تعریف اهرم مالی چیست؟


اهرم مالی چیست؟ بررسی کاربرد اهرم مالی در بورس

همواره درصد قابل توجهی از آحاد جامعه به دنبال مسیری برای سرمایه‌گذاری و حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم هستند. بازارهای سرمایه‌گذاری بسیاری وجود دارند که افراد بنا به دانش مالی و توانایی‌های خود می‌توانند در آن‌‎ها فعالیت ‌کنند. همچنین ابزارهای متنوعی در این بازارهای مالی وجود دارند که فرآیند سرمایه‌گذاری و حفظ ارزش پول را برای سرمایه‌گذاران مهیج‌تر و تسهیلات بیشتری را برای شخص فراهم می‌کنند.

یکی از این ابزارهای پرطرفدار در بازارهای مالی، اهرم مالی است. افراد با استفاده از اهرم مالی قادر به سودسازی بیشتر در فرآیندهای سرمایه‌گذاری هستند. علاوه بر افراد حقیقی، شرکت‌ها و ارگان‌های حقوقی نیز تحت شرایط تعریف شده‌ای قادر به استفاده از این ابزارها در پروسه فعالیت‌های مالی خود هستند. به منظور آشنایی بیشتر با اهرم مالی در بازارهای مالی، به خصوص بازار بورس، در این مقاله با ما همراه باشید.

اثر اهرمی چیست؟

نظریه اثر اهرمی، برای نخستین بار تعریف اهرم مالی چیست؟ توسط پژوهشگری به نام Black مطرح شد. او عقیده داشت تغییرات ساختار سرمایه یا تغییر نسبت بدهی به دارایی (نسبت اهرمی) یک شرکت، در میزان نوسان سهام آن شرکت اثر می‌گذارد. تئوری اثر اهرمی به رابطه منفی بازده سهام با ریسک سهام اشاره دارد. طبق این تئوری، هر چه بازده یک سهام بیشتر شود، میزان نوسانات آن کمتر می‌شود. همچنین هر چقدر میزان بازده کمتر باشد، میزان نوسانات بیشتر می‌شود. توجه داشته باشید که در این نظریه، نوسانات نسبت به کاهش و افزایش بازده سهام، نامتقارن هستند. به زبان ساده، شوک‌های منفی نسبت به شوک‌های مثبت اثر بیشتری دارند.

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی در اصل به معنی یک ابزار یا یک بدهی برای بالا بردن سود یک سرمایه‌گذاری است. یک شخص یا یک شرکت در فرایند سرمایه‌گذاری علاوه بر دارایی‌های خود قادر است با بهره گرفتن از ابزار مالی یا به اصطلاح استفاده از اعتبار یا قرض گرفتن پول، پروسه سرمایه‌گذاری خود را گسترده‌تر و در نهایت سود بیشتری برای خود خلق کند.

افراد از سالیان دور در معاملات و خرید و فروش‌های مرسوم خود از اهرم مالی استفاده می‌کردند. به عنوان مثال بسیاری از مردم در بازار ملک از ابزار اهرم مالی به منظور تامین سرمایه برای خرید ملک استفاده و طی شرایط مشخص برای بازپرداخت این مبلغ به بانک یا ارگان‌های مربوطه اقدام می‌کنند. در نظر داشته باشید که میزان این اعتبار یا اهرم مالی هر چه قدر که بیشتر باشد آن شخص یا شرکت قدرت بیشتری در فرایند سرمایه‌گذاری خود خواهد داشت. اما در نقطه مقابل میزان ریسک سرمایه‌گذاری نیز بیشتر خواهد شد.

افراد و شرکت‌های حقوقی نیز از اهرم مالی در بازارهای مالی مانند بازار بورس استفاده می‌کنند. مثلا در این بازار، شرکت‌ها با استفاده از اهرم مالی، منبع مالی جدیدی برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های مالی خود تامین می‌کنند و به شکل راحت‌تری به برنامه‌ریزی‌های خود رسیدگی می‌کنند. هر قدر این اهرم مالی در شرکت‌ها بیشتر یا به اصطلاح بزرگ‌تر باشد، به سرمایه‌ کمتری نیاز دارد.

استفاده از اهرم‌های مالی منجر می‌شود که سود یا ضرر آینده شرکت‌ها بر پایه کمتری صورت بگیرد اما در عوض نسبت بالاتری را خلق کند. به عنوان مثال: شرکتی را در نظر داشته باشید که 5 میلیارد تومان سرمایه دارد. در صورتی که بتواند برای برنامه‌های مالی خود از وام 15 میلیاردی استفاده کند، اکنون 20 میلیارد تومان برای سرمایه‌گذاری و پیشبرد اهداف خود خواهد داشت.

اهرم مالی در شرکت‌های بورسی

همان‌طور که در بخش قبلی اشاره کردیم اهرم مالی به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها به منظور تامین منبع مالی جدید شرکت‌های بورسی است. مزیت استفاده از اهرم مالی برای این شرکت‌ها به جای استفاده از افزایش سرمایه و تشویق مردم برای مشارکت این است که دیگر نیازی به انتشار سهام جدید یا تقسیم سود بین سهامداران نیست. البته در نقطه مقابل باید در نظر داشت که در این مسیر اگر برنامه‌ریزی‌های شرکت در مسیر پیشبرد اهداف مالی محقق نشود، ممکن است بدهی‌های سنگینی برای شرکت ایجاد شود که در این صورت شرکت‌ با چالش‌های جدید رو به رو خواهد شد.

اهرم‌های مالی با این که باعث افزایش سود در فرآیند سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی‌ مالی افراد و شرکت‌های بورسی می‌شوند در مقابل میزان ریسک موجود در این پروسه را چند برابر می‌کنند. یعنی هرچه یک شرکت برای برنامه‌های مالی و پیشرفت‌ امور خود از اهرم مالی بیشتری استفاده کند، در واقع میزان ریسک مالی و چالش‌های اقتصادی بیشتری را تقبل خواهد کرد.

بنا به توضیحاتی که ارائه شد زمانی که تحلیل‌گران قصد بررسی و ارزیابی سهام یک شرکت را دارند، فرآیند استفاده از اهرم مالی شرکت برای پیشبرد امور خود، از پرامتر‌های مهم برای خرید سهام آن شرکت محسوب می‌شود. در صورتی که یک شرکت از میزان کمتری از اهرم مالی برای فعالیت‌های اقتصادی خود استفاده کند، سهام آن نیز گزینه مناسب‌تری برای سرمایه‌گذاری خواهد بود.

کاربرد اهرم مالی در معاملات اعتباری

باید در نظر داشته باشید که بخش زیادی از معاملاتی که در بازار سرمایه صورت می‌گیرد با استفاده از همین اهرم‌های مالی یا اهرم بدهی است. این فرآیند بیشتر زمانی دیده می‌شود که در زمان تثبیت بازار سرمایه‌گذاران به دنبال کسب سود بیشتری هستند و در این شرایط با واجد شرایط بودن‌شان برای استفاده از این اهرم‌های بدهی اقدام می‌کنند. افراد در این مسیر می‌توانند از بهترین کارگزاری‌های بورس بسته‌های اعتباری یا وام‌های قرض‌الحسنه دریافت کنند و در بازار به معاملات خود سر و سامان بدهند و از طرف مقابل سود بیشتری کسب تعریف اهرم مالی چیست؟ کنند. باید در نظر داشته باشید که برای استفاده از اعتبار و اهرم‌های بدهی در بازار سرمایه باید دارای دانش بورسی بالایی باشید تا در هر شرایطی و با وجود هیجانات در بازار، قادر به مدیریت این سرمایه باشید. (برای مدیریت سود خود می توانید روش مارتینگل در بورس را مطالعه کنید.)

به عنوان مثال در سال 1392 در بازار سرمایه شاخص به یک باره شروع به ریزش کرد و سرمایه‌گذاران بسیاری که در این بازه زمانی از اهرم مالی استفاده می‌کردند، دچار ضرر و زیان‌های سنگینی شدند یا همین یک سال اخیر که شاخص بورس درگیر ریزش و اصلاح بود، کسانی که از اهرم مالی استفاده می‌کردند با چالش‌های بسیاری برای تسویه آن رو به رو شدند.

این اتفاقات تلخ در برخی از افراد تاثیرات بدی گذاشت و سبب شد فکر کنند بازار سرمایه به هیچ عنوان بستر مناسبی برای سرمایه‌گذاری نیست! در صورتی که این برداشت از پایه اشتباه است و در صورت داشتن دانش کافی در این بازار قادر به کسب سود ایده‌آلی خواهید بود. در همین راستا سازمان بورس نیز قوانین جدیدی را به تصویب رساند که به وسیله آن‌ها شرایط استفاده و بازپرداخت اهرم‌های بدهی برای سرمایه‌گذاران آسان‌تر شود.

کاربرد اهرم مالی در قراردادهای مشتقه

بازار مشتقه از بخش‌های مختلفی نظیر بازار اختیار معامله، آتی و… تشکیل شده است. در این بازار نیز افراد قادر به استفاده از اهرم مالی هستند. برای نمونه افراد می‌توانند از اهرم‌های مالی در بازار آتی استفاده کنند. در این بازار قراردادهای هر دارایی در ابتدا، اهرمی برابر 10 دارند و با توجه به شرایط بازار و وجوه تضمین در آن، ممکن است این مقدار متغیر باشد.

برای مثال اگر شخص در بازار آتی قصد خرید 1 کیلو زعفران را داشته باشد، با در نظر گرفتن این که مقدار قرارداد آتی زعفران برابر با 100 گرم است، این شخص باید 10 قرارداد آتی را خریداری کند که برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران این فرد باید به میزان ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی، وجه نقد به حساب عملیاتی واریز کند. با فرض این که وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران ۲۰۰ هزار تومان باشد، ‌این فرد باید ۲ میلیون تومان پرداخت کند.

وجه لازم = تعداد قرارداد * وجه تضمین اولیه

۲،۰۰۰،۰۰ = ۱۰ * ۲۰۰،۰۰۰

نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن

نسبت‌های اهرمی یک نوع ابزار مالی هستند که با استفاده از آن‌ها می‌توان بدهی‌های به وجود آمده در یک سازمان را نمایش داد. با استفاده از نسبت‌های اهرمی می‌توان گفت که شرکت‌ها تا چه میزان نیازها و خواسته‌های مالی خود را از طریق سایر منابع مالی یا وام‌ و بدهی، تامین می‌کنند. به طور کلی نسبت‌های اهرمی 4 نوع هستند:

  1. نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها تقسیم بر مجموع دارایی‌ها
  2. نسبت سرمایه = مجموع دارایی‌ها تقسیم بر مجموع سرمایه
  3. نسبت بدهی – سرمایه = مجموع سرمایه تقسیم بر کل بدهی‌ها
  4. توان پرداخت بهره = هزینه بهره تقسیم بر سود قبل از بهره و مالیات

سخن آخر

همان‌طور که در بخش مقدماتی مقاله اشاره کردیم، افراد به منظور حفظ ارزش پول می‌توانند در فعالیت‌های مالی مختلفی شرکت کنند و در همین مسیر به سرمایه‌گذاری هم مشغول شوند. فرایند سرمایه‌گذاری در هر بازاری با کسب سود و احتمال ضرر همراه است. البته هر شرایطی سرمایه‌گذاران همیشه به دنبال کسب سود بیشتری در بازارهای سرمایه‌گذاری هستند. در همین راستا در بورس ابزارهای مالی متنوعی وجود دارد که افراد و شرکت‌ها با استفاده از آن‌ها قادر به خلق سود بیشتری برای خود و شرکت‌ها هستند. اهرم مالی یکی از این ابزارهای بسیار پرطرفدار است که افراد حقیقی از آن در روند معاملات و سرمایه‌گذاری‌های خود استفاده و در صورت خوب بودن شرایط و استراتژی‌های معاملاتی به سودهای کلان و قابل قبولی دست پیدا می‌کنند. شرکت‌ها هم با استفاده از این اهرم‌های مالی به منبع جدید مالی برای فعالیت‌های اقتصادی و پیشبرد اهداف خود دست پیدا می‌کنند.

در نهایت هم باید توجه داشته باشید که استفاده بیش از حد از اهرم مالی در هر فرایند اقتصادی، به معنای بالا بردن میزان ریسک در آن فرایند است. به عنوان مثال سهام شرکت‌های بورسی که برای فعالیت‌های مالی خود از اهرم‌های مالی زیادی استفاده می‌کنند، برای سرمایه‌گذاری گزینه مناسبی نیستند چرا که ممکن است امور مالی این شرکت‌ها به دلیل بدهی‌های سنگین (اهرم بدهی) درگیر چالش‌های زیادی شود.

اگر به حوزه بورس علاقه‌مندید، می‌توانید برای آموزش مفاهیم دیگر بورسی مانند معاملات الگوریتمی، نسبت p به e و نحوه محاسبه آن، اوراق مشتقه، اوراق سلف و بسیاری از اصطلاحات دیگر، به بلاگ آکادمی بورس مراجعه کنید.

اهرم مالی

اهرم مالی

تعریف اهرم مالی چیست؟

یک. اهرم مالی عبارت است از استفاده از انواع ابزارهای مالی یا بدهی برای افزایش نرخ بازده بالقوه سرمایه گذاری.

دو. میزان بدهی که برای تأمین مالی دارایی های یک شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد. شرکتی که برای تأمین مالی دارایی های خود بیشتر از بدهی استفاده کرده باشد، شرکت اهرمی گفته می‌شود.

اهرم مالی بیشترین استفاده را در معاملات املاک و مستغلات از طریق استفاده از وام و خرید خانه دارد.

توضیحات مدیر مالی در مورد اهرم مالی

اهرم مالی می‌تواند از طریق اختیار معاملات، قراردادهای آتی، ودیعه و دیگر ابزارهای مالی ایجاد شود. برای مثال، فرض کنیم شما یک میلیون تومان پول برای سرمایه گذاری دارید. با این مقدار پول شما می‌توانید یک سکه بهار آزادی بخرید، اما برای افزایش اهرم مالی، شما می‌توانید این یک میلیون تومان را به‌عنوان ودیعه برای خرید قرارداد آتی سکه به کار بگیرید. در آن صورت به‌جای یک سکه، شما ۱۰ سکه را کنترل خواهید کرد.

بیشتر شرکت ها برای تأمین مالی از بدهی استفاده می‌کنند. با این کار، شرکت اهرم مالی اش را افزایش می‌دهد و بدون نیاز به اینکه مالکان جدیدی به شرکت اضافه شوند، وجه موردنیاز برای توسعه عملیات تجاری شرکت تأمین می‌شود. برای مثال، اگر شرکتی که با سرمایه گذاری ۵ میلیاردی سرمایه گذاران و سهامداران اولیه شکل گرفته و خالص موجودی شرکت هم ۵ میلیارد است، این پولی است که شرکت برای شروع به کار خود از آن استفاده می‌کند. اگر شرکت برای تأمین بودجه موردنیاز خود از بدهی و اخذ وامی ۲۰ میلیاردی بهره گیرد، حالا شرکت ۲۵ میلیارد موجودی برای سرمایه گذاری در عملیات تجاری خود خواهد داشت و فرصت بیشتری برای افزایش ارزش سهامداران به دست می‌آورد.

اهرم های مالی هم به سرمایه گذاران و هم به شرکت برای سرمایه گذاری یا اجرای فعالیت‌های عملیاتی کمک می‌کند؛ اما با ریسک بزرگ‌تری همراه است.

اگر فردی از اهرم برای سرمایه گذاری استفاده کند و سرمایه گذاری انجام‌شده برخلاف میل و پیش‌بینی او باشد، زیان احتمالی او بسیار بزرگ‌تر از زمانی می‌شود که فرد از اهرم استفاده نمی‌کرد. اهرم سود و زیان بالقوه را بسیار بیشتر می‌کند. در دنیای کسب و کار شرکت ها می‌توانند از اهرم برای تولید ثروت برای سهام دارانشان استفاده کنند، اما اگر در انجام این کار با شکست مواجه شوند، هزینه بهره وام دریافتی و ریسک اعتباری ناشی از آن، ارزش سهام شرکت و درنتیجه ثروت سهامداران را نابود خواهد کرد.

معادل‌ انگلیسی اهرم مالی عبارت است از:

Leverage

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی که به عنوان اهرم یا معامله در دارایی شناخته می شود ، به استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی های اضافی اشاره دارد.

استفاده از اهرم مالی برای کنترل مقدار بیشتری دارایی (با وام گرفتن پول) باعث می شود بازده سرمایه گذاری نقدی مالک افزایش یابد. یعنی با اهرم مالی:

افزایش نرخ دارایی منجر به سود بیشتر نقدینگی مالک می شود، درصورتی که نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد. کاهش ارزش دارایی ها منجر به ضرر بیشتر وجه نقد مالک می شود.

  • اهرم مالی استفاده از پول قرض گرفته شده (بدهی) برای تأمین مالی خرید دارایی است با این انتظار که درآمد یا سود سرمایه از دارایی جدید بیش از هزینه وام گرفتن باشد.
  • در بیشتر موارد، تأمین کننده بدهی محدودیتی را در میزان آماده بودن برای پذیرش قرار می دهد و محدودیتی را در میزان اهرم اعطای آن نشان می دهد. در مورد وام با پشتوانه دارایی، تأمین کننده مالی از دارایی به عنوان وثیقه استفاده می کند تا زمانی که وام گیرنده وام را بازپرداخت کند. در مورد وام جریان نقدینگی، از اعتبار عمومی شرکت برای پس گرفتن وام استفاده می شود.

این راهنما به طور خلاصه نحوه کار اهرم مالی، نحوه اندازه گیری آن و خطرات مرتبط با استفاده از آن را بیان می کند.

اهرم مالی چگونه کار می کند

هنگام خرید دارایی، سه گزینه برای تأمین مالی در دسترس شرکت است: استفاده از حقوق صاحبان سهام، بدهی و اجاره ها. به غیر از حقوق صاحبان سهام، بقیه گزینه ها هزینه های ثابتی را متحمل می شوند که کمتر از درآمدی است که شرکت انتظار دارد از دارایی بدست آورد. در این حالت، فرض می کنیم که شرکت برای تأمین مالی خرید دارایی از بدهی استفاده می کند.

مثال:

فرض کنید که شرکت X می خواهد دارایی را خریداری کند که 100000 دلار هزینه دارد. این شرکت یا می تواند از دارایی سهام یا بدهی استفاده کند. اگر این شرکت گزینه اول را انتخاب کند، 100٪ دارایی را در اختیار خواهد داشت و هیچ گونه بهره ای پرداخت نخواهد شد. اگر ارزش دارایی 30 درصد افزایش یابد، ارزش دارایی به 130 هزار دلار افزایش می یابد و شرکت 30 هزار دلار سود کسب می کند. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود و شرکت 30،000 دلار ضرر خواهد کرد.

روش دیگر، این شرکت ممکن است با گزینه دوم پیش برود و دارایی را با استفاده از 50٪ سهام عادی و 50٪ بدهی تأمین مالی کند. اگر دارایی 30٪ افزایش یاب ، دارایی 130،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که اگر شرکت بدهی 50 هزار دلاری را پس دهد، 80 هزار دلار باقیمانده است که به سود 30 هزار دلاری تبدیل می شود. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که پس از پرداخت بدهی 50،000 دلاری، شرکت با 20،000 دلار باقی خواهد ماند که به معنای ضرر 30،000 $ (50،000 - 20،000 $) است.

میزان اهرم مالی چگونه اندازه گیری می شود؟

نسبت تعریف اهرم مالی چیست؟ بدهی به حقوق صاحبان سهام

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام برای تعیین میزان اهرم مالی واحد تجاری استفاده می شود و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان می دهد. این به مدیریت شرکت، وام دهندگان، سهامداران کمک می کند تا سطح ریسک را در ساختار سرمایه شرکت درک کنند. این احتمال را نشان می دهد که واحد وام گیرنده در انجام تعهدات بدهی خود با مشکل روبرو شده باشد یا سطح اهرم آن در سطح سالم باشد. نسبت تعریف اهرم مالی چیست؟ بدهی به حقوق صاحبان سهام به شرح زیر محاسبه می شود:

نسبت D / E = کل بدهی / مجموع حقوق صاحبان سهام

بدهی کل، در این مورد، به بدهی های جاری شرکت (بدهی هایی که شرکت قصد دارد ظرف یک سال یا کمتر پرداخت کند) و بدهی های بلند مدت (بدهی با سررسید بیش از یک سال) اشاره دارد.

حقوق صاحبان سهام (مبلغی که سهامداران در شرکت سرمایه گذاری کرده اند) به اضافه مقدار سود انباشته (مبلغی که شرکت از سود خود حفظ کرد) اطلاق می شود.

شرکتهای بخش تولید معمولاً نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتر از شرکتهای صنعت خدمات را گزارش می دهند، که نشان دهنده میزان بیشتر سرمایه قبلی در ماشین آلات و داراییهای دیگر است.

سایر نسبت های اهرم

سایر نسبت های معمول اهرم برای اندازه گیری اهرم مالی شامل موارد زیر است:

  • نسبت بدهی به سرمایه
  • بدهی به نسبت EBITDA
  • نسبت پوشش بهره

در حالی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام معمول ترین نسبت اهرم مورد استفاده است، سه نسبت فوق نیز به طور مکرر در مالی شرکت ها برای اندازه گیری اهرم شرکت استفاده می شود.

خطرات اهرم مالی

اگرچه اهرم مالی ممکن است منجر به افزایش سود برای یک شرکت شود، اما ممکن است منجر به ضررهای نامتناسب شود. ضررها ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که پرداخت سود برای دارایی بر وام گیرنده چیره شود زیرا بازده از دارایی کافی نیست. این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که دارایی در ارزش خود کاهش یابد یا نرخ بهره به سطوح غیرقابل کنترل برسد.

نوسان قیمت سهام

افزایش مقادیر اهرم مالی ممکن است منجر به تغییرات زیادی در سود شرکت شود. در نتیجه، قیمت سهام شرکت به طور مکرر افزایش و کاهش خواهد یافت و مانع از حسابداری صحیح گزینه های سهام متعلق به کارمندان شرکت خواهد شد. افزایش قیمت سهام به معنی پرداخت سود بیشتر سهامداران به شرکت خواهد بود.

ورشکستگی

در مشاغلی که موانع ورود به آن کم است، درآمد و سود آن بیشتر از مشاغل دارای موانع ورود زیاد، دارای نوسان است. نوسانات درآمدها ممکن است به راحتی یک شرکت را به ورشکستگی سوق دهد زیرا این شرکت قادر به افزایش تعهدات بدهی خود و پرداخت هزینه های عملیاتی خود نیست. با بازپرداخت بدهی های پرداخت نشده، طلبکاران می توانند برای بازیابی بدهی های بدهکار خود در دادسرای ورشکستگی پرونده ای را به حراج دارایی های تجاری بکشند.

دسترسی به بدهی های بیشتر کاهش یافته است

هنگام وام دادن به شرکت ها، ارائه دهندگان مالی سطح اهرم مالی شرکت را ارزیابی می کنند. برای شرکت هایی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آنها بالا است، وام دهندگان کمتر از پیش می توانند وجوه اضافی را پیش ببرند، زیرا خطر بالاتری برای پیش پرداخت وجود دارد. با این حال، اگر وام دهندگان موافقت کنند که وجوه خود را به یک شرکت با اهرم اعتبار بالا برسانند، با نرخ بهره بالاتری وام می دهد که برای جبران خطر بالاتر عدم پرداخت کافی است.

اهرم عملیاتی

اهرم عملیاتی به عنوان نسبت هزینه های ثابت به هزینه های متغیر متحمل شده توسط یک شرکت در یک دوره خاص تعریف می شود. اگر هزینه های ثابت از میزان هزینه های متغیر بیشتر باشد، یک شرکت دارای اهرم عملیاتی بالایی است. چنین شرکتی به تغییرات در حجم فروش حساس است و نوسانات ممکن است بر EBIT شرکت و بازده سرمایه سرمایه گذاری شده تأثیر بگذارد.

اهرم عملیاتی بالا در شرکتهای سرمایه دار مانند شرکتهای تولیدی معمول است زیرا آنها برای تولید محصولات خود به تعداد زیادی ماشین نیاز دارند. صرف نظر از اینکه شرکت فروش انجام دهد یا خیر، شرکت نیاز به پرداخت هزینه های ثابت مانند استهلاک تجهیزات و هزینه های نگهداری دارد.

استفاده بهینه از اهرم مالی در ساختار سرمایه شرکت

یک شرکت برای اداره امور خود به سرمایه مالی نیاز دارد. برای بیشتر شرکت ها، سرمایه مالی با انتشار اوراق بدهی و فروش سهام عادی جمع می شود. مقدار بدهی و حقوق صاحبان سهام که ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می دهد، پیامدهای ریسک و بازده زیادی دارد. بنابراین، مدیریت شرکت باید از یک فرایند دقیق و محتاطانه برای ایجاد ساختار سرمایه هدف شرکت استفاده کند. ساختار سرمایه به این صورت است که بنگاه اقتصادی و رشد خود را با استفاده از منابع مختلف وجوه مالی تأمین می کند.

استفاده تجربی از اهرم مالی

اهرم مالی، میزان استفاده از اوراق بهادار با درآمد ثابت و سهام ترجیحی در ساختار سرمایه شرکت است. اهرم مالی به دلیل سپر مالیات بهره که توسط قانون مالیات بر درآمد شركت آمریكا تأمین می شود، دارای ارزش است. استفاده از اهرم مالی سود شرکت را افزایش می دهد. با این اوصاف، اگر شرکت درآمد مشمول مالیات کافی برای محافظت از خود نداشته باشد، یا اگر سود عملیاتی آن زیر یک مقدار حیاتی باشد، اهرم مالی ارزش سهام را کاهش می دهد و بنابراین ارزش شرکت را کاهش می دهد.

با توجه به اهمیت ساختار سرمایه یک شرکت، اولین قدم در فرایند تصمیم گیری سرمایه این است که مدیریت یک شرکت تصمیم بگیرد که چه مقدار سرمایه خارجی برای کار خود نیاز دارد. پس از تعیین این مبلغ، مدیریت باید بازارهای مالی را بررسی کند تا شرایطی را که شرکت می تواند سرمایه جذب کند تعیین کند. این مرحله برای فرآیند بسیار مهم است زیرا محیط بازار ممکن است توانایی شرکت در انتشار اوراق بهادار بدهی یا سهام عادی را با سطح یا هزینه جذاب محدود کند. با این اوصاف، پس از پاسخ به این سوالات، مدیریت یک شرکت می تواند سیاست مناسب سرمایه را طراحی کرده و بسته ای از ابزارهای مالی را که باید به سرمایه گذاران بفروشد، بسازد. با پیروی از این فرآیند سیستماتیک، تصمیم مالی برای مدیریت باید مطابق برنامه استراتژیک بلند مدت آن، و اینکه چگونه می خواهد شرکت را به مرور رشد دهد، اجرا شود.

استفاده از اهرم مالی در صنایع و بخشهای تجاری بسیار متفاوت است. بخشهای زیادی از صنعت وجود دارد که شرکتها با درجه بالایی از اهرم مالی در آنها فعالیت می کنند. فروشگاه های خرده فروشی، شرکت های هواپیمایی، فروشگاه های مواد غذایی، شرکت های سودمند و موسسات بانکی نمونه های کلاسیک هستند. متأسفانه، استفاده بیش از حد از اهرم مالی توسط بسیاری از شرکت ها در این بخش ها، نقشی اساسی در مجبور کردن بسیاری از آنها برای طرح ورشکستگی داشته است.

تأثیر اهرم مالی بر عملکرد

شاید بهترین راه برای نشان دادن تأثیر مثبت اهرم مالی تعریف اهرم مالی چیست؟ بر عملکرد مالی یک شرکت ارائه یک مثال ساده باشد. بازگشت سرمایه ROE یکی از اصول اساسی مورد استفاده در سنجش سودآوری یک تجارت است زیرا در مقایسه سود حاصل از تولید یک شرکت در سال مالی با سرمایه ای که سهامداران سرمایه گذاری کرده اند. به هر حال، هدف هر تجارت این است که برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران، و ROE معیار بازگشت سرمایه سهامداران است.

تأثیر اهرم مالی بر عملکرد

اندازه گیری ریسک اهرم مالی

مدیریت شرکت تمایل دارد اهرم مالی را با استفاده از نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت اندازه گیری کند. همانطور که از نام آن پیداست، از این نسبت ها برای اندازه گیری توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود استفاده می شود. دو مورد از بیشترین نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت، نسبت جاری و نسبت آزمایش هستند. هر دو این نسبت ها دارایی های جاری شرکت را با بدهی های جاری آن مقایسه می کنند. با این حال، در حالی که نسبت جاری معیار ریسک جمع شده را ارائه می دهد، نسبت آزمایش ارزیابی بهتری از ترکیب دارایی های جاری شرکت برای اهداف تحقق تعهدات مسئولیت فعلی آن ارائه می دهد، زیرا موجودی کالا را از دارایی های جاری مستثنی می کند.

از نسبت های سرمایه گذاری برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. در حالی که بسیاری از نسبت های سرمایه گذاری در صنعت مورد استفاده قرار می گیرند، دو معیار مشهور عبارتند از نسبت بلند مدت بدهی به سرمایه و نسبت کل بدهی به سرمایه. استفاده از این نسبت ها برای اندازه گیری اهرم مالی نیز بسیار مهم است. با این حال، اگر مدیریت از دارایی های شرکت اجاره کند بدون اینکه از ارزش دارایی های موجود در ترازنامه شرکت استفاده کند، تحریف این نسبت ها آسان است. علاوه بر این، در یک محیط بازار که نرخ وام های کوتاه مدت کم است، مدیریت ممکن است برای تأمین نیازهای سرمایه کوتاه مدت و بلند مدت خود از بدهی کوتاه مدت استفاده کند. بنابراین، برای انجام یک تحلیل دقیق ریسک، از معیارهای سرمایه گذاری کوتاه مدت نیز باید استفاده شود.

از نسبت پوشش برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. نسبت پوشش بهره، همچنین به عنوان نسبت سود به دست آمده از زمان شناخته می شود، شاید شناخته شده ترین معیار ریسک باشد. نسبت پوشش بهره بسیار مهم است زیرا نشان دهنده توانایی شرکت در داشتن درآمد عملیاتی قبل از مالیات برای پوشش هزینه های مالی آن است. نسبت وجوه حاصل از عملیات به کل بدهی و نسبت جریان عملیاتی جریان نقدی به کل بدهی نیز معیارهای خطر مهمی هستند که توسط مدیریت شرکت استفاده می شود.

عواملی که در روند تصمیم گیری ساختار سرمایه در نظر گرفته شده اند

هنگام ایجاد ساختار سرمایه شرکت، بسیاری از عوامل کمی و کیفی باید در نظر گرفته شود. اول، از نقطه نظر فروش، شرکتی که فعالیت فروش بالایی و نسبتاً پایداری از خود نشان می دهد، در مقایسه با شرکتی که فروش کم و بی ثبات تری دارد، در موقعیت بهتری برای استفاده از اهرم مالی قرار دارد.

ثانیاً، از نظر ریسک تجاری، شرکتی با اهرم عملیاتی کمتر تمایل دارد که بتواند اهرم مالی بیشتری نسبت به شرکتی با درجه بالای اهرم عملیاتی بدست آورد.

سوم، از نظر رشد، شرکتهای با رشد سریعتر احتمالاً بیشتر به استفاده از اهرم مالی اعتماد خواهند کرد زیرا این نوع شرکتها تمایل به سرمایه بیشتری در اختیار دارند تا همتایان رشد کند.

چهارم، از نظر مالیات، شرکتی که در یک بازه مالیاتی بالاتر قرار دارد ، تمایل به استفاده از بدهی بیشتر برای استفاده از مزایای سپر مالیات بهره دارد.

پنجم، یک شرکت با سودآوری کمتر تمایل به استفاده از اهرم مالی بیشتری دارد، زیرا یک شرکت با سودآوری کمتر معمولاً در موقعیت کافی قوی نیست که بتواند عملیات تجاری خود را از طریق وجوه تولید شده داخلی تأمین کند.

همچنین با بررسی تعداد زیادی از عوامل داخلی و خارجی می توان به تصمیم ساختار سرمایه رسیدگی کرد. اول، از دیدگاه مدیریت، شرکتهایی که توسط رهبران متجاوز اداره می شوند تمایل دارند از اهرم مالی بیشتری استفاده کنند. از این نظر، هدف آنها از استفاده از اهرم مالی نه تنها افزایش عملکرد شرکت بلکه کمک به اطمینان از کنترل آنها بر شرکت است.

نتیجه گیری

وقتی شرایط خوب است، می توان با انتشار سهام یا اوراق قرضه سرمایه جمع کرد. با این حال، وقتی اوضاع بد است، تأمین کنندگان سرمایه معمولاً موقعیت امن را ترجیح می دهند، که به نوبه خود تأکید بیشتری بر استفاده از سرمایه بدهی دارد. با توجه به این نکته، مدیریت تمایل دارد ساختار سرمایه شرکت را به شکلی تنظیم کند که انعطاف پذیری را در جذب سرمایه آینده در یک فضای دائماً در حال تغییر بازار فراهم کند.

اهرم مالی چیست؟ + مثال‌ها و کاربرد‌هایی که باید بدانیم

اهرم مالی (leverage) یعنی توانایی مالی یک بنگاه برای معاملات داخلی و خارجی خود، بدون اتکای صرف به پول نقد. از ابزار‌های اهرم مالی به منظور تامین مالی و نقدینگی بنگاه به بازار‌های مشتقه و اوراق بهادار می‌توان اشاره کرد.

اهرم مالی (leverage) چیست؟ مثال ها و کاربردهایی که باید بدانیم

ستاره | سرویس علوم – اگر با دنیای بیزینس سر و کار داشته باشید، حتما بارها اصطلاح اهرم مالی را شنیده و یا به کار برده‌اید. اهرم مالی اصطلاحی است که به روشی برای تکثیر سود یا زیان اشاره می‌کند. در واقع اهرم یعنی قرض کردن پول به قصد چندبرابر کردن درآمد حاصل از داد و ستد. برای درک کامل‌تر تعریف اهرم مالی چیست؟ و دقیق‌تر این اصطلاح مالی و آشنایی با مثال‌های مختلف، این مطلب را از دست ندهید.

منظور از اهرم مالی چیست؟

منظور از اهرم مالی (leverage)، استفاده از انواع ابزارهای مالی (مثل اوراق بهادار، وام، قرض، سرمایه گذاری) برای افزایش نرخ بازدهی بالقوه سرمایه گذاری در یک بنگاه است. همچنین اهرم مالی را می‌توان قرض کردن پول برای چند برابر کردن سرمایه یا معامله پایاپای دانست. این اصطلاح در حوزه مدیریت مالی، به تکثیر سود یا زیان اشاره دارد.

روش‌های متداول در کسب اهرم مالی را می‌توان موارد زیر دانست:

  • قرض
  • وام بانکی
  • خرید دارایی ثابت
  • انتشار اوراق بهادار
  • استفاده از ابزارهای مشتقه

درجه اهرم مالی (DFL) چیست؟

درجه یا حساسیت سود هر سهم (EPS: EARNING PER SHARE) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی، درجه اهرم مالی نامیده می‌شود. کار درجه اهرم مالی (DFL:DEGREE OF FINAANCIAL LEVERAGE) اندازه گیری درصد تغییر EPS برای یک واحد تغییر در درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT: EARNING BEFORE INETESRST & TAX) است. یعنی: (DFL= EBIT / (EBIT-I)

اهرم مالی (leverage) چیست؟ مثال ها و کاربردهایی که باید بدانیم

هر چقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود هر سهم (EPS) بیشتر است. یعنی برای هر یک درصد تغییر در EBIT یا درآمد عملیاتی، سود هر سهم (EPS) چقدر تغییر می‌کند. منظور از I در فرمول بالا INTEREST (نرخ بهره) است.

مثالی ساده برای درک بهتر اهرم مالی

فرض کنید که شما صاحب ۲۰ سکه طلا هستید و با آن به قیمت روز در بازار معامله می کنید. در طول یک بازه زمانی خاص، تعریف اهرم مالی چیست؟ ۱ سکه سود می‌کنید. سپس به یک کارگزاری بورس رجوع کرده و ۸۰ سکه از او قرض می‌گیرید. اکنون شما صاحب ۱۰۰ سکه طلا هستید و ۱۱۰ سکه بدست می‌آورید. از این ۱۱۰ سکه، ۸۰ سکه قرض است و ۱۰ سکه هم از قبل داشتید. می‌ماند ۱۰ سکه که سود خالص شماست. این روش، یک روش اهرم مالی برای حداکثر سازی سود در معامله است.

سایت IME.CO.IR

(اطلاعات قراردادهای معاملات آتی را در بورس کالا در سایت IME.CO.IR بدست تعریف اهرم مالی چیست؟ آورید)

TSETMC.COM

اوراق سَلَف (پیش خرید نقدی محصولات واحدهای تولیدی به قیمت معین) از جمله ابزارهای مالی است که در بازار بورس ایران TSETMC.COM مبادله می‌شود)

آیا اهرم‌های مالی، ریسک ایجاد می‌کنند؟

بله. یکی از عوامل ایجاد کننده ریسک، اهرم مالی است که به واسطه ایجاد بدهی و هزینه‌های ثابت مالی بوده و می‌تواند ریسک فعالیت‌های شرکت را افزایش دهد.
بین اهرم مالی و معیارهای سنجش عملکرد شرکت‌های بورسی و خارج بورسی، رابطه ای وجود دارد که در بازدهی و زیان آن‌ها تاثیرگذار است و موضوع تحقیقاتی دانشجویان ارشد و دکتری است.

دو مثال‌ برای ایجاد اهرم مالی

  • مثال ۱) یک شرکت یا موسسه یا نهاد دولتی، برای توسعه پروژه‌های صنعتی و خدماتی‌اش، با انتشار اوراق مشارکت که سود علی‌الحساب قابل پرداخت در سررسید دارد، نقدینگی برای پروژه‌ها جذب می‌کند. سپس با جذب نقدینگی، نیاز به سرمایه کمتری جهت انجام پروژه‌ها دارد. با این کار، اهرم مالی برای خود فراهم می کند تا در یک بازه زمانی، با جذب پول و پرداخت سود، توانایی اتمام پروژه و کسب عایدی در بلندمدت را ایجاد کند.
  • مثال ۲) یک بنگاه چه در بازار سرمایه و چه خارج از بورس، یک دارایی ثابت (fixed asset) خرید کرده و با این کار، به سرمایه خود می‌افزاید و یک اهرم مالی برای خودش فراهم می‌کند. با این دارایی که ارزش روز مشخصی دارد، ظرفیت اعتبارگیری آن از بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری با توثیق (رهن) اسناد این دارایی، افزایش می‌یابد و شرکت می‌تواند وام یا ضمانت‌نامه جهت شرکت در پروژه ها و مناقصات دولتی و اخذ پیش‌پرداخت یا ضمانت حسن اجرای تعهدات، دریافت کند.

ابزارهای مشتقه و اهرم مالی

ابزارهای مشتقه مالی (DERIVATIVE CONTRACT) را می‌توان مصداقی از اهرم مالی دانست. ابزار مشتقه به قرارداد یا اوراقی اطلاق می‌شود که وابسته به ارزش کالا یا ارز یا اوراق بهادار است و ارزش مستقلی مثل زمین و مسکن یا طلا ندارد. پیمان‌های آتی (FORWARD CONTRACTS) قراردادهای آتی (FUTURES CONTRACT) و اختیار معامله (OPTIONS)، دو نوع از این ابزار مالی است. سرعت معاملات و ضریب نقدشوندگی دارایی‌ها در این بازار، بیشتر است و هزینه کمی دارد.

  • اوراق مشتقه فرابورس (OTC) از مصداق‌های اهرم مالی برای شرکت است.
  • اوراق مشترک مبادله ای که معامله استاندارد و رسمی قابل معامله در بازار رسمی اوراق مشتقه است، بین شرکت یا شخصیت حقیقی یا حقوقی صورت می‌گیرد و از مصداق‌های اهرم مالی است.

منظور از قراردادهای مشتقه در اهرم مالی چیست؟

سه نوع از قراردادهای معمول مشتقه به شرح زیر است:

۱. اهرم مالی با معاملات آتی

این معاملات که از اهرم‌های مالی محسوب می‌شود، به ۲ دسته فیوچر و فوروارد تقسیم بندی می‌شود. قرارداد آتی، قرارداد استاندارد شده‌ای است که خریدار و فروشنده، توافق و تعهد کرده که مقدار مشخصی از کالا را به قیمت معین و در زمان و مکان معین، معامله کنند. مثل بازار بورس. اما پیمان آتی یعنی این که در خارج از تالار بورس، خریدار و فروشنده توافق می‌کنند که مقدار مشخصی از کالا به قیمت معین در زمان معین، معامله شود. چه قیمت در زمان معامله بالا برود چه پایین.

۲. اهرم مالی با اختیار معامله

نوعی از اهرم‌های مالی است که خریدار و فروشنده، توافق می‌کنند که یکی از آن‌ها با پرداخت پول مشخص، اختیار خرید یا فروش کالای خاصی به مقدار مشخص و به قیمت مشخص در آینده را داشته باشد و با این حساب، اختیار معامله به او واگذار می‌شود.

۳. اهرم مالی با سواپ (swap)

یعنی معامله پایاپای. یعنی قرارداد معاوضه ای. به معنی عوض کردن و مبادله کردن و جایگزین کردی چیزی است. نوعی از ابزار‌های مشتقه و اهرم‌های مالی بنگاه‌ها بوده که جریان نقدینگی را بر اساس ارزش پایه واحد‌های پولی و نرخ‌های مبادلات و بهره و سهام، برنامه ریزی می‌کنند و پیش از تاریخ آتی، مورد معامله قرار می‌گیرد.
اهرم مالی با سواپ یعنی یک طرف قرارداد، نسبت به معاوضه عواید ناشی از ابزار مالی خود با عواید ناشی از ابزار مالی طرف مقابل اقدام می‌کند. مثلا، ایران، از کشور‌هایی در نوار شمالی کشور برای استان‌های این بخش از کشور، برق وارد کند و به همان مبلغ دلاری خرید برق از کشوری، نفت به قیمت روز از خلیج فارس برای کشور صادر کننده برق، به فروش برساند. یعنی سواپ برق و نفت. سواپ برق، راهکار پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در حوزه انرژی است.

اهرم مالی (leverage) چیست؟ مثال ها و کاربردهایی که باید بدانیم

اهرم مالی و عملکرد شرکت

اهرم مالی، فاکتور تعیین کننده در توانایی مالی شرکت است. اهرم مالی، درجه درماندگی مالی و ظرفیت‌های مالی شرکت را به نمایش می‌گذارد. از نظر برخی محققان (مثل بریلی و میرس)، اهرم مالی ریسک آفرین است و ریسک شرکت را افزایش می‌دهد. مشخص است که وقتی شما، دارایی از جایی قرض می‌گیرید (مثل انتشار اوراق مشارکت و یا وام بانکی با بهره بالا) ریسک فعالیت‌های شرکت افزایش خواهد یافت. چرا که باید در سررسید، سود وام دهنده پرداخت تا مشمول جریمه دیرکرد نشود.

همراهان گرامی

جدیدترین کتاب‌های روز ایران درباره اهرم مالی و ابزارهای نوین مربوطه در بورس کالا و فرابورس ایران را می‌توانید در سایت کتابخانه ملی جستجو کنید. اگر با سوالی روبرو شدید، از طریق بخش «ارسال نظر» آن را با ما و خوانندگان ستاره در میان بگذارید. اگر به تازگی می‌خواهید وارد دنیای بورس شوید پیشنهاد می‌کنیم آموزش خرید و فروش سهام در بورس به صورت آنلاین را حتما مطالعه کنید.

اهرم مالی چیست و چه کاربردی دارد؟

بسیاری از شرکت‌ها از اهرم مالی در جریان فعالیت‌های تجاری روزمره خود استفاده می کنند. اهرم مالی یک نوع روش تامین مالی از محل استقراض است و ممکن است شرکت‌ها و افراد مختلف بسته به صنعت و حوزه‌ای که در آن فعالیت می‌کنند به نوعی از آن استفاده کنند. در حالی که صاحبان مشاغل نوپا ممکن است در تعهد بدهی‌ها تردید کنند، اما استفاده از اهرم مالی برای افزایش درآمد و ارزش دارایی می‌تواند در دراز مدت نتیجه دهد. این روش علیرغم مزایای زیادی که دارد معایبی نیز دارد. در این مطلب قصد داریم بیشتر در خصوص مفهوم اهرم مالی صحبت کنیم و نحوه محاسبه، مزایا و معایب استفاده از آن را بررسی کنیم.

financial leverage محک طعم جدیدی از حسابداری (نرم افزار حسابداری فروشگاهی،نرم افزار حسابداری شرکتی،نرم افزار حسابداری تولیدی)

فهرست مطالب

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی‌های اضافی یا تامین مالی پروژه‌ها است. برای ایجاد بدهی، افراد یا مشاغل وام می‌گیرند. در مقابل، وام گیرندگان به وام دهندگان قول می‌دهند که اصل مبلغ و بهره وام‌های خود را بازپرداخت کنند. به اهرم مالی اهرم یا معامله بر روی سهام نیز گفته می‌شود. اهرم مالی به ما می‌گوید که یک شرکت چقدر به استقراض وابسته است و چگونه از بدهی یا استقراض خود درآمد ایجاد می‌کند.

دلایل استفاده از اهرم مالی ممکن است برای افراد و شرکت‌های مختلف متفاوت باشد. شرکت‌ها ممکن است بخواهند دارایی و تجهیزاتی را برای افزایش ارزش سهامداران خریداری کنند، اما سرمایه‌گذاران فردی ممکن است از اهرم‌های مالی برای افزایش بازده سرمایه‌گذاری خود استفاده کنند. در هر صورت، اگر ارزش دارایی افزایش یابد و نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد، صاحب آن دارایی بازده بیشتری دریافت خواهد کرد. با این حال، اگر ارزش دارایی کاهش یابد، به این معنی است که مالک ضرر مالی بیشتری متقبل خواهد شد.

شرکت‌ها از ترکیبی از حقوق صاحبان سهام و بدهی برای تامین مالی عملیات‌های تجاری خود استفاده می‌کنند، اما برای حفظ رشد سود باید نرخ بازدهی بالاتری نسبت به نرخ بهره وام‌های خود ایجاد کنند. در عین حال، شرکت‌ها باید تمایل به استقراض تعریف اهرم مالی چیست؟ و حفظ حاشیه سود عالی داشته باشند.

مزایا و معایب اهرم مالی

  • وام گیرندگان ممکن است سرمایه گذاری اولیه نسبتاً کمی انجام دهند.
  • وام گیرندگان ممکن است بتوانند دارایی‌های بیشتری را از طریق تامین مالی بدهی با وجوه اضافی خریداری کنند.
  • تحت شرایط مساعد، اهرم مالی می‌تواند بازدهی بالاتری را برای یک فرد یا کسب و کار به ارمغان آورد.
  • این احتمال وجود دارد که ارزش دارایی‌ها به سرعت کاهش یابد و زیان های مالی ممکن است با اهرم مالی افزایش یابد.
  • در صنایعی مانند خودروسازی، ساخت و ساز و تولید نفت، اهرم مالی با ریسک عملیاتی بیشتری برای این شرکت‌ها همراه است.
  • سوء استفاده از اهرم مالی می‌تواند شرکت‌ها را مجبور به ترک کردن و تعطیلی تجارت کند.

شرکت‌هایی که سود کمتری ایجاد می‌کنند و جریان درآمد قابل پیش بینی کمتری دارند، زمانی که ارزش دارایی‌هایشان کاهش یابد، ضرر بیشتری متحمل خواهند شد. این شرکت‌ها ممکن است مجبور به پرداخت نرخ بهره بالاتر برای وام‌ها شوند زیرا ریسک آن‌ها بیشتر است. اهرم مالی ابزار مفیدی برای شرکت‌هایی است که سودآور هستند و می‌توانند جریان درآمد خود را پیش بینی کنند.

نسبت های اهرمی

نسبت های اهرمی

برای تعیین سلامت و قدرت مالی یک شرکت، تحلیلگران، مؤسسات وام دهی و بانک‌ها می‌توانند از نسبت های اهرمی مختلفی استفاده کنند. نسبت اهرمی یک معیار مالی است که میزان سرمایه یک شرکت در قالب بدهی را بررسی می‌کند یا تعیین می‌کند که آیا این شرکت می‌تواند بدهی های خود را پرداخت کند یا خیر. هر نسبت بر یک یا چند عامل تمرکز دارد: بدهی، حقوق صاحبان سهام، دارایی ها و هزینه های بهره.

حداقل 10 نسبت اهرم مالی خاص وجود دارد و اکثر آن‌ها سلامت مالی یک شرکت را تجزیه و تحلیل می‌کنند:

نسبت اهرم مصرف کننده

نسبت اهرم مصرف کننده تعیین می‌کند که یک مصرف کننده معمولی نسبت به درآمد قابل تصرف خود چه میزان بدهی دارد. برای محاسبه نسبت اهرم مصرف کننده، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت اهرم مصرف کننده = کل بدهی خانوار تقسیم بر درآمد شخصی قابل مصرف

نسبت بدهی به سرمایه

نسبت بدهی به سرمایه، اهرم مالی یک شرکت را با مقایسه کل بدهی شرکت با سرمایه آن اندازه گیری می‌کند. در این حالت، منظور از بدهی، بدهی کوتاه مدت و بلندمدت بهره دار شرکت است و سرمایه عبارت است از مجموع تمام بدهی های دارای بهره به اضافه حقوق صاحبان سهام که ممکن است شامل همه اشکال سهام باشد. برای محاسبه نسبت بدهی به سرمایه یک شرکت، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت بدهی به سرمایه = بدهی تقسیم بر (بدهی + حقوق صاحبان سهام)

نسبت بدهی به تامین سرمایه

نسبت بدهی به تامین سرمایه به طور مستقیم اهرم مالی یک شرکت را با ارزیابی میزان بدهی آن شرکت در ساختار سرمایه‌ای آن اندازه گیری می‌کند. این نسبت رهن‌های عملیاتی را نیز شامل بدهی‌ها می‌کند و سهام عادی و ممتاز را به عنوان حقوق صاحبان سهام در نظر می‌گیرد. فرمول محاسبه نسبت بدهی به تامین سرمایه به شرح زیر است:

نسبت کل بدهی به تامین سرمایه = (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلندمدت) تقسیم بر (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلند مدت + حقوق صاحبان سهام)

نسبت اهرم بدهی به EBITDA

نسبت اهرم بدهی به EBITDA بررسی می‌کند که چگونه یک شرکت می‌تواند بدهی‌های متحمل شده خود را پرداخت کند و چقدر احتمال دارد که شرکت در پرداخت بدهی‌ها قصور کند. EBITDA مخفف درآمد قبل از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش بها است. موسسات مالی و اعتباری معمولا از این نسبت استفاده می‌کنند و شرکت‌ها باید سعی کنند این نسبت را حداکثر روی 3.0 نگه دارند. برای محاسبه این نسبت، تحلیلگران از این فرمول استفاده می‌کنند:

نسبت بدهی به EBITDA = بدهی تقسیم بر EBITDA

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) شاید شناخته‌شده‌ترین و پرکاربردترین نسبت اهرم مالی باشد. در بیشتر صنایع، شرکت‌ها سعی می‌کنند نسبت D/E خود را روی 2.تعریف اهرم مالی چیست؟ 0 یا کمی پایین‌تر نگه دارند. نسبت D/E بالا ممکن است نشان دهنده یک استراتژی تامین مالی تهاجمی با بدهی باشد که منجر به نوسان درآمد، به ویژه در بین نرخ های بهره بالا می‌شود. تحلیلگران می‌توانند نسبت D/E یک کسب و کار را این گونه محاسبه کنند:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام

درجه اهرم مالی

درجه اهرم مالی (DFL) یک نسبت اهرمی است و ارزیابی می‌کند که چگونه سود یک شرکت از هر سهم پس از ایجاد تغییرات در ساختار سرمایه آن، تحت تأثیر تغییرات درآمد عملیاتی قرار می‌گیرد. زمانی که درجه اهرم مالی بالا باشد، به این معنی است که شرکت تغییرات سریعی را در سود تجربه خواهد کرد. این موضوع می‌تواند منجر به بازدهی عالی شود، اما تنها در صورتی که درآمد عملیاتی شرکت افزایش یابد.

برای محاسبه DFL، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

درجه اهرم مالی = درصد تغییرات در سود به دست آمده از هر سهم (EPS) تقسیم بر درصد تغییرات در EBIT

EBIT نشان دهنده سود قبل از بهره و مالیات است.

از طرف دیگر، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

درجه اهرم مالی (DFL) = EBIT تقسیم بر (EBIT منهای بهره)

ضریب حقوق صاحبان سهام

ضریب حقوق صاحبان سهام مانند نسبت D/E است، اما به جای مقایسه کل بدهی‌های یک شرکت با حقوق صاحبان سهام، دارایی‌ها را با حقوق صاحبان سهام مقایسه می‌کند. تحلیلگران می‌توانند با استفاده از فرمول زیر، ضریب حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنند:

ضریب حقوق صاحبان سهام = کل دارایی‌ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام

برای تعیین ارزش دارایی‌های یک شرکت، کل بدهی شرکت را به ارزش کل حقوق صاحبان سهام اضافه کنید:

کل دارایی‌ها = کل بدهی + حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش هزینه های ثابت

نسبت پوشش هزینه های ثابت که با عنوان نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) نیز شناخته می‌شود، جریان نقدی شرکت را با بهره بدهی بلندمدت مقایسه می‌کند. در این مورد، شرکت‌ها تمایل دارند نسبت‌های بالاتری داشته باشند، زیرا این نسبت‌ها مطلوب هستند. برای یافتن نسبت پوشش هزینه های ثابت، تحلیلگران می‌توانند از این فرمول استفاده کنند:

نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) = EBIT تقسیم بر هزینه بهره بدهی های بلند مدت

نسبت پوشش بهره

نسبت پوشش بهره مفاد بیشتری را به بدهی‌های شرکت اضافه می‌کند و به تحلیلگران می‌گوید که یک شرکت تا چه اندازه می‌تواند بدهی خود را تامین کند. بسته به صنعت، شرکت‌ها باید این نسبت را روی 3.0 یا بالاتر نگه دارند. فرمول محاسبه نسبت پوشش بهره از این قرار است:

نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی تقسیم بر هزینه های بهره

نسبت اهرمی ردیف 1

نسبت اهرمی ردیف 1 سلامت مالی یک بانک را با مقایسه سرمایه اصلی آن با کل دارایی‌های آن اندازه گیری می‌کند. در این مورد، از دارایی‌های ردیف 1 استفاده می‌شود، زیرا این نوع دارایی‌ها به راحتی در طول یک بحران مالی نقد می‌شوند. برای یافتن نسبت اهرمی ردیف 1 یک بانک می‌توانید از این فرمول استفاده کنید:

نسبت اهرمی ردیف 1 = سرمایه ردیف 1 تقسیم بر دارایی های تلفیقی ضربدر 100

نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی

نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی

برای اینکه بفهمید هنگام استفاده از اهرم مالی چقدر می‌توانید سود ببرید، ابتدا باید تغییر در ارزش دارایی خریداری شده را اندازه گیری کنید، سپس کل سرمایه خود را به علاوه هر میزان بهره‌ای که روی بدهی‌ها دارید از آن کم کنید (کل سرمایه + درصد بهره بدهی).

برای پیدا کردن تغییر در ارزش دارایی، از این فرمول استفاده کنید:

دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در دارایی)

تغییر در ارزش دارایی باید به صورت اعشاری باشد.

برای اینکه بفهمید چقدر می‌توانید سود کنید، از این فرمول کلی استفاده کنید:

دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در ارزش دارایی) منهای (کل سرمایه + درصد بهره بدهی)

مثال هایی از اهرم مالی

مثال اول:

اهرم مالی می‌تواند برای یک فرد سرمایه گذار این گونه کار کند:

اگر شخصی یک ملک 25000 دلاری را به طور کامل با پول خود خریداری کند و ارزش ملک 30٪ (0.30) افزایش یابد، آن شخص می‌تواند این ملک را به قیمت 32500 دلار بفروشد و 7500 دلار سود ببرد.

دارایی × (1 + % تغییر در ارزش دارایی) – (کل سرمایه + % بهره بدهی):

25000 دلار × (1 + 0.30) – (25000 دلار + 0) = 32500 دلار – 25000 دلار = 7500 دلار

اگر این ملک تا 30 درصد مستهلک شود، ارزش ملک 17500 دلار خواهد بود و مالک 7500 دلار ضرر می‌کند.

25000 دلار × (1 – 0.30) – (25000 دلار) = 25000 دلار × (0.7) – 25000 دلار = 17500 دلار – 25000 دلار = منفی 7500 دلار

اگر همین فرد ملکی به ارزش 75000 دلار با 50000 دلار از پول خود و 25000 دلار وام گرفته شده از بانک با نرخ بهره 5 درصد خریداری کند، ریسک بیشتری را متقبل می‌شود اما به طور بالقوه پاداش بیشتری دریافت می‌کند. اگر ارزش ملک تا 40 درصد افزایش یابد، صاحب ملک می‌تواند ملک را به قیمت 105000 دلار بفروشد و سود کند (30000 دلار منهای 1270 دلار بهره بدهی به بانک).

75000 دلار × (1 + 0.40) – (75000 دلار + 0.05 × 25000 دلار) = 105000 دلار – (75000 دلار + 1250 دلار) = 105000 دلار – (76250 دلار) = 28750 دلار

برعکس، اگر این ملک 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد، مالک 31270 دلار پس از فروش ملک به قیمت 45000 دلار ضرر خواهد کرد.

مثال دوم:

شرکت اپل Ltd ماشین آلاتی را به قیمت 100000 دلار به صورت نقدی خریداری کرد. با استفاده از این ماشین آلات، این شرکت 150000 دلار درآمد ایجاد کرد. در همان زمان، شرکت دیگری به نام Kiwi Pvt. Ltd برای خرید همین نوع ماشین آلات وام گرفت تا درآمدی معادل 150000 دلار داشته باشد. شرکت Kiwi Pvt. Ltd از اهرم مالی برای ایجاد درآمد استفاده کرد اما با ضرر 300000 دلاری مواجه شد.

  • اگر ارزش اهرم مالی بیشتر باشد، استفاده از بدهی بیشتر می‌شود و هزینه شرکت از نظر کارمزد فرآیندها و سود پرداختی بر آن افزایش می‌یابد و این موضوع ممکن است بر EPS (سود به دست آمده از هر سهم) و سودآوری یک شرکت تأثیر بگذارد.
  • اگر ارزش اهرم مالی کم باشد، یک شرکت بسیاری از سهام و اوراق بهادار مالی را برای جمع آوری وجوه برای رشد تجارت خود منتشر می‌کند. در عین حال، ریسک نیز در حال افزایش است زیرا ریسک بازار بالا است و بازار بیش از حد در نوسان است.
  • ریسک مالی همچنین به یافتن موقعیت مالی واقعی یک شرکت و شناسایی ریسک های مرتبط با فعالیت‌های تجاری آن شرکت کمک می‌کند.
  • اهرم مالی به سرمایه گذاران اجازه می‌دهد تا اعتبار شرکت‌ها و ریسک های موجود در یک معامله پولی را درک کنند. همچنین کمک می‌کند تا سرمایه گذاران بازگشت سرمایه خود را ببینند و بازدهی بالقوه سرمایه‌گذاری‌های خود را محاسبه کنند.

همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند

همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند

اهرم مالی یک معیار مفید نظارتی برای صاحبان تمامی مشاغل و کسب و کارها است. در حالی که اهرم مالی می‌تواند به رشد کسب و کار و دارایی‌های شما کمک کند، می‌تواند خطرآفرین نیز باشد. گاهی ممکن است انتظار داشته باشید که ارزش دارایی‌های شما افزایش یابد، اما در عمل ارزش خود را از دست می‌دهند. با این حال، بازده اهرم مالی، به ویژه برای مشاغل کوچک‌تر که دارای ارزش سهام کمتری هستند، می‌تواند فوق‌العاده باشد.

اگر هنوز در درک اهرم مالی مشکل دارید، حتما با یک حسابدار متخصص مشورت کنید تا راهنمایی‌های بیشتری در مورد اهرم مالی دریافت کنید. البته برای محاسبه اهرم مالی شرکت خود باید به صورت های مالی دقیق دسترسی داشته باشید. با استفاده از نرم افزارهای حسابداری حرفه‌ای، مثل نرم افزار حسابداری محک می‌توانید به این مهم دست یابید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.