نحوه محاسبه ROI سالانه


سهم بازار چیست؟ نحوه محاسبه سهم بازار چگونه است؟

سهم بازار چیست؟

سهم بازار (که سهم بازار بر اساس درآمد نیز نامیده می‌شود) بخشی از یک صنعت معین است که تحت مالکیت یا کنترل یک برند یا نهاد واحد است. بیاموزید که چگونه سهم بازار را به روش های مختلف محاسبه کنید تا بدانید کجا برنده هستید و در کجا نیاز به ایجاد یک پایگاه ( موقعیتی که کسب‌و‌کار به آن دست یافته و امیدوار است که در آینده این موقعیت را تقویت کند ) دارید. از محاسبات سهم بازار خود برای شناسایی نقاط ضعف خود استفاده کنید و یک استراتژی برای تسلط بر هر کانال طراحی کنید.

اگر می‌خواهید یک مثال کامل از اینکه چرا باید بدانید چگونه سهم بازار را محاسبه کنید، به شرکت تسلا نگاه نکنید.

در سال ۲۰۲۰، تسلا ۱۸ درصد از سهم بازار جهانی خودروهای الکتریکی (EVs) را در اختیار داشت. وقتی در نظر بگیرید که چند خرده فروش، خودروهای برقی را به ناوگان خود اضافه کرده اند، این یک موفقیت بزرگ است.

تسلا بدون کمک تیمی از مدیران و مشاوران درخشان نمی‌توانست به نام آشنای امروزی تبدیل شود. پس از اینکه آنها سهم بازار تسلا را در بازار جهانی خودروهای برقی محاسبه کردند، به این نتیجه رسیدند که می‌توانند کارها را متفاوت انجام دهند و رقبای قدیمی در صنعت خودرو را کنار بزنند.

آنها یک مدل تجاری منحصر به فرد ایجاد کردند که به آنها اجازه می‌داد کنترل کامل فروش و تمام جنبه های خدمات خودروهای تسلا را حفظ کنند. با انجام این کار، آنها محصولی را ایجاد کردند که با استفاده از تکنولوژی های جدید برای مصرف کنندگان جذاب بود.

اگر آنها تجزیه و تحلیل عمیق سهم بازار را انجام نمی‌دادند، ممکن بود این فرصت را برای انجام کارها به گونه ای متفاوت و مالکیت واقعی بازار از دست بدهند.

با یادگیری نحوه محاسبه سهم بازار به روش های مختلف، مزایای استراتژیک نسبت به رقبای خود به دست خواهید آورد. وقتی سهم بازار را بیش از یک عدد می‌بینید، می‌توانید رویکرد دقیق‌تری را در اندازه‌گیری ریسک و رشد کسب‌وکار در چندین میدان رقابت اتخاذ کنید.

سهم بازار چیست؟

ماتریس انزوف

ماتریس انزوف به کسب و کارها یک فرآیند رشد استراتژیک گام به گام را برای دنبال کردن ارائه می‌دهد. با ارزیابی کامل هر محور یا فرصت تجاری پیشنهادی به کاهش ریسک کمک می‌کند. همچنین می‌تواند پایه و اساس ایجاد فرصت های تجاری جدید را ایجاد کند.

در اینجا یک بررسی سریع از ربع ها وجود دارد:

  • نفوذ در بازار : افزایش فروش محصولات موجود شما در بازاری که در حال حاضر آن را اشغال کرده اید
  • توسعه محصول : ایده پردازی و ایجاد محصولات یا خدمات جدید : برنامه ها و استراتژی هایی در مورد نحوه ورود به بازارهای جدید با محصولات یا خدماتی که در حال حاضر دارید
  • تنوع : ورود به بازارهای جدید با محصولات یا خدمات جدید

بنابراین، واضح است که در حالی که درک نفوذ بازار یک گام در رشد یک تجارت موفق است، اما بخشی از یک پازل بزرگتر است. برندهایی که برنده می‌شوند به طور کلی به این معما می‌پردازند و به دنبال فرصت هایی هستند که رقبا از دست می‌دهند. دانستن اینکه در چه جایگاهی از نظر سهم بازار قرار دارید، اولین گام این فرآیند است.

نحوه محاسبه سهم بازار

یادگیری نحوه محاسبه سهم بازار در واقع بسیار ساده است. در زیر انواع فرمول های سهم بازار که قبلاً به آنها اشاره کردیم، توضیح داده شده است.

ممکن است به تجزیه و تحلیل فروش در کل درآمد خود در سال گذشته (یا هر سال مالی یا سه ماهه مالی اخیر) و همچنین معیارهای فروش در کل بازار نیاز داشته باشید تا سهم بازار کسب‌وکار خود را مشخص کنید. اما، زمانی که داده های مورد نیاز خود را داشته باشید، واقعاً ساده است. فقط آن اعداد را به اکسل وصل کنید. در اینصورت گنجینه ای از داده ها برای تجزیه و تحلیل خواهید داشت.

نحوه محاسبه سهم بازار بر اساس درآمد

  1. دوره مالی خود را انتخاب کنید
  2. کل فروش شرکت خود را محاسبه کنید
  3. کل فروش بازار صنعت خود را محاسبه کنید
  4. کل فروش شرکت خود را بر فروش کلی بازار صنعت خود تقسیم کنید

نحوه اندازه گیری سهم بازار بر اساس واحدهای فروخته شده

  1. دوره مالی خود را انتخاب کنید
  2. کل فروش واحد شرکت خود را محاسبه کنید
  3. کل واحدهای فروخته شده برای صنعت خود را محاسبه کنید
  4. کل واحدهای فروخته شده شرکت خود را بر کل واحدهای فروخته شده صنعت خود تقسیم کنید

نحوه یافتن سهم بازار توسط ترافیک جستجوی ارگانیک

  1. دوره مالی خود را انتخاب کنید
  2. محاسبه کل کلیک های موجود در مجموعه ای از کلمات کلیدی تعریف شده بر اساس حجم کل جستجو و نرخ کلیک
  3. سهم خود از این کلیک ها را بر اساس CTR موقعیت رتبه بندی خود و حجم جستجو برای هر عبارت محاسبه نحوه محاسبه ROI سالانه کنید
  4. تقسیم کنید

چگونه سهم بازار خود را افزایش دهیم

اکنون که می‌دانید چگونه از طریق چندین محاسبات به سهم برند خود در بازار نگاه کنید، می‌توانید از این اطلاعات برای افزایش سهم بازار شرکت و در نهایت درآمد کل شرکت خود استفاده کنید.

در زیر چند فعالیت وجود دارد که می‌توانید برای بهبود رقابت کلی برند خود انجام دهید. با گسترش آنچه ارائه می‌دهید، نحوه ارائه آن، و جایی که آن را ارائه می‌دهید، می‌توانید شروع به گرفتن سهم از بازار خود کنید.

از طریق سئو، سهم بازار جستجوی ارگانیک را افزایش دهید

از نظر ROI بازاریابی، جستجوی ارگانیک قدرتمندترین کانال جذب مشتری است که می‌توانید از آن استفاده کنید. به گفته گوگل، نتایج آن ۵ برابر بیشتر از PPC است.

چرا سئو در رشد ارگانیک و افزایش سهم بازار بسیار موثر است؟

زیرا رفتار خرید مصرف کننده تغییر کرده است. برای سال‌ها، مشتریان با تجربه‌های خرید آنلاین یا ترکیبی آشنا شده‌اند. با این حال، همه گیری کرونا این روند را تسریع کرد و مصرف کنندگان را عمیق تر به اکوسیستم خرید دیجیتال سوق داد.

مشتریان بالقوه فقط آنلاین خرید نمی‌کنند. آنها تحقیق می‌کنند، مقایسه می‌کنند، سؤال می‌پرسند و بر اساس آنچه کشف می‌کنند تصمیم می‌گیرند.

به عنوان یک مدیر بازاریابی، باید این تغییر در رفتار مصرف کننده را بشناسید و سرمایه گذاری خود را در محتوای جامع، جذاب، معتبر و بهینه شده برای جستجو افزایش دهید. انجام این کار مشتریان بیشتری را در طول قیف فروش جذب می‌کند و سهم بازار ارگانیک شما را افزایش می‌دهد.

محصولات یا خدمات جدید را توسعه دهید

اگر واقعاً می‌خواهید کسب و کار خود را در آگاهی عمومی راه اندازی کنید، محصولات یا خدمات جدید را توسعه دهید.

به عنوان مثال به کوکا کولا نگاه کنید، یک برند قدیمی که تصمیم گرفت در مورد صنعت نوشابه متفاوت فکر کند. با ورود سایر رقبا به بازار، کوکاکولا می‌دانست که می‌تواند محصول شاخص خود را در طعم های مختلف عرضه کند، بنابراین این کار را انجام داد!

توسعه محصولات جدید همیشه با میزان معینی ریسک همراه است. به خصوص در مورد غذا و نوشیدنی. مصرف کنندگان اغلب موجودات دنبال کننده عادت خود هستند. بنابراین، کوکا کولا مجبور شد حجم عظیمی از تحقیقات بازار و کمپین‌های آگاهی از برند را انجام دهد تا مردم را با آن همراه کند.

هر روز نزدیک به ۵۷ میلیارد نوشیدنی سرو می‌شود و نزدیک به ۲ میلیارد نوشیدنی متعلق به کوکا کولا یا مجوز آن است. حالا که اشباع بازار است!

ادغام و اکتساب

روش دیگری که کوکا کولا کشف کرد که می‌تواند سهم بازار را افزایش دهد، تنوع بخشیدن به سبد محصولات خود برای شامل انواع دیگر نوشیدنی ها مانند ویتامین واتر بود. شرکت ویتامین واتر، به عنوان یک شرکت انفرادی، در ابتدا ۳۵۰ میلیون فروش سالانه را به تنهایی انجام می‌داد. زمانی که کوکا کولا شرکت را خرید، این درآمد سالانه به ۱ میلیارد دلار در فروش افزایش یافت.

تصاحب شرکت‌های دیگر، برخی از کارهای ناخوشایند ایجاد یک تجارت جدید را از بین می‌برد. شما یک پایگاه مشتری داخلی دریافت می‌کنید و بسیاری از هزینه‌های عملیاتی اولیه قبلاً پرداخت شده‌اند. با این اوصاف، خرید شرکت های دیگر می‌تواند سرمایه گذاری بزرگی باشد، به خصوص زمانی که از قبل سودآور باشند.

روش های جدیدی برای کسب و کار را تصور کنید

کوکاکولا نه تنها می‌داند که چگونه می‌تواند سهم بازار را از طریق خرید افزایش دهد، بلکه حتی با تغییر شرکت خود نیز این کار را انجام داده است.

کوکاکولا توسط داروساز دکتر جان استیت پمبرتون در آتلانتا در سال ۱۸۸۶ ساخته شد.

اندکی پس از اینکه پمبرتون این نوشیدنی را ساخت، ممنوعیت در ایالت او تصویب شد. بنابراین، کوکاکولا قبل از شروع آن تقریباً لغو شد. اما، پمبرتون یک کارآفرین واقعی بود. او شراب را حذف کرد و شربت را جایگزین آن کرد و اولین تکرارهای کوکاکولا را که اکثر ما با آن آشنا هستیم، ساخت.

تصویرسازی روش‌های جدید کسب‌وکار همیشه در قلب داستان کوکاکولا بوده است و داستانی باورنکردنی موفق بوده است. این چیزی است که آنها را به رهبر بازار نوشیدنی تبدیل می‌کند.

بنابراین، شاید نام تجاری شما به داستان کوکاکولای خودش نیاز داشته باشد. شما می‌توانید یک تجربه مشتری دیجیتال باورنکردنی در وب سایت خود ایجاد کنید. یا، شاید شما در یک ابتکار جدید تحول دیجیتال سرمایه گذاری کنید که چندین سال است در حال انجام است.

حفظ مشتری را بهبود بخشید

هنگامی که حفظ مشتری را بهبود می‌بخشید، هزینه های کسب و کار را کاهش می‌دهید. به دست آوردن یک مشتری جدید می‌تواند پنج برابر بیشتر از حفظ مشتریانی که دارید هزینه داشته باشد. این نوع تخلیه مالی در طول زمان اضافه می‌شود. وقتی هزینه‌های خرید خود را کاهش می‌دهید، حاشیه سود را افزایش می‌دهید و فضایی را در بودجه خود آزاد می‌کنید تا از راه‌های دیگر، مانند موارد ذکر شده در بالا، کسب و کار خود را توسعه دهید.

و همچنین ارائه به مشتری فعلی آسان تر و موفق تر است. آنها تا ۷۰ درصد بیشتر احتمال دارد محصول یا خدمات جدیدی را که ارائه می‌دهید بخرند، در مقابل فروش به مشتری جدیدی که نرخ موفقیت آن حدود ۲۵ درصد است . افزایش حفظ مشتری سودآوری را با حاشیه قابل توجهی افزایش می‌دهد، بنابراین ضروری است که روابط با مشتری را در اولویت قرار دهید.

پایگاه مشتریان خود را گسترش دهید

هنگامی که پایگاه مشتریان خود را گسترش می‌دهید تا شامل جمعیت شناسی جدید شود، پتانسیل کسب و کار بیشتری را باز می‌کنید.در برخی موارد، این ممکن است به چیزی بیش از تغییر در پیام های بازاریابی نیاز نداشته باشد. یا ممکن است لازم باشد یک محصول یا خدمات اصلاح شده با ویژگی های مختلف معرفی کنید. در موارد دیگر، ممکن است لازم باشد تلاش‌های جذب مشتری خود را در کانال‌های مختلف گسترش دهید و شکاف بین تعاملات آنلاین و آفلاین برند را پر کنید.

از محاسبات سهم بازار برای ایجاد استراتژی های بهتر استفاده کنید

دانستن نحوه محاسبه سهم بازار برای جمع‌آوری اطلاعاتی مانند درآمد فروش شرکت در مقایسه با کل فروش صنعت، یا اینکه آیا یک رقیب خاص سهم بازار زیادی در جستجوی گوگل دارد، بسیار مهم است. برای ایجاد استراتژی های موثرتر باید به این نقاط داده دسترسی داشته باشید.

به عنوان مثال، شما می‌توانید بیشترین درآمد کل را داشته باشید زیرا محصولات شما گران تر هستند. از طرف دیگر، شما ممکن است بیشترین محصولات را بفروشید، اما با قیمت های پایین تر، تعداد نحوه محاسبه ROI سالانه درآمد خود را کاهش دهید. یا ممکن است بیشترین درآمد و بیشترین فروش محصول را داشته باشید، اما در تبلیغات پولی و بازاریابی وابسته بیش از حد خرج کنید که حاشیه سود شما را کاهش می‌دهد. شما حتی ممکن است سهم بازار بالایی در یک بازار خاص داشته باشید، اما تقریباً هیچ نفوذی در صنعت نداشته باشید.

اگر هر یک از این معیارها را در خلاء تجزیه و تحلیل کنید، ممکن است به این نتیجه برسید که شما رهبر بازار هستید. با این حال، با بررسی دقیق تر، متوجه می‌شوید که عقب مانده اید. در نهایت، مهم است که همه متغیرها را هنگام محاسبه سهم بازار در نظر بگیرید تا کسب و کار شما سودآور و رقابتی باقی بماند.

بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست و چه کاربردی دارد؟

یکی از دغدغه های اقتصاد ایران در این روزها، ایجاد ایده های خوب برای کارآفرینی و کمبود حمایت مالی از این ایده هاست. بسیاری از کارآفرینان معتقدند حمایت کافی از آن ها صورت نمی گیرد و از طرفی بسیاری از متخصصین کارآفرینی در داخل و خارج از کشور نیز بر این مسئله تاکید دارند.

سرمایه گذاری در این روزهای اقتصاد کشور کاری پر ریسک است و سرمایه داران ترجیح می دهند سرمایه خود را جایی قرار دهند که با کمترین میزان ریسک، بیشترین میزان سودآوری را کسب کنند. اما چطور میتوان از این مسئله مطمئن بود؟ در اقتصاد مفهومی وجود دارد که از آن با عنوان بازده سرمایه گذاری یاد می شود. نرخ بازده سرمایه گذاری مشخص می کند که سرمایه گذاری در یک پروژه چه نسبتی از سرمایه را به سرمایه گذار باز می گرداند؟

تا پایان این مطلب مفهوم بازده سرمایه گذاری را به طور کامل توضیح می دهیم و کارایی آن را مشخص می کنیم.

بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست

نرخ بازده سرمایه گذاری (Return Of Investment) چیست؟

نرخ بازده سرمایه گذاری، نرخ بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه همه به یک مفهوم باز می گردند. ROI که مخفف انگلیسی Return of Investment است، در ساده ترین تعریف، معیار و نرخی است که با استفاده از آن کارایی و نتیجه بخش بودن یک سرمایه گذاری ارزیابی می شود. حتی اگر بخواهید بازدهی چند نمونه از سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنید بهترین راه مقایسه بازده سرمایه گذاری آن هاست.

راستی اگر علاقه مندید با مبحث پروانه کسب بیشتر آشنا شوید همه جزئیات آن را در این مقاله ذکر کرده ایم.

فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری

اگر نگاهی به فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری داشته باشیم متوجه می شویم که ROI نسبت سود یک سرمایه گذاری را به هزینه ی آن بررسی و اندازه گیری می کند. فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری به شکل زیر است:

نرخ بازده سرمایه گذاری = (هزینه سرمایه گذاریعواید حاصل از سرمایه گذاری) تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری

نرخ بازده سرمایه گذاری (Return Of Investment) چیست؟

در فرمول بالا منظور از عواید حاصل از سرمایه گذاری درآمدهای حاصل از فروش سرمایه است. به این معنی که برای مثال با قراردادن سرمایه در یک پروژه چه میزان از درآمد برای شما حاصل شده است. حاصل فرمول بالا عددی در قالب درصد است که امکان مقایسه بازده سرمایه گذاری در یک پروژه را با پروژه های دیگر امکان پذیر می کند. در حال حاضر محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری در بهترین نرم افزار حسابداری نیز موجود نمی باشد، چون این امکان در نرم افزار حسابداری کاربردی ندارد.

کاربرد نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟

همانطور که اشاره کردیم از این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده می شود. از این نرخ در تهیه پروپوزال ها و طرح های تجاری استفاده می گردد و در برخی موارد حتی از این نرخ برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در یک مجموعه و موفقیت آن مجموعه نیز استفاده می شود.

البته نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما بر سود تمرکز ندارد و می توان معیار سود را با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و … جایگزین کرد. بنابراین این فرمول در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد، نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.

در این میان پیشنهاد می کنیم از نرم افزار حسابداری فروشگاهی سپیدار نیز دیدن کنید. امکانات این نرم افزار آن را در مقابل رقبا به بهترین نرم افزار حسابداری فروشگاهی تبدیل کرده است.

کاربرد نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟

معایب و مشکلات بازده سرمایه گذاری چیست؟

با اینکه این فرمول به نظر ساده و دوست داشتنی این روزها در مباحث مختلفی مثل سرمایه گذاری در بورس، سرمایه گذاری در استارتاپ ها و سرمایه گذاری در بخش های مختلف کاربرد بسیاری دارد، اما مشکلات و معایبی هم دارد. با در نظر گرفتن این مشکلات در می یابیم که نباید مقایسه سرمایه گذاری ها تنها با استفاده از ROI و نگاه محدود به آن انجام گیرد.

1 – مشکل زمان در نرخ بازده سرمایه

یکی از مهمترین معایب و مشکلات نرخ بازده سرمایه گذاری لحاظ نکردن زمان است. در واقع اگر قرار باشد بازده سرمایه گذاری دو استارتاپ را مقایسه کنیم نمی توانیم متوجه شویم که هر کدام از نرخ های بازگشت سرمایه در چه مدت زمان اجرایی خواهد بود. در چنین وضعیتی این سوال مطرح می شود که سرمایه گذاری شماره 1 و سرمایه گذاری شماره 2 هر کدام در چه مدت زمانی سودآوری احتمالی را ارائه می دهند. البته این مشکل با توجه بیشتر به اعدادی که در فرمول وارد می شود تا حدی قابل حل است و می توان با استفاده هوشمندانه از اطلاعات عامل زمان را نیز در این فرمول در نظر گرفت.

مشکل زمان در نرخ بازده سرمایه

2 – مشکل در محاسبه نتایج کیفی

اجازه دهید با یک موضوع این مشکل را روشن کنیم. فرض کنید در یک شرکت سیستم های کامپیوتری بسیار قدیمی هستند و کارمندان نمی توانند کار خود را با سرعت مناسبی انجام دهند. در این شرایط سرمایه ای برای خرید سیستم های جدید اختصاص داده می شود و سرعت کار کارمندان بیشتر می شود. در چنین شرایطی می توان نرخ بازگشت بازده سرمایه گذاری را مقایسه کرد، چون میزان افزایش سرعت کار قابل اندازه گیری است. اما نمی توان تاثیری که خرید سیستم های جدید در روحیه کارمندان ایجاد کرده را بررسی کرد. در نتیجه می توانیم بگوییم که عیب دیگر نرخ بازده سرمایه گذاری این است که روشی برای محاسبه منابع غیر مالی و غیرکمی معرفی نمی کند.

یکی از نرم افزارهای مشهور سپیدار سیستم نرم افزار حقوق و دستمزد است. پیشنهاد می کنیم از امکانات این نرم افزار نیز مطلع باشید.

مزایای استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری

شاید معایب نرخ بازگشت سرمایه محدود به چند مورد باشد، اما مزایای آن بسیار بیشتر است. تطبیق پذیری، سادگی و سهولت در استفاده مهمترین مزیت نرخ بازده سرمایه گذاری است. امکان تفسیر ساده نتایج این فرمول عامل دیگری است که آن را به فرمولی کاربردی تبدیل کرده. علاوه بر این موارد همانطور که اشاره کردیم مهمترین مزیت نرخ بازده سرمایه گذاری درصدی بودن و مقایسه ای بودن آن است که باعث می شود سرمایه گذاران بتوانند با استفاده از اطلاعات حاصل از این فرمول محل سرمایه گذاری مورد علاقه خود را تشخیص دهند.

مزایای استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری

نرخ بازده سرمایه گذاری (نرخ بازگشت سرمایه) در بورس

می دانید که سرمایه گذاری در بورس چقدر برایتان سودآوری داشته؟ سرمایه گذاری در بورس نیز نوعی از سرمایه گذاری است که می توان برای بررسی عملکرد و میزان موفقیت آن نیز از ROI بهره گرفت.

آنچه تا اینجا از بازده سرمایه گذاری گفتیم مربوط به بازده سرمایه ای یا همان بازده قیمتی بود. اما برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری در بورس باید از بازده نقدی سرمایه گذاری استفاده کنیم که فرمول آن به شکل زیر است:

بازده نقدی = جریان نقد تقسیم بر قیمت خرید

بازده نقدی سودی است که به صورت جریانات نقد در دوره سرمایه گذاری به دست سرمایه گذار می رسد. البته ذکر این نکته واجب است که ممکن است در طول سرمایه گذاری جریان نقد دوره ای وجود نداشته باشد، در این صورت بازدهی نقدی برابر با صفر خواهد بود.

نسبت های مالی

صورتهای مالی نشان دهنده اطلاعات خام در زمینه دارایی ها ، بدهی ها و ارزش ویژه شرکت در ترازنامه و درامد و هزینه ها در گزارش سود و زیان میباشد که بدون تجزیه و تحلیل صحیح و استفاده از نسبت های مالی ممکن است این اطلاعات نتایج گمراه کننده ای را در پی داشته باشد

استفاده کنندگان تجزیه و تحلیل صورتهای مالی

معمولا اعتبار دهندگان و سرمایه گذاران به منظور تعیین موقعیت اعتباری و توان بالقوه درآمد سازی و سود َآوری شرکت صورتهای مالی شرکتها را تجزیه و تحلیل می نمایند

انواع نسبت های مالی

  • نسبت های نقدینگی
  • نسبت های فعالیت
  • نسبت های سرمایه گذاری یا اهرمی
  • نسبت های سودآوری

نسبت های نقدینگی

نقدینگی عبارت است از توانایی شرکت در تبدیل دارایی های غیر نقدی به وجه نقد و یا تحصیل وجه نقد به منظور پاسخگویی به تعهدات جاری .

نقدینگی اصولا معقوله ای کوتاه مدت میباشد و از لحاظ دوره زمانی مدتی برابر و یا کمتر از یکسال را شامل میشود .

این نسبت ها توانایی در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را نشان میدهد .

نسبت های نقدینگی به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت جاری
  • نسبت آنی
  • سرمایه در گردش
  • فرجه تدافعی
  • نسبت گردش نقدی

نسبت جاری :

نسبت جاری برابر است با حاصل تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری

نسبت جاری نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی های جاری از محل دارایی های جاری میباشد .

شرکتها با فروش دارایی های ثابت و یا اتخاذ روش fifo در شرایط تورمی میتوانند نسبت جاری خود را بهبود بخشند.

نسبت جاری هر چه بزرگتر باشد شرکت در پرداخت بدهی های جاری مشکل کمتری خواهد داشت .

از نظر اعتبار دهندگان نسبت جاری می باست 2 یا بیش از آن باشد .

نسبت آنی :

نسبت آنی برابر است با حاصل تقسیم نقد ترین دارایی جاری بر بدهی های جاری

منظور از نقدترین دارایی جاری وجوه نقد ، اوراق بهادار قابل فروش و حسابهای دریافتنی میباشد .

موجودی کالا در محاسبه نسبت آنی ملحوظ نمی گردد زیرا تبدیل آن به وجه نقد زمان بر است .

پیش پرداخت ها نیز در محاسبه نسبت آنی در نظر گرفته نمیشوند زیرا اصولا قابل تبدیل به وجه نقد نیستند.

نسبت آنی انعکاس دقیق تری از نقدینگی شرکت میباشد.

از نظر اعتبار دهندگان نسبت آنی می باست 1 یا بیش از آن باشد .

سرمایه در گردش :

سرمایه در گردش برابر است با مابه تفاوت دارایی های جاری با بدهی های جاری

درواقع سرمایه در گردش حاشیه اطمینان و ایمنی برای اعتبار دهندگان بابت وصول مطالباتشان میباشد .

فرجه تدافعی :

فرجه تدافعی برابر نحوه محاسبه ROI سالانه است با حاصل جمع موجودی نقدی ، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حسابهای دریافتنی تقسیم بر برآورد هزینه های نقدی روزانه

فرجه تدافعی نشان میدهد که موجودی نقدی با آنچه که در کوتاه مدت انتظار میرود تا وصول شود جمعا تکافوی چند روز از هزینه را خواهد کرد .

نسبت گردش نقدی :

نسبت گردش نقدی برابر است با گردش نقدی حاصل از عملیات تقسیم بر بدهی های جاری

نسبت گردش نقدی به منظور رفع ایرادهای مربوط به نسبت جاری و نسبت آنی مورد استفاده قرار میگیرد .

در این نسبت منظور از گردش نقدی تفاضل دریافت های و پرداخت های نقدی میباشد .

چنانچه این نسبت بیش 4/0 باشد مطلوب است.

نسبتهای فعالیت

نسبت های فعالیت را نسبتهای گردش دارایی ها نیز می نامند زیرا نشاندهنده نحوه بکارگیری دارایی ها در ایجاد درآمد و سود برای شرکت میباشد .

هرچه نسبت فعالیت بالاتر باشد معرف کارایی بالاتر در مدیریت دارایی های شرکت است .

نسبتهای فعالیت به شرح زیر میباشد :

  • نسبت گردش حسابهای دریافتنی
  • نسبت دوره وصول مطالبات
  • نسبت گردش موجودی ها
  • میانگین سنی موجودی ها
  • نسبت گردش کل دارایی ها
  • نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش
  • نسبت گردش سرمایه جاری
  • دوره واریز بستانکاران

نسبت گردش حسابهای دریافتنی:

نسبت گردش حسابهای دریافتنی برابر است حاصل تقسیم مبلغ فروش نسیه به میانگین حسابهای دریافتنی

همچنین میانگین حسابهای دریافتنی برابر است با مانده حسابهای دریافتنی اول دوره به علاوه مانده حسابهای دریافتنی پایان دوره تقسیم بر 2

نسبت گردش حسابهای دریافتنی نشان دهنده تعداد دفعات وصول حسابهای دریافتنی طی سال می باشد.

نسبت گردش حسابهای دریافتنی هرچه بالاتر باشد مطلوب تر است چرا که به معنی وصول سریع تر مطالبات از مشتریان میباشد

نسبت دوره وصول مطالبات :

نسبت دوره وصول مطالبات برابر است با حساب ای دریافتنی تقسیم بر متوسط فروش نسیه روزانه

متوسط فروش روزانه نیز برابر است با فروش نسیه سالانه تقسیم بر 365

این نسبت نشان میدهد که تقریبا چند روز طول میکشد تا فروش نسیه وصول شود

نسبت گردش موجودی ها :

نسبت گردش موجودی ها برابر است با حاصل تقسیم بهای نحوه محاسبه ROI سالانه تمام شده کالای فروش رفته به میانگین موجودی کالا

میانگین موجودی کالا برابر است با موجودی اول دوره به علاوه موجودی پایان دوره تقسیم بر 2

با استفاده از نسبت گردش موجودی گردش موجودی کالای شرکت یعنی تعداد دفعاتی که شرکت در سال موجودی کالای خود را می فروشد محاسبه می شود .

میانگین سنی موجودی ها :

میانگین سنی موجودی ها برابر است با حاصل تقسیم 365 بر نسبت گردش موجودی ها

میانگین سنی موجودی ها نشان دهنده تعداد روزهایی است که طول میکشد تا کالای خریداری و یا ساخته شده به فروش برسد

نسبت گردش کل دارایی ها :

نسبت گردش کل دارایی ها برابر است با حاصل تقسیم فروش خالص شرکت به میانگین کل دارایی ها

نسبت گردش کل دارایی ها نشان دهنده این است که به ازای هر ریال دارایی چند ریال فروش انجام شده است .

هنگامی که شرکت به ظرفیت تولیدی خود برسد این نست به حداکثر می رسد .

کاهش نسبت گردش کل دارایی ها احتمالاً نشان دهنده کاهش حجم فعالیت شرکت می باشد .

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش برابر است با موجودی کالا تقسیم بر سرمایه در گردش

سرمایه در گردش در فرمول بالا عبارت است از دارایی جاری منهای بدهی جاری

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش میبایست کمتر از 100 درصد باشد در غیر این صورت افزایش حجم کالا متناسب با وضع مالی نیست در این حاالت یا شرکت بیش از حد توان خود تجارت کرده و به نوعی شرکت پرمبادله ای میباشد و یا مقدار قابل توجهی کالا منسوخ ، متروک و یا دیرفروش دارد.

نسبت گردش سرمایه جاری

نسبت گردش سرمایه جاری برابر است با فروش خالص تقسیم بر سرمایه در گردش

نسبت گردش سرمایه جاری نشان میدهد که سرمایه در گردش چگونه در مسیر فروش بکار رفته است

وقتی نسبت گردش سرمایه جاری بالا باشد و این مورد به دلیل افزایش فروش نباشد مسلما سرمایه در گردش کمبود داشته و نشان دهنده اتکا زیاد به استفاده از اعتبارات کوتاه مدت میباشد که به محض کوچکترین دگرگونی نامطلوب در امور بازرگانی باعث صدمه به شرکت میشود .

دوره واریز بستانکاران

دوره واریز بستانکاران برابر است با 365 تقسیم بر دفعات واریز بستانکاران

دفعات واریز بستانکاران برابر است با بهای تمام شده فروش رفته منهای موجودی اول دوره بعلاوه موجودی آخر دوره تقسیم بر متوسط حساب بستانکاران

متوسط حساب بستانکاران نیز برابر است با مانده حساب بستانکاران در اول سال بعلاوه مانده پایان سال تقسیم بر 2

دوره واریز بستانکاران به منظور برنامه ریزی پرداخت ها و تهیه بودجه نقدی و همچنین مقایسه مهلت هایی که فروشندگان مواد اولیه و کالا برای دریافت مطالبات خود تعیین کرده اند کاربرد دارد .

نسبت های سرمایه گذاری یا اهرمی

نسبتهای سرمایه گذاری منعکس‌کننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میان‌مدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کند.

نسبتهای سرمایه گذاری بر دو نوع هستند یکی نسبتی که بوسیله آن میزان سرمایه گذاری دارایی های ثابت سنجیده می شودذ و دیگری رابطه منابع مالی مورد استفاده از لحاظ بدهی جاری و بلند مدت با ارزش ویژه برسی می نماید که به آن نسبت اهرمی نیز می گویند .

در حقیقت تحلیل‌گران برای بررسی توان بازپرداخت بدهی‌های شرکت در زمان سررسیدشان، از نسبتهای سرمایه گذاری یا اهرمی استفاده می‌کنند.

نسبتهای سرمایه گذاری یا اهرمی میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان می‌دهد. از آن جمله می‌توان به وجوهی که توسط سهام‌داران تأمین می‌شود یا وجوهی که از طریق وام به دست می‌آید، اشاره کرد.

همچنین با استفاده از نسبت‌ها می‌توان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهی‌های خود به تأمین مالی اضافی می‌پردازد یا تلاش می‌کند سررسید بدهی‌ها را تمدید نماید.

نسبت های سرمایه گذاری و یا اهرمی به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت بدهی
  • نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه
  • نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
  • نسبت مالکانه
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت بدهی

نسبت بدهی برابر است با جمع بدهی ها تقسیم بر جمع دارایی ها

نسبت بدهی نشان‌دهنده اهمیت و نقش بدهی‌های جاری و بلندمدت در تأمین کل دارایی‌های شرکت است و بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های کل شرکت از محل بدهی‌ها تأمین‌ شده است.

نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد.

بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهره‌مند می‌شود. درنتیجه بستانکاران و وام‌دهندگان مثل بانک‌ها ترجیح می‌دهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را به‌همراه خواهد داشت.

بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب می‌شود.

نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه

نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه برابر است با جمع بدهی ها تقسیم بر ارزش ویژه

این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت اعتباردهندگان در مقابل صاحبان سهام شرکت می‌پردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان می‌دهد.

ازآنجایی‌که پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام‌ و اعتباردهندگان ترجیح می‌دهند این گروه از نسبت‌ها مقادیر کم‌تری داشته باشد.

علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، به‌دنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.

به‌عنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین دارایی‌های مورد نیاز خود، ۲ برابر بیش‌تر از منابع خارجی استفاده کرده است.

بالا بودن این نسبت به معنای بیش‌تر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه برابر است با دارای های ثابت تقسیم بر ارزش ویژه

پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است.

درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.

برخی تحلیل گران عقیده دارند که نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه نباید در شرکت های صنعتی از 100% و در شرکت های غیر صنعتی از 75% تجاوز کند .

تجاوز از این حد حاکی از آن است که قسمتی از مطالبات اعتباردهندگان در دارایی های ثابت سرمایه گذاری شده که امر مطلوبی نمی باشد .

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه برابر است با بدهی جاری تقسیم بر ارزش ویژه

ازآنجایی‌که بدهی‌های جاری(کوتاه‌مدت) شرکت از محل دارایی‌های جاری آن تأمین می‌شوند، این دسته از بدهی‌ها می‌توانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند.

از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهی‌های کوتاه‌مدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت می‌شود.

بدهی‌های کوتاه‌مدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهی‌ها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشان‌دهنده بالا بودن بدهی‌های جاری است و این موضوع می‌تواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهی‌ها ‌شود.

بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشان‌دهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه برابر است با بدهی های بلند مدت تقسیم بر ارزش ویژه

این نسبت‌ ارتباط بین بدهی‌های بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی می‌کند.

شرکتی که بدهی بلند مدت نداشته باشد به شرط آن که میزان فروش و سرمایه کذاری بلند مدت آن خوب باشد وضع مطلوبی دارد و مدیران آن هر زمان که قصد نمایند می توانند وام بلند مدت بگیرند .

هنگامی که بدهی بلند مدت نسبت به سرمایه در گردش زیاد باشد طبعاً در هنگام واریز اصل و سود آن بر سرمایه در گردش لطمه وارد می کند .

نسبت مالکانه

نسبت مالکانه برابر است با ارزش ویژه تقسیم بر جمع دارای ها

نسبت مالکانه بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت به‌صورت درصد بیان شده و نشان‌دهنده اهمیت سهام‌داران در تأمین دارایی‌های شرکت است.

هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمی‌کند.

نسبت مالکانه پایین می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که شرکت بخش عمده‌ای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها برابر است با حقوق صاحبان سهام تقسیم بر کل بدهی ها

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشان‌دهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وام‌ها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.

بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده حقوق بیشتر سهام‌داران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام به‌کل بدهی‌ها، آسیب‌پذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش می‌دهد.

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت برابر است با حقوق صاحبان سهام تقسیم بر دارایی های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید دارایی‌های ثابت نشان می‌دهد. لازم به ذکر است این نسبت به‌صورت درصد بیان می‌شود.

بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده دارایی‌های ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمین‌شده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکم‌تری دارد.

نسبت های سودآوری

یکی از شاخص های مهم سلامت مالی شرکت توانایی آن در تحصیل سود قابل قبول و بازده مناسب روی سرمایه گذاری های انجام شده می باشد .

نسبت های سود آوری به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت حاشیه سود
  • نسبت بازده سرمایه گذاری ( ROI)
  • نسبت بازده ارزش ویژه (ROE)
  • نسبت درآمد هر سهم (EPS)
  • نسبت پرداخت سود سهام (DPS)
  • نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت بازده سرمایه گذاری ( ROI)

نسبت بازده سرمایه گذاری برابر است با حاصل تقسیم سود خالص به علاوه هزینه بهره تعدیل شده بر جمع کل دارایی ها

نسبت بازده سرمایه گذاری نشان دهنده سود حاصل از سرمایه گذاری انجام شده در شرکت میباشد .

نسبت بازده سرمایه گذاری میزان کارایی مدیریت در بکارگیری منابع برای ایجاد سود را نشان میدهد

نسبت بازده ارزش ویژه (ROE)

نسبت بازده ارزش ویژه برابر است با حاصل تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

برای تحلیل مسائل مالی و سرمایه گذاری شاخص های مختلفی موجود می باشد که در مطالب قبلی به محاسبه ارزش فعلی خالص (NPV) و محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) پرداختیم. اما برای تحلیل های مالی شاخص های مهم دیگری هم داریم. یکی دیگر از این شاخص ها نرخ بازگشت سرمایه

(ROI: Return of Investment) است. توجه داشته باشید که آگاهی از این شیوه ها و شاخص ها در امر سرمایه گذاری بسیار مهم است.

تعریف نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

نرخ بازگشت سرمایه، نشان دهنده نسبت سود حاصل به هزینه هایی است که در یک کسب و کار صرف شده است. هرچه این نسبت بزرگتر باشد، نشان دهنده توانایی بالاتر کسب و کار در کسب سود بیشتر است. این موضوع به شما کمک می‌کند تا از بین پروژه ها و فرصت های سرمایه‌گذاری، پرسودترین آن‌ها را انتخاب کنید.

فرمول نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

همانطور که در بالا هم اشاره کردیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده سود حاصل از سرمایه گذاری به کل هزینه پرداختی است.

نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده و بصورت زیر است:

ROI = NRI / CI

در این فرمول NRI (Net Return of Investment)، سود خالص دریافتی است و CI (Cost of Investment)، مبلغ سرمایه گذاری است.

roi

اگر شاخص ROI را بخواهیم بصورت درصدی نمایش بدهیم تنها باید نتیجه بدست آمده را در 100 ضرب کنیم:

ROI =( NRI / CI ) × 100

برای درک بهتر این شاخص به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید 200 سهم از سهام شرکتی را 10000 ریال به ازای هر سهم خریده اید. بعد از گذشت یکسال ، سهام خود را به مبلغ 15000 ریال به ازای هر سهم فروخته اید. همچنین شرکت مذکور در پایان سال به ازاء هر 100 سهم 250 هزار ریال بعنوان سود به شما پرداخت می‌کند.همچنین شما باید به کارگزار بورس نیز 150 هزار ریال بابت کارمزد پرداخت کنید. حال با توجه به این اطلاعات ROI برابر است با:

مفروضات این مساله:

  • مبلغ سرمایه گذاری: 200 × 10000
  • درآمد کسب شده: 150000 – (250000 × 2)+(15000 × 200)

با توجه به این مفروضات داریم:

کاربرد های نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

بعد از اینکه مفهوم ROI و نحوه استفاده از فرمول را متوجه شدیم، زما ن آن رسیده که کاربرد ها و مزایای استفاده از این شاخص را بررسی کنیم:

  • یکی از کاربرد‌های این شاخص زمانی است که شما می‌خواهید بدانید در ازای سرمایه گذاری انجام شده چه خروجی داشته‌اید. بعنوان مثال نرخ بازگشت 35 درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت 15 درصد است و نشان می‌دهد در سرمایه گذاری خوب عمل کرده و سود خوبی بدست آورده‌اید.
  • کاربرد بعدی این شاخص زمانی است که قصد دارید محصول جدیدی را وارد بازار کنید و می‌خواهید سود حاصل از این محصول را در بازار بسنجید.

مزایا استفاده از ROI

  • نحوه محاسبه ساده
  • سنجش کیفیت سرمایه گذاری انجام شده با توجه به سود به دست آمده
  • سنجش عملکرد برنامه های بازاریابی و ارزیابی این برنامه ها با توجه به هزینه ها و سود کسب شده
  • یک مفهوم شناخته شده در سطح جهان است و زمانی که در مورد این شاخص صحبت می کنید سرمایه گذاران راحتتر منظور شما را متوجه می‌شوند.

معایب استفاده از ROI

  • این شاخص فاکتور زمان را نادید می گیرد
  • نرخ بازگشت سرمایه ROI، به ریسک ناشی از سرمایه‌گذاری توجهی ندارد.
  • همچنین اگر هزینه‌های واقعی و درآمدهای واقعی به درستی پیش‌بینی نشده باشند، ROI می‌تواند بسیار گمراه کننده باشد.

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در اکسل

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در اکسل

همانطور که در تصویر مشاهده می کنید مراحل به ترتیب زیر است:

  1. علامت مساوی را قرار داده
  2. پرانتزی باز کرده و و به ترتیب سلول مربوط به سرمایه نهایی (F2) را از سلول مربوط به مبلغ سرمایه گذاری کم می‌کنیم (G2)
  3. در اینجا پرانتز را بر مبلغ سرمایه گذاری شده (G2) تقسیم می کنیم.
  4. اگر عدد مربوطه را به درصد می خواستیم در نوار بالایی روی گزینه % کلیک می کنیم

چگونه نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهیم؟

برای این منظور راه های زیادی وجود دارد. افزایش سود، کاهش هزینه ها، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند می‌توانند مصداق‌های مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند.

اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه” مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلان ، کاهش هزینه‌های تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثال‌های خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش” به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص” را به عنوان هدف در نظر بگیرید. مشخص‌ترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است.

دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینه‌هاست. هزینه‌های خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به راه‌ها و فرصت‌های کاهش هزینه‌ها پیدا کنید. این بدان معناست که هزینه های خود را به ازای هر واحد فروش بسنجید و در صورتی که هدف کاهش هزینه ها بوسیله افزایش فروش باشد، هدف خود را بر پایه افزایش فروش برنامه ریزی کنید.

جمع بندی:

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک شیوه ساده و آسان برای اندازه‌گیری میزان سودآوری یک سرمایه‌گذاری است. هر چند این شاخص ساده به نظر می‌رسد ولی می‌توان آن را برای بیشتر مواردی که مربوط به سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه هستند به کار برد. به همین دلیل، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای سرمایه‌گذارها و صاحبان سرمایه امری مهم محسوب می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.