محاسبه نقدینگی


به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد ، به حجم پول در گردش نقدینگی گفته میشود که شامل دومولفه پایه پولی (Monetary Base) و ضریب فزاینده پولی است.

ارزش فعلی (PV)، ارزش خالص فعلی (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) چطور محاسبه می‌شوند؟

تصور کنید سازمان‌تان قصد دارد دستگاهی به ارزش ۴۵۰ میلیون تومان بخرد. انتظار می‌رود این دستگاه تا پنج سال، بازدهی‌ای معادل ۱۰۰ میلیون تومان در هر سال داشته باشد، اما هیأت مدیره‌تان تصمیم می‌گیرد این کار را انجام ندهد. این سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک است، پول موجود است و کسب‌وکار هم سودی معادل ۱۰ میلیون تومان در سال را تضمین می‌کند. پس چرا آنها تصمیم گرفتند سرمایه‌گذاری نکنند؟

در نگاه اول، تصمیمات سرمایه‌گذاری شبیه اینها، بیش از حد ساده به نظر می‌رسند. سرمایه‌گذاری کن و بعد هم سود فراوانی دریافت کن. اما ارزش پول به دست آمده در آینده، (به خاطر نرخ تورم و بهره) کمتر از ارزش پول کنونی است. بنابراین، این امکان هست که وقتی ارزش پول امروز را با آینده مقایسه کنید، درآمد ناشی از سرمایه‌گذاری، واقعا کمتر از سرمایه‌گذاری اولیه ارزش داشته باشد.

حتما فرصت‌های سرمایه‌گذاری دیگری هم برای بررسی وجود دارند. آیا سرمایه‌گذاری در جای دیگر، درآمد بهتری به همراه خواهد داشت؟ اصلا از کجا بدانیم کجا باید سرمایه‌گذاری کنیم؟ قبل از سرمایه‌گذاری چه فاکتورهایی را باید بررسی کنیم؟

در این مقاله، به سه رویکرد مهم مورد استفاده در تصمیمات سرمایه‌گذاری نگاهی می‌اندازیم:

  • ارزش فعلی (PV)؛ (NPV)؛ (IRR).

این رویکردها، پایه‌های تصمیمات سرمایه‌گذاری هستند. با یادگیری آنها، می‌توانید دلیل تصمیمات خاص سرمایه‌گذاری در سازمان‌تان را بهتر درک کنید؛ با اطمینان بیشتری در تصمیمات مالی شرکت کنید و البته تصمیم‌های درست‌تری هم بگیرید!

اگر احساس کردید برخی از فرمول‌های این مقاله پیچیده هستند، نگران نباشید. آنها را به عنوان مرجع آورده‌ایم، شما برای درک اصول اساسی PV و NPV و IRR مجبور نیستید آنها را یاد بگیرید.

اگر در دنیای مالی تازه‌کار هستید، توصیه می‌کنیم حتما مقاله‌ی کاربردی ترین اصطلاحات حسابداری مالی را مطالعه کنید.

ارزش فعلی (PV)

ارزش فعلی (PV) ارزش کنونی میزان پولی است که در آینده دریافت می‌کنید. می‌توانید از آن برای پیش‌بینی این استفاده کنید که درآمدهای آینده از یک سرمایه‌گذاری بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارند.

PV بر این اصل استوار است که هر چقدر پول دیرتر به دست‌تان برسد، بیشتر ارزشش را از دست می‌دهد. اگر از شما سؤال می‌کردند که ۱۰۰ هزار تومان را همین الان دریافت می‌کنید یا یک سال دیگر، عاقلانه بود که همین الان بگیرید چون می‌توانید اکنون پول را سرمایه‌گذاری کنید و بلافاصله شروع به کسب سود کنید. بنابراین اگر نرخ بهره ۱۰ درصد باشد و همین الان ۱۰۰ هزار تومان داشته باشید، سال آينده ۱۱۰ هزار تومان خواهید داشت. اما در همین حالت، ۱۰۰ هزار تومان طی یک سال آینده، به پول امروز فقط ۹۰ هزار تومان ارزش خواهد داشت، چون شما انتظار داشتید تا طی این یک سال ۱۰ هزار تومان سود دریافت کنید.

برای محاسبه‌ی PV به نرخ بهره‌ی قابل مقایسه نیاز دارید و ساده‌ترین‌شان هم برای استفاده، اغلب نرخی است که با گذاشتن سرمایه‌‌ی خود در بانک به دست خواهید آورد.

برای مثال ممکن است شما سرمایه‌ای داشته باشید که درآمد ۱۵ میلیون تومان طی یک سال را از آن انتظار داشته باشید. این را هم می‌دانید که سرمایه‌های قابل مقایسه درآمدی ۱۵ درصدی دارند. بنابراین با نرخ ۱۵ درصدی درآمد، اکنون آن ۱۵ میلیون تومان چقدر ارزش دارد؟

این فرمولی است که می‌توانیم برای پاسخ به این پرسش استفاده کنیم:

C1 = جریان نقدینگی (درآمد) بعد از یک سال

r = نرخ درآمد یک ساله برای سرمایه‌گذاری‌های قابل مقایسه و متناسب به صورت یک کسر (یعنی ۰٫۱۵ نه ۱۵ درصد) است.

با استفاده از مثال ما، PV را به صورت زیر محاسبه کنید:

15,000,000/(1 + 0.15) = 13,043,478.26

بنابراین درآمد دارای ارزش فعلی ۱۳,۰۴۳,۴۷۸٫۲۶ تومان است. یعنی ۱۵ میلیون تومان سال بعد همین موقع، حدود ۱۳ میلیون تومان به پول امروز، ارزش دارد.

اغلب جریان نقدینگی تا چندین سال متمادی یکسان است؛ بنابراین باید معادله‌ی PV را برای انعکاس این مسئله تنظیم کنیم. در اینجا از فرمول ارزش فعلی کامل برای هر مورد نقدینگی آتی استفاده می‌کنیم:

Present Value (PV) = Ct/(1 + r)^t

Ct = جریان نقدینگی (درآمد) t سال آینده

r = نرخ درآمد به صورت کسر

t = تعداد دوره‌ها (مثلا برای ۵ سال، t=5)

اگر جریان نقدینگی در مثال بالا در طی چهار سال بود، ما PV را به‌صورت زیر محاسبه می‌کنیم:

r = 0.15 (15 percent)

15,000,000/(1 + 0.محاسبه نقدینگی 15)^4 = 8,576,298.68

بنابراین درآمد دارای ارزش کنونی ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان است. یعنی چهار سال دیگر، ۱۵ میلیون تومان دارای ارزش ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان نسبت به پول امروز است.

نرخ بازده به‌کاررفته برای محاسبه‌ی نرخ تنزیل، اغلب هزینه فرصت سرمایه نامیده می‌شود. هزینه‌ی فرصت عبارت است از هزینه‌ی سرمایه‌گذاری در مقایسه با سرمایه‌گذاری دیگر. اگر سرمایه‌ی «الف» را بخرید، پس سرمایه‌ی «ب» را نمی‌خرید، بنابراین هزینه‌ی فرصت، تفاوت بین درآمد واقعی سرمایه‌ی «ب» و درآمد واقعی سرمایه‌ی «الف» است.

ارزش خالص فعلی

ارزش خالص فعلی (NPV) در سرمایه‌گذاری، یعنی تفاوت بین هزینه‌ای که برای شروع سرمایه‌گذاری باید بپردازید و ارزش کنونی تمام جریان‌های درآمدی که از آن سرمایه‌گذاری برای شما ایجاد می‌شود. NPV به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید آیا احتمال دارد این سرمایه‌گذاری، درآمد نسبتا زیادی به همراه بیاورد (و در نتیجه ارزش خرید داشته باشد) یا نه.

NPV را به این صورت محاسبه می‌کنیم:

I = هزینه‌ی سرمایه‌گذاری شده

باشند. در مثال بالا، بیایید تصور کنیم برای کسب ۱۵ میلیون تومان درآمد در سال، باید تجهیزاتی را بخریم که ۱۳ میلیون تومان هزینه دارند. پس:

NPV = 13,043,478.26 (مثال قبل PV) – 13,000,000 (سرمایه‌گذاری)

بنابراین این سرمایه در واقع یک افزایش خالص در ارزش به میزان حدودا ۴۳ هزار و پانصد تومانی فراهم می‌کند.

فرمول NPV در این مورد به این صورت است:

NPV = (C1/(1 + r)t) – I

NPV = (15,000,000/(1 + 0.15)^1) – 13,000,000

در این مثال، احتمالا سرمایه‌گذاری ۱۳ میلیون تومانی را انجام بدهیم؛ چرا که این سرمایه‌گذاری توانایی بالقوه‌ی کسب مبلغ اضافی ۴۳ هزار و محاسبه نقدینگی پانصد تومانی را به پول امروزی، در مقایسه با سرمایه‌گذاری این پول در بانک دارد.

برای محاسبه‌ی NPV در سرمایه‌گذاری‌هایی که طی چندین سال درآمد دارند، PV را برای هر سال محاسبه کنید و اینها را جمع ببندید. سپس سرمایه‌ی اولیه را کم کنید.

بنابراین فرمول NPV شبیه این است:

NPV = ∑ (Ct/(1 + r)^t ) – C0

C0 = میزان نقدینگی اولیه

Ct = جریان نقدی برای محاسبه نقدینگی دوره زمانی مورد نظر

t = تعداد دوره زمانی

r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر

(علامت ∑ به معنی مجموع همه است. بنابراین به شما می‌گوید ارزش فعلی درآمد هر یک از سال‌های آتی را که به دست می‌آورید، با هم جمع ببندید.)

در مجموع، وقتی NPV موردنظر بیشتر از صفر است، سرمایه‌گذاری سودده خواهد بود. وقتی NPV کمتر از صفر است، سرمایه سودی نخواهد داشت. البته این محاسبات فرض را بر این گذاشته‌اند که پیش بینی جریان نقدی شما به طور منطقی نزدیک به واقعیت است.

در این مثال‌ها، تصور کرده‌ایم که نرخ بازده در طول مدت سرمایه‌گذاری ثابت می‌ماند. در دنیای واقعی، بعضی سرمایه‌گذاری‌ها دارای نرخ بهره متغیر هستند اما ما در این مقاله یک نرخ بهره ثابت را به کار برده‌ایم تا محاسبات ساده باشند. به طور مشابه فرض کرده‌ایم که همه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها پیشاپیش انجام می‌گیرند. وقتی به این شکل نیست (و اغلب هم همین‌طور است) باید NPV خود را بر اساس جریان‌های نقدینگی خالص برای هر دوره پایه‌ریزی کنید.

مثالی از ارزش خالص فعلی

یک فرصت سرمایه‌گذاری دارید که در سه سال آتی، هر سال ۱ میلیارد تومان پرداخت می‌کند. هزینه‌ی اولیه‌ی این سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد تومان است و نرخ بهره برای ارزیابی سرمایه‌گذاری ۱۷٫۵ درصد است. آیا در این سرمایه‌گذاری شرکت می‌کنید؟

۱. هر مورد جریان نقدی (درآمدی) سالانه را برای پروژه به پول امروزی از طریق استفاده از فرمول PV محاسبه کنید.

سال اول = PV = (C1/(1 + r)^1) = 1,000,000,000/1.175 = 851,063,829.79

سال دوم = PV = (C2/(1 + r)^2) = 1,000,000,000/1.381 = 724,309,642.37

سال سوم = PV = (C3/(1 + r)^3) = 1,000,000,000/1.62 = 616,433,738.19

۲. همه‌ی PVهای هر ۳ سال را به همدیگر اضافه کنید:

Total PV = 851,063,829.79 + 724,309,642.37 + 616,433,738.19 = 2,191,807,210.35

۳. NPV را حساب کنید.

NPV = 2,191,807,210.35 – C0

NPV = 2,191,807,210.35 – 2,000,000,000

از آنجا که NPV حدودا ۱۹۲ میلیون تومان و مثبت است، شاید ارزش سرمایه‌گذاری را داشته باشد. اما باید بررسی کنید که فرضیات درباره‌ی درآمدهای مورد انتظار و نرخ بهره قابل مقایسه چقدر صحیح است. یک تغییر کوچک و نامناسب در هرکدام از اینها، می‌تواند سود شما را به راحتی به زیان تبدیل کند.

همیشه به یاد داشته باشید که ارزیابی‌های PV و NPV به میزان دقت در تخمین‌هایی که می‌زنید بستگی دارند و تغییرات در نرخ بهره می‌تواند به طور قابل توجهی روی نتیجه تأثیر بگذارد.

نرخ بازده داخلی

یک روش متداول دیگر برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها عبارت است از محاسبه‌ی نرخ بازده داخلی (IRR) که روش جریان نقدی تنزیل‌شده هم نامیده می‌شود.

ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایه‌گذاری، برابر صفر است.

شما وقتی IRR را محاسبه می‌کنید، آن را یک معیار مجزا برای تصمیمات سرمایه‌گذاری تعریف می‌کنید. برای مثال شاید سازمان‌تان مشخص کند که فقط پروژه‌هایی را اجرا می‌کند که بازدهی بیشتر از ۱۵ درصد داشته باشند. بعضی افراد IRR را با عنوان نرخ سود سربه‌سر می‌شناسند.

معمولا IRR به صورت درصد بیان می‌شود و اگر بیشتر از نرخ بازده در سرمایه‌گذاری‌های دیگر باشد، به این معنی محاسبه نقدینگی است که ممکن است این سرمایه‌گذاری ارزش انتخاب و شرکت در آن را داشته باشد.

این روش در بین سرمایه‌گذارانی محبوب است که می‌خواهند از طریق سرمایه‌گذاری‌شان به نرخ درآمد مشخصی دست پیدا کنند. یک محاسبه‌ی سریع نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذاری خاص، چه نرخ بازده‌ای را طی یک دوره‌ی زمانی مشخص به ارمغان می‌آورد.

در فرمول NPV یا همان خالص ارزش فعلی، IRR جایگزین r صورت می‌شود و وقتی NPV=0 باشد، فرمول به صورت زیر درمی‌آید:

0 = ∑ (Ct/ (1 + IRR)^t) – I

محاسبه‌ی ارزش IRR می‌تواند خیلی پیچیده شود. اما شما می‌توانید یک صفحه‌ی گسترده (اکسل) ایجاد کنید یا از یک حساب آنلاین و رایگان IRR استفاده کنید تا IRR را به راحتی محاسبه کنید.

مثالی از نرخ بازده داخلی و استفاده از اکسل

فرصتی به‌د‌ست آورده‌اید که در ازای سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیون تومانی، طی سه سال آتی، به ترتیب به شما ۴۲ میلیون تومان، ۴۳ میلیون تومان و ۴۵ میلیون تومان پرداخت خواهد شد. فرصت‌های دیگر نرخ بازده ۱۳ درصدی برای سرمایه‌گذاری مشابهی فراهم می‌کنند. بنابراین آیا این پروژه ارزش سرمایه‌گذاری دارد؟ یا باید در یکی از فرصت‌های دیگر سرمایه‌گذاری کنید؟

پاسخ با استفاده از اکسل:

ابتدا باید داده‌هایتان را در یک ستون وارد کنید (مثلا A1:A4) . فقط محاسبه نقدینگی توجه داشته باشید که ۱۰۰ میلیون تومان را باید با علامت منفی بنویسید. (چون هزینه‌ی سرمایه‌گذاری است)

سربرگ FORMULAS، سپس Financial و پس از آن IRR را انتخاب کنید. در پنجره‌ی باز شده در قسمت values، آدرس سلول‌ها (یعنی A1:A4) را وارد کنید. می‌توانید Guess را خالی بگذارید یا هر عددی را که خواستید در آن بنویسید (پر کردن این قسمت کاملا اختیاری است). روی ok کلیک کنید. جوابی که به دست می‌آورید ۱۴٫۱۸٪ است. یعنی نرخ بازده این سرمایه‌گذاری ۱۴٫۱۸٪ است که بزرگتر از ۱۳٪ است. پس این پروژه ارزش سرمایه‌گذاری دارد.

IRRها مخصوصا وقتی در کنار NPVها استفاده می‌شوند مفید هستند. IRRها به شما کمک می‌کنند نرخ بازده سرمایه‌گذاری را به‌دست آورید. در حالی‌که NPVها به شما کمک می‌کنند تا اندازه‌ی مطلق بازده را ارزیابی کنید.

این مقاله IRRها و NPVها را در سطح بسیار ساده‌ای توضیح می‌دهد. به طور عملی، این محاسبات می‌توانند خیلی پیچیده باشند و سازمان شما احتمالا استانداردهایی دارد که برای ارزیابی درآمد پروژه به آنها نیاز دارید. با کمک بخش مالی مطمئن شوید که هر ارزیابی پروژه که انجام می‌دهید، مطابق با این قوانین است.

برای دسترسی به مطالب بیشتر در مورد این موضوع، نگاهی به کتاب اصول مالی شرکتی نوشته‌ی ریچارد ای بریلی (Richard A. Brealey) و استوارت سی مایرس (Stewart C. Myers) بیندازید. این کتاب چارچوبی استاندارد برای ارزیابی پروژه‌ها از دیدگاه مالی است.

ضریب نقدینگی چیست؟

نقدینگی عبارت است حجم پول درگردش که شامل دو مولفه پایه پولی (Monetary Base) و ضریب فزاینده پولی است.

ضریب نقدینگی چیست؟

به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد ، به حجم پول در گردش نقدینگی گفته میشود که شامل دومولفه پایه پولی (Monetary Base) و ضریب فزاینده پولی است.

پایه پولی یا همان پول پر قدرت به مجموع اسکناس و مسکوک در گردش به علاوه سپرده بانک‌ها نزد بانک مرکزی گفته می‌شود، ولی این عامل به تنهایی حجم پول در گردش را تعیین نمی‌کند.

همچنین ضریب فزاینده پولی ناشی از فعالیت‌های بانکهای تجاری و تعاملات اقتصادی مردم به عنوان مولفه مهم نقدینگی عمل می‌کند به گونه‌ای که اگر نرخ ذخیره قانونی بانک‌ها نزد بانک مرکزی برابر (r) باشد حجم پول در گردش برایر نسبت پایه پولی (D) به نرخ ذخیره است که به عبارتی حجم پول در گردش برابر (D/r) خواهد بود.

لازم به ذکر است که هر چقدر نرخ ذخیره قانونی بانک‌ها نزد بانک مرکزی بیشتر باشد قدرت تولید پول بانک‌ها تضعیف شده و حجم کلی نقدینگی به سمت مقدار پایه پولی میل می‌کند.

گفتنی است که پنج عامل از جمله بانک مرکزی، نظام بانکی، مردم، دولت و بخش خارجی در نقدینگی تاثیر گذار هستند.

با این تفاسیر حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد در غیر این صورت بدون تردید باعث تورم با رکود در تولید خواهد شد.

محاسبه حجم نقدینگی از زبان مدیر کل اقتصادی بانک مرکزی

تحلیل مدیرکل اقتصادی بانک مرکزی از محاسبه حجم نقدینگی

به گزارش بویرنیوز به نقل از افکار، رئیس کل بانک مرکزی و وزیر امور اقتصادی و دارایی مدتی پیش به فاصله زمانی کوتاهی، در مورد حجم کل نقدینگی تحلیل جدیدی ارائه دادند.

این دو مسئول ارشد اقتصادی معتقد بودند با توجه به اینکه تعدادی از موسسات و صندوق‌های قرض‌الحسنه که عملا فعالیت پولی انجام می‌دهند، بدون مجوز بوده و آمارها عملکرد آنها به بانک مرکزی ارائه نمی‌شود، حداقل ۲۰ درصد از حجم کل نقدینگی کشور در آمارهای بانک مرکزی نیست.

طیب نیا در همین باره به نقدینگی ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی در پایان شهریور ماه ماه امسال اشاره کرده و گفت: بنابراین حجم کل نقدینگی ۶۵۰ هزار میلیارد تومان است.

سید بهاء الدین حسینی هاشمی مدیرعامل اسبق بانک صادرات به این اظهار نظر واکنش نشان داد و گفت: آمار نقدینگی بانک مرکزی شامل موسسات متشکل پولی، بانک‌ها، صندوق‌ها و موسسات مالی و اعتباری است و آمار صندوق‌های قرض‌الحسنه غیرمجاز و نهادهای غیر متشکل پولی را ندارد، اما این نقدینگی در کل نقدینگی وجود دارد.

این اقتصاددان تصریح کرد: به هر حال پول سپرده‌های این مجموعه‌ها نزد بانک یا موسسه‌ای مجاز نگهداری می‌شود، زیرا سپرده‌های خود را در جایی غیر از بانک‌ها و موسسات نمی‌توانند، قرار دهند.

وی گفت: نیازهای این صندوق‌ها یا موسسات غیر مجاز از طریق چک بانکی از حساب بانک‌ها برداشت می‌شود؛ فقط مقدار کمی اسکناس و مسکوک نزد آنها وجود دارد، به عبارتی تنها ۷ درصد نقدینگی کل را اسکناس و مسکوک تشکیل می‌دهد که بسیار ناچیزی است.

حسینی هاشمی با بیان اینکه میزان سپرده‌های دیداری و غیردیداری خارج از قاعده اسکناس و مسکوک در گردش است، اضافه کرد: میزان سپرده‌های موسسات غیر مجاز هم در آمار کل نقدینگی وجود دارد ولی اینکه عملیات مالی این موسسات تحت نظارت بانک مرکزی نیست، مطلب درستی است.

وی تاکید کرد: آمار واقعی همان رقمی است که معاونت اقتصادی بانک مرکزی اعلام کرده است.

*احتمال کم نمایی در حجم نقدینگی

ابوالفضل اکرمی مدیرکل اقتصادی بانک مرکزی که در این باره پرسید در مورد میزان دقیق نقدینگی و اینکه آیا ۲۰ درصد از نقدینگی موجود در محاسبات بانک مرکزی نیست، اظهارداشت: این نظر که نقدینگی در هر حالت به شبکه بانکی می‌رسد، درست است زیرا مجموع نقدینگی شامل اسکناس و مسکوک و سپرده می‌شود.

وی افزود: سپرده که پول غیرفیزیکی است و نمی‌تواند خارج از سیستم بانکی باشد و از طرف دیگر بانک مرکزی اشراف کاملی بر میزان اسکناس موجود دارد و تعداد اسکناس‌های منتشر شده، در بانک مرکزی همواره به ثبت می‌رسد.

وی با بیان اینکه این موضوع از نظر کارشناسی و عملیاتی باز هم قابل بررسی است، تصریح کرد: زیرا به هر حال موسسات بدون مجوز هم ارتباط‌هایی با بانک‌ها دارند و از طریق منابع «بین بانکی»، پرداخت‌ها و دریافت‌های خود را انجام می‌دهد.

مدیرکل اقتصادی بانک مرکزی با تاکید بر اینکه اینکه نقدینگی کشور از سدّ بانک‌ها عبور می‌کند، گفت: اما در این بین یک مساله‌ای وجود دارد و آن است که اگر در تعریف نقدینگی مقداری تامل کنیم، به این نکته می‌رسیم که پول‌های بین بانکی در تعریف نقدینگی نیست و این در حالی است که امکان دارد این پول بین بانکی، ناشی از سپرده باشد.

وی تصریح کرد: به همین دلیل ممکن است همه منابع موسسه بدون مجوز که حجم منابع خود را به بانک مرکزی اعلام نمی‌کنند، در آمار و ارقام نقدینگی کل، لحاظ نشود.

اکرمی اظهارداشت: کل نقدینگی موجود کشور در سر جمع بدهی‌ها و دارایی‌های شبکه بانکی وجود دارد، اما در این میان اگر موسسه‌ای مجوز نداشته و آمار عملکرد خود را به بانک مرکزی ندهد،ممکن است حجم کل سپرده‌ها مشخص نشود.

وی با بیان اینکه بنابراین این احتمال وجود دارد که در حجم کل سپرده‌ها و نقدینگی کم نمایی به وجود بیاید، افزود: با توجه به این موارد هم تحلیل وزیر اقتصاد و هم نظر آقای حسینی هاشمی درست است و در باید نقطه‌ای بین این دو تحلیل را در نظر گرفت.

مدیرکل اقتصادی بانک مرکزی تصریح کرد: چون تعریف از نقدینگی شامل منابع بین بانکی نمی‌شود، بنابراین اگر موسسه بدون مجوزی وجود داشته باشد که منابع بین بانکی آن ناشی از سپرده باشد، در حجم کل سپرده‌ها و در نهایت نقدینگی،‌ کم نمایی وجود دارد.

مدتی پیش کمیجانی قائم مقام بانک مرکزی از افزایش ۲.۸ درصدی نقدینگی کل کشور به دلیل افزوده شدن آمارهای ۷ موسسه اعتباری خبر داد.

بدین ترتیب این آمار نشان می‌دهد، بخشی از نقدینگی موجود در اقتصاد، به دلیل عدم مجوز برخی موسسات، در نقدینگی کل لحاظ نمی‌شده است. اما سهم این افزایش شاید تنها ۲.۸ درصد بوده و با رقم ۲۰ درصد اعلامی فاصله زیادی دارد.

تجزیه و تحلیل مالی طرح توجيهی

تجزیه و تحلیل مالی طرح توجيهی

برای شناسایی شاخص های مالی و اقتصادی طرح ها لازم است که در گزارشات توجیهی، تجزیه و تحلیل مالی طرح صورت گیرد. از آنجایی که هدف اجرای طرح ها، کسب درآمد و سود می باشد، لذا باید بتوان میزان سوددهی به صرفه را تخمین زد.

بنابراین برای رسیدن به معیار و شاخص مناسب برای تعیین میزان سود طرح ها، بایستی شاخص های مالی و اقتصادی قبل مورد استفاده قرار گیرند.

تجزیه و تحلیل مالی طرح توجيهی:

همان گونه که پیش تر ذکر شد، هدف نهایی اجرای طر های کسب و کار، ایجاد درآمد حاصل از فروش و کسب سود می باشد که برای اطلاع از آن لازم است که معیار سنجش و شاخص مناسبی در نظر گرفته شود.

دیتا های لازم برای محاسبه شاخص های مالی و اقتصادی، هزینه های سرمایه گذاری و هزینه های تولید می باشند که در قسمت مطالعات فنی گزارش پیش بینی ارائه می شوند.

در این بخش از گزارش با استفاده از هزینه های سرمایه گذاری، جداول و اطلاعات زیر تهیه و تنظیم می شود:

  • هزینه های تولید
  • درآمد سالانه پیش بینی شده برای طرح
  • صورت حساب سود (زیان)
  • صورت گردش وجوه نقد
  • ترازنامه پیش بینی شده
  • سایر جداول مالی و اقتصادی

در واقع می توان گفت که در تجزیه و تحلیل مالی یک طرح توجیهی سعی بر این است که وضعیت مالی پروژه مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین در این مرحله، وضعیت درآمد و هزینه ها در طول سال مشخص شده و سرمایه مورد نیاز تعیین می گردد سپس جریان نقدینگی در طی سال های قبلی مورد بررسی قرار می گیرد.

لازم به ذکر است که در تجزیه و تحلیل مالی پروژه ها، تحلیل طرح در شرایط عملیاتی، انجام تحلیل حساسیت و تحلیل ریسک نیز صورت می گیرند.

تعیین منابع مورد نیاز طرح:

منابع مورد نیاز برای طرح ها به 3 دسته کلی تقسیم می شوند که در تدوین طرح توجیهی باید آنها را مورد توجه قرار داد:

1_ سرمایه گذاری ثابت:

سرمایه ثابت یکی از منابع مورد نیاز برای اجرای طرح به شمار می رود که اقلام تشکیل دهنده آن به شرح زیر می باشند:

  • هزینه تحقیق، آزمایش ها و مطالعات اولیه
  • هزینه ماشین آلات، تجهیزات، ساختمان و تاسیسات کمکی
  • هزینه سازمان دهی، حق امتیاز (لایسنس) و…
  • هزینه زمین، منابع طبیعی و هزینه های عملیاتی همچون مسطح کردن زمین
  • هزینه دوره راه اندازی
  • هزینه تاسیسات مقدماتی همچون هزینه کارگران، انبار و دفاتر
  • هزینه بهره برداری طی دوره اجرای طرح
  • هزینه های پیش بینی نشده و متفرقه مانند بیمه آتش سوزی در طی اجرای طرح

2_ سرمایه در گردش:

سرمایه در گردش (Working Capital)، منابع مورد نیاز برای دوره بهره برداری از طرح می باشد. از آنجایی که در فعالیت های صنعتی، ماشین آلات، تاسیسات و… و در فعالیت های خدماتی، وجود دفاتر و تجهیزات اداری به تنهایی برای تولید محصول و کالا کفایت نمی کند، لذا بایستی در فعالیت های صنعتی مواد اولیه لازم، قطعات یدکی و مواد مختلف، انبار شود و همچنین در فعالیت های خدماتی نیز لازم است که افراد مناسب جذب شوند.

در طول روند تولید، برخی از کالا ها در حال تولید، برخی از کالا ها ساخته شده و در مرحله فروش هستند و برخی از کالا ها نیز سفارش داده شده اند. بنابراین همواره بدهکارانی وجود دارند که نشان دهنده نیاز به یک سرمایه جاری می باشد.

سرمایه در گردش، در واقع همان سرمایه جاری مورد نیاز برای تولید و توزیع می باشد که با توجه به تعریف، شامل تمامی دارایی های جاری از جمله موجودی اولیه، محصول نیمه ساخته و تولید شده، وجوه نقد موجود در صندوق و حساب های بانکی، پیش پرداخت ها به فروشندگان و… می گردد.

نکته 1: از نگاه بانکداران و حسابدار ها، سرمایه در گردش خالص، معادل تفاضل دارایی های جاری و بدهی های جاری می باشد.

نکته 2: معمول ترین خطایی که در تخمین هزینه های پروژه ها صورت می گیرد و باعث شکست می گردد، تخمین غیرصحیح و ناکافی سرمایه در گردش می باشد.

روش های محاسبه سرمایه در گردش:

برای محاسبه سرمایه در گردش که یکی از مهم ترین اقدامات می باشد، دو روش مستقیم و غیر مستقیم وجود دارد که در ادامه به شرح آنها پرداخته شده است.

روش مستقیم: در روش مستقیم برای محاسبه سرمایه در گردش، بدهی های جاری از دارایی های جاری کسر می شوند که دارایی های جاری شامل تمامی دارایی هایی است که به راحتی می توان آنها را فروخت یا مصرف نمود که شامل موارد زیر می باشند:

  • پول نقد
  • معادل های نقدی (Cash Equivalents) یا اوراق سرمای گذاری دارای سررسید کمتر از 3 ماه
  • حساب های دریافتنی
  • موجودی انبار
  • اوراق بهادار قابل فروش
  • بدهی های پیش پرداخت شده

همچنین بدهی های جاری در واقع همان تعهدات مالی کوتاه مدت شرکت می باشد که بایستی به مدت یک سال یا در یک چرخه عملیاتی عادی، تسویه گردند و متداول ترین آنها، اسناد پرداختنی و حساب های پرداختنی هستند.

روش غیرمستقیم: در این روش، برای محاسبه سرمایه در گردش از هزینه تولید سالانه استفاده می شود که بر این اساس بایستی به روش زیر عمل کرد:

  1. هزینه تولید سالانه با ظرفیت کامل، تقسیم بر 365 شود تا هزینه تولید روزانه به دست آید.
  2. زمان سفارش محصول بایستی طبق روز تعیین شود.
  3. مدت زمان نگهداری موجودی در انبار بر اساس روز برآورد شود.
  4. میانگین مدت زمان مورد نیاز برای تولید محصول بر اساس روز برآورد شود.
  5. مدت ‌زمان نگهداری محصول ساخته شده در انبار برآورد گردد.
  6. میانگین دوره وصول مطالبات و دوره پرداخت بدهی ها تخمین زده و تفاضل این مقدار محاسبه گردد.
  7. تعداد روزهای تعیین شده در بند ‌های 2 تا 6 جمع و عدد به دست آمده در هزینه تولید روزانه محاسبه شده و سپس در بند اول ضرب گردد.

نتیجه: پس از طی مراحل فوق، حدود تقریبی سرمایه در گردش مورد نیاز مشخص می گردد.

3_ هزینه های پیش بینی نشده:

هزینه های پیش بینی نشده (هزینه های متفرقه)، در تمامی پروژه ها وجود دارند. در واقع می توان گفت که هزینه های هیچ طرحی به صورت کامل از پیش تعیین نشده است، زیرا در محیط پیرامون عدم قطعیت وجود دارد و همچنین همواره برآوردها همراه با خطا صورت می گیرند.

بنابراین لازم است که بخشی از منابع به عوامل پیش بینی نشده اختصاص یابند تا طرح توجیهی از دقت کافی برخوردار گردد.

تهیه صورت درآمد:

می توان گفت که مهم ترین بخش در تجزیه و تحلیل مالی طرح های توجیهی، تخمین صورت وضعیت درآمد می باشد که نشان دهنده میزان فروش سودآور مورد انتظار می باشد.

در واقع صورت وضعیت درآمد، عملیات کسب و کار را طی یک مدت معین با کمک فرمول زیر تخمین می زند.

“سود خالص پس از کسر مالیات = فروش – میزان برگشتی و تخفیف ها – هزینه های کالاهای فروخته شده”

” – هزینه های عملیاتی + سایر درآمدها – هزینه های بهره – مالیات بر درآمد”

پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله مدیریت ریسک را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

تهیه صورت درآمد

تهیه صورت درآمد

تهیه صورت نقدینگی:

هدف ارائه صورت های نقدینگی، نمایش میزان جریانات نقدی ورودی و خروجی در کسب و کار مورد نظر می باشد که به کارفرما کمک می کند میزان نقدینگی مورد نیاز دوره ها، میزان بدهی ها و صورت حساب ها را شناسایی نموده و اقدام به پرداخت آنها نماید.

از طرفی پرداخت کنندگان وام می خواهند بدانند که وام گیرنده به اندازه کافی نقدینگی برای پرداخت اقساط خود دارد یا خیر. بنابراین تهیه صورت های مالی برای کارفرما و سرمایه گذار بسیار مهم می باشد که به کمک این صورت وضعیت می توان به مزایای زیر دست یافت.

  • شناسایی میزان موجودی نقد مورد نیاز برای شروع کسب و کار
  • برنامه ریزی برای زمان های پرداخت اقساط وام و دوره تنفس
  • حصول اطمینان از وجود داشتن جریان نقدی مورد نظر برای تمامی پرداختی ها و بدهی های پیش رو

نکته: بنابراین توصیه می شود که در نوشتن طرح توجیهی، صورت نقدینگی برای سال قبل از بهره برداری و سال اول، به صورت ماهانه و برای سال های بعد به صورت فصلی تهیه و تنظیم شود. زیرا برنامه ریزی برای سال های ابتدایی بایستی دقیق تر انجام شود.

تهیه ترازنامه:

ترازنامه در کسب و کارهایی که آغاز شده اند، نشان دهنده وضعیت موجود و ر پروژه ها و طرح هایی که به بهره برداری نرسیده اند، نشان دهنده وضعیتی از زمان خاصی از دوره بهره برداری خواهد بود. در واقع ترازنامه نشان می دهد که کسب و کار در چه وضعیتی قرار دارد که به صورت وضعیت درآمدی و جریان نقدینگی بستگی دارد.

ترازنامه تمامی منابع درآمدی و همچنین سهم شرکا و مالکین را شامل می شود که لازم است برای ارزیابی سودآوری آن، ترازنامه حداقل 5 سال اول طرح تهیه و تنظیم گردد که ترازنامه سال اول به صورت ماهانه تهیه می شود.

پس از تهیه آن و همچنین تشکیل جداول مالی و اقتصادی، شاخص های تاثیر گذار شناسایی می گردند که در تصمیم گیری اجرا و عدم اجرای طرح، موثر خواهند بود. بنابراین لازم است که اهداف و شاخص های تعریف شده در تحلیل های مالی و اقتصادی با یکدیگر متفاوت باشند.

تحلیل سودآوری تجاری:

در تهیه یک طرح توجیهی لازم است که سودآوری تجاری طرح از دو دیدگاه زیر بررسی گردد:

1_ سنجش سودآوری سرمایه گذاری:

در برخی مواقع ممکن است آلترناتیو های دیگری نیز مورد کنکاش قرار گیرند که سنجش سودآوری برای انتخاب بهترین آلترناتیو مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین ممکن است که تحلیلگر، سنجش های سودآوری برای یک پروژه یا پروژه های مورد مطالعه خود را از را های زیر به دست آورد.

  • سنجش های سودآوری با ارزش غیر زمانی
  • درآمد خالص حاصل از دارایی ها
  • درآمد سال اول حاصل از سرمایه گذاری اولیه
  • متوسط درآمد خالص حاصل از متوسط سرمایه گذاری
  • سنجش های سودآوری با لحاظ ارزش زمانی پول
  • روش های جریان نقدی تخفیف داده شده
  • ارزش فعلی
  • نرخ بازگشت داخلی
  • نسبت منافع به مخارج

2_ تحلیل مالی:

تحلیل مالی در طرح های توجیهی، در دو بخش تحلیل نقدینگی و تحلیل ترکیب سرمایه انجام می گیرد که تحلیل نقدینگی به وسیله تحلیل صورت جریان وجوه نقد انجام می شود. همچنین منظور از ترکیب سرمایه، مشخص نمودن نحوه تامین سرمایه می باشد که قسمتی از سرمایه توسط کارفرما و بخش دیگری از آن به وسیله اخذ وام، اعطای سهام و یا صدور اوراق قرضه فراهم می شود.

ارزش فعلی (PV)، ارزش خالص فعلی (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) چطور محاسبه می‌شوند؟

تصور کنید سازمان‌تان قصد دارد دستگاهی به ارزش ۴۵۰ میلیون تومان بخرد. انتظار می‌رود این دستگاه تا پنج سال، بازدهی‌ای معادل ۱۰۰ میلیون تومان در هر سال داشته باشد، اما هیأت مدیره‌تان تصمیم می‌گیرد این کار را انجام ندهد. این سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک است، پول موجود است و کسب‌وکار هم سودی معادل ۱۰ میلیون تومان در سال را تضمین می‌کند. پس چرا آنها تصمیم گرفتند سرمایه‌گذاری نکنند؟

در نگاه اول، تصمیمات سرمایه‌گذاری شبیه اینها، بیش از حد ساده به نظر می‌رسند. سرمایه‌گذاری کن و بعد هم سود فراوانی دریافت کن. اما ارزش پول به دست آمده در آینده، (به خاطر نرخ تورم و بهره) کمتر از ارزش پول کنونی است. بنابراین، این امکان هست که وقتی ارزش پول امروز را با آینده مقایسه کنید، درآمد ناشی از سرمایه‌گذاری، واقعا کمتر از سرمایه‌گذاری اولیه ارزش داشته باشد.

حتما فرصت‌های سرمایه‌گذاری دیگری هم برای بررسی وجود دارند. آیا سرمایه‌گذاری در جای دیگر، درآمد بهتری به همراه خواهد داشت؟ اصلا از کجا بدانیم کجا باید سرمایه‌گذاری کنیم؟ قبل از سرمایه‌گذاری چه فاکتورهایی را باید بررسی کنیم؟

در این مقاله، به سه رویکرد مهم مورد استفاده در تصمیمات سرمایه‌گذاری نگاهی می‌اندازیم:

  • ارزش فعلی (PV)؛ (NPV)؛ (IRR).

این رویکردها، پایه‌های تصمیمات سرمایه‌گذاری هستند. با یادگیری آنها، می‌توانید دلیل تصمیمات خاص سرمایه‌گذاری در سازمان‌تان را بهتر درک کنید؛ با اطمینان بیشتری در تصمیمات مالی شرکت کنید و البته تصمیم‌های درست‌تری هم بگیرید!

اگر احساس کردید برخی از فرمول‌های این مقاله پیچیده هستند، نگران نباشید. آنها را به عنوان مرجع آورده‌ایم، شما برای درک اصول اساسی PV و NPV و IRR مجبور نیستید آنها را یاد بگیرید.

اگر در دنیای مالی تازه‌کار هستید، توصیه می‌کنیم حتما مقاله‌ی کاربردی ترین اصطلاحات حسابداری مالی را مطالعه کنید.

ارزش فعلی (PV)

ارزش فعلی (PV) ارزش کنونی میزان پولی است که در آینده دریافت می‌کنید. می‌توانید از آن برای پیش‌بینی این استفاده کنید که درآمدهای آینده از یک سرمایه‌گذاری بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارند.

PV بر این اصل استوار است که هر چقدر پول دیرتر به دست‌تان برسد، بیشتر ارزشش را از دست می‌دهد. اگر از شما سؤال می‌کردند که ۱۰۰ هزار تومان را همین الان دریافت می‌کنید یا یک سال دیگر، عاقلانه بود که همین الان بگیرید چون می‌توانید اکنون پول را سرمایه‌گذاری کنید و بلافاصله شروع به کسب سود کنید. بنابراین اگر نرخ بهره ۱۰ درصد باشد و همین الان ۱۰۰ هزار تومان داشته باشید، سال آينده ۱۱۰ هزار تومان خواهید داشت. اما در همین حالت، ۱۰۰ هزار تومان طی یک سال آینده، به پول امروز فقط ۹۰ هزار تومان ارزش خواهد داشت، چون شما انتظار داشتید تا طی این یک سال ۱۰ هزار تومان سود دریافت کنید.

برای محاسبه‌ی PV به نرخ بهره‌ی قابل مقایسه نیاز دارید و ساده‌ترین‌شان هم برای استفاده، اغلب نرخی است که با گذاشتن سرمایه‌‌ی خود در بانک به دست خواهید آورد.

برای مثال ممکن است شما سرمایه‌ای داشته باشید که درآمد ۱۵ میلیون تومان طی یک سال را از آن انتظار داشته باشید. این را هم می‌دانید که سرمایه‌های قابل مقایسه درآمدی ۱۵ درصدی دارند. بنابراین با نرخ ۱۵ درصدی درآمد، اکنون آن ۱۵ میلیون تومان چقدر ارزش دارد؟

این فرمولی است که می‌توانیم برای پاسخ به این پرسش استفاده کنیم:

C1 = جریان نقدینگی (درآمد) بعد از یک سال

r = نرخ درآمد یک ساله برای سرمایه‌گذاری‌های قابل مقایسه و متناسب به صورت یک کسر (یعنی ۰٫۱۵ نه ۱۵ درصد) است.

با استفاده از مثال ما، PV را به صورت زیر محاسبه کنید:

15,000,000/(1 + 0.15) = 13,043,478.26

بنابراین درآمد دارای ارزش فعلی ۱۳,۰۴۳,۴۷۸٫۲۶ تومان است. یعنی ۱۵ میلیون تومان سال بعد همین موقع، حدود ۱۳ میلیون تومان به پول امروز، ارزش دارد.

اغلب جریان نقدینگی تا چندین سال متمادی یکسان است؛ بنابراین باید معادله‌ی PV را برای انعکاس این مسئله تنظیم کنیم. در اینجا از فرمول ارزش فعلی کامل برای هر مورد نقدینگی آتی استفاده می‌کنیم:

Present Value (PV) = Ct/(1 + r)^t

Ct = جریان نقدینگی (درآمد) t سال آینده

r = نرخ درآمد به صورت کسر

t = تعداد دوره‌ها (مثلا برای ۵ سال، t=5)

اگر جریان نقدینگی در مثال بالا در طی چهار سال بود، ما PV را به‌صورت زیر محاسبه می‌کنیم:

r = 0.15 (15 percent)

15,000,000/(1 + 0.15)^4 = 8,576,298.68

بنابراین درآمد دارای ارزش کنونی ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان است. یعنی چهار سال دیگر، ۱۵ میلیون تومان دارای ارزش ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان نسبت به پول امروز است.

نرخ بازده به‌کاررفته برای محاسبه‌ی نرخ تنزیل، اغلب هزینه فرصت سرمایه نامیده می‌شود. هزینه‌ی فرصت عبارت است از هزینه‌ی سرمایه‌گذاری در مقایسه با سرمایه‌گذاری دیگر. اگر سرمایه‌ی «الف» را بخرید، پس سرمایه‌ی «ب» را نمی‌خرید، بنابراین هزینه‌ی فرصت، تفاوت بین درآمد واقعی سرمایه‌ی «ب» و درآمد واقعی سرمایه‌ی «الف» است.

ارزش خالص فعلی

ارزش خالص فعلی (NPV) در سرمایه‌گذاری، یعنی تفاوت بین هزینه‌ای که برای شروع سرمایه‌گذاری باید بپردازید و ارزش کنونی تمام جریان‌های درآمدی که از آن سرمایه‌گذاری برای شما ایجاد می‌شود. NPV به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید آیا احتمال دارد این سرمایه‌گذاری، درآمد نسبتا زیادی به همراه بیاورد (و در نتیجه ارزش خرید داشته باشد) یا نه.

NPV را به این صورت محاسبه می‌کنیم:

I = هزینه‌ی سرمایه‌گذاری شده

باشند. در مثال بالا، بیایید تصور کنیم برای کسب ۱۵ میلیون تومان درآمد در سال، باید تجهیزاتی را بخریم که ۱۳ میلیون تومان هزینه دارند. پس:

NPV = 13,043,478.26 (مثال قبل PV) – 13,000,000 (سرمایه‌گذاری)

بنابراین این سرمایه در واقع یک افزایش خالص در ارزش به میزان حدودا ۴۳ هزار و پانصد تومانی فراهم می‌کند.

فرمول NPV در این مورد به این صورت است:

NPV = (C1/(1 + r)t) – I

NPV = (15,000,000/(1 + 0.15)^1) – 13,000,000

در این مثال، احتمالا سرمایه‌گذاری ۱۳ میلیون تومانی را انجام بدهیم؛ چرا که این سرمایه‌گذاری توانایی بالقوه‌ی کسب مبلغ اضافی ۴۳ هزار و پانصد تومانی را به پول امروزی، در مقایسه با سرمایه‌گذاری این پول در بانک دارد.

برای محاسبه‌ی NPV در سرمایه‌گذاری‌هایی که طی چندین سال درآمد دارند، PV را برای هر سال محاسبه کنید و اینها را جمع ببندید. سپس سرمایه‌ی اولیه را کم کنید.

بنابراین فرمول NPV شبیه این است:

NPV = ∑ (Ct/(1 + r)^t ) – C0

C0 = میزان نقدینگی اولیه

Ct = جریان نقدی برای دوره زمانی مورد نظر

t = تعداد دوره زمانی

r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر

(علامت ∑ به معنی مجموع همه است. بنابراین به شما می‌گوید ارزش فعلی درآمد هر یک از سال‌های آتی را که به دست می‌آورید، با هم جمع ببندید.)

در مجموع، وقتی NPV موردنظر بیشتر از صفر است، سرمایه‌گذاری سودده خواهد بود. وقتی NPV کمتر از صفر است، سرمایه سودی نخواهد داشت. البته این محاسبات فرض را بر این گذاشته‌اند که پیش بینی جریان نقدی شما به طور منطقی نزدیک به واقعیت است.

در این مثال‌ها، تصور کرده‌ایم که نرخ بازده در طول مدت سرمایه‌گذاری ثابت می‌ماند. در دنیای واقعی، بعضی سرمایه‌گذاری‌ها دارای نرخ بهره متغیر هستند اما ما در این مقاله یک نرخ بهره ثابت را به کار برده‌ایم تا محاسبات ساده باشند. به طور مشابه فرض کرده‌ایم که همه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها پیشاپیش انجام می‌گیرند. وقتی به این شکل نیست (و اغلب هم همین‌طور است) باید NPV خود را بر اساس جریان‌های نقدینگی خالص برای هر دوره پایه‌ریزی کنید.

مثالی از ارزش خالص فعلی

یک فرصت سرمایه‌گذاری دارید که در سه سال آتی، هر سال ۱ میلیارد تومان پرداخت می‌کند. هزینه‌ی اولیه‌ی این سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد تومان است و نرخ بهره برای ارزیابی سرمایه‌گذاری ۱۷٫۵ درصد است. آیا در این سرمایه‌گذاری شرکت می‌کنید؟

۱. هر مورد جریان نقدی (درآمدی) سالانه را برای پروژه به پول امروزی از طریق استفاده از فرمول PV محاسبه کنید.

سال اول = PV = (C1/(1 + r)^1) = 1,000,000,000/1.175 = 851,063,829.79

سال دوم = PV = (C2/(1 + r)^2) = 1,000,000,000/1.381 = 724,309,642.37

سال سوم = PV = (C3/(1 + r)^3) = 1,000,000,000/1.62 = 616,433,738.19

۲. همه‌ی PVهای هر ۳ سال را به همدیگر اضافه کنید:

Total PV = 851,063,829.79 + 724,309,642.37 + 616,433,738.19 = 2,191,807,210.35

۳. NPV را حساب کنید.

NPV = 2,191,807,210.35 – C0

NPV = 2,191,807,210.35 – 2,000,000,000

از آنجا که NPV حدودا ۱۹۲ میلیون تومان و مثبت است، شاید ارزش سرمایه‌گذاری را داشته باشد. اما باید بررسی کنید که فرضیات درباره‌ی درآمدهای مورد انتظار و نرخ بهره قابل مقایسه چقدر صحیح است. یک تغییر کوچک و نامناسب در هرکدام از اینها، می‌تواند سود شما را به راحتی به زیان تبدیل کند.

همیشه به یاد داشته باشید که ارزیابی‌های PV و NPV به میزان دقت در تخمین‌هایی که می‌زنید بستگی دارند و تغییرات در نرخ بهره می‌تواند به طور قابل توجهی روی نتیجه تأثیر بگذارد.

نرخ بازده داخلی

یک روش متداول دیگر برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها عبارت است از محاسبه‌ی نرخ بازده داخلی (IRR) که روش جریان نقدی تنزیل‌شده هم نامیده می‌شود.

ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایه‌گذاری، برابر صفر است.

شما وقتی IRR را محاسبه می‌کنید، آن را یک معیار مجزا برای تصمیمات سرمایه‌گذاری تعریف می‌کنید. برای مثال شاید سازمان‌تان مشخص کند که فقط پروژه‌هایی را اجرا می‌کند که بازدهی بیشتر از ۱۵ درصد داشته باشند. بعضی افراد IRR را با عنوان نرخ سود سربه‌سر می‌شناسند.

معمولا IRR به صورت درصد بیان می‌شود و اگر بیشتر از نرخ بازده در سرمایه‌گذاری‌های دیگر باشد، به این معنی است که ممکن است این سرمایه‌گذاری ارزش انتخاب و شرکت در آن را داشته باشد.

این روش در بین سرمایه‌گذارانی محبوب است که می‌خواهند از طریق سرمایه‌گذاری‌شان به نرخ درآمد مشخصی دست پیدا کنند. یک محاسبه‌ی سریع نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذاری خاص، چه نرخ بازده‌ای را طی یک دوره‌ی زمانی مشخص به ارمغان می‌آورد.

در فرمول NPV یا همان خالص ارزش فعلی، IRR جایگزین r صورت می‌شود و وقتی NPV=0 باشد، فرمول به صورت زیر درمی‌آید:

0 = ∑ (Ct/ (1 + IRR)^t) – I

محاسبه‌ی ارزش IRR می‌تواند خیلی پیچیده شود. اما شما می‌توانید یک صفحه‌ی گسترده (اکسل) ایجاد کنید یا از یک حساب آنلاین و رایگان IRR استفاده کنید تا IRR را به راحتی محاسبه کنید.

مثالی از نرخ بازده داخلی و استفاده از اکسل

فرصتی به‌د‌ست آورده‌اید که در ازای سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیون تومانی، طی سه سال آتی، به ترتیب به شما ۴۲ میلیون تومان، ۴۳ میلیون تومان و ۴۵ میلیون تومان پرداخت خواهد شد. فرصت‌های دیگر نرخ بازده ۱۳ درصدی برای سرمایه‌گذاری مشابهی فراهم می‌کنند. بنابراین آیا این پروژه ارزش سرمایه‌گذاری دارد؟ یا باید در یکی از فرصت‌های دیگر سرمایه‌گذاری کنید؟

پاسخ با استفاده از اکسل:

ابتدا باید داده‌هایتان را در یک ستون وارد کنید (مثلا A1:A4) . فقط توجه داشته باشید که ۱۰۰ میلیون تومان را باید با علامت منفی بنویسید. (چون هزینه‌ی سرمایه‌گذاری است)

سربرگ FORMULAS، سپس Financial و پس از آن IRR را انتخاب کنید. در پنجره‌ی باز شده در قسمت values، آدرس سلول‌ها (یعنی A1:A4) را وارد کنید. می‌توانید Guess را خالی بگذارید یا هر عددی را که خواستید در آن بنویسید (پر کردن این قسمت کاملا اختیاری است). روی ok کلیک کنید. جوابی که به دست می‌آورید ۱۴٫۱۸٪ است. یعنی نرخ بازده این سرمایه‌گذاری ۱۴٫۱۸٪ است که بزرگتر از ۱۳٪ است. پس این پروژه ارزش سرمایه‌گذاری دارد.

IRRها مخصوصا وقتی در کنار NPVها استفاده می‌شوند مفید هستند. IRRها به شما کمک می‌کنند نرخ بازده سرمایه‌گذاری را به‌دست آورید. در حالی‌که NPVها به شما کمک می‌کنند تا اندازه‌ی مطلق بازده را ارزیابی کنید.

این مقاله IRRها و NPVها را در سطح بسیار ساده‌ای توضیح می‌دهد. به طور عملی، این محاسبات می‌توانند خیلی پیچیده باشند و سازمان شما احتمالا استانداردهایی دارد که برای ارزیابی درآمد پروژه به آنها نیاز دارید. با کمک بخش مالی مطمئن شوید که هر ارزیابی پروژه که انجام می‌دهید، مطابق با این قوانین است.

برای دسترسی به مطالب بیشتر در مورد این موضوع، نگاهی به کتاب اصول مالی شرکتی نوشته‌ی ریچارد ای بریلی (Richard A. Brealey) و استوارت سی مایرس (Stewart C. Myers) بیندازید. این کتاب چارچوبی استاندارد برای ارزیابی پروژه‌ها از دیدگاه مالی است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.