آشنایی با شاخص GDP
معاون اقتصادی وزیر اقتصاد با اشاره به اینکه ارتقای معیشت مردم اولویت اصلی دولت سیزدهم است، گفت: در دهه ۹۰ به دلیل تورم بالا و رشد اقتصادی تقریباً صفر، درآمد سرانه کشور ۳۰ درصد کاهش یافت.
شاخص GDP و GNP چه تفاوتی با هم دارند؟
تولید ناخالص ملی آشنایی با شاخص GDP ارزش تمام کالاها و خدماتی ایجاد شده توسط شهروندان یک کشور در سراسر دنیا و تولید ناخالص داخلی، ارزش کالاها و خدمات تولید شده در داخل کشور است.
حق بیمه سرانه ۷.۱ میلیون ریال شد
حق بیمه تولیدی صنعت بیمه و حق بیمه سرانه تا پایان مرداد ماه سال ۱۳۹۹ به ترتیب مبلغ ۵۹۰/۹ هزار میلیارد ریال و ۷/۱ میلیون ریال و ضریب نفوذ بیمه نیز ۲/۵ درصد بوده است.
تفاوت درآمد ملی و درآمد سرانه چیست؟
درآمد ملی مجموع درآمدهایی است که در طول سال نصیب اعضای جامعه میشود که عبارت از درآمد حقوقبگیران، دستمزدها، سود سرمایه، درآمد حاصل از اجاره املاک و… است.
جایگاه سی ام ایران در تولید ناخالص داخلی در سال۲۰۱۸
معاونت بررسیهای اتاق بازرگانی تهران درگزارشی درباره تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان درسال ۲۰۱۸ نوشته است، ایران از این نظر در جایگاه سی ام دنیا قرار داشته و درآمد سرانه آن نیز ۵.۲ هزار دلار بوده است.
درآمد سرانه ، سهم هر شهروند از تولید ناخالص داخلی
برای اندازه گیری درآمد سرانه ، تولید ناخالص داخلی بر جمعیت کشور تقسیم می شود که به معنی میزان سهم هر شهروند از تولید ناخالص داخلی کشور است.
تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی چگونه محاسبه می شوند؟
تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی چگونه محاسبه می شوند؟
برای بررسی و سنجش فعالیت های اقتصادی در یک جامعه از شاخص های مختلفی استفاده می شود.
در این مقاله شما می توانید با مهم ترین محاسبات ملی و شاخص قیمت ها از جمله تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی آشنا شوید.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
در میان شاخص های اقتصاد کلان، تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا نه تنها به عنوان مهم ترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیل ها و ارزیابی ها مورد استفاده قرار می گیرد، بلکه بسیاری از دیگر اقلام کلان اقتصاد محصولات جنبی محاسبه و برآورد آن محسوب می گردند.
تولید ناخالص داخلی عبارت است از کل ارزش ریالی محصولات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در دوره زمانی معین (سالانه یا فصلی). به بیان ساده تر تولید ناخالص داخلی مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل یک کشور است.
در تعریف فوق باید به مفهوم کلمه نهایی دقت شود. برای درک بهتر این مفهوم توجه نمایید که هر یک از محصولات تولید شده در اقتصاد به منظور تبدیل به محصول نهایی چندین مرحله را طی می کنند. مثلاً نان، به عنوان یک محصول نهایی که مستقیماً به مصرف می رسد، از مراحلی مانند تولید گندم و آرد می گذرد. روشن است که در محصولات پیچیده صنعتی تعداد مراحل تبدیل یا فرآوری بیشتر است. به هر حال در برآورد تولید ناخالص داخلی باید ارزش محصول نهایی (نان) را مورد استفاده قرار داد، زیرا ارزش آرد در آن مستتر است، چنانکه ارزش گندم بطور ضمنی در آرد وجود دارد. اگر ارزش هر یک از این مراحل را جداگانه در تولید ناخالص داخلی منظور کنیم در واقع ارزش محصولات تولید شده در اقتصاد را بیشتر از میزان واقعی برآورد کرده ایم. به همین دلیل در تعریف بالا بر کلمه نهایی تاکید شده است.
در عمل می توان ارزش محصول تولیدی در هر مرحله را منظور کرد به شرطی که در هر مرحله تنها ارزش جدید تولید شده را به ارزش مرحله قبل اضافه نمود. در مثال نان، در صورتی که ارزش گندم و آرد تولید شده برای تولید یک قرص نان به ترتیب برابر 10 و 15 ریال بوده و ارزش یک قرص نان نیز 20 ریال باشد، در آن صورت میزان ارزش جدید ایجاد شده در هر مرحله برابر با 10، 5 (10 – 15) و 5 (15 – 20) ریال خواهد بود که جمع آن 20 ریال و برابر با ارزش محصول نهایی (نان) می باشد. با این مثال روشن می شود که جمع ارزش های جدید ایجاد شده در هر مرحله، معادل ارزش محصول نهایی است.
مطابق با مثال بالا، گندم در تولید آرد و آرد در تولید نان مورد استفاده قرار می گیرد. آرد و نان ستانده های هر مرحله از تولید هستند. از طرف دیگر به محصولی که خود به منظور تولید محصول دیگر مورد استفاده قرار گرفته و در آشنایی با شاخص GDP فرآیند تولید کلاً به مصرف می رسد، محصول واسطه و به این فرآیند مصرف واسطه گویند. تفاضل ارزش ستانده و مصرف واسطه همان ارزش جدید ایجاد شده یا ارزش افزوده است. به منظور محاسبه تولید ناخالص داخلی ارزش افزوده هر فعالیت بر اساس روش فوق استخراج شده و در نهایت از جمع ارزش افزوده های کل اقتصاد، تولید ناخالص داخلی بدست می آید.
در صورتی که در یک اقتصاد فرضی دو نوع کالای نهایی (نان و گوشت) تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی برابر خواهد بود با ارزش واحد دو محصول مذکور در مقدار تولیدی آنها. به بیان دیگر اگر در همان اقتصاد فرضی 1000 قرص نان و 500 کیلو گوشت به ارزش واحد 20 و 40 ریال تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی عبارت است از:
40,000 = (40 × 500) + (20 × 1000)
به عبارت دیگر ارزش تولید ناخالص داخلی به قیمت های جاری 40,000 ریال می باشد، زیرا قیمت نان و گوشت، قیمت دوره یا سال جاری است. اگر در سال بعد 1000 قرص نان و 500 کیلو گوشت به قیمت های 25 و 50 ریال تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی برابر خواهد بود:
50,000 = (50 × 500) + (25 × 1000)
مقدار بدست آمده نسبت به سال قبل از رشدی معادل 25 درصد برخوردار می باشد. با این وجود رشد فوق حاصل افزایش مقدار تولید محصولات نبوده، بلکه حاصل افزایش قیمت محصولات است. اگر بخواهیم اثر افزایش قیمت را از محاسبات سال بعد حذف کنیم باید مقدار تولید محصولات را در قیمت های معیار یا قیمت های پایه (در این مثال قیمت های سال قبل) ضرب کنیم. در این صورت به همان رقم 40,000 ریال می رسیم که گویای این است که تولید واقعی اقتصاد صفر درصد رشد داشته یا اصلاً رشدی نداشته است. به فرآیند حذف اثر تغییرات قیمت محصولات از نتایج محاسبات ملی، محاسبات به قیمت های ثابت می آشنایی با شاخص GDP گویند. آنچه که در ادبیات اقتصادی به رشد اقتصادی یا رشد تولید ناخالص داخلی موسوم است، بر محاسبات به قیمت های ثابت استوار است. بنابراین وقتی گفته می شود در برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی رشد متوسط تولید ناخالص داخلی 8 درصد هدف گذاری شده است منظور رشد 8 درصدی بر اساس محاسبات به قیمت های ثابت است.
روش های محاسبه تولید ناخالص داخلی
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی از سه روش می توان استفاده نمود:
1) روش ارزش افزوده (تولید): در این روش ارزش افزوده کالاها و خدمات تولید شده در جامعه را محاسبه نموده و پس از کسر کارمزد احتسابی، تولید ناخالص داخلی بدست می آید. مثال ذکر شده در بالا، GDP را از این روش محاسبه نموده است. در حساب های ملی آشنایی با شاخص GDP ایران روش تولید (جمع ارزش افزوده ها) به عنوان روش اصلی محاسبه تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار می گیرد.
2) روش مخارج (هزینه): در یک اقتصاد همیشه مخارج کل برابر است با تولید کل. لذا به جای محاسبه GDP از طریق محاسبه مجموع ارزش های افزوده، می توان از محاسبه مجموع هزینه ها استفاده نمود. در واقع می توان فرض کرد که محصولات تولید شده در داخل (تولید ناخالص داخلی) به صورت های مختلف به مصرف می رسد. رابطه مورد استفاده در این قسمت برای محاسبه GDP به صورت زیر است:
GDP = C + I + G + X – M + ΔINV
- C: میزانی از کالا و خدمات است که در خانوار مصرف می شود. C را مخارج مصرفی می نامند.
- I: میزانی از کالا و خدمات نهایی است که بنگاه ها برای سرمایه گذاری به کار می گیرند و اصطلاحاً مخارج سرمایه ای نامیده می شود.
- G: میزانی از کالا و خدمات است که توسط دولت مصرف می شود. G را مخارج دولتی می نامند.
- X: میزانی از کالاها و خدمات که از کشور صادر شده است.
- M: میزانی از کالاها و خدمات که وارد کشور شده است.
- ΔINV یا تغییرات موجودی انبار: نشان دهنده میزانی از کالا و خدمات است که در هیچ یک از موارد فوق مصرف نشده است.
ذکر این نکته لازم است که تولید ناخالص داخلی بدست آمده از روش مخارج به قیمت بازار بوده و به اندازه خالص مالیات های غیر مستقیم با تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه که از روش تولید بدست می آید متفاوت است. به عبارت دیگر:
خالص مالیات های غیر مستقیم + تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه = تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار
3) روش درآمدی: ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک کشور (مجموع ارزش افزوده ها) به صورت درآمد بین عوامل تولید توزیع می گردد. لذا به این روش نیز می توان GDP را محاسبه نمود. درآمد عوامل تولید عبارتند از:
- مزد و حقوق: درآمد صاحبان نیروی کار
- بهره: درآمد صاحبان سرمایه پولی
- اجاره: درآمد صاحبان سرمایه فیزیکی
- سود: درآمد مدیران و کارفرمایان
تولید ناخالص ملی (GNP)
گفتیم که تولید ناخالص داخلی عبارت است از کل کالاها و خدماتی که در یک کشور تولید شده است. در این تعریف تاکید می شود که صرفاً کالاها و خدماتی در محاسبات لحاظ می شوند که توسط افراد مقیم کشور (مستقل از ملیت آنها) تولید شده است. مثلاً برای محاسبه تولید ناخالص داخلی کشورمان کالاها و خدمات تولید شده توسط افراد ایرانی و غیر ایرانیِ داخل کشور لحاظ می شود. حال ممکن است این سوال مطرح شود که میزان کالا و خدماتی که ایرانی ها (افرادی که تابعیت ایرانی دارند، مستقل از اینکه در حال حاضر در کدام کشور اقامت دارند) تولید و یا ارائه نموده اند چقدر است؟ برای پاسخ به این پرسش از مفهوم تولید ناخالص ملی و یا GNP (مخفف Gross National Product) استفاده می شود.
مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده طی یک سال توسط افراد یک آشنایی با شاخص GDP کشور (دارای تابعیت آن کشور، مستقل از محل اقامت فعلی) را تولید ناخالص ملی یا GNP می نامند.
با توجه به تعریف های ارائه شده برای GDP و GNP می توان رابطه زیر را بین این دو مفهوم برقرار نمود:
تولید ناخالص ملی = تولید ناخالص داخلی + درآمد عوامل تولید داخلی در خارج – درآمد عوامل تولید خارجی در داخل
به عنوان مثال تولید ناخالص ملی ایران برابر است با تولید ناخالص داخلی ایران به علاوه درآمد عوامل تولید داخلی در خارج (ایرانی های مقیم خارج کشور) منهای درآمد عوامل تولید خارجی در داخل (غیر ایرانی های مقیم ایران).
چند نکته در مورد GDP و GNP
- در محاسبه این دو شاخص فقط کالاها و خدماتی مورد محاسبه قرار می گیرند که در بازار مورد مبادله قرار گیرند و اصطلاحاً ارزش بازاری پیدا کنند. به عنوان مثال فعالیت هایی که زنان خانه دار در منزل خود انجام می دهند در این محاسبات مورد محاسبه قرار نمی گیرند.
- فعالیت های غیر قانونی همچون قاچاق، مبادله مواد مخدر و فحشا در محاسبات ملی لحاظ نمی شوند. البته اگر هزینه ای برای مبارزه با آنها صرف گردد (مثل دستمزد پلیس)، آن هزینه در محاسبات لحاظ می گردد.
- مبادلات کالاهای دست دوم در محاسبات ملی لحاظ نمی شود. به عنوان مثال اگر شما خودرویی را 5 سال قبل به قیمت 40 میلیون تومان خریداری نموده و امسال به ارزش 10 میلیون تومان بفروشید، این اعداد در محاسبات ملی لحاظ نمی شود (چرا که ارزش این خودرو در محاسبات ملی 5 سال قبل لحاظ شده بوده است.) دقت کنید که اجرت پرداختی به بنگاه معاملات و یا دفترخانه اسناد رسمی در محاسبات ملی لحاظ می شود.
- خرید و فروش سهام و اوراق قرضه به دلیل اینکه فقط انتقال مالکیت است و نه تولید، در محاسبات GDP و GNP وارد نمی شود. در اینجا نیز پولی که تحت عنوان کارمزد به کارگزاری پرداخت می شود در محاسبه GDP و GNP لحاظ می گردد.
- اگر کشاورزی محصولات کشاورزی تولید شده توسط خود را مصرف نماید (مثلاً گندم و یا برنج تولیدی خود را مصرف نماید)، هر چند این محصولات در بازار مبادله نشده اند ولی باید در محاسبات ملی در نظر گرفته شوند.
- اگر شخصی در منزل خود (منزل تحت مالکیت خود) ساکن باشد، معادل اجاره آن محاسبه و به عنوان ارزش تولید شده توسط آن ساختمان در محاسبه GDP و GNP لحاظ می گردد.
- کارمزد احتسابی باید از ارزش افزوده کسر گردد. اما کارمزد احتسابی چیست؟ بنگاه های تولیدی بخشی از پول خود را به صورت حساب جاری نزد بانک ها نگهداری می کنند و بانک ها به این گونه حساب ها سود یا بهره ای پرداخت نمی کنند و در عوض بعضی از کارهای بانکی آنها را بدون دریافت حق الزحمه انجام می دهند؛ زیرا بانک ها با دادن وام از محل بخشی از سپرده های جاری، سود یا بهره دریافت می کنند. این سود یا بهره دریافتی را کارمزد احتسابی می نامند. در محاسبات ملی چون شرکت ها و بازرگانان و صاحبان مشاغل، مستقیماً چنین کارمزدی پرداخت نمی کنند، ارزش افزوده فعالیت های آنان بیش از واقع می باشد که برای جلوگیری از چنین مسئله ای کارمزد احتسابی را از ارزش افزوده کم می کنند.
سایر شاخص های اندازه گیری فعالیت های اقتصادی
علاوه بر دو شاخص GDP و GNP که در قسمت های قبل در مورد آنها توضیحاتی ارائه شد، شاخص های دیگری نیز در مباحث اقتصاد کلان و به منظور اندازه گیری فعالیت های اقتصادی محاسبه می شوند. در ادامه نحوه محاسبه این شاخص ها بیان می شود:
استهلاک (D) – تولید (درآمد) ناخالص ملی (GNP) = تولید (درآمد) خالص ملی (NNP)
استهلاک (D) – تولید (درآمد) ناخالص داخلی (GDP) = تولید (درآمد) خالص داخلی (NDP)
خالص مالیات های غیر مستقیم – تولید خالص ملی = درآمد ملی
یارانه های غیر مستقیم – مالیات های غیر مستقیم = خالص مالیات های غیر مستقیم
درآمد ملی، درآمدی است که به همه عوامل تولید تعلق دارد و در همان دوره نیز تولید شده است. برای درک بهتر این موضوع که چرا برای محاسبه درآمد ملی، مالیات از تولید خالص ملی کسر می گردد و یارانه های غیر مستقیم به آن اضافه می گردد، به این مثال توجه کنید.
فرض کنید در یک جامعه، تولید خالص ملی برابر 100 تومان است؛ بدین معنا که در این جامعه 100 تومان کالا و خدمات تولید و ارائه شده است. از طرف دیگر دولت تحت عنوان مالیات 25 تومان از تولید کننده ها دریافت می نماید و 10 تومان نیز به آنها یارانه اعطا می نماید. قصد داریم در چنین جامعه ای درآمد ملی را محاسبه نماییم. همانطور که قبلاً نیز گفته شد درآمد ملی، درآمد همه عوامل تولید است؛ در چنین اقتصادی 100 تومان به صورت مستقیم از تولید نصیب تولید کنندگان می شود ولی آنها باید 25 تومان از این مبلغ را تحت عنوان مالیات به دولت بپردازند. بنابراین تاکنون 75 تومان نصیب آنها شده است. از طرف دیگر دولت تحت عنوان یارانه آشنایی با شاخص GDP مبلغ 10 تومان به عوامل تولید پرداخت می نماید لذا درآمد آنها از 75 تومان به 85 تومان افزایش می یابد. به همین دلیل است که در محاسبه درآمد ملی، مالیات از تولید خالص ملی کسر می گردد و یارانه های غیر مستقیم به آن اضافه می گردد.
از دیگر شاخص های معروف در محاسبات ملی می توان به درآمد شخصی (PI) اشاره نمود که به صورت زیر محاسبه می شود:
پرداخت های انتقالی یا بلاعوض – (سود توزیع نشده شرکت ها + سهم بیمه های اجتماعی) – درآمد ملی = درآمد شخصی
درآمد شخصی درآمدی است که در طی یک دوره به دست اشخاص یک کشور می رسد (مستقل از اینکه در این دوره تولید شده باشد یا نه). از آنجا که درآمدهای تولید شده در دوره های قبل که امسال به دست شخص می رسد نیز باید در درآمد شخصی لحاظ گردد لذا مواردی مثل حقوق بازنشستگی (که تولید این دوره نیست ولی در این دوره به دست اشخاص می رسد) باید به درآمد شخصی اضافه گردند.
اگر مالیات های مستقیم (مالیاتی که از اشخاص حقیقی و حقوقی گرفته می شود مثل مالیات بر درآمد و یا مالیات بر سود) را از درآمد شخصی کسر نماییم به درآمد قابل تصرف (DI) می رسیم:
مالیات های مستقیم – درآمد شخصی = درآمد قابل تصرف
درآمد قابل تصرف نشان دهنده میزانی از درآمد است که شخص می تواند در آن تصرف کند بدین معنی که آن را به مصرف برساند و یا پس انداز کند.
لازم به ذکر است که تمام شاخص های مورد اشاره در این قسمت را می توان به صورت سرانه نیز محاسبه نمود. برای محاسبه این اقلام به صورت سرانه کافی است هر یک از شاخص ها را بر میزان جمعیت کشور تقسیم نماییم. به عنوان مثال تولید ناخالص داخلی سرانه برابر خواهد بود با تولید ناخالص داخلی تقسیم بر جمعیت کشور.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی چگونه محاسبه می شوند؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب آمادگی آزمون اصول بازار سرمایه، نوشته ی محمد احمدی از انتشارات آریانا قلم، منتشر شده در شهریور ۱۳۹۱ با شابک ۱-۴۸-۶۲۲۷-۶۰۰-۹۷۸ به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
تولید ناخالص داخلی چیست؟ | تفاوت تولید ناخالص داخلی (GDP) با تولید ناخالص ملی (GNP)
تولید ناخالص داخلی، Gross Domestic Product یا GDP، به معنی تمام پول یا ارزش بازار یک کشور است که شامل همهی کالاها و خدمات تمام شده در محدودهی مرزهای یک کشور در بازهی زمانی مشخص است. این شاخص به عنوان یک ارزیابی کلی تولیدات داخلی، میتواند تابلویی باشد آشنایی با شاخص GDP آشنایی با شاخص GDP که سلامت اقتصادی کشورها را در یک نگاه نشان دهد. اگرچه GDP بیشتر سالانه محاسبه میشود، میتوان آن را فصلی نیز محاسبه کرد. در این مقاله از درگاه پرداخت پیپینگ به این سوال به طور کامل پاسخ میدهیم که این نوع تولید GDP چیست و چگونه محاسبه میشود.
تاریخچهی تولید ناخالص داخلی چیست؟
اولین مفهوم تولید ناخالص داخلی در اواخر قرن ۱۸ میلادی شکل گرفت. این مفهوم مدرن توسط یک اقتصاد دان آمریکایی به نام سیمون کزنت در سال ۱۹۳۴ توسعه پیدا کرد و در کنفرانس برتن وودز در سال ۱۹۴۴، GDP رسما پایهایترین شاخص ارزیابی اقتصاد کشورها نام گرفت.
منظور از کلمهی «تولید» در GDP چیست؟
تولید در عبارت تولید ناخالص داخلی به معنی تولیدات و یا خروجی اقتصادی کالا و خدمات فروخته شده در بازار است.
چه تولیداتی در GDP موثراند؟
خدمات و کالاهای نهایی که در ازای دریافت پول فروخته میشوند. فقط فروش کالاهای نهایی به شمار میروند؛ زیرا تراکنشهای واسطهای برای ساخت محصول نهایی (مانند خریدن چوب یک مبل) در قیمت نهایی که آن محصول فروخته شده لحاظ میشود.
چه تولیداتی در GDP موثر نیستند؟
- کار بدون دستمزد: کارهای انجام شده داخل خانواده، کارهای داوطلبانه، خیریه و … .
- کاری که پاداش آن با پول قابل پرداخت نیست
- کالاهایی که برای فروش در بازار ساخته نشده اند
- کالاهایی که به صورت پایاپای معاوضه شده اند
- بازار سیاه: اقتصاد زیرزمینی که اجناس و خدمات غیر قانونی و خارج از مدیریت دولت معامله میشوند
- فعالیتهای غیرقانونی
- پرداختهای واسطهای: که در آنها هیچ کالا و خدماتی در میان نیست
- فروش آشنایی با شاخص GDP کالای دست دوم و استفاده شده
- کالا و خدمات میانی که منجر به ساخت سایر کالاها و خدمات میشوند
منظور از کلمهی «ناخالص» در GDP چیست؟
کلمهی ناخالص به این معنی است که تولیدات بدون در نظر گرفتن مصارف آیندهشان به شمارش در میآیند. یک تولید ممکن است برای مصرف، برای سرمایه گذاری و یا برای جایگزینی با یک دارایی استفاده شود. در همهی این موارد، رسید نهایی فروش تولیدات به تولید ناخالص داخلی اضافه میشود.
در عوض از عبارت «تولید خالص» برای تولیداتی که صرف جایگزینی با سایر داراییها میشوند (تا با استهلاک مقابله کند)، استفاده نمیشود. عبارت تولید خالص فقط برای تولیدات مصرفی و سرمایه گذاری به کار میرود.
منظور از کلمهی «داخلی» در GDP چیست؟ (تفاوت GDP با GNP و GNI)
تولید ناخالص داخلی GDP
کلمهی داخلی به این معنی است که معیار سنجش مرزهای جغرافیایی است. تولیدات و کالاهایی شمرده میشوند که در داخل مرزهای آن کشور تولید شدهاند، فارغ از ملیت سازندهی آنها. برای مثال تولیدات یک شرکت که مالک آن آلمانی است اما شرکت در آمریکا قرار دارد، جزو GDP آمریکا به شمار میرود.
تولید ناخالص ملی GNP
در مقایسه با GDP، کلمهی «ملی» در تولید ناخالص ملی یا GNP بیان میکند که معیار سنجش شهروند بودن یا به عبارتی ملیت مالکان شرکتهاست. تولیدات و کالاهایی به حساب میآیند که توسط آن ملیت تولید شدهاند؛ بدون درنظر گرفتن مکان و کشوری که شرکت در آن وجود دارد. برای مثال تولیدات یک شرکت که مالک آلمانی دارد و در آمریکاست، جزو GNP آلمان به حساب میآید.
درآمد ناخالص ملی GNI
درآمد ناخالص ملی نیز از این جهت مشابه تولید ناخالصی ملی است زیرا معیار سنجش هر دو ملیت است نه جغرافیا؛ تفاوت آنها در نحوهی محاسبه است که در ادامهی مقاله با انواع محاسبهی GDP آشنا میشویم. GNP از روش تولید محور و GNI از روش درآمد محور برای محاسبه بهره میبرد. از لحاظ نظری باید هر دو این روشها نتیجهی یکسانی بدهند.
تفاوت تولید ناخالص داخلی اسمی یا رایج Nominal با تولید ناخالص داخلی واقعی یا ثابت Real
تولید ناخالص اسمی مقدار GDP بدون در نظر گرفتن هرگونه تورم است. درصورتی که تولید ناخالصی واقعی با در نظر گرفتن تورم (افزایش قیمتها) و یا رکود قیمتها محاسبه میشود. GDP واقعی به ما نشان میدهد که آیا خروجی کار به خاطر تولید بیشتر افزایش داشته، یا به خاطر افزایش قیمتها. از این تولید واقعی برای محاسبهی میزان رشد GDP استفاده میشود.
نحوهی محاسبهی تولید ناخالصی داخلی چیست؟
تولید ناخالص داخلی با سه روش محاسبه میشود. محوریت هر یک به ترتیب، تولید، هزینه و یا درآمد است و انتظار داریم همگی نتایج یکسانی به ما بدهند.
- روش تولید محور: جمع «ارزش افزوده» (تمام فروش منهای ارزش ورودیهای واسطه) در هر مرحله از تولید.
- روش هزینه محور: جمع خریدهای کاربران نهایی
- روش درآمد محور: جمع درآمد حاصل شده از موارد تولیدی
فرمول تولید ناخالص داخلی چیست؟
در اینجا فرمول محاسبهی این تولید با روش هزینه محور را میبینیم.
تولید ناخالص داخلی = مصارف شخصی + سرمایهگذاری ناخالص خصوص + سرمایه گذاری دولتی + خرجهای دولت + صادرات منهای واردات
تولید ناخالصی داخلی معمولا توسط سازمان ملی آمار کشورها زیر نظر استاندارد بینالمللی محاسبه میشود. تولید ایران در حال حاضر در سال ۲۰۲۰ حدود 454 میلیارد دلار است.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی چیست؟
این شاخص با محاسبهی درصد تغییرات GDP واقعی (با در نظر گرفتن تورم) از یک بازهی زمانی تا یک بازهی دیگر به دست میآید. معمولا این مقایسه بین آخرین فصل یا آخرین سال با دورهی قبلی خود حاصل میشود. این شاخص میتواند عددی مثبت یا منفی باشد که در صورت منفی شدن بیانگر فشار اقتصادی در آن برهه است.
تولید ناخالص داخلی سرانه (به ازای هر نفر) چیست؟ PPP
این عدد از تقسیم تولید ناخالص داخلی اسمی به جمعیت کل آن کشور محاسبه میشود. این عدد بیانگر خروجی اقتصادی هر فرد به طور میانگین در یک کشور است. جمعیت محاسبه شده در آن سال با GDP همان سال حساب میشود. این شاخص به نوعی بیانگر سطح زندگی افراد در یک کشور است. مثلا کشور قطر بیشترین تولید ناخالص داخلی سرانه و کشورهای آفریقایی کمترین آن را دارند.
تولید ناخالص داخلی برای اقتصاد دانان و سرمایه گذاران
همانطور که تصور میشود، تولیدات و رشد اقتصادی که با GDP محاسبه میشود، تاثیر بزرگی بر تک تک اعضای آن اقتصاد دارد. برای مثال وقتی اقتصاد سالم باشد، بیکاری کمتری داریم و با افزایش تقاضای نیروی کار برای رشد اقتصادی، حقوق کارمندان نیز افزایش مییابد. اقتصاددانان با نگاه به رشد مثبت GDP، میزان شکوفایی یک اقتصاد را محاسبه میکنند. در نقطهی مقابل با دیدن رشد منفی در GDP متوجه میشوند اقتصاد در بحران قرار دارد.
تغییرات چشمگیر در این نوع تولید، تاثیرات چشمگیری در بازار سرمایهی کشورها به همراه دارد. دلیل آن نیز زیاد پیچیده نیست زیرا یک اقتصاد مریض معمولا درآمدهای پایینتری نیز نصیب شرکتهایش میکند. سرمایه گذاران در شکل دهی استراتژیهای معاملاتی و سرمایهگذاری خود همواره اثر تغییرات تولید ناخالص داخلی را لحاظ میکنند. البته لازم به ذکر است نمیتوان با این نگاه بازارهای سرمایه را به طور دقیقی پیشبینی کرد و نیاز به سایر ابزارها و استراتژیهای تحلیل همچنان پابرجاست.
تفاوت تولید ناخالص داخلی با ملی
هر چند تولید نا خالص ملی، شباهت بسیاری از دیدگاه عملی و نظری با تولید نا خالص داخلی دارد، با این وجود دارای تفاوت هایی نیز می باشند که در این مقاله بیان می شوند.
تفاوت تولید نا خالص داخلی با ملی:
تفاوت تولید نا خالص داخلی با تولید نا خالص ملی از آنجایی می باشد که هر زمان تعداد شرکت هایی که در مالکیت خارجی هاست و در داخل کشور به تولید کالا مشغول باشند، و یا این که در مالکیت اتباع کشور مذکور باشند.
تولید نا خالص داخلی:
تولید نا خالص داخلی (Gross Domestic Product) یا به اختصار (GDP) شامل تمام کالا ها و خدماتی می باشد که توسط تمام مردم و شرکت های واقع در یک کشور تولید می شود. این نوع تولید، بهترین روش برای سنجش میزان رشد یا رکود اقتصاد یک کشور شناخته شده است.
انواع تولید نا خالص داخلی:
برای سنجش تولید نا خالص داخلی یک کشور، روش های زیاد و متنوعی وجود دارد که هر کدام از این روش ها دارای کاربرد هایی هستند. در زیر به انواع تولید نا خالص داخلی اشاره شده است.
تولید نا خالص داخلی اسمی:
برای درک این موضوع، فرض کنید در سال ۲۰۱۵ م، تولید نا خالص داخلی آمریکا برابر با ۱۸ تریلیون دلار بوده است. این رقم نشانگر میزان اسمی تولید نا خالص داخلی کشور مذکور می باشد.
دلیل این است که این برآورد خام می باشد آشنایی با شاخص GDP و افزایش قیمت در آن تاثیر داشته است.
در کشور آمریکا، سازمان تحلیل آمار های اقتصادی که به اختصار به آن (BEA) گفته می شود، در مدت زمان هر سه ماه از سال، این برآورد را انجام می دهد و پس از کسب اطلاعات جدید، به بررسی نتایج آن می پردازند.
تولید نا خالص داخلی واقعی:
زمانی که اقتصاد یک کشور بخواهد خروجی های هر سال را با هم مقایسه نماید، لازم است که تاثیر تورم را از محاسبات خود پاک کند.
برای انجام این کار لازم است که تولید نا خالص داخلی واقعی محاسبه شود که در آن از شاخص ضمنی قیمت استفاده می گردد.
نکته: این شاخص نشان دهنده این است که قیمت ها نسبت به سال پایه تا چه میزان تغییر کرده اند.
سپس با ضرب شاخص ضمنی قیمت در تولید نا خالص داخلی اسمی، تولید نا خالص داخلی واقعی به دست می آید. در نتیجه این محاسبات ۳ نکته زیر مورد توجه قرار می گیرد:
- درآمد شرکت ها و افراد خارج از کشور در محاسبات وارد نمی شوند. در نتیجه تاثیر نرخ ارز و سیاست های تجاری از محاسبات حذف می شود.
- تاثیر تورم از محاسبات حذف می شود.
- تنها محصولات نهایی در محاسبات قرار می گیرند.
نکته: تولید نا خالص داخلی واقعی از مقدار اسمی آن کمتر است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله اوراق قرضه را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
سرانه تولید ناخالص داخلی
نرخ رشد:
نرخ رشد تولید نا خالص داخلی یعنی میزان افزایشی که در خروجی های اقتصاد سه ماهه یک کشور رخ می دهد. در واقع این نرخ نشان دهنده آن است که اقتصاد یک کشور با چه شتابی در حال رشد است.
بسیاری از کشور ها برای محاسبه نرخ رشد از تولید نا خالص داخلی واقعی استفاده می کنند تا به این وسیله بتوانند تاثیر اقتصاد در این نرخ را حذف نمایند.
سرانه تولید نا خالص داخلی:
برخی از کشور ها به این علت دارای خروجی های اقتصادی بزرگی هستند که جمعیت بیشتری دارند در نتیجه بهترین راه برای مقایسه کشور ها از نظر رشد اقتصادی، میزان تولید نا خالص داخلی است.
در نتیجه می توان گفت کشور ها برای بهره مندی از مقایسه ای صحیح، نیازمند سرانه تولید نا خالص داخلی هستند.
این معیار از تقسیم تولید نا خالص داخلی واقعی بر تعداد ساکنان یک کشور محاسبه می گردد که مشخص کننده استاندارد زندگی در آن کشور نیز می باشد.
اطلاعات اقتصادی حاصل از تولید ناخالص داخلی:
تولید نا خالص داخلی اسمی، خروجی اقتصادی مطلق هر کشور را اندازه گیری می نماید در صورتی که تولید نا خالص داخلی واقعی، امکان مقایسه کشور ها را فراهم می کند.
در مقایسه رشد اقتصادی کشور ها با یکدیگر، لازم است که تاثیر تورم و نرخ ارز از آنها حذف گردد. برای حذف این دو، بهترین روش، استفاده از شاخص برابری قدرت خرید می باشد.
تفاوت GDP با تولید نا خالص ملی:
تفاوت تولید نا خالص داخلی با تولید نا خالص ملی(Gross National Product) یا به اختصار (GNP)، در این است که تولید نا خالص ملی شامل ارزش تمام کالا ها و خدماتی است که توسط شهروندان یک کشور، در سراسر دنیا تولید می گردد، در صورتی که تولید نا خالص داخلی ارزش تمام کالا ها و خدماتی است که در درون آن کشور تولید می گردد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله عرضه و تقاضا را به شما پیشنهاد می کنیم.
تاثیر بلاکچین بر تولید ناخالص داخلی
GDPمخفف عبارت Gross Domestic Product به معنای تولید ناخالص داخلی است. اندازه گیری مجموع ارزش تمام کالاها و خدماتی که در یک بازه زمانی معین در کشور تولید میشود را این شاخص بر عهده دارد.از آن گذشته نشاندهنده سلامت اقتصاد یک کشور است. این تعریف همه محصولات که در درون یک کشور تولید شده باشد و یا خدماتی که در درون مرز آن کشور ارائه شده باشد را شامل میشود. بر طبق این تعاریف این شاخص به منطقه جغرافیایی وابسته است. به عنوان مثال اگر یک شرکت ایرانی در فنلاند محصولی را تولید کرده باشد درآمدهای آن در این شاخص محاسبه نخواهد شد.این شاخص تنها کالا و خدماتی نهایی را شامل میشود. به این معنی که کالاهای واسطهای که در فرآیند تولید قرار میگیرند و مستقیما توسط مشتری نهایی استفاده نمیشوند در این معیار به حساب نمیآیند. برای مثال نان را به عنوان کالایی درنظر بگیریم که مستقیما توسط مصرف کننده استفاده میشود. بنابراین قیمت نان باید در محاسبه GDP به حساب بیاید. اما قیمت گندم در این شاخص محاسبه نمیشود چون گندم محصول نهایی نیست.
تاثیر بازار ارزهای دیجیتال بر GDP
جالب آشنایی با شاخص GDP است بدانید فناوری بلاکچین کاربردهای بسیار زیادی در تمام زمینههای تکنولوژی دارا میباشد؛ با این حال نام آن با ارزهای دیجیتال و بخصوص رمز ارز بیت کوین با نماد BTC گره خورده است. این درحالیست که سازمانهای خصوصی و عمومی میتوانند با استفاده از فناوری بلاکچین دادههای خود را به صورت ایمن ذخیره و استفاده کنند و آن اطلاعات را با سایرین به اشتراک بگذارند.
در دوره همهگیری بیماری کووید-۱۹ پیگیری محصول و خدمات یکی از اولویتهای شرکتها در زنجیره تامین آنها شده است. کاربردهای بلاکچین به خوبی به نیاز سرمایهگذاران این حوزه در تمامی صنایع از استخراج در معادن تا صنعت مد پاسخگو است. برآورد شده بلاکچین قادر خواهد بود میزان ۹۶۲ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی این حوزه را تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد.
استفاده از بلاکچین در تشخیص هویت و مدارک شامل مدارک شخصی و اعتبارات حرفهای برای مقابله با کلاهبرداریها و سرقت هویت میتواند تا ۲۲۴ میلیارد دلار در رشد شاخص GDP تاثیر داشته باشد.
یکی از شناختهشدهترین کاربردهای این فناوری، خدمات مالی و سرویسهای پرداختی از جمله استفاده از ارزهای دیجیتال در تبادل ارزش داخلی و بینالمللی است که میتواند سهمی معادل ۴۳۳ میلیارد دلار در افزایش تولید ناخالص ملی داشته باشد.
در حوزه عقد قراردادها و برطرف کردن اختلاف نظرها به میزان ۷۳ میلیارد دلار و همچنین در حوزه ارتباط با مشتری به خصوص وفاداری مشتری به شرکتها به میزان ۵۴ میلیارد دلار در افزایش تولید ناخالص داخلی کاربردهای این فناوری تا سال ۲۰۳۰ موثر خواهد بود.
بانک انگلستان در سال ۲۰۱۶ برای بررسی این موضوع به تحقیقی جامع پرداخت. در این مطالعه فرض بر آن شد که ۳۰٪ از تولید ناخالص داخلی بر اساس ارزهای دیجیتال در نظر گرفته شود. محققان به این نتیجه رسیدند که به دلیل کاهش نرخ مالیات و کاهش هزینه تراکنشها سالانه ۳٪ به شاخص GDP افزوده میشود. علاوه بر آن ابن امر باعث ثبات اقتصادی بیشتر خواهد شد.
منبع : آکادمی هلاکویی
HAMEDI
- نوشتهها 23٬401
- پسندها 1٬750
- امتیاز 20
HAMEDI
مدیر پیشکسوت
انواع تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی (GDP) به صورت سالانه و یا فصلی محاسبه میشود و تنها کالاها و یا خدماتی را محاسبه میکنند که در بازه زمانی تعیین شده تولید شده باشند. بنابراین اگر کالایی در دوره قبل تولید شده باشد و در دوره کنونی خرید و فروش شود در محاسبه GDP لحاظ نمیشود. با این حال کارمزد یا سهم کارگزار و یا بنگاهی که آن را معامله کرده است چون به عنوان یک سرویس تلقی میشود در محاسبه شاخص GDP لحاظ خواهد شد.
حال بهتر است قبل از آنکه به اثر بازار ارزهای دیجیتال روی شاخص GDP بپردازیم با انواع مختلف تولید ناخالص داخلی آشنا شویم.
تولید ناخالص داخلی اسمی: این مقدار بر اساس قیمت کنونی کالاها و خدمات کشور محاسبه میشود و میتوان در محاسبه آن از ارز رسمی کشور و یا دلار آمریکا استفاده کرد.
تولید ناخالص داخلی به ازاء هر فرد (سرانه جی دی پی) : این شاخص میزان GDP به ازای هر شخص در جمعیت کشور را نشان میدهد. این شاخص نشان میدهد که درآمد هر فرد میتواند نشان دهنده میانگین استاندارد زندگی در آن کشور باشد.
تولید ناخالص داخلی حقیقی: جیدیپی حقیقی معیاری برای اندازهگیری تولید ناخالص داخلی است که تاثیر تورم در آن محاسبه نمیشود و مقدار آن بر اساس قیمت محصولات در سال پایه محاسبه میشود.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی: این شاخص میزان جی دی پی هر دوره (سال یا فصل) را نسبت به دوره قبلی اندازه گیری میکند. این شاخص معمولا به صورت درصد بیان میشود و نشان میدهد که اقتصاد با چه سرعتی رشد میکند.
به دلیل اینکه جیدیپی بر اساس ارزش مالی محصولات و خدمات محاسبه میشود، دستخوش تغییرات قیمت و یا همان تورم میشود. افزایش قیمتها باعث افزایش مقدار GDP میشود اما لزوما به این معنی نیست که میزان تولید محصولات و ارائه خدمات افزایش پیدا کرده است.
بنابراین اقتصاددانان برای به دست آوردن مقدار تولید ناخالص داخلی از GDP حقیقی استفاده میکنند. به این صورت که قیمت محصولات و خدمات را بر اساس قیمت سال مبنا (قیمت پایه) حساب میکنند. بنابراین میزان افزایش یا کاهش تولید در عدد بدست آمده قابل استناد خواهد بود.
HAMEDI
مدیر پیشکسوت
تاثیر بازار بورس بر شاخص GDP
تمام عواملی که در بالا برای محاسبه تولید ناخالص داخلی عنوان شد میتوانند توسط سرمایه گذاران به واسطه بازار بورس تغییرات مثبت و منفی را تجربه کنند.
در روندهای صعودی بازار بورس، خوشبینی بین سرمایه گذاران بیشتر است. به همین دلیل ممکن است به صادر کردن سهمهای جدید روی بیاورند. برخی سرمایهگذاران نیروهای جدید استخدام میکنند و برخی به توسعه کسب و کار خود مشغول میشوند. در این شرایط برخی سرمایهگذاران از بانکها وام میگیرند و برخی دیگر اوراق قرضه جدید صادر میکنند و آنها را به فروش میگذارند. سرمایه جدید در رشد بازار کمک میکند و در نتیجه باعث افزایش GDP کشور میشود.
در روندهای نزولی بازار بورس احساسات منفی بر بازار غالب میشود. در نتیجه سرمایهگذاران برای جلوگیری ازمتضرر شدن از شرایط بازار به فروش سهامهای خود روی میآورند و در نتیجه آن قدرت خرید مصرف کنندگان کاهش یابد. به این ترتیب میزان فروش شرکتها و کارخانهجات کمتر شده و بعضا مجبور به تعدیل نیرو خواهند شد. با این شرایط پیدا کردن منابع مالی جدید برای شرکتها در جهت گسترش کسب و کار خود و همچنین سرمایهگذاری در بازار بورس کاهش مییابد. تمام این عوامل تاثیر منفی در مقدار نهایی تولید ناخالص داخلی خواهد داشت.
قابل توجه است که اثر تولید ناخالص داخلی در روند بازار بورس بسیار پررنگتر است. زیرا با افزایش شاخص GDP درآمد شرکتها افزایش پیدا میکند و بازار صعودی خواهد شد. شرایط معکوس آن نیز برقرار است با کاهش مقدار GDP شرایط بازار بورس نیز نزولی خواهد شد. با این حال چه بازار صعودی باشد یا نزولی، بازار بورس روی تولید ناخالص داخلی هرچند به صورت غیر مستقیم تاثیر خواهد گذاشت.
تاثیر ارزهای دیجیتال و بیت کوین در تولید ناخالص داخلی (GDP)
یکی از دلایل پیچیدگیکه برای محاسبه تاثیر بیت کوین در شاخص GDP با آن روبرو هستیم نقش این ارز دیجیتال در حوزههای مختلف اقتصادی است. Bitcoin برای ماینرها و استخراج کنندگان آن به عنوان محصول خروجی حاصل از سرمایه و کار آنها تلقی میشود؛ در حالیکه برای سرمایهگذاران یک دارایی دیجیتال برای سرمایهگذاری محسوب میشود و برای مصرف کنندگان نقش یک ارز را خواهد داشت.
اگر بیت کوین را به عنوان یک ارز در این محاسبات منظور کنیم باید همانند ارز فیات نقش آن را در نظر بگیریم. صادر شدن ارز فیات توسط دولتها به عنوان مخارج آنها تلقی نمیشود و توسط هیچ شخصی به دست نیامده است. بنابراین تاثیری در محاسبه GDP نخواهد داشت. ارز فیات تنها زمانیکه در ازای کالا و خدمات پرداخت شود میتواند در محاسبات تولید ناخالص داخلی منظور شود. بنابراین ارز دیجیتال BTC تنها زمانی تاثیر گذار خواهد بود که در ازای پرداخت کالا و یا خدماتی استفاده شود.
همانطور که میدانید سود حاصل از سرمایهگذاری در بیت کوین تنها ناشی از افزایش قیمت آن خواهد بود و بنابراین در دسته سود سرمایه قرار خواهد گرفت. بنا به تعاریف Tax Foundation سود سرمایه تاثیری در تولید ناخالص داخلی نخواهد داشت. تنها بخش کوچکی از تراکنشهای ارز دیجیتال میتواند در محاسبه GDP تاثیرگذار باشد و آن هم مربوط به کارمزدها و قوانین مالیاتی آن خواهد بود.
حال اگر فردی خارجی از صرافیهای داخل یک کشور ارز دیجیتال تهیه کند و کارمزد آن را به آن صرافی پرداخت کند، میتوان این مقدار کارمزد را به عنوان یک سرویس صادراتی در نظر گرفت که در محاسبه این فرمول باید به حساب آید. در آخر اگر شخصی با استفاده از سود حاصل از سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به خرید محصولات و سرویسها بپردازد، این فرآیند در روش هزینه و روش درآمد محاسبه میشود.
دیدگاه شما