الگوهای هارمونیک چیست؟!
در الگوهای هارمونیک ( Harmonic Pattern ) فعالان بازار سرمایه، بجای مشغول شدن به مسائل بنیادی شرکت ها، صرفا به حرکت قیمتی سهم بر روی نمودارها دقت می کنند؛ چراکه الگوهای هارمونیک در تحلیل، الگوهای تکراری هستند که در طول زمان از روی نمودار قیمت پدیدار می شوند.
تحلیلگران با تشخیص الگوهای هارمونیک می توانند روند حرکت آینده قیمت سهام مورد نظر را پیش بینی کنند و به سودهای بسیار مناسبی برسند. اما قبل از آنکه به آموزش الگوهای هارمونیک بپردازیم و انواع الگوهای هارمونیک را معرفی کنیم باید بدانیم برای یادگیری هر چه بهتر این الگوها باید دانش خود را در مورد مفهوم الگو های تکراری در بازار سهام و همچنین مباحث مقدماتی تحلیل تکنیکال ، کامل کنیم.
ساختار الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک یکی از مباحث تحلیل تکنیکال است و منبع اصلی اطلاعاتی این الگو نمودار قیمت هر سهم می باشد. همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال رفتار گذشته و نمودار سهم بسیار حائز اهمیت بوده که نشان دهنده رفتار تک تک فعالان بازار و در نتیجه روند حرکتی کلیت بازار می باشد.
در گذر زمان برخی از فعالان بازار سرمایه رفتارهایی تکراری در نمودارقیمت سهم ها را کشف کردند که در دوره های مختلف در بازار تکرار می شوند و ما می توانیم با تشخیص آنها کسب سود کنیم. این الگو ها انواع مختلفی را دارند و به طبع آن دارای کاربرد های متفاوتی هم هستند. الگو های هارمونیک در تحلیل تکنیکال یکی از این الگوها هستند که درادامه به بررسی کامل آنها خواهیم پرداخت.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال الگوها و نمودار های فراوانی وجود دارند و می دانیم الگو های موجود در تحلیل تکنیکال بر پایه و اساس رفتار معامله گران در بازار های مالی شکل می گیرند؛ الگو های هارمونیک نیز از این قاعده مستثنا نیست اما نکته مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد این است که این الگو ها بر اساس سطوح فیبوناچی عمل می کنند.
برای مطالعه کامل درمورد مبحث فیبوناچی پیشنهاد می کنیم روی لینک مقابل کلیک کنید: آموزش فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
گفتیم که تراز های فیبوناچی سری اسرار آمیزی از اعداد هستند که در جهان طبیعت نقش دارند و بر معاملات بازار سهام هم تاثیر می گذارند، اگر که می پرسید چگونه؟ باید بگویم که شما قبل از خواندن این مطلب باید با مبحث “ فیبوناچی چیست؟ “ آشنایی کامل پیدا کنید.
تشخیص دادن الگوها بر روی یک نمودار یکی از اصلیترین توانایی ها و دانشی است که یک فعال تکنیکالی بازار بورس باید بیاموزد. هر چند که برای تشخیص الگوهای هارمونیک پیشرفته در انواع بازارهای مالی و حرفی شدن در این بازارها نیازمند تجربه به به تمرین بسیار زیادی خواهد بود. اینکه شما قادر باشید الگو ها را بر روی نمودارها تشخیص دهید، این قابلیت را پیدا خواهید کرد که در مقابل تغییرات بازار واکنش های مناسبی از خودتان نشان دهید.
ویدئو الگو های هارمونیک
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک دارای انواع مختلفی هستند که هر کدام شکلی خاص و نسبت های منحصر بفردی را دارند. شاید در نگاه اول شناسایی این الگوها کار دشواری به نظر آید اما زمانی که یک تحلیلگر ساختار الگوها را درک کند میتواند آنها را بر روی نمودار مشخص کند.
الگوهای هارمونیک اصلی از پنج نقطه (X A B C D) تشکیل می شوند و الگو هایی همچون ABC و ABCD که از الگوهای اصلی نشأت می گیرند دارای سه و چهار نقطه هستند. الگوهای هارمونیک یا در حال شکلگیری هستند و یا تکمیل شدهاند که به شکل حروف «M» یا «W» در نمودار قابل مشاهده هستند. این الگوهای اصلی قوانین و ساختار یکسانی دارند و تفاوت آنها در اندازه اضلاع و محل قرارگیری پنج نقطه آن الگو است. بنابراین اگر تحلیلگران یک الگو را بشناسند و آن را به درستی درک کنند، ناخودآگاه الگوهای دیگر را نیز میتوانند شناسایی کنند.
البته صحبت کامل درباره تراز های فیبوی این الگو از حد مطالب عمومی سایت خارج می باشد و برای آن که شما بتوانید تراز های این الگو ها را نیز به طور دقیق بیاموزید باید دوره ی آموزشی این الگو ها را پشست سر بگذارید.
الگوی گارتلی ( Gartly )
الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی است که از بسط و توسعه تراز های فیبوناچی بدست آمده است. این الگو بسیار قدرتمند است و شناخت آن معاملات سود آوری را می تواند به همراه داشته باشد. این الگو مطابق شکل زیر دارای الگوی گارتلی صعودی و الگو گارتلی نزولی هستند و تراز های درج شده بر روی آنها هم، بیشترین استفاده را در این الگو ها دارند.
در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل می شود و از بقیه بزرگتر و طولانی تر خواهد بود. بعد از XA خط AB که در جهت معکوس است شکل میگیرد. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل می گیرد؛ همچنین خط نهایی نیز CD می باشد که در انتهای آن نقطه D، نقطه بازگشت الگو می باشد.
در تصویر زیر که مربوط به سهام شرکت ملی مس ایران می باشد شما می توانید به زیبایی یک الگوی گارتلی صعودی را مشاهده کنید.
همانطور که می بینید در نقطه B روند صعودی ما آغاز شده است و سهم توانسته به اهداف اول و دوم خود که توسط تراز های این الگو مشخص شده است برسد و یک صعود ۷۶٪ را تجربه کند.
الگوی پروانه (Butterfly )
الگوی پروانه کمی متفاوت از الگوی گارتلی است؛ در این الگوی هارمونیک نقطه D بالاتراز نقطه X ابتدایی قرار می گیرد.
در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل می شود و از بقیه بزرگتر و طولانی تر است. بعد از XA خط AB که در جهت معکوس می باشد شکل میگیرد که همان موج اصلاحی ۶۷.۶٪ از خط XA است. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل می گیرد. خط نهایی نیز CD می باشد که نقطه D نقطه بازگشت الگو می باشد که می توانید دیگر تراز های این الگو را در تصویر زیر مشاهده کنید.
در نمودار زیر که مربوط به شرکت خودرو سازی سایپا می باشد، بعد از مشاهده شدن الگوی پروانه نزولی سهم از نقطه D شروع به اصلاح می کند و تا هدف دوم یعنی تراز ۷۸.۶٪ به میزان ۲۰ درصد این اصلاح ادامه می یابد.
الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از نظر ساختاری مشابه الگوی گارتلی می باشد و تنها تفاوت آن این است که درصدهایی که الگوی گارتلی پوشش نمیدهد را این الگو پوشش خواهد داد.
این الگو هم ۵ نقطه ای بوده و خط XA نیز از همه بزرگتر می باشد. خط AB نیز در تراز فیبوناچی ۰.۳۸ تا ۰.۵۰ درصد اصلاح XA است. نقطه بازگشتی D هم در تراز ۰.۸۸۶ فیبوناچی می باشد؛ همچنین سایر تراز های مورد نیاز این الگو را می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.الگوهای پایه ای شمعی
الگوی خرچنگ (Crab)
این الگو از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه می باشد و همانند آن در این الگو هم ابتدا خط XA شکل می گیرد و در اصلاح آن خط AB تشکیل می گیرد. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است که در تراز ۰/۶۱۸ خط XA قرار دارد. نقطه D در تراز ۱/۶۱۸ XA قرار دارد.
علاوه بر الگوهای هارمونیک اصلی که در بالا مطرح شدند، اسکات کارنی در کتاب (( معامله ی هارمونیک )) الگوهای دیگری را نیز مطرح کرده است که به تعداد کمی در نمودارهای قیمت مشاهده می شوند. این الگو ها معمولا کمتر از ۵ نقطه دارند و مهمترین آنها الگو AB=CD می باشد که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.
الگوی AB=CD
این الگو متداول ترین و ساده ترین الگوی هارمونیک می باشد که تشخیص آن نیز ساده است و بیشتر در بازار تکرار می شود.
در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل می شود و سپس از نقطه B اصلاحی به اندازه تراز ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ فیبوی AB انجام می شود که خط BC نام می گیرد؛ سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود. خط CD در تراز ۱۲۷/۲ تا ۲۶۱/۸ خط BC نیز قرار می گیرد. الگوی AB=CD بصورت صعودی و نزولی وجود دارد.
در مثال زیر که مربوط به شرکت فولاد خوزستان است می توانید نمونه ای از این الگو را مشاهده کنید که BC به میزان ۵۰٪ خط AB اصلاح کرده و در ادامه خط CD به میزان تراز ۰.۲۷۲ خط BC ادامه یافته است.
سخن آخر
الگو های هارمونیک مبحثی گسترده می باشند و برای آموزش این الگو ها کتاب های قطوری وجود دارد بنابراین در یک مطلب بطور کامل نمی توان این مباحث را پوشش داد و به خوبی به آموزش آنها پرداخت. معمولا افرادی که از الگو های هارمونیک استفاده می کنند در نقطه ورود حد ضرر تعیین می کنند؛ هر چند که الگو های هارمونیک نیز همانند دیگر ابزار تحلیل تکنیکال ۱۰۰٪ نیستند و نمی توان به تنهایی و با اتکا به این الگو ها دست به معامله زد بلکه باید از دیگر ابزار تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی نیز به عنوان تایید کننده و مکمل آنها استفاده کرد.
برای یادگیری کامل می توانید دوره آموزشی الگو های هارمونیک کاریمو آکادمی را استفاده کنید. در این دوره فایل های آموزش ویدیویی و صوتی با زبانی ساده و روان در اختیار علاقه مندان قرار می گیرند.
کندل ها و انواع آنها
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد الگوهای پایه ای شمعی توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت الگوهای پایه ای شمعی باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت الگوهای پایه ای شمعی کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد الگوهای پایه ای شمعی است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال
در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.
معاملهگران ارزهای دیجیتال و بورس، الگوهای پایه ای شمعی معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه الگوهای پایه ای شمعی بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع الگوهای پایه ای شمعی کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
الگوی دارآویز
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
الگوی هارامی
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی ابر تیره
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی رسوخ گر
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
کندل استیک (Candle Stack) یکی از روشهای متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده میکنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن میتوان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگر به آن ها دقت نماید.
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه از آنها برای ترید استفاده کنیم؟
الگوهای هارمونیک یکی از پیچیدهترین ابزارهای معاملاتی هستند؛ زیرا، برای ترسیم آنها روی نمودار، باید دانش زیادی داشته باشید و مهمتر از همه درست از آنها استفاده کنید. در این مطلب قصد داریم به انواع الگوهای هارمونیک و نحوه استفاده مؤثر از آنها در ترید، اشاره کنیم. همراه ما باشید.
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک نوعی الگوی نمودار مانند "سر و شانه" (Head and shoulders) یا "دو قله" (Double top) هستند، اما بر اساس ابزارهای فیبوناچی (بازگشت و گسترش) ایجاد شده و ساختار هندسی دارند. از این الگوها برای سیگنالدهی یک روند معکوس در پولبک، استفاده میشود.
این الگوها، یکی از بهترین ابزارها برای داشتن معاملات دقیق و پرسود هستند؛ زیرا روی سطوح فیبوناچی خاصی ساخته شدهاند. چندین الگوی هارمونیک وجود دارد که هر کدام شکل و شمایل خاصی دارند. به طور معمول، الگوهای هارمونیک دارای پنج نقطه عطف و چهار لگ (leg) هستند.
معرفی انواع الگوهای هارمونیک
هریک از الگوهای هارمونیکی که در ادامه اشاره میکنیم، میتوانند دارای الگوی نزولی یا صعودی باشند. برخی از الگوها هم بسیار شبیه به هم هستند. به همین دلیل است که، آگاهی از تفاوت آنها اهمیت زیادی دارد.
همانطور که پیش از این گفتیم، الگوها بر اساس سطوح فیبوناچی شامل 0.786، 0.886، 1.13 و 1.27 شکل میگیرند. این اعداد از نسبتهای 0.618 و 1.618 به دست میآیند. دیگر اعدادی که در هریک از الگوها احتمالاً مشاهده خواهید کرد، عبارت هستند از: 0.382، 0.50، 0.707، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14، و 3.618؛ از این اعداد دقیق برای تعیین نقاط تغییرات قیمت استفاده میشود.
الگوی ABCD
اساس همه الگوهای هارمونیک، الگوی ABCD است. خطوط AB و CD را leg می نامند که، اندازه مشابهی دارند و BC یک اصلاح قیمت است. انواع مختلفی از الگوهای ABCD وجود دارد:
- در نسخه کلاسیک، نقطه C در 61.8٪ -78.6٪ از خط AB است. نقطه D در فیبوناچی اکستنشن 127.2%-161.8% خط BC است. با اعمال 61.8 درصدی، به پیشبینی 161.8 درصدی BC منجر میشود. اصلاح قیمت 78.6 درصدی در نقطه C معمولاً منجر به پیشبینی 127.2 درصدی میشود.
- در الگوی AB=CD، طول لگ یا ساقها، یکسان است.
- نوع سوم، الگوی اکستنشن ABCD است. در این الگو، لگ CD، 127.2 -8 درصدی اکستنشن خط AB است. در این شرایط، خط CD میتواند بسیار طولانیتر از خط AB باشد؛ (حداقل دو برابر).
در صورتی که قصد دارید، از این الگو برای ترید استفاده کنید؛ جهت ثبت سفارش Take Profit از قوانین زیر استفاده کنید:
- Take Profit را میتوان در 38.2یا 61.8 درصدی اصلاح از AD قرار داد.
- TPمیتواند در نقطه A باشد.
الگوی گارتلی (Gartley)
در الگوی اصلی گارتلی خبری از سطوح فیبو نیست و این سطوح توسط اسکات کارنی (Scott Carney) و لری پسونتو (Larry Pesavento) معرفی شدهاند. برای شناسایی این الگو در نمودار قیمت، به دنبال حرکتی باشید که شبیه به حرف M (صعودی-خرید) یا W (نزولی-فروش) است.
الگوی Gartley شبیه به همان الگوی ABCD است با این تفاوت که، از 5 حرف تشکیل شده است؛ X حرف پنجم این الگو است. خط XA باید طولانیترین خط در این الگو باشد.
- در شرایط بحرانی، نقطه B باید در 61.8 درصدی اصلاح خط XA قرار بگیرد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 127.2 -161.8 درصدی خط ABیا 78.6 درصدی اصلاح خط XA است.
برای تعیین سطوح Take Profit، به 61.8 درصد از خط CD نگاه کنید. با در نظر گرفتن طول خط XA، سطح دیگر TP را میتوان در نقطه D شناسایی کرد.
الگوی خرچنگ (Crab)
خرچنگ یک الگوی هارمونیک و بر اساس الگوی گارتلی است. این الگو دارای چند ویژگی است که آن را از دیگر انواع الگوهای هارمونیک، متمایز میکند؛ خطوط XA و CD طولانی هستند، نقطه D دورتر و بالاتر از نقطه X قرار دارد.
پارامترهای الگوی خرچنگ عبارت هستند از:
- نقطه B در 38.2-61.8 درصدی اصلاح خط XA قرار دارد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 224 -316 درصدی خط ABیا 161.8 درصدی اکستنشن خط XAقرار دارد.
- موقعیت نقطه D قدرت سیگنال را مشخص میکند؛ اگر نزدیک به اکستنشن 161.8 درصدی X باشد، سیگنال الگو قویتر است.
در این الگو، Take Profit باید از قبل و در سطح 61.8 یا 127.2 درصدی از ساق CD تعیین شود.
الگوی خفاش (Bat)
الگوی هارمونیک خفاش یکی دیگر از انواع الگوی گارتلی است با این تفاوت که، نسبتهای فیبوناچی مکان نقاط اصلی را تعیین میکنند.
پارامترهای الگوی خفاش عبارت هستند از:
- نقطه B باید در 38.2-50 درصدی اصلاح خط XA قرار گیرد.
- نقطه الگوهای پایه ای شمعی C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 161.8 -261.8 درصدی خط ABیا 88.6 درصدی اصلاح خط XA است.
سفارشات Take Profit را میتوان در 61.8 یا 127.2 از خط CD تنظیم کرد. همچنین، TP میتواند در پروجکشن (تصویر) خط XA از نقطه Dt قرار گرفته باشد.
الگوی پروانه (Butterfly)
برایس گیلمور و لری پسونتو الگوی پروانه را کشف کردند که در تغییرات قابل توجه خیلی زیاد یا کم، شکل میگیرد.
مهمترین ویژگیهای الگوی هارمونیک Butterfly عبارت است از:
- خط CD باید فراتر از خط XAتوسعه یابد.
- نقطه B باید در 78.6 درصدی اصلاح خط XA باشد.
- نقطه C در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB است.
- نقطه D در امتداد 161.8 -261.8 درصدی خط ABیا 127.2 - 161.8 درصدی اکستنشن لگ XA قرار دارد.
- تفاوت اصلی این الگو با الگوی گارتلی این است که، نقطه D در خط اصلاحی XA نیست، بلکه در اکستنشن آن است.
سطوح Take Profit پروانه را میتوان در 61.8یا 127.2 درصدی از خط CD قرار داد و نقاط B و A را میتوان به عنوان سطوح هدف انتخاب کرد.
الگوی کوسه (Shark)
الگوی کوسه توسط اسکات کارنی (Scott Carney) معرفی شد و با علائم 0، X، A، B، C مشخص میشود. در تمام الگوهای ذکر شده تا به اینجا، قله دوم در فرم صعودی الگوهای پایه ای شمعی پایینتر از اولی است، در حالی که دره دوم در الگوی نزولی بالاتر است. برای شناسایی و ایجاد این الگو باید از نظریه امواج الیوت و فیبوناچی استفاده کنید.
ویژگیهای الگوی هارمونیک کوسه عبارت است از:
- نقطه A را میتوان در هر مکانی قرار داد.
- نقطه B باید در امتداد 113-161.8 درصدی اکستنشن خط XA باشد.
- نقطه C در 113 درصد اکستنشن 0X و 161.8-224 درصد اکستنشن خط AB قرار دارد.
هنگام استفاده از الگوی کوسه، سفارشات Take Profit را در 50 -61.8 درصدی لگ BC تظنیم کنید. Stop Loss را هم میتوانید در نقطه C شناسایی کنید.
الگوی سه حرکته (Three Drives)
این الگو شبیه به دیگر الگوهای هارمونیک نیست و از 5 لگ تشکیل شده است.
ویژگیهای این الگو عبارت هستند از:
- نقطه A باید در 61.8 درصد اصلاح حرکت 1 قرار گیرد.
- نقطه B را میتوان در 61.8 درصد اصلاح حرکت 2 شناسایی کرد.
- حرکت 2 در امتداد 127.2 -161.8 درصدی از نقطه A است.
- حرکت 3 در امتداد 127.2-161.8 درصدی نقطه B قرار دارد.
- اصلاحات A و B و حرکتهای 2 و 3 باید برابر باشند.
سطح Take Profit در 127.2 -161.8 درصدی اکستنشن نقطه B قرار میگیرد.
الگوی سایفر (Cypher)
این الگو مانند سایر الگوهای معاملاتی هارمونیک از چهار لگ و پنج نقطه تشکیل شده است. برای رسم این الگو، باید لگ ایمپالس به نام XA و به دنبال آن لگ اصلاحی AB را رسم کنید. AB حداقل باید به 38.2-61.8 درصدی اصلاح فیبوناچی خط XA برسد.
الگوی 5-0
الگوی 5-0 که توسط اسکات کارنی شناسایی شد، یک الگوی هارمونیک معمولی است که از پنج لگ تشکیل شده است.
ویژگیهای اصلی الگوی 5-0 عبارت هستند از:
- AB در 113 - 161.8 درصدی اکستنشن XA است.
- BC را میتوان در امتداد 161.8-224 درصد خط AB شناسایی کرد.
- خط CD در 50 درصدی اصلاح خط BC قرار دارد.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک چیست؟
- الگوهای هارمونیک اگر به درستی تشخیص داده شوند، سیگنال قابل اعتمادی خواهد بود.
- اگر یادگیری الگوهای هارمونیک را با موفقیت پشت سر بگذارید، استفاده از دیگر بازارهای تحلیل تکنیکال، کار دشواری نخواهد بود.
- اگر تازهکار هستید، شناسایی این الگوها در نمودارهای قیمت کار پیچیدهای خواهد بود.
- رسم الگوهای هارمونیک، تعیین سطوح فیبو و رسم آنها، به زمان زیادی نیاز دارد.
مهمترین نکاتی که هنگام استفاده از الگوهای هارمونیک باید بدانید
همانطور که گفته شد، یادگیری الگوهای هارمونیک و شناسایی آنها، تقریباً کار دشواری است. برای جلوگیری از ضرر، اگر قصد استفاده از این الگوها را دارید، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
- برای شروع یک الگو ساده انتخاب کنید و تمام ویژگیهای آن را یاد بگیرید.
- از ابزار فیبوناچی برای رسم الگوهای هارمونیک استفاده کنید.
- قبل از همه، نقاط Take Profit و Stop Loss را مشخص کنید.
- فقط پس از تشکیل الگوی هارمونیک، معاملات را باز کنید.
نحوه ترسیم الگوهای هارمونیک
برای شناسایی و ترسیم الگوی هارمونیک، به ابزارهای استانداردی نیاز دارید که در هر پلتفرم معاملاتی، از جمله متاتریدر 4، قابل استفاده باشند.
- با بررسی نمودار قیمت، الگو را با چشمان خود و بدون ابزار، شناسایی کنید. همانطور که در این مطلب گفته شد، بیشتر الگوهای هارمونیک دارای 4 لگ و 5 نقطه هستند.
- سطوح فیبوناچی را در نمودار قیمت مشخص کنید.
- پس از آن، میتوانید از یک اندیکاتور ZigZag برای ترسیم خطوط الگو استفاده کنید یا از خطوط ترند برای برجسته کردن بخشهایی از الگو استفاده کنید.
نتیجهگیری
الگوهای هارمونیک یکی بهترین ابزارهای تحلیل هستند که اگر به درستی شناسایی شوند، دقیقترین سیگنالهای خرید و فروش را در اختیار شما قرار میدهند. استفاده از این الگوها برای افراد مبتدی، توصیه نمیشود. در صورتی که، زمان کافی برای یادگیری و شناسایی این الگوها دارید، حتماً از آنها استفاده کنید.
سیگنالهایی که در اثر شناسایی صحیح الگوهای هارمونیک ایجاد میشوند، بسیار دقیق هستند؛ بنابراین، اگر در شناسایی و ترسیم آنها مهارت کافی دارید، قطعاً بهترین معاملات را در زمان درست انجام خواهید داد.
در میان انواع الگوهای هارمونیک، هیچ بهترینی وجود ندارد. با این وجود چون الگوی ABCD، الگوی پایه است؛ بهتر است با این الگو شروع کنید.
آموزش الگو های کندل استیک ها “شمع های ژاپنی”
الگوهای پایه کندل استیک ژاپنی (شمعی ژاپنی) ؛ به نظر شما الگوهای اسپینیگ تاپ مارابوزو و دوجی چه شباهاتی با یکدیگر دارند؟ بطور کلی باید بدانید تمامی این الگوهای نام برده شده همگی جزو کندل استیکهای ژاپنی (شمعی ژاپنی) به شمار میروند که در این مقاله به آموزش الگو های کندل استیک شمعهای ژاپنی میپردازیم. توصیه میکنیم با ما همراه بمانید تا باهم نگاهی به این کندل استیکها بیندازیم و معنی آنها در شرایط قیمتگذاری را متوجه شویم.
الگوی شمع ژاپنی چیست؟
طبق آمار و تاریخچه تحلیل تکنیکال قدمت الگوهای شمعی به ۲۰۰ سال قبل باز میگردد، در آن زمان ژاپنیها از الگوهای شمعی جهت بررسی و تحلیل قیمت برنج استفاده میشد. الگوها در این نوع به دودسته تک شمعی و چند شمعی تقسیمبندی میشوند، اما معمولا تعداد شمعها بیشتر از ۵ نمیشود و اغلب از آنها جهت تعیین نقطههای بازگشتی استفاده میگردد.
نام دیگری که برای الگوهای تک شمعی وجود دارد، کندل استیک است که در تحلیل تکنیکال از آن برای نمایش قیمتها و رسم نمودار استفاده میشود. اگر از شمعها به صورت تکی استفاده شود از نحوه ترکیب آنها برای تحلیل و بررسی روند آینده قیمت استفاده میشود. اصلیترین دلیل محبوبیت کندل استیکهای ژاپنی این است که استفاده از آنها تقریبا ساده است و تشخیص حالت نزولی و صعودی در آنها نسبت با سایر الگوها از وضوح بیشتری برخوردار است.
انواع الگو های کندل استیک
به طور کلی انواع کندل استیکها به دو دسته کندلهای صعودی و نزولی تقسیمبندی میشوند، در این بین الگوهای نزولی نشان دهنده بازار خرسی و کندلهای صعودی نشان دهنده بازار گاوی میباشد. که در ادامه به معرفی مهم ترین موارد می پردازیم.
کندل اسپینینگ تاپ:
کندل استیک های ژاپنی که سایه پایین و بالای آن ها بلند است و بدنه کوچکیدارند اسپینینگتاپ نامیده می شوند؛ اما رنگبدنه در این کندل خیلی مهم نیست، الگوی بالایی اسپینیگ تاپ نشان دهنده تردید بین فروشندگان و خریداران است.
بدنه کوچک این کندل ( اعم از اینکه خالی باشد و یا پر باشد ) نشان دهنده مقدار ناچیزی از تحرک سهم در بازه زمانی که سهم در بازار باز و بسته شده است و سایه ها نشان دهنده این است که هم خریدار و هم فروشنده در حال رقابت باهم هستند اما هیچ کدام نمی توانند دست بالا را داشته باشند. در حالی که روند در بازار شروع به حرکت میکند، با تغییرات اندکی به پایان میرسد و قیمتها از زمان شروع تا پایان بازار به صورت قابل توجهی افزایش یا کاهش مییابد؛ اما قدرت در خریداران و فروشندگان تقریبا برابر است و اینگونه نتیجه مساوی خواهد بود. .
اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید معمولا به این نتیجه میرسیم که خریدار زیادی باقی نمانده است و نتیجه بلعکس (نزول سهم) نیز قابل پیش بینی میباشد؛ اما اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید، معمولا این مفهوم را دارد که فروشنده زیادی باقی نمانده و نتیجه بلعکس نیز (صعود سهم) قابل پیش بینی میباشد.
کندل مارابوزو:
به زبان ساده کندل مارابوزو به این معنی است که بدنهی کندل بدون سایه است؛ کلمه مارابوزو در زبان ژاپنی معنی (سر طاس) یا (سر تراشیده شده) است. به همین دلیل این کندلها با عنوان کندل طاس یا کندل تراشیده شده نیز شناخته میشوند که نشان دهنده کندلی تمام بدنه و بدون سایه میباشد.
با توجه به این که بدنه کندل خالی و یا پر باشد، بالا و پایین رفتن قیمت نیز همانند شروع و پایانقیمت در بازار هستند..
دو نمونه کندل مارابوزو را در تصویر زیر مشاهده کنید:
کندل مارابوزو سبز دارای بدنه بلندی است که سایهای ندارد، قیمت بازشده برابر با حداقل قیمت و قیمتی که سهم بسته شده حداکثر قیمت سهم میباشد؛ یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با پایین ترین قیمت باز شده و در بالاترین قیمت بسته شده.
این کندل یک کندل بسیار پوشای صعودی است و نشان دهنده این است که خریداران کنترل کننده کل بازار آن سهمدر آن بازار بوده اند. معمولا این کندل اولینقدم در ادامه این روند و یا الگوی معکوس صعودی میباشد.
کندل مارابوزو قرمز دارای بدنه بلندی میباشد که سایهای ندارد، قیمت باز شده برابر است با حداکثر قیمت و قیمت بسته شده حداقل قیمت سهم میباشد، یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با بالا ترینقیمتباز شده و در با پایینترین قیمت نیز بسته شده.
این کندل یک کندل بسیار پوشای نزولی به شمار میرود و نشاندهنده این است که فروشندگان کنترل کننده کل بازار آن سهمدر آن بازار هستند. معمولا این کندل اولینقدم در ادامه روند و یا الگوی معکوس نزولی است. براساس جایی که کندل مارابوزو قرار گرفته و رنگی کندل دارد به راهنماییهای زیر توجه کنید:
- اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
- اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا بلعکس شود.
- اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
- اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این است که این روند احتمالا بلعکس شود.
کندل های دوجی:
کندل دوجی نشان دهنده نمودارهایی است که قیمت آغاز و پایان آن یکسان باشند و یا بدنه آنها به شدت کوتاه باشند. کندل دوجی باید دارای بدنه کوچکی باشد که به صورت یک خط نازک ظاهر میشود.
کندل استیکهای دوجی نشان دهنده تردید و کشمکش بین فروشنده و خریدار برای تثبیت موقعیت است، در این موارد قیمتها در هنگام آغاز بازار حرکت بالا و پایین دارند؛ اما در پایان در قیمت نزدیکی به قیمت زمان شروع بازار، بسته میشوند. در نهایت هیچ کدام ازخریدار و فروشنده بازار را کنترل نخواهند کرد و نتیجه در نهایت بین آنها مساوی است.
کندلهای دوجی به ۴ شکل تقسیممی شوند:
اندازه سایههای بالایی و پایینی الگو های کندل استیک دوجی میتواند متفاوت باشد که در نتیجه کندل استیکهای فارکس میتواند به اشکالی شبیه یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت به علاوه شباهت داشته باشند. کلمه دوجی میتواند به هر دو حالت جمع و یا مفرد کندل اشاره کند.
زمانی که دوجی در نمودار شکل میگیرد، باید توجه ویژهای به الگوهای کندل استیکهای پیشین داشته باشید.
اگر کندل دوجی پس از کندلهای بلند با بدنه خالی (همانند کندل ماربوزو سبز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که خریداران خسته و قدرت خرید ضعیف شده است.
برای اینکه افزایش قیمت ادامه دار باشد به خریداران بیشتری نیاز است که در این حالت خریدار بیشتری موجود نیستند و فروشندگان حاضر، منتظر این هستند که در این شرایط وارد شوند و قیمت را پایین آورند.
(کندل سفید نشان از کندل صعودی میباشد.)
اگر کندل دوجی پس از کندلهای بلند با بدنه پر (همانند کندل ماربوزو قرمز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که فروشندگان خسته و فروش ضعیف شده است. برای اینکه قیمت کاهش داشته باشد به فروشندگان بیشتری نیاز است که در این حالت فروشندگان بیشتری موجود نیستند و خریداران حاضر منتظر این هستند که در این شرایط در پایینترین قیمت موجود وارد بازار شوند.
(کندل سیاه نشان از کندل نزولی میباشد)
زمانی که به دلیل کمبود فروشنده افول سهم مشخص هست، در این وضعیت برای اینکه این شرایط تغییر کند به قدرت خرید نیاز است. برای تشخیص این کندل، به بسته شدن کندل سفید بالای کندل سیاه زمان شروع دقت کنید.
جمع بندی:
در این مطلب به طور کلی به آموزش الگو های کندل استیک پرداخته شد، امیدواریم با استفاده از این مطالب بتوانید اطلاعات لازم در این رابطه کسب کرده باشید و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس نکاتی که به شما گوش زد شده است انجام دهید…
دیدگاه شما