تجربه شكست تا ميلياردر شدن يك سهامدار در بورس
سهامداران حقيقي بورس اوراق بهادار تهران از زمان افتتاح تالار معاملات در 15 بهمن 1346 همواره يكي از مشتريان پروپا قرص شركتهاي حاضر در بورس و از فعالان اصلي معاملات بودهاند. اين گروه هر چند هم اكنون بين 10 تا 15 درصد از ارزش روز 64 هزار ميليارد توماني بازار سهام را در اختيار گرفتهاند اما در مواقعي چنان حرفهاي سهام شركتها را خريد و فروش كرده و سودهاي شگفت انگيز 800 درصدي را به جيب ميزنند كه حيرت سرمايه گذاران حقوقي و كارشناسان تحصيل كرده و آشنا به روشهاي تكنيكال و بنيادگرا را تا مدتها برانگيخته و زنده نگه ميدارند.
اين جماعت يعني سهامداران حقيقي عمدتا " به دو دسته سهامدار سنتي و مدرن تقسيم ميشوند. سهامداران سنتي غالبا شامل كساني هستند كه از سالهاي گذشته وارد بورس شدهاند و با تكيه بر شايعات و نسبت قيمت به درآمد (همان P/E معروف) و كمي هم شانس و بخت و اقبال اقدام به خريد و فروش سهام مي كنند.
اين گروه روشهاي جديد خريد و فروش سهام را قبول نداشته و يا اينكه وقت و حوصله يادگيري روش هاي جديد را ندارند، بنابراين با تكيه بر تجربه سالها حضور گاه موفق ميشوند سرمايه ميليوني خود را به ميلياردها تومان افزايش دهند، اما گاه اين دسته سهامداران از ضرر و زيان و سكته و مرگ هم در امان نيستند چرا كه پيش آمده شانس و اقبال ياري نكرده و شايعه بر عكس از آب درآمده و P/E هم جواب نداده باشد. نمونهاش رضا قندي معروف تالار كه مدت ها فقط از اين روش خريد و فروش ميكرد تا اينكه بر اثر شوك ناشي از سقوط قيمت سهام شركتهاي پيام و آزمايش غزل خداحافظي از بورس و سهام و سود را خواند و به ديار باقي شتافت.
اما دسته دوم سهامداران حقيقي كه عمدتا " جوان و تحصيل كرده و با آروزهاي بزرگ هستند با قبول تغيير شرايط گذشته و حال و لزوم استفاده از برخي تحليلها و روشها و مطالعه كتابها و روزنامههاي مختلف سعي ميكنند «به روز» بوده و ساعاتها پاي اينترنت نشسته و با تجزيه و تحليل نمودارها و اعداد و ارقام و ترازنامه شركتها و غيره حاضر به خريد سهام شركتهاي ارزشمند بورس شوند.
اين گروه نيز هر چند گاه با ضرر وز يان مواجه ميشوند در برابر شناسايي سودهاي 300 - 200 درصدي در يك سال ، ريسك سرمايه گذاري را در بازار پر تلاطم و گاه غير طبيعي بورس ايران را براي خود پايين ميآورند.
اما نقطه مشترك هر دو دسته سهامداران حقيقي حاضر در بورس علاوه بر تلاش در كسب بالاترين سود و دوري از ضرر و زيان اين است كه هر گروه به تجربه يا با تكيه بر علم سرمايه گذاري در بورس دريافته اند بهترين شرايط حضور پايدار در بازار مواج سهام ميتواند با سرمايه مازاد، عدم قرض و فروش ديگر داراييها، تشكيل سود سهام و قبول ريسك و داشتن صبر و حوصله و مهمتر از همه بيخيال شدن از حرص و آز است كه هر لحظه در كمين سرمايه گذاران نشسته است.
اما به دست آوردن چنين تجربه هايي براي تعدادي از سهامداران به بهاي سنگيني تمام مي شود كه نمونهاش رضا مرادي با سابقه 14 سال حضور در بورس است.او يكبار كل زندگياش را در بورس از دست داده اما با قبول شرايط پيچيده بورس و كسب تجربه و استفاده از روشهاي ديگر موفق شده نه تنها سياهي روزگار تلخ گذشته بورس را به شيريني اين روزها تبديل كند بلكه پسر 19 ساله اش مهدي را وارد بازار سرمايه كند.
مرادي با 46 سن از سال 74 و به واسطه كارمند بودن يكي از اقوام نزديك در يك شركت كارگزاري بورس به طور سنتي وارد بورس شد اما حالا به جايي رسيده كه تالار حافظي ها را قبول نداشته و از طريق اينترنت خريد و فروش سهم ميكند.
با اين سهامدار كه هم اكنون بيش از 500 ميليون تومان سرمايه را فقط در بورس مديريت ميكند گفت و گويي شده كه در ادامه ميخوانيد:
* از آب شدن گلوله برفي تا سرمايه 500 ميليون توماني يك سهامدار
فارس: چه شد كه 14 سال پيش وارد بورس شديد. اول كار چه سهامي را خريداري كرديد؟
مرادي: سال 76 كه بود كه مانده بودم با 2 ميليون تومان پس اندازي كه در آن زمان پول يك واحد آپارتمان بود چكار كنم.به واسطه حضور همسرم در يكي از شركتهاي كارگزاري تصميم گرفتم وارد بورس شوم. اول كار هم دست گذاشتم روي سهام اشتاد ايران و كابل تك كه در آن موقع هر سهم كابل تك حدود 5 هزار تومان بود.
فارس: از خريد سهام اين دو شركت سود هم كرديد؟
سهامدار:سود؟ (خنده). نه تنها سودي نكردم كه كل سرمايهام را از دست دادم. همه دار و نداري كه داشتم فروختم و گذاشتم بورس تا شايد جلوي ضررو بگيرم و پولي كه آورده بودم را به دست بيارم . اما نشد كه نشد . همه زندگي ام رو باختم. عين گلوله برفي بودم كه گذاشته باشند گوشه آفتاب تا آب بشه و از بين بره.
مرادي: آن موقع مثل الان نبود كه امكان خريد و فروش هر روزه سهام وجود داشته باشد. اولا " كه تعداد سهامداران آنقدر كم بود كه ميشد با چند جلسه رفت و آمد در تالار حافظ همديگر را شناخت. از سرمايه گذاران حقوقي هم خبر چنداني نبود. تك و توكي بودند. از طرف ديگر اگر سهامي را ميخريدي تا زمان آماده شدن اسناد بايد صبري ميكردي و بعد ميرفتي از خود شركتي كه سهام اش را خريدي اوراق را ميگرفتي. در اين فاصله سه ماهه ممكن بود قيمت سهام تا چند هزار تومان هم پايين بيايد. هر سهم كابل تك را كه 5 هزار تومان خريده بودم باعث شد كل سرمايهام را از دست بدم. سهام شركت اشتاد ايران را كه الان از بورس اخراج شده هنوز هم دارم.
بعد از چندماه كه كسي حاضر به خريد سهام نبود، نتونستم سهام كابل تك را بفروشم. اين بود كه سقوط كردم. چه جور بيا و ببين. اما خب، آنقدر قوي بودم كه از بورس فرار نكردم. 5 سال از بورس بيرون رفتم اما دوباره سال 80 برگشتم.
فارس: اين بار با چه سرمايه و تجربهاي؟
مرادي: با 10 ميليون تومان آمدم. شروع كردم به خريد سهام تازه وارد بورس. همان شركت هاي جديد كه بهش مي گن "آي پي او " . هر جا هم 20 درصد سود يا زيان ميكردم فوري ميفروختم. شرايط بورس هم بهتر شده بود و ميشد يك هفتهاي خريد و فروش كرد. سال 80 تا 82 اوج كسب و كار من و ديگر سهامداران قديمي بورس بود كه خيلي از ميليونر ها ميلياردر شدند.
فارس: سفيدي و ريزش موهاي سر شما هم براي ضرر و زيان بود؟
مرادي: نه ارثي است . من كه خوبم، درهمين بورس يك نفر خودكشي كرده و چندتاي ديگر هم سكته.
فارس: الآن سرمايه شما چقدر شده؟
مردادي: الان خدا را شكر 500 مليون تومان سرمايه فقط در بورس دارم.35 ميليون تومان را گذاشتم براي اوراق مشاركت . چند قطعه زمين و طلا هم دارم . ياد گرفتم علاوه بر بورس در چند بازار ديگر سرمايهگذاري كنم. به اين نتيجه رسيدم كه بايد سه دسته سرمايهگذاري داشته باشم. سهام، ملك و طلا.
فارس: به تالار حافظ هم رفت و آمد داريد؟
مرادي: نه. چون سهامداران تالار حافظ از روي دست هم سهام ميخرند و ميفروشند و شايعات . در حالي كه بايد يه مقدار هم بررسي و تحليل داشت، اخبار سايت ها رو ساعت به ساعت چك كرد. در تالار حافظ عقل مردم به چشمشان است . اين را به پسرم ثابت كردم .
فارس: الان بازار سهام را چطور بررسي ميكنيد؟
مرادي: واقعيت اين است كه بورس تهران يكي از بهترين جاهايي است كه الان ميشود سود خوبي به دست آورد. به شرطي كه طمع نكني. بورس هم مثل زندگي تلخي و شيريني دارد. الان اوضاع نسبت به 14 سال پيش خيلي بهتر شده و مردم و سرمايهگذاران و شركتهاي بيشتري وارد بورس شدند. تبليغات و اصل 44 هم هست. اگر اين اخبار سياسي نباشد و مردم بيشتر از گذشته احساس امنيت سرمايهگذاري در بورس كنند، بورس ما بهترين بورس دنيا ميشود.
فارس: چطور شد كه حاضر شديد پسرتان را وارد بازار سهام كنيد؟
مرادي: ميخواستم پسرم مهدي روي پاي خودش بايستد. مقداري پسانداز داشت. كمي هم كمكش كردم. الان يك سالي مي شود كه سهامدار است . براي من هم خوب شده. با هم تبادلنظر ميكنيم.
فارس: مهمترين تجربه ايي كه به پسرتان مي دهيد چيست؟
سهامدار: اين كه در برابر هر سودي كه ميكند آرامآرام آن را از بورس بكشد بيرون و ببرد به طرف طلا و سكه و بعد هم زمين.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی میتواند ساده یا پیچیده باشد و برای طراحی آن، مسائلی از قبیل سبک سرمایهگذاری (سرمایهگذاری رشدی یا ارزشی)، ارزش بازار، تحلیل برای دوری از طمع در بورس تکنیکال، شاخصهای بنیادی، صنایع خاص، تنوع سبد سرمایهگذاری، مدتزمان سرمایهگذاری، ریسکپذیری، اهرم مالی و غیره در نظر گرفته شود.
نکته: استراتژی معاملاتی باید بر مبنای دادههای عینی و تجزیهوتحلیل بیطرفانه تنظیم شود و معاملهگر کاملا به آن پایبند باشد. در عین حال، این استراتژی باید انعطافپذیری لازم را داشته باشد و بتوان در شرایط مختلف، آن را بازبینی کرد و در صورت لزوم، بخشهایی از آن را تغییر داد.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی انواع مختلفی دارند، اما اکثرشان بر مبنای تحلیل تکنیکال یا بنیادی طراحی میشوند. چیزی که بین استراتژیهای معاملاتی مشترک است این است که همه آنها به اطلاعات و دادههای قابلسنجش تکیه دارند و امکان ارزیابی دقیق آنها بر مبنای اطلاعات تاریخی وجود دارد. به زبان خودمانی، استراتژی معاملاتی نباید به چیزهایی مثل احساسات شخصی، توصیه دیگران، سیگنال خرید یا فروش تحلیلگران معروف، رمل و اسطرلاب و چیزهایی از این قبیل وابسته باشد و بنیان آن باید مفاهیمی باشد که بشود با عدد و رقم آنها را سنجید و مقایسه کرد.
استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال
آن دسته از استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند از تعدادی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تصمیمگیری درمورد خریدوفروش بهره میگیرند. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که همه اطلاعات و دادههای مربوط به سهام و اوراق بهادار دیگر در قیمت خلاصه میشود و قیمت همیشه روند مشخصی دارد.
نمونهای از یک استراتژی معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال میتواند خریدوفروش بر اساس «میانگینهای متحرک» باشد. این استراتژی میتواند از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت کمک بگیرد و هر جا که میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، نشانه خرید (یا فروش) باشد.
استراتژی معاملاتی بر مبنای تحلیل بنیادی
همانطور که میشود حدس زد، بنیان استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل بنیادی شاخصهای بنیادی است. تحلیلگران بنیادی همواره فهرستی از شاخصهای بنیادی دارند و سهمهای مختلف را بر اساس این فهرست میسنجند تا فرصتهای مناسب برای سرمایهگذاری را پیدا کنند. چنین فهرستی میتواند شامل شاخصهایی از قبیل نسبت «P/E» (پیبهای یا قیمت به سود)، رشد درآمد، رشد سودآوری، نسبت بدهی و غیره باشد.
برای نمونه، تحلیلگر بنیادی ممکن است طبق استراتژی معاملاتی خودش، سهامی را که نسبت «P/E» آنها کمتر از ۷ باشد برای بررسی بیشتر مناسب تشخیص بدهد. در مراحل بعدی، این سهمها باید فیلترهای دیگر، مانند ارزش بازار، رشد فروش و غیره، را پشت سر بگذارند و در نهایت سهمهایی که از همه این فیلترها عبور کرده باشند، برای سرمایهگذاری انتخاب میشوند.
استراتژیهای معاملاتی دیگر (تابلوخوانی و…)
یکی دیگر از انواع استراتژیهای معاملاتی، بهویژه در بازار ایران، بر مبنای «تابلوخوانی» طراحی میشود. همانطور که میدانید، تابلو هر سهمی اطلاعات بسیار زیادی از قبیل حجم معاملات، قیمتهای پیشنهادی خریداران و فروشندگان، حجم معاملات حقیقی و حقوقی، تعداد خریداران حقیقی و حقوقی و بسیاری موارد دیگر را در اختیار معاملهگران میگذارند. بعضی از معاملهگران طبق تجربهای که در طول سالهای معاملهگری به دست آوردهاند، بر مبنای فاکتورهای تابلو استراتژیهای معاملاتی طراحی میکنند که بهویژه برای معاملات کوتاهمدت کاربرد دارد.
نمونهای از این نوع استراتژیهای معاملاتی میتواند این باشد که افزایش ناگهانی حجم خرید یا فروش را شرط اصلی برای خرید یا فروش در نظر بگیرد. در مراحل بعدی این استراتژی، ممکن است به نکتههایی از قبیل ارزش بازار و سرانه خرید حقیقی دقت شود و در نهایت سهم مناسب برای خرید انتخاب شود.
بهترین استراتژی معاملاتی برای معامله در بورس ایران
مطمئن باشید که چنین چیزی وجود ندارد! اگر هم وجود داشته باشد، برای همیشه مناسب نخواهد بود. بهترین استراتژی معاملاتی همانی است که معاملهگر بر مبنای عادات و علایق شخصی و متناسب با درجه ریسکپذیری خودش طراحی میکند و با جزئیات آن بهقدری آشناست که میتواند در شرایط مختلف و در صورت لزوم، گوشهوکنار آن را کمی تغییر بدهد تا استراتژیاش همیشه منطبق با شرایط روز باشد.
اما میشود کلیات یک استراتژی برای دوری از طمع در بورس معاملاتی منطقی را در ۳ مرحله زیر خلاصه کرد؛
مراحل طراحی استراتژی معاملاتی در بازار سرمایهگذاری
- قبل از هر چیز باید یک «واچلیست» یا «فهرست سهمهای زیر نظر» تهیه کنیم که معمولا شامل پنجاه الی صد نماد برجسته بازار است. باید دقت کنیم که ارزش بازار نمادهای این فهرست در محدودهای باشد که خودمان مشخص میکنیم. مثلا نماد شرکتهایی را در این فهرست قرار میدهیم که ارزش بازار آنها بالای ۱۰ هزار میلیارد تومان باشد.
نکته: سودآوری مهمترین شاخصی است که میتواند سرمایهگذار را در برابر تلاطمهای بازار سرمایه بیمه کند. شرکتی که سود بسازد و این سود را یا بین سرمایهگذاران تقسیم کند و یا با این سود طرحهای توسعهای خود را پیش ببرد، همواره میتواند گزینه مناسبی برای این فهرست اولیه باشد. اما شرکتی که زیان انباشته بالایی داشته باشد و در آینده نزدیک چشماندازی برای رفع مشکلات اساسی آن وجود نداشته باشد (که متأسفانه نمونههای آن در بورس ایران زیاد است) نباید وارد این فهرست شود. - سپس باید نمادهای این فهرست را از نظر بنیادی بررسی کنیم و ببینیم کدام نمادها شرایط مناسبی برای سرمایهگذاری دارند. این بررسی میتواند شامل مقایسه «P/E»، ارزیابی مقدار فروش ماهانه و سالانه، سنجش رشد مقدار فروش، مقایسه حاشیه سود و شاخصهایی از این قبیل باشد.
- گام نهایی خرید سهام منتخب در قیمت مناسب است. بعد از اینکه سهام مورد نظرمان را انتخاب کردیم، باید تلاش کنیم که این سهمها را در قیمتهای مناسب شکار کنیم. البته استراتژی معاملاتی ما باید امکان خرید پلهای را بدهد؛ به این معنا که باید اصول مدیریت سرمایه را هم در استراتژیمان در نظر داشته باشیم و تمام پولمان را در یک معامله خرج نکنیم و همیشه احتمال بدهیم که قیمت سهام مورد نظرمان ممکن است روزهای بعد پایینتر هم بیاید و فرصت مناسبتری برای خرید در اختیارمان بگذارد.
مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر
هدف اصلی استراتژیهای معاملاتی این است که از سوگیریهای رفتاری در تصمیمگیریهای مالی جلوگیری و سودآوری مناسب و پایدار تضمین شود. به بیان سادهتر، وقتی استراتژی معاملاتی مشخصی داشته باشیم و در تمام شرایط به این استراتژی پایبند بمانیم، خطر تصمیمگیریهای هیجانی تهدیدمان نخواهد کرد.
پس میشود مهمترین مزیتهای پایبندی به استراتژی معاملاتی را اینگونه خلاصه کرد:
- جلوگیری از سوگیری رفتاری در سرمایهگذاری
- خریدوفروش سهام بر مبنایی مشخص
- دوری از خریدوفروش هیجانی
- بازدهی مناسب و پایدار در بلندمدت
معایب نداشتن استراتژی معاملاتی
اگر برای خریدوفروش سهام قاعده مشخصی نداشته باشیم، ممکن است بهراحتی دچار ترس یا طمع شویم و نتوانیم سهمی را بهموقع بخریم و بهموقع بفروشیم. مثلا ممکن است سهمی را در نقطه نامناسبی بخریم و بعد از ۱۵درصد افت، آن را بفروشیم و رشد سهم درست بعد از فروش ما آغاز شود. برعکس، ممکن است سهمی را بخریم و بعد از ۱۰درصد زیان، به امید آغاز روند صعودی، آن را نگه داریم و بهمرور بیشتر و بیشتر در ضرر فرو برویم.
همچنین ممکن است بعد از رسیدن به هدف قیمتی مورد نظر، طمع کنیم و به امید سود بیشتر، سهم را بیش از حد نگه داریم. در این صورت ممکن است بهراحتی تمام سودمان را از دست بدهیم. معایب نداشتن استراتژی را میتوانیم به این صورت خلاصه کنیم:
- تصمیمگیریهای هیجانی و دور از منطق سرمایهگذاری
- عدم شناسایی سود در زمان مناسب و از دست دادن سود
- پایبندنبودن به حد ضرر و افزایش زیان
- بازدهی نامناسب و همراه با نوسان
- و در نهایت، از دست دادن آرامش در زندگی شخصی
جمعبندی
در این مطلب با فلسفه استراتژی معاملاتی آشنا شدیم و دیدیم که میشود استراتژیهای مختلفی برای حضور در بازار سرمایه طراحی کرد. با کلیات یک استراتژی معاملاتی مناسب آشنا شدیم و دیدیم که نداشتن چنین طرحی میتواند به از دست دادن سود، ضرر کردن و حتی از دست دادن آرامش ذهنی منجر شود. بیراه نیست اگر بگوییم درک اهمیت استراتژی معاملاتی از داشتن استراتژی مهمتر است، چون اگر چنین نیازی را درست درک کنیم، حتما به دنبال طراحی استراتژی مناسب خواهیم رفت و همواره استراتژیمان را ارزیابی خواهیم کرد تا بتوانیم آن را با شرایط روز متناسب کنیم.
قرارداد آتی بیت کوین؛ روش های کسب سود از آن
قراردادهای آتی یا ETF نقطه تلاقی بازار سهام بورس و بازار رمزارزها است که به افراد این امکان را میدهد تا بدون خرید و فروش در سود و زیان ارزها شریک باشند. مفهوم قرارداد آتی از حدود سال ۱۹۷۲ در بازارهای مالی وجود داشته، اما با ظهور بیت کوین و سایر رمزارزها، پای این نوع از معاملات نیز به بازار ارزهای دیجیتال باز شده است.
از آنجاییکه امروزه بسیاری از معاملهگرها بدون خرید بیت کوین و از طریق این روش معامله سودهای کلان به دست میآورند، بسیاری دیگر نیز در این مورد کنجکاو شدهاند تا آنها نیز بتوانند در این قراردادها شرکت داشته باشند. در این مقاله از والکس نگاهی میاندازیم به مفهوم قرارداد آتی بیت کوین تا به طور کامل با آن آشنا شویم.
قرارداد آتی یعنی چه؟
برای این که بهتر مفهوم قراردادهای آتی را متوجه شویم، اجازه دهید تا با یک مثال توضیح را شروع کنیم. فرض کنید شما تولیدی مبل دارد و برای صرفهجویی در قیمت خرید پارچه رومبلی با یک کلی فروش قراردادی مبنی بر این که شخص پارچه مورد نیاز را در تاریخ اتمام قرارداد تامین کند، مینویسید. در صورتیکه شما مبلغ تعیین شده را همان ابتدای قرارداد بپردازید، مانند این است که شما یک قرارداد آتی خرید پارچه با شخص کلی فروش بستهاید. حال اگر در موعد تحویل پارچهها قیمت پارچه نسبت به زمانی که قرارداد را نوشتهاید افزایش پیدا کرده باشد شما سود کرده، اما اگر خلاف تحلیل شما قیمت پارچه کاهش پیدا کرده باشد عملا شما سودی کسب نکرده و به میزان کاهش قیمت پارچه ضرر کردهاید.
بنابراین قرارداد آتی به قراردادی گفته میشود که شما معاملهایی را انجام میدهید اما کالای خود را در آینده تحویل میگیرید. قراردادهای آتی بیشتر با دو هدف منعقد میشوند:
- کاهش ریسک
- سفته بازی (Speculation)
با عقد قراردادهای آتی، شرکتها خود را از ضررهای مالی که در آینده ممکن است متحمل شوند، مصون میکنند و بدین وسیله، نوسانات قیمتی در بازار هم برای خریدار و هم برای فروشنده کاهش مییابد. علاوه بر این، در صورتی که شرکتی پیشبینی کند با خرید یک دارایی در آینده سود خواهد کرد و فروشنده نیز بداند که ممکن است ارزش دارایی او کاهش پیدا کند، با سفته بازی و عقد قراردادهای آتی هر دو طرف با تحلیل بازار قرارداد میبندند.
قرارداد آتی بیت کوین چیست؟
مثالی که در بالا برای زدیم یک مثال برای ساده کردن مفهوم برای دوری از طمع در بورس برای دوری از طمع در بورس قرارداد آتی بود اما اگر بخواهیم به صورت تخصصی به زمینه قرارداد آتی بیت کوین به عنوان یک معاملهگر ورود کنیم باید حتما نسبت به یک سری از مفاهیم شناخت کاملی داشته باشید.
قرارداد آتی بیت کوین (bitcoin futures contract) یک نوع قرارداد مدتدار بین دو شخص است که در زمینه یک دارایی مشخص و با توافق طرفین منعقد میشود. با فرا رسیدن سررسید قرارداد طرفین موظف هستند دارایی خود را در قیمتی که در گذشته با آن به توافق رسیدن بفروشند.
قرارداد آتی بیت کوین یا همان معاملات فیوچرز اهرمدار صرافهای بزرگ که نامش لرزه به جان تمام معاملهگران مبتدی میاندازد، ابرازی پولساز برای حرفهایها بوده که عضو جدانشدنی روزمرگی آنها است. همانطور که گفتیم اگر شناخت کافی نسبت به قرارداد آتی نداشته باشید باید ضررهای بزرگی را نیز به جان بخرید پس با دقت ادامه مطالب را مطالعه کنید.
در قرارداد آتی بیت کوین یا معاملات فیوچرز، شما بدون نیاز به خرید و پرداخت کارمزد بیت کوین و تنها بر اساس پیشبینی که بر روند قیمتی این ارز دارید میتوانید برای عقد قراردادهای فیوچرز اقدام کنید. برای مثال اکنون قیمت بیت کوین ۳۰ هزار دلار است و فرد خریدار پیشبینی میکند در ماه آینده بیت کوین افزایش قیمت خواهد داشت. طبق این پیش بینی فرد یک قرارداد آتی یک ماهه برای ۲ بیت کوین با قیمت ۴۰ هزار دلار عقد و مبلغ را پرداخت و ۲ بیت کوین را ماه دیگر دریافت میکند.
بهطورکلی قرارداد آتی بیت کوین به دو صورت توافق بر افزایش قیمت (long) یا توافق بر کاهش قیمت (short) شکل میگیرد. قرارداد long برای زمانهایی است که دیدگاه شما مبنی بر این است که قیمت روند بیت کوین به صورت افزایشی خواهد بود و برعکس آن قرارداد short برای زمانی است که دیدگاه تحلیل شما مبنی بر نزولی بودن روند قیمتی بیت کوین است.
توجه داشته باشید در قرارداد آتی بیت کوین قیمتها توافقی است و توسط خریدار یا فروشنده تعیین میشوند.
قرارداد آتی بدون سررسید (perpetual contract) بیت کوین
این پلتفرم بزرگ در اکثر صرافیهای بزرگ امروز مورد استفاده قرار میگیرد و تعداد کثیری از معاملهگران، بانکها، نهادهای دولتی، موسسات و شرکتهای بزرگ و دولتها در آن مشغول به معاملهگری هستند.
قرارداد آتی بیت کوین دو تفاوت کلی و مهم نسبت به قرارداد آتی معمولی دارد:
- در این قرار داد مهلت سررسید تعیین نمیشود و عملا قرارداد تاریخ انقضا ندارد.
- امکان جذاب استفاده از اهرم تا ضریب ۱۲۰ در بستن قرارداد آتی بیت کوین وجود دارد.
شاید این سوال برای شما ایجاد شود که اگر قرارداد سررسید ندارد، پس چگونه منقضی میشود. برای اتمام قرارداد دو حالت وجود دارد. حالت اول این است که قرارداد به صورت دستی توسط معاملهگر با تعیین حد سود یا حد ضرر یا در قیمت لحظهای بیت کوین با سود یا ضرر بسته میشود.
حالت دوم قیمت لیکوییدی است. قیمت لیکوییدی قیمتی است که معاملهگر در ابتدای باز کردن قرارداد با صرافی با توجه به اهرمی که مورد استفاده قرار داده با صرافی به این توافق میرسد که اگر برای دوری از طمع در بورس معامله خود را تا رسیدن به آن قیمت نبست، با توجه به قیمت ذکر شده معاملهگر کل دارایی خود را از دست میدهد. حال شاید برایتان سوال باشد اهرم در معاملات فیوچرز به چه معنی است و چه کاربردی دارد؟
اهرم (leverage) در معاملات فیوچرز بیت کوین چیست و چه کاربردی دارد؟
شاید تا به حال اسم اهرم به گوشتان خورده باشد اما نه در علم اقتصاد بلکه در فیزیک! در علم فیزیک اهرم برای آسانتر شدن کار مورد استفاده قرار میگرفت اما در بازار رمزارزها و معاملات فیوچرز کاربرد اهرم همانند یک شمشیر دو لبه است که هم میتواند بسیار جذاب و سودآور باشد، هم میتواند سرمایه شما را به راحتی از بین ببرد.
فرض کنید ما در یک صرافی در قسمت معاملات آتی یا فیوچرز مقدار ۱۰۰ دلار حساب کاربری خود را شارژ کردیم. اولین نکتهای که در این قسمت از شما سوال میشود اهرم است که از عدد یک تا ۱۲۵ شروع میشود. برای مثال اگر ما اهرم معامله خود را روی عدد ده قرار بدهیم مبلغی که میخواهیم در معامله بگذاریم در ۱۰ ضرب میشود.
همان ۱۰۰ دلار اول را در نظر بگیرید، اگر بخواهیم روی بیت کوین یک پوزیشن long یا short بگیریم با مبلغ ۱۰۰ (margine) دلار در واقع هزار دلار وارد معامله کردهایم و در ازای نوسانات قیمت بیت کوین سود و ضرر ما بر اساس هزار دلار محاسبه میشود. شاید ابتدا این گزینه برای ما بسیار جذاب باشد اما اگر در زمینه قرارداد آتی بیت کوین حرفهای نباشید و بر اساس تحلیلهای اشتباه وارد معامله شوید باید ضررهای بزرگی را به جان بخرید.
بنابراین به زبان ساده، اهرم در معاملات فیوچرز یعنی وسیلهای برای بیشتر یا کم کردن سود و البته ضرر معامله است. باید گفت هر چه طمع فرد بیشتر شود و به سمت اهرمهای بزرگتر برود ریسک معامله هم بیشتر میشود و هرچه از اهرمهای کوچک استفاده کند معاملات منطقیتری میتواند داشته باشد.
لیکوییدی چیست؟
زمانی که یک معامله یا پوزیشن واقعی باز میکنیم در اطلاعات معامله ما عددی به نام لیکوییدی وجود دارد. تعریف سادهی لیکوییدی این است که اگر قیمت ارز دیجیتال ما به آن عدد برسد تمام پولی که در معامله آتی گذاشتهایم صفر میشود.
نحوهی محاسبه نقطه لیکوییدی بر عهده صرافیها است اما هرچه از اهرم بزرگتر استفاده کنید نقطه لیکوییدی ما تنگتر و نزدیکتر خواهد بود و هرچه اهرم انتخابی کمتر باشد نقطه لیکوییدی دورتر تعیین میشود. ناگفته نماند که بخش بزرگی از درآمد سالانه صرافیها از لیکوییدی یا از طریق از دست دادن پول معاملهگران است زیرا اکثر معاملهگران مبتدی در این منجلاب گیر میکنند و سرمایه خود را به راحتی در اختیار صرافیها قرار میدهند.
تفاوت ایزولیت و کراس چیست؟
بهطور معمول در صرافی ها در کنار گزینه اهرم یک گزینه وجود دارد که تعیین میکنید معامله آتی ما ایزوله باشد یا کراس که این دو حالت کاملا متمایز از هم هستند و از این رو برای شما در ادامه به بسط و توضیح این دو حالت میپردازیم.
در این حالت اگر موجودی حساب آتی شما در صرافی ۱۰۰۰ دلار باشد و شما معاملهای با حجم ۱۰۰ دلار باز کنید، صرافی به صورت خودکار هر چه قیمت به لیکوییدی شما نزدیکتر شود باقی موجودی شما را به معامله وارد میکند و قیمت لیکوییدی شما را دورتر میکند پس در این حالت نقطه لیکوییدی ما متغیر است.
ایزوله
برخلاف حالت قبل در این حالت صرافی به باقی موجودی حساب ما کاری ندارد و همان حجم ابتدایی که وارد معامله کردهایم را در معامله دخیل میکنید و در نتیجه نقطه لیکوییدی ما ثابت است.
صرافی های قرارداد آتی بیت کوین
انجام معاملات فیوچرز یا همان عقد قراردادهای آتی رمزارزها در تمامی صرافیها ممکن نیست و فقط برخی این امکان را برای کاربران فراهم کردهاند.
اصلیترین صرافی برای قرارداد آتی بیت کوین، صرافی بایننس (binance) است. این صرافی دارای اهرمهای یک تا ۱۲۵ بوده و انتخاب اکثر معاملهگران برای فیوچرز است. توجه داشته باشید این صرافی به دلیل تحریمها محدودیت دارد و برای استفاده از آن شما به فیلترشکن قوی و ثابت نیاز دارید. علاوه بر این صرافی kucoin و صرافی coinex نیز امکان معاملات فیوچرز را برای کاربران فعال کردهاند.
تاثیر معاملات آتی بر بازار بزرگ رمزارزها
معاملات آتی کاملا قانونی است و همانطور که در اختیار عموم مردم قرار دارد شرکتهای بزرگ، کشورها و موسسات معتبر و غیره را به خود جذب کرده است. در صورتیکه فردی از این نوع معامله و روشهای هک بیت کوین اطلاع داشته باشد، قرارداد آتی بیت کوین میتواند یک روش بهینه برای سودآوری کلان باشد.
شاید حجم معاملات معاملهگران خرد به قدری برای دوری از طمع در بورس نباشد که مارکت بیت کوین را تحت تاثیر قرار بدهد اما وقتی پای شرکتهای بزرگ و کشورهای بزرگی همچون چین وسط میآید، گاهی با بستن قراردادهای آتی خود در سقفهای قیمتی باعث افت شدید قیمتها میشوند؛ زیرا دیدگاه معاملهگری در معاملات آتی کوتاه مدت و میان مدت است و باتوجه به کارمزدهای بالا برای حجم معاملات سنگین معاملات آتی به صورت بلند مدت باز نمیمانند.
اما بهصوررت کلی این پلتفرم شکل گرفته تا افراد با تکرار و تمرین بتوانند در دو جهت بازار یعنی هم نزول و هم صعود قیمت سود کسب کنند. پیشنهادی که تیم ما برای شما همراهان دارد این است که تا زمانی که در تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن حرفهای نشدهاید سمت معاملات آتی نروید. اما اگر علاقه شدیدی نسبت به این معاملات پیدا کردهاید سعی کنید در ابتدای کار خود از اهرمهای بزرگ دوری کرده و حتیالامکان از اهرمهای کوچک استفاده کنید.
بار تورم بر دوش کارگران آمریکایی؛ حرص و طمع شرکتهای تجاری عامل اصلی
شرکت های بزرگ آمریکایی از تورم به عنوان پوششی برای افزایش قیمت ها استفاده می کنند، با این حال فدرال رزرو ایالات متحده در حال افزایش نرخ بهره است که بیشتر به قشر عادی آمریکایی ها لطمه می زند.
به گزارش مشرق به نقل از گاردین، بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) هفته گذشته نرخ بهره را به میزان سه چهارم یک درصد افزایش داد و به افزایش بیشتر نرخ بهره شاید تا ماه سپتامبر (شهریور) اشاره داشت.
همچنین وزارت بازرگانی آمریکا گزارش داد که اقتصاد این کشور برای دومین سه ماهه متوالی کوچک شده است.
تورم دامن سراسر دنیا را گرفته که پیامد تقاضای متوقف شده از بیش از دو سال همه گیری و محدودیت عرضه همه کالاها از تراشه های رایانه ای گرفته تا گندم است.
جنگ اوکراین که بهای مواد غذایی و انرژی را اضافه کرده و قرنطینه های چین علیه کووید را نیز به آن دامن زده است.
اما این همه ماجرا نیست. شرکت های بزرگ در حال افزایش قیمت های خود هستند، زیرا مصرف کننده حق انتخاب کمی دارد. این شرکت ها از تورم به عنوان پوششی استفاده می کنند.
در این میان، سود سه ماهه دوم شرکت اکسون به ۱۷.۹ میلیارد دلار رسیده که بیش از سه برابر سال گذشته است و سود شرکت نفتی آمریکایی شورون نیز بیش از سه برابر شده و به ۱۱.۶ میلیارد دلار رسیده است.
این دو غول نفتی آمریکایی سود خود را به بخش انرژی و غیره برنمی گردانند، بلکه سهام شان را برای پاداش به سرمایه گذاران و مدیران، بازخرید می کنند.
باید توجه داشت که شرکت های بزرگ، کالاهای اصلی مصرف کننده ها را می برای دوری از طمع در بورس فروشند. روز جمعه شرکت آمریکایی پی اند جی از افزایش سود به رغم افزایش هزینه های مواد خام و حمل و نقل خبر داد. اما این شاهکار چگونه مدیریت می شود؟ با افزایش بیشتر قیمت های آن.
در این میان، نیمی از افزایش اخیر قیمت مواد خوراکی مربوط به مواد گوشتی است. تنها چهار شرکت بزرگ این بازارها را کنترل می کنند و افزایش قیمت ها را برای کسب سودهای کلان هماهنگ می کنند و اینجا نیز باز از تورم به عنوان یک بهانه بهره می گیرند.
اگر بازارها رقابتی بود، شرکت های تجاری قیمت ها را پایین نگه می داشتند تا از جذب مشتری توسط رقبا جلوگیری کنند، اما با وجودی که سود بالایی کسب می کنند، قیمت ها را افزایش می دهند.
در همین حال، دو مساله در ارتباط با بازار کار وجود دارد، مشاغل و دستمزدها. تعداد مشاغل به خوبی افزایش یافته است، اما دستمزدهای ساعتی با توجه به تورم به شدت کاهش یافته است.
اگر بانک مرکزی آمریکا به افزایش نرخ بهره ادامه دهد، حتی اگر اقتصاد این کشور از رکود رسمی دوری کند، اکثر کارگران حتی بیش از این عقب خواهند افتاد.
استانداردهای زندگی تقریبا همه کسانی که پول قرض می کنند، در حال حاضر کاهش یافته است.
در این میان، مالیات بیشتر بر ثروتمندان که دموکرات ها آماده اعمال آن هستند، به تعدیل تقاضای کل کمک می کند و در نتیجه بخشی از آتش تورم را فرو می نشاند.
رویکرد فدرال رزرو در جهت افزایش نرخ بهره، رویکرد اشتباهی است. این رویکرد به جای ضربه زدن به شرکت ها که مسئول افزایش قیمت ها هستند، به قشر شاغل و کارگر لطمه می زند.
آفت بازار سرمایه چیست؟
پس غرور، بدترین دشمن فرد برای قضاوت درست در بازار بورس، همان طمع است که باید از آن دوری کنیم. اگر توانسته بودم هر سهمی را که تاکنون داشتم به قیمتی که هنگام خرید آن پیشبینی میکردم بفروشم، اکنون وضع بهتری داشتم. بارها اتفاق افتاده که تصمیم گرفتهام سهمی را در همان روز که خریدهام، […]
پس غرور، بدترین دشمن فرد برای قضاوت درست در بازار بورس، همان طمع است که باید از آن دوری کنیم. اگر توانسته بودم هر سهمی را که تاکنون داشتم به قیمتی که هنگام خرید آن پیشبینی میکردم بفروشم، اکنون وضع بهتری داشتم.
بارها اتفاق افتاده که تصمیم گرفتهام سهمی را در همان روز که خریدهام، بفروشم و بعد وقتی که قیمت تقریبا به حد دلخواهم رسیده، از فروش منصرف شدهام زیرا فکر کردم چند صد دلار سود کافی نیست و بدون استثنا هر بار که به علت طمع سود بیشتر، از فروش منصرف شدم، بعدها قیمت سهام افت کرد و من مجبور شدم سهام خود را به نرخی پایینتر از آنچه در ابتدا قصد فروشش را داشتم، بفروشم. جملات مایوس کنندهای مثل «اگر در آن زمان فروخته بودم. » را بارها شنیدهایم اما همه ما این جملات را به کار میبریم.
از آنجا که طمع در نهاد همه انسانها ریشه دارد به طور معمول برای ما تصمیم برای فروش سختتر است تا تصمیم برای خرید.
هر کارگزاری میداند که از هر ده مشتری حتی یک نفر نه تنها به هشدار او برای خارج شدن از بازار مخاطرهآمیز توجه نخواهد کرد. بلکه به توصیه افرادی عمل میکند که به آنها ایمان دارد همان طور که به توصیه همان افراد اقدام به خرید خواهد کرد.
توضیح این مطلب به این شکل است که هنگام خرید سهام، شانسی برای پول سازی میبیند اما هنگام فروش،امید خود به سود بیشتر را از دست میدهید.هیچ کس دوست ندارد خود را در چنین موقعیتی قرار دهد. این طور نیست؟ بنابراین به نظر میرسد که تاثیر حرص و طمع از خطر بیشتر است افراد طبیعتا به قدری خوشبین هستند که به سادگی هراس نمیافتند حداقل به آن سادگی که به نفع خود عمل کنند.
خوشبینی همان قدر که خوب است، میتواند نتیجه نامطلوب نیز در برداشته باشد. هر فرد خوشبینی زود باور نیست، اما اغلب آدمهای زودباور خوشبین، به نظر میرسند. فرد خوش بین همیشه فکر میکند بازار رو به ترقی است او نمیتواند روند رو به کاهش قیمتها در یک دوره طولانی را تصور کند، اما وقتی ترس بر ما چیره شود سریعتر از اشتیاق عمل میکند.در نتیجه در بازار سهام، بیشتر شاهد روند رو به کاهش قیمتها هستیم و البته بازار کساد هرگز بهاندازه بازار پر رونق دوام ندارد.
شاید یکی از دلایلی که موجب میشود کارگزاران بورس بیشتر به سمت خرید متمایل باشند تا فروش، صرفا خوش بین بودن طبیعی کارگزاران و اغلب اشتباه آنها نباشد، بلکه خواست خود مشتریان باشد. طمع برای دوری از طمع در بورس آنها موجب میشود از کارگزاران بخواهند که به آنها خرید را توصیه کنند. فرض کنید اگر یک کارگزار بازار سهام، وضعیت رو به رونقی را پیشبینی کند که اتفاق نیفتد، عموم او را میبخشند، اما اگر خیلی زود نسبت به وضعیت بازار بدبین شده و کاهش قیمتی را که هنوز اتفاق نیفتاده اعلام کند، شهرت خود را از دست ميدهد. آن عده افرادي که بنا به توصیه او سهام خود را قبل از اینکه به اوج قیمت برسد فروختهاند، هرگز فراموش نخواهند کرد که چه مبلغی را ممکن بود به دست آورند.
پولي كه از دست رفت چند وقت پیش، خانم جوانی از من سوال کرد که چگونه 1000 دلار خود را سرمایه گذاری کند. به او گفتم: «این وجه را صرف یک مسافرت به اروپا کنید تا هیچكس نتواند آن را از چنگتان در بیاورد، اما اگر فکر میکنید بهتر است با این پول در بورس سرمایهگذاری كرده و وقتی قیمتها به اوج خود رسیدند، سهام بخرید، باید بدانید که تمام پول خود را از دست خواهید داد.» و او دقیقا این پول را از دست داد. ابتدا تصمیم گرفت به اروپا سفر کند، اما طمع او موجب شد هر دو را از دست بدهم هم اصل پول و هم موقعيت سفر به اروپا را.
در این جا یک گفتوگوی تلفنی را به یاد میآورم که در دفتر یک کارگزار شنیدم. یک سرمایه گذار با فردی که دوست و راهنمایش در معاملات بورس بود، صحبت میکرد.
میگفت: «اما اگر این سهام فقط بهاندازه 9واحد سود داشته باشد، شاید ترجیح بدهم سهام دیگری بخرم. میدانید، من باید 25 واحد سود کنم تا بتوانم پولی را که میخواهم به دست آورده و از بازار خارج شوم.» تعداد خیلی کمی هستند که میتوانند عقب بنشینند و منتظر قیمتهای خوب باشند. طمع یکی از دشمنان صبر و شکیبایی است.
یک بار که در دفتر کارگزاری بودم، در حالی که جمعیتی حدود یکصد مشتری در دفترش بودند، از او پرسیدم: «چند نفر از این افراد با کسب سود از بورس خارج خواهند شد؟»
او به سادگی پاسخ داد: «از هر 10نفر 9نفر زیان میکنند زیرا اولین افت شدید قیمت در بورس هر چند موقتی آنها را از میدان به در خواهد کرد،هر قدر هم که در ابتدا محافظه کارانه باشند و مبالغ برای دوری از طمع در بورس پسانداز خود را در بانک نگاه دارند حرص و طمع موجب میشود تا تمام پولی را که دارند به جریان بیندازند و دیگر نمیتوانند حتی یک افت زودگذر را تحمل کنند.
بدترین زیانها در بازار بورس طبیعتا هنگامی صورت میگیرند که افراد اقدام به خرید سهام با قیمتهای خیلی بالا میکنند و حقیقت تعجب برانگیز این است که افراد کاملا با علم به بالا بودن نرخها این نوع سهام را میخرند.
اما انتظار دارند آنها را به قیمتی حتی بالاتر به فردی دیگر بفروشند،درست مثل همان جریان فلوریدا که اتفاق افتاد. کسانی که 10000 دلار پول بابت زمینی باتلاقی دادند تا آن را به عدهای قربانی که از خود آنها ساده لوحترند، بفروشند.
راه رفتن روي يخ.
یکی از دوستانم، ویلارد کیپلینگر، که به مغز متفکر واشنگتن معروف است، در خصوص اینکه چطور ارزشهای کاذب سهام که به واسطه حرص و طمع ایجاد شده محکوم به سقوط هستند، توضیح سادهای داد.
من، او و یکی از دوستان مشغول صرف شام بودیم که کیپلینگر اشاره کرد: «فکر میکنم بتوان بازار سهام را این طور توصیف کرد: من یکی ظرف بستنی دارم که 10 سنت خریدهام. رابرت، پیشخدمت میآید و به من میگوید که همه بستنیها تمام شده و دیگر برای امشب بستنی نداریم.
ناگهان به نظر میرسد که بستنی من برای شما ارزش زیادی پیدا کرده و میگویید که حاضرید آن را 12 سنت از من بخرید، بعد بیل که میخواست بستنی سفارش بدهد، به شما پیشنهاد 13 سنت میدهد. شما هم که اسکاتلندی (پول دوست) هستید نمیتوانید در برابر کسب سود مقاومت کنید.
بیل آن قدر درباره بستنی بزرگنمایی میکند و لاف میزند که من فکر میکنم چقدر ساده لوح هستم که میخواهم بستنیام را از دست بدهم و به همین علت، آن را به مبلغ 14 سنت از آنها میخرم.اما در این زمان است که در کمال ناامیدی متوجه میشوم که بستنی آب شده است
دیدگاه شما