نوسان ساز تصادفی و قیمت


۴ استراتژی اسکالپ (scalping) که از آن خبر ندارید

اسکلپ

امروز می‌خواهیم درباره یکی از پرطرفدارترین سبک‌های معاملاتی یعنی استراتژی اسکالپ صحبت کنیم. اگر دوست دارید معاملات را در مدت زمان کوتاهی باز کرده و ببندید، مطمئناً این استراتژی‌ها بهترین گزینه را برای شما خواهند بود. در اینجا به اصول اولیه معامله با روش اسکالپ خواهیم پرداهت و سپس ۴ استراتژی را که می‌توان از ان کمک گرفت را معرفی خواهیم کرد.

تعریف معاملات با استراتژی اسکالپ

معاملات اسکالپ می‌تواند یکی از چالش برانگیزترین سبک‌های ترید باشد. این نیاز به نظم و انضباط باورنکردنی و تمرکز بالایی دارد. معامله‌گران معمولاً به دلایل زیر جذب معاملات با استراتژی اسکالپ می‌شوند:

  • قرار گرفتن کمتر در معرض خطرات بلند مدت.
  • انجام معاملات بیشتر در طول روز یا هفته.
  • توانایی مبارزه با حرص و طمع، زیرا اهداف سود معاملات روزانه شما بسیار کوچک است.
  • تعداد بیشتری از فرصت‌های معاملاتی.

نحوه معاملات با استراتژی نوسان ساز تصادفی و قیمت اسکالپ

یک معامله‌گر اسکالپ می‌تواند به دنبال کسب درآمد از راه‌های مختلف باشد. یک روش این است که برای هر معامله مقدار هدف سود مشخصی داشته باشید. این هدف سود نسبت به دارای مورد نظر می‌تواند بین ۰.۱ تا ۰.۲۵ درصد باشد.

روش دیگر این است که سهام‌ها را ردیابی کنید که به بالاترین یا پایین‌ترین حد روزانه خود می‌رسند و از سطوح مهم برای کسب حداکثر سود ممکن استفاده کنید. این روش به تمرکز بسیار زیاد و اجرای دستورات بی‌عیب و نقص نیاز دارد. در نهایت، برخی از معامله‌گران اسکالپ اخبار را دنبال می‌کنند و رویدادهای آینده یا جاری را که می‌تواند باعث افزایش نوسانات در سهام شود، معامله می‌کنند.

برخلاف تعدادی از استراتژی‌های معاملاتی روزانه که می‌توانید نسبت برد/باخت (win/loss)کمتر از ۵۰% داشته باشید و همچنان پول در بیاورید (با توجه به ریسک به ریوارد مثبت)، معامله‌گران اسکالپ باید نسبت برد/باخت بالایی داشته باشند. این به این دلیل است که معاملات بازنده و برنده معمولاً از نظر اندازه برابر هستند. لزوم درست بودن عامل اصلی است که معاملات اسکالپ روشی چالش برانگیز برای کسب درآمد در بازار است.

اکنون که اصول اولیه اسکالپینگ را توضیح دادیم، بیایید چند استراتژی اسکالپ را که می‌توانید برای خودتان آزمایش کنید، بررسی کنیم.

آموزش بهترین استراتژی اسکالپ

پول بک به میانگین های متحرک

به طور خلاصه، این یک استراتژی اسکالپینگ است که هرگاه قیمت به میانگین متحرک برخورد می‌کند در جهت روند اصلی یک پرش یا بازگشت را انجام می‌دهد. معیارهایی که برای این استراتژی باید مد نطر داشت به شرح زیر است:

  1. مومنتوم قوی.
  2. یک روند واضح و مشخص.
  3. وجود نقاط اصلاحی و پولبک در روند.
  4. وجود نواحی که به میانگین متحرک ۲۰ نفوذ کرده باشد.
  5. بازیابی روند قبلی.

در تصویر زیر می‌بینید که قیمت در یک روند نزولی قرار داشته و پس از برخورد به میانگین متحرک به نزول خود ادامه داده است.

اسکالپ با میانگین متحرک 20

استراتژی اسکلپ با stochastic

از آنجایی که اسیلاتورها شاخص‌های تاخیری هستند، سیگنال‌های نادرست زیادی را ارائه می‌دهند. واقعیت این است که اگر سهام‌ها را با یک اسیلاتور معامله کنید، به احتمال زیاد در ۵۰ درصد مواقع به‌طور دقیق عمل قیمت را پیش‌بینی خواهید کرد.

در حالی که تنها ۵۰ درصد احتمال برد وجود دارد، هنگام اسکالپ با این روش، به دلیل افزایش هزینه‌های کمیسیون، به نسبت برد به باخت (win/loss ratio) بالایی نیاز دارید.

استوکاستیک دارای دو سطح مهم است. سطح پایین منطقه اشباع فروش و سطح بالا منطقه اشباع خرید است. هنگامی که دو خط نشانگر از ناحیه پایینی به سمت بالا عبور می‌کنند، یک سیگنال خرید فعال می‌شود. هنگامی که دو خط نشانگر از ناحیه بالایی به سمت پایین عبور می‌کنند، یک سیگنال فروش تولید می‌شود.

اسکالپ با استوکاستیک

این نمودار ۵ دقیقه‌ای پی‌پال است. در پایین نمودار، اسیلاتور را می‌بینیم. دایره‌های روی اندیکاتور نشان دهنده سیگنال‌های معاملاتی هستند. در این حالت ۴ سیگنال سودآور و ۶ سیگنال غلط داریم. ۴ سیگنال سودآور ۱۶.۰۰ دلار به ازای هر سهم پی‌پال ایجاد می‌کنند. با این حال، زیان ناشی از ۶ سیگنال نادرست زیان تقریباً ۱۰.۰۰ دلاری به ازای هر سهم ایجاد می‌کند.

استراتژی اسکالپ Stochastics and Bollinger Bands

در این استراتژی اسیلاتور استوکاستیک را با بولینگرباند ترکیب می‌کنیم. ما تنها زمانی وارد بازار خواهیم شد که استوکاستیک سیگنال خرید یا فروش بیش از حد مناسبی را تولید کند که توسط باندهای بولینگر تأیید شود.

برای دریافت تاییدیه از اندیکاتور Bollinger Bands، باید قیمت از میانگین متحرک قرمز در وسط اندیکاتور عبور کند. ما در هر معامله می‌مانیم تا زمانی که قیمت به سطح مخالف باند بولینگر برسد.

اسکالپ با Bollinger bands

در بالا همان نمودار ۵ دقیقه ای PYPL است. این بار اندیکاتور بولینگر را در چارت قرار داده‌ایم.

ما با اولین سیگنال که یک معامله کوتاه است شروع می‌کنیم. توجه داشته باشید که استوکاستیک یک سیگنال نزولی تولید می‌کند. همچنین، قیمت میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای در بولینگر باند را می‌شکند. بنابراین، این یک سیگنال خوب است. سیگنال دوم در استوکاستیک صعودی است و ما صبر می‌کنیم تا خط وسط یا میانگین متحرک در بولینگرباند شکسته شود و سپس ورود می‌کنیم و هرگاه قیمت به سقف بولینگرباند برسد از معامله خارج می‌شویم.

در پایان این حرکت صعودی، پس از رسیدن قیمت به سطح بالای باندهای بولینگر برای سیگنال سوم، سیگنال کوتاهی از استوکاستیک دریافت می‌کنیم. کاهش قیمت اتفاق می‌افتد، اما میانگین متحرک باندهای بولینگر به سمت پایین شکسته نمی‌شود.

ما یک سری خروجی‌های جعلی نوسان ساز تصادفی و قیمت دریافت می‌کنیم، و سپس استوکاستیک‌ها در نهایت برای بار پنجم از هم عبور می‌کنند، که این بار با تایید باند بولینگر همراه است.

در آخر استوکاستیک یک سیگنال صعودی تولید می‌کند و حرکت به سمت بالا شکسته می‌شود، بنابراین وارد یک معامله خرید می‌شویم. تا زمانی که قیمت به سطح باند بولینگر بالایی برسد، معامله را حفظ می‌کنیم.

سیگنال‌های اشتباه با استراتژی اسکلپ

همانطور که در نمودار می‌بینید، تعداد زیادی سیگنال نادرست در یک ردیف وجود دارد. خوشبختانه در این موارد قیمت هرگز میانگین متحرک میانی باند بولینگر را نمی‌شکند، بنابراین همه سیگنال‌های نادرست نوسان‌گر تصادفی را نادیده می‌گیریم، شاید به جز یک مورد. اگر دو روش معاملاتی را با هم مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم که با باندهای بولینگر، تمام سیگنال‌های نادرست را به طور قابل توجهی خنثی کردیم.

اسکالپ در حمایت و مقاومت

این یک استراتژی بسیار محبوب است که از آموزه‌های ریچارد دی. ویکوف (Richard D. Wyckoff ) و تئوری‌ محدوده رنج معاملاتی او می‌آید. به عبارت ساده، در اوج‌ها میفروشیم و در کف‌ها می‌خریم. برای این استراتژی وجود یک ناحیه رنج با نوسانات کم الزامی است.

در مثال بعدی، اجازه دهید نگاهی به چارت S&P Futures E-mini بیندازیم تا فرصت‌های اسکالپ را شناسایی کنیم. این سهام نوسانات و حرکات شارپ کمی را دارد و برای اسکلپر‌های تازه کار خطر کمتری خواهد داشت.

اسکالپ در حمایت و مقاومت ها

از آنجایی که شما یک معامله‌گر اسکالپ هستید، در هر معامله بازده کمتری دارید، در حالی که نسبت win/loss بالاتری را دنبال می‌کنید. بنابراین توجه داشته باشید که همواره مدیریت سرمایه را در معاملات خود رعایت کنید.

برای شروع معاملات خود توصیه می‎‌کنیم ابتدا آموزش ثبت نام در بروکر آمارکتس را مشاهده کنید.

نوسان ساز تصادفی و قیمت

مظنه خودروهای تصادفی در بازار + جدول قیمت

عصر خودرو- خرید و فروش خودروهای تصادفی به واسطه قیمت پایین نسبت به نمونه سالم از رونق بالایی برخوردار است ولی تعمیر این گونه خودروها در مواردی هزینه بالایی احتیاج دارد.

مظنه خودروهای تصادفی در بازار + جدول قیمت

به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از میزان، خرید و فروش خودروهای تصادفی در بازار به واسطه قیمت پایین، از رونق خوبی برخوردار است و برخی افراد با خرید و تعمیر این گونه خودروها برای خود کسب و کار پردرآمدی به پا کرده‌اند.

لازم به ذکر است که تعمیر برخی از خودروهای تصادفی با توجه به خسارت وارد شده و وارداتی بودن قطعات، ممکن است هزینه بر باشد.

در این میان خرید یک سانتافه مدل 95 تصادفی با کارکرد 4 هزار کیلومتر، 80 میلیون تومان سرمایه نیاز دارد و این درحالی است که مدل 2016 این خودرو با توجه به آپشن‌ها در بازار بین 200 میلیون تا 230 میلیون تومان فروخته می‌شود.

مفهوم نوسان پایین (Swing Low) در تحلیل بازار

Swing High

اصطلاح نوسان پایین یا سویینگ لاو (Swing Low) در تجزیه و تحلیل تکنیکال به کار می‌رود و به بازدهی پایین حاصل از قیمت اوراق بهادار یا یک اندیکاتور در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً کمتر از ۲۰ دوره معاملاتی، اطلاق می‌شود. پایین ترین نوسان زمانی ایجاد می‌شود که قیمت از هر قیمت دیگر که در یک بازه زمانی مشخص شده، پایین تر باشد. نوسان پایین در مقابل یک نوسان بالا اتفاق می‌افتد. از پایین ترین میزان نوسان و بالاترین سطح نوسان برای شناسایی استراتژی‌های معاملاتی، جهت روندها و دامنه های نوسانات به روش های مختلفی استفاده می‌شود.

مفهوم نوسان پایین

یک نوسان پایین نشان دهنده یک نقطه نسبتاً پایین در عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص است. در نمودار روزانه، پایین ترین نرخ ممکن است پایین ترین قیمت در ماه اخیر باشد. نوسان پایین اغلب با استراتژی های نوسان معاملات همراه است.

تریدرهای نوسان بر روی بازه های زمانی مختلف کار می‌کنند و قیمت نوسان پایین ممکن است پایین ترین حدی باشد که در آن بازه های زمانی تریدرها مشاهده می‌کنند. برای برخی ممکن است پایین ترین قیمت در هفته باشد، یا برای برخی دیگر که با نمودارهای ساعتی معامله می‌کنند، ممکن است پایین ترین قیمت در چند ساعت گذشته باشد. برای برخی دیگر ممکن است پایین ترین قیمت در ساعت پایانی باشد. از آنجا که قیمت ها در تمام بازه های زمانی نوسان دارند، پایین بودن نوسان یک مشاهده درونی است که مهم ترین بازه زمانی برای ناظر است. یک نوسان معمولی پایین، صرف نظر از بازه ی زمانی، حتی باید برای یک ناظر معمولی کاملاً واضح باشد، همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است.

در این مثال، اوج های نوسان با نقاط شماره ۱ و ۲ مشخص شده اند. نوسان پایین در این تصویر نقطه ای است که با حرف B مشخص شده است. حرف A برای مقایسه آورده شده است. اگر یک تریدر در هر بازه زمانی سه تا چهار روزه به هر نقطه پایین و بالا علاقمند باشد، در هر دو این بازده ها امتیاز پایین تر محسوب می‌شود. برای بیشتر بینندگان نمودار، فقط نقطه B نوسان پایین در نظر گرفته می‌شود.

نوسان پایین را می‌توان به عنوان بخشی از یک الگوریتم تعریف کرد که در این صورت کاربرد آن بیشتر می‌شود. برای تعیین روند می‌توان از پایین ترین سطح نوسان و بالاترین سطح نوسان استفاده کرد. مجموعه ای از پایین ترین نوسانات و اوج های نوسان که همگی در حال افزایش هستند نشان دهنده ادامه روند صعودی است. اگر یکی از پستی یا بلندی ها الگو را بشکند و پست ها را پایین بیاورد، این سیگنالی می‌شود که تریدرها یا تحلیل گران فنی به آن توجه می‌کنند و تغییرات احتمالی روند را مشاهده می‌کنند. پایین ترین سطح یعنی ا نوسانی را نشان می‌دهد که در آن امنیت اصولی در یک روند نزولی قرار دارد، در حالی که پایین تر بودن نشان دهنده تغییر بالقوه در روند صعودی است.

نوسانات پایین برای سرمایه گذار که دارای موقعیت طولانی در یک اوراق بهادار است کاربردی است زیرا می‌تواند برای تعیین مکان های استراتژیک برای سفارش متوقف حد ضرر استفاده شود. طبق تئوری داو، اگر قیمت از پایین ترین سطح قبلی شکسته شود، این حرکت می‌تواند به عنوان آغاز روند نزولی تعبیر شود. یک اندیکاتور، اگر نتواند یک نوسان جدید را پایین بیاورد در حالی که قیمت اوراق بهادار همچنان رو به کاهش است، واگرایی مثبتی رخ می‌دهد که می‌تواند نشان دهد، روند بصورت نزولی حرکت می‌کند. پایین بودن نوسان متوالی نیز ممکن است یک الگوی معکوس روند، مانند یک نوسان پایین دو یا سه برابر ایجاد کند.

استراتژی معامله ی نوسانات پایین

روند اصلاحات روند (Trend Retracement)

تریدرها می‌توانند از یک نرخ نوسان پایین برای ورود به موقعیتی با قیمت مطلوب تر در سهامی که روند صعودی دارد استفاده کنند. برای کمک به تعیین اینکه آیا پایین بودن نرخ نوسان رو به پایان است یا خیر، تریدرها می‌توانند از اندیکاتور‌های فنی مانند نوسان ساز تصادفی (stochastic oscillator)، میانگین متحرک (moving average) یا خط روند (trendline) استفاده کنند. در حالت ایده آل، یک نوسان پایین از چندین اندیکاتور پشتیبانی می‌کند.

تریدرها باید قبل از آغاز معامله منتظر حرکت سریع برای بازگشت به روند صعودی باشند. به عنوان مثال، حرکت ممکن است توسط نوسان ساز تصادفی (stochastic oscillator) که از بالای ۲۰ عبور می‌کند، یا به سادگی، با دو روز متوالی افزایش یابد. برای توقف معاملات در صورت تغییر غیرمنتظره قیمت، باید یک دستور توقف حدضرر (stop-loss order) در زیر نوسان پایین قرار گیرد. اگر سهام به روند صعودی خود ادامه دهد، می‌تواند توقف پی در پی در زیر هر نوسان رخ دهد.

وارونگی روند (Trend Reversal)

پایین آمدن چند نوسان پس از روند نزولی طولانی مدت می‌تواند نشانگر پایین بودن بازار باشد. برای تأیید این وضع، نقطه پایین هر نوسان پایین باید تقریباً برابر باشد. غالباً آخرین نوسان پایین نمودار کمی پایین تر از نوسان قبلی است زیرا پول هوشمند (smart money) قبل از حرکت در بازار بالاتر، دستور توقف حد ضرر را پاک می‌کند.

وارونگی روند زمانی تأیید می‌شود که قیمت بیش از بالاترین سطح ارتجاعی قبلی باشد. تریدرها می‌توانند با کسر پایین ترین نقطه از افت های متوالی نوسان از نقطه تأیید، سود اولیه را تعیین کنند. به عنوان مثال، اگر پایین ترین نقطه ۵۰ دلار و نقطه تأیید ۷۵ دلار باشد‌، اختلاف ۲۵ دلار (۷۵ تا ۵۰ دلار) به عنوان اولین سود هدف استفاده می‌شود.

چهارده استراتژی مورد استفاده معامله گران برای فعالیت در بورس

چهارده استراتژی مورد استفاده معامله گران برای فعالیت در بورس

معامله‌گران بازارهای مالی، حداقل از یک استراتژی معاملاتی استفاده می‌کنند تا زودتر و بهتر به مقاصد و اهداف سرمایه‌ گذاری خود دست یابند. برخی از سرمایه گذاران اهدافی کوتاه مدت دارند. آنها در نظر دارند تا در یک بازه زمانی کوتاه و مشخص، سود قابل قبولی کسب نمایند. در مقابل سرمایه گذارانی با اهداف بلند مدت وجود دارند. برای این اشخاص، ضرر های موقتی که در کوتاه مدت رخ می‌دهند، کم اهمیت است و در واقع هدف آنها سود قابل توجهی است که در بلند مدت نصیبشان خواهد شد.

از طرفی برخی از سرمایه گذاران روحیه ریسک گریزی دارند و به دنبال یک سرمایه گذاری امن تر هستند. در حالی که سرمایه گذاران ریسک پذیر با قبول کردن ریسک زیاد، خواهان کسب سود بیشترند. با توجه به نکات گفته شده، در ادامه چند استراتژی معاملاتی مشهور، معرفی شده است.

1. استراتژی گله‌ای یا تقلیدی

رفتار گله ای

در بسیاری از موارد انسان ها مانند دیگر موجودات نوعی رفتار تقلیدی یا گله ای دارند. به عنوان مثال ممکن است یکی از اعضای داخل گله، غذای مناسبی پیدا کند و در همان حال گله شروع به حرکت و جابه‌جایی می‌‌کند. دیگر اعضای گله با این که نمی‌دانند چرا گله دارد جابه‌جا می‌شود، غذای خود را رها می‌کنند و به دنبال بقیه گله حرکت می‌کنند!

این مثال شباهت زیادی به رفتار برخی از سرمایه گذاران دارد! افراد ناآگاهی که حتی پیش از خرید و فروش سهام، اطلاعاتی راجع به آن نمی‌دانند! آن‌ها فقط به دنبال رفتار بقیه، عمل می‌کنند. این سرمایه گذاران همیشه در کنار بقیه در صف می‌ایستند و یا قصد خرید دارند و یا می‌خواهند هر چه دیروز در صف خریده‌اند را امروز بفروشند. این افراد معمولا استراتژی معاملاتی مشخصی در سرمایه‌گذاری ندارند و ممکن است تصادفی سود ببرند و یا متحمل زیان شوند. (خطرناک ترین اتفاقی که می تواند برای یک سرمایه گذار مبتدی بیفتد، تصادفی سود کردن یا گله ای سود کردن است. معامله گران مبتدی به صورت تصادفی خرید می کنند و اگر در اولین معاملاتشان سود خوبی کنند، مغرور شده و با حجم پول بیشتری وارد می شوند و ممکن است تمام پس انداز خودشان را متوجه یک ضرر بزرگ کنند).

2. استراتژی خرید و نگه داری

شاید این نوسان ساز تصادفی و قیمت جمله را شنیده‌اید که هر چیزی در بلند مدت گران می‌شود. این جمله با توجه به تورم موجود در کشور، به یک باور تبدیل شده است. برخی سرمایه گذاران بدون این که بخواهند نوسان‌گیری کنند و یا به فروش دارایی خود فکر کنند، تنها می‌خرند و نگه می‌دارند! حتی شاید ندانند تا چه زمانی قرار است این دارایی را نگه دارند!

اکثر این افراد به دنبال یافتن چیزی برای سرمایه گذاری می‌گردند که ارزش زیادی داشته باشد ولی قیمت بازار آن پایین‌تر از ارزش ذاتی باشد. آنها می‌دانند که در گذر زمان، بقیه پی به ارزش کالا یا سهام سرمایه‌گذاری شده آن‌ها خواهند برد. برخی از ملاکان و مجموعه داران نیز این گونه عمل می‌کنند.

3. استراتژی پیش فروش و پیش خرید (سرمایه گذاری بلندمدت-کوتاه مدت)

بهتر است تا با یک مثال این استراتژی معاملاتی را توضیح دهیم. فرض کنید یک کشاورز محصول بادام دارد. چغاله بادام قیمت بالاتری نسبت به بادام تازه دارد و بادام تازه نیز، بهای بالاتری نسبت به بادام مانده دارد. روز به روز از ارزش محصول این کشاورز کاسته می‌شود و او آزرده خاطر است زیرا نتوانسته است تا محصولات خود را برداشت کند.

از طرفی او قصد خرید برنج دارد. بهای برنج بر خلاف بادام، روز به روز افزوده می‌شود. در اینجا او دست به یک استراتژی می‌زند. برنج را به صورت نسیه برای یک تاریخ مشخص پیش خرید می‌کند. از طرف دیگر، بادام را نیز در همان سررسید پرداخت نسیه، پیش فروش می‌کند. بنابراین، با گران شدن برنج، او سود خود را برده است و با ارزان شدن بادام نیز، متحمل زیان نمی‌شود زیرا قبلا آن را به بهای بیشتری فروخته است. بیشتر سرمایه‌گذاران کوتاه مدتی از این استراتژی استفاده می‌کنند. (این استراتژی بیشتر در بازار مشتقه استفاده می شود)

4. استراتژی تکانه‌ای

گاهی نیاز است تا کالا یا سهام گرانی را خریداری نمایید ولی قصد گران‌تر فروختن آن را داشته باشید. البته، بهتر است کالاهایی را به این روش خریداری نمایید که نگه‌داری آنها در فاصله زمانی خرید تا فروش هزینه‌بر نباشد.

5. استراتژی متنوع سازی

متنوع سازی

به جای خرید تنها یک سهم و در حجم زیاد بهتر است سهم‌های متنوعی خریداری نمایید و ریسک معاملاتی خود را کم کنید. اگر چه می‌توانید متنوع سازی خود را به صورت افقی و عمودی نیز انجام دهید ولی باید به هزینه‌های خرید و فروش نیز توجه داشته باشید. در استراتژی متنوع سازی افقی، تمامی سهام‌ خریداری شده شما مربوط به یک صنعت خاص است و در استراتژی متنوع سازی عمودی نیز، صنایع مربوط به سهام‌ خریداری شده به نوعی با یکدیگر ارتباط عمودی دارند و به یکدیگر وابسته هستند. در استراتژی متنوع سازی هسته‌ای نیز، بزرگ‌ترین سهم سبد سرمایه گذاری، مربوط به یک صندوق مشترک شاخص می‌باشد و سهم‌های دیگر نیز، بقیه سبد سرمایه گذاری را پر می‌کنند.

6. استراتژی پیش رفتن با ساز مخالف یا معکوس

این استراتژی معاملاتی در مقابل استراتژی گله‌ای قرارمی‌گیرد. زمانی که بیشتر سرمایه‌گذاران برای فروش رغبت نشان می‌دهند، شخص سرمایه‌گذار کالای سرمایه‌ای مورد نظر را خریداری می‌کند و زمانی که همه خواهان خرید آن کالاهستند، او فروشنده آن کالا خواهد بود. مثال فروش سکه ملموس تر است. بالا رفتن قیمت طلا سبب می‌شود تا مردم به سمت این بازار هجوم ببرند و سکه خریداری نمایند. در این شرایط و با بالا رفتن قیمت طلا سرمایه گذار مورد نظر ما، سکه‌هایش را با بهای بالایی عرضه می‌کند. این شخص زمانی که قیمت سکه افت می‌کند و همه فروشنده هستند، سکه را با قیمت ارزانی خریداری می‌کند.

این استراتژی همان چیزی است که در بورس نیز وجود دارد. سرمایه گذارانی وجود دارند که هیچ گاه وارد صف خرید نمی‌شوند. آنها در زمان تشکیل صف خرید، فقط فروشنده‌اند. زمانی هم که صف فروش بسته می‌شود، سهام را با قیمت کمی خریداری می‌کنند.

7. استراتژی سود تقسیمی

سود تقسیمی شرکت

استراتژی های قبلی تنها به قیمت‌ سهام شرکت ها توجه دارند و به سود ساخته شده توسط آنها نمی‌پردازند. در این استراتژی‌ها تنها بالارفتن بهای کالا و یا سهام اهمیت دارد. در بازار بورس، علاوه بر قیمت سهام، سود تقسیمی نیز حائز اهمیت است. حتی برخی از سرمایه گذاران با پیش‌بینی ميزان سود یک شرکت، اقدام به سرمایه گذاري در آن شركت مي‌كنند. اين افراد براي خود يك بازه و بهره مورد انتظار مشخص مي‌كنند.

8. استراتژی دریپ يا برنامه سود مجدد تقسيمي

اين اصطلاح در بازار سرمایه رواج زيادي دارد. فردي را تصور كنيد كه با پول حاصل از فروش گندم، قطعه‌اي زمين خريداري مي‌كند. با اين كار، اگر قيمت زمين بالا رود، سود خواهد برد. همچنين، اگر زمين ارزان شود، زمين بيشتري را خريداري مي‌كند. او در رابطه با نوسان قيمت زمين، متحمل هيچ زياني نمي‌شود.

9. استراتژي خريد پلكاني

اين استراتژي بيشتر در زمان‌هايي استفاده مي‎‌شود كه نسبت به بالا رفتن يا پايين آمدن قيمت مطمئن نيستيد. ممكن است يك سهم سودآور باشد و يا شما را دچار زيان كند. در استراتزي پلكاني، شما تمام سرمايه خود را وارد بازار نمي‌كنيد. براي مثال هر بار تنها ده درصد آن را به خريد سهم اختصاص مي‌دهيد و در صورت مساعد بودن شرايط سهم و كسب سود، مقدار سهم بيشتري خريداري خواهيد كرد. با اين كار ضمن كسب سود كم‌تر، با ريسك كم‌تري بابت كاهش قيمت سهم مواجه خواهيد شد.

10. استراتژي ميانگين‌گيري ريالي

يك استراتژي وجود دارد كه تعيين مي‌كند تا در ماه، مقدار مشخصی از درآمد خود را به خرید سهام اختصاص دهید. ممكن است شما به سهم به خصوصي توجه داشته باشيد. اگر در ماه بعد، ارزش آن سهم كمتر شود، مي‌توانيد آن ماه تعداد بيشتري از اين سهم بخريد و اگر قیمت افزايش يابد نيز، تعداد كم‌تري سهم خريداري مي‌كنيد. حتي اگر قيمت آن تغييري نكند نيز، مي‌توانيد به همان اندازه مجددا سهم بخريد.

11. استراتژی معاملاتی روزانه

قبل از هر چيزي در سيستم معاملاتي، يك تحليل روند انجام دهيد. تايم فريم را بر روي يك ساعت تنظيم كنيد و چارت را بزرگ نماييد. با پي بردن به روند، تايم فريم را كوچك كنيد. با بررسي سهام مختلف ببينيد که آيا مي‌توانيد الگوي مشخصي برای خرید پيدا كنيد یا خیر.

به عنوان مثال می توانیم منتظر بمانيم تا در جهت مخالف روند يك پولبك پيدا كنيم. البته براي يافتن كاهش ريسك و يا افزايش نسبت سود به ريسك، به ابزاري نياز داريد تا به بررسي حركت‌های مخالف روند، بپردازید. دقت کنید زمانی که روند، پولبک گرفت و متوقف شد، به سرعت وارد بازار شوید.

12. استراتژی کنترل ریسک با حد ضرر

قبل از ورود به هر سهم، باید حد ضرر سهم را مشخص نمایید و در صورتی که شرایط سهم خوب نبود و به حد ضرر رسید، باید سریع از معامله خارج شد. به عنوان مثال در زمان خرید، میتوانید حد ضرر را در زیر حداقل قیمت کندل قبلی قرار دهید. فراموش نکنید که در یک معامله، به محض شکسته شدن روند، به سرعت از معامله خارج شوید.

13. استراتژی دبل تاپس یا دوقلوی سقف یا دو قله

دوقلوی سقف

تحلیل تکنیکال کمک زیادی به سرمایه‌گذاران می‌کند. بعضی از الگوهای نموداری در کسب درآمد، عالی عمل می‌کنند. با پیدا شدن یک شکل مشخص، می‌توان معامله را با ریسک کمی شروع کرد. استراتژی دوقلوی سقف یکی از سودآورترین الگوها می‌باشد. به محض دیدن این الگو می‌توانید وارد معامله فروش شوید.

این الگو و الگوی بعدی که راجع به آن صحبت خواهیم کرد، از زیرمجموعه‌ الگوهای بازگشتی هستند. الگوی دوقلوی سقف از دو قله که در یک سطح قرار دارند، تشکیل شده است. خط گردن یا نک لاین خطی است که بر کف دو قله رسم می‌شود و بهتر است برای تایید الگو، منتظر شکسته شدن خط گردن توسط قیمت باشید.

برای پیدا کردن دوتایی بالا و پایین در یک نمودار، یک بار نمودار را در یک تایم فریم بالا و بار دیگر، در تایم فریم پایین تر بررسی می‌کنیم. انتخاب تایم فریم بستگی به زمانی دارد که معامله شما به طول می‌انجامد. به عنوان مثال کسانی که می‌خواهند از استراتژی سویینگ یا نوسان گیری استفاده کنند، می توانند از تایم فریم 30 دقیقه‌ای استفاده کنند.

14. استراتژی دبل باتم یا دوقلوی کف

این الگو برعکس روش قبلی می باشد. در این الگو دو دره در یک سطح قرار گرفته‌اند. خط گردن در اینجا خطی است که بر روی دو دره رسم می‌شود و بهتر است قبل از شکسته شدن خط گردن وارد معامله شوید. سعی کنید حد سود و ضرر خود را مشخص کنید و به شکل منطقی از آنها استفاده نمایید. همه چیز را به دقت یادداشت کنید. آمار این یادداشت‌ها را بررسی کنید. نتایج را تطبیق دهید. اشکالات خود را پیدا کنید و سعی کنید تا در معاملات بعدی آنها را اصلاح نمایید.

جمع بندی

برای معامله در بورس یا سایر بازارها، استراتژی‌های بی‌شمار دیگری نیز وجود دارند؛ اما در این مطلب، به ذکر همین چند مورد اکتفا می‌کنیم. به عنوان مثال استراتژی معاملاتی برخی از معامله گران، ممکن است استفاده از رسم کانال در نمودار قیمت، سطوح فیبوناچی و یا اندیکاتور ایچیموکو باشد. چیزی که اهمیت دارد این است که استراتژی مورد استفاده شما هم سود ده باشد و هم باعث به هم ریختن آرامش روانی شما نشود.

معرفی اندیکاتور استوکاستیک RSI

اندیکاتور استوکاستیک RSI یا به طور ساده StochRSI شاخص تحلیل تکنیکی است که برای تعیین اینکه آیا دارایی بیش از حد فروخته یا خریداری شده است، و همچنین شناسایی روندهای فعلی بازار به کار می رود. همانطور که از نام این محصول پیداست، StochRSI مشتق شده از شاخص نسبی قدرت یا همان شاخص نسبی استاندارد (RSI) است و به نوسان ساز تصادفی و قیمت این ترتیب، یک شاخص برای روند قیمت محسوب می شود. نوعی نوسان ساز است، به این معنی که در بالا و زیر یک خط وسط نوسان می کند.

اندیکاتور استوکاستیک RSI نخستین بار در سال ۱۹۹۴ در کتابی با عنوان معامله فنی جدید توسط استنلی کروال و توشار شاندا معرفی شد.

این شاخص اغلب توسط سهام‌داران بورس استفاده می شود، اما ممکن است در مورد سایر زمینه های معاملاتی مانند بازارهای فارکس و ارز دیجیتال نیز اعمال شود.

StochRSI چگونه کار می کند؟

اندیکاتور استوکاستیک RSI با استفاده از فرمول استوکاستیک و در واقع ترکیب شاخص استوکاستیک و RSI معمولی بوجود می آید. نتیجه این فرمول یک عدد است که در حدود میانگین (۰.۵) و در محدوده ۰_۱ تغییر می کند. با این حال، نسخه های تغییر یافته از شاخص StochRSI وجود دارد که نتایج را ۱۰۰ برابر می کند، بنابراین مقادیر به جای ۰ و ۱ بین ۰ تا ۱۰۰ می باشد.

یکی از شاخص هایی که به همراه StochRSI برای پیش بینی روند بازار استفاده می شود، میانگین نوسان ساده (SMA) سه روزه است که به عنوان یک خط سیگنال عمل می کند و به معنای کاهش خطرات معاملاتی بر روی سیگنال های مخرب است. فرمول استاندارد نوسانگر استوکاستیک (Stochastic)، قیمت نهایی دارایی را به همراه بالاترین و پایین ترین قیمت آن در یک بازه زمانی مشخص در نظر می گیرد. اما هنگامی که این فرمول برای محاسبه StochRSI استفاده می شود، مستقیماً روی داده های RSI اعمال می شود (قیمت ها در نظر گرفته نمی شوند).

Stoch RSI = (RSI فعلی _ کمترین RSI) / (بالاترین RSI _ کمترین RSI)

دقیقا مانند استاندارد RSI، معمول ترین تنظیم زمان مورد استفاده برای StochRSI چهارده دوره است. دوره ۱۴ درگیر در محاسبه بر اساس نوع جدول زمانی است. بنابراین، در حالی که یک نمودار روزانه، ۱۴ روز گذشته را در نظر می گیرد، یک نمودار ساعتی شاخص استوکاستیک RSI را بر اساس ۱۴ ساعت گذشته تولید می کند. دوره ها می توانند بر اساس روز، ساعت یا حتی دقیقه تنظیم شوند و میزان استفاده آنها با توجه به مشخصات و استراتژی معامله گران متفاوت است.

تعداد دوره ها همچنین می تواند به کم یا زیاد تغییر کنند تا روندهای طولانی مدت یا کوتاه مدت را مشخص کند. تنظیم ۲۰ دوره ای یکی دیگر از گزینه های نسبتاً محبوب برای شاخص استوکاستیک RSI است. همانطور که گفتیم، برخی از الگوهای نمودار StochRSI مقادیر را از 0 تا 100 به جای 0 تا 1 تعیین می کنند. در این نمودارها، خط وسط به جای 0.5، 50 خواهد بود. بنابراین، سیگنال خرید بیش از حد که معمولاً در 0.8 رخ می دهد، در 80 نشان داده می شود و سیگنال فروش بیش از حد در 20 و نه 0.2 نشان داده می شود. نمودارهایی با تنظیمات ۰_۱۰۰ ممکن است کمی متفاوت به نظر برسند، اما تفسیر عملی آنها اساساً به شکل یکسانی انجام می شود.

چگونه از اندیکاتور استوکاستیک RSI استفاده کنیم؟

شاخص StochRSI در نزدیکی مرزهای بالا و پایین دامنه بیشترین اهمیت را به خود می گیرد. بنابراین، کاربرد اصلی شاخص برای شناسایی نقاط احتمالی ورودی و خروج و همچنین وارونگی قیمت است. بنابراین، یک شخص از حدود 0.2 یا پایین تر نشان می دهد که یک دارایی احتمالاً بیش از حد فروخته شده است، در حالی که شاخص 0.8 یا بالاتر نشان می دهد که احتمالاً بیش از حد خریداری شده است.

علاوه بر این، شاخصی که به خط مرکزی نزدیک است نیز می تواند در مورد روند بازار اطلاعات مفیدی ارائه دهد. به عنوان مثال، هنگامی که خط وسط به عنوان پشتیبان عمل می کند و خطوط StochRSI به طور پیوسته از نقطه 0.5 عبور می کنند، ممکن است ادامه روند صعودی را نشان دهد، به ویژه اگر این شاخص به سمت 0.8 حرکت کند. به همین ترتیب، شاخص هایی که به طور مداوم حدود 0.5 هستند و یا به سمت عدد 0.2 پیش می روند، روند نزولی را نشان می دهند.

اندیکاتور استوکاستیک RSI در مقابل RSI

هر دو StochRSI و RSI شاخص های نوسان ساز متحدی هستند که نقاط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد و همچنین نقاط معکوس احتمالی را برای کمک به سهام‌داران و معامله گران شناسایی می کند. به طور خلاصه، استاندارد RSI معیاری است که برای ردیابی سرعت و میزان تغییرات قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص (دوره) مورد استفاده قرار می گیرد.

با این وجود، در مقایسه با اندیکاتور استوکاستیک RSI، استاندارد RSI یک شاخص نسبتاً کند است که سیگنال های معاملاتی کمی را تولید می کند. استفاده از فرمول نوسانگر تصادفی استوکاستیک به RSI معمولی فرصت ایجاد StochRSI به عنوان شاخصی با حساسیت بالا را ارائه داد. در نتیجه، تعداد سیگنال هایی که این شاخص تولید می کند بسیار بیشتر است و به معامله گران فرصت بیشتری می دهد تا روند فعلی بازار را مشخص و نقاط خرید یا فروش بالقوه را شناسایی کنند. به عبارت دیگر، اندیکاتور استوکاستیک RSI یک شاخص نسبتاً بی ثبات است و اگرچه این امر آن را به یک ابزار TA با حساس بالاتری تبدیل می کند که می تواند به معامله گران برای افزایش تعداد سیگنال های تجاری کمک کند، اما همچنین ریسک بالایی دارد زیرا غالباً سیگنال های اشتباه ایجاد می کند. همانطور که گفتیم، استفاده از میانگین نوسان ساده (SMA) یکی از روش های متداول برای کاهش خطرات مرتبط با این سیگنال های اشتباه است و در بسیاری موارد، یک SMA سه روزه قبلاً به عنوان تنظیمات پیش فرض برای اندیکاتور StochRSI در نظر گرفته می گیرند.

افکار نهایی

اندیکاتور استوکاستیک RSI به دلیل سرعت و حساسیت بیشتر در برابر تغییرات بازار، می تواند یک شاخص بسیار مفید در زمینه تحلیل کوتاه مدت و بلند مدت برای تحلیلگران، بازرگانان و سرمایه گذاران باشد. اگرچه سیگنال بیشتر همچنین به منزله خطر بیشتر است و به همین دلیل باید از StochRSI در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکی استفاده شود که ممکن است به تایید سیگنال های ایجاد شده کمک کند. همچنین این نکته را باید در نظر داشته باشید که بازارهای ارز دیجیتال نسبت به بازارهای سنتی با تغییرات بیشتری مواجه هستند و به همین ترتیب ممکن است سیگنال های اشتباه بیشتری تولید کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.