Market Momentum – مومنتوم بازار
اصطلاح مومنتوم یا حرکت بازار به توانایی یک بازار برای حفظ روند افزایشی یا کاهشی قیمت در یک بازه زمانی خاص اشاره دارد. اساسا مومنتوم بازار (Market Momentum) چیزی است که روند بازار را مشخص میکند. از آنجایی که حرکت بازار نتیجه تغییرات قیمت بازار یک دارایی است، احساسات فعلی بازار (Sentiment) را نیز منعکس میکند.
به این ترتیب مومنتوم بازار را میتوان در تحلیل تکنیکال (TA) استفاده کرد و به معاملهگران کمک کرد تا فرصتهای معاملاتی را شناسایی کنند. این فرصتها ممکن است در طول روندهای صعودی یا نزولی (زمانی که حرکت بازار قویتر میشود) یا در طی نقاط معکوس (زمانی که حرکت بازار ضعیفتر میشود) به وجود بیایند.
مومنتوم بازار نه تنها به تغییرات قیمت بلکه به حجم معاملات نیز مرتبط است. این بدان معناست که حجم بالای فعالیت معاملاتی نشاندهندهی روند قویتر بازار و در نتیجه، حرکت قویتر و قابل اعتمادتر بازار است.
یک معادله کلی که اغلب برای محاسبه یا تعریف مومنتوم بازار استفاده میشود:
مومنتوم بازار = (قیمت فعلی) – (قیمت بسته شدن n روز گذشته).
همانطور که گفته شد بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران چارت از شاخصهای TA برای اندازهگیری مومنتوم بازار استفاده میکنند و سعی میکنند روندهای احتمالی بازار را شناسایی کنند. چند نمونه از این ابزارها عبارتند از: شاخص قدرت نسبی (RSI)، قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) و واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD).
همچنین شاخصهای دیگری برای اندازهگیری مومنتوم بازار در بخشهای مختلف بازار ایجاد شده است. MSCI و FTSE Russell دو شرکتی هستند که شاخص های مومنتوم را معرفی کردهاند: MSCI USA Momentum Index و Russell 1000 Momentum Focused Factor Index.
بررسی شاخص (MACD) یا میانگین متحرک همگرایی و واگرایی
سنا نجفیان شنبه 21 تیر 1399
ابتدا باید به تعریف واژه مومنتوم (Momentum) بپردازیم. معنای دیگر (Momentum)، تکانه است. برای روشنتر شدن بحث فرض کنید که برفی واگرایی به کمک مومنتوم به شکل بهمن از کوه پایین میآید، هر چه که بهمن پایینتر بیاید، سرعت آن بیشتر و متوقف کردن آن سختتر میشود. به عبارتی، مومنتوم آن بیشتر شده است.
پس اگر بگویند قیمت ارز دیجیتالی در حال افزایش است و مومنتوم زیادی هم دارد، یعنی اینکه نه تنها رشد زیاد است، بلکه به نظر میرسد که با شدت و استحکام بیشتری هم رشد میکند و به این سادگی متوقف نخواهد شد. همین مسئله راجع به سقوط قیمت ارز دیجیتال هم وجود دارد.
شاخص (MACD) یا (Moving Average Convergence Divergence) یا میانگین متحرک همگرایی و واگرایی، بر همین اساس تعریف میشود.
شاخص (MACD) چیست؟
شاخص (MACD) یک شاخص نوسانی است که به طور گسترده توسط تحلیلگران تکنیکال استفاده میشود. این شاخص از نوع نمایان کننده روندها (Trend-Following) است که با بکار بردن شاخص میانگین متحرک، مومنتوم یک سهام، ارز دیجیتال و یا هر دارایی قابل معامله دیگر را مشخص میکند.
قبل از بررسی دقیق (MACD)، پیشنهاد میکنیم که حتماً مقالات میانگین متحرک و نمایی را در سایت مطالعه نمایید.
حال فرض کنید که در مورد قیمت یک ارز دیجیتال یا در مورد قیمت طلا یا قیمت، در هر بازار رقابتی دیگر، میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه را حساب کرده باشیم و همینطور میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه را هم حساب کرده باشیم. اکنون مشاهده کنیم که میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه از میانگین متحرک نمایی ۲۶ کمتر است. چه نتیجه ای میگیریم؟
ساده است. سطح عمومی قیمت در دوازده روز اخیر نسبت به بیست و شش روز اخیر پایینتر بوده است. حتی اگر مشخصاً در دو یا سه روز اخیر، روند آن افزایشی بوده باشد و در ظاهر به ما این حس را بدهد که اوضاع خیلی هم بد نیست.
تعریف زیر یکی از رایجترین شکلهای تعریف (MACD) است.
- MACD = EMA۱۲ – EMA۲۶
اگر (MACD) مثبت باشد، یعنی اینکه در کوتاه مدت (دوازده روز اخیر) به نسبت میان مدت (بیست و شش روز اخیر) اوضاع بهتر بوده و قیمت این ارز رو به رشد بوده است.
حالا اگر خود (MACD) علاوه بر مثبت بودن، روند افزایشی هم داشته باشد، یعنی اینکه مومنتوم هم به وجود آمده و نه تنها اوضاع مثبت است، بلکه این روند مثبت رو به شتاب گرفتن هم است.
برای دقیق شدن (MACD)، وقتی (MACD) را حساب میکنند، میانگین متحرک نمایی خود (MACD) را هم در یک بازه زمانی کوتاهتر حساب میکنند (بازه زمانی ۹ دوره ای)، به این کار محاسبه خط سینگال میگویند:
- MACD۱۲,۲۶ = EMA۱۲ – EMA۲۶
- (Signal = EMA(MACD۱۲,۲۶
تنظیمات (MACD)
همانطور که در بالا ذکر شد، تنظیمات پیشفرض در این خط عبارت اند از: MACD(۱۲,۲۶,۹). با این وجود بسیاری از تحلیلگران دوره ها را تغییر میدهند تا به شاخص حساستری دست یابند.
برای مثال (MACD(۵,۳۵,۵ یکی از این شاخصها است که برای بازارهای سنتی مالی استفاده میشود و دارای بازه زمانی گستردهتری مانند هفته و ماه هستند.
این نکته را توجه کنید که در بازارهایی مثل ارزهای دیجیتال که نوسانات بسیار زیاد است، افزایش حساسیت شاخص (MACD) ریسکی است و باعث میشود تا سیگنالهای غلط به ما بدهند و با اطلاعات غلط ما را گمراه کند.
چگونه نمودار (MACD) را بخوانیم؟
همانطور که از اسم شاخص مشخص است، این شاخص ارتباط بین دو خط را نشان میدهد که در بالا به آن اشاره شده است. وقتی که این دو خط از یکدیگر فاصله میگیرند به واگرایی به کمک مومنتوم آن واگرایی یا (Divergent) و در صورتی که به یکدیگر نزدیک شوند، به آن همگرایی یا (Convergent) میگویند.
سیگنال مرتبطی که این خط به ما میدهد، زمانی رخ میدهد که این خط از خط اصلی (خط صفر) بالاتر باشد و یا پایینتر و یا به شکلی دیگر میتوان گفت که مثبت یا منفی باشد.
همچنین تقاطع خط (MACD) با خط (Signal) نیز نشان دهنده حالت بازگشت بازار یا نقاط ورود و خروج است که در ادامه هر یک از آن ها را توضیح میدهیم.
این نکته را توجه داشته باشید که برخورد خط (MACD) با خط صفر یا خط (Signal) همیشه سیگنال های درستی را به ما نمیدهند، مخصوصاً در بازارهایی مانند رمزارزها که دارای نوسانات بسیار زیادی است. بنابراین، برای تحلیلهای خود به طور خاص به این شاخص اتکا نکنید.
تقاطع با خط اصلی یا همان صفر
برخورد خط (MACD) با سایر خط اصلی ممکن است از حرکت منفی به مثبت این خط یا از حرکت مثبت به منفی اتفاق بیفتد. اگر (MACD) در ناحیه مثبت باشد، نشان دهنده ی یک مومنتوم قوی برای رشد است و اگر در قسمت منفی باشد، نشاندهنده یک مومنتوم قوی برای کاهش قیمت است.
تقاطع با خط سیگنال
وقتی که خط (MACD) از بالای خط سیگنال عبور میکند، معاملهگران این عبور را به معنی فرصتی برای خرید ارز دیجیتال میدادند و در طرفی دیگر، در صورت عبور از پایین آن، نشان دهنده فرصتی برای خروج و یا فروش ارز دیجیتال است.
در حالی که برخورد با خط سیگنال میتواند بسیار کمک کننده باشد، ولی گاهی اوقات نمیتوان به آن اتکا کرد. برای مثال توجه کنید که اگر خط (MACD) بالای خط سیگنال باشد ولی هنوز در زیر خط اصلی (منفی) قرار داشته باشد، نشان دهنده این است که هنوز بازار خرسی است و بهتر است هنوز به بازار ورود نکنید.
برعکس آن نیز صادق است، یعنی اینکه خط (MACD) پایین خط سیگنال است ولی همچنان در ناحیه مثبت قرار دارد و بهتر است که برای فروش ارز دیجیتال دست نگه داریم.
واگرایی خط (MACD) و قیمت
گاهی اوقات ممکن است نمودار قیمتی با نمودار (MACD) به ما سیگنال های ارزشمندی را بدهند. برای مثال، اگر نمودار قیمتی بیشترین قیمت دورهی خود را بزند ولی نمودار (MACD) از بیشترین مقدار آن دوره، سقف کمتری را بزند (در نگاه کلی نزولی باشد) یا به اصطلاح آن Lower High را بزند، نشان از این است که باوجود رشد قیمتی نمیتوان انتظار بازار رو به رشد را داشت، چرا که فشار خرید مانند قبل نیست و در حال کاهش است. واگرایی مطرح شده غالباً به معنی فرصت فروش شناخته شده و سیگنال فروش میدهد.
برعکس تمام تحلیلهای بالا برای نیز صادق است، یعنی زمانی که قیمت در حال کاهش است ولی (MACD) در حال زدن بیشترین مقدار خود در دوره ی مورد بررسی است؛ این نشان دهنده موقعیت ورود به بازار است.
صحبت پایانی
وفتی که در فضای تحلیل تکنیکال صحبت میکنیم، شاخص (MACD) یکی از مورد استفادهترین ابزارهای موجود است و نه فقط برای اینکه استفاده از آن بسیار راحت است، بلکه برای تشخیص تمایلات بازار و مومنتوم بسیار مفید و کارا عمل میکند. همانطور که ذکر شد، بهتر است این شاخص را به همراه شاخص های دیگری مانند RSI و غیره استفاده کنید.
آموزش اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
یکی دیگر از پرطرفدارترین اندیکاتورها در کنار اندیکاتور مکدی، شاخص قدرت نسبی یا RSI میباشد که تحلیلگران زیادی از استفاده میکنند.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا (Relative Strength Index) توسط ولز ویلدر طراحی و توسعه یافته است که از خانواده نوسانگرها میباشد و مانند اندیکاتور مکدی از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است و در آن، دوره محاسبه به صورت متغیر است که در حالت پیشفرض و استاندارد ۱۴ روزه میباشد. این اندیکاتور یک شاخص جهت بررسی Momentum بازار (گرایش) و قدرت حرکت آن میباشد که برخی منابع آن را به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر میگیرند ولی با توجه به ویژگی نوسانی این اندیکاتور، بهتر است آن را جزو خانواده اندیکاتورهای تاخیری در نظر بگیریم.
گرایش بازار (Momentum) چیست؟
مومنتوم یا گرایش یکی از مفاهیم فیزیک است که قدرت و شتاب یک جسم در حال حرکت را مورد بررسی قرار میدهد. در واقع مومنتوم بیان میکند که یک جسم در حال حرکت توانایی دارد تا در همان جهت به مسیر خود ادامه دهد تا زمانی که یک جسم خارجی مانع از حرکت آن شود و یا مسیر آن را تغییر دهد.
مومنتوم = جرم X سرعت
در تصویر فوق شاهد یک مثال بسیار خوب از مفهوم مومنتوم هستیم؛ توپهای ساچمهای به یک دیگر نیروی حرکتی وارد میکنند و این مومنتوم تا زمانی که یک نیروی خارجی مانع از ادامه حرکت آنها نشود و یا انرژی آنها تخلیه نشود، به حرکت خود ادامه میدهند.
حال همین مثال را در مورد RSI و بازار سرمایه بیان میکنیم؛ قیمتها همواره به سمتی مشخص حرکت میکنند و از روند خود پیروی میکنند تا زمانی که یک نیروی خارجی جهت حرکت را تغییر دهد. این موضوع به اصل روندها در تحلیل تکنیکال نیز مرتبط میباشد و بیان میکند که روندهای گذشته ممکن است تا دوره مشخصی از آینده نیز ادامه داشته باشند.
شاخص قدرت نسبی با بررسی دوره زمانی مشخص که به صورت استاندارد ۱۴ روزه میباشد، قدرت خرید و فروش در یک گزینه معاملاتی را مورد بررسی قرار میدهد و آن را در یک نمودار با سه بازه مختلف نشان میدهد. همان طور که بیان شد RSI یک نوسانگر است و این نوسانگر بین دو سطح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند.
همچنین در این بین، سطوح بسیار مهمی تعریف شده است که سطح ۰ تا ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع فروش و سطح ۷۰ تا ۱۰۰ به عنوان ناحیه اشباع خرید نامگذاری میشود.
ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید
در توضیحات فوق اشاره کردیم که قدرت و شتاب در یک جهت خاص با ورود یک نیروی خارجی و یا با تخلیه انرژی تغییر جهت خواهد داد. در اندیکاتور RSI دو ناحیه به نامهای اشباع خرید و اشباع فروش وجود دارد که نشانگر کند شدن و اتمام خرید و فروشهای افراطی میباشد. به بیان دیگر زمانی که به ناحیه زیر ۳۰ در اندیکاتور RSI میرسیم کمکم شاهد کاهش فروشهای افراطی در بازار هستیم و احتمالا قدرت خرید در بازار افزایش پیدا خواهد کرد و زمانی که در ناحیه ۷۰ به بالا هستیم احتمالا خریدهای افراطی رو به پایان است و توقع داریم که فشار خریداران کاهش یابد و شاهد عرضه پر قدرت در بازار باشیم.
در تصویر فوق شاهد قدرت RSI هستیم که دو بار در ناحیه اشباع خرید و یکبار در ناحیه اشباع فروش توانسته است حرکت بزرگ بعدی را حدس بزند. نکته قابل توجه این است که RSI در خانواده نوسانگرها میباشد و از حیث سیگنال زمانی جزو اندیکاتورهای تاخیری به حساب میآید؛ لذا بهتر است به حرکت نمودار قیمت وزن بیشتری نسبت به RSI داده شود و صرفا از این شاخص در قالب یک نمودار کمکی استفاده گردد.
چگونه از RSI سیگنال صحیحی دریافت کنیم؟
با اندیکاتور RSI آشنا شدیم و سطوح آن را بررسی کردیم. در مورد دو سطح بسیار مهم توضیحاتی ارائه دادیم که دقیقا مبنای سیگنال RSI محسوب میشوند و نقش مهمی در این اندیکاتور ایفا میکنند.
سیگنال خرید: گاهی اوقات در بازار شاهد عدم جذایت قیمت برای خریداران و همچنین شتابزدگی فروشندگان هستیم که در این حالت شرایطی بوجود میآید که فروش افراطی در بازار و با حجم بالا اتفاق میافتد. در این شرایط نمودار RSI به مرور زمان سطح ۳۰ را شکسته و شاخصی کمتر از ۳۰ را نمایش میدهد.
بعد از نوساناتی که شاخص RSI در زیر سطح ۳۰ خواهد داشت به مرور زمان فروشهای افراطی تضعیف خواهند شد و شرایطی بوجود میآید که مجددا تمایل خریداران برای ورود به بازار افزایش مییابد؛ در این شرایط شاخص RSI شروع به رشد خواهد کرد و زمانی که سطح ۳۰ از پایین به بالا شکسته شود سیگنال خرید را صادر میکند.
سیگنال فروش: افزایش تقاضا و ورود نقدینگی سنگین به بازار باعث افزایش تدریجی قیمت خواهد شد و این روند مادامی که قیمتها برای خریداران دارای جذابیت باشند ادامه خواهد داشت. افزایش قیمت و کاهش خریدهای افراطی شرایطی را به وجود میآورد که به آن اشباع خرید میگویند و در این حالت غول بزرگ سرمایه به تدریج اقدام به فروش خواهد کرد و با توجه به اینکه جمعیت خریداران در بازار کاهش یافته است، قیمتهایی پایینتری برای خرید جذابیت پیدا میکنند که این مسئله باعث کاهش قیمت گزینه سرمایهگذاری خواهد شد. در این حالت شاخص RSI شروع به نزول از ناحیه اشباع خرید (سطح بالای ۷۰) خواهد کرد و شکست سطح ۷۰ خبر خوبی برای دارندگان این سهم نخواهد بود و این یعنی تمایل بالای سرمایهگذاران برای فروشهای بیشتر.
واگرایی در RSI
این اندیکاتور یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی میباشد و در صورتی که در کنار مکدی بر روی ضعف در روند اتفاق نظر داشته باشند به احتمال بسیار زیادی باید شاهد برگشت قیمت باشیم. واگرایی زمانی در RSI رخ میدهد که شاهد ناهماهنگی بین نمودار قیمت و نمودار RSI باشیم که در این حالت شاهد ضعفی در روند هستیم که ممکن است جهت حرکت قیمت را کاملا تغییر دهد.
خط روند بر روی نمودار RSI
یکی از تکنیکهایی که برخی از تحلیلگران مورد استفاده قرار میدهند تکنیک ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور RSI میباشد که در این حالت از نواحی برگشتی و یا شکست خط روند سیگنال میگیرند.
آموزش اندیکاتور ADX
انجام معامله در جهت یک روند مطمئن، خطر کمتر و سود بیشتری دارد. ADX اندیکاتوری است که واگرایی به کمک مومنتوم برای تشخیص مطمئنبودن یک روند استفاده میشود. در بسیاری از موارد، ADX یک اندیکاتور روند نهایی است. درنهایت، روند ممکن است با شما دوستانه رفتار کند ولی این اندیکاتور به شما کمک میکند تا تشخیص دهید کدام روندها دوستان واقعی شما هستند . در این مقاله از اینوست یار، ADX را بهعنوان یک اندیکاتور تعیینکننده توان موردارزیابی و سنجش قرار میدهیم. با ما همراه باشید.
اندیکاتور ADX چیست؟
اندیکاتور ADX ابزاری کاربردی در تحلیل تکنیکال است که بعضی از معاملهگران برای تعیین توان یک روند از آن استفاده میکنند. توان میتواند صعودی یا نزولی باشد که دو اندیکاتور همراه با هم آن را نشان میدهند: یکی از آنها اندیکاتور جهتدار منفی (DI-) و دیگری اندیکاتور جهتدار مثبت (DI+) است. ADX معمولا از سه خط مجزا تشکیل میشود. از این سه خط برای ارزیابی انجام معامله و یا کم و زیادکردن حجم یک سهم استفاده میشود.
مقدمهای بر اندیکاتور ADX
ADX برای تعیین کیفیت و توان یک روند استفاده میشود. محاسبات ADX براساس میانگین متحرک محدودهٔ قیمتی سهم در یک دوره زمانی مشخص است. باوجوداینکه میتوان از دورههای زمانی مختلفی استفاده کرد، ولی استفاده از دورههای ۱۴روزه بهعنوان حالت استاندارد در نظرگرفته میشود. برای هرگونه اوراق بهاداری مانند سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای ETF و قرارداد آتی میتوان از ADX استفاده کرد.
ADX با یک خط رسم میشود که مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ را در بر میگیرد. ADX جهتدار نیست؛ به همین خاطر چه روند صعودی باشد و چه نزولی، توان روند را ثبت میکند. این اندیکاتور معمولا در همان پنجرهای رسم میشود که خطوط DMI در آن رسم شدهاند. همچنین ADX از همین دو خطی که در نمودار پایین مشاهده میکنید، به دست میآید.
در ادامهٔ مقاله بهدلیل اهداف آموزشی ما، ADX روی نمودارها بهشکل جداگانه نمایش داده میشود.
هنگامی که DMI+ بالای DMI- قرار داشته باشد، قیمتها در حال افزایش هستند. در این موقعیت، ADX توان یک روند صعودی را اندازهگیری میکند. وقتی که DMI- بالای DMI+ قرار بگیرد، قیمتها در حال سقوط هستند و ADX توان یک روند نزولی را محاسبه میکند.
نمودار بالا نمونهای از بازگشت روند صعودی به روندی نزولی است. دقت کنید که وقتی DMI+ بالای DMI- قرار دارد، ADX چگونه در روند صعودی موجود بالا رفته است. هنگامی که روند برعکس شده و DMI- به بالای DMI+ حرکت کرده است، ADX دوباره بالا رفته است تا توان روند نزولی را معین کند.
اندازهگیری توان یک روند با ADX
مقادیر ADX برای شناسایی مطمئنترین و سودمندترین روندها به معاملهگران کمک میکند. همچنین برای تشخیص اینکه سهم در یک روند مشخص قرار دارد یا خیر، این مقادیر اهمیت زیادی دارند. بسیاری از معاملهگران برای استراتژیهای معاملاتی خود، از مقادیر بالای ۲۵ استفاده میکنند تا نشان دهند روند موردنظر دارای توان کافی است. از طرف دیگر، هنگامی که ADX زیر ۲۵ قرار داشته باشد، معاملهگران از عمل به استراتژیهای معاملاتی خود اجتناب میکنند.
مقادیر پایین ADX معمولا نشانهای از انباشتگی یا پراکندگی است. هنگامی که ADX به تعداد بیشتر از ۳۰ میله مقادیر زیر ۲۵ را نشان دهد، قیمت شروع به رِنجزدن میکند و الگوهای قیمتی اغلب سادهتر قابل شناسایی خواهند بود. سپس قیمت برای ایجاد انگیزه خریدوفروش، بین خطوط حمایت و مقاومت نوسان میکند. سرانجام، قیمت از مقادیر کف ADX خارج میشود و یک روند جدید را آغاز میکند. در نمودار زیر، قیمت از کانالهای کف ADX بهسمت یک روند صعودی با ADX مطمئن حرکت میکند.
جهت حرکت خط ADX برای شناسایی توان یک روند اهمیت دارد. وقتی خط ADX در حال بالارفتن باشد، توان روند در حال افزایش است و قیمت در جهت روند موجود حرکت میکند. هنگامی که خط در حال سقوط باشد، توان روند در حال کاهش است و قیمت یک دورهٔ اصلاحی را آغاز میکند.
این موضوع که سقوط خط ADX بهمعنای شروع روند بازگشتی است، یک سوءبرداشت و بدفهمی متداول بین معاملهگران است. وجود خط ADX در حال سقوط، فقط بهمعنای تضعیف توان روند است و معمولا بهمعنای تغییرجهت روند نخواهد بود؛ مگر اینکه به قله قیمتی رسیده باشیم. تا زمانی که ADX پایینتر از ۲۵ باشد، بهتر است به خط ADX بهعنوان نشانهای از تضعیف توان توجه کنیم (در نمودار زیر آن را مشاهده کنید).
زمانی که ADX زیر ۲۵ باشد، قیمت وارد رنج میشود. زمانی که بالای ۲۵ باشد، روند خود را شروع میکند. همچنین وقتی ADX زیر ۲۵ باشد، روند ضعیف است و وقتی بالای ۲۵ و در حال افزایش باشد، روند مطمئن خواهد بود. هنگامی که ADX بالای ۲۵ و در حال کاهش باشد، روند در حال تضعیف است.
مومنتوم روند
مجموعهٔ رأسهای ADX نمایانگر نمای کلی مومنتوم یک روند است. ADX افزایش و کاهش مومنتوم یک روند را به وضوح نشان میدهد. مومنتوم سرعت حرکت قیمت است. مجموعهای از سقفهای صعودی بهمعنای افزایش مومنتوم روند و مجموعهای از سقفهای نزولی بهمعنای کاهش مومنتوم روند است.
هر سقف ADX که بالای ۲۵ باشد (حتی اگر سقفها نزولی باشند)، بهعنوان سقفی مطمئن در نظر گرفته میشود. در یک روند صعودی حتی با کاهش مومنتوم ADX، ممکن است قیمت همچنان به صعود خود ادامه دهد ؛ زیرا هرچه روند به پیش میرود، از میزان عرضه کاسته میشود (به نمودار زیر توجه کنید).
سقفهای ADX بالای ۲۵ قرار دارند، ولی در حال کوچکشدن هستند. روند در حال ازدستدادن مومنتوم است، ولی روند صعودی بدون اشکال باقی میماند.
دانستن اینکه مومنتوم در حال افزایش است، به معاملهگر اعتمادبهنفس میدهد تا قبل از پایان روند از آن خارج نشود و به کسب سود ادامه دهد. مجموعهای از سقفهای ADX نزولی هشداری برای توجه به قیمت و مدیریت ریسک است. بهترین تصمیمها برای انجام معامله با سیگنالهای عقلانی گرفته میشوند نه با سیگنالهای احساسی!
ADX همچنین میتواند دایورجنس مومنتوم را نمایش دهد. وقتی قیمت، سقفهای بالاتر و ADX سقفهای کوتاهتری تشکیل میدهند، دایورجنس منفی (یا عدم تأیید) ایجاد میشود. بهطورکلی، دایورجنس سیگنالی برای بازگشت روند نیست، ولی هشداری برای ایجاد تغییر در مومنتوم است. در این شرایط، شاید بهتر باشد که از ضرر جلوگیری کنید (بهاصطلاح stop-loss انجام دهید) یا بهدنبال کسب سودهای جزئی و مقطعی باشید.
هر وقت که روند تغییر میکند، زمان ارزیابی و مدیریت ریسک فرا میرسد. دایورجنس میتواند منجر به ادامه روند، تقویت روند، اصلاح و یا بازگشت روند شود (مانند نمودار زیر).
قیمت، سقف بالاتری تشکیل میدهد، درحالیکه ADX سقف کوتاهتری ایجاد کرده است. در این وضعیت، دایورجنس منفی منجر به بازگشت روند شده است.
استفادهٔ استراتژیک از ADX
قیمت مهمترین سیگنال موجود روی نمودار است. ابتدا قیمت را بخوانید و سپس مطابق با شرایط قیمت، ADX را بررسی کنید. ا ز اندیکاتور برای تایید الگوهای قیمتی یا تعیین جایگاه مناسب قیمت در نمودار استفاده کنید . برای مثال، بهترین روندهای صعودی پس از دورههای تثبیت محدودهٔ قیمت به وجود میآیند. خروج از این محدوده زمانی اتفاق میافتد که بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت توافقی صورت نمیگیرد که باعث برهمریختن توازن بین عرضه و تقاضا میشود. چه عرضه بیشتر باشد و چه تقاضا، این اختلاف بین آنهاست که مومنتوم را ایجاد میکند.
شناسایی این مناطقِ خروج کار دشواری نخواهد بود، اما این خروجها اغلب در فرایند خود شکست میخورند و یا ما را به دام میاندازند. زمانی که این خروجها معتبر باشند، ADX هر زمان که توان کافی قیمت برای ادامهٔ روند را مشاهده کند، به شما اطلاع خواهد داد. هنگامی که ADX از زیر ۲۵ به بالای آن جابهجا شود، قیمت برای ادامهٔ روند درپیشگرفتهٔ خود پس از خروج توان کافی خواهد داشت.
اندیکاتور ADX بهعنوان یابندهٔ وضعیت رنج
از طرف دیگر، بیشتر اوقات پیبردن به زمانی که یک سهم از روند خود خارج شده و در شرایط رنجزدن قرار گرفته است، دشوار است. ADX به ما نشان میدهد که یک روند چه زمانی ضعیف شده است و به دورهأ تثبیت رنج وارد میشود. رنج زدن زمانی آغاز میشود که ADX از بالای 25 به زیر این مقدار سقوط کند. در یک رنج، روند ما سایدترند است و بین خریداران و فروشندگان بر سر قیمت یک توافق کلی وجود دارد. ADX مسیر خود را به زیر 25 تغییر میدهد و تا زمانی سایدترند باقی میماند که توازن عرضه و تقاضا بهطورمجدد بر هم بخورد.
زمانی که ADX با قیمت سهم ترکیب شود، سیگنالهای مطمئنی به ما خواهد داد. ابتدا برای تعیین اینکه سهم در روند مشخصی قرار دارد یا خیر، از ADX استفاده کنید و سپس استراتژی مناسب با شرایط را انتخاب کنید. در شرایطی که سهم در روند مشخصی قرار دارد، نقاط ورود بر روی پولبکها و در جهت روند خواهند بود. در شرایط سایدترند، استراتژیهای معاملاتی مناسب نخواهند بود؛ هرچند میتوان در نقاط بازگشتی حمایت و مقاومت معامله کرد (در حمایتها سهم را بخرید و در مقاومتها بفروشید).
در این مطلب، مروری بر اندیکاتور ADX، کاربردها و نمودارهای آن داشتیم. نظر شما درمورد این اندیکاتور و نکات پیرامون آن چیست؟ آیا شما تجربه بهکارگیری آن را در تحلیلهای خود داشتهاید؟ لطفا نظرات خود را با ما و کابران دیگران در میان بگذارید. اگر این مطلب برای شما مفید بود، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی از آن بهعنوان ابزاری برای تایید سیگنالهای خرید یا فروش بهره میبرند.
در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.
مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن
شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جیولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است واگرایی به کمک مومنتوم که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل میتوان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنالها همچنین میتوانند با جستجوی واگراییها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین میتواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سالها در تعدادی از مقالات، مصاحبهها و کتابها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه میدهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، واگرایی به کمک مومنتوم مربی RSI براون، واگراییهای مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.
وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان میدهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهتدار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر واگرایی به کمک مومنتوم کامپیوتر، شاخصهای وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:
RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیانها به صورت ارزشهای مثبت بیان میشوند نه ارزشهای منفی.
اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگینهای ساده 14 دورهای هستند:
محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگینهای قبلی و از دست دادن سود فعلی است:
در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده میشود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیقتر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده میکند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.
فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل میکند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمالسازی تشخیص را آسانتر میکند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.
با فرض یک RSI 14دورهای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمتها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازهگیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازهگیری وجود نداشته است.
فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر میگذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار میشوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم میکنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.
همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق میکند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.
اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ میدهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم میشود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.
اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. بهعنوان مثال، تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود میرسد که میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال میکنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.
مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنالهای معامله و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.
مولفههای RSI
دوره پیشفرض RSI 14 است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.
اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته میشود. اما معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر میگیرند.
ناحیه اشباع خرید و فروش
وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان میدهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمتهای بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمتهای پایانی است).
سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت میتواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.
با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیشبینی میکرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.
مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمتها در یک محدوده حرکت کنند.
مانند نمودار زیر:
واگراییهای صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI
به گفته وایلدر، واگراییها نشاندهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمیکند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان میدهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشاندهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل میگیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان میدهد. RSI روند صعودی را تایید نمیکند و این نشاندهنده شتاب ضعیف است.
نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان میدهد. سهام در ماههای سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.
یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایینترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایینترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگراییها زمانی قویتر میشوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.
قبل از اینکه در مورد واگراییها بهعنوان سیگنالهای تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگراییها در یک روند قوی گمراهکننده هستند. یک روند صعودی قوی میتواند واگراییهای نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگراییهای صعودی میتوانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.
نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان میدهد. این واگراییهای نزولی ممکن است در مورد یک عقبنشینی کوتاهمدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمدهای از روند وجود ندارد.
نوسانات شکست
وایلدر همچنین نوسانات شکست را بهعنوان نشانههای قوی از یک بازگشت که بهزودی رخ میدهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنالها تمرکز میکنند و مفهوم واگرایی را نادیده میگیرند.
نوسان شکست صعودی زمانی شکل میگیرد که RSI به زیر 30 میرسد، بعد به بالای 30 میرود، پولبک میکند، بالای 30 میماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را میشکند.
یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل میگیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایینترین حد قبلی خود را بشکند.
شناسه روند
کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، پیشنهاد میکند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمیکنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.
RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 بهعنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدودهها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.
نمودار زیر RSI 14 هفتهای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان میدهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلشهای سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلکها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم میکنند.
از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 بهعنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان میدهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشاندهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.
معکوسهای منفی و مثبت
اندرو کاردول معکوسهای مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگراییهای نزولی و صعودی است. کتابهای کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روشها ارائه میکند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگراییها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگراییهای نزولی را پدیدههای بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگراییهای نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل میگیرند. به طور مشابه، واگراییهای صعودی بهعنوان پدیدههای بازار نزولی در نظر گرفته میشوند که نشاندهنده یک روند نزولی است.
یک برگشت مثبت زمانی شکل میگیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل میدهد. این پایینترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیفتر، RSI پایینتر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.
معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایینتر را تشکیل میدهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت بهعنوان سقف پایینتر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیشبینی میکرد.
جمعبندی
اندیکاتور RSI بهعنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سالها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی میبرد.
وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده میداند، اما اشباع خرید میتواند نشانهای از قدرت باشد. واگراییهای نزولی هنوز هم سیگنالهای فروش خوبی را ایجاد میکنند، اما تحلیلگران باید مراقب روندهای قوی باشند، بهخصوص زمانی که واگراییهای نزولی، واقعا طبیعی هستند.
معکوسهای مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار میدهند، که همانطور که باید باشد. واگراییهای نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار میدهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوسهای مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش میکشد.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
دیدگاه شما