لوریج و مدیریت ریسک


مدیریت سرمایه چیست؟ آشنایی با اصول مدیریت سرمایه

با رشد شاخص‌های بازار بورس بیشتر افراد با هر اندازه توان مالی دست به سرمایه‌گذاری می‌زنند. اما بیشتر این سرمایه‌گذاری‌ها با شکست مواجه می‌شود یا حتی گاهاً منجر به نابود شدن سرمایه افراد در بازار بورس می‌شود. اشخاص برای سرمایه‌گذاری باید اطلاعات دقیق و کاملی از نحوه سرمایه‌گذاری و مدیریت سرمایه داشته باشند، چرا که پا گذاشتن به این عرصه ریسک زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت سرمایه چیست شاید این سوالی باشد که برای شما پیش آمده باشد، مدیریت سرمایه دانشی است که شخص سرمایه‌گذار براساس شخصیت و اهداف مالی خود تصمیم به سرمایه‌گذاری می‌کند. دانستن اینکه مدیریت سرمایه چیست نه تنها به بقای شما در بازار بورس کمک می‌کند بلکه باعث سودآوری و افزایش سرمایه شما می‌شود. در ادامه این مقاله قصد داریم به سوال اینکه مدیریت سرمایه چیست پاسخ دهیم و ارکان اصلی مدیریت سرمایه را برای شما عزیزان در بازارهای بورس و فارکس توضیح دهیم.

مدیریت سرمایه چیست؟

مدریرت سرمایه یا مدیریت ریسک استراتژی است که معامله‌کننده با توجه به دانش و مهارت سرمایه‌گذاری خود در جهت کسب بیشترین سود، اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کند. هدف اصلی مدیریت کنترل ریسک و بقای سرمایه‌گذار در بازار بورس است که از این رو در برخی از منابع‌ آموزشی از آن به عنوان مدیریت ریسک نیز نام برده می‌شود. درواقع مدیریت سرمایه به این معنا ‌می‌باشد که شخص سرمایه‌گذار، برای بدست آوردن سود باید ریسک مشخصی را بپذیرد. حال برای جلوگیری و کاهش ریسک معاملات، سرمایه‌گذار می‌بایست بازده و ریسک احتمالی را پیش از شروع معامله حساب کند به گونه‌ای که ضرر احتمالی نیز کم شود یا از بین برود. رعایت تعادل بین مقادیر ریسک و سود احتمالی سبب بقای سرمایه‌گذار در بازار، سودآوری و افزایش سرمایه او می‌شود. بنابراین نیاز است بدانید که چگونه سرمایه خود را براساس مدل‌ها و روش‌های سرمایه‌گذاری مدیریت کنید.

مدیریت سرمایه هر فرد با فرد دیگری متفاوت می‌باشد و هر فرد متناسب با دیدگاه سرمایه‌گذاری، شخصیت، سن، اهداف مالی و روحیات شخصی خود اقدام به سرمایه‌گذاری می‌نماید. بنابراین نمی‌توان راهکار واحدی برای تمام معامله‌گران بیان کرد و قواعد ریسکی هر فرد با فرد دیگری متفاوت است. به عنوان مثال افرادی به رویای پولدار شدن در مدت کمی وارد بازار سهام می‌شوند و اقدام به خرید سهام دلاری یا سهام غیردلاری می‌کنند؛ این افراد بدون این که اطلاعاتی در مورد سهام دلاری داشته باشند، شروع به خرید و فروش سهام می‌کنند. شاید بتوانند سودی از این کار کسب کنند اما زمانی نخواهد گذشت که سرمایه خود را به کلی از دست خواهند داد. زیرا مفهوم این که مدیریت سرمایه چیست را درک نکرده‌اند و بدون در نظر گرفتن ریسک به خرید و فروش سهام می‌پردازند.

مدیریت سرمایه در فارکس

مهم‌ترین مهارت برای خرید و فروش سهام در بازار فارکس، مدیریت سرمایه در این بازار می‌باشد. سهام موجود در بازار فارکس به دلیل این که در سطح جهانی شکل می‌گیرند، دارای نوسانات زیادی می‌باشد و دانستن این که موضوع مدیریت سرمایه چیست در این بازار به شما کمک شایانی خواهد کرد. مدیریت سرمایه در فارکس از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به طوری که بیشتر تریدرهای موفق در بازار فارکس رمز موفقیت خود را استفاده از یک سیستم مدیریت سرمایه مشخص در معاملات خود می‌دانند. لازم به ذکر است حتی بعد از محاسبه کردن مقدار بازدهی و ریسک لوریج و مدیریت ریسک لوریج و مدیریت ریسک معامله‌ای همه سرمایه خود را وارد معامله نکنید، هر چند آن مسئله نیز به این که تا چه مقدار ریسک پذیر هستید، برمی‌گردد.

برترین استراتژی‌های مدیرت سرمایه در فارکس

  • مدیریت سرمایه درصدی
  • ورود پله ای و خروج نقطه‌ای
  • ورود و خروج پله ای

مدیریت سرمایه در بورس

مدیریت سرمایه در بورس همانند مدیریت سرمایه در فارکس به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند که ضررهای احتمالی موجود در معاملات را کاهش دهند. قبل از ورود به بازار بورس، هر سرمایه‌گذار می‌بایست به مدیریت سرمایه در بورس به خوبی مسلط باشد، چرا که دانستن این موضوع سبب افزایش سرمایه فرد می‌شود. 3 اصل مهم وجود دارد که قبل از ورود به بازار بورس باید به آن‌ها توجه شود.

  • مدریت سرمایه
  • کسب دانش و مهارت
  • شناخت رفتار‌های بازار

سرمایه‌گذار باید این 3 اصل بالا که برای شروع و وارد شدن به بازار بورس برای سرمایه‌گذاری و موفقیت در آن نیاز است را رعایت کند، اگر یکی از آن‌ها را نادیده بگیرد تنها چیری که نصیب او می‌شود، ضرر و زیان است. همچنین می‌توانید مقاله اهرم یا لوریج چیست را مطالعه کنید تا درک بهتری از این موضوع پیدا کنید.

رکن‌های اصلی مدیریت سرمایه چیست؟

همانطور که در بخش مدیریت سرمایه چیست گفتیم، فرمول و روش واحدی برای مدیریت سرمایه وجود ندارد. سرمایه‌گذار برای آن که معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد باید شاخص‌های مرسوم مربوط به آن را رعایت کند. 5 رکن اصلی مدیریت سرمایه، ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه می‏‎باشد که رعایت کردن این اصول به سودآوری شما در بازارهای مالی منجر می‌شود.

ریسک به معنای ضرری احتمالی می‌باشد که سرمایه‌گذار برای رسیدن به سود بیشتر در معامله متحمل خواهد شد. در بازار‌های مالی اجتناب کردن از ریسک غیرممکن است و فقط امکان کم کردن ضرر و زیان احتمالی براساس محاسباتی منطقی امکان پذیر می‌باشد. اغلب سرمایه‌گذاران با وسوسه شدن برای سود ببیشتر ریسک بیشتری را تحمل می‌کنند که گاهاً به ضرر آن‌ها ختم می‌شود.

بازده

سود خالص معاملات را بازده می‌نامند. بازده همانند ریسک به صورت درصدی حساب می‌شود که افزایش قیمت سهام و سود نقدی سالانه موجب افزایش مقدار بازده می‌شود. معیار مشخصی برای حساب کردن درصد بازده بهینه وجود ندارد، چرا که براساس دارایی و ریسک و نوسانات بازار متغیر است. کسب بازده مطلوب به مهارت سرمایه‌گذاران و دیدگاه سرمایه‌گذاری آن‌ها بستگی دارد. جهت آشنایی با روش‌های نوسان‌گیری، مقاله نوسان گیری چیست را مطالعه کنید.

حجم معاملات

واحد‌های شمارش دارایی‌ها در بازارهای سرمایه‌گذاری متفاوت است و حجم معاملات به تعداد واحد‍‌هایی که سرمایه‌گذار از یک دارایی را خریداری کرده‌ است، گفته می‌شود. وارد شدن به یک معامله با حجم بالا ریسک بالایی به همراه دارد و از طرفی بازدهی بیشتر نیز خواهد داشت. درواقع اگر پیش‌بینی شما درست باشد با توجه به حجم معاملاتی شما سود دریافت خواهید کرد و اگر غلط باشد، ضرر خواهید کرد. بنابراین تزریق کردن همه سرمایه خود به یک معامله، ممکن است عواقبی جبران نشدنی مانند از دست دادن سرمایه شما به همراه داشته باشد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت بازده به ریسک باید پیش از سرمایه‌گذاری ارزیابی و محاسبه گردد، چرا که بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری شما خواهد بود. بدترین حالت ممکن برای نسبت بازده به ریسک، برابر با عدد 1 باشد و هر درصدی کمتر از این مقدار به ضرر سرمایه‌گذار در معاملات ختم شود.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه از اختلاف سرمایه قبلی سرمایه‌گذار، پیش از ورود به یک معامله و بعد از خارج شدن از آن معامله حساب می‌گردد. همه معامله‌گران افت سرمایه را تجربه می‌کنند، که این با توجه به مهارت هر سرمایه‌گذار متغیر می‌باشد. به طورکلی مهترین اصل در بازارهای مالی حفظ بقا و مدیریت سرمایه می‌باشد.

پیج اینستاگرام محمد فاموریانجمع بندی

اطلاع داشتن از اصول و ارکان مدیریت سرمایه پیش از وارد شدن به معامله در بازارهای معاملاتی نظیر بورس و فارکس از افت سرمایه و نابود شدن سرمایه به یکباره جلوگیری می‌کند. لذا سرمایه‌گذارن می‌بایست 5 رکن اصلی مدیریت سرمایه را فرا بگیرند و سپس به تزریق سرمایه در بازارهای مالی بپردازند. در این مقاله به توضیح این که مدیریت سرمایه چیست و مدیریت سرمایه در بازارهای مهمی همچون فارکس و بورس به چه صورت است و همچنین به اصل‌ها و استراتژی‌های این بازارهای مالی پرداختیم.

این نوشته در آموزش خرید و فروش سهام، لوریج و مدیریت ریسک آموزش معامله‌گری و ترید ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.

اهرم یا لوریج در معاملات icmbrokers

اهرم یا لوریج در معاملات icmbrokers

بسیاری از افراد به دلیل میزان لوریج یا اهرمی که بروکرها ارائه می‌ کنند،‌ به بازار معاملاتی فارکس جذب می‌شوند.

اهرم یا لوریج (Leverage) ابزار مالی مفیدی است که به معامله‌ گران اجازه می‌دهد با مبلغی بیشتر از سرمایه‌ ی خود به معامله بپردازند.

این یعنی یک معامله‌ گر می‌تواند به یک معامله به ارزش 10000 دلار با تنها 1000 دلار وارد شود و این یک اهرم ده به یک به شمار می‌ آید.

اهرم یا لوریج در معاملات icmbrokers - سرمایه حداقل در بازار icmbrokers - درصد مارجین آی سی ام بروکرز

با این حال باید حتما آگاه باشید که سودآوری‌ ها و همینطور ضررها با استفاده از اهرم‌ ها چند برابر می‌ شوند.

در یک سناریوی نامطلوب، در صورت حرکت بازار خلاف خواسته‌ ی شما، شما ممکن است حتی بیشتر از مبلغ واریز شده‌ ی خود را ضرر کنید.

اهرم ده به یک به این معنا است که معامله‌ گران می‌ توانند به اندازه معاملاتی 10 برابر بیشتر از مبلغ اختصاص داده‌ی خود برای معامله دسترسی داشته باشند.

اهرم در فارکس چطور محاسبه می‌ شود؟

معامله‌ گران نیاز دارند که برای محاسبه‌ی لوریج موارد زیر را داشته باشند:

بروکرها اغلب به معامله‌گران یک درصد مارجین ارائه می‌ کنند تا بتوانند سرمایه‌ی حداقلی که برای ثبت معامله نیاز است را محاسبه کنند.

زمانی که درصد مارجین را در اختیار دارید، کافی است آن را در اندازه معامله ضرب کنید تا میزان سرمایه موردنیاز را به دست آورید

در ادامه برای محاسبه‌ ی لوریج کافی است اندازه معامله را بر سرمایه‌ ی موردنیاز معامله تقسیم کنید.

درصد مارجین آی سی ام بروکرز - ریسک استفاده از اهرم - لوریج آی سی ام بروکرز icmbrokers

چطور ریسک مربوط به اهرم را مدیریت کنیم؟

اهرم در واقع یک شمشیر دو لبه است که هم امکان سودآوری بیشتر و هم احتمال ضرر بیشتر را به معامله‌ گران ارائه می‌ کند.

به همین دلیل است که پیدا کردن میزان لوریج مناسب برای شما و استفاده از مدیریت ریسک منطقی بسیار ضرورت دارد.

معامله‌ گران برتر معمولا از دستورهای توقف و حد استفاده می‌ کنند تا ریسک خود را محدود کنند. ما پیشنهاد می‌ کنیم که تنها حدود 1 درصد از سرمایه‌ ی کلی خود را در هر معامله در معرض ریسک قرار دهید.

تفاوت مارجین و لوریج در پلت فرم های فیوچرز در چیست؟

اگر شما وارد پلت فرم های فیوچرزی مثل بایننس فیوچرز شوید، متوجه می شوید که دو بخش کلی برای ما وجود دارد.
یکی قسمت مارجین هست که دو حالت کلی دارد: یکی حالت کراس هست و دیگری حالت ایزوله که این را خودمان تعیین می کنیم و یکی هم قسمت لوریج هست؛ که ما بر اساس سطح ریسک، خودمان این عدد را در پوزیشن های خود در نظر می گیریم. برای قسمت لوریج فرض کنید که من در حسابم ۱۰۰ دلار دارم. زمانی که از لوریج ۲۰ استفاده می کنم، یعنی این ۱۰۰ دلار ضرب در ۲۰ می شود و صرافی این مقدار به من اعتبار می دهد و من می توانم داخل پوزیشن هایم از آن استفاده کنم
طبیعتا وقتی اینکار را انجام می دهم، سود و زیان من با همین ضریبی که برای لوریج خودم در نظر گرفتم، محاسبه می شود.
چون مارکت ارز دیجیتال یک مارکت پر نوسان هست و دامنه نوسان قیمت، محدود نیست هر چقدر این لوریج بالاتر باشد، سطح ریسک به شدت افزایش می یابد. صرافی این موضوع را طبق یک آلارم به شما گوشزد می کند پس طبیعتا اگر شما می خواهید از لوریج استفاده کنید، کلا وارد قسمت فیوچرز شوید
یا اهرم را برای خودتان مدیریت شده انتخاب کنید، این پوزیشن شما لوریج متفاوتی می تواند داشته باشد.
قسمت دیگری که در صرافی ها داریم بخش مارجین است که ۲ حالت کلی دارد: کراس و ایزوله. به شما توصیه می کنم همواره روی حالت ایزوله باشید. فرض کنید ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارم و آن را وارد قسمت فیوچرز کردم. طبیعتا برای اینکه سطح ریسک خود را پایین بیاورم، مدیریتش می کنم. در هر پوزیشن ۲۰ دلار قرار می دهم، حالا زمانی که از حالت ایزوله استفاده می کنم، ۲۰ دلار را برای باز کردن یک پوزیشن اختصاص می دهم. بدترین حالت این است که من برای خودم حد ضرر در نظر نگرفته باشم. لوریجی هم که در نظر گرفته ام خیلی بالا باشد که این باعث می شود تمام آن پوزیشن و مبلغی که داخلش وجود دارد، از بین برود.

مدیریت ریسک معاملات در بازار فارکس

مدیریت ریسک

بیش از 90% اشخاصی که به بازار فارکس وارد می شوند ، در این بازار زیان می کنند. برای اینکه بتوانیم جزء دسته معامله گران موفق بازار قرار گیریم ابتدا باید بدانیم که عوامل اینزیان چیست و چرا این درصد بالا از معامله گران متضرر می شوند.

اولین فکری که ممکن است به ذهن خطور کند، این است که معامله گری و کسب سود دراین بازار نیاز به هوش و استعداد بالائی دارد که باعث می شود فقط اندکی از معامله گرانکه دارای نبوغ بالائی هستند بتوانند در این بازار سود ببرند و بقیه زیان می کنند.

در واقع اینطور نیست و اکثر اشخاصی که در این بازار زیان می کنند از افراد موفق وتحصیل کرده جامعه از قبیل پزشکان ، مهندسین ، حقوقدانان و سایر اقشار بالاتر از متوسطجامعه از نظر تحصیلات و هوش و تجربه هستند که قبلا در زندگی خود موفقیت های قابلتوجهی داشته اند. در واقع این تصور که بازندگان فارکس قبلا هم در جامعه افراد بازندهای بوده اند ، تصور نادرستی است.

پس چرا این همه اشخاص موفق و نخبه جامعه وقتی به فارکس وارد می شوند بازنده میشوند؟ آیا اصولا بازار فارکس به گونه ای طراحی شده که همه در آن زیان کنند؟ این تصور نیز نادرست است. در بازار فارکس به ازاء هر خریدی فروشی و به ازاء هرسودی زیانی هست و تا اینجا می لوریج و مدیریت ریسک توان گفت که مجموع سود و زیان همه معامله گران وبروکر ها و دست اندر کاران بازار صفر است. ولی وقتی یک مصرف کننده ارز به بازارفارکس وارد می شود و ارز خود را تبدیل می کند مقداری کمیسیون به صراف یا بانکطرف معامله خود پرداخت می کند. بنابراین مجموع درآمد بانک ها ، بروکر ها ،موسسات مالی و سایر دست اندر کاران این بازار بیش از صفر و مثبت است که این مقدارمثبت از مصرف کنندگان اخذ و در بین دست اندر کاران بازار توزیع می شود.

سوال دیگر این است که آیا شرایط به گونه ای طراحی شده که همه سود ها را بانک ها وبروکر ها می برند و بقیه دست اندر کاران مثل معامله گران جزء محکوم به فنا هستند؟ این تصور نیز درست نیست. بسیاری از بانک ها و بروکر ها ، نظیر هر تجارت متعارفدیگری، متضرر و حتی ورشکست می لوریج و مدیریت ریسک شوند. البته این موسسات به دلیل قواعدی که درمدیریت ریسک به کار می برند کمتر از معامله گران عادی ورشکست می شوند ولینگاهی به صورت های مالی آنها نشان می دهد که این موسسات سود خیلی بالائی از بازارکسب نمی کنند. در واقع نمی توان گفت که همه زیان لوریج و مدیریت ریسک متضررین به جیب این موسسات میرود و آنها مثل زالو خون معامله گران را می مکند. در واقع این موسسات به ازاء خدماتیکه به معامله گران و مصرف کنندگان ارائه می کنند سود نه چندان بالا ولی کم ریسکیبدست می آورند که سود متعارفی برای خدمات آنان است.

تا اینجا دریافتیم که زیان دیدن در این بازار بدلیل عدم نبوغ خاص لازم برای معامله گریو اینکه اشخاص بازنده در اجتماع وارد این بازار می شوند، نیست. از طرفی دریافتیم کهسود حاصل از زیان متضررین به جیب بانک ها و بروکر ها هم نمی رود هر چند که اینموسسات سود کم و در عین حال کم ریسکی در ازاء خدمات خود دریافت می کنند. در واقع این موسسات خدماتی بهتر از بسیاری صنایع دیگر ارائه می کنند . در کدام صنعت چندصد برابر پول شما به شما اعتبار مجانی یا با هزینه بسیار پائین می دهند؟ کدام خرید وفروشی در دنیا سراغ دارید که فقط با دو پیپ هزینه یعنی دو در ده هزار هزینه انجامشود؟ طلا فروشی های سطح کشور خودمان را در نظر بگیرید که در یک خرید و فروش طلا 7% سود به اضافه چند درصد اجرت ساخت و غیره در یک معامله از شما کسر میکنند. حتی در بورس سکه نیز اگر به ازاء هر سکه فقط 600 تومان فاصله بین خرید وفروش باشد 5,0 درصد خواهد شد یعنی پنجاه برابر فارکس. حتی اگر به ازاء هر سکه فقط120 تومان از مشتری کسر شود باز هم یک در هزار می شود یعنی ده برابر فارکس.

پس نمی توان گفت که فارکس بازار پر هزینه ای است و به همین دلیل هرکه در این بازاروارد شود ضرر می کند. در واقع فارکس یکی از کم هزینه ترین و به صرفه ترین بازار هابرای معامله است که مزایای زیادی از قبیل امکان معامله در هر مکان و زمان و بدون نیازبه محل تجاری ، سرقفلی بالا ، پرسنل ، تبلیغات و سایر هزینه ها را برای همگان فراهمکرده است از طرفی با اعتباری که تحت عنوان لوریج داده می شود می توانیم قدرت مالیبالاتری در بازار داشته باشیم و به این طریق سود بهتری در بازار کسب کنیم. در عین حالمجبور نیستیم که هزینه سنگینی بابت بهره این اعتبار بپردازیم.

پس رمز زیان این اکثریت بالا در چیست و این پولها به جیب چه کسانی می رود؟ البته بخشی از این پولها به جیب بروکرها و بانک ها و بازار سازها و امثال آن وارد می شودولی این امر مختص فارکس نیست. در هر تجارتی هزینه هائی از قبیل مالیات و عوارضمختلف ، اجاره محل ، تبلیغات ، پرسنل و غیره وجود دارد. همانطور که یک کارخانه دارورشکسته نمی تواند بگوید بدلیل اینکه مالیات و دستمزد و هزینه تبلیغات و غیره پرداختکردم، ورشکست شدم ، یک معامله گر متضرر نیز نمی تواند ادعا کند که بروکر من رابیچاره کرد و با اسپرد هائی که از من گرفت تمام سرمایه من را بلعید. هر چند اسپرد وسواپ هزینه های ثابت بسیار مهمی هستند و هر معامله گری باید سعی کند که بروکرمناسبی با کمترین هزینه بیابد.

عامل دیگری که برای زیان این درصد بالا از معمله گران می تواند به ذهن خطور کندضعف در تحلیل گری است. شاید متضررین خوب تحلیل نمی کند که اینطور در بازارمتضرر می شوند.

در و
اقع اکثر متضررین بگونه ای طی چند روز تمامی یا بخش قابل توجهی از پول خود را ازدست می دهند که نمی توان فقط آن را به ضعف تحلیلگری نسبت داد. بخش قابل توجهیاز آنان پیش از از دست دادن سرمایه خود حتی چند برابر سرمایه شان سود می برند کهنشان از تحلیل های خوبشان دارد.

مدیریت ریسک قواعدی برای حفاظت از سرمایه شما در مقابل ریسک های بازار فارکسارائه می نماید. مدیریت ریسک باعث نمی شود شما سود ببرید ولی اگر بتوانید سرمایهخود را محافظت کنید ، به تدریج راه سود بردن از بازار را خواهید آموخت. مدیریتریسک مثل ترمز یک خودرو است. ترمز باعث نمی شود که شما به مقصد برسید ولی درعین حال بدون ترمز نیز به مقصد رسیدن بسیار دور از ذهن است و احتمال تصادف یاسقوط به دره بیشتر از رسیدن به مقصد می نماید .

در صنایع مختلف موسسات بیمه ای وجود دارند که در مقابل اخذ هزینه، ریسک هائی راتقبل می کنند. از قبیل بیمه تصادف ، مسئولیت ، آتش سوزی ، دزدی و غیره. ولی درفارکس چنین موسساتی وجود ندارند و تنها کسی که می تواند سرمایه شما را در مقابلمخاطرات عمده حفاظت کند، خود شما هستید. یک معامله گر موفق علاوه بر مهارتتحلیلگری و روانشناسی نیازمند مهارت در زمینه مدیریت ریسک می باشد و بدون آننمی تواند در فارکس موفقیتی کسب کند. هر چند زیان در حد متعارف خود، جزئی جدائی ناپذیر از معامله گری است و تمام معامله گران موفق در بین معاملات متعدد خودمعاملات زیان ده را نیز دائما تجربه می کنند و آرمان معاملات مستمر بدون زیان خودیکی از بزرگترین آفات فکری یک معامله گر است.

پس رمز زیان دیدن اکثر معامله گران در این بازار چیست ؟

اگر اشکال از هوش و استعداد و بروکر و امثال آن نیست ، از کجا ناشی می شود ؟

رمز اول : آزادی بی حد و حصر در فارکس

اولین رمز زیان در فارکس آزادی بی حد و حصر در این بازار است. در اکثر فعالیت هایمخاطره آمیزی که بطور متداول در جامعه انجام می شود ، مقرراتی برای کاهش مخاطرات وضع شده و تدابیر ایمنی اندیشیده شده است .

بعنوان مثال رانندگی را در نظر بگیرید. اولین قاعده کنترل ریسک در رانندگی الزام بهاحراز صلاحیت راننده از نظر داشتن حداقل مهارت لازم یا گواهینامه است. ولی در فارکسهیچکس از افتتاح کننده حساب نمی پرسد که آیا آموزش های لازم را دیده اید ؟ آیاحداقل مهارت های لازم برای حضور در این بازار را کسب کرده اید؟

دومین الزامی که ریسک رانندگی را کاهش می دهد مقررات رانندگی و تابلو ها و علائمرانندگی هستند . هر مسیری به تناسب وضعیت خود یک حداکثر سرعت دارد و شما حتیاگر یک لامبورگینی با سرعت 350 کیلومتر در ساعت داشته باشید، مجاز نیستید در هرمسیری از چنین سرعتی استفاده کنید. ولی در فارکس مجازید که از لوریج های خطرناک1:500 و 1:200 و 1:100 استفاده کنید که هیچکدام برای یک معامله سودآور به طورمستمر مناسب نیستند. در واقع لوریج های بیش از 1:50 یا حتی 1:20 فقط حربه هایتبلیغاتی هستند و توسط هیچ معامله گر موفقی استفاده نمی شوند.

سومین عامل کاهش ریسک در رانندگی ماموران راهنمائی و رانندگی هستند ولی درفارکس هیچ کس از شما نمی پرسد که چرا قوائد مدیریت ریسک را رعایت نکردید؟ چرااستاپ نگذاشتید یا آنرا جابجا کردید؟ چرا بعد از اینکه استاپتان خورد صبر نکردید و باز لوریج و مدیریت ریسک همپوزیشن بر خلاف روند گرفتید؟

توجه کنید که علائم هشدار دهنده تا حدودی در بازار فارکس وجود دارند. مثلا تقویماقتصادی به شما می گوید که قرار است ساعت 17 گزارش اشتغال منتشر شود و ممکناست قیمت بیش از 100 پیپ در هر جهتی حرکت کند و در عین حال چند لوریج و مدیریت ریسک بار تغییر جهتبدهد. ولی هیچ مرجعی نیست که وقتی می خواهید درست چند ثانیه قبل از انتشار خبرفقط بر اساس تصورات خود پوزیشنی آن هم با لوریج 1:100 بگیرید، جلوی شما را بگیرد.

در واقع یکی از بزرگترین عوامل زیان در فارکس همین آزادی بی حد در فارکس لوریج و مدیریت ریسک است کهدر هیچ بازار دیگری سابقه ندارد.

این آزادی مشابه این است که هر کسی بدون گواهینامه رانندگی مجاز باشد که با سرعت300 کیلومتر در ساعت در جاده چالوس حرکت کند! شاید این مثال کمی عجیب باشد ولیآزادی بی حساب در بازار فارکس دقیقا مشابه همین حالت است.

در فارکس تنها کسی که می تواند قواعدی برای کاهش ریسک معاملات وضع و شما رامجبور به پیروی از آن کند خود شما هستید!

رمز دوم : باتلاق زیان

یک درصد زیان را می توان با تقریبا یک درصد سود جبران کرد. برای جبران 20% زیان ، 25% سود لازم است. برای جبران 50% زیان نیاز به 100% سود داریم و جبران 100% زیانبه هیچ وجه ممکن نیست.

معامله گری را در نظر بگیرید که 1000 روز متوالی هر روز 100% سود برده است وسرمایه خود را به میلیارد ها دلار رسانده است ولی روز هزار و یکم 100 % زیان می کند.

این معامله گر قطعا تحلیلگر بی نظیری است که پس از هزار تحلیل درست فقط یک تحلیلغلط داشته است. ولی این کافی نیست و این تحلیلگر بی نظیر در روز هزار و یکم تمام پولخود را از دست می دهد و دیگر نمی تواند آنرا جبران کند.

در جدول و نمودار بعد باتلاق زیان نمایش داده شده است.

این جدول نشان می دهد که زیان های کوچک کمتر از 10% و بخصوص کمتر از 5% را میتوان تقریبا با همان درصد سود جبران کرد ولی هر چه درصد زیان از 10% تجاوز کندبیشتر در باتلاق زیان فرو می رویم و حتی با تحلیل های درست و اصلاح روش های معاملهنمی توان این زیان های سنگین را جبران نمود.

نمودار فوق نیز فرو رفتن در باتلاق زیان و افزایش مستمر سود لازم برای جبران زیانهای سنگین را نمایش می دهد.

مهمترین اصل مدیریت سرمایه و ریسک : از افتادن در باتلاق زیان دوری کنیم.

همانطور که در جدول و نمودار باتلاق زیان مشاهده نمودید جبران زیان های بالاتر از دهدرصد به سادگی ممکن نیست و هر چه درصد زیان بیشتر باشد درصد سود بیشتری برایجبران آن مورد نیاز است. پس باید قواعد مشخصی برای اجتناب از افتادن در باتلاق زیانتعریف و اکیدا به آن پایبند باشیم. اولین قدم در این راه، تعریف حد زیان در معاملات هرروز بر اساس درصدی از موجودی حساب است. 2% یا 3% سرمایه و حداکثر 5% سرمایه(برای حسابهای مینی) حداکثر زیانی است که ما باید پذیرش آنرا در یک روز برای خودمجاز بدانیم. چنین زیانی را می توان به سادگی با همین مقدار سود جبران نمود.

توجه د اشته باشید که تنها کسی که میتواند قواعدی برای حد زیان شما تعیین کند خود شماهستید. در بازار فارکس هیچ مرجعی وجود ندارد که زیان شما را محدود کند. بروکر ،نماینده بروکر ، دوستان شما و هیچ کس دیگری بجز خودتان نمی تواند به شما کمک کند.

هیچکس از زیان شما خوشحال نمی شود. بروکر شما ترجیح می دهد که شما سالها دربازار فعالیت کنید و از شما اسپرد بگیرد تا اینکه در مدت کوتاهی پول خود را از دستبدهید و از بازار خارج شوید ولی نمی تواند مقرراتی برای محدود کردن شما وضع کندچون عرف این بازار آزادی بی حد و حسر برای همگان است.

محاسبه و کاربرد این حد زیان بسیار ساده است. اگر موجودی حساب شما 2000 دلار و حد زیان تعریف شده توسط خودتان 3% است ، شما مجاز نیستید در یک روز بیش از 60 دلار زیان کنید. هر گاه زیان شما در یک روز به این حد یا نزدیک آن رسید ، ادامه معامله در آن روز برای شما ممنوع است. اگر علاقه دارید بازار را دنبال کنید می توانید شبکهماهواره ای بلومبرگ را تماشا کنید ولی به هیچ عنوان مجاز نیستید که معامله دیگری انجامدهید.

باید بپذیرید که امروز روز شما نیست و فردا باز هم فرصت سود آوری هست. به شرطآنکه سرمایه خود را حفظ کرده باشید . فرصت ها در بازار فارکس هیچوقت برای کسی کهسرمایه خود را حفظ کرده باشد به اتمام نمی رسد. ولی کسی که سرمایه خود را از دستداده باشد دیگر حتی فرصت یک معامله را نخواهد داشت.

توجه داشته باشید که مدیریت سرمایه به شما نمی گوید چطور تحلیل کنید و چطورمعامله کنید . حتی نمی گوید حد زیان شما در یک معامله چند پیپ باید باشد. حد زیان شمافقط بر اساس درصدی از سرمایه شما مشخص می شود. شما مجازید که 60 دلار مثال بالارا در یک معامله یا چند معامله همزمان یا غیر همزمان زیان کنید. ولی حق ندارید که 61 دلار در یک روز زیان کنید. اگر تحلیل و حجم معامله شما بگونه ای است که این حد رانقض می کند، باید حجم معامله را کاهش دهید یا اصلا از این معامله صرف نظر کنید.

از دست دادن یک فرصت هرگز ناراحت کننده نیست بلکه از دست دادن همه فرصتهاعذاب آور است و شما با از دست دادن سرمایه خود همه فرصتهای بی انتهای آینده را ازدست خواهید داد. پس هیچوقت فرصتهای بیکران را قربانی یک فرصت نکنید.

هرگز نگوئید مطمئن هستم که در این معامله سود می برم. همه مارجین کال شدهها و ورشکستگان بازار هم مطمئن بوده اند که معاملاتشان سود آور است و به خاطر ایناطمینان م عاملات زیان ده خود را تا چند برابر افزوده بوده اند. پس شما تجربه آنها راتکرار نکنید . البته آزادید که این تجربه را نه تنها یک بار، بلکه چند بار تکرار کنید! ولی بهایآنرا با پولی که به زحمت بدست آورده اید، خواهید پرداخت. دراین بازار هر لحظه امکانهر حرکتی در هر جهتی وجود دارد. لزومی هم ندارد که دلیل فاندامنتالی یا تکنیکال خاصیبرای هر حرکت بازار وجود داشته باشد. بازار را جمعیتی از افراد با احساسات، هیجانات وتحلیل های درست یا غلط تشکیل می دهند که هر حرکتی ممکن است از آنها سر بزند.

البته تحلیلگران بعد از وقوع این حرکت ها آنها را بخوبی تحلیل خواهند کرد و علت آنراتوجیه خواهند نمود! ولی وقتی که دیگر پولی در حساب شما باقی نمانده است و اصلا نیازیبه دانستن دلیل حرکت بازار ندارید! وقتی که شما نیاز به تحلیل صحیح دارید یعنی قبل ازشروع حرکت ها ، هیچکدام از این تحلیلگران به شما کمکی نمی کنند. چون اصلا نمی توانند.

در واقع هیچ کس نمی تواند حرکات بازار را پیش بینی کند. اگر هم بتواند نیازی ندارد کهآنرا برای شما بازگو کند.

مقررات مدیریت ریسک

نمونه ای از لوریج و مدیریت ریسک مقرراتی که می تواند ما را در مقابل فرورفتن در باتلاق زیان محافظت کند به شرح زیر است:

مدیریت سرمایه یعنی چه؟

قوانین مدیریت سرمایه

در این مقاله قوانین مدیریت سرمایه و اطلاعات مربوط به آن را بررسی خواهیم پرداخت. به‌طور کلی به فرایندهای بوجه‌بندی، پس‌انداز، خرج کردن یا نظارت بر مصرف سرمایه فرد یا گروهی، مدیریت سرمایه گفته می‌شود. این عبارت در بازارهای مالی استفاده بیشتری دارد و به مدیریت سرمایه‌گذاری و مدیریت پورتفولیو نیز اشاره دارد. مدیریت سرمایه اصطلاح گسترده‌ای است که شامل راهکارها و خدمات در صنعت سرمایه‌گذاری می‌شود.

در بازار مالی، مصرف‌کنندگان به منابع و برنامه‌های کاربردی بسیاری دسترسی دارند که امکان مدیریت امور مالی آن‌ها را برایشان فراهم می‌کنند. پس از گذشت چند وقت و در زمانی که ارزش خالص سرمایه‌گذاران افزایش یافت، مصرف‌کنندگان طالب دریافت خدمات از مشاوران مالی برای مدیریت حرفه‌ای سرمایه هستند. این مشاوران با خدمات بانکداری و کارگزاری آشنایی دارند و در لوریج و مدیریت ریسک زمینه برنامه‌ریزی املاک، بازنشستگی و به‌طور کلی سرمایه‌گذاری بهترین و پر سودترین پیشنهادها را می‌دهند.

قوانین مدیریت سرمایه

3 قانون طلایی در مورد قوانین مدیریت سرمایه

به هر روشی که بخواهید سرمایه‌گذاری کنید باید ابتدا نکاتی را در مورد قوانین آن بدانید. در اینصورت می‌توانید میزان مخارج خود را حساب کرده و سقف معینی برای آن‌ها تعیین کنید تا در آینده به مشکل برنخورید.

قانون طلایی اول: بیشتر از مقداری که دریافت می‌کنید خرج نکنید!

اولین و ساده‌ترین قانون مدیریت سرمایه همین است. اگر سعی کنید مخارجتان را به کمتر از مقدار پولی که از شغلتان دریافت می‌کنید برسانید اوضاع مالی بدی نخواهید داشت و می‌توانید مقداری از آن را پس‌انداز کنید. برای این کار سعی کنید تفاوت میان نیازها و خواسته‌ها را درک کنید. زیرا یکی از قوانین مدیریت سرمایه این است که از مخارج غیرضروری پرهیز کنید.

قانون طلایی دوم: همیشه برای آینده برنامه‌ریزی کنید!

سعی کنید عادت کنید که برای خود پولی پس‌انداز کنید. برنامه‌ریزی برای آینده به معنای آماده شدن برای اتفاقات غیر منتظره است. بنابراین ایجاد یک صندوق اضطراری بهترین راه برای رسیدگی به هزینه‌های پیش‌بینی نشده زندگی خواهد بود. برای اینکه راحت‌تر بتوانید این کار را انجام دهید می‌توانید به قانون اول مراجعه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.