تحلیل بنیادی چیست؟
در این مقاله قصد داریم به مبانی و مفاهیم اولیه تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال (fundamental) بپردازیم و اهمیت آن را بیان کنیم. تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟ تحلیلگر بنیادی کیست و هدف او از تحلیل بنیادی شرکت های مختلف چیست؟ شما پس از مطالعه این مقاله با تعاریف و اصطلاحات تحلیل بنیادی آشنا میشوید و فاکتورهای مهم و عوامل مؤثر بر تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) را درک خواهید کرد تا از آن در کنار تحلیل تکنیکال، بهترین استفاده را ببرید. چنانچه شما قصد سرمایه گذاری در بازار سرمایه را دارید یا میخواهید تحلیلگر سهام باشید، و به دنبال اطلاعاتی در مورد چگونگی انجام تحلیل بنیادی سهام در بورس هستید، این مقاله اطلاعات اولیه را برای شما فراهم میکند. با ما همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
قیمت هر چیزی که شما آن را خرید و فروش میکنید، خواه یک سهم باشد یا یک کالا، به عوامل مختلفی بستگی دارد. این عوامل میتواند فارغ از شرایط عرضه و تقاضا باشد. عرضه و تقاضا همیشه بر اساس قیمت ذاتی و بنیادی یک سهم یا کالا نیست. اما در تحلیل بنیادی ما به مطالعه و بررسی عواملی که به طور بنیادی و ذاتی بر ارزش سهم تاثیر گذار است خواهیم پرداخت و کاری با عرضه و تقاضا نداریم. فلسفه تحلیلگران بنیادی این است که هرچیزی در بلند مدت به ارزش واقعی خود خواهد رسید. ممکن است شما در تحلیل یک سهم متوجه شوید که قیمت الآن سهم با ارزش ذاتی سهم تناسبی ندارد.
معمولا در تحلیل سهامهای بورسی، میزان سودسازی شرکت از اهمیت بالایی برخوردار است. گاهی روند سود سازی شرکت در آینده میتواند دچار تغییرات اساسی شود و از این رو تحلیلگر بنیادی میتواند فرصتهای سرمایه گذاری را شناسایی کند. بنابراین یک تحلیلگر بنیادی با بررسی صورتهای مالی شرکت و فاکتورهای تاثیر گذار بر روند سودسازی شرکت در منظور از سهم بنیادی چیست؟ پی رسیدن به ارزش واقعی سهم در آینده یا در حال حاضر است. اکر بازار و شرایط عرضه و تقاضا طوری باشد که قیمت حال حاضر سهم با ارزش واقعی آن سهم در آینده یا در حال حاضر فاصله زیادی داشته باشد (خیلی کمتر یا خیلی بیشتر باشد)، میتواند اعلام کند که سهم گزینه مناسبی برای خرید یا فروش است. به طور خلاصه هدف اصلی از تحلیل فاندامنتال تعیین ارزش واقعی سهام شرکت ها است.
تعاریف و اصطلاحات پایهای در تحلیل بنیادی
در این قسمت به معرفی برخی از اصطلاحات و مفاهیمی خواهیم پرداخت که در تحلیل بنیادی با انها سر و کار خواهیم داشت.
سال مالی
سهامداران تصمیم گیرنده هر شرکت برای محاسبه ی سود و زیان و مسائل مالی شرکت، یک دوره یک ساله را انتخاب می کنند که در پایان آن دوره، هیئت مدیره موظف به گزارش دادن عملکرد خود در پایان سال مالی میباشد.
ترازنامه
ترازنامه، بیلان یا صورت وضعیت مالی، وضعیت مالی یک شرکت را در یک زمان مشخص نشان میدهد؛ که باید توسط یک نهاد حسابرسی تهیه گردد. ترازنامه معمولاً در پایان یک دوره مالی (یا سال مالی) تهیه میگردد. در ترازنامه سه قلم اطلاعاتی دارایی، بدهی و سرمایه مشخص میگردد.
دارایی
دارایی به اموال یا منابع اقتصادی متعلق به یک شرکت میگویند که شامل «منابع اقتصادی»، «تسلط مالکانه واحد تجاری» و «قابلیت تبدیل به پول نقد» را داشته باشد، میگویند. داراییها معمولا به دو دسته داراییهای جاری و غیر جاری تقسیم بندی میشوند.
داراییهای جاری شامل:
- موجودی نقد
- سرمایهگذاریهای کوتاهمدت
- حسابها و اسناد دریافتنی تجاری
- پیشپرداختها (در طی یک سال مالی به دارایی تبدیل میشود)
داراییهای غیر جاری شامل موارد زیر است:
- داراییهای ثابت مشهود (مثل زمین یا ماشین آلات یک شرکت)
- داراییهای نامشهود (دارایی های قابل قیمت گذاری اما غیر فیزیکی مثل حق تالیف)
- سرمایهگذاری بلند مدت
ارزش خالص دارایی یا NAV
ارزش خاص دارایی Net Asset Value یکی از فاکتورهای مهم در ارزش گذاری سهام است. اصلاح ناو یک شرکت مبیین ارزش خاص دارایی تقسیم بر تعداد سهام شرکت است. این اصلاح بیشتر برای صندوقهای سرمایه گذاری بکار می رود. خرید واحدهای صندوق به معنی سهیم شدن در داراییهای صندوق است. ارزش این داراییها نیز با توجه به شرایط بازار دائماً تغییر میکند. برای مثال، بخشی از داراییهای صندوق که به سهام شرکتها اختصاص یافته، با نوسانات روزانه سهام، بالا و پایین میرود. علاوه بر این، سود سهام تقسیم شده توسط شرکتها نیز به منابع صندوق اضافه شده و ارزش داراییهای آن و به طبع آن ارزش واحدهای خریداری شده را افزایش میدهد. بنابراین داراییهای هر صندوق روزانه ارزشگذاری میشود. اگر بدهیهای صندوق را که عموما شامل بدهی بابت خرید سهام به کارگزاریها و بدهی به ارکان صندوق میشود از آن کم کنیم، ارزش خالص داراییهای صندوق بدست میآید که با تقسیم آن بر تعداد واحدهای صندوق، میتوانیم ارزش خالص هر یک از واحدها یا NAV صندوق را بدست بیاوریم.
سود پیش بینی شده (EPS)
منظور از EPS سود اختصاص یافته به هر سهم یک شرکت است که توسط شرکت در ابتدای سال مالی پیش بینی میشود. هر شرکت وظیفه دارد سود تخمینی خود را بر اساس نظرات مدیران شرکت تخمین می زند و به سهامداران اعلام کند. سود پیش بینی شده یا همان EPS در قیمت سهام تأثیر مستقیم دارد و یکی از ملاک های سرمایه گذاران برای خرید یک سهم است. معمولا سود پیش بینی شده به صورت محافظه کارانهای اعلام میشود.
تعدیل سود (منفی یا مثبت)
در طی سال ممکن است به دلایل مختلف مدیران شرکت پیش بینی اولیه خود را تعدیل دهند. اگر پیش بینی جدید آنها بیشتر از پیش بینی اولیه سود باشد تعدیل را مثبت و در حالت معکوس تعدیل را منفی میگوییم. تعدیل های یک سهم میتواند منظور از سهم بنیادی چیست؟ باعث افزایش فشار خرید یا فروش شود و قیمت سهم را دچار نوسانات مختلفی کند.
سود سالیانه
منظور از سود سالیانه، سود یک شرکت بورسی در یک سال مالی است که فاکتور مهمی در تحلیل بنیادی است.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
حاشیه سود
حاشیه سود یعنی چند درصد مبلغ فروش شرکت سود است. اگر قیمت تمام شده را از فروش کم کنید و درصد بگیرید حاشیه سود شرکت بدست میآید.
سود عملیاتی
سود عملیاتی نشاندهنده باقیمانده سود بعد از محاسبه تمام هزینههای عملیاتی مربوط به واحد تجاری است. علاوه بر بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینههای اداری، عمومی و هزینههایی نظیر اجاره و بیمه، بدهیها، حملونقل و کرایه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته میشوند.
سود منظور از سهم بنیادی چیست؟ تقسیمی (DPS)
عبارت است از سودی که پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم توسط شرکت ها به سهام داران پرداخت میگردد.
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
حاصل قیمت (Price) سهم به درآمد (سود) آن می باشد. اگر پی به ای (P/E) بالاتر از 5 بود، نشان دهنده ی این است که سهامداران به روند سوددهی آن اعتماد بیشتری دارند و بر این باورند که سود شرکت در سال جاری و یا سال های آتی رشد خوبی خواهد داشت و یا گاهی نشان می دهد سهامداران بر این باورند که سود شرکت خیلی بالاتر از مبلغ اعلامی می باشد و شرکت در اعلام سود، محافظه کاری به خرج داده است. پی به ایهای پایین نشان می دهد، سهامداران به آینده شرکت مشکوک هستند و معتقدند شرکت روند سوددهی خود را سال های آتی به حد لازم رشد نخواهد داد و یا حتی کمتر خواهد کرد. پی به ای پایین می تواند این نکته را هم خاطر نشان کند که بازار معتقد است شرکت سود اعلامی خود را خیلی رویایی ارائه داده است و نمی تواند این رقم را پوشش دهد.
قیمت اسمی سهام
قیمت اسمی سهم همان قیمت اولیه سهم در بازار اولیه است که برای همه سهام ها برابر 100 تومان است. قیمت اسمی تنها بیانگر قیمت اسمی سهم است نه قیمت رسمی آن! بر روی اوراق هر سهم قیمت اسمی را 100 تومان درج میکنند تا بعدا خود بازار به نسبت عرضه و تقاضا، قیمت تعادلی آن را مشخص کند.
سرمایهی شرکت
سرمایه یک شرکت در بازار بورس تهران از ضرب تعداد سهام آن در عدد 100 تومان به دست می آید. همچنین برای تعیین تعداد سهام یک شرکت، سرمایه آن را تقسیم بر عدد 100 تومان می کنند.
چگونه باید از اطلاعات شرکت برای تحلیل بنیادی استفاده کرد؟
قبل از هر چیز شما نیاز دارید به طور مستمر به اطلاعات بنیادی شرکتها دسترسی داشته باشید. یکی از راههای این کار مراجعه به سایت کدال میباشد که میتوانید در انجا به صورت رایگان از اطلاعات شرکتها و صورت های مالی آنها استفاده کنید. شرکتهای بورسی موظف هستند به صورت ماهانه گزارشی از عملکرد خود را در این سایت منتشر کنند.
دو شاخصه اصلی برای بررسی بنیادی یک سهام در هنگام خرید باید مورد بررسی قرار گیرند. اولین مورد عوامل کیفی مانند پیشینه و تجربه گروه مدیران شرکت است. سهامدار عمده، سیاست ها و برنامه های توسعه شرکت در زمره عوامل کیفی هستند. دومین فاکتور عوامل کمی مانند روند سودسازی شرکت است. ترجیح این است که رشد هر سهم، رشد حاصل از کسبوکار باشد تا رشد حاصل از صرفهجویی در هزینه های شرکت.
یک تحلیلگر باید به موارد زیادی توجه کند. یکی از آنها میزان فروش شرکت است. روند سودسازی شرکت مربوط به فروش و بهای تمام شده است. اصولا رشد درآمد تنها از ۲ راه امکانپذیر است:
- از طریق افزایش حجم فروش شرکت (فروش کالاهای بیشتر با قیمت مشابه)
- از طریق فروش با حجم ثابت و حاشیه سود بالاتر (کاهش قیمت تمام شده یا افزایش قیمت)
هر کدام از این عوامل مسائل خودش را به همراه خواهد داشت. به هر حال تحلیل بنیادی به پیش بینی روند درآمدی شرکتها میپردازد و قیمت آینده سهم را باتوجه به شاخص P/E گروه مشخص خواهد کرد.
برای آموزش تحلیل بنیادی از کجا شروع کنیم؟
برای آموزش تحلیل بنیادی از همین وبسایت شروع کنید! ما هر آنچه برای شروع تحلیل بنیادی نیاز دارید در اینجا مهیا کرده ایم. شما هستید که باید با پشتکار خود این مطالب را مطالعه کنید. برای شروع حتما سری به دو مقاله زیر بزنید:
این تنها مقدمهای بر آموزش تحلیل بنیادی است و بسیاری از نکات ریز و درشت دیگری وجود دارد. برای مثال تحلیل هر کدام گروههای بورسی نکات خاص خودش را دارد که در اینده بیشتر درباره این موضوع صحبت خواهیم کرد. همچنین ماهیت شرکت میتواند در تحلیل فاندامنتال بسیار مهم باشد. برای مثال تحلیل یک شرکت سرمایه گذاری با یک شرکت تولیدی قطعا متفاوت خواهد بود.
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادین چیست ؟
برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و یا سهام شرکت ها باید مهارت پیش بینی قیمت گذاری آنها را داشته باشید. به نوعی باید از قواعد بازی در ترید کردن آگاه باشید. برای این کار تکنیک های گوناگون طراحی شده است که تحلیل فاندامنتال یکی از بهترین و شاید اساسی ترین تکنیک های تحلیل بازار است.
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادین
تحلیل فاندامنتال را گاهاً با نام تحلیل بنیادین می شناسند. زیرا در این تکنیک به دنبال بررسی قدرت شرکت صاحب سهام و یا قدرت مالی ارزهای دیجیتالی هستیم. به نوعی می خواهیم بررسی کنیم که در حال حاضر هر جریان در بازار سرمایه در اختیار چه منظور از سهم بنیادی چیست؟ نوع شرکت هایی با چه میزان قدرت مانور مالی هستند.
مبانی تحلیل فاندامنتال
تحلیلی که به ارزش ذاتی سهام در کل بازار سرمایه گذاری اشاره دارد. در این روش به دنبال بررسی نرخ تغییرات ناگهانی قیمت سهام و یا ارز دیجیتالی نیستیم. بلکه در قدمی فراتر، به دنبال بررسی جایگاه ذاتی سرمایه هدف می گردیم. اینکه سهام مورد نظر ما تا چه اندازه قدرت مانور مالی و پشتوانه های سرمایه گذاری شده دارد.
منظور از تحلیل بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادین همان طور که از نام آن پیداست، در تلاش برای پیدا کردن ارزش بنیادین سهام هستیم. تمام فاکتورهای تکنیکی تلاش می کند تا ارزش کنونی هر سهم و یا ارز دیجیتال را با ارزش بنیادین آن مقایسه کند. در نهایت تصمیم می گیرد که آیا سهم مذکور ارزش حقیقی دارد و یا از جایگاه بنیادین کمی برخوردار است.
با کمک این تحلیل به ارزش ذاتی سهم پی می بریم و منظور از سهم بنیادی چیست؟ می توانیم آن را با قیمت فعلی ای که دارد مقایسه کنیم. حالا بهتر می توانیم جریان ترید کردن برای خرید و یا فروش سهم و شاید ارز دیجیتال را ارزیابی کنیم. با استفاده از تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال ، قاعده سرمایه گذاری ما هم مشخص می شود.
پیش بینی بازار ارز دیجیتال
اما تحلیل فاندامنتال از بررسی پیش بینی آینده بازار با نگاهی جامع در روند گذشته قیمت سهام و یا ارز دیجیتال است که اطلاعات تحلیلی خود را استخراج می کند. برای این کار از انواع ابزارها مانند چارت های قیمتی، تعیین نمودن محدوده حمایت ها، بررسی مقاومت ها و… استفاده می کنیم. به طور کلی در تحلیل ارزش شاخص قیمت گذاری سهام، هر جا که قرار است در محدوده اطلاعات استخراج شده از مقاومت ها تا حمایت ها باشیم، در حال بررسی تحلیل بنیادی هستیم. در این میان نگاهی عمیق بر ماهیت شرکت پشتوانه سهام نیز داریم تا از ارزش ذاتی آن هم اطلاع کافی داشته باشیم.
در تحلیل فاندامنتال به دنبال چه نوع اطلاعاتی هستیم؟
بنیادین می خواهد ماهیت ذاتی و ارزش واقعی هر سهم تا ارزهای دیجیتال را پیدا کند. به هر حال هر متغیری در بازار سرمایه، محصول شرکتی است و در پس پرده گروهی اقتصادی در حال ارتقاء جایگاه ارزشی آن هستند. حال هر اندازه مدیران تا گردانندگان، شاخص جریان مالی و تجاری قدرتمندتری داشته باشند، ارزش ذاتی سهام نیز بالاتر است. به این ترتیب معیارهای تحلیل نیز جایگاه باارزش تری را نشان می دهد.
چگونه می توانیم به ماهیت بنیادین ارزهای دیجیتالی پی ببریم؟
موارد مهمی برای ماهیت بنیادین ارزهای دیجیتال وجود دارد که ما آن ها را به ترتیب لیست کردیم
اطلاع از مدیران تا سرمایه گذاران سهام و ارز دیجیتال :
اصلی ترین معیار در تحلیل فاندامنتال ، بررسی اعضای تیم پروژه سرمایه گذاری شده است. اینکه چه کسانی در جایگاه مدیریت شرکت دارای سهام، حضور دارند؟ این افراد تا چه اندازه نسبت به مبانی بازار سرمایه اطلاع دارند؟ آیا تیم مدیریت شرکت سهام دار، یک تیم اقتصادی کاربلد است؟ از طرفی چه افراد شاخص و یا شرکت های حقوقی مطرح در آن سهام و یا ارز دیجیتالی خاص سرمایه گذاری کرده اند؟ آیا سرمایه گذارها وزنه های قابل توجه بازار هستند؟ بررسی سوابق مدیران تا سرمایه گذارها، ابزارهای مناسبی در تحلیل بنیادین هستند. زیرا وقتی یک تیم مدیریت قوی در شرکت سهام دار حاضر است و یا شرکت های حقوقی تا افراد حقیقی کاربلد در آن سهام تا ارز دیجیتال سرمایه گذاری کرده اند.
رابطه ی بین کیفیت سود و بازده ی سهام
تحلیل گران بنیادی با بررسی اطلاعات حسابداری، کیفیت سود شرکت های عرضه کننده ی سهام را بررسی می کنند و در نهایت میزان بازدهی تقریبی سهم هایشان را تخمین می زنند.
لذا بررسی کیفیت سود و رابطه ی آن بر روی بازده ی سهام در تحلیل از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اهمیت این موضوع هم سبب شده تا مقاله ی حاضر پس از توضیحات مقدماتی به بررسی رابطه ی بین کیفیت سود و بازده ی سهام بپردازد. پس با این مقاله همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
- تحلیل بنیادین چیست؟
- اطلاعات حسابداری چیست؟
- کیفیت سود به چه معنایی است؟
- منظور از بازده ی سهام چیست؟
- رابطه ی بین کیفیت سود و بازده ی سهام به چه صورت است؟
- جمع بندی رابطه ی بین کیفیت سود و بازده ی سهام
تحلیل بنیادین چیست؟
فعالیت در بازار بورس ایران و بورس های بین المللی، مانند فعالیت در هر شغل و رشته ای نیاز به مهارت هایی دارد که یکی از مهم ترین آنها شناخت این بازارهاست.
شناخت بازار بورس بدون توانایی تحلیل بازار عملا امکان پذیر نخواهد بود.
هر معامله گری برای درک موقعیت های خرید سهام شرکت ها و نیز موقعیت های فروش در بازار باید بتواند تحلیل کند.
یکی از روش های تحلیلی، تحلیل بنیادین است.
در این روش، بنیادی کاران با توجه به موضوعات بنیادین در مورد کلیت بازار، به بررسی نماد های مورد نظر پرداخته و از علوم مختلف جهت بررسی های خود استفاده می کنند.
آن ها از علوم مختلفی جهت تحلیل استفاده می کنند از جمله:
- علم حسابداری برای بررسیاطلاعاتآماری و صورت های مالی شرکت ها.
- علوم سیاسی جهت تحلیل رفتارهای سیاسی مؤثر در بازار بورس.
- علوم مربوط به جامعه شناسی جهت شناسایی میزان و نوع اثرگذاری اخبار مختلف بر کلیت جامعه.
در کنار این موارد رفتار و نوع عملکرد هیئت مدیره ی شرکت را نیز آنالیز می کنند؛ چون هیئت مدیره در سودآوری یا ضرردهی شرکت نیز نقش مهمی را ایفا می کند.
فاندامنتالیست ها چون باید بررسی های زیادی را در رابطه با سهم ها انجام دهند به زمان بیش تری برای تحلیل نیاز دارند.
به همین جهت آن ها معمولا سهم های خاصی را خرید و فروش می نمایند و به سراغ هر سهمی نمی روند.
البته بنیادین کارها بعد از بررسی صورت های مالی و رسیدن به سیگنال با استفاده از نمودارها می توانند با خیال راحت از نوسانات قیمت سهم ها استفاده کنند و سود خود را دو چندان نمایند.
بررسی صورت های مالی نشان می دهد که اطلاعات حسابداری در تحلیل بنیادین نقش زیادی دارد و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اطلاعات حسابداری چیست؟
اطلاعات حسابداری شامل اطلاعاتی همچون درآمدها، اطلاعات مربوط به کارکنان، هزینه ها، اطلاعات مربوط به مالیات، سفارش های فروش، دستمزدها، حقوق ها، خریدها و … است.
در واقع اطلاعات حسابداری همان صورت های مالی است که موارد فوق را هم در بر می گیرد. صورت های مالی اعداد و ارقامی هستند که به دنبال مبادله های مالی به وجود آمده اند.
البته صورت های مالی دو نوع هستند. یک نوع حسابرسی شده که یک ناظر، درستی نوشته های موجود در آن را تأیید می کند.
دیگری نوع حسابرسی نشده است که ناظری در کار نیست تا ببیند همه ی موارد ثبت شده طبق استاندارد است یا خیر؟
صورت های مالی نیز شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت گردش پول های نقد و … می شوند.
دارایی ها، حقوق دارندگان سهم ها، دارایی ها و بدهی های جاری و دارایی های غیر جاری هم از مواردی هستند که در ترازنامه لحاظ می شوند.
بررسی صورت های مالی شرکت های فعال در بورس از طریق سایت کدال امکان پذیر است. در واقع ریز حساب ها قابل رؤیت است.
مثلا این که چقدر خرج هزینه های شرکت می شود یا درآمد خالص شرکت چقدر است و … .
پس یکی از مزیت های بورس این است که سهامداران به صورت شفاف می توانند اطلاعات مالی شرکت ها را بررسی نمایند.
کیفیت سود به چه معنایی است؟
کیفیت سود بیان کننده ی این است که یک شرکت فعال در بورس چه میزان سودآوری دارد و این سودآوری تا کی ادامه خواهد داشت.
آیا زمان آن طولانی است یا فقط سوددهی در کوتاه مدت خواهد بود. بررسی این امر در سرمایه گذاری بسیار حائز اهمیت است.
شما می توانید از طریق بررسی قراردادها و درآمد خالص شرکت، پشتوانه ی مالی و دارایی های آن، هزینه های جاری و معوقه ی آن و منظور از سهم بنیادی چیست؟ … کیفیت سود را متوجه شوید.
البته این بررسی قرار نیست صد در صدی باشد؛ مثلا ممکن است یک اتفاق غیر منتظره، این سوددهی را به ضرر تبدیل کند.
ولی در کل این بررسی باعث می شود تا شما با اطمینان بیش تری تصمیم گیری کنید.
منظور از بازده ی سهام چیست؟
بازده ی سهام یعنی سهم های شما در آینده چه مقدار رشد خواهد کرد؟ در حقیقت بازده ی سهام، سود سالیانه و تغییرهای قیمتی است که سهامتان به خود می بیند.
این بازدهی به طور معمول با درصد نمایش داده می شود.
عوامل مختلفی هستند که می توانند شما را در تخمین زدن بازده ی سهام راهنمایی کنند. یکی از این عوامل، بررسی کیفیت سود است.
رابطه ی بین کیفیت سود و بازده ی سهام به چه صورت است؟
در واقع می توان گفت یک رابطه ی مستقیم بین کیفیت سود و بازده ی سهام وجود دارد. یعنی هر چه میزان کیفیت سود بالاتر باشد بازدهی سهام هم بالاتر خواهد بود.
بالعکس هر چه کیفیت سود شرکتی پایین تر باشد مسلما بازدهی قیمت سهام آن هم پایین تر خواهد بود.
پس زمانی که شما میزان کیفیت سود شرکتی را تخمین بزنید، می توانید برای خرید، فروش و یا نگه داشتن سهام آن شرکت بهتر تصمیم گیری کنید.
ضمن این که برای دقیق تر شدن تحلیلتان می توانید از ابزارهای تحلیل تکنیکال هم کمک بگیرید.
جمع بندی رابطه ی بین کیفیت سود و بازده ی سهام
دانستید که برای موفقیت در بازار مالی بورس لازم است با شیوه های تحلیل بازار آشنایی داشته باشید.
یکی از شیوه های تحلیلی، تحلیل بنیادین است که یکی از روش های مورد استفاده در آن همان بررسی اطلاعات حسابداری است.
اطلاعات حسابداری که شامل درآمدها، هزینه ها، حقوق و دستمزدها و … می شود.
بررسی این اطلاعات حسابداری سبب می شود تا شما بتوانید با استفاده از روش بنیادی، کیفیت سود سهامتان را مورد بررسی قرار دهید.
کیفیت سود بیان کننده ی این است که یک شرکت فعال در بورس چه میزان سودآوری دارد و این سودآوری تا کی ادامه خواهد داشت.
بازده ی سهام هم، سود سالیانه و تغییرهای قیمتی است که سهامتان در آینده تجربه خواهد کرد.
اما می توان گفت یک رابطه ی مستقیم بین کیفیت سود و بازده ی سهام وجود دارد. بررسی این موضوع هم می تواند به شما در تصمیم گیری های خرید و فروشتان کمک زیادی بکند.
اما فراموش نکنید قبل از آموزش اصلا هیچ پولی را برای سرمایه گذاری وارد بازارهای سرمایه نکنید.
در زمینه ی آموزش، سایت آکادمی طهرانی در خدمت شما عزیزان است.
آکادمی طهرانی زیر نظر استاد میلاد طهرانی است که متخصص و تحلیل گر بازارهای مالی و سرمایه گذاری به روش مهندسی بورس و دارای مدرک TUV از آلمان هستند.
ضمناً سابقه ایشان نه تنها در بورس بلکه در سایر بازارهای مالی زیاد است. شما می توانید برای آشنایی بیش تر از سایت آکادمی طهرانی دیدن نمایید و از فایل های آموزشی رایگان آن استفاده کنید.
در صورت هم که احساس می کنید در هر زمینه ای از بازارهای سرمایه نیاز به آموزش دارید می توانید از آموزش های حضوری و غیر حضوری آن بهره مند شوید.
04. تحلیل بنیادی
P/E این نسبت p (قیمت سهم) به ESP (سود هر سهم) است. همانگونه که از نام آن پیدا است، براى محاسبه P/E آخرین قیمت روز سهام یک شرکت به سود هر سهم آن تقسیم مى شود. غالباً P/E در تاریخ هایى محاسبه مى شود که شرکت ها اطلاع.
ارزانى یا گرانى به چه معناست؟
P/E در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهترى براى ارزشگذارى سهم است. مثلاً به شرط پایدارى سایر متغیرها، سهمى با قیمت 2000 ریال و P/E برابر 10 بسیار گرانتر از سهمى با قیمت 20000 و P/E برابر 10 است. توجه کنید که محدودیت هایى.
ارزیابی چرخۀ عمر صنعت چگونه صورت می پذیرد؟
طبقه بندي سه مرحلهاي چرخۀ عمر صنایع به سرمایه گذاران کمک میکند تا آنها بتوانند رشد بالقوه شرکتهاي مختلف درون یک صنعت را ارزیابی نمایند. با این حال، این گونه تجزیه و تحلیل با محدودیت هایی نیز همراه است. اول اینکه، این طبقه �.
ارزیابی چشم اندازهاي آتی صنعت چطور صورت می گیرد؟
سرمایه گذاران علاقمند به عملکرد مورد انتظار آتی صنعت هستند. آنها میدانند که این چنین برآوردهایی با مشکلات و تا حدودي با خطاهایی همراه است ولی در عین حال میدانند که قیمت هاي سهام تابعی است از پارامترهاي مورد انتظار و مقادی.
استفاده از چرخه تجاري براي پیشبینی بازار چگونه انجام می شود؟
در بخش هاي قبلی ایدهاي را بیان کردیم که شاخص هاي ترکیبی خاصی میتوانند در پیشبینی شرایط چرخه تجاري مفید باشند. با این حال، قیمت هاي سهام یکی از شاخص منظور از سهم بنیادی چیست؟ هاي مهمی است که میتواند وضعیت اقتصادي را از نظر رونق یا رکود نشان دهند. در ا.
به طور خلاصه P/E گویای چیست؟
P/E همه چیز یا به عبارتى حرف آخر را درباره ارزش سهم نمى گوید اما براى مقایسه شرکت هاى یک صنعت، کل بازار یا روند تاریخى P/E یک شرکت سودآور است به یاد بسپارید که :1) P/E یک نسبت است و از تقسیم قیمت روز سهم به سود ه�.
تجزیه و تحلیل اقتصاد و بازار چگونه به انجام می رسد؟
بازار سهام قسمت مهم و حیاتی از کل اقتصاد به شمار میرود. واضح است که ارتباط قوي میان بازار سهام و اقتصاد وجود دارد. اگر شرایط اقتصادي نامناسب باشد عملکرد بیشتر شرکتها و در نتیجه بازار سهام نیز ضعیف خواهد بود. برعکس، اگر شرای.
تجزیه و تحلیل شرکت به معنای چیست؟
تحلیل بازار دلالت بر زمان مناسب جهت سرمایه گذاري در سهام دارد. تحلیل صنعت به منظور یافتن صنایعی با آینده روشن صورت میگیرد، بنابراین سرمایه گذار قادر به انتخاب شرکتهایی با آینده بهتر در محدودة آن صنایع خواهد بود. در ادامه �.
تجزیه و تحلیل صنایع به چه معناست؟
صنایع نیز مانند بازار و شرکتها، از طریق مطالعه داده هایی همچون داده هاي فروش، سود سهام، سود تقسیمی، ساختار سرمایه، خطوط تولید، قوانین، ابتکارات و غیره مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. این چنین تحلیلهایی مستلزم تخصص عالی .
تجزیه و تحلیل صنعت به چه فرآیندی اطلاق می شود؟
در نگاه اول به نظر میرسد واژة صنعت واژه گویایی باشد و هرکس با صنعتهاي همچون صنعت خودروسازي، صنعت داروسازي، صنعت الکترونیک آشنایی داشته باشد. آیا این صنعتها آن طور که به نظر میرسند گویا هستند؟ براي مثال، یک مصرف کننده میتو.
تجزیه و تحلیل چرخه تجاری چیست؟
دومین روش تحلیل صنایع از طریق توانایی عملیاتی آنها در رابطه با کل اقتصاد است، به این معنی که برخی از صنایع در طی دوران رکود عملکرد ضعیفی دارند، در حالی که برخی دیگر از صنایع داراي عملکرد خوبی میباشند. عملکرد بعضی از صنایع �.
تحلیل بنیادي در سطح شرکت چگونه صورت می پذیرد؟
تحلیل اساسی در سطح شرکت، شامل تحلیل متغیرهاي اصلی مالی براي تخمین ارزش ذاتی شرکت میباشد این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاك (کاهش بها)، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش داراییها و عوامل دیگر است. تحلیل هاي بعدي، میتوان�.
تحلیل بنیادی مشتمل بر چیست؟
تحلیل بنیادي مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) داراي ارزش ذاتی است که بوسیله سرمایه گذاران قابل برآورد است. ارزش اوراق بهادار تابعی از یک سري متغیرهاي بنیادي است که ترکیب این متغیرها بازده مورد انت�.
تحلیل بنیادی چه تفاوت هایی با تحلیل تکنیکال دارد؟
اغلب در روش تحلیل فنی % 80 رفتار بازار را مبتنی بر حالات روانی افراد و % 20 را بر پایه منطق میداند. در حالیکه تحلیل بنیادي اغلب بازار را % 20 روان شناختی و % 80 منطقی در نظر میگیرد. در هر صورت میتوان بر سر موضوع منطقی یا روانشناختی �.
تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال، کدام یک موثرترند؟
تحلیل بنیادی (فاندامنتال) اولین و مهمترین سنگ بنایی سرمایه گذاری است در واقع بخشی زیادی از سرمایه گذاران موفق جهان اعتقاد دارند شما نباید سرمایه گذاری کنید تا موقعی که دید مناسبی نسبت به تحلیل بنیادی (فاندامنتال) پیدا نکر.
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست ؟
هدف اصلی از انجام اینگونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزشذاتی) شرکتهاست. تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکت تمرکز مینماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام بهدرستی ارزشیابی �.
تفاوت تحلیلگر بنیادي با تحلیلگر فنی در چیست؟
تحلیلگر بنیادي معتقد است که ارزش ذاتی و حقیقی اوراق بهادار را میتوان با مطالعه و بررسی عواملی نظیر عواید، محصولات، مدیریت، صورتهاي مالی شرکت و سایر عوامل بنیادي بدست آورد. تحلیل گران فنی منظور از سهم بنیادی چیست؟ تحلیل گران بنیادي را به خطا رفتن م.
تفسیرى دیگر از P/E
P/E پایین لزوماً بدین معنى نیست که ارزش یک شرکت کمنمایى شده است. بلکه به معناى آن است که بازار معتقد است شرکت در آینده نزدیک با مشکل روبهرو خواهد شد. سهمى که قیمتش پایین مىآید معمولاً دلیلى دارد. عمده ترین دلیل این است ک.
تورم در تحلیل بنیادین چه نقشی دارد؟
در شرایطى که اقتصاد کشور تورم بالایى را تجربه مىکند طبعاً کالاها و هزینه هاى استهلاك به دلیل بالا رفتن هزینه هاى جایگزینى کالاها و تجهیزات در مقایسه با سطح عمومى قیمتها کم نمایى مىشود. بنابراین در زمانهاى تورمى P/E .
جنبه هاي حسابداري درآمدها (سود) اشاره به چه دارد؟
اگر سرمایه گذاران براي تحلیل یک شرکت، بر سود هر سهم که حاصل تقسیم سود خالص یک مؤسسه که بر سهام عادي است به عنوان جزء کلیدي در تحلیل اوراق بهادار متمرکز شوند، باید بدانند EPS چگونه به وجود آمده (منشاء منظور از سهم بنیادی چیست؟ آن چیست) و بیا�.
جنبه هاي کیفی تحلیل صنعت کدامند؟
تجزیه و تحلیلگر یا سرمایه گذار باید چند ویژگی را که جزء عوامل کمی مهم صنعت هستند مورد بررسی قرار دهند. فهم این عوامل به سرمایه گذاران در تحلیل صنعت خاص و ارزیابی افق هاي آتی کمک خواهد کرد. عملکرد تاریخی (گذشته): همانطور ک�.
دام هاى کاربرد P/E کدامند؟
همانگونه که پیشتر اشاره شد در شرایط معینى P/E مىتواند ما را در تعیین بالا یا پایینبودن ارزش یک شرکت کمک کند. همچنین کاربرد P/E محدود به شرایط خاصی است. اما علاوه بر این دامهاى دیگرى نیز در تحلیل P/E وجود دارد .
دانش فاندامنتال و دلایل استفاده از تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی) چیست؟
همانطور که در گذشته اشاره شد بررسی، تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی از نقطه نظرهای گوناگون مورد کنکاش قرار می گیرد.از دو روش عمده برای بررسی و تحلیل بازارهای کارا استفاده می شود:۱- تحلیل تکنیکال یا نموداری۲- تحلیل فاندامنت�.
رشد سود به معنای چیست؟
قیمت سهام بازتاب انتظارات سرمایهگذاران از ارزش و رشد آینده شرکت است. میزان سود (EPS) معمولاً مبتنى بر سودهاى (EPS) گذشته است. اگر شرکتى در مرحله رشد قرار دارد سودش باید رشد کند. در نتیجه تفسیرى بهتر از P/E آن&nbs.
روشهای متفاوت پذیرفته شده حسابدارى کدامند؟
سود یک معیار حسابدارى است که در محاسبه آن از حسابداري تعهدي استفاده مىشود. معیارهاى اندازهگیرى سود بر طبق اصول حسابدارى متداول مقرر مىشوند. این اصول در گذر زمان تغییر مىکند و در هر کشورى نیز متفاوت از دیگر کشورها است. ا�.
مفهوم P/E به چه چیزی اشاره دارد؟
(P/E ) یا نسبت قیمت به سود یکى از نسبتها به منظور قیمتگذارى سهام است. هر چند محاسبه P/E بسیار ساده است اما تفسیر آن به سادگی محاسبه آن نیست. تحت شرایط خاصی این نسبت بسیار گویا و در شرایط دیگري ممکن است بى معنا جلوه کند.
نرخ رشد شرکت چه کارکردی دارد؟
آیا اندازه رشد گذشته شرکتها مى تواند معرف نرخ هاى انتظارى از رشد آینده باشد؟ هر چند پاسخ این پرسش نمی تواند صریح باشد اما در عمل سرمایهگذاران براى پیش بینى سود (EPS) و محاسبه P/E از نرخ هاى رشد گذشته استفاده می کن.
نوع صنعت در کجا مورد استفاده قرار می گیرد؟
مقایسه شرکتها تنها در صورتى فایدهمند است که به یک صنعت تعلق داشته باشند، مثلاً شرکتهاى صنعتى با رشد پایین عمدتاً داراى ضرایب P/E پایین هستند. چون به رغم ثبات صنعت رشد پایینى دارند. از طرف دیگر شرکتهاى صنعتى با رش�.
پیش بینی تغییرات در بازار چگونه صورت می پذیرد؟
بسیاري از سرمایه گذاران به دنبال پیشبینی تغییرات در بازارهاي مالی هستند. آنها نه تنها به دنبال چرایی و نحوة کار فعلی این بازارها هستند، بلکه به دنبال فهم وضعیت آینده آنها نیز هستند. سرمایه گذاران به عنوان قسمتی از این فرا�.
چارچوب تحلیل بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادي سرمایه گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند زمان مناسب براي سرمایه گذاري را تشخیص دهند. سپس به تحلیل صنایع یا بخشهایی از اقتصاد میپردازند که داراي چشم اندازهاي آتی.
کاربرد نسبت P/E در کجاست؟
به لحاظ نظرى P/E یک سهم به ما مىگوید که سرمایهگذاران چند ریال حاضرند به ازاى یک ریال سود یک شرکت پرداخت نمایند. به همین جهت به آن ضریب سهام نیز مىگویند. به عبارت دیگر اگر P/E یک سهم 20 باشد بدین معنى است که سرمای.
گزارش حسابرس مستقل به معنای چیست؟
سود ابرازي در صورت عملکرد مالی (سود و زیان) از استانداردهاي حسابداري مشتق شده است. استانداردهاي حسابداري مجموعه روش هاي قراردادي است که توسط انجمن هاي حرفهاي با تاکید بر اندازه گیري مبتنی بر ارزش هاي تاریخی تدوین شده اند. .
هر گونه کپی برداری از محتوا، تولیدات، شکل و سایر اجزای سایت صرفا با موافقت مکتوب مجاز می باشد
منظور از سهم بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادی، سرمایهگذارانی که مستقیماً نسبت به خرید یا فروش سهام شرکتها اقدام می کنند، باید قبل از انتخاب سهام شرکت شرایط و وضعیت آن شرکت را بادقت و به صورت جامع، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند.
در حالیکه تحلیل تکنیکال، یک روش محاسباتی برای شناسایی روند قیمت هست و سعی می کند آینده قیمت را بر اساس اطلاعات گذشته پیش بینی کند، بنابراین یک سرمایهگذار موفق باید قدرت تحلیل بالایی داشته باشد.
چگونه یک سهم را تحلیل کنیم؟
دو شیوه اصلی برای تحلیل سهام شرکت ها در بورس مطرح است:
- تحلیل بنیادی
- تحلیل تکنیکال
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل گر بنیادی دلیل تحرکات قیمت را از میان داده های مالی و اخبار شرکت ها تشخیص می دهد و از آن برای سرمایه گذاری مناسب استفاده می کند.
تحلیل گر بنیادی در جستجوی عدم تعادل بین ارزش ذاتی و قیمت فعلی سهام شرکت است اگر تحلیل گر به نتیجه ای برسد که قیمت فعلی سهم از ارزش ذاتی آن کمتر است، آن سهم را برای سرمایهگذاری مناسب با داشتن شرایطی ارزیابی میکند. که یک موقعیت با پتانسیل سودآوری خوب محسوب می شود. به همین دلیل به روش تحلیل بنیادی، تحلیل پایهای و یا اساسی هم گفته می شود.
در روش بنیادی سرمایهگذار عوامل اثرگذار اصلی بر قیمت سهام شرکت را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیمگیری میکند که آیا سهام این شرکت برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر؟
بهطورکلی عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام یک شرکت سه دسته هستند:
- عوامل محیطی یا کلان
- عوامل مرتبط با صنعت
- عوامل درونی شرکت
در تحلیل بنیادی، سرمایهگذار پس از بررسی و تحلیل سه عامل فوق، ارزش واقعی یا ذاتی سهام آن شرکت را تعیین میکند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم به شرح ذیل تصمیمگیری میکند.
۱- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و مناسب برای خرید است.
۲- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، نهتنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایهگذار چنین سهمی را داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد.
۳- اگر از دید سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، خرید یا فروش آن، سودی برای سرمایهگذار ندارد.
با یک مثال سه حالت فوق را شرح می دهیم، فرض کنید سهام یک شرکت در حال حاضر با قیمت ۲۰۰ تومان معامله میشود. سرمایهگذار با استفاده از روش تحلیل بنیادی ارزش ذاتی یا واقعی سهام شرکت را محاسبه کرده و به این نتیجه می رسد که هر سهم این شرکت حداقل ۲۵۰ تومان ارزش دارد. در این صورت، سرمایهگذار نسبت به خرید سهام شرکت اقدام میکند، زیرا قیمت فعلی سهام این شرکت در مقایسه با ارزش واقعی آن حداقل ۵۰ تومان ارزانتر است.
حال اگر در همین مثال، سرمایهگذار پس از تحلیل قیمت سهام این شرکت به نتیجه ای برسد که سهام شرکت بیشتر از ۱۵۰ تومان ارزش ندارد، از خرید سهام شرکت خودداری میکند و اگر این سهم را در سبد سرمایهگذاری خود داشته باشد، آن را خواهد فروخت. و در نهایت اگر سرمایه گذار به این نتیجه برسد که ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم این شرکت ۲۰۰ تومان است و تفاوتی بین ارزش واقعی و قیمت سهام شرکت وجود ندارد، خرید یا فروش این سهام هیچگونه سودی را نصیب سرمایهگذار نخواهد کرد. زیرا سهم به قیمت واقعی در بورس معامله میشود.
شایان ذکر است عوامل اثرگذار بر قیمت سهام شرکتها، همواره دستخوش تغییر است. و ارزش واقعی سهام شرکتها نیز بهصورت مستمر در حال تغییر بوده بنابراین، سرمایهگذارانی منظور از سهم بنیادی چیست؟ موفقتر هستند که زودتر از دیگران، تبعات ناشی از تغییر عوامل مؤثر بر قیمت سهم را تحلیل و ارزش واقعی سهم را ارزیابی کنند.
۲ قانون طلائی تحلیل بنیادی:
۱ – قیمت سهام خود را در طولانی مدت اصلاح میکند.
۲ – شما میتوانید سهمی که قیمت بازار آن از ارزش واقعیش کمتر است را خریداری کنید و منتظر بمانید تا قیمت بازار سهم به ارزش ذاتی آن برسد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
دومین روش تجزیه و تحلیل سهام در بورس، شیوه تکنیکال است. سرمایهگذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده میکنند بر این باورند که با بررسی روند و نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، میتوانند قیمت آن سهم را در آینده پیشبینی کنند. و این جمله معروف بسیار بهکاربرده میشود که «گذشته، چراغ راه آینده است».
تحلیل گران تکنیکال با استفاده از نمودارها و رابطههای ریاضی، روند قیمت آینده سهم را بر اساس نوسانات گذشته قیمت آن سهم، پیشبینی می کنند و درصورتیکه به این نتیجه برسند که قیمت سهم در آینده، در مقایسه با قیمت فعلی آن در بورس افزایش قابل قبولی خواهد داشت، نسبت به خرید آن سهم اقدام میکنند. و اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشد، سرمایهگذاران، سهام شرکت مذکور را خواهند فروخت.
بهعنوانمثال، فرض کنید قیمت سهام یک شرکت در حال حاضر ۱۵۰ تومان است. درصورتیکه تحلیلهای تکنیکال بیانگر آن باشد که قیمت سهام این شرکت تا سه ماه آینده به ۱۸۰ تومان خواهد رسید، سرمایهگذار اقدام به خرید آن سهم میکند، زیرا با این کار میتواند در این مدت ۳۰ تومان سود بدست آورد. اما اگر تحلیل تکنیکال قیمت سهام این شرکت را به ۱۲۰ تومان تا سه ماه آینده کاهشی دیده باشد، سرمایهگذار نهتنها از خرید سهام این شرکت صرفنظر میکند، بلکه اگر در سبد سهام خود این سهم را داشته باشد، هرچه سریعتر آن را خواهد فروخت؛ زیرا با این کار جلوی ضرر ۳۰ تومانی به ازای هر سهم گرفته میشود.
بنابراین تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها میباشد. رفتار قیمت همواره در تحلیل تکنیکال نقش اصلی را دارد و رفتار حجم معاملات نیز تکمیل کننده این اصل میباشد.
۱- همه چیز در قیمت خلاصه شده است
به موجب این اصل، برای تحلیل بازار باید فقط قیمت را بررسی کنیم زیرا قیمت نهایی مورد توافق میان معاملهگران، از تمامی مؤلفههای اقتصادی، سیاسی و… تأثیر پذیرفته و تحلیل آن به اندازه بررسی تمام عوامل بنیادی مرتبط خواهد بود. و در این مبحث به این نتیجه میرسیم که یک تحلیلگر تکنیکال به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
۲- تحرکات قیمتی، روند مشخصی دارند
در واقع داو معتقد بود قیمت به روند نزولی یا صعودی خود ادامه میدهد، مگر اینکه سایر عوامل بیرونی منجر به تغییر جهت بازار شوند. نظریه ثابت شدهای وجود دارد که میگوید قیمت ها تمایل دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت دهند. این اصل به نوعی، بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است.
۳- تاریخ قابل تکرار است
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسانها میباشد .در واقع این احتمال وجود دارد که افراد در صورت وقوع شرایط مشابه، بر اساس ادراک و دادههای ذهنی قبلی خود واکنش مشترک و قابل پیشبینی از خود نشان می دهند.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال چیست؟
سرمایهگذاران از زمان بوجود آمدن بازارهای مالی تاکنون همواره سعی داشتهاند، با استفاده از روشهای مختلف آینده این بازارها را پیشبینی کنند. بدین منظور عدهای از آنها، با استفاده از روش تحلیل تکنیکال یا نموداری و با بررسی گذشته قیمت برای پیشبینی وضعیت آینده داراییها روی آوردند.
این روش تحلیل بازار، به مرور زمان طرفداران بسیاری منظور از سهم بنیادی چیست؟ پیدا کرد و جزئی از استراتژی معاملاتی اکثر فعالان بازار مالی شده است.
مزایای تحلیل تکنیکال:
یادگیری آسان: از ویژگیهای تحلیل نموداری، گستردگی ابزار و شیوههای تحلیل بازار است. یادگیری و فهم اغلب مفاهیم تکنیکالی ساده بوده و اکثر افراد در مدت زمان کوتاهی میتوانند، نحوه استفاده از این ابزارها را فرا گیرند.
انعطافپذیری بالا: با استفاده از اصول روش تکنیکال میتوان، نمودار قیمت هر دارایی را تجزیه و تحلیل کرد. و از دیگر قابلیتهای این روش، امکان تحلیل و معاملهگری در دورههای زمانی مختلف نمودار شامل کوتاه مدت (دقیقهای و ساعتی)، میان مدت (روزانه) و بلندمدت (هفتگی و ماهانه) میباشد.
سرعت فرآیند تحلیل: بعضا شایعات و اخبار، نوسانات قیمتی شدیدی را در یک لحظه بر روی قیمت ایجاد می کنند. به همین دلیل واکنش به موقع برای معاملهگران یک مزیت محسوب میشود. معمولا تحلیل وضعیت نمودار قیمت داراییها بسیار وقتگیر و پیچیده نبوده و افرادی که از تسلط نسبی در این زمینه برخوردار باشند، با صرف زمان مشخصی در روز، امکان تحلیل و بررسی نمودارهای مختلف را خواهند داشت.
نقاط ورود و خروج دقیق: یکی از دلایل اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال و استراتژی معاملاتی، تعیین نقاط ورود و خروج در بازار سرمایه است. در واقع شما با استفاده از قیمت و ابزارهایی نظیر اندیکاتورها، سطوح فیبوناچی و… امکان تعیین دقیق نقاط خرید یا فروش داراییهای مختلف را خواهید داشت.
معایب تحلیل تکنیکال:
تأثیرگذاری تعصبات شخصی :برخی مواقع تحلیل گر به دلایلی چون شایعات و یا تجربیات قبلی، دیدگاه افراطی مثبت یا منفی نسبت به وضعیت یک دارایی پیدا می کند. در این شرایط، او صرفاً نشانههای هم جهت با تعصبات خود را در نظر گرفته و در نهایت خروجی این تحلیل، نتایج غیرمنطقی دربر دارد.
تفاسیر مختلف: مهمترین انتقادات نسبت به تحلیل نموداری، وجود تفاسیر مختلف از ابزارهای مشابه و دادههای یکسان است. به طور مثال، یک اندیکاتور در منطقه اشباع فروش قرار دارد و یک معاملهگر بر اساس یک نشانه صعودی اقدام به خرید می کند، اما در همین ناحیه معامله گر دیگری، با مشاهده واگرایی منفی در نمودار قیمت و اندیکاتور، انتظار افت بیشتری برای قیمت را دارد.
سیگنالهای معاملاتی متعدد: اگر معاملهگر بلندمدت در تحلیل تکنیکال نباشید، احتمالاً سیگنالهای معاملاتی زیادی را در طول روز یا هفته مشاهده خواهید کرد که ممکن است همه آنها مناسب سرمایهگذاری نباشند و موجب زیان و یا سردرگمی فرد شوند. گاهی تشخیص موقعیت معاملاتی بهینه، کار مشکلی است.
عدم تعیین ارزش ذاتی: قرار داشتن قیمت در بهترین نواحی بر اساس تحلیل نموداری، الزامی بر ارزندگی ذاتی آن سهم نخواهد بود. در واقع امکان دارد ارزش بازاری یک سهم در تابلوی قیمت چندین برابر ارزش ذاتی آن باشد، که در صورت سقوط بازار، زیان سنگینی متوجه معاملهگران خواهد شد.
عدم امکان استفاده در نمادهای جدید: نمودار قیمت داراییهایی نظیر سهام عرضه اولیه، از دادههای کافی برخوردار نیست زیرا اخیرا وارد بازار سرمایه شده اند و به عبارتی هنوز نموداری برای آنها تشکیل نشده است. بنابراین در چنین شرایطی نمیتوان از روشهای تکنیکالی استفاده نمود. چون همانطور که در بالا گفته شد، این روش مبتنی بر تحلیل گذشته قیمت میباشد.
مزایای تحلیل تکنیکال در برابر فاندامنتال (بنیادی) چیست و چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟
مزیت اول- انعطافپذیری و سازگاری با همه بازارها
از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال، سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد مختلف زمانی و در همه ی بازارها می باشد. تحلیل گر تکنیکال به راحتی میتواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد.
در صورتی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال یا بنیادی مقادیر زیادی اطلاعات و صورتهای مالی یک شرکت را برای بررسی در اختیار دارند که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، به عنوان مثال با یادگیری تحلیل تکنیکال، میتوانید هر زمان که خواستید و با سرعت از گروه خودرو به گروه دارویی بروید ولی یک تحلیلگر بنیادی باید ابتدا صورتهای مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را انتخاب کند.
تحلیلگر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست میدهد در صورتی که تحلیلگر تکنیکال با ابزار سریع و انعطافپذیر خود می تواند در زمان کمتر، سود بیشتری را بدست آورد.
مزیت دوم- قابل استفاده برای بازههای زمانی مختلف
از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال این است که در بازههای زمانی مختلف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت کاربرد دارد. در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمیشود و این سلیقه و روش کار معاملهگر میباشد که در چه بازهای به تحلیل بپردازد. این عقیده که برخی از افراد میگویند تحلیل تکنیکال فقط در بازههای زمانی کوتاهمدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.
این ادعا شاید ناشی از این نظریه باشد که تحلیل فاندامنتال یا بنیادی برای پیش بینی بلندمدت کاربرد دارد و فاکتورهای تحلیل تکنیکی فاکتورهایی کوتاهمدت هستند در واقع تحلیلگر تکنیکال برای پیشبینی بازههای زمانی بلندمدت از نمودارهای هفتگی ماهیانه و سالیانه بسته به سلیقه خودش استفاده میکند.
مزیت سوم- تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام
در تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی تغییرات قیمت است درحالی که در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تأثیر میگذارد و باعث میشود قیمت بالا یا پایین برود و یا ثابت بماند.
یک تحلیلگر فاندامنتال (بنیادی) تأثیر تمام فاکتورهای مربوط به اطلاعات و صورت های مالی شرکت را بررسی میکند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی سهام را محاسبه کند. که اگر قیمت سهام زیر ارزش ذاتی باشد، تحلیلگر فاندامنتال میگوید قیمت آن چیز ارزان است و برای خرید مناسب است و یا برعکس.
به اعتقاد اغلب کارشناسان، بهترین روش برای تجزیه وتحلیل قیمت سهام در بورس، استفاده از روش ترکیبی تحلیل تکنیکال و بنیادی است. یعنی یک سرمایهگذار علاوه بر آنکه روندهای گذشته قیمت سهام را بررسی و تحلیل میکند، باید فقط به نتایج حاصل از این تحلیل اکتفا نکرده و بهصورت مستمر، عوامل سهگانه اثرگذار بر قیمت سهام یعنی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی و آثار ناشی از تغییر این عوامل بر قیمت سهم را موردبررسی قرار دهد.
زیرا ممکن است سهمی که روند قیمت آن در گذشته همواره صعودی بوده براثر تغییر در برخی از عوامل، از وضعیت رشد مستمر خارج شده و حتی به یک سهم ضررده تبدیل شود. همچنین ممکن است تغییر در یک یا چند عامل، سهام یک شرکت را از شرایط نزولی به حالت صعودی تبدیل کند.
دیدگاه شما