استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار
اخبار و استخدامهای سازمان بورس و اوراق بهادار به محض اعلام توسط مراجع رسمی در این صفحه اطلاع رسانی میگردد. بدیهی میباشد شما با مراجعه روزانه به این صفحه میتوانید علاوه بر مطالعه تمام اخبار و استخدام های سازمان بورس و اوراق بهادار ، آشنایی با سوالات و منابع مطالعاتی استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار و منابع مصاحبه استخدامی، در جریان استخدام جدید نیز قرار بگیرید. در ادامه با کلیک بر روی هر لینک فهرست مطالب به بخش مربوطه هدایت میشوید.
خبر ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ - استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار
سازمان بورس و اوراق بهادار جهت تکمیل نیروی انسانی و جذب نیروی متخصص اقدام به برگزاری آزمون استخدامی در رشتههای زیر مینماید:
لینک ها و صفحات مرتبط با ثبت نام در آزمون
- متقاضیان شرکت در آزمون استخدامی سازمان بورس و اوراق بهادار معامله گر سهام در سال ۱۴۰۱ میتوانند با مراجعه به صفحه شرایط آزمون استخدامی سازمان بورس و اوراق بهادار، شرایط دقیق ثبت نام در آزمون را بررسی نمایند.
- جهت آمادگی برای شرکت در آزمون استخدامی سازمان بورس و اوراق بهادار میتوانید از منابع و سوالات مفید موجود در این صفحه و یا سوالات رایگان موجود در صفحه سوالات و منابع آزمون استخدامی سازمان بورس و اوراق بهادار استفاده کنید.
شرایط عمومی، اختصاصی و لینک ثبتنام در آزمون
- عدم اشتغال به تحصیل در زمان ثبت نام
- دارا بودن کارت پایان خدمت و یا معافیت دائم برای آقایان
- آشنایی به زبان انگلیسی بر اساس معیارهای سازمان
- تسلط بر رایانه و مهارتهای ICDL
- متولد سال ۱۳۶۹ و پس از آن
برای مطالعه تمام جزئیات شرایط استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار به صفحه «شرایط استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار » مراجعه نمایید.
برای مطالعه تمام جزئیات شرایط استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار به صفحه «شرایط استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار » مراجعه نمایید
کاربران گرامی، جهت ثبت نام در آزمون استخدامی سازمان بورس و اوراق بهادار در سال ۱۴۰۱ از طریق کلید زیر اقدام نمایید.
آخرین اخبار استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار
تنها داوطلبانی که در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و یا دکتری از رشتههای قید شده در اطلاعیه شماره ۱ فارغ التحصیل شدهاند امکان شرکت در آزمون را خواهند داشت. در صورت عدم تطابق مدرک تحصیلی با رشته مورد نظر در هر مرحله از فرآیند آزمون و استخدام حضور داوطلب کنلمیکن تلقی شده و داوطلب حق هیچگونه اعتراضی را نخواهد داشت.
جهت دسترسی به آخرین وضعیت استخدامهای جدید و در جریان دولتی در سال ۱۴۰۱، به صفحه استخدامهای جدید و درجریان مراجعه نمایید
چگونگی استخدام شدن در سازمان بورس و اوراق بهادار
سازمان بورس و اوراق بهادار کشور به منظور ایجاد محیطی امن جهت معاملات بورسی و اوراق بهادار توسط کارگزاران بورس و اوراق بهادار تشکیل شده است. افزایش سهم بازارسرمایه در تامین مالی شرکتهای فعال اقتصادی، به کارگیری رویههای قانونی برای حفظ سلامت معاملات بورسی، گسترش بازار سرمایه با استفاده از ابزار فناوری، توسعه دسترسی به بازار سرمایه با کمک ابزار فناوری و. از جمله اهداف تشکیل بورس اوراق بهادار کشور است.
متقاضیان محترم شرکت در آزمون استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار میتوانند پس از بررسی شرایط و مدارک لازم برای استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار که در دفترچه استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار توضیح داده شده است، جهت ثبت نام در در تهران و کل کشور اقدام نمایند. کاربران سایت «ای استخدام» می توانند برای دریافت نمونه سوالات استخدامی و مصاحبه سازمان بورس مرتبط به بخش منابع مطالعاتی این صفحه مراجعه نمایند و جهت ثبت نام در این آزمون مراحل ثبت نام را طی نمایند.
هر گونه استخدام تحلیلگر بورس، کارشناس بورس، کارآموز بورس و یا استخدام در کارگزاری بورس در همین صفحه اطلاع رسانی می شود و کاربران سراسر ایران می توانند در استخدام بورس شرکت کنند و بعد از مطالعه شرایط استخدام بورس نسبت به ثبت نام استخدام بورس و اوراق بهادار سال ۱۴۰۱ اقدام کنند.
داوطلبان برای ثبت نام آزمون استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار میتوانید بعد از مطالعه شرایط عمومی و اختصاصی استخدام اقدام به ثبت نام در آزمون نمایند
منابع و سوالات مفید برای استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار
منابع مطالعاتی برای مصاحبه استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار
در این بخش تمام منابع مطالعاتی برای مصاحبه آزمونهای استخدامی شامل مصاحبه عقیدتی و سیاسی، روانشناختی، تخصصی و . گردآوری شده است. شما میتوانید با مراجعه به هر لینک مورد نظر مطالب موجود را مطالعه نمایید.
لینکهای مفید و کاربردی برای استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار
در این بخش به منظور دسترسی بهتر، صفحات مهم و کاربردی لیست شده است شما میتوانید در صورت نیاز به هر صفحه بر روی لینک مورد نظر کلیک نمایید.
آرشیو مطالب پیشین
آرشیو مطالب پیشین و سالهای گذشته مربوط به استخدامی سازمان بورس و اوراق بهادار در این قسمت لیست شده است، لطفا در صورت تمایل به مطالعه از پیوست های مربوط به سال مورد نظر خود استفاده بفرمایید
سوالات متداول
برای دریافت آخرین اخبار و اطلاع از آگهی های استخدامی سازمان بورس و اوراق بهادار در ایمیل و گوشی همراه خود اینجا کلیک کنید.
ثبت نام آزمون استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار از ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ شروع شده است
برای مشاهده آخرین شرایط استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار اینجا کلیک نمایید
برای مشاهده رشتههای تحصیلی می توانید به صفحه شرایط استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار مراجعه نمایید
معامله گر سهام
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / چگونه به یکی از بورس بازان حرفه ای و موفق در ایران و جهان تبدیل شویم
چگونه به یکی از بورس بازان حرفه ای و موفق در ایران و جهان تبدیل شویم
در این مطلب قصد بیان نکاتی را داریم که به ما کمک می کند تا به یکی از بورس بازان حرفه ای و موفق در ایران و جهان تبدیل شویم و به کسب درآمد از بورس برسیم. به این منظور در ابتدا به بررسی چگونگی پیشرفت یکی از بورس بازان حرفه ای دنیا می پردازیم سپس ۲۰اصول برای چگونه به یکی از بورس بازان حرفه ای و موفق در جهان تبدیل شویم ارائه خواهیم داد.
یکی از بزرگترین بورس بازان حرفه ای جهان جس لیورمور (Jesse L. Livermore) می باشد که حدود پنجاه سال بهعنوان یک معامله گر مشهور سهام شناخته می شود.
او در دوران کاری اش معاملات بسیای انجام داد که از این معاملات سودهای بسیاری را به دست آورد و ضررهای بسیاری را داد اما درس های بزرگی گرفت و موفقیت های زیادی را به دست آورد و به همین علت شهرت بسیاری در جهان پیدا کرده است.
توصیههای یکی از مشهورترین بورس بازان تاریخ
یکی از بزرگان وال استریت که به خرس بزرگ وال استریت مشهور است، لیورمور می باشد. او در ریاضیات استعداد فوق العاده ای داشت و همین موضوع باعث شد در زمانی که اکثر مردم نوسانات قیمت را تصادفى مى دانستند به وجود «الگوهایى» در نوسانات قیمت ها پى ببرد و به یکی از ثروتمندان بورس جهان تبدیل شود.
جسی لیورمور متولد ۱۸۷۷ ، یکی از بزرگترین معامله گرانی است که کمتر کسی از آن می داند. لیورمور ، که نویسنده کتاب “چگونه می توانیم سهام را معامله کنیم” ، یکی از بزرگترین معامله گران تمام دوران بود. در اوج خود سرمایه او ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشت که به دلار امروز بسته به شاخص مورد استفاده ، تقریباً برابر با ۱.۵-۱۳ میلیارد دلار است.
یکی از بورس بازان حرفه ای Jesse L. Livermore (جس لیورمور)
لیورمور میگوید: من خیلی زود فهمیدم که هیچ اتفاقی در وال استریت تازه نیست و نمیتواند هم تازه باشد، زیرا تمام گمانهزنیها در والاستریت بسیار قدیمی و کهنه هستند.
تمام آنچه که امروز در بازار بورس میافتد قبلا هم رخ داده و دوباره امروز دارد اتفاق میافتد که من هرگز آنها را فراموش نکرده و نمیکنم و به عبارتی تاریخ در بورس تکرار می شود.
اولین سود لیورمور
او اولین معامله خودش را با توجه به سیگنال خریدی که سیستمش داده بود با خرید ۵ دلار از سهمى آغاز کرد و دو روز بعد سهم خریداری شده را با ۱۵ دلار سود نقد کرد. در آن روزها که اکثر مردم نوسانات قیمت را تصادفی می دانستند مغازه هایى براى قمار روى نوسانات زنده بازار شکل گرفته بود.
لیورمور با سیستمش به قدری در این مغازه ها موفق عمل کرده بود که تمامی این مغازه ها ورود جس را به محل کسبشان ممنوع کردند. لیورمور که در سن ۲۰ سالگی ده هزار دلار پول نقد جمع کرده بود براى خرید و فروش به وال استریت رفت.
یکى از مهمترین درس هایى که او در ۵ سال اول تریدش گرفته بود این بود که وقتى شروع به استفاده از یک سیستم مطمئن کرد با رعایت کامل دیسیپلین، هرگز خارج از سیگنال هاى سیستم ترید نکند، درسى که برایش به قیمت چند هزار دلار تمام شده بود.
بعد از ورود به وال استریت سریعا ورشکست شد و به شهر خود بازگشت. او بعد از بازگشت نا امید نشد و شروع کرد به بررسى دلایل شکست خود در وال استریت و متوجه شد که سیستم او یک سیستم بى نقص اسکالپینگ است که بر مبناى قیمت زنده عمل مى کند و سریعا با چند پوینت سود خارج مى شود اما در وال استریت در صورتی متوجه خواهی شد نماد مورد نظر را به چه قیمتى خریده اید که رسید خرید شما از کارگزار برسد.
بی توجهی به توصیه های دیگران
جس دوباره و با چند معامله موفق در مغازه ها پولش را برگرداند و سیستمى براى خرید در وال استریت را تدوین کرد. زمانی که جس به وال استریت بازگشت سرمایه اش ۵ برابر شد یعنی ۵۰ هزار دلار نقد داشت. اما طولی نگشید که همین پول بازهم از دست رفت و ورشکست شد اما درسی تازه گرفت، درس تازه او این بود که به توصیه هاى دیگران توجه نکند.
عامل زمان (تشخص زمان ورود و خرج از یک سهم)
لیورمور با طراحی یک سیستم که در زمان خودش عالی بود و با تمرکز بیشتر روى حرکات بزرگ، در بورس شروع به درآمدزایی کرد.او هر بار که شروع به درامد زایی می کند بعد از اینکه قیمت ها روز به روز بالاتر می رفت اما ناگهان با ضرر هنگفت از بازار خارج مى شد.
اما بعد از یک زیان بزرگ، روند قیمت ها تغییر پیدا می کرد و پیش بینى جس درست از آب در مى امد. جس از شرایط پیش آمده دوباره درس تازه ای گرفت که آن عامل زمان بود. یک تحلیلگر برای موفقیت باید بتواند زمان درست ورود و خروج از یک ترید را به خوبی و درست تشخیص دهد.
خرید پله ای
لیورمور با تشخیص درسته زمان برگشت، تنها در روز ۲۴ اکتبر ۱۹۰۷ سه میلیون دلار سود کرد. فروش هاى او چنان موثر عمل کردند که مورگان شخصاً از جس خواست که فروش را متوقف کند وگرنه به تنهایى بازار را نابود مى کند. بعد از این روز او به خرس بزرگ وال استریت مشهور شد.
یکى از مهمترین دستاوردهاى لیورمور در ترید، تشخیص محدوده هاى مقاومت و حمایت بود.
لیورمور همیشه به صورت پله اى به معاملات خود را انجام می داد، با رعایت این نکته که در خرید همیشه قیمت خرید در پله دوم بالاتر از پله اول و قیمت خرید در پله سوم بالاتر از معامله گر سهام پله دوم و…. در فروش هم بلعکس.
او همیشه قبل از ورود به یک ترید محاسبه و بررسی مى کرد که چه تعداد سهم خواهد خرید. او همیشه با حدود ۲۰درصد سرمایه اى که براى این ترید را کنار گذاشته بود سرمایه گذاری می کرد. اگر قیمت آن طور که باب میلش بود پیش مى رفت در پله هاى بعدى بقیه سرمایه را وارد می کرد وگرنه خارج می شد آن هم با ضرر کم.
تست بازار (اهمیت حجم)
زمانى که او صلاح میدید حجم بالایى از سرمایه را وارد کند، در ابتدا با مقدار کم در جهت عکس وارد مى شد و براساس توانایى بازار در جذب این سرمایه، وارد ترید مى شد.
او دوباره سقوط بزرگ ۱۹۲۹ بازار را درست پیش بینى کرد و در زمان سقوط او فقط فروش داشت. این بار نام او تیتر اول نیویورک تایمز شد. بسیارى از افراد او را مقصر این سقوط میدانستند و او نامه هاى تهدیدآمیزی را دریافت می کرد.
۲۰ اصل برای تبدیل شدن به یکی از بورس بازان حرفه ای
۱. یک تریدر، نخست بایدبورس مورد نظر را که مایل است در آن سرمایه گذاری کند را بشناسد.
۲. به عنوان یک تریدر باید تحلیل کند که بازار کدام سهم ها را می تواند رشد دهد.
۳. باید بطور مرتب و مداوم از دیدگاههای کارشناسی روز تحلیلگران بنیادی و تکنیکی بازار و فعالین حرفه ای بازار آگاهی پیدا کند.
۴. وقتی که تشخیص دادیم کدام یک از سهام ها رشد خواهند کرد باید نقدینگی لازم برای خرید سهام را داشته باشیم.
۵. باید بتوانیم چرخش قیمتی کل سهمها را برای حداقل ۵ روز معاملاتی آتی در ذهن خود پیشبینی کنیم در هنگام بررسی سهام نباید علایق شخصی دخیل شود و باید بی طرف باشیم تا بتوانیم سمت و سوها را بهتر تشخیص دهیم.
۶. باید خرید پلکانی انجام دهیم خرید پلکانی سهام یعنی خرید در روند منفی و زمانی خرید پلکانی انجام می شود که ما نمیدانیم کف قیمتی سهم در چه قیمتی قرار دارد و این مزیت را دارد که اگر سهمی پس از خرید ما افت قیمتی داشت باز فرصت برای خریدن آن سهم را خواهیم داشت.
۷. اگر شخصی تمایل داشته باشد معاملات کوتاه مدت انجام دهد باید محاسبهگر دقیقی باشد و بداند مبلغی که کارگزاران بابت خرید و فروش کسر می کنند قابل توجه است.
۸. بعضی وقتها هرگونه خرید و فروشی ریسک بالایی خواهد داشت و بهترین کار تماشای بازار است. در این شرایط اگر بازار به سمت مثبت برگشت نماید میتوان از خریدهای قبلی خود سود برد و اگر بازار باز به سمت منفیتر شدن میل کرد و افت بیشتری داشت، آن زمان میتوان خریدهای ارزندهتری در قیمتهای نازلتر انجام داد.
۹. سهمها در هر زمان یک محدوده قیمتی تعادلی برای خود دارند، ما به همه سهامداران توصیه میکنیم سهامداری کنند و سهام پرپتانسیل و بنیادی و دارای چشم انداز مثبت را در قیمتهای تعادلی یا کمتر از قیمت تعادلی و بصورت پلکانی خریداری نمایند. چنین سهمهایی هر اندازه بیشتر افت قیمت داشتند ارزش بیشتری برای خریداری پیدا میکنند.
چنین سهمهایی وقتی شروع به رشد مینمایند محدوده اوجی خواهند داشت و بیشتر از آن را حباب قیمتی مینامند. یک سهامدار با استراتژی، وقتی سهام پرتفویش به محدوده حباب میرسد برای سلامت بازار و برای شکستن آن حباب، شروع به عرضه و فروش آن سهم مینماید.
خرید در کفهای قیمتی و فروش در محدودههای اوج و مرز حبابی، میتواند علاوه بر سودآوری برای سهامدار، باعث سلامت بازار نیز گردد و ما تصمیم گرفتیم نام این کار را «حباب شکنی» بگذاریم و همانطور که قبلا” نیز گفتیم پیشنهاد میکنیم واژه «حبابشکنی» بجای واژه «نوسانگیری» در ادبیات بورس ایران وارد شود.
واژه نوسانگیری تداعیکننده معانی بیمسما چون «سفته بازی» است که هرگز انرژی مثبت به سهامدار القاء نمیکند اما از واژه «حباب شکنی» انرژی مثبت ساطع میشود چرا که این کار حرکتی است که به سلامت بازار منجر خواهد شد. به همین خاطر بهتر است که بجای واژه «نوسانگیری»، از واژه «حباب شکنی» استفاده کنید.
۱۰. باید قدرت مانیتورینگ داشته باشیم یعنی آنلاین بودن در کل ساعات معاملاتی و داشتن قدرت مانیتورینگ بالاتر، به طوریکه بتوانید مدام کل نمادها را در دایره نگاه تیزبین خود داشته باشید، میتواند فرصتهای متنوعی برای خرید در قیمتهای پائین تر و یا فروش در قیمتهای حداکثری به شما بدهد و در موفقیت شما تاثیر بسزایی خواهد داشت.
۱۱. موفقیت در معاملهگری با آرامش رابطهای مستقیم دارد. یک معاملهگر حرفهای به همان اندازه که آرامش دارد میتواند معاملات موفقتری داشته باشد. هیجانات باعث کاهش ضریب موفقیت یک معاملهگر میشود.
۱۲. معاملهگری در هر شرایطی بستگی به شرایط روز دارد. با توجه به بعضی روزهای بشدت منفی در بورس تهران، به نظر میرسد چنین افت و خیزهایی در بورس یک جامعه عاطفی و احساسی، اجتناب ناپذیر است.
به همین خاطر باید نقدینگی خود را تقسیم کرد و بخشی از نقدینگی خود را برای چنین روزهایی کنار گذاشت تا بتوان برترین سهمها را در چنین روزهایی در کفهای قیمتی خریداری کرد.
۱۳. مهمترین مسئله برای یک معاملهگر، تعیین استراتژی در بورس است. هیچ کاری بدون استراتژی قوی، ممکن نخواهد بود.
۱۴. بورس تهران نسبت معامله گر سهام به گذشتهها بسیار تغییر کرده و برای موفقیت در معاملات، یک معاملهگر حرفهای بایستی مدام بدنبال ایدههای نو و تازه باشد.
۱۵. هرگز نباید به فرصتهای از دست رفته فکر کرد چون همیشه فرصت های خرید دیگری وجود دارند. اگر از فرصت خریدی جا ماندیم باید بدانیم همیشه فرصت خرید دیگری هست و باید به دیگر فرصتها بیاندیشیم. در بورس باید همیشه به جلو نگاه کنیم و عقبگرد و نگاه به عقب باعث میشود فرصتها و تهدیدهای پیش رو را نبینیم.
۱۶. افزایش قدرت مانیتوریگ بازار، برای یک معاملهگر حرفهای بسیار حائز اهمیت است و حال با معاملات آنلاین میتوان بهتر به این مهم نائل گشت و قدرت مانیتوریگ خود را طی ساعات معاملاتی افزایش داد
۱۷. نیاز نیست در بورس خیلی پیچیده فکر کنیم و محاسبات بسیار پیچیده داشته باشیم. عواملی که بر بورس اثر میگذارند بسیار ساده هستند.
۱۸. فعالیت در بورس به خودی خود ریسک فراوانی دارد و ریسک بورس ذاتا بالاست و به همین خاطر است که افراد جامعه کمتر تمایل دارند در چنین بازار پر ریسکی فعالیت کنند پس نباید در این حرفه ی پر ریسک، ریسک مضاعف تری به خود تحمیل کنیم.
۱۹. یک معاملهگر حرفهای تضاد ایده ندارد. یک معاملهگر حرفهای بایستی پارادوکسهای متضاد را باید کاملا از میان برداشته یا به حداقل برساند. از جمله پارادوکسهای متضاد «ترس» است.
ترسیدن در معاملهگری معنا و مفهوم ندارد و یک معاملهگر حرفهای هرگز نمیترسد. «ترس و بورس» یک پارادکس متضاد است. یا مثلا” اگر کسی «معاملات کوتاه مدت» را یک کار غیر اخلاقی بداند این فرد هرگز نمیتواند دست به معاملات بسیار موفق در کوتاهمدت بزند.
۲۰. یک معاملهگر حرفهای مدام به تحلیلهای کوتاه و خلاصه متوسل میشود. بایستی تحلیلهای کوتاه بدست آورد و سهمها را سریعا” حلاجی کند. تجزیه و تحلیلها، برای معاملهگران حرفهای باید خیلی کوتاه باشد.
یک معاملهگر حرفهای نمیتواند و معامله گر سهام فرصت آن را نخواهد داشت که مدام تحلیلهای بلند بنیادی و تکنیکال را مطالعه کند و نمیتواند وقتش را صرف تحلیلهای طولانی کند. ضمنا با مولفههایی که در طولانیمدت بر سهمها و بازار اثر میگذارند نمیتوان در کوتاه مدت دست به معاملات موفق زد.
بنابراین بهتر است که از طریق شرکت شرکت های سبدگردان که به روش غیر مستقیم سرمایه گذاری معروف است وارد بازار بورس شویم. در این روش انجام معاملات بورسی ما توسط یم کارشناس مجرب بازار بورس صورت می گیرد و این به اندازه چشمگیری ریسک معامله را کاهش می دهد.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در چیست؟
معمولا دو واژهی معاملهگر و سرمایهگذار به اشتباه جای یکدیگر بهکار میروند. معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای بهدرستی فرق این دو را میدانند؛ این دو مفهوم کاملا از یکدیگر مجزا هستند. شاید یکی از دلایل اشتباه در تشخیص این دو مفهوم آن است که هردوی آنها از یک هدف مشترک برخوردار هستند؛ یعنی کسب درآمد از بازار سهام.
اما وجه تمایز این دو قشر آن است که رویکردهای آنها در راستای دستیابی به این هدف مشترک متضاد است. به سادهترین بیان، میتوان گفت که معاملهگران بورس، سهام خرید و فروش میکنند و سرمایهگذاران، در شرکتها سرمایهگذاری میکنند. حال بیایید با تمرکز بر سه مفهوم اصلی مرتبط با هر یک از این دو فعالیت، موضوع را برایتان روشنتر کنیم:
فلسفهی اصلی
سرمایهگذاران در درجهی اول از دیدگاه فاندامنتال به بازار سهام نگاه میکنند. هنگام انتخاب یک سهم، سرمایهگذاران کاملاً روی آنچه شرکت انجام میدهد و قرار است در آینده نیز انجام بدهد، سرمایهگذاری میکنند. آنها بیشتر به نتیجه نهایی اهمیت میدهند. آنها گزارشهای مالی شرکت را میبینند که شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و سایر اسنادی میشود که شرکت موظف است برای سهامداران خود افشا کند.
این گزارشها، میزان بدهی شرکت نسبت به جریان نقدی کل، سهم شرکت از بازار نسبت به رقبا، میزان رشد و پیشبینیها و از همه مهمتر میزان سودآوری آنها را به سهامداران نشان میدهند. سرمایه گذران کنفرانسهای عمومی شرکت در طول فصل انتشار گزارشات درآمد را گوش میکنند. از دیگر اطلاعات موردتوجه سرمایه گذاران میزان سود تقسیمی در هر سه ماهه (در آمریکا برخی از شرکتها هر سه ماه سود تقسیمی پرداخت میکنند در حالی که در ایران سالانه پرداخت میشود) و هرگونه اطلاعات مفید دیگری است که برای تصمیمگیری درمورد خرید سهام شرکت میتواند مؤثر واقع شود.
اما معامله گران در درجهی اول از دید تکنیکال به بازار سهام نگاه میکنند. معامله گران از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند که سرمایهگذاران کمتر از آنها بهره میگیرند. یکی از این ابزارها، اسکنر (دیدهبان دارای فیلتر) سهام میباشد؛ ابزاری حیاتی که به معاملهگران کمک میکند تا در هر لحظه، با فیلتر کردن دیدهبان با تنظیمات خاص و دلخواه سهم مورد نظر خود را پیدا کنند. با اسکنر سهام، معاملهگران میتوانند هر سهمی را، خواه رو به بالا و خواه رو به پایین باشد، چه ارزش بازار آن کوچک و چه بزرگ داشته باشد و چه دارای حجم زیاد یا کم و شناوری بالا یا پایین باشد، انتخاب کنند. اینها اصطلاحات تکنیکال هستند که احتمالاً سرمایهگذاران به دنبال انها نیستند. نکته این است که معامله گران به دنبال شکار این حرکات بزرگ در نوسانات قیمت باهدف کسب سودهای احتمالی هستند و فیلترهای درون اسکنر سهام میتواند کمک کند تا به این مقصود برسند. (سایت finviz یک نمونه برای پیگیری دیدهبان بازار سهام آمریکا است)
در حالی که سرمایهگذاران گزارشهای مالی یک شرکت را رصد میکنند، معاملهگران بادقت نمودار سهام شرکت را مورد بررسی قرار میدهند. در این نمودارها ، معاملهگران بسیاری از اندیکاتورهای مورد مطالعه در برنامه معاملاتی خود را اعمال میکنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را کشف کنند. آنها شاخصهایی مانند میانگینهای متحرک (ابزاری برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن روند سهام) و یا اندیکاتور شاخص مقاومت نسبی RSI (ابزاری برای تعیین اشباع فروش یا خرید سهام) را مورد استفاده قرار میدهند.
اما قبل از اینکه معاملهگران شروع به معامله یک سهام کنند، درصدد رصد الگوهای خاصی در آن نمودار برمیآیند. هر معاملهگر یک استراتژی دارد و از این رو، به دنبال الگویی است که در حوزه استراتژی او جای بگیرد. پس از آن، معاملهگران سطح حمایت یا مقاومت شکستهشده را پیدا میکنند. آنها تعداد بیشماری از فاکتورها مانند فاصله قیمت خرید و فروش، نوع معاملات انجامشده در حال حاضر و نوع کندل ایجادشده در زمان ورود به معامله خرید را بررسی میکنند. همهی این ابزارها به طور ویژهای برای معاملهگران روزانه مهم هستند.
مدت زمان
همانطور که هر سرمایهگذار عادی نیز میگوید، هرگز سعی نکنید برای بازار زمان تعیین کنید. سرمایهگذاران برخلاف معاملهگران میل ندارند تا به حرکت روزانه و یا حتی حرکت هفتگی قیمتها توجه کنند و آنها را مورد بررسی قرار بدهند. آنها به اندازهی یک معاملهگر به نوسانات بازار توجه ندارند. آنها اساساً چشمانداز بلندمدتتری نسبت به معاملهگران دارند؛ این چشمانداز مطمئناً بیشتر از یک سال بوده و میتواند حداقل ۵ سال باشد. از دیدگاه این گروه، زمانبندی کردن بازار کاری احمقانه است.
با این حال، از دیدگاه یک معاملهگر، زمانبندی بازار همهچیز است. معاملهگران سوئینگ در تایمفریمهای متفاوت با بهرهگیری از نوسانات قیمت به دنبال خرید در قیمت کم و فروش در قیمت بالا (و یا خرید در قیمت بالا و فروش در قیمت کم) هستند؛ نکتهای که یک سرمایهگذار معمولاً اهمیتی به آن نمیدهد و فقط آرام مینشیند. یک معاملهگر روند، سعی دارد در قیمت بالا خرید کند و در قیمت بالاتر بفروشد (و یا در قیمت پایین بفروشد و در قیمت پایینتر معامله را با سود ببندد). به عبارت دیگر، یک معاملهگر سهام را با دید کوتاهمدت یا میانمدت؛ و یک سرمایهگذار همان سهام را با دید طولانیمدت خریداری خواهد کرد.
تشخیص نوع معاملهگری فرد نیز مهم است. یک معاملهگر روزانه، سهام را در همان روز ظرف چند ساعت، چند دقیقه یا حتی چند ثانیه خریداری میکند و میفروشد؛ در حالی که یک معاملهگر سوئینگ، سهام را حداقل برای یک روز نگه میدارد. (برای آگاهی از انواع استراتژیهای معاملاتی در بازار این مقاله را بخوانید)
سطح مهارت
هرچه وقت بیشتری در بازار صرف کنید، به طور طبیعی در معرض ریسک بیشتری قرار میگیرید. زمان حضور یک معاملهگر (از نظر خرید و فروش در بازار)معامله گر سهام ، میتواند به طور قابلتوجهی طولانیتر از یک سرمایهگذار باشد؛ بنابراین به سطح مهارت بیشتری برای موفقیت در کسب درآمد نیاز دارد.
یک معاملهگر مجبور است زیان خود را سریع کنترل کند؛ در صورتی که یک سرمایهگذار میتواند در صورت مواجههی شرکت با یک مانع، تا زمانی که اصول تحلیل بنیادی آن دستنخورده باشد، صبر کند.
هر یک از این فعالیتها به اصول فکری دیگری نیز احتیاج دارند. سرمایهگذاران باید از نوعی باور و ادراک در مورد شرکتی که سهام آن را خریداری میکنند، برخوردار باشند. از آن سو، رویکرد یک معاملهگر کمتر احساسی است؛ در واقع، تصمیمات آنها در هنگام تحلیل تکنیکال سهام باید بر اساس منطق باشد.
نتیجه نهایی
صرف نظر از رویکرد شما نسبت به بازار سهام، بدون شک برای انجام هر کار، تحقیقات گستردهای لازم است. یک معاملهگر باید بسیاری از شرایط تکنیکال را بررسی کند تا سهامی را که ارزش معامله دارد، بیابد؛ و یک سرمایهگذار باید ریز و درشت شرکت را مطالعه کند تا متوجه پایداری یا عدم پایداری فلسفهی مالی، محصول نهایی و یا خدمات شرکت در بلندمدت شود.
به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی: چرا معاملهگران ارزهای دیجیتال دست به خودکشی میزنند؟
دیروز (۱۰ سپتامبر) روز جهانی پیشگیری از خودکشی بود. هر ساله بیش از ۷۰۰٬۰۰۰ نفر در جهان بهخاطر اقدام به خودکشی جان خود را از دست میدهند. مشخص نیست چه تعداد از این ۷۰۰٬۰۰۰ نفر معاملهگر ارزهای دیجیتال یا دیگر بازارهای مالی هستند. با معامله گر سهام این حال، در سرویس خبری گوگل نیوز بیش از ۱۲۰٬۰۰۰ مطلب مرتبط با خودکشی افراد فعال در حوزه ارزهای دیجیتال وجود دارد که ۳۹٬۷۰۰ مورد آن مربوط به ۱۲ ماه گذشته است.
به گزارش کریپتو اسلیت، در بریتانیا، خودکشی اصلیترین عامل مرگ میان افراد زیر ۳۵ سال است. در مقیاس جهانی هم مرگ بر اثر خودکشی رتبه پنجم بین عوامل اصلی مرگ افراد زیر ۴۵ سال را دارد. طبق آمارهای نشریه فوربز (Forbes)، ارزهای دیجیتال بیشترین محبوبیت را از نظر رده سنی، بین افراد زیر ۴۹ سال دارند. این یعنی نوعی همپوشانی سنی بین کاربران ارزهای دیجیتال و افرادی وجود دارد که بهخاطر خودکشی جان خود را از دست میدهند.
دانشگاه اوپن انگلستان (The Open University of UK) در سال ۲۰۲۰ تحقیقی درباره ارتباط بین نوسانات بازار سهام و آمار خودکشی انجام داد که نشان میدهد بین این عامل و خودکشی افراد (چه مرد و چه زن)، همبستگی وجود دارد. در متن گزارش مربوط به این تحقیق گفته شده است که به غیر از گونه «انسان خردمند»، شواهد قطعی برای اثبات وجود رفتار خودکشی بین سایر جانداران دیده نشده است. به همین خاطر میتوان گفت خودکشی رفتاری مختص به انسانهاست که جامعه نیز در آن نقش دارد.
پیش از انتشار این تحقیق، یعنی قبل از سال ۲۰۲۰، ماهیت میم استوکها (چیزی شبیه به میم کوینها در بازار سهام) هنوز به وجود نیامده بود. انجمن والاستریت بتز (WallStreetBets) در شبکه اجتماعی ردیت (Reddit) که اطلاعات بسیاری از این میم استوکها بین کاربران آن ردوبدل میشود، در سال ۲۰۱۹ چیزی حدود یکمیلیون عضو داشت؛ اما اکنون تعداد مشترکان آن به بیش از ۱۲میلیون کاربر میرسد.
نمودار رشد تعداد مشترکان انجمن والاستریت بتز در ردیت.
در ژانویه سال ۲۰۲۰ (دی ۹۸)، یک مرد جوان ۲۰ ساله به نام الکس کرنز (Alex Kearns)، زمانی که حساب کاربریاش در کارگزاری رابینهود (Robinhood) را بررسی میکرد، در بخشی از حساب خود با رقم منفی ۷۳۰٬۰۰۰ دلار مواجه شد. کرنز به اشتباه تصور کرده بود که این ۷۳۰٬۰۰۰ دلار بدهی او به رابینهود را نشان میداد؛ اما این عدد تنها قدرت خرید او را نمایش میداد و ارتباطی با موجودی حساب یا بدهی او به رابینهود نداشت. متأسفانه همین اشتباه و البته شیوه بد نمایش رقم قدرت خرید در پلتفرم رابینهود باعث شد تا این جوان ۲۰ ساله که موفق به پاسخگرفتن بهموقع از پشتیبانی رابینهود نشده بود، دست به خودکشی بزند.
رابینهود بعد از این جریان متعهد شد تا شیوه نمایش اطلاعات حسابهای کاربری را در پلتفرم خود تغییر دهد و از طرف خانواده کرنز ۲۵۰٬۰۰۰ دلار به یک مؤسسه خیریه فعال در زمینه پیشگیری از خودکشی کمک کرد.
در اکتبر سال ۲۰۲۰ (مهر ۹۹) نیز یک مرد هندی که بهخاطر ضرر در معاملات بیت کوین بدهی سنگینی به بار آورده بود، دست به خودکشی زد. گفته میشود او مقدار زیادی پول از افراد مختلف قرض گرفته بود تا با آن معامله ارز دیجیتال انجام دهد.
کمی نزدیکتر و به دنبال سقوط بیسابقه قیمت لونا در مه (اردیبهشت) امسال و همین طور ورشکستگی پلتفرم وامدهی سلسیوس (Celsius)، گزارشهای زیادی از مرگِ بر اثر خودکشی افرادی منتشر میشد که بهخاطر این اتفاقات پسانداز زندگی خود را از دست داده بودند.
مجموعه سیف ترید (Safe Trade) نیز بهتازگی مطالعهای انجام داده است که نشان میدهد کره جنوبی، چین، هند و ترکیه بیشترین آمار خودکشیهای مرتبط با ارزهای دیجیتال را دارند.
کشورهایی که بیشترین آمار خودکشیهای مرتبط با ارزهای دیجیتال را به خود اختصاص دادهاند.
در سال ۲۰۱۸ و پس از سقوط تاریخی بیت کوین از ۲۰٬۰۰۰ دلار به ۶٬۰۰۰ دلار، یک خط تلفن ویژه پیشگیری از خودکشی بالای صفحه انجمن «r/cryptocurrency» ردیت نصب شد. از آن زمان به بعد، این شماره تلفن بهعنوان نشانهای از رسیدن بازار نزولی به پایان یا کف قیمت در نظر گرفته میشد. برخی از کاربران ردیت میگویند روند نزولی فعلی هنوز به کف خود نرسیده است، چون شماره تلفن پیشگیری از خودکشی هنوز بالای صفحه انجمن ارز دیجیتال ردیت نصب نشده است.
نگرش عادی کاربران به چنین موضوع دردناکی، چیزی است که هنگام افزایش قیمتها و در طول بازارهای صعودی به آن اشارهای نمیشود. با این حال، در طول بازارهای نزولی هم نباید بدون هیچ بررسی و ملاحظهای این سوژه را در رسانهها مطرح کرد؛ دورانی که بسیاری از کاربران در آن شاهد کاهش چشمگیر ارزش سرمایه خود بودهاند. ضمن اینکه اتفاقات غیرقابل پیشبینی فضای ارزهای دیجیتال نیز میتواند این معضل را بزرگتر کند.
برای مقابله با مشکلات اقتصادی که در سراسر جهان همهگیر شده است و همین طور آمادگی برای حرکت احتمالی اقتصاد بهسمت رکود، همه باید آگاهی خود را از امور مالی بیشتر کنیم. باید تنها کسانی که به معنی واقعی کلمه خطرات موجود در بازارهای مالی را درک کردهاند، از ابزارهایی مثل معاملات فیوچرز (Futures)، آپشنز (Options) و هر نوعی از اهرمهای معاملاتی استفاده کنند.
یادگیری نحوه تشخیص طرحهای پامپ و دامپ، رعایت نکات امنیتی هنگام کار با برنامههای غیرمتمرکز (DApp)، اجتناب از درگیرشدن با کلاهبرداریهای فیشینگ و حفظ امنیت کیف پولهای ارز دیجیتال نیز در کنار آموزش امور مالی، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
مجموعه بلک راک (Blackrock) چندی پیش گزارشی را منتشر کرد که نشان میدهد کمتر از ۵۰درصد مردم درباره تصمیمگیریهای مالی خود احساس اطمینان میکنند. از طرفی تعداد کاربرانی که با استفاده از تلفنهای همراه خود اقدام به سرمایهگذاری در بازار سهام آمریکا میکنند، رو به افزایش است و جمعیت کاربران این برنامههای کاربردی از ۳۵.۶میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ به ۱۵۰میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است.
آموزش کلیدی است که با استفاده از آن میتوان مطمئن شد که افراد سرمایهگذاری امنی را تجربه میکنند و بیشتر از توان خود پول به معامله در بازارهای مالی اختصاص ندادهاند.
گفت و گوی «صفحه اقتصاد» با مصطفی جعفری؛ تحلیلگر بازارهای مالی
تفاوت افراد آماتور با افراد حرفه ای در بازارهای داخلی و بین المللی
صفحه اقتصاد – در اقتصاد کشور ما، بازارهای مختلف مالی از قبیل بورس، طلا و سکه، مسکن، خودرو، ارز، بازار پولی (بانک) و اوراق بدهی، وجود دارد و در حوزه جهانی نیز، بازارهای مختلفی از جمله فارکس، بورس های بین المللی و ارزهای دیجیتال وجود دارد که دایره معامله گران آنها به شدت زیاد شده و رقابت های به طور جدی و با سودها و زیان های کلان و خیره کننده و بدون حمایت دولت ها در حال انجام است.
در گفتگوی اختصاصی « صفحه اقتصاد » با مصطفی جعفری – تحلیلگر بازارهای مالی- وضعیت بازارهای داخلی و جهانی در سال های اخیر و نوع معامله گری متفاوت افراد حرفه ای و شرکت های حقوقی از یک طرف و افراد آماتور از طرف دیگر، بررسی شده است.
*****
*در سال های اخیر، تورم در حد بالایی هست و نرخ تورم از حالت تک رقمی و در حد 9 درصد سال های 1395 و 1396، طبق اعلام مرکز آماری ایران به بالای 40 درصد فعلی رسیده است. از طرف دیگر، تحریم ها علیه کشور ما اجرایی شده و آینده چندان قابل پیش بینی نیست.
در سال های گذشته، بازارهای مختلفی در داخل کشور مورد توجه قرار گرفت و افراد مختلف وارد این بازارها شدند. بعضی افراد در این بازارها ضرر کردند و بعضی بازارها هنوز رونق دارد. جنابعالی به عنوان صاحب نظر در حوزه بازارهای مالی، در حال حاضر، وضع بازارهای مختلف داخلی و جهانی را چگونه می بینید؟
-در ارتباط با بازارهای مالی داخلی و خارجی باید بگویم که در حوزه بازار داخلی، بورس تقریباً ثبات خودش را از دست داده و از وقتی که دولت در بورس مداخله کرد، شفاف و قابل اعتماد نیست. به همین دلیل، افراد زیادی برای سود گرفتن، به بازارهای خارجی مراجعه و کوچ کردند.
با ثبات ترین بازار در بازارهای مالی خارجی، دقیقاً بازار فارکس است چون از همه بازارها قدیمی تر بوده و بیش تر قابل اعتماد است. در بازار فارکس، پول ها یا ارزهای مختلف کشورها رد و بدل شده و معامله می شود. بازار فارکس، مثل بازار ارزهای دیجیتال نیست که نوسانات قیمتی زیادی داشته باشد. به همین دلیل، می توانیم برای سود گرفتن، بیش تر بر بازار فارکس حساب کنیم.
*در بازار داخلی، سرمایه های خُرد یا سرگردان در هر دوره به سمت یک معامله گر سهام بازار می رود. یک بار سرمایه های سرگردان به سمت بازار خودرو می رود و یک بار هم به سمت بازار ارز و همین طور بازار طلا و سکه یا بازار مسکن.
سرمایه هایی که به سمت این بازارها رفته اند، چه سرنوشتی پیدا کرده اند و احیاناً سرمایه گذاران خُرد و معامله گران چه وضعی دارند و آیا از ورود به این بازارها رضایت دارند؟
-بازارهای داخلی شامل طلا و سکه، مسکن، خودرو و بورس است. البته خودرو، به یک کالای سرمایه ای تبدیل شده ولی خودرو، یک کالای مصرفی بوده و نباید برای سرمایه گذاری انتخاب شود.
فردی که می خواهد در بازار داخلی کار کند، باید دوره های تناوب بازارها یا سیکل های بازار و شامل روندهای صعودی و نزولی را بداند. یک فرد معامله گر که می خواهد در بازارهای مالی، معامله کند و کسب سود کند، باید بداند چه بازاری رونق دارد و بعداً چه زمانی، پول خودش را از بازار خارج کند و به بازار دیگر ببرد. اگر فردی، این نوع مسائل را در مورد بازارهای مالی بداند، می تواند سود کسب کند.
*افراد آماتو، معمولاً تجربه ای در بازارهای مالی ندارند و در طرف مقابل، شرکت های سرمایه گذاری یا فعالان بازارهای مالی قرار دارند که تجربه زیادی داشته و حرفه ای هستند و آماتور نیستند.
این دو نوع معامله گر، دو دنیای متفاوت دارند و افراد و شرکت های حرفه ای، از وجود افراد آماتور سود می برند. جنابعالی تفاوت بین آمارتورها و حرفه ای ها را در چه مواردی می دانید و چه نکاتی را به عنوان نکات متمایز کننده، مینیمطرح کنید؟
-من به افراد آماتور پیشنهاد می کنم که قبل از هر کاری، آموزش بازارهای مختلف را ببینند. بعد از این که این افراد، آموزش دیدند برای شروع کار و به غیر از این که خودشان می توانند به طور مستقیم وارد بازارهای مالی شوند، می توانند پول معامله گر سهام خودشان را به صندوق های سرمایه گذاری بدهند تا آنها سبد گردانی کنند.
هر فرد به نسبتی که سرمایه دارد، می تواند سهام این نوع صندوق ها را بخرد. افراد آماتور می تواند به این شکل، ریسک خودشان را پایین بیاورند و سرمایه خودشان را مدیریت کنند.
از طرف دیگر، شرکت های سرمایه گذاری یا آدم های حرفه ای، مسلم است که سال ها در بازارهای مالی حضور داشته اند و خودشان دوره های تناوب بازارها را می دانند. فرض کنید افراد معامله گر، اول باید پول خودشان را به بورس ببرند و وقتی قیمت سهام افزایش پیدا می کند، باید پول خودشان را به بازار خودرو ببرند.
همچنین بازار ملک و بازار طلا وجود دارد ولی ترتیب خاصی برای سرمایه گذاری وجود ندارد اما افراد حرفه ای می دانند چه کار کنند. در حالی که افراد آماتور، باید اول آموزش ببینند و با صندوق های سرمایه گذاری کار کنند تا متوجه دوره های تناوب بازارها شوند و بدانند که پول خودشان را از چه بازاری به بازار دیگر ببرند.
*جدا از فعالیت شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری، آیا افراد حرفه ای در بازارهای مختلف از جمله بورس و ارزهای دیجیتال، به نحو مطلوب سود می کنند یا این که احیاناً دچار ضرر هم شده اند؟
-در همین بازار نزولی که در بازار بورس وجود دارد، افراد زیادی در حال کسب سود هستند.
*یعنی در همین شرایطی که افراد زیادی نسبت به وضعیت بورس انتقاد و اعتراض می کنند برخی افراد هستند که نوسان گیری کرده و کسب درآمد دارند؟
-بله؛ همین طور است. تعداد زیادی از افراد حرفه ای بازار، در رسانه هایی که دارند سودهای خودشان را نشان می دهند.
*آیا تعداد سود کنندگان زیاد بوده و حرف هایی که برخی افراد در مورد سودهای زیاد خودشان می زنند قابل استناد است؟
-بالاخره ما از طریق رسانه هایی که این افراد دارند، تجربیات و معاملات آنها را پیگیری می کنیم. این افراد، خودشان می گویند چه زمانی خرید کرده اند و در کجا فروخته و سود کرده اند.
*افراد آماتور که حرفه ای نیستند و آموزش خاصی ندیده اند، چه ویژگی هایی دارند و از نظر روان شناسی بازار، اِشکالات این افراد در زمان معامله کردن چه چیزهایی است که احتمالاً دچار ضرر زیادی هم می شوند؟
-مشخصه افراد آماتور این است که در جای درست، وارد بازار نمی شوند. اساساً بازار، نوسانات زیادی دارد و افراد آماتور، گاهی اوقات سود کرده و گاهی اوقات هم ضرر می کنند. موقعی که افراد آماتور، ضرر می کنند ناامید می شوند و وقتی ضررشان بیش تر می شود، می خواهند اقدام به فروش کنند و از بازار خارج شوند.
وقتی افراد آماتور، اقدام به فروش می کنند و از بازار خارج می شوند، ممکن است بازار تغییر روند بدهد و این نوع افراد، بعداً می گویند ای کاش نمی فروختیم و از بازار خارج نمی شدیم. یک منحنی تحت عنوان «منحنی ترس و طمع» وجود دارد که حالت های مختلف افراد را رد زمان معامله کردن تبیین می کند.
در مجموع، آدم آماتور در جای درست، معامله نمی کنند و برای معاملات خودش هدف ندارند که در کجا و چقدر سود بگیرند، یا اگر سود گرفتند چه زمانی از بازار خارج شوند. از طرفی، افراد آماتور مدیریت سرمایه را رعایت نمی کنند. اگر افراد آماتور، مدیریت سرمایه را رعایت کنند و معامله گر سهام حتی علم ترید را هم نداشته باشند یعنی شانسی معامله کنند و فقط حد سود و حد ضرر را رعایت کنند، می توانند سود کسب کنند.
افراد آماتور، نمی دانند حد ضرر را در چه قیمتی بگذارند و نمی دانند چقدر معامله در ضرر برود، از بازار خارج شوند. بحث روان شناسی نیز اهمیت دارد و متاسفانه افراد آماتور، در مورد خودشان هم شناخت ندارند. افراد آماتور، نمی دانند چقدر ضرر را می توانند تحمل کنند و وقتی در ضرر هستند آستانه صبرشان چقدر است.
*مدیریت سرمایه یک مهارت بوده و در چارچوب مدیریت سرمایه، بحث این است که مال و دارایی موجود حداقل کمتر نشود. در این زمینه، آیا آموزش هایی که در کشور ارائه می شود چشمگیر و قابل استناد هستند یا این که صرفاً برخی نکات مطرح می شوند و به معنای واقعی کاربردی نیستند؟
-آموزش های مختلفی در حوزه مدیریت سرمایه ارائه می شود ولی بعضی آموزش ها که ارائه می شوند و من دیده ام، خیلی خوب هستند. به همین دلیل، به این نوع آموزش ها می شود برای مدیریت سرمایه استناد کرد. حتی برای مدرسان این حوزه، جدول هایی با نرم افزار اِکسل تهیه کرده اند و می گویند با چقدر سرمایه، باید چقدر معامله انجام داد.
*شرایط فعلی اقتصاد کشور ما، شرایط عادی و نُرمال نیست و یک وضعیت متلاطم وجود دارد. افراد مختلف هم سعی می کنند ارزش دارایی و پول خودشان را حفظ کنند. در همین وضعیت موجود، همان اطلاعاتی که در جامعه ما انتشار پیدا می کند معمولاً ترجمه ای است.
آیا افراد آماتور، می توانند در معاملات خودشان با استفاده از این نوع اطلاعات موفق شوند و آیا اساساً اگر افراد آماتور، سرمایه های خودشان را به صندوق های سرمایه گذاری بدهند در وضعیت فعلی، استراتژی بهتری برای حفظ سرمایه اولیه و اصلی هست یا نه؟
-این موضوع بستگی به فرد سرمایه گذار دارد و بستگی به این دارد که فرد سرمایه گذار می خواهد چقدر سرمایه وارد بازار می کند. در بازارهای مالی خارجی، حتی با 100 دلار هم می شود معامله انجام داد و اگر فردی بتواند با 100 دلار کار کند، سودش بیش از آن چیزی است که این 100 دلار را به یک صندوق سرمایه گذاری تحویل بدهد.
البته سود صندوق های سرمایه گذاری، در حد نرخ سود بانکی است و سودی که این صندوق های سرمایه گذاری به سهامداران خودشان پرداخت می کنند چشمگیر نیست. بنابراین، اگر شخص سرمایه گذار بتواند معامله کند، سود بیش تری می تواند کسب کند.
*صندوق های سرمایه گذاری انواع مختلفی دارند و یک نوع آنها فقط سرمایه گذاری با درآمد ثابت است. این نوع صندوق ها در حد نرخ سو بانکی، سود به سهامداران خودشان می دهند. آیا بقیه صندوق های سرمایه گذاری که نرخ ثابتی را اعلام نمی کنند با نیروهای متخصصی که دارند سود بیش تر از نرخ سود بانکی به سرمایه گذاران خودشان پرداخت کنند؟
-برخی صندوق های سرمایه گذاری، صندوق سهامی هستند و برخی هم صندوق های با درآمد ثابت هستند. از طرفی، برخی صندوق های سرمایه گذاری نیز، به شکل مختلط هستند. البته یک سایت اینترنتی وجود دارد که وضعیت صندوق های سرمایه گذاری مختلف را در ایران بررسی می کند.
کسانی که می خواهند در این زمینه اطلاعات کسب کنند، می توانند از این طریق اقدام کنند تا بدانند هر صندوق سرمایه گذاری، چقدر معامله گر سهام سود می دهد یا چه صندوق هایی اعتبار بیش تری دارند. به هر حال، این نوع اطلاعات وجود دارد و هر فردی، باید بررسی کند که کدام صندوق سرمایه گذاری بهتر است و در همان جا سرمایه گذاری کند.
*یکی از توصیه هایی که در حوزه مدیریت سرمایه مطرح می شود این است که برخی تحلیلگران بازارهای مالی می گویند حداقل یک پنجم یا 20 درصد کل دارایی ها، باید دارایی های نقد شونده باشد و این دارایی ها بتوانند در صورت نیاز به سرعت تبدیل به پول شوند. آیا این نوع توصیه ها برای مدیریت سرمایه و حفظ دارایی خوب بوده و این درصدها برای خرید دارایی های نقد شونده، درصدهای قابل اعتمادی است؟
-معمولاً گفته می شود که در هر معامله نباید بیش از 10 درصد کل سرمایه خودمان را وارد کنیم تا بتوانیم نوسانات قیمتی بازار را تحمل کنیم. از طرفی، اگر در آن معامله ضرر کردیم، باید سرمایه دیگری در دست ما باشد، تا بتوانیم در قیمت بهتری سرمایه گذاری کنیم و ضرر سرمایه گذاری قبلی را جبران کنیم.
ما نباید همه سرمایه خودمان را وارد یک بازار خاص کنیم و باید در بازارهای مختلف سرمایه گذاری کنیم. در مورد مقدار سرمایه ای هم که می خواهیم وارد یک بازار کنیم، باید بگویم که بایستی به صورت پله به پله خرید کنیم. اصولاً در قیمت های مختلف باید اقدام به خرید کنیم و نه این که همه سرمایه وارد شده به یک بازار را صرف خرید در یک قیمت مشخص کنیم. در مجموع، همه چیز به میزان ریسک پذیری سرمایه گذار دارد.
*در مورد دارایی نقد شونده، برخی تحلیلگران می گویند باید طوری سرمایه گذاری کرد که 20 درصد یا یک پنجم سرمایه، صرف خرید دارایی نقد شونده شود ولی این دارایی باید ظرف حداکثر 2 ماه و بدون تخفیف به فروش برود.
آیا شما این نوع تقسیم بندی ها را قبول دارید و درست است که 20 درصد از سرمایه صرف خرید دارایی نقد شوند شود و 80 درصد دیگر سرمایه صرف خرید دارایی های غیر نقد شونده شود؟
-این نوع تقسیم بندی ها در مورد مقدار دارایی های نقد شونده، حالت سلیقه ای دارد و مدیریت سرمایه باید بر حسب ریسک پذیری افراد انجام شود. سرمایه گذار باید پول نقد داشته باشد تا در فرصت های مناسب، اقدام به سرمایه گذاری کند.
هر چقدر پول نقد یک سرمایه گذار بیش تر باشد یا دارایی او زودتر نقد شود، به نفع او تمام خواهد شد. برای مثال، می شود 80 درصد سرمایه را صرف خرید دارایی نقد شونده کرد و 20 درصد سرمایه صرف خرید دارایی بلند مدت مثل مسکن کرد.
*در مجموع و بر حسب اطلاعاتی که جنابعالی دارید یا این نوع افراد را می شناسید، در سال های اخیر افراد آماتور و حرفه ای در بازارهای مختلف چطور عمل کرده اند؟
-با توجه به اطلاعاتی که از افراد مختلف دریافت کرده ام، می توانم بگویم هم برخی افراد حرفه ای در سال های اخیر ضرر کردند و هم آماتورها. البته اکثراً در این بازارها ضرر کردند.
*کسانی که در بازارهای مختلف سود کرده اند آیا با استفاده و با اتکاء به آموزش ها و مهارت موفق به کسب سوده شده اند یا این که به طور شانسی و تصادفی سود کرده اند؟
-اکثر سرمایه گذاران خُرد که می شناسم و وارد بازار بورس و بازار معامله گر سهام ارزهای دیجیتال شده بودند، ضرر کردند و البته بدون آموزش هم، وارد بازار شده بودند. در بازار ارزهای دیجیتال، همان وضعیت بازار بورس به وجود آمد و برخی افراد، بدون آموزش وارد بازار شده و ضرر کردند.
ورود در بازار طلا و سکه هم ریسک دارد و برخی افراد که وارد این بازار شدند ضرر کردند. چرا که گاهی اوقات، بازار طلا و سکه حباب قیمتی دارد و نباید وارد آن شد. برخی افراد، از این موضوعات اطلاع ندارند و در نتیجه ضرر می کنند.
بازار خودرو به این صورت است که افراد مختلف، در قرعه کشی شرکت می کنند و اگر برنده شوند از مابه التفاوت قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد خودرو استفاده می کنند. برخی اطرافیان را دیده ام که ثبت نام کرده اند و وقتی برنده شوند ماشین خودشان را در بازار آزاد می فروشند. بازار مسکن هم، یک بازار طولانی مدت بوده و باید صبر کنند تا به سود برسند.
دیدگاه شما