هنگامیکه گاوها و خرسها سودده اند، خوکها کشته میشوند.
روانشناسی معاملات 💪 بازار فارکس
روانشناسی معاملات یکی از مهمترین عوامل موفقیت در بازار فارکس است زیرا شرایط روحی معامله گر در زمان معامله تاثیر زیادی روی قدرت تصمیمی گیری در زمان ورود و خروج از معامله و مدیریت سرمایه دارد. انسان ذاتا موجودی احساسی است حتی در مواقعی که تصمیمی بر پایه منطق میگیرد بازهم احساسات نقش موثری در این تصمیم گیری ایفا می کنند.
در بازار فارکس نیز اکثر معامله گران ضرر بر پایه احساسات را تجربه کرده اند بدین گونه که زمانی تحت تاثیر هیجانات ناشی از یک موقعیت اضطراب آمیز یا ناراحت کننده دست به معاملات گوناگون بدون رعایت روانشانسی معاملات و مدیرت سرمایه زده اند یا بخاطر ترس از دست رفتن سرمایه با اینکه تمام تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال نوید یک موقعیت خوب برای ورود به معامله را داده اند نتوانسته اند به معامله ورود کنند یا بدون اینکه اجازه دهند یک معامله سیر و زمان طبیعی خود را برای رسیدن به سود مناسب طی کند با دیدن اولین نشانه های ضرر از معامله خارج می شوند.
این رفتارهای برپایه احساس اگر مدیریت نشود میتواند منجر به شکست تریدرهایی که به خوبی به انواع تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال نیز تسلط دارند،شود. البته این احساسات همیشه اشتباه نیستند و گاهی نیز درست عمل میکنند اما یک معامله گر فارکس باید بتواند احساس درست و اشتباه را از یکدیگر تمیز دهد.
احساسات اشتباه نیستند گاهی واکنش ما به این احساسات اشتباه هستند.
روانشناسی معاملات مرز بین شکست و موفقیت در بازار فارکس است.
چهار مانع اصلی موفقیت در فارکس برپایه روانشاسی معاملات
برپایه روانشناسی معاملات ۴ مانع اصلی موفقیت فارکس شناسایی شده است:
احساس ترس در روانشناسی معاملات فارکس
ترس یکی از احساسات مفید و معمول در موقعیت هایی است که میتواند به انسان ضرر بزند. بقا انسان بدون وجود احساس ترس امکان پذیر نیست زیرا نمیتوانند موقعیت خطر را تشخیص دهند و برای دوری از آن عکس العملی نشان دهند. اما همین احساس ترس به چند نوع میتواند عامل شکست معامله گر فارکس باشد.
ترس از اشتباه
ترس به جای ایجاد انگیزه برای انجام معاملات بدون استرس از ورود به معامله خوب جلوگیری میکند و ما را متقاعد میکند که اشتباه میکنیم. با اینکه ممکنه است معامله گر زمان زیادی را صرف دستیابی یک استراتژی خوب کرده باشد اما ترس از اشتباه قدرت تحلیل را از بین می برد و تمام حواس متوجه خطرات احتمالی دیگر در بازار فارکس می شود.
ترس از دست دادن موقعیت خوب
یک معامله گر ترسو که نمیخواهد هیچ موقعیتی را برای کسب سود از دست بدهد قدرت تحلیل مناسبی ندارد بدون صبر و توجه کافی در هر موقعیتی وارد معامله می شود و معمولا پس از اینکه با ضرر مواجه شد متوجه می شود نشانه های موفق نبودن این معامله را ندیده یا به آن توجه نکرده است.
بدترین نوع ترس،ترس از بازنده بودن
ترس از شکست موجب ترس روانی در ذهن شده و قبل از هر تصمیمی هشدارهای ترسناکی به ذهن صادر میکند. شکست و موفقیت،سود و ضرر دو عضو جدانشدنی در معاملات فارکس است. امکان ندارد معامله گری هرچند موفق پیدا کنید که در هیچ معامله ای ضرر نکرده باشد. افرادی که ترس از شکست دارند اجازه نمیدهند که معامله سیر طبیعی خود را طی کند.
در یک معامله میان مدت یا کوتاه مدت ممکن است بارها معامله وارد ضرر شود اما در نهایت با سود بسته شود. معامله گری که ترس از شکست دارد اولین برای که معامله وارد ضرر شود بخاطر ترس از ضرر بیشتر و از دست دادن سرمایه به سرعت از معامله خارج می شود. یا درجایی دیگر معامله گر با جفت ارز EURUSD وارد معامله شده است که خبر بدی اقتصادی از اتحادیه اروپا اعلام می شود این معامله گر به سرعت از این معامله خارج می شود و مانع از دستیابی به سود احتمالی می شود.
ترس در معاملات فارکس غالبا مخرب است.
همچنین معاملهگران را به اتخاذ تصمیمهای بیاساس سوق میدهد
و حساب معاملاتیشان را آهسته آهسته خالی خواهد کرد.
حس طمع در روانشاسی معاملات فارکس
طمع از ترس نیز خطرناکتر است. طمع احساس خودخواهانهای است که در معاملات فارکس شما را به گرفتن سود بیشتر تشویق میکند. آرزوی تحقق موفقیت و کسب سود بیشتر در بازار فارکس اصلا اشتباه نیست به شرطی که با برنامه ریزی و برپایه منطق باشد.اگر صرفا طمع کسب سود داشته باشید قدرت تحلیل از بین می رود و دست به معاملات با ریسک بالا خواهید زد از سود مستمر کم به طمع سود زیاد گذشته اید و تنها چیزی که نسیبتان می شود یک سرمایه از دست رفته و یک شکست بزرگ است.
اصطلاحی بین معاملهگران است که میگوید:
هنگامیکه گاوها و خرسها سودده اند، خوکها کشته میشوند.
خوک حیوان طماعی است و بازار مراعات طمع کاران را نمیکند و موجودات طماع همه دارایی خود را از دست خواهند داد. احساس طمع بسیار مخرب تر از ترس است زیرا احساس ترس معمولا جلوی ورود شما به معامله را میگیرد در واقع مانع کسب سود میشود اما احساس طمع موجب ورود بی ملاحظه به معاملات می شود و موجب ضرر می شود. از آنجایی که حرص و طمع ما را به عمل غیرمنطقی سوق میدهد، میتواند احساس بسیار خطرناکی بهشمار آید. درست مانند نوشیدن الکل، حرص و طمع می تواند با مسموم کردن سیستم ذهنیتان، شما را به رفتار احمقانه وادار کند. اگر طمع انتخابهای معاملاتی شما را فلج میکند، پس شما به مرحله نا هوشیاری رسیدهاید و به زودی تمامی دارایی حساب خود را از دست خواهید داد.
به عنوان مثال، معاملهگری که ذهنی مسموم شده از طمع دارد، از معامله موفق خود خارج نمیشود، زیرا گمان میکند بازار برای همیشه تابع اوامر او حرکت خواهد کرد. همچنین شخص طماع در هر حرکت بازار که با انتظارات او همراه باشد به معاملات خود میافزاید. رفتارهای خطرناک دیگر این گروه از معاملهگران شامل لوریجهای بیش از حد، ورود سریع به معامله و انجام معاملات بیش از حد میباشد.
احساس خشم در روانشناسی معاملات فارکس
احساس خشم نیز برای معامله گر بسیار مضر و مخرب است. خشم معمولا پس از یک زیان به وجود میاید و برای معمله گران عصبی موجب معاملات انتقام جویانه می شود. در حالیکه هدف اولیه معاملات انتقامجویانه برگرداندن میزان زیانهای گذشته است، اما معمولا با زیانهایی بیش از دفعه قبل همراه است. معامله گران انتقامجو اغلب بازار را مسبب زیانهای خود میدانند و نهایتا معاملات اشتباه بیشتری را انجام دهند.
معاملات انتقام جویانه به ۳ دلیل برای معامله گران بسیار مضر است:
۱- معمولا برنامه دقیقی برای ورود به آن وجود ندارد و شما را مجبور به معاملات عجولانه و احتمالا با سود پایین میکند. هنگامیکه به معاملات انتقامجویانه تمایل پیدا میکنید، از معاملهگری به سمت شرط بندی کشانده میشوید. در این شرایط، شما بدون هیچ تحلیل و برنامهای به سرعت وارد معامله میشوید.
۲-چون شما قصد جبران زیانهای گذشته را دارید، حس انتقام شما را وادار به انجام معاملات بزرگتر میکند. شما برای برگشت سریع زیان،مدیریت ریسک را در نظر نمیگیرید و در نهایت،این روش یک معامله احساسی است که با انگیزه اشتباه مدیریت میشود. این امر تمرکز شما بر معاملات منطقی را از بین برده و به سمت تصمیمهای احساسی هدایت میکند.
۳-احساسات به افکار و قوانین شما نفوذ میکند و تدریجا تمام معاملات شما را فرا میگیرد، این زمانی است که لحظه به لحظه شاهد کم شدن موجودی حساب خود خواهید بود.
برای مثال شما وارد معامله ای می شوید و ۵۰دلار ضرر میکنید اینار با دو برابر حجم وارد می شوید تا زیان قبلی را جبران کنید اما مجددا دو برابر ضرر میکنید و چون فکر میکنید بازار مسبب این زیان است و به شما بدهکار است به راحتی دست به معامله ای بزرگتر می زنید تا سرمایه تان از بازار پس بگیرید و این روند تا آنجایی ادامه پیدا میکند که دیگر سرمایه ای برای ورود به معامله ندارید.
حس غرور در روانشناسی معاملات فارکس
در آخر غرور میتواند موفقیت شما را به خطر بیاندازد. حس غرور یک احساس هیجانی است که معمولا پس از چند موفقیت بزرگ در معاملات فارکس به وجود میاید. حس غرور کاذب شما را متقاعد میسازد که به تمامی حرکات جفت ارزها کاملا مسلط هستید و تحلیلهای شما بدون نقص است. در حالیکه هیجان بعد از موفقیت طبیعی است، اما اعتماد به نفس بیش از حد مشکل ساز میشود. برای مثال، اگر در یک معامله خرید موفقیتی به دست آوردهاید، به معنای تضمین موفقیت در معامله بعدی نخواهد بود. بازار به این شیوه عمل نمیکند.
راه های غلبه بر موانع روانی موفقیت در معاملات فارکس
بررسی های روانشناسی معاملات فارکس راه هایی برای غلبه بر موانع موفقیت را معرفی میکند.
برای آموزش فارکس سرمایهگذاری کنید
آموزش فارکس یکی از راه های اصلی غلبه بر این موانع روانی است. اگر آموزش کافی ببینید میتوانید بجای تکیه بر احساسات زودگذر میتوانید بر مهارتتان تکیه کنید و تصمیمات معقول و منطقی بگیرید. اگر بخواهید کورکورانه و بدون داشتن دلیل منطقی وارد معامله شوید به زودی احساسات بر شما غلبه خواهد کرد و به سرمایه خورد خسارت وارد خواهید کرد.
مدیریت سرمایه و داشتن استراتژی معاملاتی در بازار فارکس بسیار موضوع مهم و کلیدی میباشد.
شما باید بدانید بازار فارکس و چارت قیمتی بر چه اساسی حرکت میکند اینگونه زمانی که یک خبر اقتصادی بد بشنوید به جای اینکه بترسید و بی دلیل معاملاتتان را باز یا بسته کنید به دنبال تاثیر این خبر بر حرکات بازار چه تاثیری می گذارند و چگونه باعث تغییرات قیمتی می شوند. آموزش صحیح فارکس به شما کمک میکند، استراتژی معاملاتی خود را خلق کنید که سودهای دائمی ایجاد کند. اگر بدون استراتژی سودده معامله میکنید، احتمالا فاجعهای در انتظار شما است.
از استراتژی معاملاتی خود پیروی کنید
معاملهگری با یک برنامه قوی ریسک را کاهش میدهد و به شما در کنترل هیجانات کمک میکند. یک برنامه معاملاتی، معمولا شامل یک سری دستورالعمل و استراتژیها جهت اخذ تصمیمهای معاملاتی است. یک برنامه معاملاتی ، غالبا پس از انجام تحلیلهای گسترده و مطالعه رفتار بازار ایجاد میشود. برای حفظ ثبات و سوددهی در معاملات، داشتن برنامه بسیار ضروری است.
به عنوان مثال برای داشتن یک برنامه معاملاتی مناسب میبایست به پرسشهای زیر پاسخ دهد.
- در هر معامله چند پیپ هدف گذاری کنم؟
- در چه زمانی معامله کنم؟
- در هر معامله چه میزان از سرمایه را به خطر میاندازم؟
- برای ورود به معاملات باید از چه قوانینی استفاده کنم؟
- معاملات باز را چگونه مدیریت کنم؟
- برای خروج از معاملات باید از چه قوانینی پیروی کنم؟
اگر یک برنامه دقیق معاملاتی بر اساس سوال های بالا طراحی کرده باشید دیگر دچار هیجانات ناخواسته نمی شوید. بدون دلیل وارد معامله ای نمی شوید،از معامله ای خارج نمی شوید،حجم معامله را افزایش نمی دهید و… معامله بدون برنامه، شما را به امان احساسات رها میکند و متعاقبا، معاملات را بر اساس هیجانات و بدون هیچگونه تحلیل معنادار حرکت بازار انجام خواهید داد.
به طور مثال: اگر طبق استراتژی معاملاتیتان پس از عبور از یک سطح فیبوناچی باید وارد معامله شوید باید تا حد امکان به این قانون پایبند باشید. در اینجا چارت ۴ ساعته از USDCHF آمده است. این چارت نشان میدهد که چگونه باید قوانین را به کار گرفت.
مدیریت ریسک را تمرین کنید
برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک معامله گر هیجانی،هیچگاه مبلغی را که نمیتوانید از دست بدهید را وارد معامله نکنید. شیوه رایج مدیریت ریسک این است که در هر معامله فقط ۱% از سرمایه را درگیر معامله کنید. مدیریت ریسک به موقع، همان چیزی است که معاملهگر را از یک قمارباز متمایز میکند. در کنار بهرهمندی هوشمندانه از لوریج، میبایست از حرکت با ترس یا نادیدهگرفتن حد زیان اجتناب کنید و هدفهای سودآور را انتخاب کنید.
به طور مثال:در اینجا معامله فروش AUDUSDآمدهاست با تعیین حد سود و حد ضرر آمده است. حد سود و حد زیان را باید قبل از ورود به معامله تعیین کرد اگر وارد معامله ای شدید و با حرکت بازار به سمت هدف حد سودتان را افزایش دادید در واقع شانس خودتان را در تبدیل یک معامله سودآور به یک معامله زیان ده افزایش داده اید. شما می بایست قبل از تعیین حد سود ابتدا ریسکتان را با تعیین حد ضرر کاهش دهید.
ذهنیت خود را تغییر دهید
ذهنیت غیر واقعی علت اصلی یک معامله هیجانی است. باید در انجام معاملات متمرکز باشید و تصمیمات هیجانی نگیرید.در غیر اینصورت عاداتی همانند ترس،طمع،خشم و غرور پیدا میکنید. صرفا تمایل به سود برای دستیابی به سود کافی نیست باید یک معامله گر بالغ(از لحاظ هیجان) باشید. شما باید به خود آموزش دهید که با حفظ اصول به سراغ بازار فارکس بروید و از تصمیمگیری بر اساس عصبانیت یا سایر هیجانات اجتناب کنید.
با ذهنیت شفاف و منطقی، هیجانات قدرت کافی برای کنترل تصمیمات شما نخواهند داشت.
نتیجهگیری
اگر نتوانید کنترل هیجانات خود را به دست بگیرید هیجانات کنترل شما را به دست خواهند گرفت که منجر به شکست خواهد شد. روانشناسی معاملات یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت معامله گران فارکس است.این موضوع باعث بیشترین میزان خطا برای اکثر معامله گران است. موفقیت و شکست در معاملات حرفهای فارکس به مهارت شما در حذف احساسات از تصمیمات معاملاتی بستگی دارد و الفبای معاملات ارزی سودآور، در کسب این مهارت است.
روانشناسی ترید در ارز دیجیتال | فصل ششم نقش احساسات در ترید ارزهای دیجیتال
نقش احساسات در ترید ، احساسات اثر مستقیم و غیر قابل انکاری بر روی معاملات در بازار سرمایه و ترید ارزهای دیجیتال دارد به دلیل وجود احساسات بدون منطق در معاملات شکست برای ما امری بدیهی و اجتنابناپذیر خواهد بود.
بررسی نقش احساسات در معامله گری
به عنوان یک معامله گر باید بپذیریم که اگر بهترین سیستم معاملاتی دنیا را داشته باشیم با رعایت نکردن اصول روانشناسی فارغ از تخصص تحلیلی چه تکنیکال چه فاندامنتال چه ترکیبی، شکست برای ما امری بدیهی و اجتنابناپذیر است .
در لحظه ورود به آخرین ترید تان چه احساسی داشتید؟
در لحظه ای که پوزیشن و ترید شما تمام شد چه احساسی داشتید؟
نگرانی- ترس -هیجان- خوشحالی -ناراحتی و خیالپردازی اکثر احساساتی هستند که پس از ورود به معامله و ترید برای شما ایجاد می شود.
در این مطلب به بررسی نمونه هایی از احساسات غیر منطقی در معاملات وترید ارزهای دیجیتال میپردازیم وراهکارهایی برای مقابله با این احساسات غیر منطقی در معاملات پیشنهاد می کنیم.
احساسات غیر منطقی وضررده در بازار کدامند؟
نگرانی
معامله گران نمیبایست از پیچیدگی بازار نگرانی داشته باشند ،بازار خیلی ساده است و باید با روانشناسی فردی و جمعی در بازار ترید کنیم ما وقتی درگیر پیچیدگی بازار شویم ممکن است مدت های طولانی درگیر این پیچیدگی باشیم بازار همچون اقیانوسی با موجهای متعدد است و راه خودش را میرود علت نگرانی ما این است که می خواهیم بازار مشکلات ما را حل کند و مثلاً بدهیهای ما را بدهد . انتظار بیجای ما نگرانی هایی را برای ما به وجود میآورد . از بازار به اندازه توان سیستم تریدمان انتظار داشته باشیم در بیشتر مواقع علت نگرانی ما انتظارات بیجا است واین انتظارات بیجا، است که نگرانی ها را به وجود می آورد اگر سیستم ترید ما به اندازه ۵% قادر است که به ما پاسخ دهد به همان اندازه از بازار انتظار داشته باشیم و بیشتر انتظار نداشته باشیم و اگر به اندازه ۲۰ درصد قادر است به ما سود دهد به همان اندازه از بازار انتظار داشته باشیم و از بازار بیشتر انتظار نداشته باشیم مشکلات مالی مان را خودمان و به نحو دیگری باید حل کنیم.
دومین عامل احساسی که باعث شکست در بازار معاملاتی وترید ارزهای دیجیتال می شود ترس است.
ترس در بازار کی به وجود می آید؟
وقتی میزان ضرر و شکست معاملاتی ما بیشتر و خارج از زیرساخت های روانی ما باشد ترس به وجود می آید . و معمولا در مقابل ترس امید واهی شکل می گیرد که ضرر ما جبران می شود و یا این ضرر به سود تبدیل می شود .
برای مقابله با این احساس همواره می بایست به اندازه توانمان و به اندازه توان سیستم ترید مان ریسک کنیم. و حد ضرر را رعایت کنیم.
خوشحالی
سومین عامل احساسی که موجب شکست ما در معاملات میشود خوشحالی غیرمنطقی است گاهی معامله گران با انجام چند معامله سودده خوشحال میشوند و احساس غرور و نابغه بودن می کنند که این حس خوشحالی ، غرور و نابغه بودن حس طمع را به وجود می آورد و ترکیب حس های خوشحالی غرور نابغه بودن و طمع شکست معاملاتی را در معاملات بازار یا معاملات ارز دیجیتال به دنبال دارد و معاملات را به سمت ضرر می کشاند چون معامله گر با احساسات خوشحالی غرور و طمع به خود غره شده و بیشتر و بیشتر ترید می کند از سیستم ترید خود دور می شود و معاملات خود را به سمت ضرر در بازار میکشاند پس هرگز از سود کردن در بازار خوشحال نباشید در موقعی خوشحالی میبایست به وجود بیاید که اصول ترید را انجام دادهاید و ترید منطقی حتی با ضرر انجام دادهاید حتی اگر ترید ضررده باشد ولی منطقی انجام شده باشد موجب خوشحالی معامله گر خواهد شد.زیرا منطق در معامله زیرساخت سود دهی ترید را فراهم می کند .
ناراحتی
ناراحتی احساسی است که در فرد معامله گر در برخورد با یک معامله وترید ضرر ده ایجاد میشود احساسات به صورت زنجیروار در انسان به وجود می آید . مثلاً به دنبال احساس ناراحتی در زمانی که معامله ضررده و نامعقول ایجاد شده حسی مثل انتقام به وجود می آید. و حس انتقام باعث میشود که فرد ترید های مکرر و احساسی و غیر منطقی انجام دهد که این خود عاملی برای ضرر کردن فرد معامله گر است .
چندین راهکار برای مقابله با احساس ناراحتی و انتقام پیشنهاد شده است است که با کار گیری آنها میتوانیم ترید های منطقی تر و سود ده تر ی را در ادامه معاملات مان داشته باشیم.
۱-برای راحت شدن و راهکار مقابله با احساس ناراحتی میبایست که استاپ و استراتژی معاملاتی مان را دوست داشته باشیم و پایبند به سیستم ترید خود باشید استاپ های منطقی عامل بقای ما در بازار هستند .
۲ – اینکه بتوانیم و بدانیم که بازار از ما قدرتمندتر است پس با بازار نجنگیم در مقابل بازار نجنگیم و حس انتقام از بازار را کم کنیم .
۳ اگر ناراحتیم و درون ما حس انتقام به وجود آمده کامپیوتر را خاموش کنیم تا این حس ناراحتی و غم از ما دور می شود و بعد از چند ساعت یا حتی چند روز که این احساس خوابید و فروکش کرد دوباره به ترید و معامله در بازار بپردازیم و در نظر داشته باشیم که احساسات منطق آدم را کور میکند .
خیال پردازی
انسان های با خیال پردازی بالا واقع گرا نیستند . ما باید واقع گرا باشیم و بدانیم که هیچ سیستم تریدی بهترین نیست بدانیم که تمام تریدرهای موفق بازار نابغه نیستند شاید باهوش باشند ولی نابغه نیستند تمام عوامل موفقیت در بازار اکتسابی است و می توان با آموزش و تمرین مکرر به این عوامل موفقیت برسیم.
به امید آنکه که بتوانیم این عوامل را موفقیت را کسب کنیم و در میدان معاملات بازار و معاملات ارز دیجیتال همیشه موفق و پیروز باشیم .
ممنون از اینکه تا پایان ” نقش احساسات در ترید ” همراه ما بودید.
معامله گران میلیونر چگونه فکر میکنند؟
معامله گران میلیونر چگونه فکر میکنند؟: تمام معامله گران باید از باورها، اصول اخلاقی و فرآیندی که معامله گران موفق استفاده میکنند، پیروی کنند.
ممکن است که این امر ساده ای بنظر برسد، اما دلیلی وجود داد که تعداد کمی از افراد میتوانند به معامله گر موفقی تبدیل شوند. اگر بخواهید در بازار پول دربیاورید، باید دیدگاه خود را تغییر دهید.
علت اصلی که اکثر افراد، موفق نیستند اینست که نمیخواهند به طور مستمر یک کار خسته کننده را انجام دهند. حتی در ارتباط با سلامت و تناسب اندام هم اکثر افراد اطلاع دارند که باید چکار کنند، اما اینکار را نمیکنند (هرچند که از عواقب آن مطلع هستند).
زمانی که نتیجه حاد شود، اکثر افراد تصمیم میگیرند که منظم شوند. پس باید همیشه این نتایج را در ذهن خود داشته باشید تا بتوانید کاری که میخواهید را انجام دهید.
معامله گران میلیونر برای چه چیزی ارزش قائل هستند؟
۱-معامله گران میلیونر برای فرصت های معاملاتی ارزش قائل هستند:
سریع ترین راه برای ضرر کردن چیست؟
سریع ترین راه اینست که فقط به دنبال پول باشید و متوجه نباشید که چکار میکنید. به عبارت دیگر این حالتی است که فقط به دنبال پول هستید و میخواهید هر چه سریعتر پول زیادی بدست بیاورید. و این حالت روانی باعث میشود که بسیاری از معامله گران نتوانند سودآور شوند.
گاهی اوقات فرصت معاملاتی خوبی پیش نیامده است، ولی معامله میکنید/ گاهی اوقات هم حجم معامله را بیش از حد افزایش میدهیم و یا از برنامه معاملاتی پیروی نمیکنیم.
در چنین حالاتی ما به دنبال این هستیم که هر جوری که شده پول دربیاوریم. اما اگر میخواهید همانند یک میلیونر معامله کنید، دیگر نباید اینگونه عمل کنید.
میلیونرها اینگونه فکر میکنند که فرصت های معاملاتی زیاد است. پس به دنبال این نیستند که هر طوری که شده پول دربیاورند.
این حالت بخاطر این نیست که آنها میلیونر هستند، بلکه به این دلیل است که آنها میدانند که فرصت های معاملاتی زیاد است، پس عجله نمیکنند و وارد هر معامله ای نمیشوند. به عبارت دیگر معامله گران حرفه ای صبر میکنند تا یک ستاپ واضح شکل بگیرد که ریسک کمی هم دارد.
جیم راجر گفته است:
من آنقدر صبر میکنم تا پول در سه کنجی بیوفتد و بعد این پول را برمیدارم. و در طی این زمان، هیچ کار دیگری نمیکنم.
حتی افرادی که در بازار ضرر میکنند میگویند: “پول خود را از دست داده ام. حالا باید کاری کنم که پولم را پس بگیرم”.
در صورتی که این طرز تفکر غلط است. در اینحالت نباید کاری کنید و فقط باید صبر کنید تا یک فرصت مناسب پیش بیاید.
ممکنه که این بحث خیلی کلیشه ای بنظر برسد، اما اگر میخواهید یک معامله گر مفید باشید باید همانند حرفه ای را رفتار کنید.
اگر همیشه عاجزانه بدنبال پول درآوردن باشید، آنگاه مطمئن باشید که هیچ وقت نمیتوانید بصورت دائمی در بازار سودآور شوید.
پس حتی اگر یک حساب ۲۰۰ دلاری هم داشته باشید، نباید عاجزانه به دنبال پول باشید و بخواهید که سریع سود کنید. در چنین حالتی حساب شما خیلی سریع خالی میشود.
۲-معامله گران میلیونر به عملکرد خود در بازار دقت میکنند:
یکی از تفاوت های اصلی بین معامله گر سودآور و معامله گر زیان آور اینست که معامله گر سودآور برای عملکرد خود ارزش قائل است.
در حالی که معامله گر زیان آور فقط برای پول خود ارزش قائل است. وقتی بر روی عملکرد خود تمرکز کنید، آنگاه سعی میکنید که عادت های معاملاتی درستی را ایجاد کنید تا تاثیر مثبتی روی عملکرد شما بگذارند.
اما وقتی روی پول تمرکز کنید، آنگاه تمام چیزهایی که عملکرد شما را بهبود میبخشند، نادیده گرفته میشوند.
مثلا برنامه معاملاتی را نادیده میگیرید؛ بیش از حد معامله میکنید، ریسک زیادی میکنید، عملکرد منظمی ندارید، نمیتوانید معاملات خود را بیشتر نگه دارید و یا نمیتوانید از ایست ضرر بزرگتری استفاده کنید.
باید برای چیزهایی که به سودآوری شما منجر میشوند، ارزش قائل باشید.
معامله گر باید اعتماد به نفس داشته باشد و این بدین معنی نیست که باید ریسک های احمقانه انجام دهد.
بلکه به این معنی است که باید طبق برنامه معاملاتی خود پیش برود و وقتی که سیگنال شکل میگیرد باید استراتژی معاملاتی خود را اجرا کند.
چنین معامله گری تردید نمیکند، ولی از طرف دیگر بی دقت و احمقانه هم رفتار نمیکند.
معامله گران میلیونر چگونه فکر میکنند؟
معامله گران میلیونر چگونه فکر میکنند؟
معامله گران میلیونر چگونه عمل میکنند؟
طرز فکر معامله گران حرفه ای در مورد نحوه معامله، فقط یک طرف معادله است. طرف دیگر معادله اینست که آنها چگونه در بازار عمل میکنند. آگاهی و اطلاع از یک چیز، فقط یک طرف قضیه است. و طرف دیگر اینست که بتوانیم آن را عملی کنیم. پس سعی کنید نکاتی که در این مقاله میخوانید را در عمل نیز رعایت کنید.
معامله گران میلیونر کمتر از شما معامله میکنند:
یکی از بهترین قوانین در مورد معامله گری این است که یادبگیریم هیچ کاری نکنیم تا اینکه یک فرصت معاملاتی پیش بیاید. اکثر افراد فکر میکنند که همیشه باید معامله کنند و همیشه باید کاری انجام دهند. در صورتی که باید صبر کنند تا یک فرصت معاملاتی پیش بیاید.
معامله معاملهگران با احساس گران میلیونر، ریسک خود را با دقت کنترل میکنند. کنترل کردنِ حجم معامله، یکی از کلید های موفقیت در معامله گری است.
اگر حجم معامله را کنترل کنید، آرامش خواهید داشت و میتوانید به درستی فکر کنید.
وقتی حجم معامله را کنترل میکنید یعنی متوجه شده اید که فرصت های معاملاتی زیاد است. بنابراین طمع نمیکنید. پس باید حجم معامله را به گونه ای تعیین کنیم که با دلارهایی که در معرض ریسک قرار میدهیم، احساس راحتی کنیم. بدین ترتیب آرامش داریم و سعی نمیکنیم که سریع پولدار شویم.
باید بیشتر بر حفظ سرمایه تمرکز کنیم تا سودآوری. پس همیشه باید به ضرر کردن فکر کنیم و نه به سود کردن. روی سودآور شدن تمرکز نکنید. سعی کنید که از پولتان محافظت کنید.
نتیجه گیری:
تصور کنید به رویاهایتان رسیده اید و بصورت مداوم سودآور هستید. یک برنامه معاملاتی دارید و با مقدار ریسک هم احساس راحتی میکنید.
با ضرر کردن هم هیچ مشکل ندارید چون میدونید تا وقتی که طبق برنامه معاملاتی پیش بروید، سودها میتوانند ضررها را جبران کنند و حتی میتوانید سودآور هم بشوید.
در نهایت کاری را انجام میدهیم که به آن فکر میکنیم. چه آن افکار مثبت باشند و چه منفی باشند.
پس موفقیت در معاملات، از ذهن شما نشئت میگیرد. شاید این بحث کلیشه ای بنظر بیاید، اما افکار شما تعیین کنند عملکرد شما هستند. پس مواظب باشید که روی چه چیزی تمرکز میکنید.
آیا به پول و تمام چیزهایی که میتوانید با آن بخرید، فکر میکنید؟ یا اینکه به نحوه عملکردتون فکر میکنید؟ آیا به این فکر میکنید که در بلندمدت سودآور معاملهگران با احساس باشید؟
برای شروع میتوانید عادت های مثبت را تمرین کنید و از استراتژی های معاملاتیِ موثر استفاده کنید. انتظارات مثبت و واقع گرایانه در ذهن خود ایجاد کنید.
تحلیل احساسات بازار در معاملات فارکس تایم
💥تحلیل احساسات بازار در معاملات فارکس تایم💵
تحلیل احساسات بازار فارکس میتواند ابزار مفیدی برای کمک به معامله گران به منظور درک رفتار قیمتی و عکسالعمل به آن باشد.
در حالی که اعمال کردن تحلیل تکنیکال و فاندامنتالِ صحیح و منطقی، نکتهای کلیدی است، داشتن اطلاعات در مورد احساسات بازار میتواند عمق بیشتری به بینش و دیدگاه معامله گر بدهد.
احساسات بازار Forextime چیست؟
احساسات بازار در واقع حس سرمایه گذاری و معامله گران را نسبت به یک بازار یا نماد معاملاتی خاص، بازگو میکند.
به عنوان معامله گران باید بدانید که احساسات بازار زمانی مثبتتر میشود که احساس عموم نسبت به بازار در حال مثبتتر شدن باشد.
به همین شکل، اگر شرکت کنندگان در بازار رفتاری منفی از خود نشان دهند، احساسات بازار میتواند به منفی تبدیل شود.
به همین شکل، معامله گران از تحلیل احساسات بازار برای تعریف اینکه بازار صعودی یا نزولی است، استفاده میکنند.
معامله گران میتوانند احساسات بازار را به وسیلهی استفاده از طیف وسیعی از ابزار مانند معاملهگران با احساس اندیکاتورهای احساسات بازار و همینطور نظارت بر حرکات قیمتی در بازارها، اندازه گیری کنند.
تحلیل احساسات در بازار فارکس در واقع فرایند شناسایی نظر و جایگاه دیگر معامله گران و استفاده از آن در تصمیم گیریهای معاملاتی خود در بازار فارکس است.
در حالی که تحلیل احساسات بازار را به راحتی میتوان در بازار فارکس پیاده سازی کرد، همینطور از آن در بازار سهام و دیگر انواع معاملات بهره گرفته میشود.
سرمایه گذاران معکوس به دنبال این هستند که گروهی از معامله گران به خرید یا فروش جفت ارز خاصی بپردازند و صبر میکنند تا در زمان مناسب خلاف جهت احساسات وارد بازار شوند.
مثال تحلیل احساسات بازار فارکس تایم
یک مثال برای اینکه چطور میتوان تحلیل احساسات بازار را بر روی معاملات فارکس پیادهسازی کرد، حرکت بزرگی است که در سال 2016 در جفتارز GBP/USD شاهد آن بودیم.
پس از رای بریتانیا برای خروج از اتحادیهی اروپا، احساسات منفی بازار پوند بریتانیا را به پایین ترین ارزش در 31 سال اخیر کشاند.
بعد از احساسات مثبت بازار در سال بعدی، دوباره احساسات بازار منفی در سال 2018 کنترل را به دست گرفت و در سال 2019 قیمتها دوباره شروع به افزایش کردند.
اندازه گیری احساسات بازار فارکس تایم FXTM
وقتی در مورد احساسات سرمایه گذاران یا احساسات بازار (Market Sentiment) صحبت میکنیم، به رفتار مجموع افراد در جامعه سرمایه گذاران اشاره داریم. اساسا احساسات سرمایه گذاران یک اندازه گیری تخمینی از رفتار شرکت کنندگان در بازار در یک زمان مشخص است و این رفتار میتواند صعودی، نزولی یا بین این دو باشد.
این نوع از تحلیل معمولا توسط یک معامله گر مبتنی بر حرکات قیمتی کوتاه مدت انجام میگیرد که میخواهد از تغییرات کوتاه مدت بازار سودآوری کند. برای مثال اگر یک معامله گر کوتاه مدت ببینید قیمت های نماد معاملاتی به طور کلی در حال افزایش است، این نشانه مناسبی از اینکه احساسات بازار صعودی است، محسوب میشود.
به عبارتی دیگر، افراد بسیار بیشتری وجود دارند که حاضر هستند نماد معاملاتی موردنظر را خرید کنند و قیمت های بیشتری نسبت به قیمتی که فروشندگان ارائه کردهاند، پیشنهاد کنند.
برای محاسبه احساسات سرمایه گذاران تا حد ممکن، روش های آماری خاصی توسعه داده شده است. با استفاده از این روش، شاخص های احساسات بازار به صورت مداوم و منظم منتشر میشوند تا سرمایه گذاران بتوانند تغییرات را در طول زمان دنبال کنند و از این اطلاعات برای پیشبینی نقاط تغییر جهت بازارهای صعودی و نزولی بهره بگیرند.
با دنبال کردن تغییرات در احساسات بازار، سرمایه گذاران سعی میکنند تا مشخص کنند که حس و حال بازار بیش از حد صعودی است یا نزولی یا اینکه نسبتا طبیعی میباشد. اگر سرمایه گذاران بتوانند یک اندازه گیری دقیقی از احساسات بازار بدست بیاورند، میتوانند از آن به نفع خود استفاده کنند.
آشنایی با اندیکاتورهای احساسات بازار FXTM
یک اندیکاتور احساسات به یک اندیکاتور بصری اشاره میکند که برای نشان دادن اینک معامله گران چه احساسی به بازار یا اقتصاد دارند، طراحی شده است. یک اندیکاتور احساسات به دنبال این است که اندازه بگیرد باورها و وضعیت شرکت کنندگان بازار چگونه بر روی رفتار آینده بازار تاثیر میگذارد.
اندیکاتور های احساسات نشان میدهند که یک گروه از مردم چقدر حس صعودی یا نزولی به بازار دارند و این میتواند به پیش بینی رفتار معاملاتی این گروه در آینده کمک کند.
این اغلب به صورتی متضاد رخ میدهد. برای مثال، زمانی که سرمایه گذاران به شدت احساس نزولی به بازار دارند، این اغلب یک سیگنال متضاد را میدهد که قیمت های بازار میتواند به زودی بالاتر برود.
کاربرد اندیکاتورهای احساسات بازار ForexTime
اندیکاتورهای احساسات میتوانند توسط سرمایه گذاران برای تحلیل و بررسی اینکه معامله گران چقدر به بازار و اقتصاد فعلی هستند، دید خوب یا بدی دارند، استفاده شوند. برای مثال یک اندیکاتور احساسات معامله گران میتواند نشان دهد بدبینی ممکن است باعث شود شرکت ها تمایل کمتری به افرایش موجودی در انبارهای خود داشته باشند زیرا آنها میترسند که مصرف کنندگان ممکن است خرج نکنند.
داده ها مشمول تفسیر های مختلف میشوند. یک داده مثبت نشان میدهد که مصرف کنندگان احساس خوبی دارند. با این حال برخی از این دادهی مثبت نتیجه میگیرند که در طول زمان به احتمال زیاد وضعیت نزولی خواهد شد. یک داده منفی نشان میدهد که مصرف کنندگان راضی نیستند اما احتمالا وضعیت از این به بعد بهتر خواهد شد.
اندیکاتورهای احساسات تنها یک بخشی از داده هستند و بصورت مستقل نباید به معاملهگران با احساس عنوان سیگنالی برای معامله کردن در نظر گرفته شوند. برای مثال، اگر یک اندیکاتور احساسات مانند نسبت Put و Call دارای داده های بسیار مثبتی باشد، این نشان میدهد که سرمایه گذاران انتظار دارند قیمت های بازار سهام کاهش پیدا کنند.
در حالت تضاد، سرمایه گذاران انتظار دارند قیمت ها بیشتر شوند زیرا افراد کمی در بازار ماندهاند که قیمت را به سطوح کمتری بکشانند. چیزی که اندیکاتور به ما نمیگوید این است که این اتفاق در چه زمانی رخ خواهد داد. در عوض، معامله گران از داده ها استفاده میکنند تا زمانی که سطوح احساسات به حداکثر و حداقل خود میرسد، منتظر تغییر جهت بازار باشند.
زمانی که احساسات بازار در سطوح حداقل یا حداکثر خود نیست، میتواند از آن برای تایید ترند فعلی استفاده کرد.
چالش های تحلیل احساسات بازار فارکس تایم
احساسات کوتاه مدت میتواند دلیل عقب نشینی های موقت در بازار باشد اما این حرکات عموما دوباره به جهت قبلی بلند مدت خود باز میگردند. این به دلیل آن است که احساسات بازار بر اساس انتظارات است و زمانی که انتظارات شکل میگیرد، به سختی میتوان آن را از بین برد.
انتظارات قدیمی به سختی از بین میروند. زمانی که در مورد احساسات بازار در شک و شبهه هستید، زمان آن است که سراغ گزارش تعهد معاملهگران (Commitments of Traders Report) بروید.
با این حال ما نمیتوانیم دقیقا پیش بینی کنیم که احساسات بازار چه زمانی تغییر خواهد کرد و پس از رخداد آن، متوجه آن خواهیم شد. احساسات بازار بلند مدت ماهها یا حتی سالها باقی میمانند. به همین دلیل است که ترندهای بلند مدت را به راحتی میتوان در چارت های جامع مشاهده کرد.
نحوه کنترل احساسات ترس و طمع فارکس تایم FXTM
ترس و طمع و به طور کلی احساسات بازار اغلب جزو اصلی ترین عناصر گرداننده بازارهای مالی هستند. درک اینکه چه زمانی باید این احساسات را در کنترل خود نگهدارید، میتواند سرنوشت شما به عنوان یک معامله گر موفق یا یک حرفه معاملاتی کوتاه مدت و ناموفق را رقم بزند.
ترس و طمع میتواند بین معامله گران رایج باشد و اگر آن را به خوبی مدیریت نکنید، میتواند خسارت های بسیاری برای شما ایجاد کند. ترس اغلب به عنوان یک بی میلی برای ورود به معامله یا بستن یک معامله موفق به طور مبتدیانه، در بازار خود را بروز میدهد.
از طرف دیگر، طمع زمانی که معامله گران سرمایهی بیشتری به معاملات سودآور اضافه میکنند یا از اهرم بیش از حد در معاملات بهره میگیرند، خود را نشان میدهد. چندین راه برای کنترل احساسات و اطمینان حاصل کردن از اینکه ترس و طمع بر روی تصمیمات معاملاتی شما تاثیری نمیگذارد، وجود دارد:
معامله گران برای اجتناب از تصمیم گیری بر اساس احساسات باید یک برنامه معاملاتی داشته باشند که مسیر را به آنها نشان میدهد. در غیر اینصورت ممکن است دچار تصمیماتی مانند استفاده بیش از حد از لوریج، حذف کردن توقف ضررها و اختصاص سرمایه بیشتر به معاملات ناموفق، شوید.
یکی از ساده ترین راه های کاهش تاثیر احساسات معاملات تان، کاهش اندازه یا حجم معاملات است. معامله گران با انجام معامله بزرگ و دیدن نوسانات قیمتی بر روی آن، بدون شک دچار استرس میشوند و این استرس میتواند منجر به تصمیم های بد شود.
معاملهگران همینطور نیاز دارند که در هنگام معاملات مسئولیت حساب خود را بر عهده بگیرند. بهترین راه برای انجام این کار، ثبت وقایع معاملاتی است. ثبت وقایع معاملاتی در یک دفتر ثبت وقایع معاملاتی به معامله گران کمک میکند معاملات خود را دنبال کنند و یادداشت هایی در مورد تکنیک های موثر و غیر موثر داشته باشند.
احساس معاملهگران ارز و طلا چگونه عوامل بنیادین را تشدید میکند؟
آیا بانک مرکزی از سیاست ارزی تازه اعلامشده، عقبنشینی کرده است؟ چهارشنبه بانک مرکزی طی ابلاغیهای، ورود ارزهای معاملهشده در «نیما» را به بازار آزاد (صرافیها) مجاز اعلام کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، از آنجا که ابلاغیه جدید اشاره به «اسکناس» دارد، میتوان حدس زد که ارز مورد بحث، ارزهای تجار خرد است که به صورت اسکناس مبادله میشود و به این ترتیب، بازار ثانویه جایگاه خود را حفظ میکند. با این همه، افت قیمتها در بازار پس از انتشار دستور تازه، نشان میدهد که علاوه بر تشدید فعالیتهای سوداگرانه، جو روانی نیز بسیار در شکل دادن روندها، تعیینکننده است.
روز گذشته، ابلاغیه تازه در حالی منتشر شد که ساعاتی از ورود قیمت دلار به کانال ١٥ هزار تومان معاملهگران با احساس میگذشت. واضح است که ابلاغیه جدید پیشتر مورد بحث قرار گرفته، اما این پرسش به ذهن میآید که آیا بانک مرکزی پیشبینی قیمتهایی در این سطح را میکرده است؟ چهارشنبه، انتشار این خبر باعث افت قیمتها از اوج روزانه شد، اما این روند خود مطرحکننده دو سوال دیگر است: چرا قیمتها ظرف چند روز چنان اوج میگیرد و چرا بانک مرکزی به این سادگی میتواند روند را متاثر کند اما در زمان بررسی طرحهایی با این درجه اهمیت، تمامی موارد را مد نظر قرار نمیدهد؟
ابلاغیه تازه
در میانه مرداد، بسته ارزیای که چند روز پیشتر در هیات دولت تصویب شده بود، اجرایی شد. یکی از مهمترین بخشهای این بسته ایجاد بازار ثانویه بود. بر اساس برنامهها، این بازار شرایط فروش ارز صادرکنندگان بزرگ شامل تولیدکنندگان محصولات پتروشیمی، فولاد و فلزات را فراهم میکرد و عرضه و تقاضا تعیینکننده اصلی قیمت میشد. اما واردکنندگانی میتوانستند از این بازار بهره ببرند که ثبت سفارش آنها در وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام شده و این وزارتخانه واردات آن کالا اعم از مصرفی، واسطهای یا سرمایهای را برای کشور ضروری تشخیص داده باشد.
با این همه، روز چهارشنبه بانک مرکزی ابلاغیه تازهای صادر کرد که به نظر میرسد عقبنشینی از بخشی از سیاست ارزی مرداد باشد. نهاد بازارساز ارز روز گذشته دستورالعمل خرید و فروش ارز به صورت اسکناس توسط شبکه صرافیهای مجاز را ابلاغ کرد. بانک مرکزی میگوید در راستای اجرایی کردن سیاست جدید ارزی دولت برای ساماندهی و مدیریت بازار ارز، ورود ارز به صورت اسکناس توسط صرافیهای مجاز از محل منابع ارزی خریداری شده و همچنین درآمدهای ارزی صادراتی خریداری شده در سامانه نظام یکپارچه معاملات ارزی (نیما) مجاز شده است. این به آن معناست که صرافیهای مجاز میتوانند نسبت به ورود ارز به صورت اسکناس از محل منابع اشاره شده اقدام کرده و نسبت به فروش آن به نرخ بازار به متقاضیان در چارچوب دستورالعملهای ابلاغ شده، به خصوص مقررات ناظر بر عملیات ارزی صرافیها در محل استقرار صرافی خود اقدام کنند.
روند بازار
بازار آزاد ارز روز چهارشنبه را با روند افزایشی آغاز کرد. دلار که سهشنبه در انتهای کانال ١٣ هزار تومان نوسان میکرد، روز گذشته به راحتی به کانال ١٥ هزار تومان رفت. با افزایش تقاضا، قیمت تا ١٥ هزار و ٣٠٠ تومان هم اوج گرفت. در این مقطع سودگیری بعضی از معاملهگران، روند را کاهشی کرد تا با انتشار ابلاغیه بانک مرکزی روند افت را سرعت دهد. تا ساعت ٥ عصر چهارشنبه، دلار روی قیمت ١٣ هزار و ٧٥٠ تومان آرام گرفته بود، گرچه «کفگیری» (خرید در کف قیمتی به امید افزایش دوباره قیمت) برخی نوسانگیران قیمت را در بازار غیررسمی اندکی بالاتر برد.
روند بازار ارز در روز چهارشنبه، بازار طلا را نیز متاثر کرد. با جهش قیمتها در بازار آزاد ارز، انواع سکههای طلا نیز قیمتهای بالای تازهای را تجربه کردند، اما بعد با شروع روند افت قیمت ارزها، بازار سکه نیز کاهشی شد.
احساس معاملهگر
اثر روانی ابلاغیه بر کاهش قیمت دلار و دیگر ارزهای بازار آزاد در حالی برجسته شد که در روند افزایشی نیز، حس معاملهگران تشدیدکننده اثر عوامل بنیادین سیاسی- اقتصادی بوده است. این امر نشان میدهد که بازارساز علاوه بر مدیریت عوامل اقتصادی، باید فکری هم به حال جو روانی حاکم بر این فضا بکند.
درست است که بخشی از مردم که در دسته سوداگران نیستند، برای حفظ سرمایه به بازار بازگشتهاند و وجه سرمایهای دلار و طلا را تشدید کردهاند، اما اثر روانی فعالیتهای هیجانساز در داخل و خارج را نباید دستکم گرفت. مساله این است که هرچه تقاضا در بازار بالاتر برود، زندگی روزمره مردم ممکن است بیشتر تحت تاثیر قرار بگیرد. عدهای بر این باورند که قیمت دلار بر کالاهای اساسی مورد نیاز مردم اثر تورمی چندانی ندارد، بهویژه از آن رو که کالاهای اساسی داخلی، عموما با مولفههای دیگری قیمت میخورند. با این حال، دستهای دیگر از کارشناسان میگویند که از آنجا که در هر زنجیره تولیدی، نهادههای دلاری یا دیگر ارزها وجود دارد، رشد قیمت ارز میتواند بر اقلام ساده ایرانی هم تاثیر بگذارد.
دیدگاه شما