد افزایش حجم باشیم. خریداران برای بالا بردن قیمت‌ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم (واگرایی) ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی است. این ممکن است سخت باشد که ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت با حجم کم سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت با حجم زیاد، سیگنال قوی‌تری است که نشان می‌دهد چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.

در شکل زیر تغییرات حجم معاملات را با توجه به افزایش و کاهش قیمت در نمودار سهام ایران خودرو (خودرو) مشاهده می‌کنید.

۲. حرکات و حجم خستگی

در یک بازار رو به رشد یا نزولی، می‌توانیم شاهد حرکت‌های فرسوده یا خسته باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان احتمالی یک روند است. معامله گران بازار سرمایه به دلیل رشد شدید قیمت دچار ترس می‌‌شوند، در این شرایط خریداران خسته می‌شوند و تمایل به خروج از بازار دارند.

زمانی که قیمت ها کاهشی می‌شود در نهایت تعداد زیادی از معامله گران را مجبور به خروج میکند که منجر به نوسانات و افزایش حجم می‌شود. پس از افزایش حجم در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفته‌ها و ماه‌های بعدی ادامه می‌یابد را می‌توان با استفاده از سایر دستورالعمل‌های حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

شکل زیر نمودار قیمتی سهام شرکت تسلا (TSLA) را نشان می‌دهد که بیانگر افزایش حجم در انتهای یک روند صعودی است. همانطور که گفتیم رفتار قیمتی در انتهای بازار ناشی از حرکت‌های فرسودگی می‌باشد. بنابراین شاهد افزایش حجم و خروج معامله‌گران هستیم.

۳. نشانه‌های صعودی

حجم می‌تواند در شناسایی نشانه‌های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش می‌یابد و سپس قیمت بالا می رود و مجددا به دنبال آن یک حرکت به سمت پایین‌تر انجام می‌شود. اگر در حرکت دوم به سمت پایین، قیمت از کف قبلی پایین نیاید و به اصطلاح کف بالاتر تشکیل شود و حجم در افت قیمتی دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک علامت صعودی تعبیر می‌شود.

شکل زیر نماد سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان با نماد فولاد است. در انتهای روند نزولی شاهد افزایش حجم همراه با افت قیمت هستیم. پس از شکل گیری کف و سقف بالاتر، کاهش حجم را مشاهده می‌کنیم، که در این حالت هشداری برای تغییر روند خواهیم داشت.

۴. حجم و تغییر قیمت

پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت چه در روند صعودی یا روند کلی بازار های مالی نزولی، اگر قیمت در یک محدوده کوچک نوسان داشته باشد و حجم سنگین مشاهده شود، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک برگشت قیمت در حال انجام است و قیمت دارایی مد نظر جهت حرکتی خود را تغییر خواهند داد.

۵. حجم در نواحی شکست و شکست‌های نقض شده

در هنگام شکست اولیه از یک سطح حمایت و مقاومت یا یک الگوی قیمتی، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمال بالاتر برای شکست کاذب است.

شکل زیر افزایش حجم در زمان شکست را نشان می‌دهد که نشان از قدرت خریداران و ادامه روند صعودی و قدرت در حرکت است.

۶. تاریخچه حجم

حجم را باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است داده‌های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده‌ها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبط‌تر هستند.

چه سیگنال های معاملاتی را می توان بر اساس حجم ارائه کرد؟

الگوهای حجمی نشانه‌ای از قدرت و رشد قیمت، یا کاهش قیمت برای یک سهام یا حتی کل بازار است. رشد قیمت با افزایش حجم به طور کلی به عنوان یک سیگنال صعودی محسوب می‌شود، در حالی که کاهش قیمت با حجم سنگین می‌تواند به عنوان یک سیگنال نزولی تفسیر شود.

در زمان اصلاح مینور، چگونه می توان حجم را تفسیر کرد؟

در زمان اصلاح مینور در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند . حجم پایین‌تر نشان می دهد که معامله گران اعتقاد زیادی به خروج از بازار و شکل گیری اصلاح ماژور ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می‌تواند ادامه یابد و این اصلاح مینور را به یک فرصت خرید تبدیل کند.

اندیکاتور حجم در رهآورد ۳۶۵

نحوه افزودن اندیکاتور حجم در نمودار سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) را در سایت رهآورد ۳۶۵ در شکل زیر نشان می‌دهیم. ابتدا با کلیک بر روی گزینه Indicators‌ پنجره زیر برای کاربر باز می‌شود. سپس در قسمت سرچ search گزینه volume را تایپ کنید. در ادامه بر روی گزینه volume مطابق شکل زیر کلیک کنید.

افزودن اندیکاتور حجم در رهآورد ۳۶۵/حجم معاملات

پس از انجام مراحل فوق اندیکاتور حجم که شامل میله‌هایی به صورت دورنگ (سبز و قرمز) است برای کاربر نمایش داده می‌شود. اندیکاتور volume بهترین راهنما برای شناسایی حمایت و مقاومت های حال و آینده سهم است. زمانی که نمودار قرمز است نشانه‌ای از افزایش عرضه و اینکه می تواند مقاومت معتبر را مورد بررسی قرار دهد با استفاده از حجم معاملات وجود دارد و زمانی که سبز است، نشانه ای مثبت از حجم معاملات و وجود حمایت قوی و افزایش تقاضا برای نمودار قیمت سهم است. البته شایان ذکر است نحوه چگونگی نمایش رنگ میله‌های حجم در نرم‌افزار‌های مختلف، متفاوت است.

اندیکاتور حجم در Trading View

با انتخاب گزینه اندیکاتور (Indicators) در نوار ابزار، پنجره زیر برای کاربر باز می‌شود. در قسمت سپس در قسمت سرچ search گزینه (volume) را تایپ کنید. در ادامه بر روی گزینه volume مطابق شکل زیر کلیک کنید.

افزودن اندیکاتور حجم در Trading View/حجم معاملات

در ادامه با انجام مراحل بالا کاربر میله‌های حجم را در پایین نمودار می‌بینید.

حجم معاملات در سایت مدیریت فناوری بورس

شکل زیر نحوه نمایش حجم معاملات در سایت مدیریت فناوری بورس را نشان می‌دهد. حجم نمایش داده شده برابر با میزان سهم معامله شده است.

حجم معاملات در وبسایت مدیریت فناوری بورس/حجم معاملات

با توجه به نظریه جان مورفی، پدر تحلیل تکنیکال نوین، در تحلیل تکنیکال قیمت ۷۰ درصد در شکل گیری سناریو نقش دارد و پارامتر‌های زمان و حجم معاملات، هر یک به تنهایی ۱۵ درصد در تشکیل سناریو تاثیر گذار هستند. پارامتر حجم معاملات به هیچ عنوان نباید به تنهایی در تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار گیرد. بلکه تنها گواهی برای سیگنال‌های ارائه شده توسط قیمت هستند. این نکته بسیار مهم را می‌توان به صورت روزانه در اکثر بازار‌های مالی از جمله بورس تهران مشاهده کرد.

اکثر فعالین بازار تنها با مشاهده یک روز معاملاتی پر حجم، به دلیل بروز احساساتی نظیر FOMO (Fear of Missing Out) و (FUD (Fear,Uncertainty,Doubt ( ترس از عقب ماندن از بازار) و (ترس، عدم قطعیت، شک)، اقدام به معاملات نسنجیده و اشتباه می‌کنند. در نهایت این رفتار منجر به ضرر مضاعف به معامله‌گران می‌شود.

در آخر

حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعمل‌های اساسی را می‌توان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید می‌کند یا نشان می‌دهد که ممکن است یک معکوس در دست باشد، استفاده شود. گاهی اوقات از شاخص های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می‌شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنال‌های ورود و خروج را می‌توان با نگاه کردن به قیمت، حجم و سایر پارامتر‌ها شناسایی کرد. نظر شما در مورد موضوع حجم معاملات چیست؟ شما چطور با آن کار می‌کنید؟ لطفا در قسمت نظرات برای ما بنویسید. همچنین شما می‌توانید سوالات خود را با ما در میان بگذارید.

سوالات متداول

حجم معاملات معیاری از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی است. در بازار‌ بورس یا سهامی، حجم عبارت از تعداد سهام معامله شده و در بازار ارزهای دیجیتال تعداد کوین یا توکن معامله شده است.

با بررسی الگوهای حجم در طول زمان های مختلف می‌توان چگونگی شکل گیری رشد و افت قیمت در بازار‌ها را درک کرد. همین امر در مورد معامله گران بازار قرارداد‌های اختیار معامله نیز صادق است، زیرا حجم معاملات نشانگر تمایل فعالین بازار به جهت حرکت قیمتی است. در واقع، در بین اندیکاتور‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.

منابع

“How to Use Volume to Improve Your Trading”, Investopedia, 2022.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.